10 فیلم نئو وسترن برتر: از دسپرادو تا آخرین پایمرد
شاید از دوران طلایی فیلمهای وسترن به سبک جان وین سالها گذشته باشد، اما هرگز از خاطر نرفته است و همیشه طرفدران خاص خودش را دارد که به دنبال آثار جدیدند یا همان فیلمهای قدیمی را مرور میکنند. هرچند این ژانر دیگر مثل قبل تضمینی برای فروشهای میلیاردی نیست، اما هنوز هم در سینمای امروز جایگاه خاص خودش را دارد، بهویژه در قالب شاخهای به نام نئو وسترن.
نئو وسترن درواقع نسخهای امروزی از وسترنهای کلاسیک است که با حفظ حال و هوای آن فیلمها، قصهها و شخصیتهایش را در فضایی تازه و مدرن روایت میکند. این سبک نو ترکیبی از وسترن با ژانرهایی چون تریلرهای مهیج و جنایی و فیلمهای ترسناک و حتی کمدی است. اگر هنوز سراغ این سبک نرفتهاید، در ادامه با ده فیلم نئو وسترن تماشایی آشنا میشوید که حتما ارزش دیدن دارند.
10. تعصب شدید (Extreme Prejudice)
- محصول: 1987
- کارگردان: والتر هیل
- بازیگران: نیک نولت، پاورز بوث، مایکل آیرونساید
- امتیاز راتن تومیتوز: 80 از 100
- امتیاز IMDb به فیلم: 6.7 از 10
فیلم تعصب شدید با حال و هوای مردانه و پر از آدرنالین، یکی از آثار کلاسیک اما کمتر مورد توجه قرارگرفتهی والتر هیل و یک تریلر خشن و پرتنش درباره جنگ با مواد مخدر، با حال و هوای نئو وسترن است. این فیلم بار دیگر همکاری هیل با نیک نولت را رقم زد و نولت در نقش جک بنتین، یک تکتیرانداز مصمم از نیروهای رنجر تگزاس ظاهر میشود که ماموریت دارد دوست دوران کودکیاش را متوقف کند که حالا به یک قاچاقچی بدنام مواد مخدر تبدیل شده است.
نقش دوست نولت را هم پاورز بوت در قالب شخصیتی موذی و فاسد به نام کَش بیلی بهطرز درخشانی بازی میکند. اما اوضاع وقتی پیچیدهتر میشود که یک گروه عملیات سری به نام یگان زامبی به صحنه وارد میشود که تحت فرماندهی سرگرد پل هَکت (مایکل آیرونساید) انجام وظیفه میکنند. هکت و همراهانش که به تصور بقیه از کشتهشدگان میدان جنگ هستند حالا ماموریت مشکوک و پنهانی دیگری در پیش دارند.
در ابتدا کمی زمان میبرد تا روایت دو خط داستانی یعنی دشمنی شخصی جک و کَش و ماموریت مبهم یگان زامبی به هم گره بخورند و مسیر داستان بهوضوح مشخص شود. همین موضوع باعث میشود ریتم فیلم در بخشهایی کمی کند و ناموزون به نظر برسد. اما با این حال، کارگردانی جسورانهی والتر هیل موتور فیلم را روشن نگه میدارد.
او با بالا نگه داشتن تنش، صحنههای اکشن نفسگیر و پر زد و خورد زیادی در فیلم میگنجاند که تماشاگر را کاملا درگیر نگه میدارد. هیل حتی پا را فراتر میگذارد و به فیلم این گروه خشن (The Wild Bunch) ساختهی سم پکینپا ادای دین میکند بهویژه در سکانس نهایی فیلم که یک تیراندازی خونین در شهر خاکگرفتهای در مکزیک را به تصویر میکشد؛ صحنهای که بدون شک یادآور وسترنهای ناب و خشن دهههای گذشته است.
9. آخرین پایمرد (Last Man Standing)
- محصول: 1996
- کارگردان: والتر هیل
- بازیگران: بروس ویلیس، کریستوفر واکن، الکساندرا پاورز
- امتیاز راتن تومیتوز: 44 از 100
- امتیاز IMDb به فیلم: 6.4 از 10
یکی دیگر از فیلمهای والتر هیل که به ناحق شکستخورده محسوب میشود، آخرین پایمرد است که برخلاف فروش ضعیفش در گیشه، بسیار بهتر از چیزی است که آمارها نشان میدهند. هیل در این فیلم، الهام اصلیاش را از شاهکار سامورایی آکیرا کوروساوا، یعنی یوجیمبو (Yojimbo) گرفت و آن را در قالبی تازه و تلفیقی از نئو وسترن و ژانر گنگستری بازآفرینی کرد.
نتیجهاش اثری با ریتم تند است که ما را به دوران ممنوعیت الکل در آمریکا میبرد. در مرکز داستان، شخصیتی مرموز به نام جان اسمیت قرار دارد (با بازی جذاب و خونسرد بروس ویلیس در اوج بیتفاوتی) که به شهری کوچک میرسد و ناخواسته وسط جنگی خونین بین مافیای ایرلندی و ایتالیایی گیر میافتد. هیل با سبک بصری خاص خودش و فضاسازی تاریک، داستانی کلاسیک را در بستری تازه و پرتنش تعریف میکند که ترکیبی از غرب وحشی و دنیای تبهکاران شهری است.
بُعد بصری فیلم، بیش از هر چیز از صحنههای تیراندازی چشمگیر و خوشساخت آن میآید که بهطور شگفتانگیزی حال و هوایی شبیه آثار جان وو دارند، همراه با خشونت و سکانسهایی به سبک سم پکینپا. شخصیت جان اسمیت، با بازی بروس ویلیس که بهوضوح در قالب یک هفتتیرکش اسطورهای تصویر شده است یادآور مرد بینام با بازی کلینت ایستوود است؛ همان قهرمان مرموز و کمحرفی که برق کشیدن اسلحهاش از خود گلولهها هم سریعتر است.
تنها تفاوت قابل توجه؟ اینبار قهرمان ما با دو اسلحه تیراندازی میکند! فیلم همچنین از موسیقی متن خاص ری کودر، با فضای جَز و بلوز منحصربهفردش، انرژی و رنگ بیشتری میگیرد. از طرفی، فیلمبرداری لوید آهرن نیز به زیبایی فضای سنگین، گرم و تهدیدآمیز شهری را به تصویر میکشد که انگار ترس و مرگ در کوچههای خاکگرفتهاش لانه کردهاند.
8. خونآشامان (Vampires)
- محصول: 1998
- کارگردان: جان کارپنتر
- بازیگران: جیمز وودز، دانیل بالدوین، شریل لی
- امتیاز راتن تومیتوز: 43 از 100
- امتیاز IMDb به فیلم: 6.1 از 10
فیلم خونآشامان ساختهی جان کارپنتر با وجود عنوان نسبتا کلیشهایاش، اقتباسی از رمان سال 1990 جان استیکلی، ترکیبی خاص و هیجانانگیز از عناصر نئو وسترن و وحشت خونآشامی ارائه میدهد. کارپنتر این ژانرها را در هم میآمیزد و به آنها حال و هوای سرگرمکنندهی فیلمهای بی مووی میدهد؛ همان فیلمهایی که با وجود محدودیت بودجه، جذابیت خاصی برای تماشاگران دارند.
در مرکز این آشوب خونآلود، جیمز وودز قرار دارد، در نقشی متمایز بهعنوان رهبر بداخلاق، خونسرد و مغرور گروه شکارچیان خونآشام و شخصیتی که با حضور و دیالوگهای تند و تیزش، به فیلم انرژی و لحنی خاص میبخشد. نتیجه؟ فیلمی سرگرمکننده، پرکشمکش و گاه طنزآمیز است که ژانر وسترن را با دندانهای خونآشام ترکیب میکند و تجربهای متفاوت برای علاقهمندان هر دو جهان میسازد.
فیلم خونآشامان با یک افتتاحیه پُر زد و خورد و هیجانانگیز شروعی قدرتمند دارد. جان کارپنتر بلافاصله حال و هوای فیلم را مشخص میکند؛ جک کرو (با بازی تند و تیز جیمز وودز) به همراه تیم شکارچیان خونآشامش به خانهای متروکه در نیومکزیکو یورش میبرند؛ خانهای که حالا به لانهی موجوداتی خونخوار تبدیل شده است. در همین ابتدا، یکی از جذابترین شخصیتهای فیلم معرفی میشود؛ یان والک، خونآشامی کاریزماتیک و مرگبار با بازی توماس ایان گریفیت که حضوری تهدیدآمیز و مسلط دارد و بهشدت در یاد میماند.
هرچند فیلم نئو وسترن خونآشامان در گیشه موفقیت چشمگیری نداشت، اما تاثیرش آنقدر بود که نه یکی، بلکه دو دنباله ویدئویی مستقیم از دل آن بیرون بیاید یعنی خونآشامان: مردگان (Vampires: Los Muertos) و خونآشامان: بازگشت (Vampires: The Turning). این دنبالهها شاید به اندازه نسخه اصلی پررنگ نباشند، اما نشان میدهند که دنیای نئو وسترن خونآشامی کارپنتر آنقدر جذاب بود که مخاطب خاص خودش را پیدا کند.
7. جایی برای پیرمردها نیست (No Country for Old Men)
- محصول: 2007
- کارگردان: جوئل کوئن، اتان کوئن
- بازیگران: تامی لی جونز، خاویر باردم، جاش برولین
- امتیاز راتن تومیتوز: 93 از 100
- امتیاز IMDb به فیلم: 8.2 از 10
هیچ فهرستی از نئو وسترنهای تاثیرگذار کامل نمیشود مگر اینکه فیلم جایی برای پیرمردها نیست هم در آن حضور داشته باشد؛ فیلمی که برادران کوئن را به اسکار رساند. این شاهکار تاریک و نفسگیر نه تنها جایزه اصلی اسکار را از آن خود کرد، بلکه سه جایزه مهم دیگه هم به خانه برد، از جمله اسکار بهترین بازیگر نقش مکمل برای خاویر باردم که در نقش قاتل بیرحم و فراموشنشدنی، آنتون چیگور ظاهر میشود.
چیگور با آن چهره سرد، تفنگ مخصوص کشتار دام و رفتارهای عجیبش مثل تعیین مرگ و زندگی افراد با پرتاب یک سکه به یکی از آنتاگونیستهای بهیادماندنی تاریخ سینما تبدیل شده است. جایی برای پیرمردها نیست یک فیلم نئو وسترن تمامعیار است؛ خشونت بیپرده، شخصیتهای مرموز و فضایی که قانون و عدالت در آن بیش از هر زمان دیگری بیمعنا به نظر میرسند.
نگاه سرد و بیاحساس آنتون چیگور که با بیرحمی مطلق و شخصیت بیتفاوتش همراه شده است، نوعی حس ترس عمیق و شری سرد و پنهان را در دل مخاطب میکارد و بیشک یکی از ترسناکترین و بهیادماندنیترین ضدقهرمانهای تاریخ سینما است. برادران کوئن با جایی برای پیرمردها نیست نگاهی تلخ، بدبینانه و عمیق به ژانر نئو وسترن میاندازند و مسیر داستان را به سرزمینی ناشناخته هدایت میکنند؛ جایی که دیگر خبری از روایتهای کلاسیک خیر در برابر شر نیست.
این فیلم بهجای تکیه بر قهرمانهای مطلق یا عدالت نهایی، جهان را آکنده از آشوب، بینظمی و خشونت بیدلیل نشان میدهد؛ جایی که شانس، بیتفاوتی و مرگ، حرف آخر را میزنند. این زیر و رو کردن انتظارات و عبور از الگوهای آشنا، دقیقا همان چیزی است که جایی برای پیرمردها نیست را نه فقط به یکی از بهترین نئو وسترنها، بلکه به یکی از مهمترین فیلمهای قرن بیستویکم تبدیل کرده است.
6. رودخانه ویند (Wind River)
- محصول: 2017
- کارگردان: تیلور شریدان
- بازیگران: جرمی رنر، الیزابت اولسن، جان برنثال
- امتیاز راتن تومیتوز: 87 از 100
- امتیاز IMDb به فیلم: 7.7 از 10
تیلور شریدان در فیلم رودخانهی ویند علاقهی خودش به مرزهای امروزی غرب آمریکا را با قدرت به تصویر میکشد. شریدان این فیلم نئو وسترن را با معمای قتل و درام جنایی بهطرز هنرمندانهای در هم میآمیزد. شریدان که با فیلمنامههای جسورانهاش شناخته میشود، اینبار پشت دوربین هم میایستد تا با ریتمی حسابشده و آرام، داستانی نفسگیر را روایت کند؛ داستانی که بر شخصیتپردازی دقیق و فضای سرد و خشن وایومینگ تکیه دارد.
جرمی رنر و الیزابت اولسن در نقشهای اصلی با بازیهایی پرحس و عمیق، به فیلم جان میبخشند. رنر نقش یک شکارچی مایوس اما متعهد را بازی میکند، در حالی که اولسن در قالب یک مامور جوان افبیآی سعی دارد پرده از یک جنایت هولناک بردارد. رودخانه ویند در پرداخت موضوعاتی مثل تجاوز و خشونت، هیچچیز را پنهان نمیکند و همهچیز را همانطور که هست، بیپرده و صادقانه نشان میدهد. طبیعت بیرحم و منجمد منطقه، تنها فضای داستان نیست، بلکه خود به یک شخصیت تبدیل میشود؛ شخصیتی تهدیدآمیز که همیشه در کمین است. این فیلم، ترکیبی از غم، عدالتطلبی و سکوتهای سنگین است که در دلِ سرزمینهای فراموششده، فریاد میزنند.
این داستان همچنین به عمق روایی واقعیتهای تلخ و بیقانونیهایی میپردازد که مردم بومی آمریکا تجربه کردهاند؛ موضوعی که مهارت کارگردانی تیلور شریدان را فراتر از توانایی چشمگیرش در فیلمنامهنویسی به خوبی نشان میدهد (این فیلم تنها دومین تجربه کارگردانی او پس از فیلم زننده (Vile) در سال 2011 است). رودخانه ویند به تدریج به اوج خود میرسد و در پایان، با یک درگیری نفسگیر و هیجانانگیز به شکلی درخور و تکاندهنده به پایان میرسد؛ پایانی که جایگاه تیلور شریدان را بهعنوان یکی از خوشآتیهترین فیلمسازان حال حاضر تثبیت میکند.
5. آخرین مقاومت (The Last Stand)
- محصول: 2013
- کارگردان: کیم جی وون
- بازیگران: آرنولد شوارتزنگر، فارست ویتاکر، جانی ناکسویل
- امتیاز راتن تومیتوز: 61 از 100
- امتیاز IMDb به فیلم: 6.3 از 10
فیلم آخرین مقاومت شاید در زمان اکران نتوانست در گیشه موفق عمل کند، اما نمیتوان تلاش کارگردان تحسینشده کرهای، کیم جی وون را نادیده گرفت. او که با آثاری مانند افسانهی دو خواهر (A Tale of Two Sisters) و من شیطان را دیدم (I Saw the Devil) شناخته میشود با این فیلم نخستین تجربهاش را در هالیوود رقم زد.
این اثر در اصل بازآفرینی مدرنی از فیلم کلاسیک ریو براوو (Rio Bravo) به کارگردانی هاوارد هاکس در قالب یک تریلر اکشن نئو وسترن است. فیلم همچنین شاهد بازگشت آرنولد شوارتزنگر به نقش اصلی روی پرده سینماست که نخستین نقشآفرینی او پس از نابودگر 3: خیزش ماشینها (Terminator 3: Rise of the Machines) و دوران سیاسیاش بهعنوان فرماندار ایالت کالیفرنیا محصوب میشود.
اوج هیجان فیلم آخرین مقاومت بدون شک به نبرد پایانی سی دقیقهای آن بازمیگردد؛ سکانسی مملو از اکشن که در شهر کوچک و خوابزدهی سامرتون در آریزونا جریان دارد. جایی که کلانتر ری اوونز با بازی آرنولد شوارتزنگر و تیمش (با حضور جانی ناکسویل و لوئیس گازمن) تلاش میکنند تا جلوی عبور یک قاچاقچی مواد مخدر تحت تعقیب (ادواردو نوریگا) از مرز را بگیرند. در آن زمان، شوارتزنگر 65 ساله بود، اما با وجود سن بالا، هنوز هم نشان داد که توانایی رهبری یک فیلم اکشن را با همان کاریزما و شوخطبعی خاصی دارد که از او انتظار میرود.
4. راه اسلحه (The Way of the Gun)
- محصول: 2000
- کارگردان: کریستوفر مککوری
- بازیگران: رایان فیلیپ، بنیسیو دلتورو، جیمز کان
- امتیاز راتن تومیتوز: 47 از 100
- امتیاز IMDb به فیلم: 6.6 از 10
کریستوفر مککوری پیش از ورود به دنیای ماموریت غیرممکن (Mission: Impossible)، بیشتر بهخاطر فیلمنامهی هوشمندانهاش برای فیلم مظنونین همیشگی (Usual Suspects) شناخته میشد. اما او در سال 2000 با فیلم راه اسلحه نخستین تجربهی کارگردانی خود را رقم زد، فیلمی که داستان دو خلافکار خردهپا (رایان فیلیپ و بنیسیو دل تورو) را دنبال میکند که پس از ربودن یک زن آن هم برای گرفتن باج (ژولیت لوئیس) گرفتار دردسرهای بزرگتری میشوند. این فیلم تریلری تلخ و خشن است که مهارت مککوری در روایت داستانهای پیچیده و شخصیتپردازیهای منفی را به نمایش میگذارد.
این فیلم نئو وسترن با بازیهای درخشان و ضدقهرمانانهی رایان فیلیپ و بنیسیو دل تورو، یک داستان شخصیتمحور را روایت میکند و جیمز کان فقید با نقشآفرینی بهیادماندنیاش در قالب یک مامور اجرای احکام مافیایی، عملا صحنه را از آن خود میکند. کریستوفر مککوری با مهارت ویژهاش در خلق داستانی پیچیده و پرپیچ و خم، مخاطب را تا پایان درگیر روایت نگه میدارد. همه چیز به سوی یک نبرد پایانی پیش میرود، یک تیراندازی مهیب که بهوضوح وامدار سبک سم پکینپا است و توانایی تحسینبرانگیز مککوری در طراحی صحنههای اکشن و دقت تکنیکیاش را به نمایش میگذارد.
3. دسپرادو (Desperado)
- محصول: 1995
- کارگردان: رابرت رودریگز
- بازیگران: آنتونیو باندراس، سلما هایک، استیو بوشمی
- امتیاز راتن تومیتوز: 70 از 100
- امتیاز IMDb به فیلم: 7.1 از 10
رابرت رودریگز کار خود را با فیلم مستقل و کمهزینهی ال ماریاچی (El Mariachi) در سال 1992 آغاز کرد؛ فیلمی که او تقریبا بهتنهایی و با بودجهای ناچیز ساخت و به منبع الهام بسیاری از فیلمسازان مستقل تبدیل شد. سه سال بعد، او با دنبالهای پرخرجتر و حرفهایتر بازگشت؛ فیلمی که هم در مقیاس بزرگتر ساخته شد و هم نقش اصلی آن، که پیشتر بر عهدهی کارلوس گایاردو بود، این بار به آنتونیو باندراس با آن جذابیت سرکش و کاریزماتیکش سپرده شد.
رودریگز در دسپرادو همچنان وفادار به روایت اقتصادی و سادهی خود باقی میماند و داستان مردی تنها در مسیر انتقام را روایت میکند که با یک کیف گیتار پر از اسلحه به سراغ خلافکاران میرود و آنها را یکی پس از دیگری از پا درمیآورد. اکشن فیلم، خشن و در عین حال تماشایی است؛ ترکیبی از صحنههای پر از دود و اسلحهی سم پکینپا و جان وو که با ریتمی تند و جلوههایی بصری، حال و هوای خاصی به فیلم میبخشد. دسپرادو همچنین دارای نقشآفرینیهای فرعی بهیادماندنی است، از جمله سلما هایک، خواکیم د آلمیدا و حضور کوتاه اما هوشمندانهی کوئنتین تارانتینو در یک صحنهی بامزه که به جذابیت فیلم میافزاید.
2. فرمان (The Order)
- محصول: 2024
- کارگردان: جاستین کرزل
- بازیگران: جود لا، نیکلاس هولت، تای شرایدان
- امتیاز راتن تومیتوز: 93 از 100
- امتیاز IMDb به فیلم: 6.8 از 10
فیلم نئو وسترن فرمان به کارگردانی جاستین کرزل بر اساس رویدادهای واقعی و با الهام از سبک فیلمسازی دقیق و حسابشدهی مایکل مان ساخته شده است. این اثر نهتنها از نظر بصری و فضاسازی چشمگیر است، بلکه بهلطف بازیهای درخشان جود لا و نیکلاس هولت، به یکی از نقاط اوج کارنامهی حرفهای هر دو بازیگر تبدیل شده است.
فیلم با عناصر نئو وسترنی پررنگی چون تقابل خیر و شر، داستان تری هاسک، مامور کهنهکار و زخمخوردهی افبیآی (جود لا) را دنبال میکند که مصمم است به هر قیمتی جلوی باب ماتیوز، رهبر کاریزماتیک اما خطرناک یک گروه نئونازی (نیکلاس هولت) و دار و دستهی افراطیاش را بگیرد. فرمان با روایتی پرتنش و بازیهایی بینقص، تصویری تکاندهنده و عمیق از مبارزه با افراطگرایی ترسیم میکند.
بازی موش و گربهی میان این دو شخصیت از دو سوی متضاد قانون، با ریتمی سنجیده و حسابشده پیش میرود، نه با هیجان پرشتاب معمول فیلمهای اکشن. این انتخاب آگاهانه به جاستین کرزل اجازه میدهد تا بهتدریج تعلیق را در دل داستان بپروراند و تنش را لایه به لایه افزایش دهد. اگرچه صحنههای اکشن در فیلم پراکنده هستند، اما کاملا ارزش انتظار را دارند بهویژه صحنهای که تری سرسختانه تلاش میکند با یک شاتگان جلوی فرار یک ون حامل مجرمان را بگیرد؛ سکانسی پرتنش و نفسگیر که نهتنها شخصیت را برجسته میکند، بلکه مهارت بالای کرزل در طراحی و اجرای سکانسهای اکشن را نیز بهخوبی به نمایش میگذارد.
1. 30 روز شب (30Days of Night)
- محصول: 2007
- کارگردان: دیوید اسلید
- بازیگران: جاش هارتنت، ملیسا جرج، دنی هوستون
- امتیاز راتن تومیتوز: 50 از 100
- امتیاز IMDb به فیلم: 6.6 از 10
قبل از اینکه دیوید اسلید به پروژهی مجموعه فیلمهای گرگ و میش: خسوف (Twilight Saga: Eclipse) بپیوندد، دو فیلم اولش یعنی شکلات سفت (Hard Candy) و 30 روز شب استعداد چشمگیر او در کارگردانی ژانرهای خاص را به خوبی نشان دادند. در فیلم دوم، او رمان تصویری به همین نام اثر استیو نیلز و بن تمپلاسمیت را اقتباس کرد و با نگاهی پر از خون و خشونت، ژانر ترسناک خونآشام را با حال و هوای نئو وسترن ترکیب میکند.
این ترکیب بهویژه در نقشآفرینی جاش هارتنت در نقش کلانتر ایبن اولسون دیده میشود؛ مردی که با تمام توان وظیفهاش را برای محافظت از شهر کوچک و خوابآلود بارو در آلاسکا در برابر گروهی خونخوار از خونآشامها به رهبری شخصیت ترسناک دن نیوتن به نام مارلو انجام میدهد.
فضای محدود فیلم در شهر سرد و برفی بارو و شرایط جوی سخت آن، یادآور فیلم مهیج جان کارپنتر یعنی حمله به کلانتری 13 (Assault on Precinct 13) است، هرچند این بار در مقیاسی بزرگتر و گستردهتر. اسلید با دریافت ردهبندی سنی R برای فیلم، به خوبی انتظارات ژانر را برآورده میکند و با نمایش خشونتهای گرافیکی، خونریزیهای فراوان و جلوههای ترسناک و گریم، اثری تاثیرگذار و نفسگیر خلق میکند که تماشاگر را تا پایان در گیر و دار وحشت نگه میدارد.
منبع: flickeringmyth