ناامیدکنندهترین فیلمهای 2024 : از پاندای کونگفوکار تا جوکر
وقتی سینما خلاف انتظارات پیش میرود
صنعت سینما در سال 2024، چندین بلاک باستر و دنباله را ارایه کرد، که هم از نظر منتقدان و هم فروش در گیشه، موفقیتهای چشمگیری بهدنبال داشتند. با اینحال این سال، مانند هر سال دیگری، فیلمهای ناامیدکننده هم داشت. هیچ حسی برای بیننده سینمادوست، بدتر از دیدن فیلمی نیست که امید زیادی به آن بسته یا فکر میکرده حداقل استانداردها را داشته و درنهایت ناامیدش کردهاست. اینگونه فیلمها به دلیل داشتن یک تیزر جذاب، داستان جاهطلبانه، یا استعدادها و ستارههای درخشان صنعت سینما، انتظارات زیادی را برمیانگیزانند. افسوس که آثار ناامیدکننده، تمام جذابیت خود را در زمان اکران برای مخاطبان و منتقدان از دست میدهند. دلایل زیادی وجود دارد که چرا این فیلمها کمتر از حد انتظار موفق شدهاند؛ برای مثال میتوان به داستانسرایی مبهم، یا ناتوانی در زنده کردن جادوی فرنچایز خود و یا استفاده بیشاز حد و غلوشده از هوش مصنوعی اشاره کرد. از جوکر: جنون مشترک تا شکارچیان روح: امپراتوری یخزده؛ این 10 اثر ناامیدکنندهترین فیلمهای سال 2024 محسوب میشوند.
- بهترین فیلمهای کمدی 2024 که تماشایشان را نباید از دست بدهید
- بهترین فیلمهای اکشن 2024 که باید ببینید
10. آرگایل (Argylle)
آرگایل به معنای واقعی کلمه، بازیگران خوب خود را در بستر یک فیلم جاسوسی کسلکننده، به باد فنا میدهد. هر چند که متیو وان رزومه کارگردانی خوبی دارد و فیلمهای ابرقهرمانی قابلقبولی مانند؛ کیک اس، دنبالههای کینگزمن و مردان ایکس: کلاس اول را ساختهاست، فیلم جاسوسی پرهزینه سال 2024 یعنی آرگایل، انگار از توانایی این هنرمند بیبهره است. کارگردان فیلم، مجموعهای از بازیگران با استعداد شامل هنری کویل، برایس دالاس هاوارد، سامویل ال. جکسون و سم راکول را، یکجا جمع کردهاست، به این امید که فیلمی درخشان بسازد. اما تنها چیزی که فیلم در آن موفق است، ناامید کردن مخاطبان است. آرگایل روی نویسندهای پرفروش و موفق تمرکز دارد، که متوجه میشود رمان جاسوسی او، منعکسکننده رویدادهای واقعی مربوط به یک سازمان جاسوسی واقعی است. البته حتی قبل از اکران، دلایلی برای نگرانی درباره کیفیت فیلم وجود داشت زیرا، یک تریلر تکراری از آن بهطور مداوم نمایش داده میشد. آرگایل حتی با وجود ستارههای بزرگ و داستان جذاب خود، بسیار خستهکننده است. نیمی از بازیگران مشهور، بهسختی در فیلم حضوری موثر دارند و داستان از پیچشهای زیادی رنج میبرد. بهعلاوه، اکشن ضعیف و استفاده از تصویرسازی کامپیوتری نامناسب با توجه به بودجه 200 میلیون دلاری، از دلایل دیگر ناامیدکننده بودن این اثر محسوب میشود. طبیعی است که بازخورد منفی آرگایل بین مخاطبان، باعث شکست مالی آن شدهاست. گروه بازیگران این فیلم شامل برایس دالاس هاوارد، سم راکول، برایان کرانستون، کاترین اوهارا، هنری کویل، صوفیا بوتله، دوآ لیپا، آریانا دبوز، جان سینا و ساموئل ال. جکسون هستند.
9. باب مارلی: عشق یگانه (Bob Marley: One Love)
باب مارلی: عشق یگانه، یکی از ناامیدکنندهترین فیلمهای 2024 و یک فیلم زندگینامهای فراموششدنی است. فیمهای زندگینامهای، بهویژه آنها که درباره موسیقیدانان محبوب هستند، در سینمای امروز بسیار رایج شدهاند. اما یک فیلم زندگینامهای همیشه نمیتواند موفق باشد. حتی ممکن است اینگونه آثار به شخصی که زندگینامهاش بررسی میشود، ضربه بزنند. اینگونه آثار مانند فیلم زندگینامه الویس یا باب مارلی: عشق یگانه؛ نمیتوانند آنچه را که باید به روش درستش بیان کنند. در فیلم زندگینامه تازه سینمای 2024، کینگزلی بن. ادیر در نقش ترانهسرا و خواننده مشهور جاماییکایی که بر ناملایمات زندگی غلبه کرد و عشق را از طریق موسیقی سبک رگی خود گسترش داد، بازی میکند. با توجه به تاثیرگذاری باب مارلی، طرفداران موسیقی او امیدوار بودند که فیلم زندگینامهای سال 2024، انصاف و وفاداری را درباره داستان او رعایت کند. این فیلم بیشتر روی حرفه باب مارلی بین سالهای 1976 و 1978 متمرکز است، زمانی که او در انگلیس ماند، آلبوم خروج را ضبط کرد و کنسرتهایی را برای جاماییکا ترتیب داد. در حالیکه کینگزلی بن. ادیر بهعنوان نقش اول فیلم، قابلقبول است، اثر درنهایت مخاطبان را ناامید میکند. ریتم فیلم مناسب نیست و روایت بیشتر کلیشههای زندگی او را بررسی میکند. بنابراین، بینندگانی که با حرفه باب آشنا نیستند، در طول به شهرت رسیدنش چیزهای بیشتری درباره او یا جاماییکا نمیآموزند. در حالیکه این فیلم برنده باکسآفیس برای فیلمهای زندگینامهای موسیقی است، از زمان اکران بهسختی موردبحث قرار گرفتهاست.
8. سرزمینهای مرزی (Borderlands)
یکی از ناامیدکنندهترین فیلمهای 2024، سرزمینهای مرزی است. در سالهای اخیر، اقتباسهای بازیهای ویدیویی در سینما، موفقیتهای زیادی را بهدنبال داشتهاند. همانطور که احتمالا شنیدهاید، سهگانه سونیک و فیلم برادران سوپر ماریو به فیلمهایی موفق در باکسآفیس تبدیل شدهاند. همچنین آثاری مانند آخرین بازمانده و فالاوت، به نمایشهای تلویزیونی بسیار تحسینشده تبدیل شدهاند. در حالیکه این پروژهها، اقتباس سینما از بازیهای ویدیویی را دو قدم به جلو بردهاند، سرزمینهای مرزی یک گام تاسفبار به عقب است. بازیهای ویدیویی سرزمینهای مرزی بهلطف سبک هنری متفاوت، خشونت درجهبندی R، شخصیتهای حیرتانگیز، اصالت علمی تخیلی و طنز هجو خود، طرفداران زیادی پیدا کردهاست. با توجه به شناخته شدن این بازی برای تعداد گستردهای از بازی دوستان، طرفداران بهشدت منتظر تماشای سرزمینهای مادری در قالب یک فیلم سینمایی بودند. اما این اثر سینمایی با کارگردانی الی راث، یک افتضاح بزرگ است، که تا حد امکان کلیشهها را دوباره تکرار میکند. این فیلم به دلیل درجهبندی PG 13، خشونت و شوخیهای بیمزه، به مذاق کمتر مخاطبی خوش میآید. حتی با وجود بازیگرانی که کیت بلانشت، کوین هارت، جیمی لی. کورتیس و جک بلک در میان آنها به چشم میخورد، فیلم کاری نمیتواند پیش ببرد. این بازیگران ستاره هم یا در مسیر اشتباهی قرار میگیرند، یا اصلا تاثیر و نقشی واقعی در روایت ندارند. این وضعیت باعث میشود تیم پویای بازیگران، بیشتر از نظر ناکارآمدی سرگرمکننده باشد. سرزمینهای مرزی محصول 2024، به یکی از بزرگترین شکستهای سینمایی این سال تبدیل شد و یکی دیگر از اقتباسهای ناموفق از بازیهای ویدیویی پرطرفدار.
7. رد وان (Red One)
فیلم رد وان محصول سال 2024، به نقطه مقابل یک کلاسیک کریسمسی تبدیل شد. هر سال در ماه دسامبر، بینندگان در فضای تعطیلات، فیلمهای کریسمسی موردعلاقه خود را تماشا میکنند و امیدوارند که یک کلاسیک جدید به فهرست تماشای سالانهشان اضافه شود. رد وان در سال 2024، یک ضربه احتمالی به این دسته از مردم بود. این اثر سینمایی ضعیف، یک فیلم اکشن با بازی دواین جانسون، کریس ایوانز، لوسی لیو و جی.کی. سیمونز، نتوانست به جایگاهی که باید دست پیدا کند. داستان این فیلم پس از ربوده شدن بابانویل توسط یک جادوگر شیطانی جریان دارد. حالا رییس تیم محافظت از بابانویل در قطب شمال، با مشکلی بزرگ مواجه میشود، و باید بابانویل را برگرداند. ازطرفی کریس ایوانز کسی است، که باعث میشود، بابانویل دزدیده شود. با سوپراستارهایی مانند دواین جانسون و کریس ایوانز به عنوان دو شخصیت اصلی و وعده یک اکشن مخصوص تعطیلات با بودجه 250 میلیون دلاری، رد وان تواناییهای زیادی برای موفق شدن دارد، اما نهتنها موفق نمیشود بلکه طرفداران فیلمهای کریسمسی را به کلی ناامید میکند. تنها نکات مثبت فیلم، ملموس بودن موجوداتی مانند کرامپوس، جهانسازی اولیه و جی.کی. سیمونز در نقش بابانویل است. علاوهبر همه اینها، برای یک فیلم اکشن کریسمسی، رد وان بهسختی در بخش اکشن حرفی برای گفتن دارد و تصویرسازی کامپیوتری هم اوضاع را بهتر نمیکند. بهعلاوه، تعاملات تیم جانسون و ایوانز غیرطبیعی به نظر میرسد و این دو ضعیفترین عملکرد خود را ارایه میدهند. در نتیجه، رد وان برای مخاطبان، یکی از ناامیدکنندهترین فیلمهای 2024 محسوب میشود.
6. ماکسین (MaXXXine)
ماکسین یک پایان متوسط برای سهگانه ایکس محسوب میشود. در سال 2022، میا گاث بازیگر و تی وست کارگردان، با اکران ایکس و پرل سهم خارقالعادهای در فیلمهای ترسناک مستقل داشتند. دو فیلم کلاسیک ترسناک مدرن در آن سال همه را غافلگیر کرده و به دو اثر در سهگانهای تبدیل شدند، که منتظر تکمیل خود با یک فیلم پایانی خوب بودند. در سال 2024، طرفداران بالاخره توانستند نتیجه و پایان این سهگانه یعنی ماکسین را تماشا کنند. اما این اثر خلاف انتظارها بود. فیلم ایکس به فیلمهای اسلشر دهه 70 ادای احترام کرد و پرل از فیلمهای تکنیکالر الهام گرفت، بنابراین ماکسین قصد داشت به فرهنگ دهه 80 ادایاحترام کند. با توجه به اینکه دو فیلم قبلی تحسین بسیاری از منتقدان و دوستداران ژانر ترسناک بهدست آوردند، همه امیدوار بودند که ماکسین با همان کیفیت بالا ارایه شود. در حالیکه میا گاث یک اجرای متعهدانه دیگر در این فیلم ارایه داد و بازیگران مکمل تمام تلاش خود را انجام دادند، ماکسین نتوانست همان نقدهای مثبت فیلم ایکس و پرل را به دست آورد. این فیلم محیط و فضای متعلق به دهه 80 را به خوبی نشان میدهد، با اینحال سعی میکند با افتخار به سینما و فرهنگ گذشته خود، بیشاز حد جاهطلبی داشتهباشد و در عینحال به قوس قهرمان خود ادامه دهد. ماکسین به سادگی فاقد همان تنش، ترس و لحظات خوبی است، که فرنچایز در ابتدا داشت. علاوهبر این، ماکسین بهعنوان یکی از ناامیدکنندهترین فیلمهای 2024، با پایانی که مردم آن را مضحک و ضدونقیض میدانند، هیچ جای امیدی باقی نمیگذارد.
5. شکارچیان روح: امپراتوری یخزده (Ghostbusters: Frozen Empire)
شکارچیان روح: امپراتوری یخزده بنزین فرنچایز شکارچیان روح را تمام کرد. این فرنچایز طی دههها فراز و نشیبهایی داشتهاست، اما زمانی که جیسون رایتمن، پسر ایوان رایتمن، فیلمساز فقید، بازسازی شکارچیان روح: پس از زندگی را بر عهده گرفت، دوباره نوری بر ظلمت آن تابیدن گرفت. این فیلم بسیار تازه و جذاب بود، و میتوانست موفقیتی بزرگ را برای فرنچایز به همراه داشتهباشد. در آن زمان انتظارات زیادی برای ماجراجویی بعدی در سرزمین شکارچیان روح وجود داشت. به همین دلیل مخاطبان این فرنچایز و سینما دوستان امید زیادی به شکارچیان روح: امپراتوری یخزده در سال 2024 بسته بودند. این فیلم نسل جدید شکارچیان روح را با شخصیتهای اصلی متحد کرد، تا یک موجود شبحمانند را که قصد دارد نیویورک و جهان را در عصر یخبندانی جدید فرو ببرد، نابود کند. اگر زندگی پس از مرگ برای بازگرداندن طرفداران از طریق نوستالژی سنگین بودهاست، امپراتوری یخزده آن را دوچندان میکند. همکاری این دو نسل با هم بسیار درخشان به نظر میرسید، اما منجر به جنگیدن شخصیتهای زیادی برای بقا شد که هیچ کدام هم دوام نیاورندند. حتی بدتر از آن، شرورها و صحنههای نیویورک یخزده تا سی دقیقه پایانی ظاهر نمیشوند، و همین باعث میشود طرفداران باور کنند که درباره آنچه امپراتوری یخزده ارایه میدهد، به آنها دروغ گفته شدهاست. به هر حال، شکارچیان روح: امپراتوری یخزده، یکی از ناامیدکنندهترین فیلمهای 2024 بود.
4. فیلم گارفیلد (The Garfield Movie)
فیلم گارفیلد، محبوبیت گربه نارنجی بامزه را لکهدار کرد. گارفیلد با تنبلی، عشق به غذا خوردن و نفرت از دوشنبهها، یکی از شناختهشدهترین شخصیتهای کارتونی است. از روی این شخصیت قبلا یک فیلم اقتباسی و یک دنباله با صدای بیل موری ساخته شدهاست. حالا که زمان کافی از ساخت این آثار سپری شدهاست، گارفیلد برای یک فیلم دیگر اقتباس شد، که این بار به صورت انیمیشن سهبعدی ساخته شدهاست. بحثهای اولیه درباره انتخاب کریس پرت در نقش گارفیلد وجود داشت، اما این تنها یکی از دلایلی بود که باعث شد فیلم گارفیلد 2024 مخاطبان را ناامید کند. فیلم گارفیلد این گربه نارنجی را دنبال میکند، که با پدرش که مدتهاست از دستش دادهاست، دوباره پیوند میخورد و در جریان یک نقشه دزدی قرار میگیرد، که برعکس زندگی آرامشبخش او در خانهاش است. در حالیکه فیلم در ده دقیقه اول شروع امیدوارکنندهای دارد، بقیه فیلم بسیار بد و ناامیدکننده میشود، زیرا از منبع اصلی فاصله میگیرد. همچنین صداگذاری بیمزه کریس پرت، ارجاعات قدیمی فرهنگ پاپ، برخی نقاط داستانی بد و فقدان شوخطبعی، فیلم را ضعیف و ضعیفتر میکند. فیلم گارفیلد به اقتباس ناموفق دیگری از یک شخصیت کارتونی تبدیل شده، که شایسته یک اقتباس خوب بودهاست.
3. پاندای کونگفوکار 4 (Kung Fu Panda 4)
پاندای کونگ فو کار 4، بویی از جادوی سهگانه اصلی نبردهاست. پاندای کونگفوکار یکی از بهترین و موفقترین فرنچایزهای انیمیشنی کمپانی دریمورکس محسوب میشود. درباره سه فیلم اول، هنوز مخاطبان با هم صحبت میکنند، زیرا بسیار بالغانه و الهامبخش است. فیلم اول یک اثر کلاسیک تماشایی است، دومین فیلم درام یک درام قوی و پرتنش دارد و سومین فیلم واقعا زیبا است. در سراسر این سهگانه، پاندای محبوب یک سفر شخصی جذاب پر از کمدی، اکشن، و مضامینی مانند سرنوشت، آسیبهای گذشته و سلامت روان را پشتسر میگذارد. وقتی دریمورکس ساخت چهارمین فیلم را از مجموعه پاندای کونگفوکار اعلام کرد، طرفداران از انتظار برای دیدن جوکهای بیشتر و مبارزه پاندا با دشمنان خوشحال شدند. متاسفانه، پاندای کونگفوکار 4 با آنچه که سهگانه اصلی به دست آورد، فاصله زیادی دارد. در این فیلم پاندا در حال آماده شدن برای تبدیل شدن به یک رهبر معنوی و انتقال عنوان جنگجوی اژدها است. اما پاندای کونگفوکار 4 نتوانست چیز جدیدی را به فرنچایز اضافه کند. مضامین تکراری، و شخصیت منفی فراموششدنی، از دلایل این شکست است. علاوهبر این، به نظر میرسد که فیلم عمدتا بر سرگرم کردن بچهها متمرکز است، تا تماشاگران در هر سنی. انتظارات زیادی برای اکران پاندای کونگفوکار 4 بهعنوان یکی از موفقیتهای قابلانتظار باکسآفیس وجود داشت، اما بهسختی میتوان طرفدار پاندای کونگفوکار را پیدا کرد که این قسمت را با لذت تماشا کردهباشد. بنابراین این اثر تا همیشه یکی از نناامیدکنندهترین فیلمهای 2024 باقی میماند.
2. مگالوپلیس (Megalopolis)
مگالوپلیس، لکه ننگی در کارنامه هنری فرانسیس فورد. کاپولا است. فرانسیس فورد. کاپولا کارگردان فیلمهای افسانهای و بزرگی مانند پدرخوانده، دنبالههای پدرخوانده که به همان اندازه دوستداشتنی است، و اینک آخرالزمان است. با رسیدن این فیلمساز به پایان کار خود، او قصد داشت فیلمی حماسی و درخشان بسازد، که دههها وقت صرف آن کردهاست. کاپولا از طریق بودجه شخصی و فروش شرکت شراب خود، سرانجام پروژه موردعلاقهاش را ایجاد کرد و آن را در سال 2024 در جهان عرضه کرد. مگالوپلیس آمریکای جایگزینی را متشکل از عناصر رمی، تصور میکند. در مرکز این داستان، درگیری بین سزار کاتالینا، که رویای یک آرمانشهر جدید را در سر میپروراند، و شهردار فرانکل، که میخواهد به روشهای قدیمی پایبند باشد، در میگیرد. مگالوپلیس قصد داشت برای سینماگرانی که اصالت میخواهند، جذابیت داشتهباشد. با اینحال، فیلم بیشتر از آنکه بتواند پیش برود، مدام افت میکند، زیرا بیشتر ترکیبی عجیب از ایدههایی است، که برای جلبتوجه رقابت میکنند. مسیله دیگر این است که بازیگران به نظر میرسد که همه به صورت جداگانه در فیلمهای مختلف بازی میکنند و هیچ پیوندی بینشان نیست. علیرغم برخی تصاویر خیرهکننده، مگالوپلیس بیشازحد پرمدعا و درهم و برهم ظاهر شد، که باعث شد به شدت در گیشه شکست بخورد. برخلاف دیگر فیلمهای کاپولا، مگالوپلیس به جای بسیاری از افراد، تنها توسط عده کمی از مخاطبان به یاد خواهندماند. در این فیلم آدام درایور، جانکارلو اسپوزیتو، ناتالی امانویل، آبری پلازا، شایا لباف، جان ویت، لارنس فیشبرن، تالیا شایر، جیسون شوارتزمن، کلویه فاینمن، کاترین هانتر، گریس فاندروال، جیمز رمار، دی بی. سویینی و داستین هافمن ایفای نقش میکنند.
1. جوکر: جنون مشترک (Joker: Folie à Deux)
جوکر: جنون مشترک، باعث شد بسیاری از مخاطبان عمیقا خشمگین شوند. اگر فقط یک فیلم محصول سال 2024 وجود داشت که نتوانست انتظارات مردم را برآورده کند، آن فیلم جوکر: جنون مشترک بود. خوب یا بد، جوکر 2019، به فرهنگ پاپ ارجاع داشت و داستان جوکر را با شکوه روایت میکرد. این فیلم بیش از یک میلیارد دلار فروخت و اسکار بهترین بازیگر مرد را برای واکین فینیکس به ارمغان آورد. تماشاگران تصور میکردند که جوکر: جنون مشترک، یک داستان مستقل خواهدبود، اما برادران وارنر و کارگردان تاد فیلیپس، برنامههای دیگری برای آن داشتند. داستان این فیلم پنج سال بعد از قبلی، روند تبدیل آرتور فلک را به جوکر ادامه داده و لیدی گاگا را بهعنوان نسخه جدیدی از هارلی کویین نشان میدهد. علاوهبر این، این اثر دنباله یک موزیکال است، که میتوانست برای داستانسرایی تجربی ساخته شود. همانطور که از استقبال ضعیف طرفداران، منتقدان و باکسآفیس میتوان فهمید، جوکر: جنون مشترک، یک دنباله غیرضروری تلقی میشود که بینندگان را به جای هیجانزده کردن، خسته میکند. این اثر برای فیلمی که مسیر موسیقایی را طی میکند، به بخشهای موسیقایی متعهد نمیشود. بدتر از همه، پایان فیلم، بسیاری از مردم را درباره چگونگی پایان شخصیت آرتور عصبانی کرد. فیلم اول تاثیر طولانیمدتی روی مخاطبان داشت، اما این دنباله یک شوخی بد است، که در آن هیچکس نمیخندد.
منبع: cbr