جذابترین پرنسسهای دیزنی؛ زیباییهای دردسرساز
اگر شما هم جز متولدین دهههای هفتاد یا هشتاد در ایران هستید، قطعا کودکی زیبایی را با دنیای دیزنی تجربه کردهاید. بسیاری از دختران این دوران، در قصر خیالی خود همانند پرنسس های زیبا زندگی میکردند. در ادامه این مطلب میخواهیم در مورد جذابترینهای دنیای دیزنی صحبت کرده و با نام بردن تعدادی از پرنسسهای محبوب دیزنی، خاطره بازی کنیم. پس با ما همراه باشید.
- 10 شرور انیمیشنهای دیزنی که باید فیلم اختصاصی خودشان را داشته باشند
- کدام فیلم دیزنی میتواند به یک بازی ویدویی جذاب تبدیل شود؟
- 13 بازسازی لایو اکشن انیمیشنهای دیزنی از بدترین تا بهترین
12- مریدا؛ فلفل دیزنی
چرا فلفل؟ برای موهای فر و نارنجی رنگ و فوقالعاده جذابش. شاید بتوانیم این فرفری جذاب را یکی از هنجارشکنهای دنیای دخترانه پرنسسها بدانیم. چرا که مریدا در طول داستان سعی داشت یک جنگجوی واقعی باشد و به هیچ مردی تکیه نکند. همین ثابت قدمی او علاوه بر پررنگ شدن در نزد خانوادهاش، میتوانست درسهای فوقالعاده مهمی به دختر بچههای تماشاچی بدهد.
11- پوکاهانتس؛ یک صلحطلب واقعی
حتی اگر انیمیشن جذاب «پوکاهانتس» را ندیده باشید و داستان آن را ندانید، میتوانید با نگاه کردن به طراحی این شخصیت به قلب مهربان اما جسور او پی ببرید. پوکاهانتس بسیار قوی و در عین جسارت، مهربان است. او نه تنها یک زن معمولی نیست بلکه همواره به دنبال کشف و کاوش رازهاست. او حتی در انتخابهای شخصی زندگی خود هم معیارهای بسیار درستی دارد که به جذابتر شدنش در طول داستان اضافه میکند.
10- آرورا؛ زیبای خوابآلود
قطعا یکی از رویاییترین زندگیهای پرنسسهای دیزنی، به آرورا تعلق دارد. شاهزاده خانمی که از بخت خوب یا بد خود مدتی به خواب عمیق فرو میرود و چه کسی بهتر از یک نجیبزاده اصیل برای بیدار شدن از این خواب؟
شاید این داستان واقعی نباشد اما جنبههای رمانتیک داستان میتواند مخاطب را در هر سن و سالی به خود جذب کند. آرورا توسط یک جادوگر محکوم به مرگ در سن شانزده سالگی شده اما حالا همه منتظر بیدار شدن او از خواب هستند.
9- راپونزل؛ گیسوان پرماجرا
محال ممکن است «گیسو کمند» را دیده باشید و آرزو نکنید که کاش موهای بلند او را داشتید. اما جدا از این ویژگی بارز شخصیت راپونزل، باید به ویژگیهای اخلاقی این شخصیت هم توجه کنیم که او را جذاب میکند. او روحیهای مصمم دارد اما فوقالعاده کنجکاو و برونگرا است. همین موضوع باعث میشود زندگی پر فراز و نشیبی را داشته باشد.
در تصمیمگیریهای مهم زندگی، قلب و آرامش قلبی مهمترین معیار برای او است. به همین خاطر سعی میکند همواره در ارتباط با دوستانش هم مهربان باشد.
8- سفید برفی؛ خوشبین و مهربان
سفید برفی سادهترین شخصیت و البته مهربانترین احساسات را در میان سایر پرنسسها دارد. او سعی میکند همه اتفاقات زندگی خود را به فال نیک بگیرد. هفت کوتوله معروف، از دوستان بسیار خوب او هستند که طی داستان به سفید برفی کمک میکنند. نامادری شرور او از سر حسادت اتفاقی را رقم میزند که برای همیشه داستان سفید برفی را تغییر میدهد.
7- موانا؛ در پی نگهداری از جزیره دوست داشتنی
پرنسسهای دیزنی به دو دسته تقسم میشوند. یا به دنبال شاهزاده با اسب سفید هستند یا با اراده و پشتکار خود، سعی در نگهداری یا نجات چیزی دارند. موانا جز دسته دوم است. او هم سعی میکند مراقب جزیره خود باشد.
موانا دوستانی دارد که با کمک آنها اقدامات عجیبی برای نجات اقیانوس انجام میدهد. مشکلات زیادی در این راه جلوی او ظاهر میشود اما او به هیچ وجه از کار خود کنارهگیری نمیکند.
6- تیانا؛ سختکوش و توانا
تیانا رویاپرداز نیست اما در طول زندگی خود تلاش میکند تا رویای دیرینه خود و پدرش را به واقعیت تبدیل کند. او مهارت بالایی در آشپزی دارد و به همین خاطر میخواهد یکی از رستوران های بزرگ شهر را تاسیس کند. اعتقاد تیانا بر این است که «تنها راه برای رسیدن به خواستهها، کار سخت است».
او در این مسیر استوار است تا اینکه حضور شاهزاده ناوین زندگی او را مورد چالشهای جذابی قرار میدهد. موضوعی که هر بینندهای را به خود جذب میکند، ادامه تلاشهای تیانا برای رسیدن به آرزوی خود با وجود تمامی این مشکلات است.
5- یاسمین؛ بانوی خوش شانس
یاسمین نقش اصلی این قصه نبود اما شخصیت بسیار تاثیرگذاری برای قهرمان داستان داشت. او دختر یک پادشاه بود و وفاداری او نسبت به دوستانش و استقلالی که در رفتارش داشت به خوبی در او دیده میشد.
علاالدین، شخصیت اصلی این داستان عاشق یاسمین شد. این در حالی است که علاالدین یک خوش شانس واقعی بود. او توانست با چراغ جادویی که داشت زندگی خود و مادرش را تغییر دهد و پس از آن با یاسمین ازدواج کرده و سفر های بسیار هیجانانگیزی را تجربه کنند.
4- مولان؛ مبارز و شمشیرزن
رویاهای زنان در دیزنیلند بسیار خلاقانه و جذاب است. یکی در پی افتتاح یک رستوران است و دیگری میخواهد یک جنگجوی سرسخت شود. مولان همان پرنسس جنگجو و قدرتمند است. او در پی خواسته خود، تصمیم میگیرد برای جنگی که قرار است رخ دهد به یک مرد تبدیل شود. مولان به اندازه یک مرد توانایی و تحمل مبارزه را دارد به همین خاطر کسی مانع او برای این کار نمیشود.
مولان تمام کلیشههای که در جامعه برای زنان وجود دارد را کنار میگذارد و با رفتار خود نشان میدهد که زنان فقط به دنبال شاهزاده با اسب سفید نیستند.
3- آریل؛ پرنسس دریایی
ملکههای دیزنی فقط روی زمین نیستند. آریل همان پرنسس زیبای دنیای زیر آب است اما دوست دارد به دنیای آدمها بیاید و با آنها زندگی کند. داستان این انیمیشن شبیه موارد قبلی نیست و تفاوتهای بسیار زیادی از نظر محتوا و شخصیتپردازی دارد.
آریل به آرزوی خود میرسد اما به خاطر آن مجبور شد صدای خود را به اورسولا بدهد. اورسولا یک جادوگر بدجنس بود که قرارداد بسیار وحشتناکی را با آریل بست. طبق این قرارداد اورسولا صدای او را میگرفت و آریل را به انسان تبدیل میکرد. این شروع ماجرای هیجانانگیز این پری دریایی است.
2- سیندرلا؛ مظلوم و امیدوار
کمتر کسی در دنیاست که سرگذشت صاحب آن کفشهای بلورین را نداند. سیندرلا به معنای واقعی یک دختر مظلوم و ساکت بود که نامادری ظالم و خواهران ناتنی بد ذات خود را تحمل میکرد. اما همیشه دنیا بر مدار دیگران نمیچرخد و زندگی روی خوش خود را به سیندرلا نشان میدهد.
از نظر شخصیتی، کودکی سیندرلا باعث شده بود او در بزرگسالی بسیار آرام باشد و هر حرفی را قبول کند. این نجابت بیش از اندازه، شاید زندگی او را در خانه پدری برایش سخت کرده بود اما باعث شد دل شاهزادهای را به دست بیاورد که تمام شهر آرزوی آن را داشتند.
1- بل؛ به معنای واقعی
زوجهای زیادی در دنیای سینما و انیمیشن وجود دارند که به ظاهر هیچ شباهتی با یکدیگر ندارند اما فوق العاده خوشبختند. این شاید مهمترین پیام انیمیشن «دیو و دلبر» است که بدانیم تفاوتها میتواند زیبایی آفرین باشد.
بل زنی بسیار زیبا و جذاب است که شاید ازدواجش با یک دیو عجیب به نظر بیاید. البته این دیو یک انسان طلسم شده است که از شانس خوب خود با بل آشنا میشود. بل یک شخصیت با ارادهای دارد و تمام سعی خود را میکند تا پدرش را از سیاه چال نجات دهد. عاقبت این حجم از بالا و پایینهای زندگی او، ازدواج با مهربانترین هیولای دنیاست.
منبع: collider