چرا تارانتینو اسم مهمترین فیلمش را پالپ فیکشن گذاشت؟
اگرچه پالپ فیکشن یا همان داستان عامهپسند (Pulp Fiction) احتمالا مشهورترین فیلم کوئنتین تارانتینو است، اما این فیلم هرگز نشانی از عنوان مرموز خود رو نمیکند. انتخاب فیلمی تاثیرگذارتر از این حماسهی جنایی کوئنتین تارانتینو در بین آثار دهه ۹۰ دشوار است. درست همانطور که پدرخوانده (The Godfather) ساختهی فرانسیس فورد کاپولا لحن سینمای دهه ۷۰ را تعیین کرد، پالپ فیکشن هم پایههای آثار مستقل دهه خودش را بنا کرد. از بین تمام فیلمهای تارانتینو میتوان گفت پالپ فیکشن به خاطر روایت غیرخطی و رویکرد منحصربهفردش به خشونت عریان بیشترین تاثیر را در فرهنگ عامه گذاشته است.
تعریف داستان فیلم پالپ فیکشن به ترتیب زمانی، روایت درهمتنیدهی آن را بسیار سادهتر میکند، اما حتی این رویکرد نیز بسیاری از سوالات را بیپاسخ میگذارد. بینندگان پس از پایان تیتراژ، کنجکاو هستند بدانند که داخل کیف مارسلوس چه بوده است و همچنین اینکه چگونه آن همه گلولهها در ابتدای داستان به او و جولز اصابت نکرد. فراتر از این معماها، سوال اساسیتری وجود دارد و آن هم عنوان فیلم پالپ فیکشن است. اکثر عناوین فیلمهای تارانتینو مانند بیل را بکش (Kill Bill) و جکی براون (Jackie Brown) نسبتا قابل درک هستند. در مقابل، پالپ فیکشن معنای مبهمی دارد که پیدا کردن ارتباطش را با داستان فیلم دشوار میکند. در ادامه با ما همراه باشید تا پرده از عنوان مرموز این فیلم محبوب برداریم.
عنوان فیلم پالپ فیکشن به شکل قدیمی چاپ کتاب و مجله اشاره دارد
در دنیای نشر، داستان عامهپسند به مجلات و کتابهایی میگویند که روی کاغذ ارزانقیمت پالپی (خمیر کاغذ) چاپ میشدند نه کاغذ براق گران و باکیفیت. داستانهای عامهپسند که از اواخر دهه ۱۸۰۰ تا اواسط قرن بیستم محبوب بودند، جانشین داستانهای مجلات مبتذل و سایر اشکال ادبیات محبوب اغراقآمیز شده بودند. معروفترین داستانهای عامهپسند شامل مجلاتی مانند داستانهای شگفتانگیز (Amazing Stories)، داستانهای عجیب (Weird Tales) و ماسک سیاه (Black Mask) بودند که آثار برخی نویسندگان تاثیرگذار در آنها چاپ میشد. داشیل همت و ریموند چندلر برای مجلهی ماسک سیاه نوشتند، در حالی که اچ پی لاوکرفت و رابرت بلاک داستانهایی برای مجلهی داستانهای عجیب منتشر کردند.
اگرچه تمام داستانهای فیلم پالپ فیکشن منحصربهفرد هستند، اما در یک نکته اشتراک دارند؛ طنز سیاه و علاقه به خشونت وحشیانه. از این نظر، این فیلم میتوانست در دنیای اغراقآمیز و مبتذل مجلات عامهپسند جای بگیرد. سبک زننده مجلات عامهپسند در نهایت منجر به داستانهای کارآگاهی خشونتآمیز، رمانهای جنایی بیکیفیت، کمیکهای ترسناک خونآلود و داستانهای اروتیک شد، اما مجلات ارجینال این عناصر را در یک ترکیب پیچیده از محتوای ساختارشکن ترکیب کردند. به همین ترتیب، فیلم تارانتینو نیز به موضوعات فراوانی پرداخت بدون اینکه روی یک داستان طولانی تمرکز کند.
مجلات عامهپسند و فیلمهای کوئنتین تارانتینو در چه چیزی اشتراک دارند؟
فیلم پالپ فیکشن ساختهی تارانتینو به طور عمده مجموعهای از داستانهایی است که میتوانستند در یک مجله عامهپسند جای بگیرند. درام سادهی مشتزنی بوچ که به آرامی به یک داستان ترسناک روانشناختی و جنسی کابوسوار تبدیل میشود، نمونه کلاسیک از ترکیب ژانرها در قالب عامهپسند است، در حالی که اُوِردوز وحشتناک میا تصویرپردازیهای مبهم اخلاقی اما آشکارا استثمارگرانه از مصرف مواد مخدر، خیانت و بیمبالاتی در داستانهای عامهپسند را به یاد میآورد. مجلات عامهپسند محتوی داستانهای خشن و تحریکآمیز بودند و اغلب خشم مبادیان اخلاقی را برمیانگیختند.
به همین ترتیب، خشونت، محتوای جنسی و فحاشی در فیلم پالپ فیکشن هنگام انتشار اولیه فیلم بسیار بحثبرانگیز بود. در حالی که مجلات عامهپسند معمولا به دلیل نمایش موضوعات سیاه در هر زمینهای مورد انتقاد قرار میگرفتند، پالپ فیکشن به طور خاص به دلیل نمایش بیپردهی خشونت و نگرش بیاخلاقی ضدقهرمانانش مورد انتقاد قرار گرفت. پالپ فیکشن میتوانست گرافیکیتر باشد، اما بیتوجهی آشکار این فیلم شیطنتآمیز به زندگی انسان بود که برخی منتقدان را آزار میداد. این دیدگاه ریشه در داستانهای مجلات عامهپسند داشت، جایی که زندگی بیارزش بود و مرگ همیشه با یک لغزش از ماشه فاصله داشت.
عنوان پالپ فیکشن موفقیت فیلم را حتی چشمگیرتر میکند
تأثیر فرهنگی پالپ فیکشن را نمیتوان انکار کرد. فیلم تارانتینو یک موفقیت بزرگ تجاری و انتقادی بود و کارگردان در هفت مرگ فیلم توانست در دهههای بعد، روش بیان خشونت روی پرده را متحول کند. عنوان پالپ فیکشن شهرت بزرگ فیلم را حتی چشمگیرتر میکند. به طور عینی عنوان پالپ فیکشن هیچ اطلاعاتی درباره فیلم به بینندگان نمیدهد و به پدیدهای اشاره میکند که ممکن است بیننده معمولی حتی از وجود آن آگاه نباشد.
با وجود این، پالپ فیکشن نه تنها پس از انتشار و اکران موفق شد، بلکه به معنای واقعی درخشید. با کسب بیش از 200 میلیون دلار با بودجه تنها 8 میلیون دلاری، پالپ فیکشن جایگاه تارانتینو را هم بعنوان یک کارگردان مستقل و هم بعنوان یک فیلمساز پرفروش تثبیت کرد. پالپ فیکشن همچنان یکی از محبوبترین فیلمهای این کارگردان است و عمدتا بعنوان شاهکار او در نظر گرفته میشود. اینکه پالپ فیکشن به تمام این موفقیتها دست یافت، یک دستاورد چشمگیر برای کوئنتین تارانتینو محسوب میشود، حتی اگر بسیاری از بینندگان نتوانند با اطمینان بگویند عنوان فیلم به چه معناست!
منبع: screenrant