نقد فیلم امیلیا پرز : روایتِ یک تغییر
فیلم امیلیا پرز (Emilia Perez) ساختهی ژاک اودیار فرانسوی است که در سال 2024 در بخش اصلی رقابتهای جشنواره فیلم کن به نمایش در آمد. این فیلم در جشنوارهی کن با تحسین منتقدان روبرو شد. در این فیلم بازیگرانی همچون کارلا سوفیا گاسکون، زویی سالدانا و سلنا گومز نقش آفرینی کردهاند. این فیلم برداشتی است از رمان گوش کن اثر بوریس رازون روزنامه نگار و نویسنده که در ژانر موزیکال ساخته شده است. ژاک اودیار در سال 1996 برای فیلم قهرمان خود نامزد نخل طلا شد و توانست جایزهی بهترین فیلمنامه را بگیرد. او در سال 2015 نخل طلا را برای فیلم دیپان دریافت کرد. از دیگرآثار ژاک اودیار میتوان از فیلم پیامبر و زنگار و استخوان نام برد.
فیلم «امیلیا پرز» یکی از آثار جذاب سینمایی و تأثیر گذاری است که به بررسی موضوعات اجتماعی و انسانی می پردازد. این فیلم یک داستان منحصر به فرد و غیر معمول دارد. شاید بیراه نباشد که بگوئیم فیلم «امیلیا پرز» درمورد معجزه است. این فیلم تحول و دگردیسی و به رستگاری رسیدن یک مجرم را دست مایه خود قرار داده است. فیلم «امیلیا پرز» قدرت نمایی و کنترل گری دنیای مردانه را در قالب کارتل مواد مخدر به چالش میکشد. انسان در جست وجوی آن چیزی است که در نهان او است و مدام خود را یادآوری میکند.
داستان این فیلم در مکزیک اتفاق میافتد جایی که مانیتاس دل مونته ارباب یک کارتل مواد مخدر است. او میخواهد تجارت مواد را کنار بگذارد. دلیل مانتاس دل مونته برای این کار پیدا کردن خود واقعیش است. او میخواهد تغییر کند نه این خاطر که آدم بهتری شود برای این که تبدیل به آن کسی شود که سالهاست او را درون خود حمل میکند. او میخواهد هویت جنسی واقعی خویش را کشف کند و آن ر ادر بر بگیرد وبه همه نشانش بدهد.
نگاهی به بازیهای امیلیا پرز
کارلا سوفیا گاسکون که نقش مانیتاس یا همان امیلیا را بازی میکند در نقش خود شگفت انگیز ظاهر شدهاست او به خوبی از پس شخصیت پردازی که برایش در نظر گرفته شده بر آمدهاست و توانسته پل ارتباطی محکمی بین خود و مخاطب بسازد. کارلا سوفیا گاسکون در نقش مانیتاس مخاطب را به درون خود میکشد و به او نشان میدهد شخصیتش درگیر چه چالشهایی است و چگونه میخواهد با آنها روبرو شود. او قدرتمندانه بازی میکند و خوب میدرخشد. سلنا گومز هم بازی خوبی از خود ارائه دادهاست گرچه به پای کارلا سوفیا نمیرسد. سلنا گومز از عهدهی نقشش بر آمده است. گرچه او نقش کمرنگتری دارد اما به خوبی آسیب پذیری زنان را به تصویر میکشد. سلنا نقش زنی که زندگیش زیر رو شده را به خوبی بازی میکند. او نشان میدهد یک زن میتواند به خوشبختی برسد حتی اگر مجبور باشد تن به خطر بدهد. سلنا گومز مخاطب را به خود جذب میکند و با او ارتباط برقرار میکند.
کارگردانی ژاک اودیار
ژاک اودیار در فیلم «امیلیا پرز» کلیشههای رایج را زیر سئوال برده است و توقعات جامعه را در مقابل آزادی و هویت فردی به چالش کشیدهاست. فیلم یک سئوال مطرح میکند و میخواهد پاسخ سئوال را پیدا کند. او میخواهد به مخاطب خود نشان بدهد اگر مردی که تمام نشانههای یک مرد کنترلگر را دارد بعد از این که به یک زن که همیشه در وجودش داشته، تبدیل شود، میتواند با خصیصههای لطیف زنانه کنار بیاید آنها را قبول کند و به کار بگیردشان یا نه.
ژاک اودیار این کارگردان کهنه کار فرانسوی جسورانه برای اولین بار دست به ساخت یک فیلم موزیکال با زبان اسپانیایی زدهاست. این کارگردان همیشه دغدغهی رابطهی خشونت، کنترلگری و رفتارهای آسیبزا با شخصیت و هویت جنسی را داشتهاست. آیا تغییر هویت جنسی افراد باعث تغییر خویها و عادات رفتاری مخرب خواهد شد. ژاک اودیار کارگردان کاربلد و جاهطلبی است که تمام انرژی خود را برای این فیلم شگفت انگیز به کارگرفته است. ژاک اودیار در فیلم «امیلیا پرز» انعطاف پذیری و قدرت تغییر شخصیت انسان را به چالش کشیده است. او با بهره گرفتن از عناصر داستان پردازی و فیلمسازی توانسته مفاهیمی را که برایش دغدغه بودهاند به تصویر بکشد.
این کارگردان همیشه روحیه جسورانهای از خود نشان دادهاست. او به طرز خلاقانهای ژانرها را دستکاری کرده و آنچه را خود میخواهد از درون ژانرها بیرون میکشد. ژاک ادویار عادت دارد که با رو کردن مفاهیم غیرمعمول مخاطبان خود را شگفت زده کند. او در فیلم «امیلیا پرز» انگشت بر روی هویت جنسی و رهایی گذاشته است. خودشناسی و پیچیدگی روح و روان در کنار جسمی غیرمعمول مضامینی هستند که در این فیلم به آن پرداخته شده است.
یکی از ظرایف فیلم که از نقاط قوت فیلم نیز هست صحنههایی است که به تحول شخصیت امیلیا پرز میپردازد. صحنهای که اشکهای شوق امیلیا سرازیر میشود و لحظهای که امیلیا با صدای جدید خود را معرفی میکند از صحنههای خاص این فیلم هستندکه تجربه نابی را برای تماشگر رقم میزنند. همیشه دو نفر در وجود مانیتاس وجود داشتهاست که یکی از آنها تحت سلطه دیگری بوده است. پیچیدگی این داستان در آن است که آن که قویتر بوده تحت سلطهی آن کسی است که ضعیفت تر است و این معمای غریبی است که شاید پاسخی شفاف و بدون ابهام برایش نباشد.
شخصیت پردازی امیلیا پرز
فیلم «امیلیا پرز» داستان انسانی است که در یک جامعه با چالشهای مختلف اجتماعی و خانوادگی روبرو است. او باید با مشکلاتی که شغلش ایجاب میکند سروکله بزند و در عین حال پاسخگوی فشارهای اجتماعی باشد و همچنین در برآورده کردن انتظاراتی که خانواده از او دارند کوتاهی نکند. با تمام این فشارها او باید در جست وجوی هویت خود واقعیش باشد. این فیلم به سفر امیلیا برای کشف خود میپردازد و تلاش او را برای دست یابی به آرزویش به تصویر میکشد.
شخصیت پردازی در فیلم « امیلیا پررز» حرف اول را میزند. گردونهی داستان فیلم حول شخصیت میچرخد. شخصیتهای فیلم هر کدام در جای خودشان هستند و هر کدام به نوبهی خود در پیشبرد داستان فیلم کمک کننده هستند. شخصیت اول فیلم امیلیا یا همان مانیتاس است. او کسی است که بار عمدهی داستان فیلم را به دوش میکشد. شخصیتهای اطراف امیلیا نیز به خوبی طراحی شدهاند. آنها درست در مسیر پیشرفت داستان هستند و هر کدام نمادی از چالشهای زندگی رانشان میدهند. امیلیا مجبور است تصمیمات سختی بگیرد و با چالشهای زیادی روبرو شود. اما او باید شجاع و سرسخت باشد. بقیه شخصیتها کمک میکنند تا عمق شخصیت و زاویههای پنهان روح امیلیا ظاهر شود و مخاطب بتواند به رازهای تاریک واشتیاقهای شادی آوره او پی ببرد.
یکی از مضمونهایی که در فیلم امیلیا پرز مطرح میشود، مسئلهی جستجوی هویت واقعی است. خودشناسی و دست یافتن به آنچه واقعاً در وجود انسان میجوشد و ساکت نمیشود تا وقتی ظاهر شود و قبولش کنند این از مسائلی است که در این ژاک اودیار در این فیلم مطرح کرده است. در کنار هویت و خودشناسی ژاک اودیار به فشار های اجتماعی که به فرد وارد میشود نیز پرداخته است. انتظاراتی که یک جامعه از انسان دارد و او را مجبور میکند تا در راستای قوانین جامعه قدم بردارد و در برخی موارد فردیت خود را به خاطر جامعه به فراموشی بسپارد. حرف کارگردان این است که این فشارها میتوانند بر انتخاب فرد تأثیر بگذارند. کارگردان به سراغ گزینهی سوم نیز رفته است خانواده. در واقع خانوادهی فرد به عنوان اولین جامعهای است که فرد در آن رشد و زندگی میکند و این جامعهی کوچک میتواند فشار مضاعفی بر فرد بیاورد و اگر فرد از زیر این بار شانه خالی کند باید قید پذیرفته شدن در جامعه را نیز بزند. شرط پذیرفته شدن در خانوداه برآورده کردن توقعات آن است که گاه ظالمانه است.
امیلیا پرز از منظر فنی
فیلمبرداری فیلم «امیلیا پرز» زیبا و قابل تحسین است. فیلمبرداری همراه با یک موسیقی تاثیر گذار فضایی احساسی و جذاب ایجاد کردهاست. ژاک ادویار این کارگردان باتجربه وخلاق با استفاده از عناصر سینمایی توانسته داستانی غیرمعمول را به زیبایی برای مخاطب به تصویر بشکد. او ذهن مخاطب را با داستان درگیر میکند. و آنها را در چالشهای دنیای شخصیتهایش شریک میکند. فیلمبرداری را پل گیوم در استودیوی پاریس انجام دادهاست البته قسمت کمی از آن در مکزیک انجام شدهاست. استفاده از رنگهای پر انرژی و نشاط آور فضای جذابی به فیلم بخشدهاست. موسیقی متن توسط خواننده فرانسوی کامیل و همسر آهنگسازش کلمنت دوکول ساخته شدهاست. در فیلم «امیلیا پرز» کارگردان سعی کرده تا جایی که امکان دارد از صحنههایی واقعی و گویا استفاده کند.
فیلم «امیلیا پرز» تجربه ای تازه را برای تماشگر رقم میزند. این فیلم درگیری انسان را با زاویای پنهان روان خود و تضادهای روحیش به تصویر میکشد و مخاطب را در موقعیتی قرار میدهد تا درک کند شخصیتی که خواستار داشتن هویت واقعی خودش است چه باید بکشد. ژاک ادویار کارگردانی جسور و خلاق است که دغدغههای انسانی دارد. این فیلم فضایی را برای مخاطب ایجاد میکندکه او را به تفکر وا میدارد. داستان فیلم داستان انسانی است که باید تصمیم سختی بگیرد و شجاعانه با عواقب تصمیمش روبرو شود. فیلم «امیلیا پرز» فیلم زیبا، خوش ساخت و منحصر به فردی است که هم از نظر داستانی و هم از نظر فنی به جایگاه بالایی رسیدهاست. مخاطبان و منتقدان سینما نظرات مثبتی در مورداین فیلم دادهاند. فیلم «امیلیا پرز» به آرامی به اوج می رسد و مخاطب را شگفت زده میکند.