10 سریال تماشایی که از «بازی تاج و تخت» عملکرد بهتری دارند

انتشار سریال بازی تاج و تخت (Game of Thrones) قطعا یکی از مهم‌ترین رویدادهای فرهنگ عامه در قرن ۲۱ بود. زیرا شبکه اچ‌بی‌او توانست منبع غنی داستان‌های جورج آر آر مارتین را به یک ماجراجویی حماسی فانتزی تبدیل کند. پیش از این، سریال‌های تلویزیونی محبوب دیگری نیز وجود داشتند، اما بازی تاج و تخت حال و هوای یک مجموعه‌ی بلاک‌باستری تلویزیونی را داشت. زیرا بودجه و بحث پیرامون انتشار آن مانند هیچ کدام از پروژه‌های قبلی نبود. با توجه به موفقیت سریال اسپین‌آف خاندان اژدها (House of the Dragon)، به نظر نمی‌رسد که پدیده بازی تاج و تخت به این زودی‌ها پایان یابد.

اگر طرفداران سریال از مجموعه‌ی محبوب و پرطرفداری که همه در مورد آن صحبت می‌کنند لذت نبرند، اغلب می‌تواند چالش‌برانگیز باشد. بازی تاج و تخت ممکن است یک سریال بزرگ موفق باشد که جوایز ساعات پربیننده امی زیادی را به دست آورد، اما به هیچ وجه تنها سریال درام عالی منتشر شده در چند دهه گذشته نیست. در ادامه 10 سریال بهتر از بازی تاج و تخت نام بردیم که باید تماشا کنید.

10. آمریکایی‌ها (The Americans)

the-americans

یکی از مشکلاتی که برخی از بینندگان با سریال بازی تاج و تخت داشتند، همراهی با داستان گسترده آن است که نیاز به شناختن و آشنایی با پادشاهی‌های مختلف، تمدن‌ها، شخصیت‌ها، ادیان و تاریخ وستروس دارد. با این حال، سریال درام درخشان شبکه‌ی اف‌ایکس با عنوان آمریکایی‌ها با بررسی دوران جنگ سرد دهه ۱۹۸۰ از یک دیدگاه متفاوت، نگاهی بالغانه به تاریخ داشت. این سریال با بازی متیو ریس و کری راسل داستان جاسوسان اتحاد جماهیر شوروی را روایت می‌کند که به عنوان یک زوج متاهل در ایالات متحده زندگی مخفی دارند. اگرچه بازی تاج و تخت به به خاطر پایان ناامیدکننده‌اش به شدت مورد انتقاد قرار گرفت، اما آمریکایی‌ها در طول پخش خود به طور مداوم با کیفیت بالا ظاهر شد و هرگز فصل واقعا بدی نداشت. در واقع قسمت پایانی سریال با عنوان شروع (START) توانست تمام روند تغییرهای اصلی شخصیت‌ها را به شیوه‌ای بسیار رضایت‌بخش از نظر احساسی به پایان برساند.

9. بازماندگان (The Leftovers)

the-leftovers

بازی تاج و تخت به طور عمده متکی بر سکانس‌های اکشن بود تا توجه بینندگان را جلب کند. اما در فصول آخر که به شدت بر بازگشت وایت واکرها تمرکز داشت، شخصیت‌ها واقعا تکراری به نظر می‌رسیدند. در مقابل، سریال خیره‌کننده شبکه اچ‌بی‌او با عنوان بازماندگان یک درام کاملا شخصیت‌محور بود که مضامین وجودی مثل مرگ، فقدان و ایمان را بررسی می‌کرد. این سریال موفق می‌شود بین گروه باورنکردنی بازیگران با استعداد خود تعادل خوبی برقرار کند.

در حالی که هر دو سریال با اقتباس از رمان ساخته شدند، سریال بازماندگان پس از جایی که رمان اصلی به پایان رسید ادامه یافت و همچنان توانست یک نتیجه رضایت‌بخش پیدا کند و منبع اقتباسش را ارتقا ببخشد. این در حالی است که بازی تاج و تخت متهم شد که داستان خود را کمی بیش از حد وابسته به منع به پایان رسانده است. اما بازماندگان یک نتیجه مبهم ارائه داد که همچنان پس از گذشت سال‌ها بینندگان در مورد معنای واقعی آن بحث و جدل می‌کنند.

8. بهتره با ساول تماس بگیری (Better Call Saul)

better-call-saul

یکی از نقدهای مهمی که برخی از منتقدان به هر دو سریال بازی تاج و تخت و خاندان اژدها داشته‌اند این است که شخصیت‌ها ذاتا نامحبوب و بی‌رحم هستند. یعنی در حالی که به وضوح شرورهایی مانند سرسی (لنا هدی) و تایوین لنیستر (چارلز دانس) وجود دارند، باز هم شخصیت‌های قهرمان مانند تیریون (پیتر دینکلج) و جان اسنو (کیت هریینگتون) کارهای وحشتناکی می‌کنند. با این حال بهتره با ساول تماس بگیری سریالی است که اذعان می‌کند شخصیت اصلی آن یک شرور خودشیفته است که در صدد سواستفاده از کسانی برمی‌آید که به او کمک می‌کنند. بهتره با ساول تماس بگیری با سرعت خوبی پیش می‌رود و به جای تلاش برای شوکه کردن بینندگان با لحظاتی مانند جشن عروسی خونین در بازی تاج و تخت به لحظات حیاتی رشد شخصیت می‌رسد. این سریال موفق شد بدون از دست دادن تمرکز خود، بین شخصیت‌هایش تعادل برقرار کند و به یک نتیجه غم‌انگیز برسد که احساس یک تراژدی کامل را به مخاطب القا می‌کند.

آیکون سریال بهتره با سال تماس بگیری Better Call Saul
سریال

بهتره با سال تماس بگیری

Better Call Saul

تماشای سریال بهتره با ساول تماس بگیری

7. بریکینگ بد (Breaking Bad)

breaking-bad

سریال بریکینگ بد هم مثل بازی تاج و تخت یک رویداد بزرگ در فرهنگ عامه بود که موفق شد حتی بینندگان غیرمعمول سریال را در گفتگوی حول محور خود درگیر کند. در حالی که بازی تاج و تخت در نهایت مخاطبان آشنا با منبع اصلی مارتین را هدف قرار داد، برکینگ بد یک داستان کاملا اورجینال از ذهن درخشان سازنده برنامه، وینس گیلیگان بود. اگرچه می‌توان مقایسه‌هایی بین سریال و نمایش‌های تراژیک ویلیام شکسپیر انجام داد، اما بهترین پیچش‌های سریال برکینگ بد آن‌هایی بودند که هیچ‌کس آن‌ها را پیش‌بینی نمی‌کرد. کیفیت بازی‌ها در سریال برکینگ بد به واقع بی‌نظیر بود، زیرا برایان کرانستون، آرون پال، جیانکارلو اسپوزیتو و آنا گان همگی بهترین بازی‌های دوران حرفه‌ای خود را به نمایش گذاشتند. در حالی که بازی تاج و تخت فصل‌های کند و خسته‌کننده‌ای داشت، تمام پنج فصل برکینگ بد جزو بهترین‌ها در تاریخ سریال‌های درام هستند.

6. خانواده‌ی سوپرانو یا سوپرانوها (The Sopranos)

the-sopranos

بازی تاج و تخت ممکن است در رتبه‌بندی سریال‌های شبکه‌ی اچ‌بی‌او موفق‌ترین بوده باشد، اما سوپرانوها واقعا سریالی بود که ثابت کرد تلویزیون می‌تواند تبدیل به یک رسانه همسان با سینما شود. اگرچه بودجه آن ممکن است به اندازه بودجه بازی تاج و تخت بالا نبوده باشد، اما سوپرانوها به عنوان یک راه خلاقانه برای تصور مجدد ژانر مافیا به شیوه‌ای عمل کرد که نسبت به رفقای خوب (Goodfellas) یا پدرخوانده (The Godfather) تازه احساس می‌شد. گذشته از این‌ها بازی جیمز گاندولفینی یکی از بهترین‌ها در تاریخ سینما و تلویزیون است.

در حالی که لحظات زیادی در سریال بازی تاج و تخت وجود داشت که بسیار گیج‌کننده بودند، به ویژه برای کسانی که کتاب‌ها را نخوانده بودند، اما سریال سوپرانوها با دقت نوشته شده بود و هیچ شکاف منطقی بزرگی نداشت. با این حال، سریال همچنین بسیاری از عناصر را عمدا مبهم رها کرد، که باعث شده است طرفداران بخواهند کل سریال را دوباره تماشا کنند تا بتوانند تفسیرهای خود را از آنچه واقعا اتفاق افتاده است به اشتراک بگذارند.

5. شنود (The Wire)

the-wire

بینندگان ممکن است با تعداد زیاد شخصیت در سریال بازی تاج و تخت احاطه شده باشند، زیرا سرمایه‌گذاری روی بسیاری از شخصیت‌های مختلف زمانی که وقت کافی روی صفحه نمایش ندارند، بسیار چالش‌برانگیز است. با این حال، سریال درام پیشگام شنود محصولی از شبکه‌ی اچ‌بی‌او یکی از بهترین گروه‌های بازیگران در تاریخ تلویزیون را داشت و توانست زمان کافی را در طول پنج فصل عالی به هر یک از بازیگران اختصاص دهد.

در حالی که بازی تاج و تخت ریشه در دنیای فانتزی دارد، سریال شنود بسیار واقع‌گرایانه است و حتی توسط افسران واقعی و سیاستمداران به خاطر تصویر دقیق تجارت مواد مخدر مورد ستایش قرار گرفته است. با توجه به اینکه شنود به مسائل مهمی مانند خشونت پلیس، فساد دولتی، ناکامی مدارس دولتی، اعتیاد به مواد مخدر و سوعملکرد روزنامه‌نگاری می‌پردازد، کسانی که آن را تماشا می‌کنند احتمالا شهروندان آگاه‌تری خواهند بود.

4. مد من (Mad Men)

mad-men

سریال بازی تاج و تخت در فصول پایانی خود شروع به از دست دادن روند تغییر داستان خود کرد؛ در حالی که در ابتدا به نظر می‌رسید این سریال کاملا بر این موضوع متمرکز است که کدام شخصیت یا خاندان مالکیت تاج آهنین را به دست خواهد آورد، سریال در نهایت زمان زیادی را صرف تمرکز بر تهدید وایت واکرها کرد. در مقابل، سریال مدمن توانست از وقایع تاریخی واقعی برای ردیابی تغییرات اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و اخلاقی رادیکال در آمریکا در طول دهه ۱۹۶۰ استفاده کند. این سریال برای انعکاس آنچه واقعا اتفاق افتاد، اغلب تغییر جهت می‌داد. اگرچه هر دو سریال را می‌توان به داشتن دیدگاهی بدبینانه نسبت به بشریت متهم کرد، اما مد من یک سریال بسیار متعادل است که به اندازه کافی طنز و تراژدی دارد تا لحظات تاریک خود را توجیه کند. همراهی با سریال بازی تاج و تخت گاهی اوقات سخت می‌شد، اما تماشای مد من فوق‌العاده تجربه‌ی لذت‌بخشی است.

3. آقای ربات (Mr. Robot)

mr-robot

یکی از بزرگترین ناکامی‌های سریال بازی تاج و تخت به ویژه در فصل پایانی این بود که بسیاری از شخصیت‌ها به نتیجه رضایت‌بخشی نرسیدند. با توجه به سرمایه‌گذاری زیادی که طرفداران سریال روی قهرمانانی مانند آریا استارک (میسی ویلیامز) و جیمی لنیستر (نیکولای کاستروالداو) داشتند، تماشای اینکه آن‌ها در قسمت‌های پایانی بسیار ضعیف مدیریت شدند، ناامیدکننده بود. در مقابل، سریال آقای ربات موفق شد یکی از بزرگ‌ترین شخصیت‌های اصلی در تاریخ تلویزیون را با بازی برنده جایزه امی رامی ملک در نقش هکر مرموز الیوت آلدسون خلق کند. سریال آقای ربات با تغییر فرمول‌ها و ساخت قسمت‌های آزمایشی، اغلب قوانین خود را زیر پا می‌گذاشت. ثبات دیدگاهی که سازنده، سم اسماعیل برای سریال داشت، در نهایت زمانی که سریال پیچش‌های شوکه‌کننده داستان در مورد گذشته الیوت و دلیل ارتباط او با هکر همکار، آقای ربات (کریستین اسلیتر) را اجرا کرد، بسیار کارآمد بود.

2. وراثت (Succession)

succession

سریال بازی تاج و تخت قطعا الهام‌بخش شکل گرفتن پایگاه‌های طرفداری گستره‌ای شد، اما جانشینی یکی از تحسین‌شده‌ترین سریال‌ها در تاریخ اچ‌بی‌او است. این مجموعه سه بار جایزه بهترین سریال درام را در جوایز ساعات پربیننده امی دریافت کرد. دلیل آن را می‌توان به راحتی فهمید؛ جانشینی یک تراژدی حماسی در مورد یک خانواده است که از هم گسسته می‌شود و مشاهدات به موقعی در مورد ماهیت تغییر رسانه‌های خبری، روابط بین فردی، نظارت سیاسی و سوعملکرد شرکت‌ها انجام می‌دهد.

اگر بازی تاج و تخت اغلب غیرقابل باور و زاییده‌ی یک تخیل است اما جانشینی تقریبا به طور عجیبی پیش‌بینی‌کننده وقایع دنیای واقعی بود. در حالی که کیفیت بازی تاج و تخت با ادامه آن کم‌تر شد، جاشینی با ادامه آن فقط به طور چشمگیری غنی‌تر و اضطراب‌آورتر شد، با چهار فصل که تقریبا از نظر کیفیت برابر هستند. هیچ مقدار سکانس اکشن مفصل یا اژدهایان زیبا در بازی تاج و تخت نمی‌تواند با فیلمنامه‌ی درخشانی که جانشینی را به چنین سریال کلاسیک تمام‌عیاری تبدیل کرد مطابقت داشته باشد.

1. تویین پیکس (Twin Peaks)

twin-peaks

سریال بازی تاج و تخت ممکن است بر اساس مجموعه رمان‌های مارتین ساخته شده باشد، اما همچنان تحت تاثیر شدید آثار دیگر فانتزی، از جمله افسانه‌های دوران شاه آرتور و سه‌گانه ارباب حلقه‌ها (The Lord of the Rings) اثر جی آر آر تالکین بود. با این حال، تویین پیکس یک تمرین سورئالیستی بود که نمونه‌ی مشابه دیگری در تاریخ تلویزیون نداشت. دیوید لینچ یک سریال معمایی خلق کرد که جذابیت ذاتی داستان‌های جنایی را زیر سوال برد و در ادامه به تدریج وحشتناک‌تر و وجودی‌تر شد. تویین پیکس تصویری از نبرد بین خیر و شر را خلق کرد که بسیار جذاب‌تر از بازی تاج و تخت بود، زیرا یکی از ترسناک‌ترین شروران دنیای فیلم و سریال را در خود داشت. با شخصیت‌های به‌یادماندنی، پیچش‌های شوکه‌کننده، موسیقی زیبا و یک پایان چالش‌برانگیز که بینندگان را مجبور به فکر کردن می‌کرد، تویین پیکس بی‌نهایت سریال عالی و کم‌نظیری است.

منبع: collider

خروج از نسخه موبایل