نقد فیلم چیزهای کوچک این چنینی (Small Things like These)
سکوت یا فریاد؟
فیلم سینمایی چیزهای کوچک این چنینی (Small Things like These) اثری است که در ژانر درام ساخته شدهاست. گارگردانی این فیلم را تیم میلانتس، کارگردان بلژیکی بر عهده داشته است. از آثار او میتوان به سریال پیکی بلندرز اشاره کرد. فیلمنامه کار و اندا والش است. در این فیلم بازیگرانی همچون کیلین مورفی در نقش بیل فرلانگ، امیلی واتسون در نقش خواهر ماری ، آیلین والش در نقش ایلین همسر بیل، میشل فیرلی در نقش خانم ویلسون و زارا دولین در نقش سارا نقش آفرینی کردهاند. این فیلم اقتباسی است از رمان کوتاه و پرفروش اثر کلیر کیگان. کیگان یکی از برجسته ترین نویسندگان معاصر ایرلند است.
دورههای تاریخی مضمونهای خوبی برای ساخت فیلم هستند. در همهی جوامع بشری در طول تاریخ گاه شرایطی حاکم بوده که شأن افراد آن جامعه را به تباهی کشانده و از انسانها موجوداتی مفلوک و سردرگم ساختهاست. حقایق تاریخی مفاهیم چالش برانگیزی ر ایدک میکشد. فیلم «چیزهای کوچک این چنینی» یکی از فیلمهایی است که بر یک دوره از تاریخ ایرلند و شرایط اسفبارش انگشت نهادهاست.
مشخصات فیلم چیزهای کوچک این چنینی | |
کارگردان | تیم میلانتس |
نویسنده | اندا والش |
بازیگران | کیلین مورفی، کیران هایندز، امیلی واتسون |
تاریخ انتشار | ۲۰۲۴ |
نگاهی به داستان فیلم
در سال 1985 در شهر کوچک نیوراس در ایرلند جنوبی مردی ساده و سخت کوش که شغلش فروش زغال است با همسر و پنج دخترش زندگی میکند. چند روزی بیشتر به کریسمس نماندهاست که بیل به طور اتفاقی دختری را در انبار زغال کلیسا میبیند. او شاهد است که چگونه راهبهها دختر آسیب دیده را که در حال گریه کردن است، به زور به کلیسا برمیگردانند. بیل مادرش را به خاطر میآورد که او نیز در جوانی در چنین موقعیت دشواری گیر افتادهبود اما توسط خانم مهربانی به نام خانم ویلسون نجات پیدا کردهبود. بیل خود یک فرزند نامشروع است. او بارها از طرف جامعه طرد شده و مورد آزار و اذیت قرار گرفتهاست. بیل خود در کودکی بارها طعم تلخ تحقیرشدگی را چشیده است. اکنون دختر از او تقاضای کمک دارد اما خواهر ماری با بازی امیلی واتسون با قاطعیت او را به سکوت دعوت میکند. بیل بر سر دو راهی قرار میگیرد او یا باید اعتراض کند و به دختر کمک کند و کلیسا را زیر سئوال ببرد و یا باید سکوت کند و بخشی از سیستم ظالمانه باشد.
شخصیتپردازی چیزهای کوچک این چنینی
شخصیت اصلی بیل است که نقشش را کلیین مورفی بازی میکند. او مردی است که تجربههای تلخی را مخصوصاً در دوران کودکی از سر گذرانده است. او مردی است که میتواند رنج دیگران را درک کند و نمیخواهد که نسبت به درد و رنج دیگران بیتفاوت باشد ولی آیا میتواند به پا خیزد و فریاد بزند؟ یا باید سکوت کند. خواهر ماری راهبهای است که دست پروردهی کلیسا است او با قوانین سخت و ناعادلانه زندگی کردهاست، قوانینی که با گوشت و پوست خود قبولشان دارد. او نمایندهی کسانی است که راه و رسمشان ظلم است. ایلین همسر بیل است. او همسرش را درک میکند و میخواهد کنارش باشد اما نمیداند با هنجارهای اجتماعی سرکوب کننده چه کند. ایلین زنی خانهدار است و نمیداند چگونه میتواند در مقابل جامعه بایستد و از همسرش پشتیبانی کند و اما خانم ویلسون زنی است که در زمانی که هیچ کس جرأت نداشته ساز مخالف بزند به مادر بیل پناه داده است و عرف جامعه را نادیده گرفته و به حرف دلش گوش دادهاست. خانم واتسون زن با وجدانی است. او تأثیر بسیار مثبتی بر زندگی بیل داشتهاست. سارا مادری جوان است که قربانی سیستم ناعادلانهی کلیسا و جامعه است.
فیلم «چیزهای کوچک این چنینی» در همان ابتدا شخصیت اصلی یعنی بیل با بازی کلین مورفی را به بیننده معرفی میکند. سپس محیطی که فیلم درآن اتفاق میافتد را به نمایش میگذارد. کارگردان با ایجاد یک فضای خفقان آور و بسیار محزون فضای دههی هشتاد ایرلند را برای مخاطب بازسازی میکند. فیلم «چیزهای کوچک این چنینی» با بهره بردن از تکنیکهای فیلمسازی توانسته کنترل و حاکمیت ظالمانهی کلیسای کاتولیک بر جامعه و مردم را در آن دهه به تصویر بکشد و برملا کند که چگونه کلیسا از قدرت و موقعیت خود برای ارضاء جاه طلبی و ثروت اندوزی نهایت استفاده را میکرده و در مقابل فقر و محنت بر جامعه حاکم بوده و مردم عادی به زحمت معاش خود را تأمین میکردند.
چیزهای کوچک این چنینی از نظر فنی
فیلمنامه نویس با دقت بر روی شخصیت پردازی فیلمنامه کار کردهاست و کارگردان نیز توانسته شخصیت پردازی را خوب از آب در بیاورد. فیلم «چیزهای کوچک این چنینی» یک فیلم پر بازیگر است. اما تمرکز فیلم بیشتر از همه بر روی کیلین مورفی است که نقش اصلی را بازی میکند تمرکز کردهاست. نویسنده و کارگردان هر دو در شخصیت پردازی بیل به کوچکترین جزئیات توجه کردهاند. شخصیت بیل دقیقاً شخصیت یک مرد از طبقهی کارگر است که به خاطر شرایط زندگیاش از کودکی تا اکنون دچار افسردگی است.
از نظر بیل سازش و آشتی با جامعهای که بر مردمانش رنج و سختی وارد میکند کار نادرستی است. او رنج را میشناسد. بیل خود رنج کشیدهاست و بیننده به راحتی میتواند این را از نگاههای نافذ او و حتی سکوت معنا دارش بفهمد. بیل با آنکه از طبقه پائین جامعه است اما درک بالایی نسبت به زندگی واقعی، ظلم و آزادی دارد و میخواهد به سکوتش در مقابل جامعهی محنت زده و ظلم پذیر پایان بدهد.
تیم میلانتس کارگردان بلژیکی است او هنرمندی خلاق است که نگاهی خاص به انسان دارد. تیم میلانتس فاکتورهای روانشناسانه و مفایم جامعه شناسی را با استفاده از عناصر داستانگویی و زیباییهای بصری برای مخاطب خود به نمایش میگذارد. تیم میلانتس در فیلم «چیزهای کوچک این چنینی» قسمتی از زندگی یک مرد را انتخاب کردهاست و در قالب زندگی این مرد آسیب دیده بر بی عدالتی جامعه و قدرت نا به حق کلیسا در ایرلند دردههی هشتاد انگشت نهادهاست. تیم میلانتس با هوشمندی پایان فیلم را باز گذاشتهاست. تا بیننده نگاهی به درون خودبیاندازد و به ارزشهایی که برایش مهم هستند. فیلم تیم میلانتس گرچه به ظاهر ساده است اما در عین حال اثری چند لایه است که احساس رنجیدگی انسان را از ضربات سخت حقایق تلخ تاریخی به تصویر کشیدهاست. فیلم «چیزهای کوچک این چنینی» تجربهای بی نظیر را برای مخاطب رقم میزند.
فیلمی بدون تاریخ مصرف
فیلم «چیزهای کوچک این چنینی» یک فیلم ارزشمند است که به مفاهیم روانشناسانه و موضعات تاریخی در ایرلند پرداخته است. شایداین فیلم به ظاهر زندگی یک نفر را نشان داده است اما در واقع جامعهای را نشانه گرفته است که با سکوتش اجازه میدهد بازار ظلم و بی عدالتی رونق داشته باشد ودر نتیجه زندگی عدهی زیادی تباه شود زیرا عرف جامعه و قدرت کلیسا این گونه میخواهند. این فیلم به بیننده یادآوری میکند که اگر هر انسانی به ندای وجدان خود گوش بدهد و اعتراض را به جای سکوت انتخاب کند سرنوشت بهتری برای خود و دیگران رقم بزند. فیلم با تمرکز بر نادرستی سکوت افراد جامعه میخواهد تلنگری بر وجدان مردمانی بزند که بی عدالتی را میبینند و همچنان سکوت میکنند. مضمون این فیلم تاریخ مصرف ندارد و فراتر از زمان و مکان سکوت جمعی را نشانه گرفته که در طول گذر زمان باعث ماندگاری ظلم شدهاست.
فیلم با اقتباسی دقیق از کتاب کلیر کیگان ساختهشده است. بسیاری از منتقدان سینما از اقتباس دقیقی که تیم میلانتس از کتاب کنگان انجام داده است تمجید کردهاند. از دیگر نقاط قوت فیلم بازی درخشان کلین مورفی است. یکی از نقاط قوت فیلم بازی بازیگران آن است. بازی فوقالعاده مورفی که خود یکی از تهیه کنندگان فیلم است در نقش اصلی بسیار خیره کنندهاست. این بازیگر محبوب و کاربلد با سکوتهای طولانی خود و با نگاههای معنادارش آنچه را که در ذهن خود دارد را به مخاطب نشان میدهد. کلین مورفی با بازی در فیلم «چیزهای کوچک این چنینی» یکی از بهترین بازی های خود را به نمایش گذاشتهاست. بعد از کلین مورفی امیلی واتسون بهترین بازی را ارئه دادهاست. او که در نقش خواهرماری بازی میکند تواسته سردی وحس وحشتی که حضور این راهبه ایجاد میکند را به بیننده منتقل کند. بازی امیلی واتسون بازی فوقالعادهای است. فیلمبرداری فیلم «چیزهای کوچک این چنینی» را فرانک ون دن ایدن برعهده داشتهاست. این فیلمبردار حرفهای با استفاده از نورهای سرد توانسته فضای فیلم را به فضایی سرد و خفقان آور تبدیل کند و مخاطب را در تجربهی بودن در یک فضای محنت زده شریک کند. در این فیلم خبری از رنگهای شاد نیست و بجایش از رنگهای سرد و تیره بیشتر استفاده شدهاست.
فیلم «چیزهای کوچک این چنینی» اثر کارگردان هنرمند بلژیکی یک فیلمی دیدنی است. این فیلم بر ارزشهای انسانی تمرکز کردهاست. فیلم اقتباسی دقیق و هنرمندانه از یک رمان به همین نام است. فیلم «چیزهای کوچک این چنینی» فیلمی با ارزش است که داستانش، داستان اتفاقاتی است که در دههی هشتاد در ایرلند میافتد. در دههی هشتاد در ایرلندی که تحت سلطهی کلیسای کاتولیک بود زنانی که از جامعه و یا خانواده طرد شدهبودند، مجبور میشدند بدون هیچ گونه حق و حقوقی در کلیساها به کارهای سخت و پست بپردازند. این زنان رنج کشیده هیچ حامی نداشتند و ناچار بودند که آن شرایط سخت و غیر انسانی را تحمل کنند. این فیلم شاید به ظاهر یک فیلم ساده باشد اما حرفهای بزرگی میزند. داشتن حس مسئولیت نسبت به خود، دیگران و جامعه از مفاهیمی است که تیم میلانتس دغدغهاشان را دارد. چالشهای درونی شخصی که خود طعم تلخ رنج و تحقیر شدن را کشیدهاست و اکنون بر سر دو راهی قرار گرفتهاست از دیگر مضمونهایی است که این فیلم به آن پرداختهاست.