کمپانی انیمیشن‌سازی دریم‌ورکس در سال ۲۰۰۸ اولین قسمت از فرنچایز پاندای کنگ‌فوکار ( Kung Fu Panda) را منتشر کرد. این انیمیشن داستان پاندایی به نام پو (جک بلک) را روایت می‌کند که باید برای نجات شهر و خانه‌اش کنگ‌فوکار شود. با وجود اسم نه‌چندان امیدوارکننده‌ی این انیمیشن و مخصوصا اکران‌های نه‌چندان موفق آثار گذشته‌ی دریم‌ورکس، این فیلم به لطف ترکیب خوب طنز و روایتی احساسی، از لحاظ انتقادی و مالی به موفقیت بزرگی دست پیدا کرد. «پاندای کنگ‌فوکار» پایه‌گذار یک فرنچایز پردرآمد شد که توانست با مجموعه فیلم‌های «شرک» (Shrek) و «چگونه اژدهای خود را تربیت کنیم؟» (How to Train Your Dragon) رقابت کند. یکی از دلایل موفقیت «پاندای کنگ‌فوکار» انیمیشن صحنه‌های اکشن است که به بهترین شکل در کل مجموعه به نمایش گذاشته می‌شود. این صحنه‌ها با ترکیب فلسفه‌ها و هنرهای رزمی در کنار شخصیت‌پردازی عالی و کمدی اسلپ‌استیکی (کمدی فیزیکی اغراق‌آمیز) که در هر فیلم بهتر هم می‌شود، مخاطبان را سرگرم می‌کنند. در ادامه 10 نمونه از بهترین صحنه‌های اکشن فرنچایز «پاندای کونگ‌فوکار» را نام بردیم.
- رتبه بندی تمام سریال‌ها و فیلم‌های پاندای کونگ فو کار
- قدرتمندترین شرورهای انیمیشن‌های دریم‌ورکس؛ از جک هورنر تا مگامایند
- 10 فیلم کودکانه به مفاهیم عمیق و بالغانه‌ای می‌پردازند
10. نبرد در روستای پاندا- پاندای کونگ‌فوکار 3
بعد از نابودی کاخ یشم، کای (جی کی سیمونز) به سمت دهکده پنهان پانداها حرکت می‌کند تا نیروی چی (نیروی حیاتی موجودات در فرهنگ چینی) همه آن‌ها را بگیرد و شکست‌ناپذیر شود. خوشبختانه استاد ببر (آنجلینا جولی) توانست پو را خبر کند و او به هر یک از اهالی روستا آموزش داد که چگونه از مهارت‌های منحصربهفرد خود در مبارزه استفاده کنند. این کار به روستاییان اجازه داد در برابر زامبی‌های یشمی کای مقاومت شدیدی از خود نشان بدهند تا پو بتواند نزدیک شود و او را با ضربه انگشت ووشی کنترل کند.
مبارزه در این قسمت نسبت به فیلم‌های دیگر این فرنچایز، کمدی‌تر و کودکانه‌تر است، اما به هیچ وجه بد نیست. مدافعان پاندا خلاقیت زیادی به خرج می‌دهند، برای مثال حرکات رقصی، توپخانه‌ی دامپلینگ و پدران پو که با حرکت دفاع پدر دوتایی از او محافظت می‌کنند. از نظر داستانی، این نبرد نشان می‌دهد که پو آماده است با کمک به دیگران آن‌ها را به کشف استعدادهای خلاقانه‌شان رهبری کند.
9. حمله‌ی کای به کاخ یشم- پاندای کونگ‌فوکار 3
کای جنگاور با استفاده از نیروی چی استاد خردمند، اوگ‌وی (راندال داک کیم) از دنیای ارواح به سرزمین زندگان سفر می‌کند تا میراث اوگ‌وی را نابود کند. او کارش را با فریب دادن برخی از بزرگ‌ترین استادان کونگ‌فو برای نزدیک شدن به آن‌ها شروع می‌کند و سپس نیروی چی آن‌ها را می‌دزدد و آن‌ها را به زامبی‌های یشم تحت کنترل خودش تبدیل می‌کند. پس از اسیر کردن استادان مانتیس (ست روگن) و لک‌لک (دیوید کراس)، او حمله‌ای را به خود کاخ یشم آغاز می‌کند که توسط پنج استاد باقی‌مانده و شیفو (داستین هافمن) محافظت می‌شود.
این صحنه‌ی اکشن نبرد جانانه و ناامیدکننده‌ی قهرمانان در برابر وضعیتی نابرابر را نشان می‌دهد. لحظاتی از کمدی هم وجود دارد، مانند تلاش استاد میمون (جکی چان) برای مهار زامبی یشمی مانتیس. اما لحن کلی صحنه ناامیدکننده است و به جز استاد ببر، نیروی چیِ باقی قهرمانان توسط کای دزدیده می‌شود. انیمیشن بهبودیافته در «پاندای کنگ‌فوکار ۳» به انیماتورها این امکان را می‌دهد تا صحنه‌ای پر سرعت و مهیج خلق کنند که نمونه‌اش را در این فرنچایز ندیده‌ایم.
8. نبرد پو و پنج خشمگین با گرگ‌های غارتگر- پاندای کونگ‌فوکار 2
لرد شن (گری اولدمن) برای اینکه بتواند فلز بیشتری برای سلاح‌هایش به دست آورد، از رئیس گرگ‌هایش (دنی مک‌براید) می‌خواهد تا از روستاهای اطراف فلز بدزدد. این کار توجه پو و پنج خشمگین را جلب می‌کند و آن‌ها در حالی که غارتگران به دهکده‌ی نوازندگان حمله می‌کنند، جلویشان را می‌گیرند. همانطور که این دو گروه با هم درگیر می‌شوند، سازهای مختلفی که در روستا وجود دارد، موسیقی متن این نبرد را به صورت زنده اجرا می‌کنند.
این نبرد افتتاحیه‌ای با ریتمی درخشان است که به معرفی مجدد شخصیت‌های اصلی به مخاطبان و همچنین زمینه‌چینی برای نبرد اصلی فیلم عمل می‌کند. این نبرد فرصتی را برای هر یک از اعضای پنج خشمگین فراهم می‌کند تا سبک مبارزه‌ی منحصربهفرد خود و همچنین نحوه‌ی همکاری‌شان با پو را به نمایش بگذارند. حرکات ترکیبی آن‌ها که با هم انجام می‌دهند بسیار موثر است و هیجان نبرد را دوچندان می‌کند.
7. فرار تای لانگ از زندان- پاندای کونگ‌فوکار
شیفو برای اینکه مطمئن شود تای لانگ (ایان مک‌شین) فرار نمی‌کند، به زندان او پیام می‌دهد تا نگهبانان در حالت آماده‌باش باشند. متاسفانه یک پر از غازی که پیک او بود، شرایط لازم برای تای لانگ و شکستن بندهایش را فراهم می‌کند. کرگدن‌های نگهبان به رهبری کاپیتان قدرتمندشان (مایکل کلارک دانکن)، مقاومت شجاعانه‌ای از خود نشان می‌دهند، اما هیچ‌چیز نمی‌تواند تای لانگ را از مبارزه برای رسیدن به هدفش بازدارد.
این صحنه به طور فوق‌العاده‌ای تای لانگ را به عنوان شخصیت شروری که پو باید بر او غلبه کند معرفی می‌کند. مهارت تای لانگ به طور کامل به نمایش گذاشته می‌شود؛ از سبک مبارزه‌ی وحشیانه و نیروی فیزیکی فوق‌العاده‌اش تا سرعت بالای او در تطبیق دادن استراتژی مبارزه‌اش. همچنین لحظات کمدی بامزه‌ای نیز در این صحنه وجود دارد، به خصوص زمانی که تای لانگ با نگهبانان روبرو می‌شود.
6. نبرد پو و کای در دنیای ارواح- پاندای کونگ‌فوکار 3
پو برای نجات دوستان و خانواده‌اش از ضربه‌ی انگشت ووشی استفاده می‌کند تا خودش و کای را به دنیای ارواح ببرد. کای خشمگین برای گرفتن نیروی چی پو آماده می‌شود، اما دوستان و خانواده‌ی پو نیروی چی خود را به او منتقل می‌کنند. این کار به پو اجازه می‌دهد تا نیروی چی خود را به شکل یک اژدهای عظیم‌الجثه با هاله‌ای درخشان ظاهر و بر کای غلبه کند. قدرت کای از دزدیدن دانش و مهارت نشات می‌گیرد، در حالی که پو با به اشتراک گذاشتن نیروی چی دوستانش قدرتی عظیم به دست می‌آورد. در حالی که خود نبرد از نظر مقیاس و اکشن نسبت به صحنه‌های مبارزه‌ی دیگر در «پاندای کنگ‌فوکار» کوچک‌تر است، اهمیت این صحنه برای کل مجموعه بسیار زیاد است.
مسیر تحول پو در این انیمیشن به طور کامل به سرانجام می‌رسد. او از یک علاقه‌مند به کونگ‌فو که از خودش متنفر است، به کسی تبدیل می‌شود که می‌تواند الهام‌بخش دیگران برای انجام کارهای غیرممکن باشد. این پیشرفت به زیبایی در صحنه نبرد نهایی با کای به نمایش گذاشته می‌شود. دنیای ارواح با رنگ‌های درخشان طلایی و سبز به تصویر کشیده شده و به طور مداوم با توجه به اینکه کدام طرف در حال برتری است، تغییر می‌کند. این جلوه‌ی بصری به طرز ماهرانه‌ای با داستان فیلم هماهنگ شده است و هیجان صحنه‌ی نبرد را دوچندان می‌کند.
5. نبرد پنج خشمگین با تای لانگ- پاندای کونگ‌فوکار
پو هنوز برای رویارویی با تای لانگ آماده نیست، اما استاد ببر، لک‌لک، میمون، مار و منتیس حاضر نیستند منتظر بمانند. آن‌ها برای مقابله با شاگرد سابق و یاغی شیفو به سراغ او می‌روند. نبرد آن‌ها بر روی پلی باریک و لرزان بر فراز پرتگاهی پوشیده از مه رخ می‌دهد. پنج خشمگین سعی می‌کنند طناب پل را ببرند اما استاد ببر مجبور می‌شود در لحظه‌ای که تای لانگ قصد پریدن به سمت دیگر را دارد، او را با لگد به عقب پرتاب کند. در ادامه، پنج خشمگین مجبور می‌شوند برای جلوگیری از سقوط استاد ببر، پل را نگه دارند که این کار شرایط نبرد را برای آن‌ها و تای لانگ به شدت دشوار می‌کند.
این مبارزه به لطف موقعیت منحصربه‌فردش، یکی از خلاقانه‌ترین نبردهای این مجموعه به شمار می‌رود. با ادامه‌ی نبرد، پل شکسته دائما تغییر موقعیت می‌دهد و گاهی اوقات مبارزان نیز به عمد این کار را برای برتری انجام می‌دهند. همچنین این نبرد فرصت خوبی برای نمایش نحوه‌ی همکاری پنج خشمگین در مبارزه و برخی از تکنیک‌های منحصربهفرد تای لانگ است که پو بعدا مجبور به رویارویی با آن‌ها خواهد شد.
4. نبرد پو و تای لانگ- پاندای کونگ‌فوکار
حالا که پو به راز طومار اژدها پی برده است، به کاخ یشم بازمی‌گردد تا استاد شیفو را از خشم تای لانگ نجات دهد. پو با استفاده از طومار به عنوان طعمه، تای لانگ را به شهر متروکه‌ای می‌کشاند اما در مقابل قدرت پلنگ برفی ضعیف‌تر به نظر می‌رسد. خوشبختانه پو با استفاده از خلاقیت خود و همچنین خشم تای لانگ، شرایط مبارزه را به نفع خود تغییر می‌دهد. این مبارزه به دو بخش تقسیم می‌شود و هر دو بخش به دلایل مختلف عالی هستند. بخش اول با ترکیب اکشن پرسرعت و لحظات بامزه‌ی اسلپ‌استیک، صحنه‌هایی را به نمایش می‌گذارد که پو با استفاده از آموزش‌هایش و وسایل به ظاهر بی‌ربط با تای لانگ به روش‌های غیرمتعارف مبارزه می‌کند. در بخش دوم پو در نبردی مستقیم‌تر با تای لانگ روبرو می‌شود که نشان می‌دهد او از نظر اعتمادبه‌نفس چقدر پیشرفت کرده است.
3. نبرد شیفو با تای لانگ- پاندای کونگ‌فوکار
با نزدیک شدن تای لانگ و سردرگمی پو در مورد چگونگی استفاده از طومار اژدها شیفو به شاگردانش دستور می‌دهد در حالی که خودش در کاخ یشم باقی می‌ماند، دره آرامش را تخلیه کنند. هنگامی که تای لانگ می‌رسد، شیفو برای اینکه به دیگران فرصت فرار بدهد با او مبارزه می‌کند؛ نبردی که تای لانگ با خوشحالی از آن استقبال می‌کند. تای لانگ در عین حال که پدرخوانده‌ی مسن خود را به راحتی شکست می‌دهد، او را بابت نقشش در سرنوشت خود سرزنش می‌کند.
در حالی که مبارزه فیزیکی این دو از نظر بصری خیره‌کننده است، اما بار احساسی واقعی این صحنه از گفته‌های تای لانگ نشات می‌گیرد. سخنان او این حقیقت را آشکار می‌کند که شیفو بارها و بارها او را فراتر از حدش تحت فشار قرار داده، اما زمانی که تای لانگ بیشترین نیاز را داشته، از او حمایت نکرده است. مبارزه فیزیکی نیز به لطف تفاوت جثه‌ی این دو و اوج هیجان‌انگیز صحنه که شامل آتش گرفتن دستان تای لانگ می‌شود، تاثیرگذار است. این تضاد بین قدرت فیزیکی تای لانگ و ضعف عاطفی او، عمق بیشتری به شخصیت او می‌بخشد و باعث می‌شود تا با وجود منفی بودنش کمی با او همدردی کنیم.
2. نبرد پو و شیفو بر سر کوفته برنجی‌ها- پاندای کونگ‌فوکار
استاد شیفو که متوجه می‌شود بهترین راه برای انگیزه دادن به پو غذاست، یک سیستم آموزشی شخصی برای تمرینات کونگ‌فوی او طراحی می‌کند. در آخرین درس، شیفو یک کاسه کوفته برنجی جلوی پو می‌گذارد اما درست زمانی که پو می‌خواهد آن‌ها را بخورد، ناگهان کاسه را از مقابلش برمی‌دارد. این کار باعث می‌شود که فقط یک کوفته باقی بماند و پو برای به دست آوردن آن با تمام وجودش با استادش مبارزه کند.
این نبرد تمرینی به لطف مقیاس کوچک‌ترش، استفاده‌ی بسیار خوبی از محیط دارد و به همین دلیل در ذهن مخاطب ماندگار می‌شود. در ابتدا دوربین به شدت روی نبرد با چاپستیک‌های پو و شیفو زوم می‌کند سپس با دور شدن از میز نمای بازتری را به تصویر می‌کشد. هر دو مبارز لحظات زیادی برای تفکر سریع و غلبه بر دیگری دارند و پیروزی پو نشان می‌دهد که او در حال توسعه‌ی سبک منحصربهفرد خود در مبارزه است.
1. نبرد پو با نیروی دریایی شن- پاندای کونگ‌فوکار 2
پو با اینکه از گذشته‌ی خودش باخبر شده است، درحالی که شِن با نیروی دریایی‌اش قصد فتح کل چین را دارد او را به مبارزه می‌طلبد. پو ابتدا پنج خشمگین را آزاد می‌کند اما حتی با حمایت شیفو و دیگر استادان کونگ‌فو، توپ‌های قدرتمند شن شکست‌ناپذیر به نظر می‌رسند. پو که به تنهایی با ناوگان شن روبرو شده است، با حفظ آرامش درونی‌اش گلوله‌های شن را به سمت خودش برمی‌گرداند.
این نبرد در اوج فیلم، پو را در بهترین حالتش به تصویر می‌کشد. این صحنه با الهام از تم کلاسیک قهرمان تنها که برای انجام کار درست در برابر نیروهای برتر ایستادگی می‌کند ساخته شده است. جلوه‌های بصری این نبرد فوق‌العاده زیبا هستند و پو در این صحنه ظاهری شبیه به نماد یین و یانگ پیدا می‌کند. این مبارزه با یکی از بهترین لحظات احساسی فیلم دنبال می‌شود، جایی که پو به شن فرصتی برای رستگاری می‌دهد، اما شن همچنان خشونت را انتخاب می‌کند که در نهایت منجر به سقوط او می‌شود.
منبع: collider