هفتاد و سومین سالگرد انتشار راشومون – موشکافی شاهکارِ کوروساوا

داستانی درباره دروغ و طبع بشری

موج نو سینمای ژاپن و جهانی شدن آن با دو کارگردان معروف ژاپنی شکل گرفت. اولی اُزو بود و دومی کوروساوا. اُزو یک کارگردان سنتی ژاپنی بود که فرهنک ژاپن را به مردم ملل مختلف نشان داد و از سوی دیگر کوروساوا با وام‌گیری از درون مایه‌های فیلم‌های هالیوودی آن زمان، سینمای ژاپن را نوسازی کرد و باعث شد ژاپن و فیلم هایش بر سر زبان‌ها بی‌افتد. به مناسبت هفتاد و سومین سالگرد انتشار راشومون کوروساوا قرار است سری بزنیم به درون مایه این اثر شگفت و جریان ساز تاریخ سینما و بررسی خط روایی این اثر. پس همراه مایکت باشید. 

معرفی فیلم راشومون 

  • نام فیلم: راشومون (Rashomon)
  • سال ساخت: 1950 
  • نام کارگردان: آکیرا کوروساوا
  • ژانر: درام، جنایی، سایکو
  • محصول: ژاپن

خلاصه داستان: «راشومون» ساخته آکیرا کوروساوا فیلمی اکشن است که به زیبایی فلسفه عدالت را به تصویر می‌کشد. کوروساوا با استفاده از عقل و منطق فضای داستانی خود پیچیدگی‌های طبیعت انسان را از طریق 4 شخصیت هیزم شکن، سامورایی، همسر و راهزن توصیف می‌کند. داستان جوری پیش می‌رود که چهار نفر از این شخصیت‌ها موقعیتی را جوری توصیف کنند که در آن سامورایی کشته می‌شود و همسرش مورد تجاوز قرار می‌گیرد. داستان روایت شده توسط هر شخصیت به نوعی متفاوت است و پیچیدگی پشت ماهیت شخصیت‌ها را آشکار می‌کند. 

هنگامی که راشومون در سال 1951 جایزه اول جشنواره فیلم ونیز را به دست آورد، جهان با داستان سرایی غیر متعارف و انقلابی آکیرا کوروساوا آشنا شد. در آن زمان، استفاده کوروساوا از داستان سرایی غیرخطی، راویان غیرقابل اعتماد و فیلمبرداری پویا، راهگشا بود. ناگفته نماند که تماشای راشومون پیش نیاز هر فیلمساز یا علاقه مند به فیلم است. همانطور که گفته شد، درک طرح راشومون برای درک اثر راشومون مهم است.

درباره کارگردان

آکیرا کوروساوا (زادهٔ ۲۳ مارس ۱۹۱۰، توکیو، ژاپن – درگذشت ۶ سپتامبر ۱۹۹۸، توکیو) کارگردان، فیلم‌نامه‌نویس و تهیه‌کننده ژاپنی بود که ۳۰ فیلم را در طول پنجاه و هفت سال کارگردانی کرد. از او به عنوان یکی از مهم‌ترین و تاثیرگذارترین فیلمسازان تاریخ سینما یاد می‌شود. برخی از شاهکارهای او عبارتند از «راشومون 1950»، «زیستن 1952»، «هفت سامورایی 1954»، «سریر خون 1957»، «کاگه‌موشا 1980»، و «آشوب 1985».

درباره فیلمنامه راشومون 

تعیین کمیت تأثیر راشومون بر سینما دشوار است زیرا ایده‌ها و تکنیک‌های آن نحوه برخورد فیلمسازان با خود داستان را تغییر داده است. بیایید نگاهی به عملکرد این فیلم در داستان سرایی بیاندازیم و به این بپردازیم که چگونه فیلمنامه داستان سرایی به سبک راشومون در فیلم‌های پس از خود در تاریخ سینما تاثیر گذاشته است.

1. تعارض 

یکی از عوامل محرک داستان، تعارض است. تضاد در یک داستان، طرح را به جلو می‌برد، شخصیت را آشکار می‌کند و مخاطب را درگیر می‌کند. فیلم «راشومون» بر اساس گزارش‌های متناقض از رویدادهای واحد است. جستجوی حقیقت از طریق این گزارش‌ها می‌تواند نیروی محرکه درگیری برای یک داستان باشد.

این سبک راشومون از داستان سرایی برای درگیری را می‌توان در «سگ‌های انباری» (Reservoir Dogs)، یکی از بهترین فیلم‌های کوئنتین تارانتینو یافت. پس از اینکه دزدی به اشتباه می‌افتد، گروهی از دزدها شروع به حمله به یکدیگر می‌کنند. تارانتینو در مصاحبه‌ای با سیاتل تایمز به تأثیر راشومون اشاره کرد و گفت: «این فیلم دقیقاً راشومون نیست، [اما] وقتی شخصیت‌ها در مورد آنچه اتفاق افتاده صحبت می‌کنند، حسی از دیدگاه‌های متفاوت را دریافت می‌کنید.» این فیلم یک مثال عالی از این موضوع است که چگونه سبک فیلمسازی کوروساوا در راشومون صرفاً یک تکنیک سبکی صرف نیست که توسط فیلمسازان کپی شده باشد، بلکه رویکردی به داستان گویی است که می‌توان آن را به کار گرفت.

2. راوی غیر قابل اعتماد

شاید امروزه استفاده از یک راوی غیرقابل اعتماد رایج به نظر برسد اما در سال 1950، فیلم‌ها از منظر عینی‌تری ارائه شده‌اندکه هیچگاه راوی نداشته‌اند. این به مخاطبان اجازه می‌داد تا شخصیت‌ها را آن‌طور که هستند یا آن‌طور که فیلم‌سازان قصد داشتند ببینند تصور کنند. فیلم‌هایی با دیدگاه‌های متعدد تا آن زمان در تاریخ سینما غیرمتعارف بودند. با این حال، استفاده کوروساوا از راویان غیرقابل اعتماد در راشومون به مخاطب نگفت که چه احساسی داشته باشد یا چه چیزی را باور کند. بلکه تماشاگران باید خودشان تصمیم می‌گرفتند کدام داستان را قبول کنند و کدام را قبول نکنند. این چیزی است که راشومون را بسیار جذاب کرده است.

امروزه نمونه‌های زیادی از فیلم‌ها با دیدگاه‌های متعدد وجود دارد. یک اثر مدرن و قابل توجه که از این شیوه راشومون یعنی از راوی غیرقابل اعتماد استفاده می‌کند را می‌توان در فیلم «دختر گمشده» (Gone Girl) در سال 2014 یافت. در این تریلر معمایی، مردی مظنون شماره یک ناپدید شدن همسرش می‌شود. همانطور که رفته رفته او در طول داستان کمتر از قبل قابل اعتماد می‌شود، و مخاطب نسبت به او شکاک می‌شود ما بیشتر درگیر کشف حقیقت درون داستان می‌شویم. 

3. پایان‌های مبهم

در پایان «راشومون»، درک ما از اینکه هیچ یک از شاهدان قابل اعتماد نیستند، ما را با سوالاتی بیشتر در ذهن خودمان رها می‌کند. در حالی که اکثر فیلم‌های آن زمان پایان مشخصی داشتند، پایان راشومون وضوح مشخصی نداشت و عملا به نتیجه گیری‌های کلاسیک فیلم‌های آن زمان ختم نمی‌شد. این تصمیم غیر متعارف کوروساوا باعث شد که مخاطبان در مورد آنچه واقعاً اتفاق افتاده بحث کنند. در تئوری، فقدان یک نتیجه‌گیری و پایان مشخص باید مخاطب را ناراضی یا حتی ناامید می‌کرد اما در عمل همه چیز بلعکس شد. پس از پخش تیتراژ، این فیلم ثابت کرد که توانایی این را داشت تا بعد از پایان هم در ذهن مخاطب ادامه داشته باشد و بیننده به دنبال جواب‌های سوالش در فیلم کند و کاو کند و در واقع مخاطب را درگیر می‌کند و فضایی برای بحث و تفسیر باقی می‌گذارد. البته این ویژگی به خاطر رمز و راز یا سردرگمی مبهم نیست، بلکه برای تکرار مضامین و مفاهیم بزرگتری است که همه در ذهن مخاطب مسئله برانگیز هستند. این همان چیزی است که می‌تواند یک پایان مبهم و جذاب را بسازد یا حتی شکست دهد!

نسخه داستانی چه کسی حقیقت دارد؟ 

*هشدار: در ادامه بخشی از داستان فیلم «راشومون» اسپویل می‌شود.

راشومون فیلمی درباره 4 نفر به نام‌های راهزن، سامورایی، همسر و هیزم شکن است که ماجرای قتل سامورایی و حمله به همسرش را روایت می‌کنند. زیبایی این فیلم در این است که پیچیدگی‌های طبیعت انسان را به مخاطب القا می‌کند. چهار نفر از آن‌ها یک حادثه واحد را از زاویه دید خودشان توصیف می‌کنند، اما داستان هر یک در مقایسه با دیگری متفاوت است.

فیلم با یک هیزم شکن و یک کشیش که زیر دروازه راشومون نشسته‌اند شروع می‌شود تا از باران محافظت کنند. به زودی یک فرد عادی به آنها ملحق می‌شود و هیزم شکن شروع به گفتن داستان قتل برای او می‌کند. هیزم شکن اشاره می‌کند که او سامورایی را دیده است که در جنگل به قتل رسیده و از سوی دیگر کشیش می‌گوید که مشاهده کرده که سامورایی با همسرش به سمت جنگل در حال حرکت بوده است. کشیش و هیزم شکن به دادگاه فراخوانده شدند تا به عنوان شاهد عمل کنند. به زودی پلیس با راهزنی که به قتل اعتراف کرده بود وارد داستان می‌شود. سپس دادگاه از همه شرکت کنندگان در مورد وضعیتی که رخ داده است توضیح می‌خواهد. فیلم «راشومون» ابتدا داستان راهزن را به ما نشان می‌دهد. راهزن می‌گوید قصد داشته است که سامورایی را از طریق یکی از ترفندهای مشهورش شکار کند و او را به درختی بندد و سپس برای به چنگ آوردن همسرش اقدام کند.

1- پیرنگ اول: داستان راهزن

زن تمام تلاش خود را می‌کند تا خنجر کوچک را از راهزن بگیرد و از این اقدام راهزن جلوگیری کند، اما در نهایت راهزن بر او پیروز شده است. راهزن ادعا می‌کند که کاری که با او انجام داده به خاطر “اغواگری” محض زن بوده است. زن غرق در شرم از راهزن می‌خواهد که در یک دوئل تا سرحد مرگ با شوهرش مبارزه کند تا او مجبور به تحمل گناه نباشد و بتواند از حضور دو مرد که شاهد بی‌شرمی او هستند به نوعی دوری کند. در نتیجه راهزن در نبرد به پیروزی رسیده و ادعا کرده که سامورایی را نکشته، بلکه در یک مبارزه شرافتمندانه پیروز شده است.  در طول دعوا، همسر سامورایی به جنگل فرار کرد. هنگامی که از راهزن در مورد خنجر گرانقیمتی که در محل قتل جا گذاشته سوال شد، راهزن ادعا کرد که آن را فراموش کرده و از اینکه آن را ندزدیده پشیمان است.

2- پیرنگ دوم: داستان همسر

سپس فیلم در مورد دیدگاه همسر سامورایی به ما اطلاعات می‌دهد. در دادگاه، زن می‌گوید که هر کاری که راهزن انجام داده، نه تنها داستان یک غواگری و شیدایی نبوده، بلکه عملا تجاوز به او و قتل شوهرش بوده است. او ادعا می‌کند که راهزن پس از تجاوز به او فرار کرده و از صحنه جرم دور شده است. سپس او نزد شوهرش رفته با اشک و گریه، از او به خاطر اتفاقی که برایش افتاده است، طلب بخشش کرده، اما سامورایی نتوانسته به او نگاه کند زیرا او از این عمل راهزن منزجر شده بوده است. پس از رها کردن سامورایی از بسته شدن به درخت توسط همسرش، او التماس می‌کند که او را بکشد تا بتواند از گناه فرار کند. اما تنها چیزی که او از سامورایی نصیبش شده تنها سکوت وی بود. این موضوع باعث شد تا همسر سامورایی غش کند و از حال برود. پس از به هوش آمدن متوجه می‌شود که شوهرش مرده و به حالت دراز کش روی زمین افتاده است و خنجر در سینه‌اش فرو رفته!  راهزن اظهار می‌کند که زن از او خواسته که سامورایی را بکشد تا او مجبور نباشد با گناه تعلق داشتن به دو مرد زندگی کند. 

راهزن که از پاسخ سامورایی شوکه شده، همسر سامورایی را به سمت سامورایی می‌کشد و از او می‌پرسد که آیا اجازه می‌دهد که او زنده بماند و از گناهش چشم‌پوشی کند؟ سامورایی با دیدن این عمل تصمیم می‌گیرد راهزن را ببخشد. زن به سمت جنگل فرار می‌کند زیرا راهزن نمی‌تواند او را بگیرد. راهزن سامورایی را باز می‌کند تا او را آزاد کند. سامورایی بلند می‌شود و با خنجر خود را می‌کشد. او ادعا می‌کند که بعداً شخصی خنجر را برمی دارد و در محل جرم می‌گذارد.

3- پیرنگ سوم: داستان هیزم شکن

وقتی شهادت همه تمام شد، فیلم به صحنه‌ای می‌رود که هیزم شکن داستان را برای مردم عادی تعریف می‌کند. او  ادامه می‌دهد که تمام داستان‌های آنها که وضعیت قتل را توصیف می‌کنند دروغ بوده است، زیرا خودش در آنجا حضور داشته و شاهد هر اتفاقی که در صحنه جرم افتاده بوده است. سپس ماجرای واقعی را از دریچه ذهن خودش حکایت می‌کند.

راهزن از همسر سامورایی درخواست ازدواج کرد اما در عوض این درخواست، همسر سامورایی از راهزن می‌خواست شوهرش را آزاد کند. سامورایی به دلیل اینکه زیاد از همسرش راضی نبود و عاشقش نبود نمی‌خواست فقط به خاطر حفظ جان زنش با راهزن دوئل کند. پس از دیدن این موضوع و اجتناب سامورایی برای دوئل با راهزن، زن دل شکسته می‌شود و شروع به زیر سوال بردن مردانگی شوهرش می‌کند و در نهایت بین راهزن و سامورایی دوئلی به راه می‌افتد. دوئل وحشتناک با پیروزی راهزن و شانسی که در حین نبرد به او روی کرد ​​به پایان می‌رسد. زن وحشت زده فرار می‌کند. راهزن که نمی‌تواند او را بگیرد، می‌رود و شمشیر سامورایی را برمی دارد.

سپس ماجرای فیلم با گریه کودکی که از پشت دروازه می‌آید دنبال می‌شود. در این سکانس می‌بینیم که نوزادی توسط والدینش در سبدی رها شده است. مرد معمولی برای سرقت کیمونویی که در سبد جا مانده وارد عمل می‌شود. هیزم شکن جلوی او را می‌گیرد و به سارق می‌گوید چطور می‌تواند ازکودکی به آن سن و سال دزدی کند؟ پس از آن فرد عادی هیم شکن را ساکت می‌کند و می‌گوید که تنها دلیل سکوتش در دادگاه این بوده که خنجر را دزدیده است!

هر فردی متناسب با نفع شخصی‌ای که دارد انگیزه اقدام برای کارهای مختلف را دارد. بنابراین کوروساوا با اثر شگفتش «راشومون»، می‌گوید که یک داستان می‌تواند توسط افراد مختلف به طور متفاوتی روایت شود. این تفاوت های بیانی ناشی از بعد فلسفیانسان است که پیچیدگی‌های مختلف را متناسب با انگیزه ها و جهان بینی های هر فرد تشریح می‌کند!

درک فلسفه فیلم راشومون کوروساوا

پس از تماشای این فیلم، بیننده ممکن است داستان فیلم را درک نکند و فلسفه کوروساوا از ساخت چنین فیلمی را متوجه نشود. ابتدای امر باید درک کنیم که ما نیز به عنوان مخاطب نقش بسیار مهمی در تفسیر رویدادهای این فیلم داریم.
یک بیننده و مخاطب فیلم می‌داند که یک اثر همیشه در تلاش است تا حقیقتی واحد را بگوید. ما صرفاً تماشاگران فیلم هستیم که در مورد اعمالی که در فیلم رخ می‌دهد قضاوت می‌کنیم. فیلم‌ها قرار است این گونه باشند، یعنی عللی را بگویند و ما را با چالش‌ها و پیش فرض‌های ذهنمان درگیر کنند و در نهایت باعث شویم با حقیقت واحد فیلم مواجه شویم. با این حال در راشومون افراد مختلف به ما دروغ می‌گویند تا از این حقیقت دورمان کنند.
ما به عنوان مخاطب دادگاه عمل می‌کنیم. هر شهادتی که می‌شنویم، فقط برای این باور داریم که در نهایت “همه چیز در واقع حقیقت اصلی این فیلم خود پدیده “دروغ” است. برای درک بهتر فلسفه اینجاست که کوروساوا در کتاب خاطرات خود در سال 1982، به اسم «چیزی شبیه زندگینامه»، درباره بعد روانشناختی راشومون و فلسفه آن می‌گوید:

“انسان‌ها نمی‌توانند درباره خودشان با خودشان صادق باشند. آنها نمی‌توانند بدون آراستگی و خویشتن داری در کلام در مورد خود صحبت کنند. این فیلمنامه چنین انسان‌هایی را به تصویر می‌کشد که نمی‌توانند بدون دروغ دوام بیاورند تا احساس کنند بهتر از آنچه هستند، هستند… شما می‌گویید که اصلاً نمی‌توانید این فیلمنامه را بفهمید، اما دلیلش این است که دروغ نمی‌گذارد که شما به حقیقت دست پیدا کنید”

کلام پایانی

راشومون یک اثر هنری درخشان است که در مورد طبیعت انسان و فلسفه آن صحبت می‌کند. راشومون فیلمی است که در میان سینماگران و علاقه‌مندان به هنر هفتم به شدت درباره آن صحبت می‌شود. تماشای این فیلم را حتماً به خوانندگان این مقاله  توصیه می‌کنیم، چرا که واقعاً می‌توان از داستان سرایی کوروساوا درباره انسان و طبع سرکشش چیزهای زیادی یاد گرفت!

دکمه بازگشت به بالا
تماشای رایگان ×