بهترین شخصیتهای شرور فرنچایز سیاره میمونها
سیاره میمونها (The Planet of the Apes) هنوز هم بعد از سالها یکی از پرفروشترین فرنچایزهای سینما است. پس از موفقیت چشمگیر فیلم اخیر پادشاهی سیاره میمونها (The Kingdom of the Planet of the Apes) در گیشه، هیچ چیز نمیتواند جلوی ادامهی تولید موفق این غول اکشن علمی-تخیلی را بگیرد. در فرنچایز سیاره میمونها علاوه بر داستان پیچیده، جلوههای ویژه حیرتانگیز و بازیهای جذاب، برجستهترین ویژگی که میتوان به آن اشاره کرد خلق برخی از بهیادماندنیترین شخصیتهای شرور است.
آنتاگونیستها بخش قابل توجهی از فرنچایز سیاره میمونها را تشکیل میدهند. این بدجنسهای شوم، چه انسان باشند، میمون یا هر چیز دیگر، جزو جداییناپذیر داستان هستند و با شخصیتهای تهدیدآمیز خود هر لحظه از زمان نمایش را تحت تاثیر قرار میدهند. آنها شرور، هیولاوار و حتی گاهی ترسناک هستند. فرنچایز سیاره میمونها شخصیتهای شرور بهیادماندنی کم ندارد، اما برخی واقعا نسبت به بقیه قابل توجهترند. از یک فرقه وحشتناک تا یک بونوبوی (نوعی شامپانزه) انتقامجو، در ادامه بهترین شخصیتهای شرور فرنچایز سیاره میمونها را نام بردیم.
10. جهشیافتهها- در زیر سیاره میمونها (Beneath the Planet of the Apes)
جهشیافتهها یک فرقه مرگبار زیرزمینی هستند که طی نسلها پس از نابودی بشر توسط پسماندههای رادیواکتیو تغییر شکل دادند. آنها که توسط میمونها مجبور به زندگی در خرابههای در حال پوسیدگی دنیای قدیم شدند، با گذشت زمان برای مبارزه با دشمنان و هر کسی که در دنیایشان دخالت میکرد هوش منحصربهفرد و تواناییهایی چون جابجایی اجسام از راه دور را در خود گسترش دادند. این گسترش تواناییها به این خاطر بود که آنها منتظر انفجار قریبالوقوع یک موشک هستهای مسلح بودند که در اختیار داشتند.
اگرچه باید اعتراف کرد که فیلم در زیر سیاره میمونها یکی از ضعیفترین قسمتهای این فرنچایز است، اما بدون شک جهشیافتهها از برجستهترین نقاط قوت این فیلم محسوب میشوند. این فرقهگرایان شوم با پوشش رداهای سفید عجیب و ظاهر جهشیافته ترسناک و چهرهای بیتفاوت، در باورهای روز قیامت خود ثابتقدم بودند. در نهایت این باور منجر به یک رویارویی خشونتآمیز با میمونها و انسانهای بازمانده شد و در نهایت به انفجار موشک آنها و نابودی دوباره زمین انجامید.
9. فرمانده بک- فتح سیاره میمونها (Conquest of the Planet of the Apes)
فرمانده بک (دن موری) یک شخصیت سادیستی و مستبد در فیلم فتح سیاره میمونها بدون شک شرور دستکمگرفتهشدهای در فرنچایز سیاره میمونها است. او یک دیکتاتور بیرحم و تشنه قدرت است که بر شهر مرکزی دیستوپیایی حکومت میکند، هزاران میمون را به کار در شرایط وحشتناک وامیدارد و هرگونه تهدیدی علیه اقتدار خود را سرکوب میکند. همین اقدامات وحشیانهی بک بهانهای برای قیام میمونها شد.
او بیشمار میمون را شکنجه، زندانی و قتل عام کرد تا اینکه در نهایت با رهبر بسیار باهوش و تکاملیافته میمونها، سزار (رادی مکداول) روبرو شد. اگرچه او به شدت تحتالشعاع آنتاگونیستهای جذابتر قبل و بعد از خود قرار میگیرد، اما فرمانده بک همچنان یک شرور موثر و قابل توجه است که به طور کامل مضامین تاریک فرنچایز درباره سقوط دنیا توسط انسان را تجسم میبخشد.
8. ژنرال اورسِس- در زیر سیاره میمونها
رهبران نظامی برخی از بهترین شخصیتهای شرور فرنچایز سیاره میمونها را تشکیل میدهند. اگرچه گوریل جاهطلب، ژنرال اورسس (جیمز گریگوری)، تنها به طور خلاصه در فیلم در زیر سیاره میمونها ظاهر شد، اما در همین حضور کم تاثیر قابل توجهی بر جای گذاشت. او به عنوان فرمانده ارتش شهر میمونها، در جستجوی تسلط کامل میمونها بر جهان، به یک جنگ بیرحمانه دست زد که هیچ انسانی در آن در امان نبود.
اورسس در ماموریت خود برای حفظ کنترل میمونها بر زمین بسیار جسور بود. او با کینه سوزان نسبت به بشریت، آنها را خطری میدانست که باید نابود شوند و به دنبال قدرت برای انجام این کار بود. وقتی او نیروهای خود را برای نابودی آخرین بقایای تهدیدهای انسانی به منطقه ممنوعه برد، بیمبالاتی و تمایل او برای ورود به یک درگیری خونین ناخواسته باعث انفجار هستهای و در نتیجه سقوط او و میمونها شد. اورسس توسط قدرت و اعتمادبهنفس بیش از حد کور شده بود و متوجه نشد که اقدامات بدخواهانه و نیاز شدید او به کنترل در نهایت همه چیز را از بین میبرد.
7. ژنرال ثید- سیاره میمونها (Planet of the Apes)
ثید (تیم راث)، ژنرال شامپانزه حیلهگر و خشن، به ویژه به خاطر بیرحمیاش شناخته میشود. او یک جنگسالار مستبد و تشنهی تسلط و احترام است. به عنوان نوادهای از نسل طولانی میمونهای انسانستیز، او نفرت مشخصی نسبت به گونه غالب سابق دارد و به دنبال قدرت و اختیاری است که آنها را به طور کامل نابود کند. در حالی که بازسازی سیاره میمونها توسط تیم برتون در سال 2001 مخالفان و موافقان زیادی دارد، اکثر آنها در این زمینه توافق دارند که جلوههای گریم درخشان و بازی بهیادماندنی تیم راث در نقش ثید از برجستهترین جنبههای فیلم محسوب میشوند.
ثید یک آنتاگونیست صرفا سرگرمکننده است که با حضور تهدیدآمیز خود هیچ زمانی را برای تسلط بر هر یک از صحنهها تلف نمیکند. او خشن، کاملا غیرقابل پیشبینی و در تعقیب نابودی بشریت بسیار بیرحم است. در حالی که ثید در برخی لحظات بیش از حد اغراقآمیز و حتی ناخواسته مضحک به نظر میرسد، یکی از بهترین شخصیتهای شرور فرنچایز سیاره میمونها است که از بسیاری جهات برتری دارد.
6. دکتر آتو هسلین- فرار از سیاره میمونها (Escape from the Planet of the Apes)
پس از نابودی زمین در پایان فیلم قبلی، سه میمون بازمانده به فضا گریختند و ناخواسته در زمانی که انسانها هنوز گونه غالب بودند به زمین بازگشتند. پس از سازگاری با این جامعه جدید، آنها به زودی با دکتر آتو هسلین (اریک برایدن)، فیزیکدان درخشان و مشاور رئیسجمهور آشنا شدند که در ابتدا به عنوان متحد ظاهر شد اما به تدریج وقتی متوجه شد که میمونها میتوانند تهدید جدی برای بشریت باشند، جنبه بسیار شومی از خود نشان داد.
فرار از سیاره میمونها اغلب بهعنوان یک نقطه عطف در فرنچایز سیاره میمونها شناخته میشود. با بازیگران بااستعداد، مضامین تاملبرانگیز و پایانی دلخراش، این دنباله برجستهای است که به لطف عملکرد هیجانانگیز اریک برایدن، بازیگر آلمانی-آمریکایی در نقش شرور ارتقا یافته است. دکتر هسلین یک آنتاگونیست منطقی اما بیرحم است که اعمال وحشتناکی را برای آنچه که به نفع بشریت میداند انجام میدهد. او کاملا از سرنوشت تاریک گونه خود آگاه است و حاضر است برای جلوگیری از آن، میمونهای بیگناه از جمله یکی از نوزادانشان را قربانی کند. او یک شرور منحصربهفرد با انگیزههای توجیهپذیر است.
- 20 فیلم و سریال جذاب با موضوع حلقه زمانی
- 10 شخصیت برتر مجموعه فیلمهای مکس دیوانه (Mad Max)
- ردهبندی 10 فیلم اقتباسی برتر از آثار ژول ورن
5. استیون جیکوبز- ظهور سیاره میمونها (Rise of the Planet of the Apes)
استیون جیکوبز (دیوید اویلوو) یک مدیرعامل متکبر و جاهطلب است که ناخواسته باعث نابودی بشریت میشود. او به عنوان رئیس آزمایشگاههای جن-سیس قبل از سقوط تمدن، هیچ پشیمانی از استفاده از میمونها در آزمایشهای ژنتیکی خطرناک خود برای کسب سود نداشت. طمع او در نهایت منجر به ایجاد ویروس بسیار ناپایدار ALZ-13 توسط شرکتش شد. این ویروس نه تنها به ظهور میمونهای هوشمند منجر شد، بلکه باعث ایجاد یک بیماری همهگیر جهانی شد که جمعیت زیادی را از بین برد.
جیکوبز تجسم بدترین گرایشهای بشریت است؛ یک مدیر خودشیفته، قدرتطلب و سادهلوح که خودخواهیاش منجر به مرگ افراد زیادی میشود. او وقایع اصلی فرنچایز مدرن را آغاز میکند؛ میراث وحشتناکی که با هر دنباله ادامه مییابد. اگرچه باید اعتراف کرد که او به اندازه شخصیتهای شرور درخشان دیگر در فرنچایز سیاره میمونها جذاب یا بهیادماندنی نیست. با این وجود جیکوبز همچنان یک شرور جداییناپذیر و ضروری برای فرنچایز است که اقدامات او همچنان در فیلمهای بعدی پژواک مییابد.
4. پرکسیموس سزار- پادشاهی سیاره میمونها
آخرین آنتاگونیست این فرنچایز همچنین چشمگیرترین آن است. پروکسیمس سزار که توسط بازیگر با استعداد کانادایی، کوین دوراند، به طرز شگفتانگیزی با عمق و مهارت بازی شد، یک مستبد جویای افتخار است که قصد دارد تسلط میمونها بر جهان را تضمین کند. او به عنوان ارباب قلمرو وسیع خود، از نفوذ و سخنان پیچیدهی سزار (اندی سرکیس) استفاده کرد تا امپراتوری قدرتمندی بسازد که بتواند آخرین بقایای هوشمند بشریت را شکست دهد.
پروکسیموس، یک بونوبوی بیرحم و بسیار باهوش، فراتر از یک آنتاگونیست معمولی است. او پیچیده، در صورت لزوم حاضر به استفاده از خشونت و ارعاب، اما قادر به استدلال و درک برای متقاعد کردن افرادش به دیدگاههای جهانی خود است. او به انسانها احترام میگذارد، دستاوردها و تاریخ آنها را گرامی میدارد و تلاش میکند تا خود را با شرایط آنها وفق دهد و بیشتر شبیه آنها شود. اگر در پایان ناکام نمیشد، اهداف او برای به دست آوردن فناوری پیشرفته انسانی باعث میشد که او به حاکم برتر زمین تبدیل شود. دستاوردی که هیچ شرور بزرگی در فرنچایز سیاره میمونها به آن نزدیک هم نشده است.
3. دکتر زایوس- سیاره میمونها و در زیر سیاره میمونها
دکتر زایوس (موریس ایوانز)، اورانگوتان حیلهگر و فاسد، به عنوان اولین شرور بزرگ در فرنچایز سیاره میمونها ظاهر میشود و الگویی برای شخصیتهای شرور بزرگتر سیاره میمونها تعیین میکند. او به عنوان وزیر علوم جامعه میمونها، در آزمایش و بردهداری جمعیت باقیمانده انسانهای زمین مشارکت دارد و از طبیعت خشن آنها میترسد. چرا که اگر آنها دوباره به قدرت برسند، خود و سیاره را نابود خواهند کرد.
دکتر زایوس، بیرحم، سرسخت و فوقالعاده حیلهگر، حاضر است هر نوع عمل شنیعی را به نفع گونه خود انجام دهد. او در باور خود مبنی بر اینکه انسانها بزرگترین تهدید برای میمونها هستند، قاطع است و به خوبی از تاریخ تاریک و توبهکارانه آنها برای نابودی آگاه است. از بسیاری جهات، او درست میگوید، همانطور که در پایان تاریک و غیرمنتظره فیلم در زیر سیاره میمونها آشکار شد. او یک آنتاگونیست پیچیده با انگیزههای توجیهپذیر است، اما در نفرت خود نسبت به بشریت ثابتقدم و بیرحم است. حتی حاضر است بدون فکر آنها را نابود کند. او به راحتی یکی از بهترین شخصیتهای شرور فرنچایز سیاره میمونها است.
2. جی وسلی مککالو/ سرهنگ- جنگ برای سیاره میمونها (War for the Planet of the Apes)
بدون شک تاریکترین قسمت کل فرنچایز، جنگ برای سیاره میمونها است که پایان غمانگیزی برای داستان سزار به همراه داشت. این فیلمی پر از لحظات دلخراش و تنش عاطفی است. وودی هارلسون با یک عملکرد واقعا باورنکردنی، نقش سرهنگ آمریکایی، جی وسلی مککالو، فرمانده بیرحمی را بازی میکند که ارتشی از سربازان را در یک نبرد وحشیانه علیه میمونها رهبری میکند؛ چیزی که او آن را جنگ مقدس بشریت میداند. او مرگبار، بیرحم و فوقالعاده خارج از کنترل است و بدترین عمل او قتل بیرحمانه همسر و پسر سزار بود که این میمون دلسوز را به مسیر تاریک انتقام سوق داد.
نکتهی فوقالعاده قابل توجه و منحصربهفرد در مورد این شخصیت این است که خود را قهرمان داستان میداند. سرهنگ در جنگ وحشیانه خود احساس حقانیت میکند و میداند که ویروسی که تقریبا نسل بشر را نابود کرده است نه تنها میمونها را به گونه غالب تبدیل کرده بلکه به آرامی انسانیت را از آنچه که آنها را انسان میسازد، محروم میکند. حتی پس از مرگ او، انگیزههایش سوالی ماندگار در ذهن بینندگان باقی میگذارد که آیا تصور او در این مورد که میمونها برای بقای بشریت باید از بین بروند، درست بوده است یا خیر. صرف نظر از اینکه مخاطبان از او متنفر باشند یا درکش کنند، سرهنگ یکی از جذابترین شخصیتهای شرور فرنچایز سیاره میمونها است که مدتها پس از پایان تیتراژ در ذهن بینندگان باقی میماند.
1. کوبا- ظهور سیاره میمونها و طلوع سیاره میمونها (Dawn of the Planet of the Apes)
هیچ آنتاگونیستی در سیاره میمونها نمیتواند با خباثت و شرارت محض کوبا (کریستوفر گوردون و توبی کبل) رقابت یا حتی برابری کند. این بونوبوی غمزده که ابتدا در ظهور سیاره میمونها ظاهر شد و سپس نقش مهمی در طلوع سیاره میمونها ایفا کرد، روحی شکنجهشده بود که از نظر ذهنی و عاطفی از سالها سواستفاده توسط مراقبان انسانی قبل از به دست آوردن هوش و فرار خود آسیب دیده بود. کوبا با نفرت شدید نسبت به ستمگران سابق خود و تمایل به نابودی بشریت به مسیری گرایش پیدا کرد که نه انسانها و نه میمونها از خشم او در امان نبودند.
کوبا نقطه مقابل شخصیت سزار است. در حالی که سزار عشق و همدلی را از دوران حضورش در بین انسانها آموخت، کوبا فقط رنج و ترس را شناخت. همدردی با این شرور ترسناک آسان است، اگرچه او اقدامات وحشتناکی مانند خیانت به سزار و شروع جنگ انجام میدهد، مخاطب میفهمد که او از کجا آمده و چرا پر از خشم است. او بدون شک آنتاگونیست قطعی این فرنچایز است، یک شخصیت ترسناک و تراژیک که بهترین جنبههای کیفی فیلمهای سیاره میمونها را در بر میگیرد.
منبع: collider