رتبهبندی بهترین سکانسهای اکشن جیسون استاتهام
10 سکانس برتر ستارهی بریتانیایی
جیسون استاتهام همچنان یکی از بهترین و مشهورترین ستارههای اکشن سینمای جهان است؛ یک برند قابل اعتماد که نامش، تضمینی برای تماشای یک فیلم سرگرم کننده و پر از زد و خورد است. این بازیگر بریتانیایی که کار خود را به عنوان یک ورزشکار حرفهای در رشتههایی چون شیرجه و هنرهای رزمی آغاز کرد، اصالت و فیزیک منحصربهفردی را به نقشهایش میآورد که او را از بسیاری از همنسلانش متمایز میکند.قابلیتهای بدنی شگفتانگیزی که بهترین سکانسهای اکشن جیسون استاتهام بر پایهی آنها شکل گرفته است.
پس از آنکه گای ریچی او را در دو فیلم اولش به سینما معرفی کرد، نقطهی عطف کارنامهی استاتهام با فیلم «ترانسپورتر» در سال ۲۰۰۲ رقم خورد؛ اثری که سنگ بنای تبدیل شدن او به یک قهرمان اکشن پیشرو در هالیوود بود. از آن پس، او با حضور در مجموعه فیلمهای پرفروشی چون «سریع و خشن» و «بیمصرفها» و همچنین فیلمهای مستقل موفقی مانند «زنبوردار» جایگاه خود را به عنوان یک ستارهی پولساز که حضورش ضامن فروش فیلمهاست تثبیت کرد.
فیلمشناسی استاتهام عمدتا شامل فیلمهای اکشنی است که در آنها نقش یک شخصیت سرسخت را بازی میکند که به راحتی دشمنانش را از سر راه برمیدارد. پیشینهی او در هنرهای رزمی، تعهدش به این ژانر را به خوبی اثبات میکند و باعث شده تا صحنههای مبارزهی او همواره برای تماشاگران لذتبخش باشد. اگرچه میتوان سکانسهای بیشماری را در این فهرست گنجاند، اما آنچه در ادامه میآید، گزیدهای از بهترین و جذابترین سکانسهای اکشن در کارنامهی این ستارهی پرطرفدار بریتانیاییست.
10. مگ (The Meg)- کشته شدن مگالودون نهایی
نبرد انسان علیه هیولا: یک پایانبندی اغراقآمیز و لذتبخش

- کارگردان: جان ترتلتاب
- بازیگران: جیسون استاتهام، لی بینگبینگ، رین ویلسون، روبی رز، وینستون چائو
- تاریخ اکران: ۲۰۱۸
- امتیاز راتن تومیتوز به فیلم: ۴۷ از ۱۰۰
- امتیاز IMDb به فیلم: ۵.۷ از ۱۰
«مگ» یک پروژهی غیرمتعارف اما جذاب در کارنامهی جیسون استاتهام بود. غیرمتعارف از آن جهت که شخصیت او در این فیلم، به جای مبارزه با انسانها، با یک کوسهی غولپیکر ماقبل تاریخ، یعنی مگالودون، روبرو میشود. داستان فیلم بر روی جوناس تیلور، یک غواص نجات، و گروهی از دانشمندان متمرکز است که با یک مگالودون بیدار شده در گودال ماریانا مواجه میشوند. فیلم با یک پیچش داستانی هوشمندانه، مگالودون اول را در میانهی راه از بین میبرد تا راه را برای یک هیولای دوم و بسیار بزرگتر باز کند که چالش اصلی را برای جوناس و تیمش رقم میزند، چالشی که در ادامه به یکی از بهترین سکانسهای اکشن جیسون استاتهام بدل میگردد.
در سکانس پایانی، جوناس تصمیم میگیرد به تنهایی و با زیردریایی کوچک خود با این موجود روبرو شود. او قول میدهد که هیولا را به خونریزی وادارد و با کوبیدن زیردریاییاش به پهلوی مگالودون، به این قول عمل میکند. آنچه در ادامه میآید، یک تعقیب و گریز زیرآبی هیجانانگیز و اغراقآمیز است که در آن جوناس بارها تا یک قدمی خورده شدن پیش میرود. این نبرد با یک لحظهی به یاد ماندنی به اوج میرسد: جایی که مگالودون از آب بیرون میجهد و جوناس با جسارتی مثال زدنی، نیزهای را در چشمش فرو میکند. این پایانبندی، یک نقطهی اوج رضایتبخش برای یک بلاکباستر است که شاید در منطق داستانی چندان قوی نباشد، اما در ارائهی هیجان خالص و بیواسطه، کاملا موفق عمل میکند.
9. زنبوردار (The Beekeeper)- نبرد در عمارت رئیسجمهور
میان بودن یا نبودن، استاتهام بودن را انتخاب میکند

- کارگردان: دیوید آیر
- بازیگران: جیسون استاتهام، امی ریور-لمپمن، جاش هاچرسون، بابی نادری، جرمی آیرونز
- تاریخ اکران: ۲۰۲۴
- امتیاز راتن تومیتوز به فیلم: ۷۱ از ۱۰۰
- امتیاز IMDb به فیلم: ۶.۴ از ۱۰
«زنبوردار»، با آن سبک بصری جذابش، از همان ابتدای اکران به یکی از شگفتیهای گیشه بدل شد؛ اثری که در ظاهر یک اکشن کلاسیک است، اما با ترکیب فضایی معاصر و قهرمانی برخاسته از سایهها، تماشاگران را غافلگیر کرد. داستان حول محور آدام کلی میچرخد؛ مردی که به عنوان یک زنبوردار زندگی آرامی را میگذراند، اما گذشتهای تاریک به عنوان مامور مخفی دارد. هنگامی که نزدیکترین فرد به او قربانی یک شبکهی کلاهبرداری میشود، آدام تصمیم میگیرد به شیوهی خودش عدالت را اجرا کند؛ مسیری انتقامی که در نهایت پرده از حقیقتی تکان دهنده برمیدارد: رهبری این شبکهی خلاف در دست پسر رئیسجمهور است.
یکی از بهترین سکانسهای اکشن جیسون استاتهام در این فیلم در عمارت رئیسجمهور رخ میدهد؛ جایی که فضایی اشرافی به میدان جنگی تمامعیار بدل شده است. آدام در بدو ورود با حلقهای از نیروهای افبیآی، سرویس مخفی و مزدوران حرفهای روبهرو میشود. در نگاه اول به نظر میرسد که کار او تمام است، اما فیلم با طنزی سیاه راه را برای لحظهای به یاد ماندنی باز میکند: مزدوری یکپا به نام لازاروس طعنه میزند، «بودن یا نبودن؟» (To bee or not to bee?) و آدام با انتخاب «بودن» (To bee) همه چیز را منفجر میکند؛ و این انفجار آغازگر رگباری از خشونت است؛ از حیاط بیرونی تا تالارهای داخلی، جایی که قهرمان داستان بیوقفه پیش میرود و هر مانعی را از سر راه برمیدارد.
آنچه این سکانس را متمایز میکند، ترکیب طراحی صحنهی پرزرق و برق کاخ مانند با خشونتی بیپرده است. درگیریها نه تنها از نظر بدنی طاقتفرسا هستند، بلکه نوعی وحشیگری سرد در حرکات استاتهام موج میزند؛ انگار آدام کلی تنها یک ماموریت دارد: پاکسازی کامل. اوج صحنه، مبارزهی تنبهتن با لازاروس است؛ نبردی خونین و بسته که با حذف پای مصنوعی حریف و ضربهی مرگبار به گردنش پایان مییابد. این لحظه، به طرزی خشن اما خلاقانه، حس انتقام را به اوج میرساند و سکانس پایانی را در ذهن تماشاگر حک میکند.
8. امن (Safe)- مبارزه در مترو
نمایش بیرحمانهی قدرت در فضایی بسته

- کارگردان: بواز یاکین
- بازیگران: جیسون استاتهام، کاترین چان، رابرت جان برک، جیمز هنگ، کریس ساراندون
- تاریخ اکران: ۲۰۱۲
- امتیاز راتن تومیتوز به فیلم: ۵۹ از ۱۰۰
- امتیاز IMDb به فیلم: ۶.۵ از ۱۰
تمام فیلمهای جیسون استاتهام به محبوبیت گسترده دست پیدا نمیکنند و «امن» به کارگردانی بواز یاکین، نمونهی بارز یک اثر اکشن خوشساخت اما کمتر دیده شده در کارنامهی کاری اوست. با این وجود، فیلم سرشار از مبارزات حساب شده و اجرایی متعهدانه از سوی استاتهام است که طرفداران این ژانر را راضی نگه میدارد. در این فیلم، استاتهام نقش لوک رایت را بازی میکند؛ یک مبارز سابق و مامور نخبه که پس از به قتل رسیدن خانوادهاش توسط مافیای روس، به یک فرد بیخانمان و در هم شکسته تبدیل شده است. رایت درست در لحظهای که در آستانهی خودکشی قرار دارد، با دیدن یک دختربچهی چینی به نام «مِی»، جرقهی زندگی دوباره در او زده میشود. او به زودی درمییابد که این دختر، یک کد عددی حیاتی را در ذهن خود دارد و گروههای تبهکار مختلفی برای به دست آوردن آن، حاضر به هر کاری هستند.
بدون شک، بهترین و به یاد ماندنیترین سکانس فیلم، مبارزهی نفسگیر لوک رایت با مهاجمان در مترو است. این صحنه، یک نقطهی عطف حیاتی برای شخصیت لوک محسوب میشود؛ جایی که او با یافتن هدفی جدید، یعنی محافظت از مِی، از پوچی و ناامیدی خارج شده و دوباره به آن ماشین کشتار کارآمدی که بود، تبدیل میشود.
وقتی لوک متوجه میشود که دختربچه در خطر است، سوار قطار در حال حرکت شده و وارد واگن میشود. در فضای تنگ و کلاستروفوبیکمترو، او با گروهی از تبهکاران روس روبرو میشود. طراحی مبارزهی این سکانس، بر خلاف اکشنهای پر زرق و برق، بر پایهی خشونت واقعگرایانه و عکسالعملهای بیرحمانه بنا شده است. استاتهام با استفاده از ضربات کوتاه، کوبنده و استفادهی هوشمندانه از محیط (کوبیدن سر دشمنان به میلهها و صندلیها)، یک نمایش خیره کننده از مبارزات نزدیک را به اجرا میگذارد. این سکانسی است که در آن، سنگینی و درد هر ضربه به خوبی به تماشاگر منتقل میشود و بار دیگر ثابت میکند که چرا استاتهام یکی از بهترینها در به تصویر کشیدن این نوع اکشن زمینی و بیپرده است.
7. بیمصرفها (The Expendables)- حمام خون در زمین بسکتبال
توجه به عشق سابق در دل یک حماسهی جنگی

- کارگردان: سیلوستر استالونه
- بازیگران: سیلوستر استالونه، جیسون استاتهام، آرنولد شوارتزنگر، بروس ویلیس، جت لی، دولف لاندگرن
- تاریخ اکران: ۲۰۱۰
- امتیاز راتن تومیتوز به فیلم: ۴۲ از ۱۰۰
- امتیاز IMDb به فیلم: ۶.۴ از ۱۰
فیلم «بیمصرفها»ی استالونه، یکی از پرستارهترین بلاکباسترهای اکشن دههی اخیر است؛ جایی که نسلهای مختلف ستارگان اکشن، از سیلوستر استالونه تا جیسون استاتهام، در قالب گروهی از مزدوران زبده گرد هم میآیند تا ماموریتی مرگبار را در کشوری خیالی در آمریکای جنوبی به انجام برسانند. با این حال، در میان آن همه انفجار و شلیک و خون، فیلم لحظاتی دارد که به شکلی غیرمنتظره انسانیتر و عمیقتر به نظر میرسند؛ صحنههایی که قهرمانان خونسرد و شکستناپذیر فیلم را به آدمهایی با خشم، ضعف و غیرت شخصی بدل میکند.
در این میان، لی کریسمس (با بازی جیسون استاتهام) یکی از دوست داشتنیترین شخصیتهای گروه است؛ مردی تیزدست و بیپروا در پرتاب چاقو، که پشت چهرهی سرد و کنترل شدهاش، خشمی خاموش و غروری قابل احترام پنهان است. در یکی از شاخصترین سکانسهای اکشن جیسون استاتهام در فیلم، این خشم فرو خورده فوران میکند. لی پس از بازگشت از ماموریت درمییابد که معشوقهاش، لیسی، مورد آزار جسمی قرار گرفته. او بدون لحظهای تردید به سراغ مهاجم در زمین بسکتبال میرود، جایی که مرد متجاوز و دوستانش در حال بازیاند.
آنچه در ادامه رخ میدهد، یکی از نفسگیرترین صحنههای نبرد تنبهتن در فیلمهای استاتهام است. او در ابتدا با تهدیدی آرام، فضا را میسنجد، اما با بالا گرفتن درگیری، کنترل را به غریزهاش میسپارد. ضربات دقیق و برقآسای او، بدنها را به ستونها و نیمکتها میکوبد و کاملا معلوم است که هر مشت و لگدش، سنگینی سالها خشونت فرو خورده را در خود دارد. در انتهای این سکانس، وقتی متجاوز روی زمین افتاده، لی توپ بسکتبال را به سینهاش میکوبد، آن را با چاقو جر میدهد و با نگاهی مصمم میگوید: «دفعهی بعد، نوبت چشماته».
6. کرانک: ولتاژ بالا (Crank: High Voltage)- مبارزهی کایجو
اوج جنون: وقتی اکشن به یک رویای اسلوموشن تبدیل میشود

- کارگردان: مارک نِوِلداین، برایان تیلور
- بازیگران: جیسون استاتهام، ایمی اسمارت، کلیو اوون، دوایت یوکم، بای لینگ، کلینت هوارد
- تاریخ اکران: ۲۰۰۹
- امتیاز راتن تومیتوز به فیلم: ۶۳ از ۱۰۰
- امتیاز IMDb به فیلم: ۶.۲ از ۱۰
فیلم «کرانک» به خودی خود یک تجربهی سینمایی جنونآمیز و بیپروا بود؛ یک اکشن دیوانهوار که در آن، آدمکشی به نام چِو چلیوس (جیسون استاتهام) برای زنده ماندن، باید ضربان قلبش را به طور مداوم بالا نگه میداشت. با این وجود، نسخهی دوم با نام فرعی «ولتاژ بالا»، نه تنها این جنون را ادامه داد، بلکه آن را به سطحی کاملا جدید و سورئالیستی ارتقا بخشید. اینبار شو با قلبی روبهروست که با باطری مکانیکی کار میکند و برای ادامهی حیات، به شوکهای الکتریکی مداوم نیاز دارد. نتیجه؟ فیلمی که در هر لحظه پر از صحنههای سرشار از آدرنالین است و قهرمانش را به موقعیتهایی میکشاند که از مرز باور فراتر میرود.
در طول فیلم، چو پلیسها را با اغراق و خشونتی کارتونی از پا درمیآورد، کابل باتری را به زبانش وصل میکند و حتی در صحنهی پایانی خودش را به آتش میکشد. با این حال، هیچ یک از این لحظات به اندازهی سکانس معروف «نبرد کایجو» عجیب و غیرمنتظره نیست. در این صحنه، وقتی چو و رقیبش جانی ونگ در یک نیروگاه برق با هم درگیر میشوند، ناگهان فضا حالتی رویایی پیدا میکند؛ تحت تاثیر ولتاژ بالای برق، چِو و رقیبش خود را به شکل دو هیولای غولپیکر (کایجو) میبینند که در حال تخریب یک ماکت مینیاتوری از شهر هستند. مشتهایشان به شکلی اغراق شده و آهسته رد و بدل میشود و با هر برخورد، ساختمانهای کوچک فرو میریزند و جرقههای برق، فضا را روشن میکند.
این لحظه آنقدر عجیب است که تماشاگر برای لحظهای شک میکند آیا آنچه میبیند، واقعیت دارد یا زاییدهی ذهن تبدار چو است. در نهایت، این سکانس گواهی بر جسارت دیوانهوار سازندگان فیلم و خود استاتهام است که حاضر بودند برای ساخت یک دنبالهی به یاد ماندنی، تمام قواعد مرسوم و عقل و منطق را زیر پا بگذارند و یکی دیگر از بهترین سکانسهای اکشن جیسون استاتهام را خلق کنند.
5. سریع و خشن: هابز و شاو (Fast & Furious Presents: Hobbs & Shaw)- انتخاب درب درست
دو مسیر و دو مبارزهی کاملا متفاوت

- کارگردان: دیوید لیچ
- بازیگران: دواین جانسون، جیسون استاتهام، ادریس البا، ونسا کربی، هلن میرن، ایزا گونزالس
- تاریخ اکران: ۲۰۱۹
- امتیاز راتن تومیتوز به فیلم: ۶۷ از ۱۰۰
- امتیاز IMDb به فیلم: ۶.۵ از ۱۰
فیلم «هابز و شاو» یکی از اسپینآفهای موفق مجموعهی «سریع و خشمگین» است که دو شخصیت فوقالعاده محبوب، لوک هابز و دکارد شاو را به مرکز داستان میآورد. این دو با بازی دواین جانسون و جیسون استاتهام، ترکیبی عجیب و در عین حال جذاب از تفاوتهای شخصیتی، طنز و اکشن ارائه میدهند. هابز، مردی تنومند و بیرحم و شاو، استاد هنرهای رزمی و دارای سبک مبارزهای انعطافپذیر، در کنار هم ماموریت دارند تا مانع از انتشار ویروسی کشنده توسط یک سرباز سایبرنتیک شوند. اگرچه نبرد نهایی با آنتاگونیست فیلم یعنی بریکستون هیجانانگیز است، اما بهترین صحنهی «هابز و شاو» در بخشهای ابتدایی فیلم رخ میدهد.
در یکی از بهترین صحنههای اکشن جیسون استاتهام، هابز و شاو پس از ورود به مخفیگاه بریکستون، با دو در مواجه میشوند که هر کدام را برای ادامه مسیر باید یکی را انتخاب کنند. همانطور که انتظار میرود، با توجه به کلکلهای همیشگیشان، هرکدام یکی از درها را برای باز کردن برمیگزینند. در پشت در هابز باید با یک جثهی بزرگ و غولپیکر روبهرو شود، در حالی که شاو مجبور است با یک تیم کامل از دشمنان معمولی اما متعدد مبارزه کند. زد و خورد شاو در برابر چند دشمن، به شکلی کمیک در تضاد با کار هابز قرار میگیرد که رقیب خود را به آسانی و بدون زحمت از پا درمیآورد. هابز حتی با خمیازههای ساختگی و ژستهای تمسخرآمیز، شاو را دست میاندازد. در نهایت این درگیری کمیک زمانی به پایان میرسد که شاو با عصبانیت تلاش میکند تا قفل در را با استفاده از بدن بیهوش یکی از سربازان باز کند.
اگرچه «هابز و شاو» پر از اکشنهای دیوانهوار در لوکیشنهای مختلف – از خیابانهای لسآنجلس تا بلندیهای اسکاتلند – است، اما این سکانس بهخصوص، از آن جهت اهمیت دارد که تفاوتهای عمیق این دو شخصیت را در سبک مبارزه و خصوصیات اخلاقی به بهترین شکل به نمایش میگذارد.
4. بیمصرفها 2 (The Expendables 2)- «مرد و چاقو»، اسم رمز مرگ
«مرد و چاقو» یکی از جذابترین لحظات «بیمصرفها 2» است

- کارگردان: سایمون وست
- بازیگران: سیلوستر استالونه، جیسون استاتهام، جت لی، دولف لاندگرن، بروس ویلیس، آرنولد شوارتزنگر، ژان کلود وندام
- تاریخ اکران: ۲۰۱۲
- امتیاز راتن تومیتوز به فیلم: ۶۷ از ۱۰۰
- امتیاز IMDb به فیلم: ۶.۶ از ۱۰
فیلم «بیمصرفها ۲»، در سال ۲۰۱۲ نهتنها ادامهای شایسته برای قسمت نخست بود، بلکه ابعاد تازهای از اکشن اغراقآمیز و کار گروهی ستارگان را به نمایش گذاشت. اگر فیلم اول ادای احترامی پرهیاهو به دوران طلایی سینمای اکشن بود، دنبالهاش همان ایده را با ابعادی بزرگتر، انفجارهای بیشتر و لحظاتی ماندگارتر پیش میبرد. یکی از این لحظات، سکانسی است که جیسون استاتهام در نقش «لی کریسمس» به خوبی در آن میدرخشد؛ صحنهای که عنوانش، «مرد و چاقو» (Man & Knife) است و خود به تنهایی تبدیل به عبارتی نمادین در کارنامهی این مجموعه شده است.
در این قسمت، تیم مزدوران به دنبال انتقام از دشمنی تازهنفس هستند؛ دشمنی بیرحم که یکی از اعضای تیم را کشته و به دنبال ایجاد یک فاجعه هستهای است. طبق معمول، «بیمصرفها ۲» سنت این فرنچایز در گنجاندن سکانسهای اکشن اغراقآمیز همراه با خونریزی و انفجارهای فراوان را ادامه میدهد، اما در میان آن همه هیاهو، لحظاتی وجود دارند که تا حدی واقعگرایانهتر هستند؛ لحظاتی که مهارت و سبک شخصی قهرمانان بیش از قدرت سلاحها جلوه میکند.
در یکی از همین سکانسها، لی کریسمس در کلیسایی متروک کمین کرده و در لباس کشیشی پنهان شده است. او منتظر میماند تا دشمنانش به او نزدیک شوند و سپس با جملهی کوتاه و کوبندهی «مرد و چاقو» به آنها خوشآمد میگوید. پس از این خوشامدگویی، تنها چند ثانیه کافیست که لی همهی افراد را تنها با استفاده از چاقو و یک عودسوز مسیحیت از پای درآورد. سبک مبارزهی لی، انتخاب منحصربهفرد سلاح و جملهی تکخطی زیرکانهاش، این سکانس را به یکی از لحظات برجسته و ماندگار در «بیمصرفها ۲» و در میان سکانسهای اکشن جیسون استاتهام تبدیل میکند. البته، نبرد نهایی لی که در آن هکتور را با پرههای هلیکوپتر میکشد نیز شایستهی یک اشارهی افتخاری است.
3. سرنوشت خشمگین (The Fate of the Furious)- مبارزه در زندان
نبرد حماسی هابز و شاو در زندان فوقامنیتی

- کارگردان: اف. گری گری
- بازیگران: وین دیزل، دواین جانسون، جیسون استاتهام، میشل رودریگز، شارلیز ترون، کرت راسل
- تاریخ اکران: ۲۰۱۷
- امتیاز راتن تومیتوز به فیلم: ۶۷ از ۱۰۰
- امتیاز IMDb به فیلم: ۶.۶ از ۱۰
فیلم «سرنوشت خشمگین» نقطهای است که فرنچایز «سریع و خشمگین»، از مسابقات خیابانی و سرقتهای پرزرق و برق، به قلمروی اکشن تمام عیار و عملیات مخفی قدم میگذارد. در این قسمت، جیسون استاتهام پس از حضور درخشان در هفتمین قسمت از مجموعه بار دیگر در نقش دکارد شاو بازمیگردد؛ شخصیتی که تا همین چندی پیش دشمن سرسخت قهرمانان بود، اما حالا به شکلی غیرمنتظره در صف متحدانشان قرار گرفته – آن هم زمانی که دومینیک تورتو تحت فشار دشمنی خطرناک به نام سایفر، ناچار میشود به تیمش خیانت کند. با این حال، اعتماد به شاو و پذیرفتن او برای اعضای گروه، به ویژه لوک هابز، چندان ساده نیست. چرا که میان این دو، گذشتهای پر از خصومت و حسابهای تسویه نشده وجود دارد.
در یکی از نفسگیرترین سکانسهای فیلم که از بهترین سکانسهای اکشن جیسون استاتهام نیز به شمار میرود، در حالی که هر دوی آنها در زندان گیر افتادهاند، هابز شاو را تهدید میکند که او را چنان کتک خواهد زد که فلج شود. اما وقتی فرصتی برای فرار هابز پیش میآید، شاو نیز از این موقعیت استفاده کرده و راه فرار خود را باز میکند. به ناگاه، شورشی میان زندانیان و نگهبانان در میگیرد و هر کس مجبور میشود برای نجات جان خود بجنگد. شاو با استفاده از دستهای خالی، سپرهای انسانی و اسلحههایی که با گلولههای پلاستیکی پر شدهاند، از همه نگهبانان و زندانیانی که سر راهش قرار میگیرند، پیشی گرفته و با هوشمندی کامل آنها را از پا در میآورد. در همین حین، هابز نیز با استفاده از فیزیک عضلانی قدرتمند خود به مبارزه میپردازد و راه خروجش را باز میکند. تدوین پرشتاب، ضرباهنگ سریع موسیقی و ریتم حساب شدهی مبارزه، این سکانس را که با فرار هابز و شاو و اجبار آنها به همکاری تحت فرمان مستر نوبادی به پایان میرسد به یکی از درخشانترین لحظات اکشن مجموعه بدل کرده است.
این سکانس در میان سکانسهای اکشن جیسون استاتهام به طور کامل نشان میدهد که مجموعهی «سریع و خشمگین» همانقدر که در پیستهای مسابقه و به تصویر کشیدن جنون سرعت مهارت دارد، در ساخت صحنههای «مبارزات تنبهتن» (Hand-to-Hand Fights) نیز استاد است. یکی دیگر از لحظات برجستهی شاو در «سرنوشت خشمگین» مربوط به نجات پسر دام و مراقبت از او، همزمان با درگیری با دشمنان در داخل هواپیماست که شایستهی تقدیر است.
2. سریع و خشمگین 7 (Furious 7)- اولین برخورد هابز و شاو در قسمت هفتم
هیجان مطلق در دفتر کار هابز

- کارگردان: جیمز وان
- بازیگران: وین دیزل، پل واکر، دواین جانسون، جیسون استاتهام، میشل رودریگز، جوردانا بروستر، تایریس گیبسون، لوداکریس، کرت راسل
- تاریخ اکران: ۲۰۱۵
- امتیاز راتن تومیتوز به فیلم: ۸۱ از ۱۰۰
- امتیاز IMDb به فیلم: ۷.۱ از ۱۰
لوک هابز و دکارد شاو دو شخصیت جذاب در فرنچایز «سریع و خشمگین» هستند که بارها بر سر مسائل مختلف با یکدیگر درگیری و بگو مگو داشتهاند. با این حال، پیش از آنکه این دو تبدیل به یک تیم غیرمتعارف و دور از انتظار شوند، اولین رویارویی آنها یک برخورد مهیج و بیرحمانه بود. جیسون استاتهام با نقشآفرینی در «سریع و خشمگین 7»، برای اولین بار در نقش شاو ظاهر میشود؛ کسی که پس از به کما رفتن برادرش در فیلم قبلی، قسم میخورد از دام تورتو و دوستانش انتقام بگیرد و همانطور که حدس میزنید، یکی از اولین کسانی که شاو به دنبالش میرود، هابز با بازی دواین جانسون است.
جانسون و استاتهام از بزرگترین ستارگان سینمای اکشن در جهان هستند و تماشای مبارزهی آن دو در «سریع و خشمگین 7» یک لذت واقعی برای برای طرفداران بود. زمانی که هابز، شاو را در حال ورود غیرقانونی به دفتر کارش میبیند، بلافاصله برای دستگیری او اقدام میکند اما شاو کسی نیست که بدون جنگ تسلیم شود. آنچه در ادامه میبینیم یکی از بهترین و پرهیجانترین صحنههای مبارزه در کل مجموعهی سریع و خشن و از خاصترین سکانسهای اکشن جیسون استاتهام است.
ابتدا همه چیز برابر پیش میرود اما پس از دقایقی با وجود سرسختی فراوان هابز، شاو به واسطهی سرعت و چابکی بیشترش، دست بالا را پیدا میکند. آنها با شدت به در و دیوار کوبیده میشوند و مشتهای سنگینی رد و بدل میکنند. در پایان شاو با منفجر کردن ساختمان از آنجا فرار میکند و هابز علیرغم تمام زخمهایی که برداشته بود در نهایت به سختی جان سالم به در میبرد. با توجه به اینکه شخصیتهایی که جانسون در سینما بازی میکند به ندرت در یک مبارزه شکست میخورند، همین یک لحظه به تنهایی ثابت میکند که شاو تهدید چقدر بزرگی برای همه شخصیتهای «سریع و خشمگین 7» به شمار میآید. این فیلم فرصتهای زیاد دیگری نیز فراهم میکند تا استاتهام در نقش شاو بدرخشد، از جمله یک مبارزهی خیابانی نفسگیر و پرهیاهو بر فراز یک پارکینگ طبقاتی که از جذابترین سکانهای اکشن جیسون استاتهام به شمار میرود.
1. ترانسپورتر (The Transporter)- مبارزه در گاراژ
آغازی درخشان برای دوران حرفهای جیسون استاتهام در سینمای اکشن

- کارگردان: لویی لتریر، کوری یوئن
- بازیگران: جیسون استاتهام، شو کی، مت شولتز، فرانسوا برلئان، ریک یان
- تاریخ اکران: ۲۰۰۲
- امتیاز راتن تومیتوز به فیلم: ۵۴ از ۱۰۰
- امتیاز IMDb به فیلم: ۶.۸ از ۱۰
جیسون استاتهام به یکی از موفقترین ستارگان اکشن تاریخ مدرن تبدیل شده است، با این حال، فیلم «ترانسپورتر» یا «مامور انتقال» پروژهای بود که او را به شهرت رساند و به همه نشان داد این بازیگر که پیش از آن یک ورزشکار بود، چه قابلیتهایی را میتواند به ژانر اکشن بیافزاید. این فیلم همچنین تواناییهای استاتهام در اوج آمادگی بدنیاش را به نمایش گذاشت. «ترانسپورتر» داستان یک مامور زبدهی سابق به نام فرانک مارتین را روایت میکند که اکنون به یک مزدور تبدیل شده و ماموریتهای خطرناک اما پردرآمدی را برای انتقال محمولهها – به ویژه انسانها – میپذیرد. در یکی از آخرین ماموریتها، وقتی فرانک باید دختر یکی از تبهکاران چینی را جابجا کند، یک اتفاق غیرمنتظره پیش میآید و او را وارد مجموعهای از درگیریهای مرگبار میکند. درگیریهایی که در گذر زمان به تعدادی از بهترین سکانسهای اکشن جیسون استاتهام تبدیل شدند.
تقریبا تمام طرفداران طرفداران فرنچایز سه قسمتی «ترانسپورتر» همنظرند که صحنهی مبارزه در گاراژ خودروها، بهترین سکانس اکشن فیلم و حتی کل مجموعه است. در این صحنه، فرانک با گروهی از تبهکاران که به چوب بیسبال مسلح هستند روبهرو میشود. او در فضای محدود یک اتوبوس پارک شده، با حرکات سریع و دقیق از میان صندلیها عبور میکند و با ضربات پیدرپی، مهاجمان را از پا درمیآورد.
در ادامه، هنگامی که از اتوبوس خارج میشود، برای برتری در مقابل نفرات پرتعداد دشمن، روغن موتور را روی زمین میریزد و بدن خود را نیز به آن آغشته میکند. این ترفند موجب میشود تا همهی دشمنان او به شکا مضحکی روی زمین لیز بخورند و نتوانند حتی به او نزدیک شوند، در حالیکه فرانک با چابکی فوقالعاده، هر ضربه را با دقت و قدرت فرود میآورد. استفادهی هوشمندانه از دوچرخهها و سپر انسانی نیز به پویایی و جذابیت بصری صحنه میافزاید. استاتهام در طول دوران کاری خود صحنههای مبارزهی فراموش نشدنی بسیاری داشته است، اما این سکانس در «ترانسپورتر» را میتوان نقطهی آغاز درخشان مسیر او در سینمای اکشن دانست؛ سکانسی که هنوز هم بهعنوان یکی از بهترین و ماندگارترین نبردهای سینمایی او شناخته میشود.
منبع: CBR




