نقد فیلم فلش (the flash)؛ سکوی پرش دی سی یا تکرار مکررات؟

دی سی چند وقتی بود  که در رقابت با مارول، دچار کمبود نوآوری و داستان‌های جذاب شده بود. این موضوع را به لطف خبرگزاری‌های مختلف دیگر همه می‌دانیم. اما همه چیز به این موضع ختم نمی‌شود. اگر شما هم از بچگی عاشق خواندن کمیک بوک و تماشای انیمیشن‌های دی سی بوده‌اید، قطعاً می‌دانید که دنیای ابرقهرمانی دی سی چه مزیت‌های شگفت انگیزی نسبت به مارول دارد. اما خب متاسفانه در دنیای سینما نتوانسته‌اند آنطور که باید و شاید ظاهر شوند. پتانسیل‌های بالایی مثل ابرقهرمانان جذاب‌تر، فضای تیره و تارتر، شرورهای دوست داشتنی‌تر و… همگی مزیت‌هایی هستند که دی سی داراست و مارول خیر! با این وجود مارول در رقابت‌ها به لطف خلاقیت‌های این کمپانی و همچنین دیزنی توانست گوی رقابت را از دی سی بگیرد. اما «فلش» (The Flash) آمد تا تجدید حیاتی باشد بر ساخته‌های قبلی دی سی که الحق هم خوب عمل کرد و می‌توان این فیلم را تکیه گاه خوبی برای ادامه راه دانست. دلیل‌های فراوانی وجود دارد که می‌توان دی سی را یکه تاز بعدی جریان‌های ابرقهرمانی دانست که در این نقد و بررسی قرار است به سراغ آن‌ها برویم؛ پس همراه مایکت باشید تا این دلایل را پس از نقد فیلم «فلش»، برررسی کنیم. 

فلش و رویای تحقق یک بلاک باستر چند وجهی

در ماه‌های منتهی انتهایی اکران فیلم سینمایی (The Flash) به عنوان سیزدهمین و آخرین فیلم DC Extended Universe (DCEU) تا زمان کنونی، جیمز گان رئیس جدید کمپانی DC علناً گفت که فکر می‌کند این فیلم یکی از بهترین فیلم‌های ابرقهرمانی است که تا به حال دیده است. این فیلم در واقع مجموعه‌ای چند وجهی از تریلرهای سرگرم کننده و پر از اکشن است که با اکران و جذب مخاطب حداکثری خود به نوعی به مقابله با اخبار منفی پیرامون مجموعه‌ای از جنجال‌های مربوط به ستاره مشکل‌زای فیلم، یعنی ازرا میلر، کمک کرد. اکنون فیلم منتشر شده است و حکم ما درباره نقد فیلم «فلش» صادر شده است! حکم از این قرار است: فلش فیلم خوبی است.

اساساً این فیلم ابرقهرمانی سرگرم‌کننده بی‌نظیر با اکشن، طنز و یک هسته احساسی قوی توانایی این را دارد تا هر مخاطبی را روی صندلی خود نگه دارد و میلر هم با ظاهر شدن در دو شخصیت، بازی‌ قوی‌ را در «فلش» به مخاطب ارائه می‌دهد.

اما با این وجود بعید است که «فلش» در فهرست ده فیلم ابرقهرمانی برتر مخاطبان قرار بگیرد. فیلم کمی طولانی شده و کیفیت جلوه‌های ویژه آن تا حدودی غیرطبیعی است، به خصوص در نبرد پایانی، نقطه اوج نسبتاً درهم و برهمی دارد. بزرگ‌ترین مسئله، اصالت نداشتن «فلش» در فرهنگ عامه‌ای است که اغلب فیلم‌های ابرقهرمانی از آن برخورداند و شاید بتوان گفت تا حد زیادی در این موضوع ناتوان بوده است. کارگردان «فلش» اندی موسکتی کار کاملاً قابل احترامی را در راس امور مربوط به فیلم انجام داده است؛ اما چیزی در کارگردانی او وجود ندارد که بگوییم ما موردی شبیه به آن را قبلاً، بارها و بارها ندیده باشیم (رک و پوست کنده بگوییم همه چیز کلیشه‌ای است). در واقع او هرگز واقعاً مهر تایید خود را بر روی فیلم نمی‌زند!

شروع روایت‌های چند جهانی دی سی با فیلم فلش

فلش و بتمن

 

توجه: در ادامه بخشی از داستان فیلم «فلش» اسپویل می‌شود.

طرح داستان تا حدی از خط داستانی متقاطع Flashpoint از کتاب‌های کمیک دهه 80 نشأت می‌گیرد که در آن اسکارلت اسپیدستر به گذشته برمی‌گردد تا مادرش را از خطر قتل نجات دهد و در نتیجه کل جدول زمانی را تغییر دهد. در دنیای جایگزین، بروس وین جوان به جای پدر و مادرش کشته می‌شود. توماس وین تبدیل به بتمن می‌شود، مارتا وین تبدیل به جوکر می‌شود، زن شگفت انگیز و آکوامن تبدیل به دشمنان سرسخت همدیگر شده و سوپرمن در این جهان موازی یک زندانی در دستان بلشوویک‌های روسی است. موسکتی در ساخت فیلم «فلش» چندین مورد از این عناصر را به عنوان منبع اقتباسش حفظ کرده و در عین حال تلاش می‌کند تا برداشت شخصی خود را از این فرضیه بیان کند. نتیجه تلاقی بین اقتباس از (Back to the Future) و الهام گیری از روایت‌های مولتی ورس Spider-Man: No Way Home و Across the Spider-Verse ، خلق جهانی چند بعدی شده است.

در «فلش» با بری آلن (میلر) همراه می‌شویم که برای کمک به توقف یک دزدی مسلحانه و به نوعی همراه با بتمن در تعقیب سارقان همراه می‌شود. در واقع به گفته خود فلش، او مامور شده تا تمیز کاری‌های بتمن را انجام دهد. سپس او را می‌بینیم که درگیر یک بیمارستان چند طبقه در حال فروریختن و نجات جان چندین نوزاد، یک پرستار بخش زایمان و یک سگ است. این سکانس به اندازه کافی سرگرم کننده است که در نتیجه با حضور کوتاهی از زن شگفت انگیز (گل گدوت) به اوج خود می‌رسد.

در داستان شاهد این موضوع نیز هستیم که آخرین جلسه دادگاه آزادی مشروط پدر بری نیز در راه است و او نتوانسته شواهد جدیدی برای اثبات بی گناهیش در ارتباط با قتل مادر بری ارائه دهد. بازدید از خانه دوران کودکی او چنان احساسات قوی‌ در وی بیدار می کند که بری در نهایت تصمیم می گیرد بدود و با ایجاد یک میدان زمانی، به دورانی برود که همه چیز را به زمان قبل باز گرداند. او تصمیم می‌گیرد آنقدر سریع بدود که متوجه می شود می تواند به گذشته برگردد. با وجود اینکه بروس وین/بتمن (بن افلک) هشدار می‌دهد که بازگشت بری به گذشته برای نجات مادرش می‌تواند همه چیز را نابود کند، اما او به این حرف‌ها را گوش نمی‌دهد. بری درست به قبل از قتل والدینش سفر می کند و یک تغییر کوچک اما مهم در روند داستان ایجاد می کند و از این طریق بقای خانواده‌اش را تضمین می کند. اما در راه بازگشت به زمان حال، یک Speedster عجیب و غریب او را ناک اوت می‌کند به جدول زمانی سال 2013 انتقال می‌دهد.

مادر او هنوز در این جدول زمانی زنده است، خودش یک نوجوان 18 ساله نابالغ شده که در واقع دانشجوی سال اول دانشگاه است که هیچ یک از ابعاد عاطفی و اخلاقی بری را به همراه ندارد. اما به مرور معلوم می‌شود که دقیقا در روزی که رعد و برق به او برخورد کرده بود فرود آمده و قدرت خود را به عنوان فلش به دست آورد – همان روزی که ژنرال زاد (مایکل شانون، نقش خود را در فیلم Man of Steel 2013 تکرار کرد) و ارتشش ژانرال زاد به زمین حمله کرده تا سیاره را به یک کریپتون جدید تبدیل کنند. البته گروه (Justice League) در این جدول زمانی ابدا وجود ندارد. اگرچه بری اطمینان حاصل می کند که Alt-Barry برای به دست آوردن قدرت‌های تصادفی خود همواره در تلاش است. اما ما در این فیلم داستان بروس وین را نیز با بازی جذاب مایکل کیتون دنبال می کنند. با این تفاوت که وین، در اینجا دیگر افلک نیست. این شخصیت در واقع یک وین قدیمی‌تر است که مایکل کیتون آن را بازی می‌کند. البته در این دنیا سوپرمن هم وجود ندارد. در عوض یک سوپرگرل به نام کارا زور ال (ساشا کاله) وجود دارد. طبیعتاً آنها برای مقابله با Zod متحد می شوند. 

چیزهای زیادی در مورد فلش وجود دارد که مهمترین آن‌ها طنز یا بهتر است بگوییم کمدی-موقعیت آن است. به طور مثال سکانسی در ابعاد زمانی جدیدی که او به آن وارد می‌شود وجود دارد که در آن بری متوجه می‌شود که اریک استولتز در بازگشت به آینده بازی کرده است، نه مایکل جی فاکس! این موضوع کمی سرگرم کننده از چیزهای بی اهمیت هالیوود است. در واقع فلش علاوه بر این ها موقعیت‌های کمدی خودش را از صحنه‌های یک هویی می‌گیرد و درست زمانی که شخصیت در بافت طنز قرار می‌گیرد، موقعیت کمدی ایجاد می‌شود. 

کیتون به وضوح از اختراع بروس وین به عنوان یک هیپی پیر و مو بلند که مدت ها پیش شنل خود را آویزان کرده بود، لذت می برد  و سپس به ریشه های ابرقهرمانی خود بازگشته و تمام وسایل قدیمی خفاشی خود را در مبارزه با زاد به دست آورد. و ساشا کال در نقش کارا/سوپردختر، علیرغم زمان محدود نمایش، کاملا تاثیرگذار است. 

 در مورد از سکانس‌های کوتاه، که بسیاری از آنها قبل از اکران فیلم به نوعی نمایش داده شدند یا فاش شده‌اند، احساسات متفاوتی وجود دارد: مثلا در مورد حضور کیتون، گدوت، افلک و جرمی آیرونز که برای مدت کوتاهی نقش آلفرد پنی‌ورث را در خط زمانی اصلی بری به نوعی تکرار کردند؛ برخی موافق و برخی مخالف هستند. از یک طرف، طرفداران با این شخصیت ها آشنا هستند و آنها را دوست دارند، از سوی دیگر حضور کم آن‌ها باعث شده با یک فیلم جاستیس لیگی طرف باشیم نه فیلم خود شخصیت فلش. 

فلش و رویای تحقق یک بلاک باستر مخاطب پسند

فیلم سینمایی the flash

باید بگوییم که فلش فیلم بدی نیست، فقط در رده فیلم های فراموش شدنی قرار می گیرد. از تماشای این فیلم واقعا لذت خواهید برد اما فیلم‌های شگفت‌انگیز زیادی در این ژانر وجود داشته که احتمال دیده شدن فلش به عنوان یک اثر ابرقهرمانی جذاب را کمی سخت تر می کند. شاید تنها موردی که وجود دارد این است که فلش را نمی توانید با فیلم های قبلی آن مقایسه کند؛ چرا که اساسا همچین چیزی وجود ندارد. کلیه استانداردهای مورد پسند برای یک فیلم ابر قهرمانی در این ورژن از فیلم «فلش» وجود دارد. در نقد فیلم «فلش» کوشیدیم تا هرآنچه که باید در این زمینه بدانید را به شما ارائه دهیم. در بخش بعدی به این موضوع خواهیم پرداخت که چرا این فیلم می‌تواند سکوی پرشی برای فلش باشد. 

«فلش» سکوی پرشی برای دی سی

ازرا میلر در نقش فلش

شاید چند عامل اساسی وجود داشته باشد که نشان می دهد دی سی بر خلاف مارول برای بدست گرفتن سکان سینمای ابرقهرمانی آمده‌تر است. این عوامل عبارتند از:

  • برخورداری از شخصیت های درجه یک و تراز اول که هنوز فیلم‌های جداگانه خود را ندارند.
  • برخورداری از شخصیت‌های شرور و بدمن‌های جذاب‌تر
  • مارول با ورود به فاز جدید عملا باید از شخصیت‌های درجه سه خود استفاده کند که طرفداران زیادی ندارد این در حالی است که دیسی هنوز جا دارد تا بتواند کمه کم برای شخصیت های درجه یک ابرقهرمانی خود تا 15 فیلم سینمایی تدارک ببیند.
  • جهان و جغرافیایی واقع گرایانه‌تر
  • و…

از این رو می‌توان در نظر گرفت که این کمپانی حالا حالاها فرصت دارد که بتواند آینده فیلم‌های ابرقهرمانی را به دست بگیرد.

دکمه بازگشت به بالا
تماشای رایگان ×