10 فیلم درباره سندروم استکهلم که باید ببینید

سندرم استکهلم پدیده‌ای است که در آن قربانیان احساسات مثبتی نسبت به اسیرکنندگان خود و همدردی با اهداف و انگیزه‌هایشان پیدا می‌کنند؛ موضوعی که اغلب در رسانه‌ها، چه در ادبیات، چه در تلویزیون و سینما به تصویر کشیده می‌شود. داستان‌های سندرم استکهلم زمانی که به خوبی اجرا شوند می‌توانند اثری پیچیده اما عمیقا سرگرم‌کننده باشند. در حالی که لزوما یک فیلم درباره سندروم استکهلم نباید عاشقانه باشد، بسیاری از آن‌ها شرایطی را نشان داده‌اند که در آن گروگان نسبت به گروگان‌گیر احساساتی پیدا می‌کند (و بالعکس)، و روابط عاطفی پیچیده‌ای را شکل می‌دهند که تقریبا غیرقابل توضیح است. از «شبح اپرا» (The Phantom of the Opera) تا «بعدازظهر سگی» (Dog Day Afternoon) در ادامه برخی از بهترین و به‌یادماندنی‌ترین نمونه‌های سندرم استکهلم در سینما را نام بردیم.

10. شبح اپرا (The Phantom of the Opera)

the-phantom-of-the-opera

این فیلم با اقتباس از زمان مشهور فرانسوی سال ۱۹۱۰ با همین نام نوشته‌ی گاستون لورو (که بارها و بارها برای سینما اقتباس شده) ساخته شده است. داستان مردی را دنبال می‌کند که از بدو تولد دچار نقص عضو بوده و صورت خود را زیر نقابی سفید پنهان کرده و در فاضلاب اپرای پاریس زندگی می‌کند. او را با نام شبح (هربرت لام) می‌شناسند. عشق او به خواننده‌ی اپرا، کریستین ساویر (هدر سیرز) به یک علاقه‌ی وسواس‌گونه تبدیل می‌شود. کریستین به طور پنهانی به شبح آموزش می‌دهد و در عین حال خواستار اختصاص یافتن نقش‌های اصلی اپرا به او است.

این فیلم ساخته‌ی ترنس فیشر است که با وجود نامزدی اسکار، بهترین اثر بین تمام اقتباس‌ها به شمار نمی‌رود. اما با کمی تامل شاید نسخه‌ای باشد که بیشترین تمرکز را روی رابطه‌ی نسبتا شوم بین دو شخصیت اصلی به خرج می‌دهد. این فیلم احساسات متناقض، پیچیده و چندوجهی کریستین را نسبت به آدم‌ربای خودش برجسته می‌کند. در حالی که این اقتباس، نسخه‌ای رمانتیک‌شده‌تر است و با روح کتاب همخوانی ندارد، اما تماشاچیانی که به داستان‌های عاشقانه‌ی عجیب و غریب علاقه دارند شاید آن را دوست داشته باشند.

9. از گرگ‌ومیش تا سحر (From Dusk till Dawn)

from-dusk-till-dawn

فیلم اکشن ترسناک درجه‌ی R «از گرگ‌ومیش تا سحر» به کارگردانی رابرت رودریگز، با بازی کارگردان نمادین، کوئنتین تارانتینو، داستان دو برادر جنایتکار (تارانتینو و جرج کلونی) و گروگان‌هایشان را روایت می‌کند که به دنبال پناهگاهی موقت در یک رستوران بین‌راهی پر از خون‌آشام‌ها هستند. نیازی به گفتن نیست که این پناه گرفتن به جاهای خوبی ختم نمی‌شود.

فیلم «از گرگ‌ومیش تا سحر» محصول ۱۹۹۶ که بر اساس سریال تلویزیونی به همین نام ساخته شده، در ژانر خودش فیلم بسیار محبوبی است؛ بخشی از این محبوبیت به روایت غیرمعمول «از گرگ‌ومیش تا سحر» بستگی دارد که به سندرم استکهلم از طریق شخصیت کیت فولر با بازی جولیت لوئیس نیز می‌پردازد. در حالی که کیت به همراه خانواده‌اش در یک متل گروگان گرفته شده و توسط سث و ریک با اسلحه تهدید می‌شود، اما ظاهرا این موضوع او را از عاشق شدن به سث باز نمی‌دارد.

8. خارج از دید (Out of Sight)

out-of-sight

فیلم «خارج از دید» با جهش زمانی بین گذشته و حال، داستان یک سارق بانک به نام فولی (کلونی) و یک پلیس فدرال به نام سیسکو (جنیفر لوپز) را روایت می‌کند که او را گروگان گرفته است. این دو زمانی که در صندوق عقب ماشین گیر افتاده‌اند احساساتی نسبت به هم پیدا می‌کنند.

فیلم «خارج از دید» ساخته‌ی سودربرگ که بر اساس رمانی از المور لئونارد ساخته شده، با ترکیب اکشن، عاشقانه، درام و کمدی سیاه با پایانی جذاب، به طرز عجیبی حسی و شوخ‌طبع است. هرچند که «خارج از دید» به هیچ وجه یک شاهکار محسوب نمی‌شود اما تماشایی و سرگرم‌کننده است که رابطه‌ی غیرمنتظره و خطرناکی که بین یک گروگان و گروگان‌گیر شکل می‌گیرد را بررسی می‌کند. این فیلم با تکیه بر دو اجرای عالی در نقش‌های اصلی، اثر را به سطح بالاتری می‌برد.

7. منو ببند! (Tie Me Up! Tie Me Down)

tie-me-up-tie-me-down

فیلم «منو ببند!» ساخته‌ی پدرو آلمودوار، داستان یک بیمار روانی (آنتونیو باندراس) را روایت می‌کند که یک ستاره‌ی فیلم‌های درجه B با بازی ویکتوریا (آبریل) را می‌رباید تا او را عاشق خودش کند، چرا که آن زن رابطه‌ی یک‌شبه‌ای را که در دوران بازیگری در فیلم‌های مستهجن با او داشته، فراموش کرده است.

«منو ببند!» اگرچه شاید بهترین فیلم در کارنامه‌ی تحسین‌شده‌ی آلمادوار نباشد، اما بدون شک اثری جذاب در میان آثار رنگارنگ این فیلمساز بوده و تماشای آن به خاطر تصاویر زیبایش ارزشمند است. علاوه بر این، فیلم کمدی سیاه «منو ببند!» مرز بین عشق و علاقه‌ی وسواس‌گونه را از بین می‌برد؛ روایتی که در آن گروگان با آدم‌ربا همدردی می‌کند و حتی او را به عنوان بخشی از خانواده می‌پذیرد. فیلم آلمادوار که قرار است یک اثر هجوآمیز در زیرژانر سندرم استکهلم باشد، با توجه به مضامینی که به آن‌ها می‌پردازد و نحوه‌ی اجرایشان می‌تواند بی‌احساس و کمی مشکل‌ساز به نظر برسد.

6. وی مثل وندتا (V for Vendetta)


v-for-vendetta

فیلم «وی مثل وندتا» با بازی ناتالی پورتمن در یکی از به یادماندنی‌ترین نقش‌هایش، یکی از مهیج‌ترین فیلم‌های اکشن دهه ۲۰۰۰ به حساب می‌آید. داستان در آینده‌ای نزدیک و پادآرمانشهر روایت می‌شود، جایی که انگلستان تحت سلطه‌ی حزب فاشیستی نورس‌فایر است. یک مبارز آزادی‌خواه با ماسک که تنها با نام وی شناخته می‌شود، نقشه‌ای برای سرنگونی دولت می‌کشد و در این راستا، زن جوانی به نام ایوی را می‌رباید که به همدست غیرمنتظره او تبدیل می‌شود.

علی‌رغم شرایط پیچیده‌ای که ایوی در آن گرفتار شده و رابطه‌ی چندلایه‌ای که شخصیت‌های اصلی دارند، در نهایت شخصیت پورتمن با وی همدردی می‌کند و شاید حتی عاشق او می‌شود. این موضوع «وی مثل وندتا» را به یکی از به یادماندنی‌ترین فیلم‌هایی تبدیل می‌کند که از این تم پیچیده استفاده کرده است. بدون شک این فیلم به کارگردانی جیمز مک‌تیگو، اثری گیرا با شخصیت‌های فراموش‌نشدنی و فیلمنامه‌ای فوق‌العاده است.

آیکون فیلم وی مثل وندتا V for Vendetta
فیلم

وی مثل وندتا

V for Vendetta

تماشای فیلم وی مثل وندتا

5. دیو و دلبر (Beauty and the Beast)

beauty-and-the-beast

اگرچه «دیو و دلبر» به عنوان یک داستان عاشقانه‌ی واقعی شناخته می‌شود، اما با کمی تامل عمیق‌تر، این افسانه‌ی کلاسیک کمی آزاردهنده به نظر می‌رسد. داستان درباره‌ی زن جوانی به نام بل (پیج اوهارا) است که توسط هیولایی (رابی بنسون) زندانی می‌شود، هیولایی که پدر بل را کشته است. در نهایت، بل عاشق همان هیولا می‌شود.

با گذشت سال‌ها، انیمیشن ترسناک ساخته‌ی گری تروزدیل و کرک ویس همچنان بدون شک اثری ماندگار در زیرژانر سندرم استکهلم محسوب می‌شود. با وجود این، انکارناپذیر است که این داستان دیزنی چقدر سرگرم‌کننده و فراموش‌نشدنی است (به لطف آهنگ‌های به یادماندنی‌اش)، به همین دلیل است که همچنان یکی از باارزش‌ترین انیمیشن‌ها باقی مانده و شاهد حضور یک پرنسس نمادین در آن هستیم.

4. 12 میمون (12 Monkeys)

12 monkeys

داستان کلاسیک رازآلود و علمی-تخیلی تری گیلیام در جهانی روایت می‌شود که در سال ۲۰۳۵ درگیر یک بیماری همه‌گیر است. یک زندانی (بروس ویلیس) این فرصت را دارد که با سفر به گذشته و جمع‌آوری اطلاعات درباره‌ی ویروس ساختگی‌ای که بخش اعظم بشر را در کره‌ی زمین نابود کرده است، خودش را از زندان آزاد کند.

در فیلم «۱۲ میمون» رابطه‌ی کول (بروس ویلیس) و رایلی (مادلین استو) یکی از تاثیرگذارترین خطوط داستانی است. جالب اینجاست که این فیلم هم به نوعی به سندرم استکهلم می‌پردازد، به خصوص با در نظر گرفتن خط باریک بین عقل و آشوب، زمانی که او پس از ربوده شدن و کشیده شدن در خیابان‌های فیلادلفیا، عاشق کول می‌شود. در مجموع، این فیلم علمی-تخیلی دیستوپیایی تاثیرگذار ساخته‌ی تری گیلیام، با اجراهای فوق‌العاده و چرخش‌های غیرمنتظره‌ای مثل موردی که به آن اشاره شد، نظر مخاطبان را جلب می‌کند.

3. در یک شب اتفاق افتاد (It Happened One Night)

it-happened-one-night

با وجود اینکه سال‌های زیادی از اکران فیلم «در یک شب اتفاق افتاد» می‌گذرد، این روزها کمی قدیمی به نظر می‌رسد. کمدی رمانتیک کلاسیک فرانک کاپرا، که یکی از بهترین آثار این ژانر محسوب می‌شود و اغلب در کنار عناوین شناخته‌شده‌ی دوران طلایی هالیوود قرار می‌گیرد، داستان خبرنگاری به نام پیتر (گیبل) را روایت می‌کند که برای نوشتن یک مطلب جذاب، همراه یه وارث فراری (کلودت کولبرت) سوار اتوبوس می‌شود.

فیلم «در یک شب اتفاق افتاد» ساخته‌ی کاپرا در سال ۱۹۳۴ با عناصر کمدی اسکروبال، ضمن روایت داستانی جذاب که پای آزار و اذیت و حتی ربوده‌شدن توسط یکی از بستگان (در این‌جا، پدرِ الی اندروز) را به میان می‌کشد، به مسائلی مثل طبقه‌ی اجتماعی و دوران رکود اقتصادی هم می‌پردازد. این فیلم با ویژگی‌های غیرمعمول و سرگرم‌کننده‌اش، همچنان در میان سینه‌فیل‌ها اثری دوست‌داشتنی باقی مانده است.

2. بوفالو 66 (Buffalo ’66)

buffalo '66

کمدی-درام مستقل «بوفالو ۶۶» ساخته‌ی وینسنت گالو، روی مرد جوانی به نام بیلی (با بازی خود گالو) تمرکز می‌کند که پس از آزادی از زندان قرار است به دیدن والدینش برود. او در این بین، دختری به نام لایلا (کریستینا ریچی) را می‌رباید و مجبور می‌کند در طول ملاقات، نقش همسرش را بازی کند.

«بوفالو ۶۶» با داستانی عجیب اما خلاقانه، تماشاگران را با یک مورد عجیب از سندرم استکهلم روبرو می‌کند که در تاریخ سینما ماندگار شده است. با توجه به رمانتیک‌سازی چنین موقعیت پیچیده‌ای، این فیلم به راحتی می‌توانست نتایج وحشتناکی داشته باشد، اما تقریبا غیرممکن است که نسبت به رابطه‌ی لایلا و بیلی بی‌تفاوت ماند. در کل، فیلم گالو موفق عمل می‌کند و به اثری ماندگار تبدیل می‌شود که امروزه هم مورد توجه بسیاری قرار می‌گیرد.

1. بعدازظهر سگی (Dog Day Afternoon)

dog-day-afternoon

«بعدازظهر سگی» فیلمی بر اساس یک رویداد واقعی که در آگوست ۱۹۷۲ اتفاق افتاد، یکی از به یادماندنی‌ترین فیلم‌های آل پاچینو است. این فیلم داستان سه سارق آماتور بانک را روایت می‌کند که در حال برنامه‌ریزی برای سرقت بعدی خود هستند. در حالی که نقشه آن‌ها ساده و سرراست بود، اما به سرعت به یک کابوس تبدیل شد، چرا که هر اتفاق بدی که ممکن بود رخ داد.

فیلم پیشروانه‌ی «بعدازظهر سگی» ساخته‌ی سیدنی لومت در سال ۱۹۷۵، شاهکاری در ژانر سرقت به شمار می‌رود و درک دلیل این موضوع دشوار نیست. این فیلم تلخ و جسورانه، با ارائه‌ی پیامی درباره‌ی فداکاری‌های انسان برای عشق، داستانی درگیرکننده در مرکز خود دارد که حول‌ رابطه‌ای شبیه به سندرم استکهلم می‌چرخد. بسیاری از گروگان‌ها در نهایت با گروگان‌گیرها، به‌ویژه سانی، همدردی و حتی به آن‌ها علاقه پیدا می‌کنند.

آیکون فیلم بعد از ظهر سگی Dog Day Afternoon
فیلم

بعد از ظهر سگی

Dog Day Afternoon

تماشای فیلم بعدازظهر سگی

منبع: collider

خروج از نسخه موبایل