نقد فیلم زندگی‌های پیشین (Past Lives) – عاشقانه‌ای لطیف که خرق‌عادت می‌کند

سینمایی فرای چرخ‌وفلک گیج‌کننده تصاویر

زندگی‌های پیشین به عنوان اولین فیلم سینمایی بلند سلین سانگ کارگردان، از زمانی که برای اولین بار در ژانویه 2023 در جشنواره فیلم ساندنس به نمایش درآمده، مورد بحث طرفداران و منتقدان فیلم قرار گرفته‌است. در همان زمان اکران این فیلم، تماشاگران هیاهوی زیادی به‌پا کردند و جنبه مثبت این نوع واکنش بدون شک برای هر کسی که فیلم را تماشا کند، روی می‌دهد. زندگی‌های پیشین یکی از ده فیلم برتر سال 2023 توسط هیئت ملی بازبینی و موسسه فیلم آمریکا معرفی و همچنین نامزد بهترین فیلم و بهترین فیلمنامه اورجینال در نود و ششمین دوره جوایز اسکار شده‌است. تماشای زندگی‌های پیشین در عین حال که بسیار لذت‌بخش است، جنبه تازه‌ای از عشق را به شما نشان می‌دهد. بدون شک این اثر خاص ارزش تماشا دارد و با تکیه بر مکتب خود درس‌های ارزشمندی در اختیار شما قرار می‌دهد.  

خلاصه داستان فیلم

زندگیهای پیشین

فیلم با محوریت نورا مون با بازی گرتا لی آغاز می‌شود. نورا دختر جوانی است که خانواده‌اش سال‌ها پیش تصمیم گرفته‌اند از کره به کانادا مهاجرت کنند. به همین دلیل نورا باید عشق خود یعنی هه‌ سونگ با بازی تئو یو را رها کند. سال‌ها بعد، نورا از کانادا خارج شده و به شهر نیویورک نقل‌مکان می‌کند. نورا سعی می‌کند به عنوان یک نمایشنامه‌نویس فعالیت کند و به نوعی برای همیشه از زندگی خود در کره دل بکند. با این حال، سرنوشت گاهی خنده‌دار است، و نتیجه‌اش این می‌شود که در نهایت نورا دوباره با هه سونگ ارتباط برقرار می‌کند. با وجود شیمی بسیار نزدیکی که این دو با یکدیگر دارند و حتی از طریق اسکایپ و چت‌های ویدیویی این دو با هم محسوس است، نورا همه چیز را تمام می‌کند تا روی حرفه خود تمرکز کند. در نهایت نورا با شخص دیگری ازدواج می‌کند که او هم نویسنده است. باز هم سال‌های بیشتری می‌گذرد و زندگی در جریان است. اما وقتی هه سونگ تصمیم می‌گیرد به شهر نیویورک بیاید و از نورا درخواست می‌کند که او را ببیند، به نظر می‌رسد که خیلی چیزها تغییر نکرده‌است.

پرداخت سینمایی باور بودایی جالبی به نام این‌یان

این یان

یکی از مفاهیم اصلی زمینه‌ای فیلم زندگی‌های پیشین، مفهومی کره‌ای نزدیک به تناسخ است، که ریشه در باورهای بودایی دارد. نورا، زمانی که شوهرش را در دورهمی نویسندگی می‌بیند، اصطلاح کره‌ای این‌یان inyeon را مطرح می‌کند. این‌یان به معنای نوعی سرنوشت است، که قرار است مردم در این زندگی با آن روبرو شوند و چرخه‌ای از زندگی گذشته خود را ادامه دهند. این می‌تواند حاصل برخورد گوشه لباس آدم‌ها به هم هنگام عبور از خیابان باشد، یا یک مکالمه صمیمیانه‌. طبق این باور اگر احساس می‌کنید کسی برایتان آشناست اما امکان ندارد او را پیش از این دیده باشید، قرار است این فرد نقش مهمی در زندگی بعدی شما بازی کند، یا حتی ممکن است در زندگی‌های قبلی شما نقش مهمی داشته‌است. در زبان فرانسه هم واژه‌ای به نام دژاوو به احساس آشنایی بی‌دلیل نسبت به آدم‌ها، موقعیت‌ها یا مکان‌ها اشاره می‌کند. بنابراین، وقتی هه سونگ سال‌ها بعد به زندگی نورا بازمی‌گردد، این سوال پیش می‌آید که قرار است چه اتفاقی بیفتد؟

دیدگاه تازه‌ای درباره عشق که خرق عادت می‌کند

زندگی های پیشین

یک نگاه به تصویر تیزر زندگی‌های پیشین کافی است تا بفهمیم، زمینه داستان نوعی عاشقانه است. این تصویر حتی ممکن است بسیاری را به نتیجه‌گیری زودهنگام سوق دهد، و فکر کنند که داستان‌های عاشقانه معمولی دوباره به صفحه نمایش بازگردانده شده‌اند. با این حال زندگی‌های پیشین در نهایت رویکردی جدید و بسیار مدرن‌ ارائه می‌دهد، که هوای تازه این ژانر را به یک گرد‌و‌غبار واقعی تبدیل کند. در بیشتر موارد، فیلم‌های عاشقانه با اغراق در ملودرام و یا اضافه کردن یک شخصیت منفی به داستان محبوب می‌شوند. ایده پشت این روش جذب بیننده، که به وضوح تنش بیشتری به رابطه‌ای اضافه می‌کنند که در آن مشکلاتی از قبل هم وجود دارد، این است که به مخاطب اجازه دهد که اسیر دل شکستگی و منفی‌بافی شود، حتی شاید با تغذیه از ترس‌ها و شکست‌های خود. زندگی‌های پیشین اما این رویکرد را کنار گذاشته‌است و وضعیتی همزادپندارانه و در عین حال  خارج از مناسبت‌های معمول زندگی ارائه می‌کند. ارتباط بین نورا، آرتور و هه سونگ نه تنها نزدیک، بلکه بسیار واقع‌گرایانه است. با این وجود که ترکیب یک زوج متاهل و یک معشوق قدیمی بسیار آشنا است، فیلم با پرهیز از سقوط به داستان‌های مثلث عشقی، دیدگاه تازه‌ای را ارائه می‌کند. همچنین شخصیت آرتور یک خرق‌عادت واقعی در کلیشه‌های سینمای عاشقانه است. آرتور را می‌توان به عنوان کسی که بین عشق واقعی و نامیرای دو نفر قرار می‌گیرد و به عنوان یک مانع بزرگ و همه‌چیز تمام که نورا و هه سونگ برای رسیدن دوباره به هم دارند، خرق عادت اینگونه شخصیت‌ها معرفی کرد. درواقع این کاراکتر به عنوان شوهر نورا به طور غیرمنتظره‌ای، قالب تکراری همسر حسود را از بین برده و برای همیشه به بار منفی این شخصیت‌ها پایان می‌بخشد.

حرف‌هایی که به سادگی در تصاویر بدون دیالوگ گفته می‌شود

زندگی‌های پیشین

زندگی‌های پیشین قرار نیست صرفا یک چرخ‌وفلک پر از تصویر و گیج‌کننده باشد، درعوض این اثر با فیلمبرداری بسیار دلنشین و جریان پر از ظرافت خود، شما را با خود همراه می‌کند. برای مثال زمانی که هه سونگ برای تحصیل در خارج از کشور در شانگهای سر می‌کند، کاملا افسرده می‌شود، زیرا نورا رابطه‌اش را با او تمام کرده‌است. به همین دلیل است که دنیای شانگهای تاریک است و فقط از چراغ های نئون روشنی می‌گیرد. ازطرفی فیلم بین دیالوگ‌های کره‌ای و انگلیسی می‌رقصد و در بیشتر مواقع، جریان فیلم از طریق دیالوگ‌ها ادامه پیدا می‌کند. با وجود این، هزاران کلمه را می‌توان به راحتی از بازیگری بازیگران خواند، زیرا تنش و انرژی باورنکردنی بین هه سونگ و نورا در همه صحنه‌هایی که با هم در آن حضور دارند، دیده می‌شود. اما با این حال، این دو بازیگر وقت خود را صرف جابه‌جایی بین موقعیت‌ها کرده و تا پایان از حضور یکدیگر لذت می‌برند.

این فیلم درست مانند زندگی، به زرق و برق نیاز ندارد

زندگیهای پیشین

گاهی اوقات، وقتی نوبت به انواع فیلم‌هایی می‌رسد که به‌عنوان بیننده باید تماشا کنیم، به خیلی جزییات و زرق و برق حتی در ظاهر جذاب نیاز نداریم. حرف‌های زیادی وجود دارد که می‌توان به سادگی از طریق کارگردانی حرفه‌ای، حرکات و نماهای جذاب دوربین، و البته بازیگری گفت. درواقع جهان هم به این همه زرق و برق نیاز ندارد. زندگی‌های پیشین دلچسب است، نه تنها به این دلیل که افراد زیادی می‌توانند با موضوعی که در طول فیلم در مورد آن صحبت می‌شود ارتباط برقرار کنند؛ بلکه به این دلیل که چگونه می‌تواند بدیهیات را به این زیبایی به تصویر بکشد. این فیلم با نماهای بلند، حس تعلیق را منتقل می‌کند و به شکلی صمیمانه ارتباط بین شخصیت‌ها را شکل می‌دهد. دوربین هم به جای پریدن از یک صحنه به صحنه دیگر، روی تعامل بین شخصیت‌ها می نشیند و امکان توسعه واقعی مکالمات آنها را فراهم می‌کند. این تجدید دیدار ده ساله به لطف رویکرد ماهرانه فیلمبرداری با نماهای بلند که گاهی اوقات حتی ناخوشایند است، واقعاً ماهیت انسان و سختی های زندگی را به تصویر می‌کشد.

برجسته کردن پیوندهای فلسفی نامیرا بین افراد، موقعیت‌ها و مکان‌ها

زندگیهای پیشین

زندگی‌های پیشین حرف دل کسانی است، که دوست دارند پیوندهای فلسفی بین افراد، موقعیت‌ها و مکان‌ها را به همه نشان دهند. کنار هم قرار گرفتن شهرهای آسیایی در فیلم مانند سئول و شانگهای و شهر نیویورک، به معنای واقعی کلمه حاکی از شکاف عاطفی و فکری بین این دو است، که در تقابل با ریشه‌های آدم‌ها قرار می‌گیرد. در یک نقطه، نورا حتی اشاره می‌کند که چگونه دیگر فقط با مادرش کره‌ای صحبت می‌کند، با این حال نشان داده می‌شود که هه سونگ، در نیویورک به شدت در برابر انگلیسی صحبت کردن مقاومت می‌کند. همچنین یکی از بارزترین جنبه‌های این اثر، بی‌اثر بودن گذر زمان در احساسات، فرهنگ و ریشه‌های آدم‌ها nv طول فیلم است. زمانی که هه سونگ و نورا کودک و هنوز در مدرسه محلی خود مشغول تحصیل هستند، همه چیز شروع می‌شود و بیش از یک دهه بعد درظاهر به پایان می‌رسد. اما در نهایت بیننده می‌فهمد که هیچ چیز درواقع تمام نشده‌است.

داستان عاشقانه‌ای که لازم نیست پایان خوشی داشته‌باشد

زندگیهای پیشین

این فیلم سه شخصیت را در مرکز یک داستان عاشقانه قرار می‌دهد، هر یک از آنها را معرفی می‌کند و رشته‌های فکری مرتبط آنها را برجسته می‌کند. ترس‌ها، امیدها و احساسات آن‌ها به راحتی بار فیلم را به دوش می‌کشد، حتی اگر ناگفته‌های بین نورا و هه سونگ، تعلیق را از ابتدا تا انتهای فیلم ادامه دهد. در این داستان و در وجود شخصیت‌های نورا، آرتور و هه سونگ آنقدر صمیمیت و طبیعت اصیل انسانی وجود دارد، که جایی برای آرزوهای بد و افکار ناسالم وجود ندارد. در این فیلم به بینندگان شاهکاری نشان داده می‌شود، که مرز بین اتفاقات روی پرده و آنچه در زندگی واقعی می‌گذرد را محو می‌کند. درواقع بسیاری از مخاطبان می‌توانند به‌راحتی موقعیت شخصیت‌ها را درک کنند و احساس کنند که در این داستان نقش خود را دارند. بالاتر از هر چیز دیگری زندگی‌های پیشین در نهایت رویکردی را در پیش می‌گیرد که نیاز امروز است و در عین حال یک داستان عاشقانه را روی پرده نمایش می‌دهد، که لازم نیست پایان خوشی داشته‌باشد.

بسیاری از فیلم‌های عاشقانه به یک نتیجه اغراق‌آمیز از عشق آتشین می‌رسند، که در آن عاشق و معشوق در نهایت با شادی به هم می‌رسند. اما زندگی واقعی با این فیلم‌ها از زمین تا آسمان تفاوت دارد. زندگی واقعی پر از سختی‌ها و تصمیمات دشوار است و زندگی‌های پیشین دقیقا همین را منعکس می‌کند. داستان این فیلم در عین صمیمانه بودن بسیار بالغانه پرداخت شده‌است. یعنی در عین اینکه جریان عشق آرام پیش می‌رود، با تردیدهای زیادی همراه است. این به مخاطب اجازه می‌دهد تا به طور واقعی با شخصیت‌هایی ارتباط برقرار کند که منعکس‌کننده این حقیقت هستند، که چگونه زندگی گاهی‌اوقات فراز و نشیب‌های غیرمنتظره و طاقت‌فرسا دارد. این فیلم همچنین نشان می‌دهد، که لطف خاصی در شروع گفتگوهای چالش‌برانگیز و به اشتراک گذاشتن احساسات واقعی وجود دارد.

چه می‌شد اگر …

زندگی‌های پیشین

نورا باید با تصمیماتی که گرفته‌است، دست‌و‌پنجه نرم کند، به‌خصوص که شوهرش حالا احساس ناامنی خود را درباره اینکه فکر می‌کند برای نورا کافی نیست، مطرح می‌کند. هه سونگ به دیدن نورا آمده‌است و شوهر نورا یعنی آرتور با بازی جان ماگارو، فکر می‌کند که نمی‌تواند با عشق اول همسرش رقابت کند. درنتیجه آرتور معتقد است باید قبل از اینکه این موضوع ازدواجشان را تحت‌تاثیر قرار دهد، دوباره احساسات خود را نسبت به یکدیگر تأیید کنند. در زندگی، بعضی از افراد به راحتی درگیر بیشمار «چه می‌شد اگر» یک موقعیت می‌شوند. این فیلم «چه می‌شد اگر» را در جریان افکار همه بازیگران اصلی دنبال می‌کند. البته در پایان زندگی‌های پیشین، هنوز هیچ جواب واقعی برای آن وجود ندارد. این فیلم وجود سختی‌ها را در زندگی تصدیق می‌کند و روند بسیار واقعی و قابل‌ربط رها کردن موقعیت‌ها، احساسات، ایده‌ها یا حتی افراد خاص را برجسته می‌کند. در حالی که داستان فضا را برای همه «چه می‌شد اگرها» فراهم می‌کند، در عین حال مدام به مخاطب یادآوری می‌کند که درد گذر از عشق گذشته و زندگی‌های پیشین، اجازه دارد ابراز شود و حتی در مرکز توجه قرار گیرد، حتی اگر عشق تازه‌ای هم در کار است.

هنر منعکس‌کننده زندگی واقعی

زندگی های پیشین

در پایان، می‌توان گفت هنر منعکس‌کننده زندگی واقعی است. زندگی‌های پیشین، اگرچه در آن شاید بعضی از بینندگان نتوانند با عناصر فرهنگی منحصر‌به‌فرد کشور کره ارتباط برقرار کنند، یادآور همه آن چیزهایی است که از پشت سر گذاشتن آدم‌ها و موقعیت‌ها از دست داده‌ و به‌دست می‌آوریم. ممکن است «این‌یان» یک اصطلاح کره‌ای باشد، اما این نتیجه‌گیری ساده‌ای است که بسیاری از افراد می‌توانند در موقعیت‌های مختلف به آن برسند. مانند وقتیکه شما احساس آشنایی نسبت به کسی دارید، در حالیکه پیش از آن فرد را هرگر ندیده‌اند، یا در یک موقعیت معمول با کسی که ماه‌ها یا سال‌ها ندیده‌اند، احساس راحتی و نزدیکی می‌کنید. این نوع فیلم‌ها باید بیشتر ساخته شوند، تا به ما درس‌های بزرگ‌تری از معنای انسان بودن بدهند و ما را به اکتشاف درونیات خود رهنمون کنند.  

1 دیدگاه

  1. من اصلن و ابدن دوست نداشتم این فیلمو
    حوصله سر بر و کلیشه ای به معنای واقعی

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا
تماشای رایگان ×