20 فیلم عاشقانه درباره‌ی روابط پرچالش و سمی

ولی افتاد مشکل‌ها

با وجود آنکه تماشاگران سینما همواره به کمدی- رمانتیک‌های کلاسیک با پایان خوش علاقه دارند، اما گروه قابل توجهی از مخاطبان نیز شیفته‌ی زوج‌های سینمایی هستند که رابطه‌ای رو به زوال را تجربه می‌کنند یا عشق خود را به شیوه‌هایی نامتعارف و حتی ویرانگر ابراز می‌نمایند. این جذابیت می‌تواند ناشی از حضور زوج‌های فوق‌العاده کاریزماتیک باشد یا تماشای نادیده گرفتن آشکار «خط قرمزها» در پس ابراز عشق‌های آتشین؛ در هر صورت، این روابط از هم‌ گسیخته، آینه‌ای در برابر نقص‌های ذاتی و پیچیدگی‌های وجودی انسان قرار می‌دهند. چنین فیلم‌هایی دقیقا در نقطه‌ی مقابل آثاری با نگاه خوش‌بینانه به مقوله‌ی عشق قرار می‌گیرند. بسیاری از این روابط ویرانگر که بر پرده‌ی سینما به تصویر کشیده می‌شوند، ضمن ایجاد هیجانی آنی و آدرنالینی برای تماشاگر، این حقیقت تلخ را ثابت می‌کنند که عشق، همیشه پیروز میدان نیست.

همان‌طور که همیشه بخشی از مخاطبان به دنبال یک فیلم عاشقانه یا کمدی- رمانتیک ایده‌آل برای یک شب فیلم عالی می‌گردند، کم نیستند افرادی که به جستجوی فیلم‌هایی درباره‌ی عاشقانه‌های سمی و پرچالش می‌روند؛ آثاری که بدون تعارف، نقص‌ها و جنبه‌های تاریک عشق و روابط عاشقانه را برجسته می‌کنند. در واقع، بهترین فیلم‌ها در این زیرژانر، آثاری تکان‌ دهنده و بی‌پرده هستند که در به تصویر کشیدن جنبه‌های خام، بی‌رحمانه و دلخراش یک عشق آشفته و سمی، هیچ ملاحظه‌ای به خرج نمی‌دهند و با تمام قدرت به قلب واقعیت می‌زنند.

20. جاده انقلابی (Revolutionary Road)

20 فیلم تماشایی درباره‌ی عاشقانه‌های سمی و پرچالش

  • کارگردان: سم مندس
  • بازیگران: کیت وینسلت، لئوناردو دی‌کاپریو، کتی بیتس، دیوید هاربر
  • سال اکران: 2008
  • امتیاز راتن تومیتوز به فیلم: 67 از 100
  • امتیاز IMDb به فیلم: 7.3 از 10

درام رمانتیک محصول سال 2008 سم مندس، «جاده انقلابی»، نه تنها یک اقتباس سینمایی موفق از رمان تحسین‌ شده‌ی ریچارد ییتس به همین نام است، بلکه یک رویداد سینمایی مهم نیز محسوب می‌شود؛ چرا که پس از سال‌ها، ستارگان فیلم «تایتانیک»، یعنی لئوناردو دی‌کاپریو و کیت وینسلت را در یک همکاری پرشور دیگر کنار هم قرار داد. فیلم داستان یک زوج جوان را دنبال می‌کند که همواره خود را افرادی استثنایی و متفاوت از جریان حاکم بر حومه‌نشینی آمریکا می‌دانستند. اما با گذشت زمان، فشارهای زندگی خانوادگی و روزمرگی‌های شغلی بر سرشان آوار می‌شود و خود را محکوم به همان سبکی از زندگی می‌یابند که زمانی از آن بیزار بودند. به تدریج، ازدواجشان زیر بار مشکلات شخصی و رویاهای سرکوب‌ شده‌ی هر دو طرف شروع به فروپاشی می‌کند و هر یک به تنهایی با سرخوردگی‌های ناشی از این وضعیت مواجه می‌شوند.

«جاده انقلابی» در بهترین لحظاتش، هم کاوشی همدردانه در باب یک ازدواج رو به زوال است و هم یک کیفرخواست تند و تیز علیه تاثیر فرساینده‌ی «رویای آمریکایی»؛ مفهومی که در ظاهر ایده‌آل و افسانه‌ای است اما در باطن می‌تواند روح انسان را خرد کند. البته فیلم نقاط ضعف و لحظات افت خود را دارد، اما بازی‌های استثنایی وینسلت و دی‌کاپریو چنان قدرتمند است که این کاستی‌ها را جبران می‌کند. آن‌ها به شکلی درخشان، نقش دو انسانی را ایفا می‌کنند که عشق پرشور اولیه‌شان به تدریج فرسوده شده و خودشان نیز به قربانیان بی‌رحم هنجارهای اجتماعی بدل می‌شوند.

آیکون فیلم جاده انقلابی Revolutionary Road
فیلم

جاده انقلابی

Revolutionary Road

تماشای فیلم جاده انقلابی

19. بدترین آدم دنیا (The Worst Person in the World) 

  • کارگردان: یواکیم تریر
  • بازیگران: رناته رینس‌وه، آندرس دانیلسن لی، هربرت نوردروم، هانس اولاو برنر
  • سال اکران: 2021
  • امتیاز راتن تومیتوز به فیلم: 96 از 100
  • امتیاز IMDb به فیلم: 7.7 از 10

«بدترین آدم دنیا» یک درام- کمدی امروزی و درخشان از یواکیم تریر است که فراز و نشیب‌های زندگی زنی جوان به نام «یولیا» (با بازی رناته رینس‌وه) را در آستانه‌ی سی سالگی به تصویر می‌کشد. فیلم، چندین سال از زندگی او را پوشش می‌دهد و ما را با تردیدهای مداوم او همراه می‌کند؛ از تغییر پی‌در‌پی رشته‌ی تحصیلی‌اش گرفته تا شک و دودلی‌هایش درباره‌ی مردانی که با آن‌ها وارد رابطه می‌شود. «یولیا» در طول فیلم، در میان روابط عاشقانه‌ی غیررضایت‌بخش سرگردان است و همزمان با هویت، رویاها و اهداف خود دست‌ و پنجه نرم می‌کند. این فیلم به شکلی هوشمندانه، فشارهایی را که زنان امروزی با آن مواجه‌اند و همچنین عدم قطعیت‌های هراسناک و جهان‌شمولی را که همه‌ی ما تجربه می‌کنیم، برجسته می‌سازد.

«بدترین آدم دنیا» بیش از آنکه یک فیلم عاشقانه صرف باشد، روایتی تامل‌برانگیز درباره‌ی خودِ زندگی است. این داستان رمانتیک از مخاطبان دعوت می‌کند تا همزمان با تماشای دست‌ و پنجه نرم کردن «یولیا» با روابط ناسالمش (چه با دیگران و چه با خودش)، با ناامنی‌ها و ترس‌های درونی خود نیز روبرو شوند. نمایشی فوق‌العاده و تاثیرگذار از فرآیند خودشناسی و رویکردی فلسفی به تصویر کشیدن زندگی و عشق بر پرده‌ی سینما. لنگر اصلی تمام فیلم، شخصیت «یولیا» است؛ یک ضدقهرمان معیوب، گاهی خودویرانگر، اما به طرز دردناکی قابل همذات‌پنداری که تنها تلاش می‌کند زندگی‌اش را به تنها شیوه‌ای که بلد است پیش ببرد. اصلا همین نقص‌هاست که او را چنین انسانی و واقعی کرده است.

18. تصمیم به ترک (Decision to Leave)

  • کارگردان: پارک چان-ووک
  • بازیگران: تانگ وی، پارک هه-ایل، لی جونگ-هیون، گو کیونگ-پیو
  • سال اکران: 2022
  • امتیاز راتن تومیتوز به فیلم: 94 از 100
  • امتیاز IMDb به فیلم: 7.3 از 10

آخرین اثر کارگردان مشهور کره‌ای، پارک چان-ووک، یعنی فیلم معمایی و هیجان‌انگیز «تصمیم به ترک»، داستان یک کارآگاه سرخورده و بی‌خواب را دنبال می‌کند که مسئولیت تحقیق درباره‌ی مرگ عجیب و مرموز مردی در کوهستان را بر عهده می‌گیرد. همچنان که او در حال باز کردن کلاف دروغ‌های پیچیده پیرامون این پرونده است، به شکلی غیرقابل کنترل، شیفته‌ی همسر مرموز و فریبنده‌ی مقتول می‌شود؛ زنی که اتفاقا مظنون اصلی خود پرونده نیز هست. همزمان با کشف سرنخ‌هایی که به مرگ همسر او منجر شده، کارآگاه باید با احساساتی بجنگد که با گذراندن زمان بیشتر با این زن، در وجودش قوی‌تر می‌شود؛ یک نبرد درونی میان وظیفه‌ی حرفه‌ای و احساسات شخصی.

رابطه‌ی نامتعارف و سمی که میان کارآگاه جانگ هه-جون (پارک هه-ایل) و سونگ سو-ره (تانگ وی) شکل می‌گیرد، همچون نسخه‌ای تباه‌ شده و پیچیده از کلیشه‌ی کلاسیک «آیا به هم می‌رسند یا نه؟» عمل می‌کند. «تصمیم به ترک» یک اثر خیره‌ کننده‌ی بصری و گیراست که به این موضوع می‌پردازد که شخصیت‌های اصلی، تا کجا حاضرند پیش بروند، در حالی که کشش بیمارگونه و عشق سمی‌شان، به تدریج تمام زندگی آن‌ها و مسیر تحقیقات پرونده‌ی قتل را می‌بلعد. این فیلم، تجربه‌ای است که به طرز غریبی هم زیبا و هم آزار دهنده است و به بهترین شکل ممکن، نقاط قوت و امضای هنری کارگردانش، پارک چان-ووک را به نمایش می‌گذارد.

17. پانصد روزِ سامر (500 Days of Summer) 

  • کارگردان: مارک وب
  • بازیگران: جوزف گوردون لویت، زوئی دشانل، کلویی گریس مورتز، جفری آرند
  • سال اکران: 2009
  • امتیاز راتن تومیتوز به فیلم: 87 از 100
  • امتیاز IMDb به فیلم: 7.7 از 10

فیلم «پانصد روز سامر»، اثری نامتعارف، صمیمی و رمانتیک است که به لطف فیلم‌نامه‌ی هوشمندانه و انتخاب بازیگران بی‌نقصش، به یک کالت کلاسیک مدرن در ژانر کمدی- رمانتیک تبدیل شده. این فیلم، داستانی عمیق درباره‌ی دو عاشق ناسازگار را روایت می‌کند. «تام» (جوزف گوردون-لویت) یک مرد رمانتیک ناامید است که وقتی نامزدش تصمیم می‌گیرد او را ترک کند، کاملا غافلگیر و درمانده می‌شود. او در حالی که خاطرات رابطه‌شان را مرور می‌کند تا راهی برای بازگرداندن «سامر» (زویی دشانل) بیابد، در نهایت به درک و پذیرش دیدگاه متفاوت او نسبت به عشق و روابط می‌رسد.

با آنکه یک شیرینی و لطافت خاص در هسته‌ی مرکزی فیلم وجود دارد که از احترام آن به دیدگاه‌های هر دو شخصیت اصلی نشات می‌گیرد، اما داستان همچنان حول یک رابطه‌ی عاشقانه‌ی از هم‌ گسیخته و محکوم به شکست می‌چرخد. با این حال، «پانصد روز سامر» با یک پایان‌بندی امیدبخش و دلگرم‌ کننده درباره‌ی امکان یافتن عشق واقعی، به انتخابی عالی برای تمام رمانتیک‌های دنیا تبدیل می‌شود که می‌خواهند فیلمی درباره‌ی یک رابطه‌ی ناکارآمد ببینند. این فیلم نشان می‌دهد که پایان یک رابطه، لزوما به معنای پایان عشق نیست.

16. ولنتاین غمگین (Blue Valentine) 

  • کارگردان: درک سیانفرانس 
  • بازیگران: رایان گاسلینگ، میشل ویلیامز، فیت ولادیکا، مایک فوگل
  • سال اکران: 2010
  • امتیاز راتن تومیتوز به فیلم: 87 از 100
  • امتیاز IMDb به فیلم: 7.3 از 10

«ولنتاین غمگین»، فیلمی شاخص از دهه‌ی 2010 که هنوز هم یکی از قدرتمندترین نمایش‌ها از یک رابطه‌ی ناسالم را در خود دارد. داستان، بر رابطه‌ی رو به زوال «دین» (رایان گاسلینگ) و «سیندی» (میشل ویلیامز) تمرکز دارد و با روایتی دوگانه، ما را از اولین روزهای شیرین و پرشور عاشقانه‌شان به پایان تلخ، پیچیده و آشفته‌ی ازدواجشان می‌برد. با آنکه آن‌ها در ابتدا یک زوج بی‌نقص و دیوانه‌وار عاشق به نظر می‌رسند، اما گذر زمان، نقص‌های فردی هر یک را آشکار کرده و به تدریج، شکاف‌ها در بنیان رابطه‌شان پدیدار می‌شود.

این سفر دلخراش، اوج‌های شیرین و فرودهای اجتناب‌ناپذیر رابطه‌ای را به تصویر می‌کشد که نشان می‌دهد حتی بی‌نقص‌ترین پیوندها نیز ممکن است به ناکجا ختم شوند. این فیلم عاشقانه، کاوشی اندوه‌بار اما بی‌پرده در باب مشکلات واقع‌گرایانه‌ای است که با روابط بلندمدت همراه است و تمام لحظات دردناکی را که می‌تواند در این مسیر به وجود آید، بدون هیچ روتوشی به نمایش می‌گذارد. تماشای فیلم به هیچ وجه آسان نیست، اما هر کسی که به دنبال یک درام روح‌خراش و تاثیرگذار می‌گردد، باید بداند که «ولنتاین غمگین» دقیقا همان فیلم کوبنده‌ای است که به دنبالش می‌گشت.

15. جنگ سرد (Cold War)

  • کارگردان: پاوئو پاولیکوفسکی 
  • بازیگران: یوانا کولیگ، توماش کوت، بوریس شیچ، آگاتا کولشا
  • سال اکران: 2018
  • امتیاز راتن تومیتوز به فیلم: 92 از 100
  • امتیاز IMDb به فیلم: 7.6 از 10

«جنگ سرد» یک فیلم عاشقانه گیرا و خوش‌ساخت است که داستانش بر اساس این ایده که: چگونه یک تراژدی بزرگ می‌تواند میان دو انسان با وجوه مشترک اندک، عشقی عمیق را به وجود آورد، شکل می‌گیرد. این فیلم، تصویری مسحور کننده از یک عشق پیچیده در بحبوحه‌ی آشفتگی‌های اروپای اواسط قرن بیستم است. داستان در لهستانِ پس از جنگ جهانی دوم آغاز می‌شود؛ جایی که رابطه‌ای عاشقانه میان یک آهنگساز و کارگردان تئاتر باتجربه و یک خواننده و رقصنده‌ی جوان و پرشور، شکوفا می‌شود. با گذشت سال‌ها و شدت گرفتن تنش‌های جنگ سرد، این زوج در یک دوراهی بزرگ گرفتار می‌شوند: آن‌ها میان وفاداری به وطنشان، لهستان، و فرصت‌ها و زرق و برق زندگی هنری در پاریس، باید یکی را انتخاب کنند.

رابطه‌ی این دو عاشق هرگز به ورطه‌ی آزار یا خشونت آشکار نمی‌افتد، اما یک هسته‌ی ناکارآمد و از هم‌ گسیخته در پیوندشان وجود دارد که با گذشت زمان و با آشکار شدن تضاد منافعشان، بیش از پیش نمایان می‌شود. نتیجه‌ی نهایی، یک فیلم بالغ، سنجیده و کاملا تلخ و شیرین است که یک عشق پرآشوب میان دو انسان را به تصویر می‌کشد؛ انسان‌هایی که در میانه‌ی یک تراژدی تاریخی، به دنبال آرامش و یافتن سرپناهی در آغوش یکدیگر می‌گردند. با تمام این‌ها، وفاداری تزلزل‌ناپذیرشان به یکدیگر – با وجود تمام تفاوت‌ها و جدایی‌ها – نگرشی تاثیرگذار و ژرف بر ماهیت عشق و پیوند انسانی را به مخاطب ارائه می‌دهد.

14. تسخیر (Possession)

  • کارگردان: آندژی ژووافسکی
  • بازیگران: ایزابل آجانی، سام نیل، مارگیت کارستنسن، هاینتس بنت
  • سال اکران: 1981
  • امتیاز راتن تومیتوز به فیلم: 86 از 100
  • امتیاز IMDb به فیلم: 7.3 از 10

«تسخیر» یکی از جواهرات قدرنادیده اما درخشان ژانر وحشت است. فیلمی که داستان فروپاشی رابطه‌ی میان یک جاسوس بین‌المللی به نام «مارک» (سام نیل) و همسرش «آنا» (ایزابل آجانی) را به تصویر می‌کشد. همه چیز از جایی شروع می‌شود که مارک به آنا مشکوک می‌شود که در حال خیانت به اوست. اما حقیقت بسیار پیچیده‌تر از یک خیانت ساده است و این موضوع زمانی آشکار می‌شود که «آنا» رفتارهایی به شدت عجیب، نگران‌ کننده و غیرقابل توضیح از خود بروز می‌دهد. «مارک» که از این وضعیت مستاصل شده، یک کارآگاه خصوصی استخدام می‌کند تا بفهمد دقیقا چه اتفاقی برای آنا در حال رخ دادن است، اما با وحشت درمی‌یابد که همسرش رازی به مراتب بزرگتر، هولناک‌تر و احتمالا فراطبیعی را پنهان می‌کند.

درست زمانی که تماشاگر انتظارش را ندارد، «تسخیر» از یک درام روان‌شناختی درباره‌ی فروپاشی یک ازدواج، به یک فیلم «وحشت جسمی» (Body-horror) تمام‌عیار تبدیل می‌شود که به شکلی استعاری، از نمایش تباهی یک رابطه‌ی تلخ و اضطراب جدایی تغذیه می‌کند. همین ترکیب نامتعارف ژانرها و کارگردانی جسورانه‌ی فیلم باعث شد که این اثر در زمان اکران خود در سال 1981، با واکنش‌های ضد و نقیض و اغلب منفی روبرو شود. با این حال، «تسخیر» از آن زمان تا کنون، به یک فیلم کالت محبوب در میان طرفداران ژانر وحشت تبدیل شده است؛ طرفدارانی که ساختارشکنی و غرابت بی‌پرده‌ی آن را ستایش می‌کنند.

13. چراغ گاز (Gaslight)

  • کارگردان: جورج کیوکر
  • بازیگران: شارل بویه، اینگرید برگمن، جوزف کاتن، می ویتی، آنجلا لنسبوری
  • سال اکران: 1944
  • امتیاز راتن تومیتوز به فیلم: 89 از 100
  • امتیاز IMDb به فیلم: 7.8 از 10

در دنیای امروز، اصطلاح «گسلایتینگ» (Gaslighting) به معنای دستکاری روانی یک فرد از طریق دروغ‌گویی است، به شکلی که قربانی به درک خود از واقعیت و حافظه‌اش شک کند. این اصطلاح روان‌شناختی، نام خود را مستقیما از همین تریلر معمایی محصول 1944، یعنی «چراغ گاز» وام گرفته است. داستان فیلم، یک خواننده‌ی مشتاق اپرا را دنبال می‌کند که به همراه همسر جدیدش، به همان خانه‌ی لندنی بازمی‌گردد که عمه‌اش ده سال پیش در آن به قتل رسیده بود. اما با وقوع اتفاقات عجیب و غریب در خانه، مانند کم و زیاد شدن نور چراغ‌های گاز، فشار روانی بر «پائولا» (اینگرید برگمن) افزایش می‌یابد و همسرش، «گرگوری» (شارل بویه)، به تدریج نیت شوم و وسواس بیمارگونه‌ی خود را آشکار می‌سازد.

«چراغ گاز» که در خلق فضایی وهم‌آلود و در عین حال، جذاب و گیرا، عالی عمل می‌کند، تصویری دلهره‌آور از سواستفاده‌ی روانی است و به همین دلیل، یکی از بهترین نمونه‌های به تصویر کشیدن یک رابطه‌ی سمی در دوران کلاسیک هالیوود به شمار می‌رود. اثری که دهه‌ها پس از انتشارش همچنان یک کلاسیک تاثیرگذار باقی مانده، جذابیتی جاودانه دارد و به عنوان شاهکاری تعیین کننده در کارنامه‌ی کارگردان دستکم گرفته شده‌اش، جورج کیوکر، می‌درخشد. 

12. هدرز (Heathers)

  • کارگردان: مایکل لمان
  • بازیگران: ویونا رایدر، کریستین اسلیتر، شانن دوهرتی، لیزان فالک، کیم واکر
  • سال اکران: 1989
  • امتیاز راتن تومیتوز به فیلم: 93 از 100
  • امتیاز IMDb به فیلم: 7.2 از 10

این فیلم انتخابی بی‌نقص برای کسانی است که به دنبال یک کمدی سیاه و فضایی کاملا ضد ولنتاین هستند. داستان با ورود دانش‌آموز جدید و مرموزی به نام «جی.دی.» (کریستین اسلیتر) به مدرسه آغاز می‌شود. پس از این ورود، «ورونیکا سایر» (ویونا رایدر) که خود عضوی از گروه دختران محبوب مدرسه است، به تدریج از این حلقه‌ی دوستانه فاصله می‌گیرد. ورونیکا که از رفتارهای تحقیرآمیز و بدجنسانه‌ی گروه خود خسته شده، به همراه «جی.دی.» تصمیم به رویارویی با رهبر گروه، «هدر چندلر» (کیم واکر)، می‌گیرد. این رویارویی به یک تراژدی ختم می‌شود و ورونیکا خیلی زود متوجه می‌شود که این اتفاق، نه یک تصادف، بلکه بخشی از نقشه‌ی عمدی و خطرناک نامزدش بوده است. به این ترتیب، او ناخواسته درگیر مجموعه‌ای از قتل‌ها می‌شود که همگی به عنوان خودکشی نوجوانان صحنه‌سازی شده‌اند.

طرفداران فیلم‌هایی چون «دختران بدجنس» و «پسران گمشده»، به دلیل کیفیت ماندگار و روایت هوشمندانه و کنایه‌آمیز «هدرز» از درام‌های کلیشه‌ای دبیرستان، احتمالا از این فیلم نیز استقبال خواهند کرد. البته نباید از جاذبه‌ی نامتعارف اما انکارناپذیر میان این دو دلداده، یعنی جی.دی. و ورونیکا، غافل شد؛ رابطه‌ای که تعریف جدیدی از «عشق سمی» را ارائه می‌دهد. «هدرز» اغلب به عنوان یکی از بهترین کمدی‌های سیاه تمام دوران ستایش می‌شود و شاید تماشاگران جدید به سادگی نتوانند با لحن خاص آن ارتباط برقرار کنند، اما طرفداران قدیمی و وفادار این اثر کلاسیک، احتمالا بارها و بارها آن را تماشا کرده‌اند.

11. تختخواب سوزان (The Burning Bed)

  • کارگردان: رابرت گرینوالد
  • بازیگران: فرح فاست، پل لو مات، ریچارد ماسور، گریس زابریسکی
  • سال اکران: 1984
  • امتیاز راتن تومیتوز به فیلم: 77 از 100
  • امتیاز IMDb به فیلم: 7.3 از 10

«تختخواب سوزان» یک فیلم تلویزیونی محصول دهه‌ی 1980 است که با تمرکز بی‌پرده و جسورانه‌ی خود بر معضل خشونت خانگی، به یک دستاورد مهم و جریان‌ساز بدل شد، هرچند شاید امروز تا حد زیادی نادیده گرفته شده باشد. فیلمی که این پدیده‌ی شوم را نه فقط یک مشکل خانوادگی، بلکه یک نقض آشکار و هولناک حقوق بشر به تصویر می‌کشد. داستان با یک صحنه‌ی تکان‌ دهنده آغاز می‌شود: «فرانسین هیوز» (فرح فاست) به همراه سه فرزندش، خود را به اداره‌ی پلیس تسلیم می‌کند و اعتراف می‌کند که شوهرش، «میکی» (پل لو مات)، را در تختخوابشان به آتش کشیده است. سپس، از طریق فلش‌بک‌های متعدد داستان زندگی هولناک خود با میکی و سال‌ها تحمل آزار و اذیت‌های مداوم جسمی، روحی و جنسی را بازگو می‌کند.

«تختخواب سوزان» تصویری ویرانگر از خشونت خانگی است که هم به عنوان یک فراخوان احساسی برای ایستادگی در برابر چنین اعمالی در جامعه عمل می‌کند و هم یک کالبدشکافی بی‌رحمانه از ازدواجی است که تنها با لحظات سمی و خشونت‌بارش تعریف می‌شود. تماشای این فیلم به هیچ وجه تجربه‌ی خوشایندی نیست، اما در به تصویر کشیدن بی‌پرده‌ی چنین رابطه‌ای، شجاعتی تحسین‌برانگیز از خود نشان می‌دهد. شجاعتی که با نقش‌آفرینی قدرتمند فرح فاست، نیروی مضاعفی پیدا می‌کند و به قلب مخاطب می‌زند.

10. مرا ببند! مرا باز کن! (!Tie Me Up! Tie Me Down)

  • کارگردان: پدرو آلمودوار
  • بازیگران: ویکتوریا آبریل، آنتونیو باندراس، لولس لئون، فرانسیسکو رابال
  • سال اکران: 1989
  • امتیاز راتن تومیتوز به فیلم: 67 از 100
  • امتیاز IMDb به فیلم: 6.9 از 10

داستان فیلم «مرا ببند! مرا باز کن!» با «ریکی» (آنتونیو باندراس) آغاز می‌شود؛ مردی با روانی نامتعادل اما جذاب که به تازگی از یک مرکز روان‌درمانی آزاد شده و یک هدف در سر دارد: ربودن «مارینا اوسوریو» (ویکتوریا آبریل)، بازیگری که ریکی در گذشته یک شب را با او گذرانده است. مارینا، که اکنون یک بازیگر فیلم‌های درجه دو است، به دلیل اعتیادی که در گذشته به مواد مخدر داشته، به هیچ عنوان ریکی را به یاد نمی‌آورد. ریکی که مصمم است عشق او را به دست آورد، او را در خانه‌اش زندانی کرده و می‌بندد، به این امید که بتواند او را وادار به یادآوری و در نهایت، عاشق شدن کند.

عنوان فیلم شاید در نگاه اول، یادآور آثاری مانند «پنجاه طیف خاکستری» باشد، اما برداشت پدرو آلمودوار از لذت‌ها و خطرات «سندروم استکهلم»، چیزی فراتر از اعمال سطحی سادومازوخیستی ارائه می‌دهد. در میان تمام سکانس‌های جسورانه و داستان عاشقانه‌ی بیمارگونه، این کمدی- رمانتیک تاریک محصول 1989، با توجه به طرح داستانی‌ ابزوردش، لحظات خنده‌داری را نیز خلق می‌کند که امضای همیشگی آلمودوار در آثارش است. «مرا ببند! مرا باز کن!» بدون شک فیلمی نیست که با معیارهای امروز به خوبی کنار بیاید و بسیار بحث‌برانگیز است، اما نمی‌توان انکار کرد که یکی از صریح‌ترین و جسورانه‌ترین تصویرها از یک جاذبه‌ی سمی و خطرناک است.

9. قاتلین بالفطره (Natural Born Killers)

  • کارگردان: الیور استون
  • بازیگران: وودی هرلسون، جولیت لوئیس، تام سایزمور، رابرت داونی جونیور
  • سال اکران: 1994
  • امتیاز راتن تومیتوز به فیلم: 51 از 100
  • امتیاز IMDb به فیلم: 7.2 از 10

می‌گویند داشتن اهداف مشترک، یک رابطه را قوی‌تر می‌کند. میکی (وودی هرلسون) و مالوری ناکس (جولیت لوئیس) نیز دقیقا یک هدف مشترک دارند: ارتکاب بیشترین میزان خشونت ممکن. در واقع، هیچ فهرستی از روابط سمی و ویرانگر سینمایی، بدون نام بردن از این زوج کامل نخواهد بود. «قاتلین بالفطره» پس از نمایش یک صحنه‌ی آشنایی که به شکلی طعنه‌آمیز شبیه به یک سیتکام خانوادگی دهه‌ی 80 است، این زوج را دنبال می‌کند که یک کشتار زنجیره‌ای بی‌رحمانه را در سراسر کشور آغاز می‌کنند. قتل‌های سریالی آن‌ها، سرانجام توجه یک کارآگاه به اندازه‌ی خودشان دیوانه و همچنین رسانه‌های گروهی را به خود جلب می‌کند؛ رسانه‌هایی که با هیجان، اعمال شرورانه‌ی این زوج عاشق را ستایش کرده و از آن‌ها قهرمان می‌سازند.

این فیلم جنایی آمریکایی محصول 1994، در دنیای واقعی نیز به شدت جنجال‌برانگیز شد و به الهام‌بخشی برای چندین جنایت تقلیدی متهم گشت. همچنین، برخی منتقدان، هجویه‌ی فیلم در نقد وسواس فرهنگ عامه نسبت به شهرت و خشونت را ناموفق و ناکارآمد دانستند. با این حال، تاثیر گسترده‌ی «قاتلین بالفطره» و زوج نمادین آن، جایگاه ویژه‌ای را در تاریخ سینما برای آن به ارمغان آورده است. هیچ‌کس نمی‌تواند هماهنگی پویا و شیمی ویرانگر میان میکی و مالوری را انکار کند؛ رابطه‌ای که یکی از صریح‌ترین و بی‌پرواترین تجسم‌های یک عشق سمی بر پرده‌ی سینماست.

8. رشته‌ی خیال (Phantom Thread)

  • کارگردان: پل توماس اندرسون
  • بازیگران: دنیل دی-لوئیس، ویکی کریپس، لسلی منویل، کامیلا رادرفورد
  • سال اکران: 2017
  • امتیاز راتن تومیتوز به فیلم: 91 از 100
  • امتیاز IMDb به فیلم: 7.4 از 10

دومین همکاری میان کارگردان بزرگ، پل توماس اندرسون، و ستاره‌ی تکرار نشدنی سینما، دنیل دی-لوئیس، «رشته‌ی خیال»، یک درام لطیف اما در عین حال، آتشین و پرحرارت درباره‌ی وسواس و جاذبه‌ی عاشقانه‌ی پیچیده است. فیلم داستان، «رینولدز وودکاک» (دی-لوئیس) را نشانمان می‌دهد؛ یک طراح لباس مشهور و وسواسی که زندگی به شدت منظم و دقیقش، بر پایه‌ی کمال‌گرایی بنا شده است. این نظم، زمانی از هم می‌پاشد که او با «آلما» (ویکی کریپس)، یک پیشخدمت جوان، آشنا می‌شود؛ زنی که خیلی زود به مدل، منبع الهام و معشوقه‌ی او بدل می‌گردد.

اگرچه طرح داستانی در نگاه اول، عاشقانه‌ای ساده به نظر می‌رسد، اما «رشته خیال» وزن دراماتیک اصلی خود را از پیچیدگی‌های این رابطه و تضاد آن با کار و هنر وودکاک به دست می‌آورد. رینولدز، یک هنرمند نابغه اما در عین حال، فردی مستبد و خودمحور است که رویکر تک‌بعدی او بر حرفه‌اش، موقعیتی سمی به وجود می‌آورد که در آن، «آلما» ناچار است برای جلب توجه او، با کارش رقابت کند؛ چالشی که حفظ رابطه‌شان را به کاری فرساینده تبدیل می‌کند. «رشته‌ی خیال» با یک پایان‌بندی عجیب و غریب از پرورش و مراقبت، نگاهی جامع و گیج‌ کننده  به شور و اشتیاق عاشقانه‌، وسواس‌های حرفه‌ای و دینامیک پیچیده‌ی قدرت در یک رابطه است.

7. اتوبوسی به نام هوس (A Streetcar Named Desire)

  • کارگردان: الیا کازان
  • بازیگران: ویوین لی، مارلون براندو، کیم هانتر، کارل مالدن
  • سال اکران: 1951
  • امتیاز راتن تومیتوز به فیلم: 97 از 100
  • امتیاز IMDb به فیلم: 7.9 از 10

«اتوبوسی به نام هوس» یکی دیگر از کلاسیک‌های شاخص هالیوود است که بیش از هر چیز، به خاطر نقش‌آفرینی تاریخ‌ساز و خیره‌ کننده‌ی مارلون براندو که او را به یک ستاره‌ی بزرگ تبدیل کرد، شهرت دارد. این فیلم، سرشار از درامی تب‌آلود و آشفتگی‌های عاشقانه‌ی ویرانگر است. داستان فیلم درباره‌ی یک معلم مدرسه‌ی ظاهرا نجیب‌زاده و آسیب‌پذیر به نام «بلانش دوبوآ» (ویوین لی) است که پس از از دست دادن همه‌چیز، به نیواورلئان نقل مکان می‌کند تا با خواهرش، استلا (کیم هانتر)، زندگی کند. اما حضور او، نظم شکننده‌ی این خانه را بر هم می‌زند و «بلانش» خود را در معرض آزار و اذیت‌های شوهرخواهر حیوان‌صفتش، استنلی کوالسکی (مارلون براندو)، می‌یابد. این تنش، به تدریج ازدواج استنلی و استلا را نیز به ورطه‌ی نابودی می‌کشاند.

این فیلم مشهور که توسط الیا کازان با تنشی دراماتیک، ملموس و شدتی فوق‌العاده کارگردانی شده، قدرت اصلی خود را از بازی‌های بازیگرانش می‌گیرد. این نقش‌آفرینی‌ها چنان درخشان بودند که از 12 نامزدی اسکار فیلم، 3 جایزه به بازیگران آن تعلق گرفت. «اتوبوسی به نام هوس» که مسلما بهترین اقتباس سینمایی از نمایشنامه‌های تنسی ویلیامز به شمار می‌رود، پس از گذشت دهه‌ها، ذره‌ای از اضطراب‌های عاشقانه‌ی خود و درام شخصیتی غنی و پیچیده‌اش را از دست نداده و همچنان یک شاهکار پرآشوب است.

6. حیوانات شب‌زی (Nocturnal Animals)

  • کارگردان: تام فورد
  • بازیگران: ایمی آدامز، جیک جیلنهال، مایکل شنون، آرون تایلر-جانسون، آیلا فیشر
  • سال اکران: 2016
  • امتیاز راتن تومیتوز به فیلم: 74 از 100
  • امتیاز IMDb به فیلم: 7.5 از 10

اصلا غیرمعمول نیست که عمق واقعی سمی بودن یک رابطه، تنها پس از پایان یافتن آن آشکار شود؛ گویی تازه پس از جدایی است که می‌توان زخم‌ها را به وضوح دید. فیلم «حیوانات شب‌زی» کاوشی آزار دهنده و در عین حال، گیرا و دقیق در باب همین موضوع است. داستان، «سوزان» (ایمی آدامز) را دنبال می‌کند، یک مدیر گالری هنری موفق که در حال آماده شدن برای یک نمایشگاه جدید است. زندگی به ظاهر آرام او، زمانی دگرگون می‌شود که یک دست‌نوشته از طرف همسر سابقش، «ادوارد» (جیک جیلنهال)، دریافت می‌کند. خشونت بی‌پرده و گرافیکی داستانِ ادوارد، تاثیر عمیقی بر سوزان می‌گذارد و او را وادار به بازنگری و مواجهه با حقایقی تلخ از گذشته‌اش می‌کند. او در تمام مدت با این پرسش دست به گریبان است که آیا این کتاب، یک فانتزی انتقام‌جویانه‌ی بیمارگونه است یا پیامی دیگر در خود دارد.

«حیوانات شب‌زی» با بازی‌های درخشان و جلوه‌های بصری خیره‌ کننده‌اش، با مهارتی بی‌نقص، میان قدرت مضمونی خود و روایت‌های متناوبش تعادل برقرار می‌کند. این فیلم، تصویری فرساینده از نیمه‌ی تاریک عشق و سوگِ عاشقانه است که با شدتی تب‌آلود، زیر پوست مخاطب می‌خزد. مفاهیم ارعاب و خصومت، از هر پیچ و خمِ داستانِ ادوارد به بیرون تراوش می‌کند و در مقابل، نمایش آشفتگی عاطفی سوزان توسط ایمی آدامز در واکنش به این داستان، هم تماشایی و خیره‌ کننده و هم عمیقا تکان‌ دهنده است.

آیکون فیلم حیوانات شبگرد Nocturnal Animals
فیلم

حیوانات شبگرد

Nocturnal Animals

تماشای فیلم حیوانات شبگرد

5. لولیتا (Lolita)

  • کارگردان: استنلی کوبریک
  • بازیگران: جیمز میسون، شلی وینترز، سو لاین، پیتر سلرز
  • سال اکران: 1962
  • امتیاز راتن تومیتوز به فیلم: 91 از 100
  • امتیاز IMDb به فیلم: 7.5 از 10

رمان جنجالی و بحث‌برانگیز ولادیمیر ناباکوف، «لولیتا»، یکی از پرحاشیه‌ترین آثار رسانه‌ای قرن بیستم به شمار می‌رود. پس طبیعی بود که کارگردان بزرگی چون استنلی کوبریک به سراغ اقتباس سینمایی آن برود و نتیجه‌ی نهایی، فیلم تاثیرگذار و به طرز شگفت‌آوری کمدی «لولیتا» بود. داستان، یک پروفسور اروپایی را دنبال می‌کند که به آمریکا مهاجرت کرده و در آنجا، به شکلی بیمارگونه و وسواسی، شیفته‌ی دختر جوان صاحبخانه‌اش می‌شود. او برای آنکه به این دختر نوجوان نزدیک بماند، با مادر او ازدواج می‌کند؛ یک نقشه‌ی حساب‌ شده که با مرگ ناگهانی و غیرمنتظره‌ی صاحبخانه، نتایجی کاملا متفاوت از آنچه تصور می‌کرد، به بار می‌آورد.

طرح داستانی فیلم، به خودی خود، تعریف کاملی از یک رابطه‌ی از هم‌ گسیخته و سمی است، اما شیفتگی بیمارگونه‌ی پروفسور، مفاهیمی چون وسواس عاشقانه‌، کنترل‌گری و رابطه‌ای ناسالم و خانمان‌سوز را نیز به همراه دارد. همچنین استفاده‌ی هوشمندانه از کمدی سیاه، به فیلم یک لبه‌ی تیز و ساختارشکن بخشیده است. این کمدی، بدون آنکه از قدرت تکان‌ دهنده و جنجالی داستان ناباکوف بکاهد، فضایی برای تنفس ایجاد می‌کند و در عین حال، ماهیت تراژیک داستان را برجسته‌تر می‌سازد.

4. داستان ازدواج (Marriage Story)

  • کارگردان: نوآ بامباک
  • بازیگران: اسکارلت جوهانسون، آدام درایور، لورا درن، آلن آلدا، ری لیوتا
  • سال اکران: 2019
  • امتیاز راتن تومیتوز به فیلم: 95 از 100
  • امتیاز IMDb به فیلم: 7.9 از 10

فیلم «داستان ازدواج» یک نمونه‌ی کلیدی و ضروری است که اغلب در کنار دیگر فیلم‌های مربوط به روابط سمی از آن یاد می‌شود. این اثر، داستان «چارلی» (آدام درایور)، یک کارگردان تئاتر، و همسر بازیگرش «نیکول» (اسکارلت جوهانسون) را روایت می‌کند که در حال گذراندن یک پروسه‌ی طلاق فرساینده و پیچیده هستند. این فیلم با نگاهی به گذشته‌ی این زوج که روزی عمیقاً عاشق یکدیگر بودند، به کالبدشکافی دلایل و وقایعی می‌پردازد که منجر به جدایی آن‌ها شده است. همزمان، تأثیرات ویرانگر این جدایی بر خودشان، دوستان و خانواده‌شان نیز به تصویر کشیده می‌شود. و از همه مهم‌تر، فیلم به شکلی تأثیرگذار، نشان می‌دهد که این جدایی پرتنش، چگونه فرزند خردسالشان را در این میان، قربانی می‌کند.

این فیلم که از محصولات اصلی و برنده‌ی جایزه‌ی نتفلیکس است، یک شیرجه‌ی عمیق و دلخراش به درون مشکلات واقعی و ملموسی است که بسیاری از زوج‌های متاهل با آن روبرو می‌شوند. به لطف بازی‌های خیره‌ کننده‌ی درایور و جوهانسون، غیرممکن است که در روایت احساسی «داستان ازدواج» غرق نشوید؛ روایتی که به شکلی متناقض، هم حسی از یک تراژدی بزرگ و حماسی دارد و هم به طرز شگفت‌انگیزی، شخصی و صمیمی است. برای هر کسی که تجربه‌ی مشابهی را از سر گذرانده، تماشای صحنه‌های مشاجره و فریادهای این دو نفر، که روزی مانند بسیاری از زوج‌های دیگر، دیوانه‌وار عاشق هم بودند، می‌تواند بسیار دشوار و آزار دهنده باشد. این صحنه‌ها آینه‌ی تمام‌نمای یک عشق در حال احتضار هستند.

آیکون فیلم داستان ازدواج Marriage Story
فیلم

داستان ازدواج

Marriage Story

تماشای فیلم داستان ازدواج

3. دختر گمشده (Gone Girl)

  • کارگردان: دیوید فینچر
  • بازیگران: بن افلک، رزمند پایک، نیل پاتریک هریس، تایلر پری، کری کون
  • سال اکران: 2014
  • امتیاز راتن تومیتوز به فیلم: 88 از 100
  • امتیاز IMDb به فیلم: 8.1 از 10

شخصیت «ایمی دانِ» محبوب طرفداران (با بازی رزمند پایک)، با آن مونولوگ معروفش درباره‌ی «دختر باحال» (Cool Girl)، و البته انتقام هوشمندانه‌اش از همسر خیانتکارش نیک (بن افلک)، جایگاهی مهم در این فهرست دارد. «دختر گمشده»، یکی از محبوب‌ترین فیلم‌ها در این ژانر، در ابتدا ایمی را به عنوان یک همسر ایده‌آل و بی‌نقص در حومه‌ی شهر به تصویر می‌کشد. اما فیلم به تدریج، نقاب او را کنار زده و نیت‌های واقعی‌اش را در پسِ ماجرای آدم‌ربایی ساختگی‌اش فاش می‌کند و همزمان، جایگاه او را به عنوان یکی از محبوب‌ترین ضدقهرمانان سینما تثبیت می‌نماید. در همین حال، نیک هم زیر فشار بی‌امان رسانه‌ها و تحقیقات پلیس قرار می‌گیرد؛ تحقیقاتی که به لطف یک صحنه‌ی جرم که استادانه دستکاری شده، تمام انگشت‌های اتهام را به سوی او نشانه می‌رود.

در حقیقت، هم ایمی و هم نیک، در تمام طول رابطه‌شان تلاش کرده‌اند تا با تظاهر به چیزی که نیستند، نسخه‌های ایده‌آلی از خودشان برای دیگری باشند؛ و همین، پایه‌ی سست ازدواجشان را تشکیل می‌دهد. زمانی که دیگر توانایی حفظ این تصاویر رمانتیک و ساختگی را ندارند، نقاب‌ها فرو می‌ریزد و این دو، در یک بازی بی‌رحمانه‌ی روانی، به دنبال نابودی کامل یکدیگر برمی‌آیند. «دختر گمشده» ترکیبی هوشمندانه و جذاب از یک درام جنایی و یک عاشقانه‌ی از هم‌ گسیخته را ارائه می‌دهد و داستان پرپیچ‌ و خم ایمی و نیک، چنان گیرا و غافلگیر کننده است که بسیاری از طرفداران آرزو می‌کنند کاش می‌توانستند آن را برای اولین بار، دوباره تجربه کنند.

2. ترک لاس وگاس (Leaving Las Vegas)

  • کارگردان: مایک فیگیس
  • بازیگران: نیکلاس کیج، الیزابت شو، مایک فیگیس، جولیان سندز
  • سال اکران: 1995
  • امتیاز راتن تومیتوز به فیلم: 91 از 100
  • امتیاز IMDb به فیلم: 7.5 از 10

فیلم «ترک لاس وگاس»، تصویری بی‌پرده، صریح و تکان‌ دهنده از وابستگی افراطی و هذیان‌های ناشی از تباهی است. این اثر، روایتی سوزناک درباره‌ی یک عشق پریشان و انسان‌های معیوبی است که در دامی از دلشکستگی و فاجعه‌ای قریب‌الوقوع گرفتار آمده‌اند. بن (نیکلاس کیج)، فیلم‌نامه‌نویسی است که پس از آنکه اعتیادش به الکل همه چیز را از او گرفته، تصمیمی نهایی و بی‌بازگشت می‌گیرد: به لاس وگاس می‌رود تا آنقدر بنوشد که بمیرد. در میانه‌ی این روند خودویرانگرانه اما، بن با یک زن تنها به نام سِرا (الیزابت شو) آشنا می‌شود و کنار یکدیگر زندگی مشترکی را آغاز می‌کنند.

«ترک لاس وگاس» در کلیت خود، کنکاشی عمیق در باب روابط سمی است؛ از رابطه‌ی نابودگر بن با بطری الکل و ارتباط آزارگرانه‌ی سِرا با صاحبکارش گرفته، تا عشق ناپایدار اما از سر استیصالی که میان خود بن و سِرا جوانه می‌زند. قدرت فیلم تا حد زیادی به دو اجرای مرکزی و خیره‌ کننده‌ی آن متکی است؛ به طوری که کیج برای ایفای این نقش، جایزه‌ی اسکار بهترین بازیگر مرد را از آن خود کرد و شو نیز نامزد دریافت همین جایزه در بخش زنان شد. این دو بازیگر، فیلم را به یک کلاس درس بازیگری تبدیل کرده‌اند.

1. درخشش ابدی یک ذهن پاک (Eternal Sunshine of the Spotless Mind)

  • کارگردان: میشل گوندری
  • بازیگران: جیم کری، کیت وینسلت، کیرستن دانست، مارک رافلو، الایجا وود
  • سال اکران: 2004
  • امتیاز راتن تومیتوز به فیلم: 92 از 100
  • امتیاز IMDb به فیلم: 8.3 از 10

جیم کری در این فیلم مستقل و محبوب، پوسته‌ی کمدی همیشگی خود را می‌شکند و با یک دگردیسی کامل، یکی از بهترین و ماندگارترین نقش‌های دراماتیک دوران حرفه‌ای خود را در فیلم عاشقانه «درخشش ابدی یک ذهن پاک» به نمایش می‌گذارد. کری به شکلی استادانه، نقش «جوئل» را ایفا می‌کند؛ مردی که با این حقیقت دلخراش روبرو می‌شود که نامزدش، کلمانتاین (کیت وینسلت)، تحت یک عمل پزشکی قرار گرفته تا تمام خاطرات مربوط به او را برای همیشه از ذهن خود پاک کند. «جوئل» در یک واکنش آنی و از سر دلشکستگی، تصمیم می‌گیرد که خودش هم همین کار را انجام دهد، اما در میانه‌ی فرآیند پاک شدن خاطرات، به سرعت از تصمیم خود پشیمان می‌شود، چرا که درمی‌یابد عشقش به کلمانتاین همچنان قدرتمند و زنده است.

این فیلم عاشقانه‌ علمی- تخیلی محصول 2004، با همراهی کیت وینسلت که او نیز اجرایی درخشان از خود به نمایش می‌گذارد، از یک نگاه منحصربه‌فرد و جسورانه قدرت می‌گیرد: نگاهی خوش‌بینانه به یک رابطه‌ی ذاتا بدبینانه و محکوم به شکست. در میان بهترین فیلم‌های عاشقانه درباره‌ی روابط سمی، «درخشش ابدی یک ذهن پاک» جایگاهی ویژه دارد. جوئل و کلمانتاین گویی محکوم به تکرار بی‌پایان عاشقانه‌ی معیوب خود هستند، چرا که همواره تحت تاثیر خاطرات خوب گذشته، چشم خود را بر روی مشکلات اصلی می‌بندند. این فیلم، یک اثر کالت کلاسیک و شاهکاری علمی- تخیلی است که به شکلی شگفت‌انگیز، بر پایه‌ی واقعیت‌های انسانی بنا شده است و نشان می‌دهد که عشق می‌تواند به اشکال مختلف ادامه یابد، حتی زمانی که مردم آن را نمی‌خواهند.

آیکون فیلم درخشش ابدی یک ذهن پاک Eternal Sunshine of the Spotless Mind
فیلم

درخشش ابدی یک ذهن پاک

Eternal Sunshine of the Spotless Mind

تماشای فیلم درخشش ابدی یک ذهن پاک

منبع: collider

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا
تماشای رایگان ×