فلسفه بازیهای ویدیویی این است که باید سرگرمکننده باشند؛ به همین خاطر است که بعضی اوقات بازیهایی محبوب میشوند که شاید به هیچوجه از لحاظ گیمپلی و گرافیک، گستردگی بازیهای دیگر را نداشته باشند. به همین خاطر است که بازیهایی مثل ماینکرافت میتواند بهترین بازی تاریخ باشد؛ بدین خاطر که کاملا برای سرگرم کردن مخاطبهایش ساخته شده است. اما سرگرمکنندگی بازیهای ویدیویی، در فرمهای مختلفی به مخاطبها تزریق میشوند. مثلا در بازی ماینکرفت، المان جذابی که باعث سرگرمکنندگی مخاطبها میشود، گستردگی عناصر دنیاسازی آن است که نمونه آن را در بازیهای ویدیویی بسیار کمی دیدهایم و شاید حالا حالاها هیچ بازی نتواند جایگزین ماینکرفت شود. اما بعضی از مخاطبها، با فرمهای متفاوتی از محتوای بازیهای ویدیویی سرگرم میشوند؛ یکی از این فرمها، بازیهای چالشبرانگیز است. بازیهایی که گیمپلی به مراتب سختتری از دیگر بازیهای ویدیویی ارائه میدهند و به راحتی بازیهای دیگر، نمیتوانید این بازیها را به پایان برسانید. در این مقاله، قصد داریم که سراغ این بازیهای ویدیویی برویم؛ بازیهای ویدیویی سخت و چالشبرانگیز که برای تمام کردن آنها باید مدت زمان بیشتری را سپری کنید و عنوانهایی که از قدیم تا به حال بین گیمرها به خاطر سختی بیش از حدشان معروف هستند. پس با این مقاله و بلاگ مایکت همراه باشید.
- بهترین شخصیتهای بازیهای اکشن – از نیتن دریک تا الی
- ۶ مکانِ جذاب وایس سیتی که به جی تی ای ۶ بازمیگردند
25- بازی Bloodborne
بازی بلادبورن از بازیهای خوشساخت و محبوب انحصاری پلیاستیشن است که توسط استودیوی From Software ساخته شده؛ استودیویی که آن را با ساختن بازیهای چالشبرانگیز مثل فرنچایز Dark Souls و البته برنده بهترین بازی سال ۲۰۲۱ یعنی Elden Ring میشناسیم. پس چندان دور از انتظار نبود که بازی Bloodborne در این لیست جای خود را پیدا کند. دلیل اصلی که بازی بلادبورن را در این لیست قرار دادهایم، به خاطر منحصر به فرد بودن آن است؛ این بازی به سفارش کمپانی پلیاستیشن توسط استودیوی فرامو سافتور ساخته شد و به صورت انحصاری در اختیار کاربرهای پلیاستیشن قرار گرفت و تا به امروز خبری از نسخههای دیگر و البته دنباله آن نیست. جذابیت کلی این بازی هم به اتمسفر بیمانند آن و البته گیمپلی نفسگیر و خارقالعاده آن باز میگردد که شما را درگیر یک چالش بیمانند میکند. موضوعی که شاید در همه بازیهای ویدیویی به خوبی رعایت نشود.
24- بازی Contra
کنترا یکی از فرنچایزهای قدیمی در صنعت بازیهای ویدیویی است که احتمالا بعضی از پدرهای شما با آن آشنایی داشته باشند؛ البته در ایران، این بازی را با اسم «کماندو» میشناسند. بازی که در سبک Run-and-Gun ساخته شده است و باید در یک سبک ترکیبی از شوتر و پلتفرمر با ساختار دو بعدی، هر دشمنی که جلوی شما قرار میگیرد را شکست دهید. سختی کلی این بازی، بدین خاطر است که در هر کجای این بازی که بمیرید، مجددا باید بازی را از اول آغاز کنید. بدین خاطر که داستان و روایت بازی یک شب را نشان میدهد که کماندوهای این بازی باید تمام سعی خود را کنند که ماموریت را به یکباره به پایان برسانند و به همین خاطر، مردن شما به منزله بازگشت به مرحله اول است. در طول بازی شما سلاحهای مختلفی را به دست میآورید و همچنین باید در نظر داشته باشید که زنده ماندن در این بازی بعد از کمی تجربه آن، میتواند بسیار آسانتر شود. شما میتوانید از روی تیر دشمنها بپرید یا از راههای جایگزین استفاده کنید که جلوی تیر دشمنها قرار نگیرید.
23- بازی Cuphead
بازی کاپهد قطعا یکی از اعجوبههای تاریخ بازیهای ویدیویی است. در سال ۲۰۱۹، سازندگان این بازی ریسک کردند که عنوانی با جلوههای بصری کارتونی دهه هفتاد میلادی را به مرحله انتشار برسانند اما در همان سال موفق شدند که کاپهد را تبدیل به پرفروشترین بازی سال کنند و باید اعتراف کرد که در خروجی دادن یک گیمپلی و داستان جذاب موفق بودهاند. این بازی داستان یک فنجان در دنیای خیالی را نشان میدهد که روح خود را به شیطان فروخته است. حالا شما باید به جنگ هیولاهای مختلف بروید و با شکست دادن آنها، خودتان را به شیطان رسانده و روحتان را از او پس بگیرید. البته داستان بازی پیچ و خمهای زیادی دارد که با تجربه بازی خودتان متوجه آن خواهید شد. کاپهد گیمپلی بسیار سختی دارد؛ به جز المانهای کلی و پایه گیمپلی بازی،سختی اصلی این بازی بدین خاطر است که بازی باسفایتهای زیادی دارد و هر باس فایت الگوریتم مخصوص به خودش را دارد و آنها میتوانند به راحتی شما را در طول بازی حتی با یک ضربه شکست بدهند.
22- بازی Dark Souls
بار دیگر سراغ یکی دیگر از بازیهای استودیوی From Software آمدهایم؛ با این تفاوت که بازی دارک سولز به مراتب خیلی بازی مهمتری از دیگر بازیهای این استودیو محسوب میشود. استودیوی فرام سافتور بعد از انتشار بازی Demon’s Souls بود که نامش را به عنوان یکی از سازندههای بازیهای چالش برانگیز تثبیت کرد و بازی دارک سولز به خاطر این که یک عنوان مولتی پلفترم بود و برای همه پلتفرمها در دسترس قرار گرفت، توجه بیشتری به خود یافت. دارک سولز شروع کننده سبک Souls بود؛ بدین شکل که خیلی از بازیهای ویدیویی که حتی سبک نقش آفرینی مثل دارک سولز نداشتند هم از بعضی المانهای دارک سولز در بازی خودشان استفاده کردند؛ بازیهایی مثل Dead Cells و Blasphemous که این بازیها هم جذابیت بسیار زیادی دارند. گیمپلی دارک سولز از بعضی جهات شباهت بسیار زیادی به بازی Bloodborne دارد؛ با این تفاوت که این بار دنیای بازی بسیار بزرگتر شده و شما با المانهای سندباکس روبهرو هستید و میتوانید گیمپلی بازی را به نحوی که در نظر دارید، پیش ببرید.
21- بازی Demon’s Souls
اما کارمان با بازیهای From Software به پایان نرسیده است؛ اولین قسمت از فرنچایز Souls که به صورت انحصاری برای کاربرهای پلیاستیشن ۳ منتشر شد، بازی Demon’s Souls بود که از هر لحاظ، قطعا یکی از سختترین بازیهای ویدیویی است که میتوانید آن را تجربه کنید. البته اگر دوست دارید این بازی را تجربه کنید، جالب است بدانید که نسخه بازسازی این عنوان برای کنسول پلیاستیشن ۵ هم ساخته شده است. این بازی گیمپلی بسیار مشابه با دیگر قسمتهای Souls دارد؛ المانهای سبک سولز در کنار المانهای غنی نقشآفرینی کلاسیک به خوبی در این بازی کنار یکدیگر قرار گرفتهاند تا بتوانید یک تجربه متفاوت را برای خود رقم بزنید. بازی که میتواند یک چالش واقعی را در دنیای بازیهای ویدیویی به شما ارائه دهد. البته باید در نظر داشته باشید که بازی Demon’s Souls به تنهایی بازی جذابی است اما ارتباط مستقیمی با دنیای Dark Souls ندارد؛ با این که هنوز میتوانید بعضی از ارتباطهای معنوی را بین این دو فرنچایز پیدا کنید.
20- بازی Dragon’s Lair
فرنچایز Dragon’s Lair قسمتهای مختلفی را به دنیا داده است اما در این مقاله راجع به نسخه اورجینال این بازی صحبت میکنیم که برای دستگاههای آرکید منتشر شده است. البته اگر دوست داشته باشید، میتوانید این بازی را از طریق شبیهسازهای آرکید نصب و تجربه کنید. قسمت اورجینال این بازی یکی از سختترین و چالشبرانگیزترین بازیهایی است که میتوانید تجربه کنید. این بازی نیازمند حداکثر سرعت بازخورد و واکنش شماست و در حالی که باید روی واکنش خود تمرکز کنید، همزمان باید از حافظه خود نهایت استفاده را انجام دهید تا ماجراجوییهای کوچکی که در راه شما قرار میگیرد را در بهترین حالت ممکن پشت سربگذارید. شاید در ابتدا فکر کنید که این موضوع چندان هم سخت نیست، اما اگر این بازی را تجربه کنید، نظرتان تغییر میکند. در کنار همه این موارد، این بازی جلوههای بصری بسیار خوبی دارد و به هیچوجه از تجربه این بازی خسته نخواهید شد. پس توصیه میکنم که اگر به دنبال تجربه یک بازی فکری جذاب و سخت هستید، حتما به Dragon’s Lair فرصت بدهید.
19- بخش آموزشی بازی Driver
یکی از محبوبترین و قدیمیترین فرنچایزهای رانندگی که طرفدارهای زیادی هم دارد، قطعا فرنچایز Driver است؛ تا به امروز قسمتهای جذابی از درایور منتشر شده است اما آخرین قسمت از این فرنچایز در سال ۲۰۱۱ با نام Driver: San Fransisco منتشر شد. از آن پس تا به حال هنوز قسمت جدیدی از این فرنچایز منتشر نشده و امیدواریم که کمپانی یوبیسافت به زودی خبری از این فرنچایز منتشر کند. قسمت اول این بازی سالها پیش منتشر شد که توانست طرفدارهای زیادی را به دست آورد؛ اما یکی از سختترین بخشهای این بازی، دقیقا مرحله اول آن بود. مرحله اول این بازی در حقیقت یک مرحله آموزشی بود که به شما بعضی از تکنیکهای رانندگی را در یک پارکینگ یاد میدهد. این مرحله به تنهایی سختترین مرحله کل بازی بود؛ شاید حتی بتوان آن را سختترین مرحله در تمام بازیهای رانندگی دانست. به هر شکلی که تمرینات خواسته شده را انجام میدهید، بازی به شما امتیاز آن مرحله را نمیدهد و هر کاری از دستتان برمیآید انجام میدهید اما باز هم متوجه میشوید که آن را اشتباه انجام دادهاید و خبری از تمام کردن آن مرحله نیست.
18- بازی Dwarf Fortress
بعضی اوقات آزادی عمل در بازیهای ویدیویی، ممکن است که بازی را برای شما چالش برانگیز کنند؛ درست مثل تجربه بازی Dwarf Fortress. این بازی به شما اجازه میدهد که کنترل یک دنیا و قصر پر از کوتولهها یا همان دورفها را برعهده بگیرید و میتوانید دنیای بازی را به هر شکلی که میخواهید، شخصیسازی کنید. اما این موضوع خودش میتواند یک چالش بیاندازه را به همراه داشته باشد. در این بازی شما هر چقدر که قلعه دورفها را بزرگتر کنید، چالشهای بیشتری هم به همراه خواهد داشت. مدیریت کردن هزاران دورف در یک قلعه میتواند کار بسیار سختی باشد و همیشه باید حواستان به این باشد که اتفاق بد و تهدیدی، افراد این قلعه و خود شما را تهدید نکند. بعضی از این تهدیدها تنها از طرف دورفهای داخل نیست و بعضی اوقات عوامل بیرونی هم هستند که میخواهند قلعه شما را نابود کنند. پس به همراه کنترل کردن این قلعه از داخل، باید حواستان به تهدیدهای بیرونی هم باشد.
17- بازی Getting Over It With Bennett Foddy
بازی’Getting Over It with Bennett Foddy یکی از عجیبترین بازیهایی است که میتوانید در زندگی خود تجربه کنید. تنها کافی است که نگاهی به سیناپس بازی بیندازید. یک فرد بدون مو که نیمه پایینی بدن او در یک دیگ است و نیمه بالایی بدن او بیرون است و او یک چکش در اختیار دارد که به کمک این چکش باید از موانع عبور کند. بالا رفتن از یک کوه و عروج کردن به آسمان آن هم به کمک یک چکش، کار بسیار سختی به نظر میرسد؛ اما سختی این موضوع را زمانی متوجه میشوید که بازی را تجربه میکنید. کنترل کردن این چکش و شخصیت به خودی خود بسیار سخت است، اما سازنده این بازی تمام تلاش خود را کرده است که کنترل بازی را بسیار سختتر کند. این بازی در کنار چالشبرانگیز بودنش، میتواند بسیار اعصابخردکن هم باشد. چون ممکن است بعد از ساعتها پیشروی در این بازی، یک اشتباه کوچک کنید و مجددا به ابتدای بازی برگردید که به هیچوجه چیزی نیست که دلتان بخواهد تجربه کنید.
Getting Over It with Bennett Foddy
حجم:۱۵۳.۵ مگابایت
16- بازی Ghosts ‘n Goblins
دو ضربه؛ تنها دو ضربه کافی است تا شما در بازی Ghosts ‘n Goblins کشته شوید. ضربه اول برای این است که زره شما نابود شود و ضربه دوم برای این است که بعد از پاره شدن زرهتان، کشته شوید و همین توضیحات به اندازه کافی نشان میدهد که تجربه این بازی تا چه اندازه میتواند سخت باشد. این بازی با گرافیک پیکسلی و یک گیمپلی تقریبا سخت، میتواند بسیار سرگرمکننده باشد و اگر اهل چالش زیاد در یک بازی ویدیویی هستید، دشمنهای شما در این بازی به خوبی میتوانند چالش را برای شما به همراه بیاورند. زمانی که این بازی را به پایان برسانید، دوباره باید آن را از ابتدا بازی کنید و به انتها برسید تا بتوانید پایانبندی دقیق و درست این بازی را مشاهده کنید. پس اگر به انتهای این بازی رسیدید، خیلی خوشحالی نکنید چون یک ماجراجویی مشابه اما این بار با درجه سختی بیشتر در انتظار شما نشسته است.
15- بازی Ikaruga
یکی دیگر از سختترین بازیهای ویدیویی که میتوانید تجربه کنید، عنوان ایکاروگا است که بیشتر سختی و چالش آن به خاطر سیستم پیچیده گیمپلی آن است. شما شاید در گیمپلی بازی سختی را احساس نکنید اما کنترل کردن سفینه در این بازی سختترین چالش آن محسوب میشود که به راحتی میتواند برای مدت طولانی شما را درگیر خود کند. هر چقدر که در بازی پیشروی کنید، چالش بازی هم به مرور زمان بیشتر میشود و این سختی که در سیستم مدیریت سفینه وجود دارد، کم کم راهش را به گیمپلی و اکشن بازی میآورد و میتوانید به مرور زمان خرد شدن اعصاب خود را احساس کنید. البته بازی از لحاظ گیمپلی و گرافیک بسیار جذابیت زیادی دارد و اگر اهل بازیهای این سبکی باشید، میتوانید انتظار داشته باشید که از تجربه آن بسیار لذت ببرید؛ به خصوص بخش جلوههای بصری که کاملا به استادانهترین شکل ممکن پیادهسازی شده است.
- 7 شخصیت بازیهای ویدیویی که میتوانند پرستار بچه خوبی باشند
- بهترین سری بازیهای سبک شوتر علمی تخیلی
14- بازی Kerbal Space Program
برخلاف تمام بازیهای سفینهای و فضایی که سعی دارند این سبک را بسیار سرگرمکننده نشان دهند، در بازی Kerbal Space Program ماجرا کمی متفاوت است؛ بدین خاطر که سازندگان تمام تلاش خود را کردهاند تا نشان دهند که سفر در فضا به این راحتی که همه فکر میکنند نیست و تلاش میکنند که سختیهای این راه را به شما نشان دهند. به عنوان مثال، سوار سفینه شدن و رفتن به خارج از جو در دنیای واقعی به همین راحتیها نیست و اگر نتوانید سفینه را به درستی هدایت کنید، احتمال انفجار سفینه شما بسیار زیاد است و این موضوع را به راحتی میتوانید در بازی Kerbal Space Program احساس کنید. همچنین زمانی که وارد گیمپلی بازی میشوید، بیشتر متوجه میشوید که همهچیز در این بازی به واقعگرایانهترین شکل ممکن پیادهسازی شده و هر چقدر یک بازی ویدیویی واقعگرایانهتر باشد، قطعا چالش آن هم بیشتر می شود.
13- بازی Punch-Out
مایک تایسون، قطعا یکی از سرسختترین بوکسورهای تمام تاریخ است و بازی Punch-Out هم دقیقا بدین خاطر منتشر شده است که این موضوع را به سختگیرانهترین شکل ممکن به شما یادآوری کند؛ به خاطر این که شکست دادن مایک تایسون در این بازی درست مثل واقعیت نزدیک به محال است. البته این بازی همان ابتدا سخت و دشوار نیست؛ در ابتدای بازی، شما با بوکسورهای سادهتری آغاز میکنید و به مرور زمان، بوکسورهای سرسختتری جلوی راه شما قرار میگیرند. شکست دادن این بوکسورها بدین شکل است که باید الگوی جنگیدن آنها را حفظ کنید و سپس میتوانید آنها را شکست بدهید. اما مایک تایسون، در این بازی تقریبا شکستناپذیر است. بدین خاطر که ضربات او بسیار سریع و پرصدمه است و هر بار از یک الگوی متفاوتی استفاده میکند؛ یعنی درست زمانی که الگوی او را یاد گرفتهاید، شکست میخورید و حالا باید با الگوی جدیدی مبارزه کنید که بازی را بسیار سختتر میکند.
12- بازی Myst
بازی میست شاید جز معدود بازیهایی باشد که بدون داشتن هرگونه دشمن، تایمر و چالش بیرونی، یک سختی غیرقابل باور را به ما داده؛ این بازی در زمان انتشارش به خاطر سختی بیش از حد چالشهایش توانست سر و صدای زیادی به پا کند و گیمرهای زیادی بودند که به خاطر این چالشها، به سراغ تجربه Myst رفتند. این بازی پازلهای زیادی را به همراه دارد و هر بار که به سراغ پازل جدیدی میروید، متوجه میشوید که یک الگوریتم جدیدی در اختیار شما قرار میگیرد و باید بعد از دقایق زیادی سروکله زدن با این الگوریتم جدید، پازل را حل کنید. حتی حل کردن یک پازل در این بازی میتواند انرژی شما را به پایان برساند. سختی بازی زمانی به اوج خودش میرسد که متوجه میشوید سازندگان در بعضی از معماها، از الگوی قبلی استفاده کردهاند که اگر آنها را فراموش کرده باشید، مجددا باید تمام آن مراحل را طی کنید. پس بهتر است یک دفتر به همراه خود داشته باشید تا الگوی پازلهای قبلی را در آن یادداشت کنید.
11- بازی Ninja Gaiden
اگر دلتان یک بازی نینجایی میخواهد که در آن گیمپلی بسیار سریع و البته غیرقابل تکرار را تجربه کنید، توصیه میکنم که حتما سری به بازی Ninja Gaiden بزنید. البته باید در نظر داشته باشید که نینجا گایدن یکی از چالشبرانگیزترین بازیهای ویدیویی است و ممکن است نتوانید به راحتی از پس آن بربیایید. بازی زمانی به اوج سختی خود میرسد که آن را روی درجه سختی Master Ninja تجربه کنید. در این صورت حتی با یک ضربه هم در بازی کشته میشوید؛ این در حالی است که دشمنان شما در این درجه سختی بسیار سریعتر شدهاند و دفاع کردن از ضربات آنها در همان اوایل تقریبا غیرممکن میشود. المانهای هک اند اسلش این بازی شباهت زیادی به سری Devil May Cry دارد که این موضوع باعث دو دستگی طرفداران هر دو سری شده است؛ اما به طور کلی اگر حساب کنید، فرنچایز Devil May Cry همیشه موفقیت تجاری و محبوبیت بیشتری را داشته است که دلیلی اصلی آن به خاطر شخصیت اصلی این سری یعنی دانته است.
10- بازی Nioh
بازی «نیوه» را میتوان یکی از مهمترین بازیهایی دانست که در سبک سولز منتشر شد و به نوعی یک ادای احترام به فرنچایز Dark Souls بود. شاید بازی Nioh بود که برای اولین بار نشان داد که سبک سولز میتواند سبکی بسیار هیجانانگیز و لذتبخش باشد و در هر سبکی میشود از المانهای ژانر سولز استفاده کرد. شما در این بازی نقش یک ساموریایی را دارید که تحت تاثیر نیروهای غربی قرار میگیرد و باید با استفاده از تواناییهای خودش به عنوان یک جنگجوی شرقی و قابلیتهای ساموراییاش، جلوی آنها ایستادگی کند. چالش گیمپلی بازی شباهت بسیار زیادی با سری دارک سولز دارد و به همین خاطر میتوان این عنوان را یک بازی سخت دانست.
9- بازی Returnal
یکی دیگر از بازیهای جذابی که حتما باید آن را تجربه کنید، عنوان Returnal است. بازی رترنال از جمله بازیهایی است که قبل از عرضهاش آنچنان که باید مورد توجه قرار نگرفت، اما به مرور زمان و بعد از انتشارش تبدیل به یکی از بهترین بازیهای سال انتشارش شد. تا جایی که حتی توانست نامزد بهترین بازی سال از دیدگاه فستیوال The Game Awards شود. این بازی راجع به یک فضانورد زن است که داخل یک سیاره عجیب، داخل یک لوپ زمانی گیر میافتد و باید هر کاری که از دستش میآید انجام دهد تا بتواند خود را از این مخمصه رهایی دهد. المانهای روگلایک در این بازی به استادانهترین شکل ممکن پیادهسازی شدهاند و همانطور که میدانید، وقتی یک بازی را در سبک روگلایک تجربه میکنیم، باید انتظار سختی بیش از حد آن را هم داشته باشیم.
8- بازی Sekiro: Shadows Die Twice
حتی پلیرهای حرفهای دارک سولز هم که تجربه این بازی دیگر برایشان راحت شده، حین تجربه Sekiro: Shadows Die Twice به مشکل زیادی برخوردند. بعد از انتشار سه قسمت مختلف از فرنچایز دارک سولز و عادت کردن به گیمپلی این عنوان، استودیوی From Software بازی جدیدی را به نام Sekiro: Shadows Die Twice کرد که از خیلی لحاظ با قسمتهای قبلی دارک سولز متفاوت بود. این بازی راجع به یک سامورایی حرفهای یا بهتر است بگوییم که یک شینوبی است که از پرنس یک سرزمین دفاع میکند و در حین دفاع از این پرنس، دستش قطع میشود. طولی نمیکشد که یک مجسمهساز، بدن نیمه جان این شینوبی را پیدا کرده و یک دست چوبی برای او میسازد و حالا این شینوبی باید پرنس را پیدا کرده و انتخاب خود را از گنیچیرو بگیرد.
7- بازی Shinobi
شینوبی از دیگر بازیهای ساموراییمحور است که احتمالا خیلی از شما تا به امروز آن را تجربه نکردهاید؛ اما درست زمانی که این بازی را برای اولین بار تجربه میکنید، متوجه خواهید شد که با یکی از سختترین بازیهای ویدیویی روبهرو هستید که هر چقدر در طول بازی رو به جلو حرکت میکنید، بازی برایتان سختتر میشود. این بازی برای کنسول پلیاستیشن ۱ هم منتشر شده است که در کنار گیمپلی بسیار سختی که ارائه میدهد، سازندگان سعی کردهاند که کنترل شخصیت اصلی را در واقعگرایانهترین حالت ممکن پیادهسازی کنند.
6- بازی Stuntman
شما در این بازی نقش یک بدلکار را در اختیار دارید؛ البته یک بدلکار راننده که باید برای شش فیلم سینمایی علمیتخیلی و اکشن، صحنههای مختلف را بدلکاری کنید. البته ماجرا به همین راحتی نیست؛ بدین خاطر که شما باید دقیقا همان صحنهای که از شما خواسته شده را بازسازی کنید. از آنجا که طراحی سیستم کنترل ماشین هم به واقعگرایانهترین شکل ممکن انجام شده، به هیچوجه در این بازی احساس راحتی نخواهید کرد و اگر کسی هستید که دوست دارید هر چیزی را به کمالگرایانهترین شکل ممکن انجام بدهید، به احتمال زیاد این بازی به خوبی بتواند شما را عصبانی کند.
5- بازی Super Mario Bros: The Lost Levels
قسمت دوم فرنچایز ماریو یا بهتر است بگوییم که Super Mario Bros.2 با نام The Lost Levels در غرب منتشر شد و بدون شک تا به امروز یکی از عجیبترین بازیهایی است که کمپانی نینتندو منتشر کرده است. یک بازی که تمام مراحل آن سختی مخصوص به خودشان را دارند و نمیتوانید به راحتی آن را پشت سر بگذارید. حتی قدیمیترین پلیرهای سوپر ماریو هم معتقد هستند که این بازی سختترین بازی کل فرنچایز است که در آن، هیچ المانی بدون خطر نیست و حتی قارچهای قدرتی که در بازی وجود دارند، بعضا خطرناک و سمی هستند و ممکن است شخصیت ماریو را بکشند. پس حواستان به قارچهای سمی بازی باشد.
4- بازی Super Mario Maker 2
البته کارمان هنوز با فرنچایز ماریو تمام نشده است و در این جایگاه، بازی Super Mario Maker 2 قرار میگیرد؛ البته سختی این بازی به خاطر چالشهایی که سازندگان در بازی قرار دادهاند نیست و چالش آن به خود پلیرها باز میگردد. اما چگونه؟ دلیل آن به خاطر سیستم کلی این بازی است. شما در بازی Super Mario Maker 2 میتوانید مراحل مختلف از دنیای ماریو را طراحی کنید تا بقیه پلیرها وارد مرحله شما شوند و آن را تجربه کنند. بعضی از پلیرها مراحلی در این بازی ساختهاند که حتی با کد تقلب هم نمیتوانید آن را شکست دهید. اما نکته جالب این است که تمامی این مراحل چالشبرانگیز منطق خاص خودشان را دارند و به شکل عجیبی، قابل رد کردن هستند!
3- بازی Super Meat Boy
سوپر میت بوی از عاشقانهترین بازیهای ویدیویی است که در قالب یک بازی مستقل وارد صنعت بازیهای ویدیویی شد و توانست نام «ادوارد مکمیلان» را به عنوان یکی از بهترین بازیسازهای مستقل تاریخ بازیهای ویدیویی ثبت کند. شما در این بازی نقش یک تکه گوشت را بازی میکنید که به دنبال معشوقه خود میگردد. این بازی که در آن بیشتر المانهای پلتفرمر قرار گرفته است، باید از سکوهایی عبور کنید که در آن تیغچههای گوشت بری قرار گرفتهاند و برخورد کردن با آنها، به منزله مرگ و بازگشت به ابتدای مرحله است. بعضی از مراحل بازی به اندازهای اعصاب خردکن هستند که به هیچوجه نمیتوانید آن را با اعصاب راحت پشت بگذارید.
2- بازی X-Com: Enemy Unknown
بازیهای استراتژیک، همگی چالش و سختی خاص خودشان را دارند. اما اگر بخواهیم سراغ یک بازی استراتژیک در تاریخ بازیهای ویدیویی برویم که توانست چالش بیمانندی را به میان بیاورد اما همزمان جذابیت زیادی را داشته باشد، باید از X-COM: Enemy Unknown نام ببریم که یک عنوان استراتژیک تاکتیکال نوبتی است. این بازی به شما اجازه میدهد که در مقابل نیروهای بیگانه خارج از جو زمین بایستید و با قابلیتها و سلاحهایی که در اختیار دارید، با آنها مبارزه کنید. نکته چالش برانگیز بازی این است که شما در طول بازی حتی یک بازی هم نمیتوانید تصمیم اشتباه بگیرید و یک تصمیم اشتباه، مصادف با مرگ کل تیم شما خواهد بود.
1- بازی Zelda II: The Adventure of Link
فرنچای زلدا، از مهمترین و بزرگترین فرنچایزهای تاریخ بازیهای ویدیویی است؛ انقدر مهم که خیلی از بازیهای ویدیویی که امروزه تجربه میکنید، از المانهای زلدا استفاده میکنند و به عقیده خیلیها، این فرنچایز شناسنامه صنعت بازیهای ویدیویی محسوب میشوند. اما خب، نینتندو هم بعضی اوقات اشتباههایی کرده است. با این که قسمت اول زلدا از موفقیت بسیار زیادی برخوردار بود، اما قسمت دوم زلدا یک تغییر اساسی یافت و همهچیز در بازی بسیار گیجکننده و عجیب بود. تا جایی که بعضی اوقات حتی نمیدانستیم که باید به کدام سمت برویم و گیمپلی بازی بدون هیچ منطق و دلیل خاصی سختتر و چالشبرانگیزتر شده بود. اما خوشبختانه، خیلی زود نینتندو متوجه اشتباه خودش راجع به این بازی شد و از قسمتهای بعدی، تمامی این ایرادها را برطرف کرد.
منبع: yardbarker