10 فیلم پیچیده و سرگیجهآور که باید بیشتر از یک بار تماشا کنید
همیشه وقتی در مورد فیلم پیچیده صحبت میشود، به همان معماهای قدیمی میرسیم؛ فیلمهایی با طرحهای هزارتو، قوانین پیچیده یا پیچشهای تکاندهنده که حتی تیزبینترین بینندگان را هم غافلگیر میکند. صادقانه بگویم، گاهی تماشای یک فیلم پیچیده که مثل یک بازی فکری توجه کامل مخاطب را میطلبد و نیازمند تماشای دوباره است، لذتبخشتر از تماشای ده فیلم بلاکباستری است. مثلا آثاری چون دانی دارکو (Donnie Darko)، پرستیژ (The Prestige)، پی (Pi) یا آبی تمام عیار (Perfect Blue) را در نظر بگیرید، در واقع این فیلمها جزو بهترین عناوین فهرستهای فیلمهای پیچیده تمام دوران هستند.
اما علاوه بر این فیلمهای مشهور و ماندگار، شبکه گستردهتری از فیلمهای پیچیده وجود دارند و در این مطلب به تعدادی از آنها اشاره کردیم. این بار میخواهیم علاوه بر اشاره به فیلمهایی که از لحاظ روایی پیچیده هستند، آنهایی را نام ببریم که بیننده را به حال خود رها میکنند تا خودش همه چیز را بفهمد و نتیجهگیری کند. در این فهرست، ما به دنبال فیلمهایی رفتیم که تفاسیر متفاوتی را برانگیختند، بدون هیچگونه اغراقی در ذهن ما جا خوش کردند و عملا ما را مجبور به تماشای چندباره کردند. برداشت هر بیننده و درک فیلم از سوی هرکسی متفاوت از دیگران است و برخی از فیلمهایی که نام بردیم ممکن است مورد پسند همه نباشد، اما دلیلی وجود دارد که ده فیلم پیچیده زیر برای سالها بینندگان و کارشناسان را به طور یکسان گیج کردهاند.
1. سال گذشته در مارینباد (last year at Marienbad)
- محصول: 1961
- کارگردان: آلن رنه
- بازیگران: دلفین سیریگ، جورجو آلبرتاتسی، ساشا پیتویف
- امتیاز راتن تومیتوز: 93 از 100
- امتیاز IMDb به فیلم: 7.6 از 10
این فیلم پیچیده تجربی فرانسوی در یک هتل لوکس اتفاق میافتد و مردی که با نام ایکس (جورجو آلبرتاتسی) شناخته میشود، به زنی به نام اِی (دلفین سیریگ) نزدیک میشود و اصرار دارد که قبلا همدیگر را دیدهاند. در واقع، او ادعا میکند که آنها یک سال پیش در همان هتل مجلل برخورد کوتاهی داشتند که منجر به یک رابطه عاشقانه پرشور شد. پس از اینکه در ابتدا به نظر میرسد اِی هیچ خاطرهای از آن مرد ندارد، در ادامه داستان به طور غیرقابل توضیحی شروع به پذیرفتن ادعاهای او میکند.
سال گذشته در مارینباد در واقع یک داستان ارواح است که مانند رویایی مبهم در هم میپیچد و با خطوط زمانی که مانند عروسکهای تودرتوی روسی روی هم چیده شدهاند داستان خود را روایت میکند. تصاویر عمدا مبهم و پیچیدهی آلن رنه بیننده را با پرسشهای بیپاسخ به حال خود رها میکند؛ آیا ایکس میخواهد اِی را فریب بدهد؟ یا تمام داستان تلاش ناخودآگاه اِی برای فراموشی یک خاطره دردناک و شاید آسیبزا است؟ آیا هر دوی این شخصیتها مردهاند؟ آیا همسر ایکس او را به خاطر حسادت کشته است؟ این به دیدگاه بیننده و تصور و نتیجهگیری او بستگی دارد. اگرچه عدم پاسخگویی فیلم به تمام پرسشهای ذهن مخاطب دقیقا همان چیزی است که او را مجبور میکند بارها برای تماشای دوباره برگردد.
2. آغازگر (Primer)
- محصول: 2004
- کارگردان: شین کاروث
- بازیگران: شین کاروث، دیوید سالیوان، جان کاروث
- امتیاز راتن تومیتوز: 72 از 100
- امتیاز IMDb به فیلم: 6.7 از 10
یکی از اصلیترین لذتهای فیلمهای سفر در زمان، توانایی آنها در قرار دادن مغز شما در یک چارچوب علمی-تخیلی سخت است که در آن جدولهای زمانی به روشهای لذتبخش و غیرقابل پیشبینی با هم تلاقی پیدا میکنند. متاسفانه، بیشتر عناوین معروف در این ژانر به طور هدفمند منظور خود را روشن میکنند یا ذره ذره پرده از راز خود برمیدارند تا اطمینان حاصل شود که هیچکس در پیچیدگی داستان گم نمیشود. مثل بازگشت به آینده (Back to the Future) یا لبهی فردا (Edge of Tomorrow).
استدلال محکمی وجود دارد مبنی بر اینکه فیلم تجربی شین کاروث سزاوار آن است که بهعنوان نقطه اوج این زیرژانر در نظر گرفته شود. این فیلم پیچیده کمهزینه مطمئنا امتیازهای زیادی را به خاطر اتخاذ رویکرد ذهنی به دست میآورد که مخاطب را مجبور میکند در مورد قوانین متافیزیکی مقدمهاش فکر کند و به تامل درباره تفاسیر اخلاقی و مفاهیم وجودی در مورد پیشرفت یا عقبگرد در زمان بپردازد. آغازگر با تخصصیترین دیالوگهایی که ممکن است در یک فیلم با آن مواجه شوید، در قالب طرح سفر در زمان خود به مسائل فلسفی و وجود میپردازد و محال ممکن است در یک بار تماشا بتوانید پرده از چیستی داستانش بردارید.
3. پرسونا (Persona)
- محصول: 1966
- کارگردان: اینگمار برگمان
- بازیگران: بیبی آندرشون، لیو اولمان، مارگارتا کروک
- امتیاز راتن تومیتوز: 91 از 100
- امتیاز IMDb به فیلم: 8 از 10
فیلم ماندگار اینگمار برگمان یک داستان چندلایه است و تعامل شدید و پیوند عجیبی را بین یک بازیگر زن مشهور به نام الیزابت (لیو اولمان) و پرستاری به نام آلما (بیبی اندرسون) را نشان میدهد. الیزابت که به خاطر شغلش دچار فروپاشی عصبی شده، تصمیم میگیرد برای همیشه سکوت کند و پرستار صریح و خوششانس برای مراقبت از او در طول اقامتش در یک کلبه ساحلی منزوی از و مراقبت میکند.
درست زمانی که ما شروع به شناختن این دو زن جوان کاملا متفاوت با شباهت غیرعادی به هم میکنیم، در یک نبرد ارادههای انفعالی-تهاجمی و خاموش به هم میرسند و شخصیتهایشان به آرامی آشکار میشود. تماشای این فیلم سخت و برداشتن پرده لایه به لایه از روی آن این روزها به نوعی آیینِ سینمایی تبدیل شده است. ممکن است پرسونا روی کاغذ کمی خشک و ترسناک به نظر برسد، اما زمانی که به آن فرصتی منصفانه بدهید دنیای شما را تکان خواهد داد.
4. یادگاری (Memento)
- محصول: 2000
- کارگردان: کریستوفر نولان
- بازیگران: گای پیرس، کری ان ماس، جو پانتئلیانو
- امتیاز راتن تومیتوز: 94 از 100
- امتیاز IMDb به فیلم: 8.4 از 10
اکثر مردم به پرستیژ، تلقین (Inception) یا تنت (Tenet) بهعنوان فیلمهای پیچیده کریستوفر نولان اشاره میکنند که آنها را بسیار درگیر خود کرده است. در حالی که او مسلما پروژههای بزرگتر و جاهطلبانهتری در هالیوود داشته، فیلم پیچیده یادگاری او با هزینه تولید 4 میلیون دلاری، مسلما تاثیرگذارترین ترفند جادویی کارگردان تا به امروز باقی مانده است. با لئونارد شلبی (گای پیرس)، یک بازرس سابق بیمه که در تلاش است عواملی را که به همسرش در حین دزدی به او تجاوز کرده و به قتل رساندند، شناسایی کند، آشنا شوید.
نکته اصلی این است که لئونارد از ضعف حاظه کوتاهمدت رنج میبرد، بنابراین تمام مدارک و کشفیاتش را در یادداشتهای کوتاهی مینویسد یا به صورت عکس پولاروید ثبت میکند و حتی سرنخ های کوچکی را که ممکن است بعدا لازم باشد به خاطر بسپارد روی تن خود خالکوبی میکند. تمام این عناصر توسط کارگردانی به کار گرفته میشود که به خوبی میداند چه زمانی مخاطب را در حلقهای پیچیده گرفتار کند و چه زمانی راه را نشانش بدهد.
5. جاده مالهالند (Mulholland Drive)
- محصول: 2001
- کارگردان: دیوید لینچ
- بازیگران: نائومی واتس، لورا هرینگ، جاستین ثرو
- امتیاز راتن تومیتوز: 84 از 100
- امتیاز IMDb به فیلم: 7.9 از 10
واقعیت و فانتزی در شاهکار سورئال دیوید لینچ در هم تنیده شده و غیرقابل تشخیص میشود. داستان به طور کل درباره بتی المز (نائومی واتس)، یک هنرپیشه مشتاق است که تازه وارد هالیوود میشود و پس از مواجهه با زنی دچار فراموشی (لورا هرینگ) به آرامی هویت خود را از دست میدهد، اما در میانه با پیچشها و تغییرات ناگهانی مسیر دشوارتری را در پیش میگیرد. بسیاری از سینمادوستان و منتقدان تلاش میکند تا با وصل کردن نقطههای پراکنده داستان به هم، نقشهای منسجم از داستان ترسیم کنند.
این نئو نوآر خیرهکننده ساختهی لینچ، فیلمی است که به طور کلی منطق و دلیل را نادیده میگیرد و در کل کمی شبیه رویای تبآلود است. این توضیح میدهد که چرا بسیاری از تماشاگران معمولی سینما بلافاصله بعد از تغییر لحنهای وحشیانه و بیثبات آن بیطاقت میشوند و مستقیما به ویکیپدیا میروند تا خلاصهای از داستان فشرده را پیدا کنند که همه چیز را به خوبی برایشان روشن کند.
6. کارآگاه دیوانه (Mad Detective)
- محصول: 2007
- کارگردان: وای کای فای، جانی تو
- بازیگران: سین لو، گوردون لم، اندی آن
- امتیاز راتن تومیتوز: 80 از 100
- امتیاز IMDb به فیلم: 7.1 از 10
بازی فکری جانی تو، با استفاده از عناصر تریلرهای رمزآلود از دیدگاه غیرقابل اعتماد شخصیتهایی که از اختلال هویت رنج میبرند، فرمول معمول فیلم پلیسی را تغییر میدهد. فیلم بیننده را وادار کند که واقعیت را زیر سوال ببرد و قطعات را کنار هم بگذارد و پاسخی به این پرسش بیابند که آیا چیزی که در هر لحظه روی صفحه تماشا میکند واقعا اتفاق میافتد یا خیر. این جواهر قدرنادیده سینمای هنگکنگ را میتوان به معنای واقعی یک فیلم پیچیده و گنگ دانست که به هر حال مخاطب را مجبور میکند یک بار دیگر پای تماشایش بنشیند.
فیلم بیننده را به ذهن پیچیده یک کارآگاه اسکیزوفرنی به نام بان میکشاند که ادعا میکند دارای یک موهبت فراطبیعی است که به او اجازه میدهد شخصیت درونی و واقعی افراد را ببینید. ممکن است بپرسید آیا این مرد واقعا دیوانه است، یا یک نابغه که به درستی درک نشده؟ فیلم بدون اینکه همه چیز را مشخص کند آگاهانه شما را بین این دو احتمال در نوسان نگه میدارد. از طرف دیگر مرز نازک بین واقعیت و توهم وقتی لغزندهتر میشود که بان پنج سال پس از پرونده قتلی به میان میآید که شامل یک مظنون با شخصیتهای چندگانه بود.
فیلم کارآگاه دیوانه یک معمای پیچیده است که روی کاغذ تقریبا غیرممکن به نظر میرسد که بتوان آن را متقاعدکننده یا جدی گرفت. اما این کار را به یک متخصص کهنهکار در این ژانر مثل جانی تو بسپارید تا در هر مرحله استادانه با انتظارات مخاطب بازی کند. علاوه بر این تعجب نکنید اگر فیلم در پایان شما را مجبور کرد یک بار دیگر پای تماشایش بنشینید.
7. سه زن (3 Women)
- محصول: 1977
- کارگردان: رابرت آلتمن
- بازیگران: شلی دووال، سیسی اسپیسک، جنیس رول
- امتیاز راتن تومیتوز: 83 از 100
- امتیاز IMDb به فیلم: 7.7 از 10
یکی دیگر از عناوین این فهرست که به شخصیتهای فریبنده میپردازد، این فیلم پیچیده دهه هفتادی با بازی سیسی اسپیسک و شلی دووال فقید در نقش دو پرستار است که در یک مرکز ماساژ برای افراد مسن در یک شهر دورافتاده در کالیفرنیا کار میکنند. این فیلم نه فقط در به تصویر کشیدن هویتهای مبهم و ادغام شخصیتها موفق عمل میکند بلکه ماهرانه فضایی اثیری و خلسهمانند بوجود میآورد که کل آن را در بر میگیرد.
آیا قرار است دووال و اسپیسک را در نقش دو شخصیت پرحرف، پیچیده و خودمحور ببینیم که بهعنوان دو نیمه آشتیناپذیر از یک روانِ رنجور به تصویر کشیده میشوند؟ آیا آنها همراه با شخصیت مادرانه جنیس رول، تجسم زنده مراحل مختلف زنانگی هستند؟ تفسیرها به همان اندازه که بیپایان هستند و در عین حال بینتیجه، اما یک چیز مسلم است؛ اگر زمانی که فیلم تمام میشود، فورا تمایلی به جستجوی پاسخ ندارید خیلی خوششانس هستید.
8. کپی برابر اصل (Certified Copy)
- محصول: 2010
- کارگردان: عباس کیارستمی
- بازیگران: ژولیت بینوش، ویلیام شیمیل، ژان کلود کریر
- امتیاز راتن تومیتوز: 89 از 100
- امتیاز IMDb به فیلم: 7.2 از 10
عباس کیارستمی، کارگردان پیشگام ایرانی، که در شکستن دیوار چهارم و محو کردن خطوط بین داستان و واقعیت تبحر داشت و از این مهارت برای بررسی تاثیر متقابل و برابر هنر و زندگی استفاده میکرد، در فیلم کپی برابر اصل چرخش تازهای به سبک همیشگی خود داد. کیارستمی با این فیلم پیچیده و برجستهی کنِ سال 2010، که اولین اثر خارجی او محسوب میشود، ساختار سینما را دگرگون کرد.
یک نویسنده بریتانیایی (ویلیام شیمیل) که کتاب جدیدش را تبلیغ میکند و یک مغازهدار عتیقهفروشی فرانسوی (ژولیت بینوش) در خیابانهای زیبای توسکانی ایتالیا پرسه میزنند و در عین حال به بحثهای عمیق و فلسفی درباره ارزش ذاتی اصالت در هنر میپردازند. اگرچه در نگاه اول غریبه به نظر میرسند، اما بعدا توسط یک روستایی بیادعا با یک زوج متاهل اشتباه گرفته میشوند، که باعث میشود در نیمه دوم فیلم بازی آزاردهندهای همراه با نیرنگ در پیش بگیرند.
نقشآفرینی آنها به دو صورت عمل میکند؛ اول با ایجاد زمینهای برای تز اصلی فیلم که حتی یک بازتولید میتواند به اندازه یک اثر هنری با معنا و ذاتا ارزشمند باشد اما همچنین بهعنوان بسط تحتاللفظی آن، که نشان میدهد که تصورات قبلی ما از دیگران، شاید کپیهای فریبندهای باشد که درون واقعی آنها را پنهان میکند.
9. سوزاندن (Burning)
- محصول: 2018
- کارگردان: لی چانگ دونگ
- بازیگران: یو آه این، استیون ین، جئونگ جونگ سو
- امتیاز راتن تومیتوز: 95 از 100
- امتیاز IMDb به فیلم: 7.4 از 10
کارگردان و رماننویس کرهای لی چانگ دونگ 12 ماه قبل از اینکه هموطنش بونگ جون هو با فیلم انگل (Parasite) نخل طلا را ببرد، پس از هشت سال وقفه بازگشت تا کن را در یک طوفان شدیدتر و گزندهتر و آگاهانهتر زیر و رو کند. مثلث عشقی بین یک پسر مامور تحویل ناراضی سئول، عشق قدیمی دوران کودکی او و دوستپسر عجیب و غریبش (استیون ین) مبنایی را برای بررسی عمیق فاصله طبقاتی مدرن، خشم مردانه و دینامیک قدرت طبقه بالا به طبقه پایین فراهم میکند. تمام اینها به طور یکپارچه در یک سناریوی پیچیده کنار هم قرار گرفتهاند.
این اقتباس از کتاب هاروکی موراکامی قبل از اینکه شما را با یک پایان غافلگیرکننده در شوک فرو ببرد هر بار که فکر میکنید متوجه شدهاید که داستان به کجا میرود، شما را از مسیری خارج میکند و تشنهی پاسخ نگه میدارد. سوزاندن یکی از فیلمهای عالی دهه ۲۰۱۰، دلیلی وجود دارد که چرا به فهرست بهترین فیلمهای پیچیده تاریخ ما راه پیدا کرد. تعداد کمی از فیلمها در هر ژانری با تامل بیشتر بهتر میشوند و اگر مخاطب به جای پاسخهای مستقیم با سوالات بیشتری فیلم را کنار بگذارد، میتوان نتیجه گرفت که موفق بوده است.
10. من به پایان دادن اوضاع فکر میکنم (I’m Thinking of Ending Things)
- محصول: 2020
- کارگردان: چارلی کافمن
- بازیگران: جسی پلمونس، جسی باکلی، تونی کولت
- امتیاز راتن تومیتوز: 82 از 100
- امتیاز IMDb به فیلم: 6.5 از 10
ظاهرا داستان فیلم من به پایان دادن اوضاع فکر میکنم درباره یک زن جوان (جسی باکلی) در حال فکر کردن به جدایی از دوستپسر فعلی خود (جسی پلمونس) در بحبوحه یک سفر جادهای برای ملاقات با والدینش برای اولین بار است. اما آخرین داستان چارلی کافمن بسیار پیچیدهتر از این حرفها است و به زودی جای خود را به چیز دیگری میدهد. این چهارمین اقتباس بر اساس رمانی کوتاه از ایان رید مملو از کنایههای فرهنگی عامه سرگردان (از ذهن زیبا (A Beautiful Mind) و رابرت زمکیس تا پالین کیل) و همچنین ایدههای برجسته درباره بیماری روانی، تنهایی و روشی که ما به طور جمعی با هنر درگیر میشویم و استفاده از رسانهها برای پر کردن شکافهای روزمره و اغلب پیش پا افتاده خود.
اگر هنوز این جواهر نتفلیکس را ندیدهاید، لطفا قبل از خواندن ادامه مطلب، این کار را انجام دهید، زیرا به سختی میتوان چیستی فیلم را بدون نشان دادن پیچ و تابهای بزرگ آن انجام داد. اصل ماجرا این است؛ همانطور که مشخص است، بخش عمدهای از صحنهها و شخصیتهایی که ما شاهد آشکار شدن آنها هستیم در واقع در سر یک سرایدار سالخورده و تنهای دبیرستانی اتفاق میافتد که در یک کار گیر افتاده و زمان را با تامل در گذشته میگذراند.
اشتباهات، احساس گناه و خواستههای ناخودآگاه او از جمله نسخه جوانتر و موفق تر از خود (پلمونس) و نسخه دوستدختر ایدهآل (باکلی) از تکههای هر دختری که تا به حال به آنها علاقه داشته است به پیچیدهترین شکل ممکن در طول فیلم نمایش داده میشود. درک و پذیرش تمام اینها در این فیلم بسیار سخت است و مخاطبان عمدتا در تمام طول فیلم به حال خود رها میشوند تا تکههای پازل را کنار هم بگذارند اما باز هم این دقیقا همان چیزی است که آن را به یک فیلم چارلی کافمن تبدیل میکند.
منبع: tasteofcinema