اقتباس از بازیهای ویدیویی اخیرا محبوبیت زیادی پیدا کرده است. از فیلمهای بسیار موفقی مانند «فیلم برادران سوپر ماریو» (The Super Mario Bros. Movie) و «آنچارتد» (Uncharted) تا سریالهای مورد تحسینی مثل «آخرین بازمانده از ما» (The Last of Us) و «فالاوت» (Fallout)، اقتباس از بازیهای ویدیویی تبدیل به منبع قابل اعتماد و پولسازی شده است که تقریبا تمام استودیوها از آن استفاده میکنند. اکنون که انگ منفی بودن از محتوای بازیهای ویدیویی برداشته شده است، تعداد زیادی امتیاز و آیپی برای انتخاب وجود دارد. به خاطر همین برخی از بزرگترین نامهای دنیای بازی از جمله «افسانه زلدا» (The Legend of Zelda)، «خدای جنگ» (God of War)، «ماینکرفت» (Minecraft) و «فاینال فانتزی» (Final Fantasy) اقتباسهایی در دست ساخت دارند.
با این حال، حتی فراتر از فیلمها و سریالهایی که از قبل ساخته یا برنامهریزی شدهاند، پتانسیل تقریبا نامحدودی برای انواع داستانها و شخصیتهایی وجود دارد که میتوانند از بازیهای ویدیویی به پرده نقرهای راه پیدا کنند. از فرنچایزهای عظیم با بازیها و داستانهای بیشمار تا بازیهای انفرادی که به خوبی برای مدیوم سینمایی کار میکنند، برای تقریبا هر بازی ویدیویی میتوان پیشبینی کرد که به پرده نقرهای برسد. مطمئنا برخی از آنها محتملتر از دیگران هستند، اما بازیهای ویدیویی خاصی که در ادامه نام بردیم برای اقتباس سینمایی عالی هستند و عجیب است که هنوز اتفاق نیفتادهاند.
10. دارک سولز یا ارواح تاریک (Dark Souls)
«دارک سولز» یکی از تاثیرگذارترین مجموعه بازیهای ویدیویی اخیر و مجموعهای از بازیهای اکشن فانتزی تاریک با تاکید زیاد بر یک داستان جامع و باورنکردنی است. سبک این بازی انقلابی یک زیرمجموعه کامل از بازیها به نام «سولزلایک» را خلق کرد، اما این داستانهای جامع و پیشینه رمانها است که طرفداران را عاشق این مجموعه نگه داشته. بدون شک مخاطبانی وجود دارند که شیفتهی اقتباس از مهمترین و کلیدیترین لحظات این مجموعه شوند، حتی کسانی که چندان با دنیای بازی آشنایی ندارند. زیباییشناسی فانتزی و تاریک نیز به طور کامل به اقتباس آن کمک میکند و فرصت خوبی برای جان بخشیدن به هیولاها و موجودات فراوان با روشهای بسیار خلاقانه میدهد. میتوان تصور کرد که این فیلم در قلمروی مشابه فیلمی مانند «شوالیه سبز» (The Green Knight) به نمایش درآید، جایی که فضای فانتزی تاریک خود را با مضامین مرگ و نابودی متعادل میکند.
9. هوی رین یا باران شدید (Heavy Rain)
«هوی رین» یکی از بزرگترین نامها در زمینهی روایت داستانی عمیق و قصههای چندوجهی در بازیهای ویدیویی، در دوران خود بسیار انقلابی بود؛ با دقتی بیسابقه و برخی از بهترین گرافیکهای ممکن. این بازی به بازیکن اجازه میدهد تا چهار شخصیت مختلف را کنترل کند که هر کدام از آنها ارتباط نزدیکی با راز قاتل اوریگامی دارند؛ یک قاتل سریالی که از دورههای طولانی باران برای غرق کردن قربانیان خود استفاده میکند. این بازی به دلیل ماهیت تعاملیاش که در آن بازیکنان با انتخاب کارهای شخصیتها مسیر داستان را تعیین میکردند به سرعت مورد توجه قرار گرفت.
جالب است که تصور کنیم فیلم «هوی رین» چگونه اقتباس میشود، این که آیا به سادگی به داستان اصلی پایبند میماند یا راهی برای گنجاندن وجوه مختلف داستانی به طور همزمان پیدا میکند. با این حال انکار پتانسیلی که «هوی رین» روی پرده نقرهای خواهد داشت دشوار است، زیرا این بازی همچنان پس از گذشت تقریبا 15 سال از انتشار، نمادی از این رسانه است. فیلمی که بر اساس این بازی پیشگامانه ساخته شود، مطمئنا به یکی از بهترین تریلرهای روانشناختی در سینمای مدرن تبدیل خواهد شد.
8. پیکمین (Pikmin)
سری بازیهای پیکمین، یکی از دوستداشتنیترین فرنچایزهای نینتندو، ماجراهای کاپیتان فضایی جسوری به نام الیمار را دنبال میکند که در دنیایی عجیب و ناشناخته گیر افتاده است. او برای فرار از این سیاره، با موجودات فضایی بامزهای به نام پیکمین متحد میشود و ارتشی از آنها را دور خود جمع میکند. پیکمینها به الیمار در مبارزه با دشمنان و حمل اشیا به سفینهاش کمک میکنند. این سری بازیها همواره مورد علاقه طرفداران نینتندو بوده و جدیدترین بازی این مجموعه یعنی پیکمین ۴، با موفقیت عظیم به پرفروشترین بازی این سری تبدیل شده است.
به دنبال موفقیت فیلم ابرقهرمانانی سوپر ماریو و فیلم آینده افسانه زلدا، به نظر میرسد این تازه آغاز راه اقتباسهای سینمایی از فرنچایزهای نینتندو باشد. در میان عناوین اقتباسنشده، پیکمین با طراحیهای بامزه شخصیتها و پتانسیل برای ماجراهای خندهدار، گزینهی فوقالعادهای برای پرده نقرهای به شمار میرود و به راحتی میتواند به یک فیلم خانوادگی عالی تبدیل شود. نینتندو پیش از این با ساخت سه فیلم کوتاه برای تبلیغ پیکمین ۳ تجربه انیمیشنسازی برای این مجموعه را داشته است.
7. پوکیمون: سیاهچاله اسرارآمیز (Pokémon: Mystery Dungeon)
در طول سالها فرنچایز «پوکیمون» شاهد اقتباسهای سینمایی متعددی بوده است؛ از فیلم لایو اکشن پرفروش اخیر «کارآگاه پیکاچو» (Detective Pikachu) تا تمام فیلمهای انیمهای با حضور اَش کچام و دوستانش. با این حال یک مجموعه فرعی که میتواند برای اقتباسی سینمایی عالی باشد، سری بسیار محبوب «پوکیمون: سیاهچاله اسرارآمیز» است. این مجموعه داستان تیمهایی از پوکمونهای سخنگو را دنبال میکند که برای انجام ماموریتها و به دست آوردن غنایم، در سیاهچالهها به ماجراجویی میپردازند. با وجود ظاهر ساده، این سری به خاطر داشتن قویترین خطوط داستانی در کل فرنچایز پوکیمون، بین طرفداران به جایگاهی افسانهای دست یافته است.
علاوه بر داشتن داستانهای فوقالعادهای که برای یک فیلم سینمایی عالی عمل میکنند، «پوکیمون: سیاهچالهی اسرارآمیز» از تمام اقتباسهای سینمایی دیگر پوکیمون کاملا متمایز است. این مجموعه داستان گروههایی از پوکیمونهای سخنگو را دنبال میکند و خبری از انسانها در آن نیست. علاوه بر این وجود فیلم «کارآگاه پیکاچو» نشان میدهد که آنها مایلند فراتر از حد معمول عمل کرده و اسپینآفهای به ظاهر گمنام پوکیمون را به فیلم تبدیل کنند. بنابراین منطقی به نظر میرسد که یکی از محبوبترین مجموعههای فرعی فرصت حضور در دنیای سینما را پیدا کند.
6. خیزش مرگ (Dead Rising)
فیلمهای زامبیمحور یکی از بزرگترین ترندهای اواخر دهه ۲۰۰۰ و ۲۰۱۰ بودند. سری بازی «خیزش مرگ» یکی از پیشگامان این ژانر بود که به راهاندازی این ترند کمک کرد. بازی اول این مجموعه، ماجرای خبرنگاری به نام فرانک وست را روایت میکند که با چتر به داخل یک مرکز خرید بزرگ پر از زامبی فرستاده میشود. او چارهای جز این ندارد که از هر وسیلهای در اطرافش برای مبارزه استفاده کند. در همین حال فرانک تمام تلاش خود را میکند تا راز شیوع بیماری، عامل آن و راههای متوقف کردنش را کشف کند.
اگرچه اولین بازی این سری شباهت زیادی به آثار موجود در دنیای زامبیها مانند «طلوع مردگان» (Dawn of the Dead) دارد، اما پتانسیل سینمایی واقعی در بخش جهانسازی دنبالههای این مجموعه نهفته است. «خیزش مرگ» نگاهی کاملا منحصربهفرد به دنیایی آلوده به زامبی دارد و جامعهای سرمایهدارانه و دولتی را به تصویر میکشد که با شیوع زامبیها سازگار شدهاند. در این دنیا شاهد اعتراضاتی برای حقوق زامبیها و تزریقهای روزانه برای جلوگیری از تبدیل شدن آنها هستیم. با اینکه این سری بازی در گذشته به صورت فنی اقتباس سینمایی داشته، اما با شخصیتهای اصلی کلیشهای ساخته شده و نتوانسته جادوی دنیاسازی و داستانپردازی ظریف نسخههای اصلی را به تصویر بکشد.
- ۱۵ فیلم علمی تخیلی تماشایی که توسط دیزنی ساخته شدند
- 20 انیمیشن کوتاه پیکسار که نباید تماشایشان را از دست بدهید
- 4 انیمیشن دیزنی و پیکسار که سال 2024 اکران میشوند
5. فضای مرده (Dead Space)
فرنچایز ترسناک علمی-تخیلی بسیار موفق «فضای مرده» یک داستان کلاسیک زامبیمحور را با فضاسازی علمی-تخیلی ترکیب میکند تا یکی از بهیادماندنیترین و ترسناکترین فرنچایزهای بازی در دوران خود را خلق کند. این مجموعه که در قرن بیستوششم اتفاق میافتد، داستان آیزاک کلارک، یک مهندس معمولی را روایت میکند که برای مقابله با انبوهی از موجودات فضایی جهشیافته و مردگان متحرک، مجبور به استفاده از ابزارهای در دسترس خود میشود. در حالی که این فرنچایز پس از سهگانه اولیه برای مدت طولانی غیرفعال بود، بعد از بازسازی نسخه اول بازی که اوایل سال گذشته منتشر شد، دوباره جان گرفت.
علمی-تخیلی ترسناک یکی از ژانرهای مطمئن به شمار میرود و جهان و داستان «فضای مرده» به خوبی در این ژانر جای میگیرد. این سری بازی به طور فنی قبلا نوعی اقتباس سینمایی داشته است. با انتشار دو فیلم انیمیشنی بزرگسال برای تبلیغ دو بازی اول، ثابت شد که این مجموعه در قالب سینما به خوبی کار میکند. علاوه بر این استاد وحشت، جان کارپنتر گفته است که میخواهد این سری را برای سینما اقتباس کند. خب دیگر اینطور که مشخص است کائنات دست به دست هم میدهند تا اقتباس از این بازی شکل بگیرد!
4. اتوموبیلدزدی بزرگ (Grand Theft Auto)
«اتوموبیدزدی بزرگ» یا GTA یکی از بزرگترین و موفقترین فرنچایزهای بازیهای ویدیویی در تمام دوران است. این مجموعه برای نسلها مفهوم بازیهای ویدیویی را بازتعریف کرده و موفق به جلب توجه و تحسین و همچنین جنجال زیادی شده است. این سری، داستان مجرمان مختلفی را در شهرهای شلوغ و کاملا شبیهسازیشدهی خیالی دنبال میکند و به خلق برخی از واقعگرایانهترین و ملموسترین دنیاها در فضای دیجیتال کمک کرده است.
فراتر از آن حجم از خشونت، محتوای جنسی و دیگر مسائل جنجالی، بخشی از دلایلی که باعث شده است GTA از آزمون زمان سربلند بیرون بیاید، حس آزادی، امکانات بی حد و حصر و داستانهای تاثیرگذار است. فرقی نمیکند اقتباسی از یک داستان موفق و محبوب از این سری باشد یا صرفا داستانی اورجینال که بر تمها و پیامهای اصلی مجموعه گسترش یابد، به هر حال پتانسیل کشف نشدهی بسیاری برای کاری که GTA میتواند روی پرده سینما انجام دهد وجود دارد.
3. تیم فورترس (Team Fortress)
«تیم فورترس» به ویژه نسخه دوم آن، با داشتن یکی از بهیادماندنیترین و دوستداشتنیترین شخصیتها در بازیهای ویدیویی، ژانر ساده تیراندازی را به نمایشی کاملا خلاقانه تبدیل میکند. بازی داستان درگیریهای مداوم بین دو تیم مختلف آبی و قرمز و مزدورانی را روایت میکند که شرکتها برای رویارویی با یکدیگر به خاطر سود استخدام کردهاند. این بازی چنان موفق بوده است که حتی پس از ۱۶ سال از انتشار اولیهاش، هنوز طرفداران وفاداری دارد که عاشق تیم فورترس ۲ هستند.
فراتر از بازی اصلی، شخصیتهای تیم فورترس ۲ آنقدر دوستداشتنی و متنوع هستند که به راحتی میتوان تصور کرد که این گروه برای یک فیلم سینمایی بلند عالی عمل کنند. این شخصیتها و ویژگیهایشان در مسیرهای متعدد دیگری نیز مورد بررسی قرار گرفتهاند، از مجموعه افسانهای انیمیشنهای کوتاهی که برای تبلیغ بازی و بهروزرسانیهای آن ساخته شدهاند تا کمیک محبوب طرفداران که به پیشینه بازی میپردازد. در حالی که مدتهاست زمزمههایی در مورد یک سریال تلویزیونی یا اقتباس سینمایی احتمالی وجود دارد، طرفداران همچنان منتظر یک اقتباس باشکوه هستند که حق این شخصیتها را به جا بیاورد.
2. متروید (Metroid)
بهعنوان یکی از عناوین شاخص نینتندو، «متروید» یک نماد علمی-تخیلی در بازیهای ویدیویی است و به طور مداوم نسخههایی را منتشر کرده که از نظر منتقدان، جزو بهترین و تحسینشدهترین بازیهای تاریخ به شمار میروند. این سری بازی ماجراجوییهای ساموس آران، یک شکارچی فضایی را دنبال میکند که در ماموریتهای خطرناک بین کهکشانی شرکت میکند؛ از رویارویی با نژادهای بیگانهی وحشی تا جلوگیری از گسترش انگلهای مرگبار. ساموس یکی از نمادینترین قهرمانان زن در تاریخ بازیهای ویدیویی و شخصیتی است که بسیاری از اینکه هنوز به سینما راه پیدا نکرده شوکه شدهاند.
در حالی که متروید قطعا به بزرگی ماریو یا زلدا نیست، همچنان به عنوان یکی از باارزشترین مجموعههای نینتندو شناخته میشود و ممکن است به زودی اقتباسی سینمایی دریافت کند، به شرطی که فیلم لایو اکشن زلدا موفق شود. چیزی که متروید را به ویژه جالب میکند این است که ساخت فیلمی بر اساس آن زمانی فراتر از یک رویا برای طرفداران، پروژهای واقعی بود که توسط کارگردان اکشن افسانهای جان وو، توسعه و هدایت میشد. با اینکه برنامههای این پروژه با شکست مواجه شد، اما نشان میدهد که حتی در آن زمان، پیش از انتشار عناوین موفق مانند «متروید وحشت» (Metroid Dread)، علاقهی جمعی زیادی برای زنده کردن دنیای علمی-تخیلی این بازی وجود داشته است.
1. رد دد ریدمپشن (Red Dead Redemption)
«رد دد ریدمپشن» سریال وسترن افسانهای شرکت راکاستار گیمز به سرعت جای خود را در کنار GTA به عنوان یکی از موفقترین و محبوبترین بازیهای اکشن جهان باز تثبیت کرد. این مجموعه بازی به بازیکنان امکان کنترل یک یاغی تحت تعقیب در غرب وحشی را میدهد که دست به سرقتهای متعدد میزند و در تبادل آتشهای مرگبار در یک چرخه خشونت و رستگاری شرکت میکند. در حالی که ژانر وسترن اخیرا با استقبال مخاطبان روبرو نشده است، اما انکار پتانسیل و امکانات ساخت فیلمی بر اساس «رد دد ریدمپشن» دشوار است.
در گذشته، فیلمهای وسترن از تحسینشدهترین آثار سینما به شمار میرفتند و بازی «رد دد ریدمپشن» مستقیما از این روایتهای کلاسیک الهام گرفته تا داستان پیشگامانهی خود را خلق کند. اگر این بازی بتواند روایت ماهرانهاش که هماکنون بهعنوان یکی از بهترین داستانها در تاریخ بازیهای مدرن شناخته میشود روی پرده نقرهای بازگو کند با استقبال بینظیری مواجه خواهد شد. به خصوص با موفقیت مداوم این مجموعه با «رد دد ریدمپشن 2» به نظر میرسد زمان کاملا مناسبی برای به تصویر کشیدن این مجموعه روی پرده نقرهای باشد.
منبع: collider