نقد فیلم رد وان : بستهبندی شیک اما توخالی
وقتی بابانوئل دزدیده میشود!
پس از ربوده شدن بابانویل، رییس امنیت قطب شمال و یک شکارچی جایزه بدنام، ماموریتی را در سراسر جهان برای نجات او آغاز میکنند. رد وان (Red One) بهعنوان یک فیلم کریسمسی پر از اکشن، کمدی و ماجراجویی؛ بر کار تیمی تاکید دارد. این اثر تازه سینمای امریکا، دواین جانسون را در کنار کریس ایوانز قرار دادهاست، تا از این ترکیب برای جذب مخاطب استفاده کند. اما آیا ترکیب بازیگران چهره برای موفق شدن یک فیلم کافی است؟ اینجا قرار است به بررسی فیلم رد وان بپردازیم.
معرفی فیلم رد وان
- تاریخ انتشار: 15 نوامبر 2024
- ژانر: اکشن و ماجراجویی
- کارگردان: جیک کاسدان
- نویسنده: هیرام گارسیا
- کشور: ایالات متحده
- بازیگران: دواین جانسون، کریس ایوانز، کرنان شیپکا، لوسی لیو، مری الیزابت الیس، جی. کی. سیمونز، نیک کرول، کریستوفر هیویو و بانی هانت
داستان فیلم رد وان
کالوم دریفت با بازی دواین جانسون رییس ستاد محافظت از امنیت بابانوئل در قطب شمال است. این دو قرنهاست که با هم کار میکنند، اما کال از اینکه روحیه کریسمس در بین مردم در حال محو شدن است، ناامید شده و باعث میشود که نامه استعفای خود را تحویل دهد و بیان کند که این فصل کریسمس آخرین فصل او خواهد بود. البته، بابانویل درست چند روز قبل از کریسمس توسط جادوگر شیطانی گریلا ربوده میشود. کال از مدیر نظارت فراطبیعی، زویی هارلو با بازی لوسی لیو، میخواهد تا به او کمک کند، و آن دو متوجه میشوند که موقعیت قطب شمال توسط هکر متخصص، شکارچی جایزهبگیر، جک اومالی با بازی کریس ایوانز فاش شدهاست.
جک یک بازنده است. او در تربیت کردن پسرش دیلن با بازی وسلی کیمل شکست خوردهاست و از نوزادان آبنبات میدزدد. با اینحال، جک حتی روحش هم خبر ندارد که چگونه موقعیت قطب شمال را به خطر انداختهاست. از این گذشته، او هرگز به بابانویل اعتقاد نداشته و ندارد. جک از زندگی نکبتبار خود بیرون کشیده میشود و به قطب شمال منتقل میشود، جاییکه مجبور است، با کال برای پیدا کردن بابانویل همکاری کند. فیلم اساسا همان فرمول رفیق پلیسی است، که پیش از این، دواین جانسون در فیلمهای مختلف آن را تجربه کردهاست.
رد وان مخاطب خود را نمیشناسد
فیلم با بودجه کلان به اندازه کافی فضای شاد کریسمسی دارد، تا بتوان آن را تماشا کرد. با اینحال، وقتی بخشی از مخاطبان هدف فیلم حتی نمیتوانند آن را به دلیل رتبهبندی اشتباهش ببینند، این احساس به وجود میآید که مشکل از فیلمسازان است. درحقیقت رتبه فیلم PG 13 است، و اگر چند صحنه حاوی فحش از آن حذف شود، رتبه PG میگیرد. و اگر آن صحنهها حذف میشدند، بهراحتی میشد بچهها هم این فیلم کریسمسی را ببینند. این مورد با سابقه جیک کاسدان مغایرت دارد. به هر حال، فیلمهای جومانجی که این فیلمساز ساختهاست، آثار سینمایی بسیار خوبی هستند. این فیلمها میتوانستند برای همه جذابیت داشتهباشند، اما به نظر میرسد جیک کاسدان متوجه نوع فیلمی که میخواسته در رو وان بسازد نیست.
از بسیاری جهات، کمدی اکشن کریسمی رد وان، با بودجه کلان و بازی دواین جانسون و کریس ایوانز، مظهر همه چیزهایی است که در فیلمهای مدرن با بودجه کلان، اشتباه پیش میرود. این فیلم مدام در تلاش است، تا اسطورههای عجیب خود را خلق کند و دنبالههایی بسازد، که ممکن است هرگز تولید نشوند. رد وان شوخیهایی دارد، که بهندرت موردتوجه قرار میگیرند، و در تلاش است تا تصمیم بگیرد که آیا میخواهد خود را جدی بگیرد یا نسبت به پوچی کلی خود آگاهتر باشد، اما برخلاف آنچه تریلرها بسیاری را به این باور رساندهاست، رد وان در رسیدن به اهدافش شکست میخورد. فیلم رد وان به معنای واقعی کلمه، سرشار از روح کریسمس است، اما نمیتواند هدیه کریسمس خوبی را در جورابهای منتظر بگذارد. در حالیکه فیلم در تلاش برای یافتن لحن مناسب بین تقلید از خود و شروعکننده فرنچایزی جهانی است، هنوز چیزی از رد وان وجود ندارد که بتوان آن را ادامه داد. تنها نکته فیلم مفهوم قطب شمال نظامیشده است. این باعث میشود فیلم حداقل کمی خاطرهانگیزتر به نظر برسد. با این حال، رد وان هرگز علاقه زیادی به غواصی عمیقتر در مفاهیم جالبتر ندارد، و در عوض بیشتر بر روی کمدی اسلپاستیک و تعاملات رفقای پلیس بین جانسون و ایوانز تمرکز دارد.
جسارت در طراحی شخصیتهای تازه
رد وان در اولین اکران خود، صرفا از طریق نوآوری که شخصیتهای معروف را به بازی میگیرد، ممکن است به لحظات خندهدار برسد. در یک سکانس از شروع فیلم، بابانویل و گوزنهایش توسط جتهای جنگنده از فیلادلفیا به سمت قطب شمال بازگردانده میشوند. پس از سفر آنها به فیلادلفیا، رییس امنیت قطب شمال، کالوم دریفت، مایل است پس از اجرای کریسمس امسال بازنشسته شود، زیرا با توجه به تعداد مردمی که در این سفر هستند، ایمان خود را به ماموریتش از دست دادهاست. اما پس از اینکه هکر معروف جک اومالی ناخودآگاه اطلاعاتی را که مکان بابانویل را در قطب شمال فاش میکند به فروش میرساند، گروهی او را میدزدند. آنها توسط جادوگر زمستانی، گریلا هدایت میشوند، که فکر میکند، قدرتش در خطر است و همه افراد موجود در لیست سیاه خود را، در کرههای برفی جادویی زندانی میکند. کالوم و جک با اکراه با هم متحد میشوند، تا بابانویل را پیدا و گریلا را متوقف کنند، زیرا جهان با فراموش شدن کریسمس روبرو است.
در ادامه شاید بزرگترین نقطه برجسته فیلم زمانی باشد که کال و جک از قلعه پنهان کرامپوس بازدید میکنند. در حالیکه بسیاری از فیلمها از پسزمینههای سیجیآی استفاده میکنند، در این سکانس، بیشتر به گریم برای شخصیتهایش متکی است و این خوب است. طراحی کرامپوس، به همان اندازه که ممکن است ناخوشایند باشد، مطمینا با هر تجسم دیگری از شخصیت متفاوت است. طراحی موجودات طوری است که نشان میدهد فیلم جرات کردهاست، در جلوههای بصری خلاقانهتر عمل کند.
رد وان فیلم وحشتناکی نیست اما شما را به وجد نمیآورد
جانسون همان شخصیتی را بازی میکند که معمولا در فیلمهای پرفروشش بازی میکند، مردی با اعتماد بهنفس و اغلب گستاخ. این بازیگر معروف بههیچوجه عملکرد ضعیفی ندارد، اما بهیادماندنی هم نیست. کریس ایوانز با کاراکتر شبیه به شخصیت خود در چاقوکشی شروع میکند، و در حالیکه همیشه به خاطر بازی در نقش استیو راجرز نجیب در یادها باقی میماند، در این نقش بیحوصله و بیروح است.
بقیه شخصیتها تقریبا در حاشیه هستند. تنها هدف لیو در رد وان این است که در گوشهای بایستد. شیپکا بهعنوان گریلای شرور، کاملا نادرست است، شخصیتی که به ما گفته میشود داستانی لایهای دارد، اما هرگز چیز زیادی از آن نمیشنویم. سیمونز در نقش یک بابانوئل سرسخت بازی میکند، اما پس از اینکه فیلم به دقیقه 20 میرسد، کار بیشتری به او داده نمیشود. رد وان فیلم وحشتناکی نیست، اما فیلمی هم نیست که برای دیدن آن به سینما رفت.
وقتی خلاقیت فدای کلیشهها میشود
کریس ایوانز و جی.کی. سیمونز علیرغم ضعفهایشان، هنوز هم موفق به ایجاد جذابیت در فیلم میشوند. این فیلم اسطورهشناسی خلاقانه و جهانسازی خود را برای کلیشه رفقای پلیس تلف میکند. فیلم بین این که بخواهد خودش را جدی بگیرد یا نه دستوپنجه نرم میکند و به نظر میرسد که حتی نمیداند برای چه کسی ساخته شده است. مشکلات متعددی که جیک کاسدان در ردوان دارد، میتواند بسیاری از افراد را از او نا امید کند، اما نمیتوان آن را به خاطر مقیاس فیلم و جاهطلبی گستردهاش سرزنش کرد. فیلم اکشن ماجراجویی کریسمس جدیدترین ضربه سینمایی به مدرن کردن افسانه بابانویل است. بزرگتر بودن همیشه به معنای بهتر بودن نیست، و حتی با روایتی جذاب، بازیگران ستاره و گوزنهای شمالی با توانایی سفر در فضا، این عناصر نمیتوانند غفلت از مفهوم را پوشش دهند. درحقیقت رد وان یک بستهبندی شیک، اما توخالی است.
فیلم فاقد پهنای باند احساسی و اعتماد به شخصیتهایش است، تا به آنها اجازه دهد فراتر از شخصیتپردازیهای سطحی خود رشد کنند. این اثر بهظاهر نیازی به ارایه دیدگاه خود درباره پیامدهای سرمایهداری ندارد. فیلم بخش زیادی از زمان پخش خود را صرف تلاشی ناموفق میکند، تا افسون کالوم را چند بعدی جلوه دهد. بنابراین هیچ تلاشی برای فرو رفتن در عمق احساسی ماجراها وجود ندارد. حتی ایوانز پیشنویس قبلی شخصیت خود را در چاقوکشی ایفا میکند، هرچند که کمی ملایمتر است و پویایی او به جانسون اضافه شدهاست. هر دوی این شخصیتها سایههای متفاوتی از بدبینی دارند، با انزجار با هم کار میکنند، و فضای کمی برای این دو وجود دارد، که جنبههای دیگر را نشان دهند یا به یکدیگر کمک کنند.
اکشنی که چیزی برای ارائه ندارد
زمانی که فیلم ماجراجویی اکشن نمیتواند اکشنی که قول دادهاست را ارایه دهد، مشکلساز است و آن سکانسهای مبارزه که باید نقطه فروش فیلم باشد، در نهایت بخشی از بدترین ویژگیهای آن هستند. در حقیقت کاسدان و دن میندل فیلمبردار، این اکشن را، بهطرز نابسامانی اجرا میکنند و هیچ حس واضحی از آنچه اتفاق میافتد وجود ندارد. رد وان ممکن است ایدههای جالبی درباره افسوس خوردن از بیرحمیهای جهان ایجاد کند، اما فاقد عمق روایت و تعهد برای کشف کامل خود است. بابانویل سیمونز پس از ربوده شدن، بیشتر زمان فیلم را در حالت اغما میگذراند و قدرتش به آرامی از او خارج میشود. حالت بیهوشی ممکن است بهترین راه، برای لذت بردن از آن باشد.