جهان بینی داریوش مهرجویی + معرفی 7 فیلم برتر او

داریوش مهرجویی متولد آذر ماه سال 1318 در تهران بود. او در تهران زاده و بزرگ شد. در خصوص شخصیت ایشان بهترین تعریف این است که بگوییم کنجکاوی بسیار زیادی در خصوص هنرهای مختلف داشته و همواره به دنبال این است که از هر هنر بهترین نکته را برای خلق یک اثر استفاده کند.

او در سن نوجوانی به نقاشی و موسیقی علاقه‌مند شد که در ابتدا نقاشی و بعد موسیقی سنتی ایرانی را شروع کرد. ساز تخصصی او سنتور بود که بعدها، نقش اصلی یکی از مهم‌ترین فیلم‌هایش شد. بعد از سنتور با سبک‌های موسیقی غربی آشنا شد و این آغاز مسیر آموختن پیانو و نوشتن قطعات موسیقی مربوط به آن بود.

کنجکاوی او در علوم این چنینی به همینجا ختم نشد. او در ابتدا در ایران تحصیل می‌کرد اما بعد در سن بیست سالگی برای تحصیل در رشته فلسفه در دانشگاه یو‌سی‌ال‌ای به کالیفرنیا سفر کرد. قابل توجه است که بگوییم او در همین دوران سردبیر نشریه پارس ریویو نیز بود که باعث حضور مستمر او در ادبیات نیز می‌شد.

علاقه به سینما همواره از ابتدای سنین نوجوانی در او وجود داشت اما بعد از پایان تحصیلاتش آن را جدی گرفت. بعد از آزمون و خطاهای متعدد، سرانجام در سال 1346 اولین فیلم خود را که «الماس 33» نام داشت ساخت. اتفاقی که برای اکثر کارگردان‌ها می‌افتد این است که معمولا در تجارب اول کارگردانی خود، به طور موفق عمل نمی‌کنند و داریوش مهرجویی نیز از این قاعده مستثنا نبود. «الماس 33» آنطور که برای خود داریوش مهرجویی و اطرافیانش انتظار می‌رفت موفق نبود اما بعد از چند سال، با موفق‌ترین فیلم کارنامه‌اش توانست جایگاه اصلی خود را در سینمای ایران پیدا کند.

«گاو» همان فیلم موفق قبل از انقلاب او بود که تا به امروز کلاس درسی مجزا برای دانشجویان سینما و بازیگری است. البته این ابتدایی‌ترین افتخار او در سینما محسوب می‌شود. او توانسته نزدیک به هفت کاراکتر ماندگار در سینمای ایران ایجاد کند که افراد توانستند به خوبی ویژگی‌های اخلاقی آنها را در زندگی روزمره خود ببینند.

فیلم‌سازی از بصر تا اثر

داریوش مهرجویی

اینکه برای سبک فیلم‌سازی او از این عبارت استفاده می‌کنیم به علت صحبت‌های ایشان در خصوص انتخاب موضوعات فیلم‌هایش است.

ایشان در یکی از مصاحبه‌هایشان می‌گوید که مکان خاصی برای ایده‌هایی که پیدا می‌کند دارد. اتفاقاتی که می‌بیند، می‌خواند، می‌شنود و تجربه‌هایی که کسب می‌کند همه در آنجا جمع‌آوری شده‌اند تا یک روز برای کارگردانی یک اثر به کار او بیاید. اما اکثرا موضوعات فیلم‌هایی که ساخته شده بود به سه دسته تقسیم می‌شدند. فیلم‌های اقتباسی از فیلم‌نامه‌ها و نمایشنامه‌ها ایرانی و خارجی و داستان‌هایی که از تجربه‌های زندگی شخصی خود داشته است.  

در خصوص اقتباس کارهای او باید بدانید که طرفدار پرو پا قرص نظریه هیچکاک است. هیچکاک می‌گوید «از آثار ادبی بزرگ هیچگاه نمی‌توان فیلم خوبی ساخت چرا که رمان‌ها، یک فرم هنری کامل هستند.» از همین جهت، هر متنی که می‌خواند، تنها برداشت خود را نسبت به او تبدیل به اثر می‌کرد. تنها وجه اشتراک فیلم‌ها با آثار مکتوب، مفهوم آنها بود که با مخاطب به اشتراک گذاشته می‌شد.

بعد از انتخاب ایده، روند داستان را از کل به جز پیش می‌برد. او خود را موظف می‌دانست ابتدا تکلیف خود را با متنی که می‌خواهد بنویسد مشخص کند. ایده کلی و طرح را می‌نوشت و بعد به آن پروبال می‌داد. این طرح کوچک به مرور به چند سکانس اصلی و بعد به سکانس‌های فرعی تبدیل می‌شود و دیالوگ‌ها نوشته می‌شوند. این روند به مرور ادامه پیدا می‌کرد تا به یک فیلم‌نامه درست و اصولی تبدیل شود.

 

داریوش مهرجویی

ماهیت شخصیت اتفاق بسیار مهمی در شخصیت‌سازی‌های مهرجویی است. دیالوگ‌ها زمانی معنا پیدا می‌کنند که ماهیت کاری که می‌خواهند انجام دهند مشخص باشد. از نظر مهرجویی، جستجو و نفوذ کردن به شخصیت هم می‌تواند به کارگردان و هم به خود بازیگر کمک کند. در واقع شاید رسالت مهم بازیگر برای او رساندن پیام به شیوه درست است.

برای انتخاب بازیگر معمولا یا شخصیت را از همان ابتدا برای یک بازیگر شناخته شده می‌نوشت؛ یا با توجه به عکس بازیگران یا افراد شناخته نشده کار را پیش می‌برد. نقش‌های که استاد انتظامی در کارهای او ایفا می‌کرد معمولا از قبل انتخاب شده بود. یا شخصیت هامون با بازی خسرو شکیبایی در پشت صحنه یک تئاتر تایید شد.

یکی دیگر از خصوصیات فیلم‌های مهرجویی نام آنهاست که اکثر تک کلمه‌ای و اسم شخصیت‌های اصلی آنها هستند. این موضوع ما را به یاد شاهکارهایی مانند هملت و شاه لیر می‌اندازد که اسم داستان با اسم شخصیت اصلی برابر بود. شخص داریوش مهرجویی در یکی از مصاحبه‌هایش به این موضوع اشاره می‌کند و می‌گوید هیچ اسم دیگری به نظرم برای این فیلم‌ها خوشایند نبود و اما شاهکارهای ایشان

گاو

The Cow 1969

گاو همواره یکی از نمادهای مهم در داستان‌های اساطیری ما بوده است برای همین به احتمال زیاد این حیوان به عنوان موضوع اصلی و زندگیش به عنوان محوریت اصلی داستان در نظر گرفته شده است. در این فیلم با بازی درخشان بازیگرانی مثل عزت‌الله انتظامی و علی نصیریان اعتقادات و تاثیر آنها را بر گروهی از مردم می‌بینیم که این موضوع بسیار جالبی است.

فیلم‌نامه گاو برگرفته از داستانی است که غلامحسین ساعدی آن را نوشته است و بعد به این شاهکار تبدیل شده است. با اینکه امکانات سینمایی در سال 1348 به اندازه امروز نبوده، اما باز هم این گروه توانستند اتفاقی را در کنار یکدیگر رقم بزنند که تا به امروز در کلاس‌های مختلف در مورد آن گفت و گو می‌شود.

داستان این فیلم مربوط به گاو و صاحب آن در یک روستا است که به همه اهالی روستا شیر می‌داده است. حالا اما برای مش حسن که صاحب این گاو است اتفاقاتی رخ می‌دهد که زندگی او و سایر اهالی روستا را به چالش می‌کشد.

هامون

hamoun

هامون یک فیلم بسیار مهم در کارنامه هنری داریوش مهرجویی است. چرا که در همان سال و در هشتمین جشنواره فیلم فجر همان سال توانست هفت سیمرغ بلورین را از آن خود کند. حقایق جالبی برای این فیلم وجود دارد مثل اینکه افسانه بایگان انتخاب اول برای شخصیت مهشید بود اما بعد بیتا فرهی به خاطر نزدیکی به کاراکتر انتخاب شد. قبل از این فیلم خسرو شکیبایی به این اندازه در سینما مطرح نشده بود و بیشتر فعالیت‌های تئاتری انجام می‌داد اما بعد از بازی در این کار توانست یک چهره ماندگار برای خود بسازد.

داستان معروف فیلم هامون مربوط به زندگی پر از تنش هامون و مهشید است که هر دو از روحیات بسیار حساسی برخوردارند و این موضوع زندگی را کمی برایشان تلخ کرده است. هامون در این روزها به دنبال دوست خود نیز می‌گردد که داستان را کمی پیچیده می‌کند.

سنتوری

Santouri

در ابتدای مطلب در مورد موسیقی و تاثیر آن بر روی فیلم‌های داریوش مهرجویی صحبت کردیم. خود او علاقه خاصی به سنتور داشت. نوشته‌ها و اسناد می‌گویند فیلم‌نامه این کار تدوین شده از چند منبع متفاوت هستند. ابتدا برداشتی آزاد از کتاب عقاید یک دلقک است اما نوشته‌های رامین اسکندری منبع قوی‌تری برای آن محسوب می‌شود. رامین اسکندری در خصوص زندگی برادر خود نوشته‌هایی را داشت که دستمایه نویسندگان این فیلم شد. البته که قبل از شروع نوشتن، اجازه‌های لازم از خانواده او گرفته شد.

داستان مربوط به زندگی جوانی به نام علی است که بین خانواده و موسیقی، موسیقی را انتخاب می‌کند و ترد می‌شود. در این بین اتفاقات دیگری مثل عاشق شدن نیز گریبان علی سنتوری را می‌گیرد که داستان را پیچیده‌تر می‌کند.

اکثر ما این فیلم را با موسیقی معروف «سنگ صبور» محسن چاوشی به یاد می‌آوریم. حجم قابل توجهی از این فیلم موسیقی است که به محسن چاوشی و اردشیر کامکار سپرده شده بود. حالا می‌بینیم که این دو هنرمند توانسته‌اند بعد از چند سال همچنان با این کارها موفق باقی بمانند.

⚠️ در حال حاضر این فیلم از حالت انتشار خارج شده است.

لیلا

Leila

داستان این فیلم اقتباسی از داستان مهناز انصاریان است که می‌توانیم آن را تکمیل کننده سه‌گانه سارا و پری بدانیم. در آن سال‌ها رقابت بسیار سنگینی بین «بچه‌های آسمان» و «لیلا» برقرار بود که باعث شد افتخارات جشنواره‌ها بین این دو فیلم به طور تقریبی تقسیم شود.

منتقدان اعتقاد دارند که اگر این فیلم به دست کارگردان دیگری ساخته می‌شد قطعا فیلم شاهکاری بود اما برای کسی مثل داریوش مهرجویی یک فیلم کاملا متوسط است. جنبه‌های جامعه شناسانه زیادی از این فیلم به واسطه موضوع و کششی که دارد برداشته شده و به طور مفصل در سایت‌های دیگر بررسی شده است. به همین خاطر پیشنهاد می‌کنیم بعد از تماشای این فیلم حتما سری به نقدهای آن در سایت‌های معتبر بزنید.

داستان این فیلم با دو شخصیت اصلی لیلا حاتمی و علی مصفا همراه است که آن‌ها در مراسم پخت شله‌زرد با یکدیگر آشنا شده و تصمیم به ازدواج می‌گیرند. مشکلی که بعد از ازدواج آنها را با خود درگیر می‌کند شاید در جوامع مدرن مسئله خاصی نباشد اما در جامعه سنتی ایرانی این مشکل با راهکارهای کاملا سنتی در این فیلم رفع می‌شود.

درخت گلابی

درخت گلابی

 

داستانی مشابه به داستان‌های صادق هدایت یا یک عاشقانه متفاوت …؟ نویسندگان و منتقدان زیادی این فیلم را از تمامی جوانب بررسی کرده‌اند. اتفاق شایسته برای این فیلم شاید داستان آن است. به گفته صاحب نظران به خصوص آقای هوشنگ گلمکانی، این فیلم ارتباط عاطفی متفاوتی با سایر ساخت‌های مهرجویی دارد که برای هر کارگردانی مایه مسرت است.

برخی افراد داستان و حال و خوای داستان را مشابه با داستان‌های صادق هدایت دانسته‌اند و از بی حاصلگی عمر در آن صحبت می‌کنند. داستان قبل از اینکه عاشقانه باشد، به سایر امور مثل فکر و محافظت از افکار می‌پردازد که این موضوع نیز بسیار قابل بحث است.

داستان فیلم مربوط به یک نویسنده به نام محمود است که برای تکمیل پایان داستان خود به باغی در دماوند می‌رود که در دوران کودکیش هم در آنجا بزرگ شده بود. درخت گلابی این باغ ماجراهای مخصوص به خود را دارد که زندگی را برای او به گذشته گره می‌زند.

مهمان مامان

مهمان مامان

مهمان مامان زمانی ساخته شد که اغلب فیلم‌ها به سوی داستان‌های تراژدی حرکت می‌کردند. اتفاقی که می‌افتاد این بود که ساخت این فیلم کمدی بازاری را زنده نگه می‌داشت و سینما را از تک بعدی بودن نجات می‌داد. درک موقعیت‌های موجود در فیلم بسیار برای مخاطب راحت و قابل هضم بود؛ حفظ ظاهر که شاید ما ایرانی‌ها بهتر از سایر کشورها آن را درک می‌کنیم به طور کامل در این فیلم مشهود است. اکثر منتقدان این اثر مهرجویی را با کار قبلی خود که اجاره نشین‌ها بود مقایسه کردند و گویا محتوای آن بیشتر برایشان دلپذیر بوده است.

برخی از صاحب‌ نظران مثل سروش صحت اعتقاد دارند دنیایی که در این فیلم به تصویر کشیده می‌شود آرمانی و جادویی است. صحت در گفته‌های خود اشاره کرده که اتفاقات بد و دعواها در این فیلم به زودی پایان می‌یابند و همه چیز مثل روز اول خوب و خوش است. اما چرایی نمایش این موضوع در این فیلم سوالی است که بازیگران و سازندگان آن باید پاسخش را بدهند. البته که جای داریوش مهرجویی بزرگ برای همیشه در سینمای ما خالی خواهد ماند!

داستان فیلم مربوط به خانواده سطح پایین جامعه است که به طور اتفاقی میزبان مهمان سرزده‌ای می‌شوند که همه اهالی محل را با این اتفاق درگیر می‌کنند.

دایره مینا

دایره مینا

 

فیلم دایره مینا جنجال بسیار زیادی به همراه خود داشت و البته کمتر از مهمان مامان و سنتوری توانست معروف باشد. اما موضوعی که همواره برای این فیلم وجود داشت درگیری با داستان و موضوعی بود که دنبال می‌کرد. داریوش مهرجویی ابتدا قصد داشت این کار یک مستند باشد اما بعد از مواجه با مسئله خون فروشی و هولناک بودن داستان، تصمیم گرفت با مشورت غلامحسین ساعدی، یکی از داستان‌های او را با موضوع این فیلم تلفیق کرده و اثر جدیدی را خلق کند.

موضوع این فیلم به قدری چالش برانگیز بود که در ابتدا هشت ماه برای کسب مجوزهای لازم از طرف ادارات مختلف دچار مشکل می‌شد؛ بعد از کسب مجوز ساخت، مجدد توقیف شد. اما تاثیر مهمی که داشت این بود که دلیل ایجاد سازمان انتقال خون شد تا به درست‌ترین شیوه ممکن این اتفاق صورت پیدا کند.

داستان از فقر و بیماری نشأت می‌گیرد. پدر علی بیمار شده و نیازمند درمان است. در این مسیر علی و پدرش با شخصی آشنا می‌شوند که دلال خون است. حالا خون آلوده و نیاز به پول دوئلی را به وجود می‌آورند که علی را مجبور به تصمیم گیری می‌کنند.

خروج از نسخه موبایل