نقد فیلم مرا به ماه ببر (Fly Me to the Moon)
کمدی، عاشقانه، علمی، تاریخی و هیجانانگیز
حقیقت همچنان حقیقت است، حتی اگر کسی آن را باور نکند. و اگر حتی همه آن را باور کنند، دروغ همچنان دروغ است. این پیام اخلاقی فیلم مرا به ماه ببر (Fly Me to the Moon) است. به جرات میتوان گفت مرا به ماه ببر، اولین کمدی رمانتیکی است، که با موضوع رقابتهای فضایی دهه 1960 ناسا ساخته شدهاست. این فیلم عجیبوغریب و تا حدودی شگفتانگیز، مجموعهای از ژانرها است، که به شکلی غیرمنتظره در هم شکسته شدهاند. مرا به ماه ببر یک داستان عاشقانه، علمی، هیجانانگیز، کمدی و تاریخی است، که درواقع، برداشتی عجیب از ماموریت آپولو 11 و یک عاشقانه مبهم بین دو ستاره مشهور محسوب میشود. رویدادهای تاریخی درواقع بهترین راه برای داستان تعریف کردن هستند. داستان تاریخی مراه به ماه ببر، بخشی از تاریخ ناسا را در سال 1969 تعریف میکند. در این اثر سینمایی تعاملات بین دو بهظاهر دشمن یعنی بازاریاب جدید ناسا کلی جونز، با بازی اسکارلت جوهانسون و مدیر پرتاب ماموریت آپولو 11 کول، با بازی چنینگ تیتوم بهتصویر کشیده میشود.
معرفی فیلم مرا به ماه ببر
- ژانر: علمی، تخیلی، کمدی و عاشقانه
- کارگردان: گرگ برلانتی
- تهیهکنندهها: اسکارلت جوهانسون، جاناتان لیا، کینان فلین و سارا شچتر
- فیلمنامهنویس: رز گیلروی
- موسیقی: دانیل پمبرتن
- تاریخ انتشار: ۸ ژوئیه ۲۰۲۴
- بازیگران: اسکارلت جوهانسون، چنینگ تیتوم، جیم رش، ری رومانو، وودی هرلسون، آنا گارسیا، دونالد واتکینز، نوآ رابینز، کریستین کلمنسون، کالین وودل، نیک دیلنبرگ، کریستین زوبر، جین جونز، جو کریستولز، لورن روارد، گری ویکس و تاد آلن دورکین
مرا به ماه ببر با نشان دادن اسکارلت جوهانسون بهعنوان یک بازاریاب موفق بهنام کلی جونز شروع میشود. کلی در شغلش بسیار حرفهای است و پتانسیلهای زیادی برای بازاریابی همهچیز دارد. بهعلاوه ظاهرا او از هیچکاری برای به فروش رساندن محصولات خود امتناع نمیکند. اما جذابیت داستان زمانی شروع میشود که یک مامور دولت به سراغ کلی آمده و از او میخواهد که برای ناسا بازاریابی کند. او قرار است درباره ماموریت جدید ناسا که پرتاب آپولو 11 است، بازایابی کرده و تبلیغاتی برای تلوزیون بسازد. درحقیقت ناسا با کمبود بودجه برای ماموریتهایش مواجه است و قرار است با این روش مشکلاتش را برطرف کند. بنابراین کلی به شهر دیگر نقلمکان کرده و در ناسا مشغول بهکار میشود. با ورود کلی به ناسا یا حتی قبل از آن، او با چتینگ تیتوم در نقش کول که مامور پرتاب آپولو 11 است، آشنا میشود. آشنایی و تعاملات این دو در طول فیلم مدام در وضعیت دوستی و دشمنی قرار میگیرد و هیچ ثباتی در آن نیست. در حقیقت طرح اصلی این داستان این است که کلی و کول با اکراه با هم کار میکنند، تا فشار مالی را از کنگره برطرف کنند و ماموریت پرواز به ماه را به پایان برسانند. بههرحال در بسیاری از مواقع، کلی و کول با هم توافق ندارند و به مشکل میخورند. اما اوج این تنشها زمانی است که همان مامور دولت که کلی را استخدام کردهاست، به او میگوید که باید فرود فضانوردان را روی ماه در قالب یک فیلم بازسازی کند تا آنها یک نسخه جعلی از این ماموریت داشتهباشند. بهاین ترتیب اگر ماموریت واقعی با شکست روبرو شود، آنها یک نسخه جعلی از این ماموریت دارند که میتوانند به مردم نشان دهند. این موضوع درواقع توهم توطئهای است که واقعا در آن زمان در امریکا رایج شدهبود.
فراتر از کهنالگوهای ساده
جوهانسون و تیتوم بهعنوان بازیگران نقش اصلی بسیار جذاب هستند و توسط تعدادی بازیگر جدی و اغلب بامزه احاطه شدهاند، بهویژه با حضور جیم رش که در نقش کارگردانی عجیبوغریب ظاهر میشود و آنا گارسیا به عنوان دستیار روبی. اما هر دو شخصیت اصلی فیلم فراتر از کهنالگوهای ساده پیش میروند، و شخصیتهای متضادشان فقط رابطه آشکار آنها را قانعکنندهتر میکند. این هماهنگی کمک میکند که جوهانسون و تیتوم شیمی خوبی داشتهباشند. مرا به ماه ببر تا حد زیادی بهعنوان یک عاشقانه بین جوهانسون و تیتوم در بازار فیلم تبلیغ میشود، و این یک تصویر نادرست نیست. با اینحال، فیلم بدون استعدادهای دیگر و بازیگران مکمل، کامل نخواهدبود. ری رومانو در نقش مکمل هنری، بهطرز شگفتانگیزی از صمیم قلب بازی میکند و به شخصیتی که گاهی از روایت ناپدید میشود، عمق میبخشد. جیم رش که بیشترین بار کمدی در این فیلم روی دوش او است، بیشترین خندهها را با دیالوگها و حرکات خود موجب میشود. این هنرمند نقش لنس وسپرتین، کارگردانی را بازی میکند که برای روی صحنه بردن فرود ساختگی ماه استخدام شدهاست، و از هر صحنهای که دارد، بهترین استفاده را میکند. مهمتر از همه، مرا به ماه ببر هرگز از دوستی بین کلی و دستیارش روبی با بازی آنا گارسیا غافل نمیشود. این دوستی یک لایه شیرین به داستان اضافه میکند، که برخلاف سایر عناصر، هرگز ارتباطش را با شما از دست نمیدهد و به گارسیا این شانس را میدهد که روبی را بیشتر از یک نقش فرعی نشان دهد. یکی از سوژههای کمدی در فیلم مراه به ماه ببر استفاده مکرر از یک گربه سیاه است. وجود گربه سیاه و خرافاتی که تعدادی از شخصیتها آن را باور دارند و تعدادی نه، شایانستایش است و خنده را بر لب مخاطب مینشاند.
- نقد فیلم هیجانانگیز گردبادها (Twisters)
- نقد انیمیشن من نفرت انگیز ۴ (Despicable Me 4)
- نقد فیلم پادشاهی سیارهی میمونها (Kingdom of the Planet of the Apes)
کمدی عاشقانه، کمدی تاریخی و کمدی علمی
شاید بهترین لحظات و پیچشها در تریلر مرا به ماه ببر بهدرستی پرداخت نمیشود، اما چند صحنه از تدوین هوشمندانه وجود دارد که تماشای مرا به ماه ببر را، لذتبخش میکند. شاید اگر طرح کمی نزدیکتر به زمین میماند یا بهعبارتی واقعیتر بود و کمتر در فضای ذهنی هالیوودی قرار میگرفت، کنترل ماموریت میتوانست کمی بیشتر از آن حفظ شود. البته علیرغم مشکلات فیلم مانند طولانی بودنش، جذابیت آن، شخصیتهای بامزه و انسجام آن تضمین میکند که ارزش تماشا دارد. فیلم مرا به ماه ببر اثر گرگ برلانتی با ریتم سریع، تدوین جذاب، و پر از نوستالژیهایی برای امریکاییها، لحظهای حیاتی در تاریخ آمریکا را به نمایش میگذارد. از بسیاری جهات، مرا به ماه ببر با یک فیلم کامل فاصله زیادی دارد، اما برای دو ساعت و 12 دقیقه، شما را به سفری میبرد که از آن لذت کامل میبرید. درحقیقت خط اصلی داستان مرا به ماه ببر جذاب است. مدیر پرتاب آپولو 11، بهشدت مصمم است که فضانوردان را در امنیت تمام به ماه برساند، بهخصوص پس از فاجعه آپولو 1 که کول در آن نقش داشتهاست. در حالیکه او روی این ماموریت متمرکز است، کلی جونز قرار است ازطریق شغلش که بازاریابی است، ماموریت پرتاب اپولو 11 را تبلیغ کرده و کمبود بودجه ناسا را تامین کند. مرا به ماه ببر چندین فیلم در یک فیلم است: یک کمدی عاشقانه، یک کمدی تاریخی و یک کمدی علمی. تنش و کشش بین کول و کلی پایه و اساس بزرگترین داستان مرا به ماه ببر است.
حقیقت همچنان حقیقت است، حتی اگر کسی آن را باور نکند
پیام اخلاقی داستان همان است که کلی پس از یک پروژه موفق با کول در میان میگذارد: «حقیقت همچنان حقیقت است، حتی اگر کسی آن را باور نکند. و اگر حتی همه آن را باور کنند، دروغ همچنان دروغ است». باتوجه به حفظ اعتماد عمومی به علم، این یک اصل مهم است که باید فهمید. علاوهبر تاریخ واقعی، مرا به ماه ببر با این تئوری توطئه قدیمی بازی میکند که فرود روی ماه جعلی بودهاست. درحقیقت یک مامور دولت با بازی وودی هارلسون، از کلی میخواهد تا بر خلق یک فرود مصنوعی روی ماه برای پخش در تلوزیون امریکا تمرکز کند. دولت میخواهد اگر ماموریت واقعی فرود روی ماه موفقیتآمیز نبود، یک نسخه جعلی وجود داشتهباشد تا نشان مردم بدهند. احتمالا این سوال برای بیننده ایجاد میشود که که فیلمی که نظریه توطئه جعلی بودن فرود روی ماه را در چنین زمانی تأیید میکند، تکلیفش چیست؟ اما اجرای این فیلم بهگونهای کمدی و جذاب است و بهراحتی میتوان آن را بخشید. در بیشتر موارد، برلانتی لحنهای مربوط به داستان را بهخوبی در فیلم اجرا میکند، و با کمک موسیقی دانیل پمبرتن، همهچیز را با سرعتی جذاب پیش میبرد. بارها احساس میشود که فیلم به نقطه پایانی مناسبی رسیدهاست، اما متوجه میشوید که هنوز چیزهای بیشتری برای پایان دادن وجود دارد. مرا به ماه ببر با رنگ و تصاویر متنوعی که دارد و البته با بودجهای که برای آن صرف شدهاست، هرگز نمیتواند یک اثر سینمایی مدرن محصول سال 2024 باشد. درحقیقت این فیلم بیشتر یک کلاسیک است، که شما را به یاد کمدی رمانتیکهای قدیمیتر میاندازد. هرگز کسی به خودش اجازه نمیدهد که بگوید شیمی تیتوم و جوهانسون با کاترین هپبورن و اسپنسر تریسی مطابقت دارد، اما لحظاتی در فیلم وجود دارد که احساس میکنید شوخیهای این دو میتواند دقیقا با یکی از فیلمهای اسطورهای سینما همخوانی داشتهباشد. حتی وقتی بهنظر میرسد در روایت همهچیز در حال فروپاشی است، این دو با اجرای خوبشان اجازه نمیدهند ریتم فیلم کند شود.
پرواز در جهت اشتباهی
مرا به ماه ببر گاهی در جهت اشتباه پرواز میکند، بهخصوص داستان فرعی مهم آن که بر روی فیلمبرداری ناسا از یک نسخه جعلی از فرود روی ماه متمرکز شدهاست. جهش از ماموریت اصلی و شیمی قوی بین اسکارلت جوهانسون و چنینگ تیتوم به داستانهای فرعی غیرضروری، باعث میشود که فیلم بیش از حد طولانی باشد. این ایده اجرای ساختگی فرود روی ماه، تقریبا کمکی به فیلم نمیکند. یک مشکل دیگر مرا به ماه ببر این است که بیشازحد داستانی است و فقدان واقعگرایی به یک جنبه نامطلوب در فیلم تبدیل شدهاست. با وجود برخی ایرادات، مرا به ماه ببر جذابیت زیادی دارد. برلانتی در بازآفرینی روزهای پیرامون ماموریت آپولو 11 و خود فرود ماه، موفق میشود احساس پیروزی و غرور را در مخاطبان خود برانگیزد. این همان فیلمی است شما به یک سواری پر پیچوخم و طولانی میبرد، اما حتی یک سفر طولانی میتواند مزایای خود را داشتهباشد.
منبع: screenrant
کلا گریم قدیمی بود خصوصا خانمه مرلین مونرو بود با خال رو لپ راست
دقیقا حتی حرکات و رفتار اسکارلت جوهانسون شبیه مرلین مونرو است تو این فیلم.