10 شخصیت شرور قدرنادیده انیمیشنهای پیکسار
پیکسار برای مدتها سلطان بدون منازع انیمیشنهای خانوادگی بود. اولین حضور سینمایی آنها با داستان اسباببازی (Toy Story) در سال ۱۹۹۵ رقم خورد و پیکسار با ساختن چندین انیمیشن موفق دیگر، به لطف فیلمنامههای پخته و جلوههای ویژه کامپیوتری پیشگامانه، مخاطبان از تمام سنین را مجذوب خود کرد. متاسفانه خوبیها همیشه ماندگار نیستند و فیلمهای اخیر پیکسار نتوانستهاند به همان اندازه آثار قبلیشان موفق ظاهر شوند. پیکسار در کنار فیلمنامههای شایان ستایش و جلوههای ویژه کامپیوتری خیرهکننده، تعدادی شخصیت شرور فوقالعاده هم خلق کرده است. وقتی شخصیتهای شرور معروف پیکسار مورد توجه قرار میگیرند، همیشه عناوینی هستند که نادیده گرفته یا فراموش میشوند. ممکن است این شخصیتهای شرور به سمت فراموشی کشیده شوند، اما حضورشان در فیلمها قابل تامل است و نباید دست کم گرفته شود. در ادامه با شرورهای قدرنادیده انیمیشنهای پیکسار آشنا شوید.
10. جکسون استورم- ماشینها (Cars)
جکسون استورم (آرمی همر)، یک مسابقهدهندهی تازهکار و رو به رشد، از جدیدترین تکنولوژیها استفاده میکند تا از تمام رقیبان پیشی بگیرد. این امر باعث میشود بسیاری از مسابقهدهندههای قدیمیتر بازنشسته شوند، چرا که نمیتوانند با او و دیگر تازهکارها که به عنوان «نسل بعدی مسابقهدهندگان» شناخته میشوند همگام شوند. تنها استثنا لایتنینگ مککویین (اوون ویلسون) است که مصمم است استورم را شکست دهد، حتی زمانی که به نظر میرسد نمیتواند خود را با روشهای مدرن وفق دهد.
در بیشتر موارد، استورم صرفا یک رقیب کلیشهای فیلمهای ورزشی است و به راحتی میتوان او را یکی از کممایهترین شخصیتهای منفی پیکسار دانست. با این حال او با عمل کردن به عنوان مانعی برای مککویین، به خوبی به هدفش میرسد و این اتفاق باعث میشود لایتنینگ بپذیرد که در حال پیر شدن است و حالا باید به مرحله جدیدی از زندگیاش وارد شود. همچنین صداپیشگی آرمی همر نیز بسیار خوب است و به باورپذیری استورم به عنوان یک تازهکار خودشیفته با بیشترین غرور در میان رقبا کمک میکند.
9. ثاندرکلپ- دایناسور خوب (The Good Dinosaur)
در دنیایی موازی که در آن رویداد انقراض کرتاسه پالئوسن هرگز رخ نداده است، یک نکتوزاروس به نام ثاندرکلپ (استیو زان) در دل توفانی وحشتناک گرفتار شد و به طرز معجزهآسایی جان سالم به در برد. ثاندرکلپ به خاطر این نجات معجزهآسا، دیگر ترسی در وجودش احساس نکرد و شروع کرد به دنبال کردن توفانها. او همچنین گروه کوچکی از دیگر پتروسارها را با خود همراه کرد. هر زمان که طوفانی زمین را در مینوردد، این گروه از پتروسارها در میان خرابهها به دنبال لاشهها و جانوران زخمی میرفتند تا آنها را شکار کنند.
ثاندرکلپ کوتاهترین زمان نمایش را در میان تمام شخصیتهای شرور پیکسار دارد، اما او همچنان موفق میشود تا به عنوان بخشی بهیادماندنی در یکی از ضعیفترین فیلمهای پیکسار مطرح شود. او نوع متفاوتی از شخصیتهای شرور پیکسار است؛ موجودی دیوانه و روانی که از طوفان به همان شکلی صحبت میکند که یک کشیش از دین خود حرف میزند. از زمانی که ثاندرکلپ طعمه خود را پیدا میکند، تا وقتی که آن را ببلعد تسلیم نمیشود و حاضر است به هر کسی که سر راهش قرار بگیرد حمله کند.
8. پروفسور زوندا- ماشینها 2 (Cars 2)
با افزایش استفاده از منابع سوخت جایگزین که تهدیدی برای صنعت نفت محسوب میشوند، گروهی از لیموزینها تصمیم میگیرند تا با خرابکاری در مسابقات جهانی باعث شوند که اتومبیلها همچنان به بنزین وابسته باشند. آنها برای رسیدن به هدفشان به پروفسور ولفگانگ اتو زونداپ (توماس کرچمان)، طراح سلاح تحت تعقیب بینالمللی رجوع میکنند. زونداپ یک اسلحه پالس الکترومغناطیسی (EMP) به شکل توپ اختراع میکند که برای منفجر کردن هر خودرویی که از سوخت پاک آلینول استفاده میکند طراحی شده است. تنها کسانی که میتوانند جلوی او را بگیرند، دو جاسوس انگلیسی و یک یدککش احمق به نام ماتر با (لری کیبل گای) هستند که همه او را با یک جاسوس آمریکایی اشتباه میگیرند.
پروفسور زونداپ در واقع شخصیت شرور اصلی «ماشینها 2» (Cars 2) نیست، او تنها از دستورات سر مایلز اکسلرورد (ادی ایزارد) پیروی میکند، اما به طور قابل توجهی سرگرمکنندهتر است. او با تکیه بر کلیشههای فیلمهای جاسوسی که در این انیمیشن فراوان به چشم میخورد، در قالب یک نابغه شیطانی قرار میگیرد که استعدادهایش را برای کسب سودهای غیرقانونی خرج میکند. او حتی زمانی که زندانیان را بازجویی یا نسبت به جاسوسهای رقیب مغرورانه رفتار میکند، یک یا دو جمله قابل قبول هم تحویل میدهد.
7. جانی جی ورثینگتون سوم- دانشگاه هیولاها (Monsters University)
جانی جی ورثینگتون سوم (ناتان فیلیون) آخرین فرد از خانوادهای معتبر از ترسناکهای با رتبه برتر، ترسناکترین فرد در دانشگاه هیولا و رئیس معتبرترین انجمن برادری به نام رور امگا رور است. او در ابتدا برای استقبال از جیمز پی سالیوان (جان گودمن) از تبار مشهور سالیوان در انجمن برادری هیجانزده است، اما زمانی که نمرات ضعیف سالی شروع به پایین کشیدن انجمن برادری کرد، او را بیرون میاندازد. این باعث میشود سالی به اوزما کاپا بپیوندد تا در بازیهای ترسناک با ورثینگتون رقابت کند.
ورثینگتون یک شخصیت کلیشهای دانشجوی ممتاز و شخصیت منفی است که در هر فیلم دانشگاهی پیدا میشود، اما صداپیشگی فیلیون به او برای برجسته شدن کمک میکند. او کار فوقالعادهای انجام میدهد تا ورثینگتون را به عنوان یک جوان مغرور و خودخواه نشان دهد که به دلیل تربیت و موقعیتش احساس شکستناپذیری میکند. طرفداران هیولاها در فصل دوم ورثینگتون مسنتری را میبینند، جایی که فیلیون پس از گذراندن مدتی در دنیای پس از دانشگاه، دوباره برای صداپیشگی در این نقش بازمیگردد.
6. چیک هیک- ماشینها 2
چیک هیکس (مایکل کیتون و باب پترسون) که با لقب نایب قهرمان شناخته میشود، کل دوران حرفهای مسابقهاش را در رتبه دوم و پشت سر استریپ کینگ ویترز (ریچارد پتی) گذرانده است. این دو با لایتنینگ مککویین تازهکار، مسابقه را با تساوی سهجانبه به پایان رساندند و منجر به مسابقهی تکمیلی در لسآنجلس شدند. در طول هفتهی قبل از مسابقه، چیک هیکس لقبی را که مککویین به او داده بود، یعنی رعد برمیدارد و از آن برای ساختن شخصیت جدیدی برای افزایش محبوبیتش استفاده میکند.
چیک هیکس یک شخصیت منفی سرگرمکننده است و به عنوان رقیبی عالی برای مککویین عمل میکند. او نشان میدهد که اگر هرگز دچار تحول شخصیت نمیشد میتوانست یک رقیب درست و حسابی در مسابقات باشد. تنها چیزی که برای هیکس اهمیت دارد برنده شدن و ایجاد هیجان برای خودش است. او حاضر است برای رسیدن به هدف خود از هر ترفند کثیفی استفاده کند. در «ماشینها 3» (Cars 3) او به عنوان یک گزارشگر شوخ بازمیگردد، بدون ذرهای تغییر در خودخواهیاش و هرگز فرصتی را برای بالا بردن خودش و تخریب مککویین از دست نمیدهد.
- 20 انیمیشن کوتاه پیکسار که نباید تماشایشان را از دست بدهید
- رتبهبندی بهترین مادران انیمیشنهای دیزنی
- یک نکته پنهان و مرموز که تقریبا در تمام انیمیشنهای پیکسار به چشم میخورد
5. ارکوله- لوکا (Luca)
شهر بندری ایتالیایی پورتوروسو هر سال میزبان یک مسابقه سهگانه ویژه جوانان است که شامل شنا، پاستاخوری و مسابقه دوچرخهسواری میشود و برنده آن یک وسپا جایزه میگیرد. ارکوله ویسکونتی (سوریو رایموندو) پنج بار برنده این مسابقه شده است. با اینکه همه میدانند او به طور واضح برای شرکت در مسابقات خیلی بزرگ شده است اما همچنان در رقابتها حضور دارد. ارکوله تمام وقت خود را صرف لافزنی در مورد بردهایش و قلدری بچهها میکند به خصوص جولیا مارکووالدو (اما برمن) که آرزوی بردن این مسابقه را در سر دارد.
ارکوله یکی از نفرت انگیزترین شخصیتهای منفی پیکسار است. او فقط یک قلدر است که فکر میکند اذیت کردن بچههای کوچک او را جذاب جلوه میدهد، و غرور شکنندهاش به این معنی است که او دائما به تایید دو دست راستش، چیچو و گیدو (پیتر سوهن و لورنزو کریشی) نیاز دارد. اگرچه شخصیتپردازی پیچیدهای ندارد، اما سبک سادهلوحانه خباثت ارکوله کاملا با مقیاس کوچک و حس زندگی روزمره انیمیشن «لوکا» مطابقت دارد.
4. دارلا- در جستجوی نمو (Finding Nemo)
دارلا (لولو ایبلینگ)، خواهرزاده فیلیپ شرمن (بیل هانتر)، دندانپزشک استرالیایی، عاشق ماهی است. به همین خاطر داییاش دوست دارد هنگام غواصی ماهی صید کند تا به عنوان هدیه تولد به دارلا بدهد. متاسفانه دارلا در نگهداری از ماهیها بسیار بیمسئولیت است و ماهیها را تا حد مرگ تکان میدهد. به نظر میرسد سرنوشت یک دلقکماهی کوچک به نام نمو (الکساندر گولد) این است که به دست دارلا بیفتد مگر اینکه قبل از رسیدن او بتواند فرار کند.
دارلا فقط یک دختربچه هشت ساله است که برای نگهداری از حیوانات خانگی آمادگی ندارد، بنابراین او یک شخصیت منفی فعال نیست که عمدا به دیگران آسیب برساند. با این حال برای شخصیتهای ماهی در فیلم «در جستجوی نمو»، او به دلیل سلطه بر آنها و اهمیت دادن تنها به خوشحالی خودش، بدون توجه به اینکه چقدر به آنها آسیب میزند، میتواند یک هیولای هولناک به نظر برسد. کاری که دارلا با ماهیها میکند روشی سرگرمکننده برای نشان دادن این موضوع است که چگونه ما انسانها به حیوانات آسیب میرسانیم.
3. ال مکویگن- داستان اسباببازی
ال مکویگن (وین نایت) یک کلکسیونر حریص اسباببازی است که به دنبال جمعآوری تمام شخصیتهای نمایش عروسکی محبوب برای فروش به یک موزهی ژاپنی است. او موفق میشود تا اکثر شخصیتها را پیدا کند و به طور اتفاقی در حراج خانگی خانوادهی دیویس با وودی (تام هنکس) برخورد میکند. وقتی خانم دیویس (لوری متکالف) از فروش وودی امتناع میکند، ال او را میدزدد و این باعث میشود دوستان وودی به رهبری باز لایتیر (تیم آلن) برای یک ماموریت نجات عازم شوند.
ال مکویگن یک شخصیت شرور عالی برای فرنچایز «داستان اسباببازی» است، زیرا او وجه دیگری از صنعت اسباببازی را نشان میدهد. او به جای اینکه به اسباببازیها به عنوان سرچشمهی سرگرمی نگاه کند، آنها را برای سود مالی جمعآوری میکند. اگر او حاضر به دزدی عروسکها نبود شخصیت چندان شروری محسوب نمیشد. صداپیشگی وین نایت نقش مهمی در ماندگار شدن ال دارد و با رسیدن به سطح درستی از ناپختگی او را به یک شخصیت منفی خندهدار تبدیل میکند.
2. مردو- دلیر (Brave)
وقتی یک پادشاه فرزانه بر بستر بیماری افتاد، فرمان داد تا پادشاهیاش به طور مساوی بین چهار پسرش تقسیم شود. این فرمان باعث خشم پسر بزرگتر شد. او خواهان فرمانروایی بر برادرانش بود و هنگامی که آنها نپذیرفتند، به سراغ جادوگری رفت که بتواند قدرتی برای شکست دادن آنها پیدا کند. جادوگر با طلسمی او را به یک خرس سیاه بزرگ تبدیل کرد که مدتها پس از نابودی پادشاهی و افسانه شدن آن، به نام موردو (فرانک ولکر) شناخته شد.
موردو یک دستاورد دیگر برای ولکر به عنوان سلطان افکتهای صوتی حیوانات است. علاوه بر این مانند نیرویی از طبیعت عمل میکند؛ از دل جنگل بیرون میآید تا وحشت و نابودی به پا کند و سپس به مخفیگاهش برمیگردد. او ثابت میکند که قطعهای مهم در مسیر پرنسس مریدا (کلی مکدونالد) است، زیرا داستان او به عنوان آینهای برای موقعیت او با مادرش، ملکه النور (اما تامپسون) عمل میکند. اعمال موردو به هر دوی آنها درسهای مهمی میدهد؛ مریدا نمیتواند هر مشکلی را با تیر و کمانش حل کند و النور گاهی اوقات برای دفاع از آنچه دوست دارد باید از زور استفاده کند.
1. اتو- وال ای (WALL-E)
اتو (مکاینتاک) توسط شرکت بای ان لارج برای این طراحی شد تا دستیار خلبان سفینه فضایی آکسیوم باشد. قرار بود این سفینه برای پنج سال و تا زمانی که زمین از آلودگی پاک میشود خانهی انسانها باشد. با این حال با توجه به اینکه زمین برای احیا بیش از حد سمی تشخیص داده شد، مدیرعامل شرکت، شلبی فورترایت (فرد ویلارد)، دستورات جدیدی به اتو داد تا زمانی نامعلوم در فضا باقی بماند. زمانی که رشد یک گیاه تایید میکند که زمین از آلودگی پاک شده و آمادهی سکونت است، اتو هر کاری که میتواند برای نابود کردن گیاه انجام میدهد و به دستور نهاییاش وفادار میماند.
اتو نمونهی عالی از یک شخصیت منفی ربات است و با صدا و طراحیاش، به یکی از نمادینترین شخصیتهای منفی دنیای رباتها، هال 9000 از فیلم «2001: یک اودیسه فضایی» (2001: A Space Odyssey) ادای احترام میکند. او خطرات تسلیم شدن در برابر کنترل زندگی توسط تکنولوژی را نشان میدهد، زیرا او تنها میتواند از برنامهریزی خود پیروی کند و قادر به تفکر یا سازگاری با متغیرهای جدید نیست. این موضوع به بهترین شکل زمانی نشان داده میشود که او با کاپیتان مککری (جف گارلین) در مورد تفاوت بین بقای انسان در فضا و داشتن فرصت برای زندگی و رشد روی زمین بحث میکند.
منبع: collider
حاجی با اینکه شاید حظورشون زیاد اونجوری که باید حس نشد ولی تو بچگی از استرس کشتنمون قبول دارین😂؟
نه
ارع
تمام دغدغه و نارحتی من در بچه گی وجود اینا تو کارتون ها بود:)
درحالی که اوناهم قسمتی از کارتون بودن و در واقع بدون اونا کارتون معنی نداشت!