نقد و بررسی سریال سه زن (Three Women)

پرتره‌ای از تمایلات زنان معاصر

سه زن (Three Women) به‌عنوان یکی از پرفروش‌ترین کتاب‌های سال 2019، اثر نویسنده برنده جایزه روزنامه‌نگاری لیزا تادیو است. این کتاب کاوشی در تجربیات واقعی سه زن آمریکایی است، که اکنون در قالب یک سریال 10 قسمتی اقتباس شده‌است. در این سریال شیلین وودلی دوست‌داشتنی در نقش جیا، نویسنده‌ای شبیه به خود لیزا تادیو که در تلاش برای به ثمر رساندن قرارداد کتابش است، بازی می‌کند. جیا چندین سال را در راه تحقیق درباره زنان در قلب آمریکا می‌گذراند و درباره مسائل خانوادگی و روابط بین آدم‌ها پژوهش می‌کند. اما در چهار قسمتی که به‌عنوان پیش‌نمایش پخش می‌شود، جیا خود خارج از صحنه است و داستان را روایت می‌کند. درعوض در این چهار قسمت ما لینا را با بازی بتی گیلپین دنبال می‌کنیم؛ مادری از ایندیانا که در یک ازدواج که سراسرش تنهایی است، به دام افتاده‌است. اسلون با بازی دواندا وایز دومین زنی است که همین ابتدا به ما معرفی می‌شود. او یک برنامه‌ریز و کارآفرین زیبا با شخصیتی پیچیده از ماساچوست است، که ازدواج عجیب‌وغریب خود را به خطر می‌اندازد. زن سومی که در سه زن معرفی می‌شود مگی با بازی گابریل کریوی است، که در داکوتای شمالی زندگی می‌کند و در سن 23 سالگی معلم دبیرستان سابق خود را به یک رابطه نامناسب و سواستفاده متهم می‌کند.

چیزی که کتاب غیرداستانی تادیو را برجسته کرده، این است که مانند یک رمان خوانده می‌شود، پس نمی‌شود آن را به‌عنوان یک مستند اقتباس کرد. درعوض، این اثر به ژانر ملودرام خوداکتشافی زنانه نزدیک است. ژانری که با رمان گروه ماری مک کارتی در سال 1963 پیشگام شده و با آثاری مانند بخور، عبادت کن، عشق بورز اثر الیزابت گیلبرت محصول سال 2006 و همچنین وحشی اثر شریل استرید در سال 2012 در ادبیات غیرداستانی محبوب شده‌است.

کتاب سه زن اثر لیزا تادیو

lisa taddeo

همانطور که گفتیم سریال سه زن از روی کتابی با همین نام اقتباس شده‌است. نویسنده این کتاب لیزا تادیو، هشت سال را صرف غوطه‌ور شدن در زندگی سه زن آمریکایی کرده‌است، تا پرتره‌ای از میل و تمایلات زنان معاصر را برای کتاب پرفروش سال خود، سه زن، خلق کند. کتاب لیزا تادیو که در ابتدا به‌عنوان نسخه به‌روز و فمینیستی از کتاب پرفروش گی تالیس در سال 1980، یعنی همسر همسایه برنامه‌ریزی شد، هزاران ساعت مصاحبه را در پرداخت عمیق سه داستان بسیار متفاوت جمع‌آوری کرده‌است. هر کدام از این زن‌ها روایت خاص خود را دارند اما، در بسیاری جهات شبیه به هم به‌نظر می‌رسند. کتاب سه زن لیزا تادیو داستانی نیست و در قالب یک گزارش بلند منتشر شده‌است. اما در نسخه سریالی این اثر، می‌توانیم داستان‌های پرکشش و جذابی را در دل روایت اصلی پیدا کنیم. داستان‌هایی که با روایت جیا، احساسات کمتر شناخته‌شده لینا، اسلون و مگی را به مخاطب نشان می‌دهد. سه زن به هیچ عنوان کتاب آسانی برای اقتباس نیست، و در 10 قسمت نمی‌توان همه جزییات آن را به تصویر کشید، اما داستان‌های مگی و لینا قانع‌کننده هستند. اسلون و همسرش با بازی بلیر آندروود کمترین همذات‌پنداری را جلب می‌کنند. رابطه این دو پیچیده‌تر از آن است که بتوان آن را در قالب سریال ده قسمتی به تصویر کشید.

لینا

lina

شاید داستان لینا امیدبخش‌ترین قصه کتاب و سریال باشد. از آنجاییکه او به بیماری‌های اندومتریوز و فیبرومیالژیا مبتلا است که نمود بیرونی ندارند، پزشکان و همسرش او را نادیده می‌گیرند. ازطرفی همسر او اد از تماس نزدیک و لمس کردن او خودداری می‌کند. هنگامیکه مشکلات لینا توسط یک پزشک عمومی دلسوز با بازی راوی پاتل تشخیص داده می‌شود، او در نهایت احساس می‌کند دیده شده‌است. لینا از طریق فیس‌بوک با اولین عشق خود، آیدان با بازی آستین استول تماس می‌گیرد و با او وارد یک رابطه رضایت‌بخش می‌شود.

به لطف جادوی تلویزیون و البته محرومیت طولانی‌مدت لینا از صمیمت با همسرش، او اشتیاق زیادی دارد. بتی گیلپین در این نقش شور و نشاط زیادی را به نمایش می‌گذارد و هیجان او به لطف اینکه تازه در حال کشف شدن است، جذاب به نظر می‌رسد. وقتی او و آیدان برای اولین بار به هم می‌رسند، آنقدر غرق خوشی می‌شود که نمی‌تواند خودش را کنترل کند و یکی از فراموش‌نشدنی‌ترین لحظات این سریال را رقم می‌زند. تا قبل از آن روزهای لینا به مراقبت از پسرانش و مدیریت درد آندومتریوز و فیبرومیالژیا می‌گذرد. او در یک ازدواج بدون عشق سرگردان است. شوهرش حتی او را نمی‌بوسد. جیا در یک گروه زنانه با لینا ملاقات می‌کند، جاییکه او فاش می‌کند که به شوهرش برای آخرین بار مهلت داده است. شوهرش سه ماه است که او را لمس نکرده‌است و اگر تا چند روز دیگر این کار را نکند، او می‌رود.

اسلون

slon

اسلون زنی پیچیده است که شوهرش دوست دارد او را در حال ارتباط با مردان دیگر تماشا کند، اما مردانی که خودش انتخاب می‌کند. خط داستانی اسلون شاید ملودراماتیک‌ترین خط داستانی این روایت باشد. او در 40 سالگی، از سبک زندگی بسیار مرفه و رشک‌آمیز در یک محیط جزیره‌ای ایده‌آل لذت می‌برد، جاییکه او و همسر سرآشپزش ریچارد با بازی بلر آندروود مراسم پرزرق‌وبرقی را برای تعطیلات باشکوه خود برنامه‌ریزی می‌کنند. این زوج ازدواج و رابطه نامعمولی با یکدیگر دارند. در سکانس‌هایی که این دو را نزدیک به هم نشان می‌دهد، پخش موسیقی بر تعاملات آن دو تاکید دارد. اسلون به‌طور معمول لیست پخش موسیقی زنانه‌ای دارد، که به‌نوعی قدرت او را برجسته می‌کند. اسلون شیفته ویل با بازی بلیر ردفورد می‌شود. ویل یک کشاورز و پرورش‌دهنده صدف و البته قایق‌ساز خوش‌فکر و جوان است، که ازطریق تجارتش با اسلون آشنا می‌شود. ازطرفی جنی با بازی لولا کریک دوست‌دختر ویل است، که نه‌تنها یک گلفروش بااستعداد است که اسلون می‌خواهد او را استخدام کند، بلکه یک دختر جوان جذاب و باحال است، که به سرعت به دوست نزدیک اسلون تبدیل می‌شود.

در کتاب سه زن اثر لیزا تادیو، اسلون یک رستوران‌دار سفیدپوست است. اما در اینجا او سیاه‌پوست است و در زمینه برنامه‌ریزی برای رویدادهای مختلف و کارآفرینی فعالیت می‌کند. در سکانس‌هایی که از اسلون نشان می‌دهند، حسادت به زندگی متفاوت او از سوی دیگر زنان، و پویایی روابط عاطفی و مشکلات بین او و مادر موفقش دیان با بازی آوریل گریس وجود دارد. هویت نژادی اسلون نمی‌تواند از کمال‌گرایی یا نیاز او به کنترل دیگران جدا شود. در سه زن راوی یعنی جیا، اسلون را به عنوان زیباترین زنی که تا به حال از نزدیک دیده‌است، توصیف می‌کند. سبک خاص ازدواج او هم از تمایل ریچارد به‌تماشای اسلون سرچشمه می‌گیرد.

مگی

maggie

مگی 23 ساله با بازی گابریل کریوی، از یک پیشینه طبقه کارگر در داکوتای شمالی می‌آید. مگی گیر کرده‌است، زیرا نمی‌تواند حتی بعد از گذشت شش سال، از یک رابطه نامناسب با معلم دبیرستان خود رها شود. زمانیکه مگی متوجه می‌شود او جایزه بهترین معلم سال را دریافت کرده‌است، تصمیم می‌گیرد به نزد مقامات و پلیس برود. سه زن به‌طور غم‌انگیزی اصرار دارد که لذت با تنبیه همراه می‌شود. در داستان مگی این موضوع به‌شدت به چشم می‌آید. مگی ادعا می‌کند که معلم دبیرستان سابقش آرون با بازی جیسون رالف از او سواستفاده کرده و روابط نامناسب داشته‌است. اما آرون اتهامات مگی را رد کرده و از سه مورد از پنج اتهامی که علیه او مطرح شده‌است، تبرئه می‌شود. داستان مگی، سه زن را به عرصه‌ سخت‌تر جنایت واقعی منتقل می‌کند. این به این دلیل است که شکارچیان جنسی که نوجوانان را به دام می‌اندازند، اغلب قربانیان را در لحظاتی که آسیب‌پذیرند و به‌ هر دلیلی از خانواده و دوستانشان دور شده‌اند، گیر می‌اندازند. شکارچیان در این شرایط نوجوانان قربانی را موردتوجه قرار داده و بدون توقف به آنها عشق زیاد می‌ورزند و پس از به دست آوردن قربانی کنار می‌کشند و سپس همه‌چیز را انکار می‌کنند.

اینکه مگی در دام معلم انگلیسی خود می‌افتد، بعد ادبی تاسف‌باری به داستان او می‌افزاید. داستان رابطه‌ای که از زمانی شروع می‌شود، که مگی یک مقاله با روایت اول شخص درباره یک عاشقانه تابستانی با یک مرد بزرگتر از خودش ارائه می‌دهد. آرون احساسات خود را نسبت به مگی در پیام‌های متنی اعتراف می‌کند، که اقدامی کلیشه‌ای برای به دام اندختن قربانیان است. اگر کتاب داستانی بود، قرار ملاقات مخفیانه این دو نفر در کتابفروشی کاملا بی‌معنی بود. در این صحنه آرون از رمان مورد علاقه‌اش، گرگ‌ومیش حرف می‌زند، سپس آن را حاشیه‌نویسی می‌کند تا خودش و مگی را در قالب یک داستان عاشقانه گوتیک قرار دهد؛ یک نوجوان و یک خون‌آشام.

جیا

jia

نقطه ضعف سه زن این است که با استفاده از ژانرهای داستانی، ادعای خود مبنی بر نمایندگی زنان واقعی را تضعیف می‌کند. گنجاندن جیا به‌عنوان یک نویسنده فقط باعث می‌شود اسلون، لینا و مگی بیشتر شبیه شخصیت‌های واقعی به نظر برسند. وودلی حضور گرمی روی پرده دارد، اما حتی خاطره حضورش در فیلم دروغ‌های کوچک بزرگ که از نظر لحنی و موضوعی مشابه سه زن و آن هم اقتباس از رمان بود، به ما یادآوری می‌کند که شخص دیگری دارد داستان‌های این زنان را تعریف می‌کند. نسخه سریالی سه زن به جای مطالعات موردی به سبک آکادمیک، داستان می‌خواند. این اثر به داستان‌های واقعی و اغلب متاثرکننده می‌پردازد، که شبیه یک رمان ادبی است. با این حال، اقتباس یک کتاب غیرداستانی در یک مجموعه تلویزیونی که مستند نیست، گیج‌کننده است؛ حتی با وجود بازیگران فوق‌العاده و مجموعه‌ای از کارگردانان درجه یک. سریال گاهی‌اوقات کمی سردرگم به نظر می‌رسد. برای شروع، شیلین وودلی بازیگر دروغ‌های کوچک بزرگ، نقش جیا را بازی می‌کند، نسخه‌ای تخیلی از لیزا تادیو خالق سریال، که او را دنبال می‌کنیم. او برای نوشتن کتابش برای مصاحبه‌شوندگان فراخوان می‌فرستد، و با سوژه‌هایش دوست می‌شود. ما همچنین ملاقات او با یک مرد، عاشق شدن و باردار شدن جیا را در سریال می‌بینیم که همه اینها غیرضروری به نظر می‌رسند. از شروع روایت جیا در آغاز می‌فهمیم که او نقطه پیوند این داستان‌ها است.

تاکید بر تجربه‌ها بیش‌از هر چیزی دیگری

three women

درنهایت لینا همسرش را ترک می‌کند، مگی با سوءاستفاده‌گرش روبرو می‌شود و اسلون به خواسته‌هایش دست پیدا می‌کند. چیزی که این زنان را شبیه می‌کند، این است که همه آنها باید از سوی شریک زندگی، خانواده‌ها، همسالان و حتی همسایه‌ها موردتوجه قرار گیرند. در سکانس‌های مختلف متوجه می‌شوید که این زنان چقدر به آینه نگاه می‌کنند و گاهی دیوار چهارم را با چشمانشان می‌شکنند. حتی در لحظه، انگار آنها از وجود دوربین آگاه هستند. جیا به‌عنوان خود نویسنده یعنی لیزا تادیو خلوت آنها را برای مخاطب به تصویر می‌کشد. اما همانطور که جیا می‌گوید؛ لینا، اسلون و مگی شخصیت‌هایی نیستند که بخواهند فقط تماشایشان کنند، آنها نیاز به دیده شدن و توجه دارند. نحوه فیلمبرداری در این اثر از ما دعوت می‌کند تا ذهنیت خود را، زمانیکه شخصیت‌ها خود را در شادی‌های سرشار یا فلش‌بک‌های تلخ و شیرین گم می‌کنند، پرورش دهیم. شات‌ها به روشی بسیار ملموس روی صورت، دست‌ها و پوست این سه زن توقف می‌کند. به‌لطف مهارت کلر واردن برای طراحی اکشن روی صفحه نمایش، این سریال باوجود محتوای بی‌پروایی که دارد، موفق می‌شود بر تجربه شخصیت‌ها بیش از هر چیز دیگری تأکید کند.

منبع: smh., screenhub

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا
تماشای رایگان ×