ضعیف‌ترین فیلم‌های دیزنی که مخاطبان را ناامید کردند
دیزنی استودیویی است که به‌لطف خلق جادوی بکر ثابت در فیلم‌هایش، شناخته می‌شود. اما حتی تحسین‌شده‌ترین هنرمندان هم، نمی‌توانند ۱۰۰ درصد مواقع شاهکار بسازند. از آنجاییکه دیزنی دوره‌های زمانی مختلفی را با انیمیشن‌ها و لایواکشن‌های خود پشت‌سر گذاشته‌است، این استودیو سهم عادلانه‌ای از شکست‌ها دارد. با این‌وجود اخیرا، دیزنی با تاکید بر بازسازی لایواکشن داستان‌های انیمیشن کلاسیک خود، مخاطبان را ناامید کرده‌است. درحقیقت دیزنی سعی می‌کند با ترجمه موزیکال‌های انیمیشنی زیبا به محتوای اغراق‌آمیز، ضعیف و آبکی؛ به هر قیمتی که شده‌است، از حس نوستالژی مخاطبان استفاده کند. البته اگرچه این فیلم‌های دیزنی جدید هستند، اما دیزنی با ساخت و انتشار فیلم‌های نه‌چندان مطلوب غریبه نیست.
این استودیو در اوایل دهه 2000 و حتی در دهه 1980، پس از اینکه اولین فیلم انیمیشن دیزنی با درجه PG یعنی دیگ سیاه به شدت در گیشه افت کرد، مشکلات مشابهی را تجربه کرده‌است. دیدن چنین داستان‌سرایی‌ها و فیلمسازی ضعیفی از دیزنی، می‌تواند ناامیدکننده باشد، به‌خصوص برای وفادارترین طرفداران آن. در اینجا 10 انیمیشن ضعیف از دیزنی، که مخاطبان را ناامید رها کرده‌است، به شما معرفی می‌کنیم.
10. جوجه کوچولو (Chicken Little)
جوجه کوچولو یکی از فیلم‌های دیزنی است، که در ژانر کمدی موزیکال قرار می‌گیرد. این فیلم که محصول سال 2005 است، اقتباسی از یک داستان فولکلور به همین نام محسوب می‌شود. جوجه کوچولو با دیگر کمدی‌های دیزنی شباهت ندارد. در کل این فیلم کاملا با دیگر نسخه‌های دیزنی متفاوت است. حتی برای بسیاری از مخاطبان سخت است که باور کنند جوجه کوچولو یک فیلم دیزنی است، زیرا قطعا مفاهیم و ویژگی‌هایی را منعکس می‌کند، که بیشتر از کمپانی دریم‌ورکس برمی‌آید.
جوجه کوچولو به‌عنوان اولین فیلم انیمیشن کاملا سه‌بعدی دیزنی، شروع فصل جدیدی برای این استودیو بود. اگرچه این فیلم با فروش 314 میلیون دلاری در گیشه موفق شد، اما نظر منتقدان با دستاوردهای مالی آن هم‌خوانی نداشت. بسیاری از منتقدان از نگارش فیلمنامه و محتوای کمدی فیلم انتقاد کردند و حتی اگرچه در آن زمان این انیمیشن جسورانه و تجربی دیده می‌شد، اما امروز بسیاری از منتقدان فیلم را موردتمسخر قرار می‌دهند. در حالیکه برخی این فیلم ضعیف دیزنی را دست‌کم گرفته‌شده و جذاب می‌دانند و می‌گویند که این فیلم دارای کیفیت خاص خود است، بسیاری فضای ناملموس آن را خسته‌کننده می‌دانند. جوجه کوچولو تا حد زیادی محصول زمان خود است، زمانی که هر استودیوی بزرگی در تلاش بود تا یک کمدی این‌چنینی بسازد. صداپیشگان این اثر عبارتنداز؛ زاک براف، گری مارشال، جون کیوسک، استیو زان، ایمی سداریس، مارک والتون، دان ناتز، پاتریک استوارت و والاس شاون.
9. تیزپا (Bolt)
تیزپا یکی از ضعیف‌ترین فیلم‌های دیزنی است، که کارگردانی آن برعهده کریس ویلیامز و بایرون هاوارد سازندگان انیمیشن گیسوکمند بوده‌است. جان تراولتا، مایلی سایرس، سوزی اسمن و مارک والتون؛ ازجمله صداپیشگان این فیلم هستند. فیلم تیزپا محصول سال 2008، درحقیقت نمی‌داند با مضامین خود چه کند. این فیلم هم مانند جوجه کوچولو به شدت با طرح، لحن و ریتم دست‌و‌پنجه نرم می‌کند. با وجود پیشرفتی که این انیمیش نسبت به جوجه کوچولو داشته، سومین فیلم انیمیشن سه‌بعدی دیزنی نتوانسته‌است، ویژگی‌های دوست‌داشتنی نسل قبلی خود یعنی ملاقات با رابینسون‌ها را به تصویر بکشد.
تیزپا به‌شدت به سه حیوان با ویژگی‌های شخصیتی خاص خود متکی است، که به جای پیشرفت داستان، برای کمدی ناموفقش مایه می‌گذارند. مفهوم سگ ستاره تلویزیونی که تفاوت بین واقعیت و تخیل را درک نمی‌کند، به اندازه کافی جالب است، اما در خلال فیلم از بین می‌رود. درحقیقت اجرای تیزپا به‌سختی آنقدر که پیش‌نمایشش نشان می‌دهد، جذاب است. در زمان اکران این فیلم، تیزپا به‌عنوان یک اثر موفق شناخته می‌شد و نقدهای مثبت منتقدان را دریافت کرد و حتی 309 میلیون دلار در سراسر جهان به دست آورد. این فیلم قطعا نمادی از شروع دوران انیمیشن سه‌بعدی دیزنی است، که بیشتر بر جنبه‌های کمدی تمرکز می‌کند و ویژگی‌های دنیای اطراف را در بر می‌گیرد، اما به هر حال یک اثر ضعیف از دیزنی محسوب می‌شود.
8. هواپیماها (Planes)
هواپیماها یکی از فیلم‌های دیزنی است، که به کارگردان کلی هال در سال ۲۰۱۳ ساخته شده‌است. هواپیماها فقط یک نسخه ضعیف‌تر از ماشین‌ها است. این اثر حتی ممکن است خسته‌کننده‌ترین فیلم دیزنی در تمام دوران باشد. با توجه به اینکه ماشین‌ها یک فرنچایز پرفروش دیزنی بود، این استودیو با اکران فیلم هواپیماها در سال 2013، قصد داشت موفقیت آن را تکرار کند. اگرچه این فیلم در دنیای اتومبیل‌ها جریان دارد، اما توسط پیکسار ساخته نشده‌است. این فیلم توسط استودیو والت دیزنی موشن پیکچرز توزیع شد و اتفاقا در فروش هم موفق بود. درحقیقت هواپیماها از لحاظ مالی تلاش خوبی برای دیزنی بود. این فیلم با بودجه 50 میلیون دلاری، 240 میلیون دلار در سراسر جهان فروخت. اما منتقدان اظهار داشتند که هواپیماها چیز جدیدی برای ارایه ندارد و آن را به‌عنوان یک روایت ضعیف در سطح متوسط معرفی کردند.
برخلاف شخصیت‌های معرفی‌شده در دنیای انیمیشن ماشین‌ها، شخصیت‌های فیلم هواپیماها هیچ ویژگی قابل‌تشخیصی ندارند. حتی به خاطر سپردن نام هر یک از شخصیت‌ها به جز داستی، قهرمان داستان، دشوار است، و این به احتمال زیاد فقط به این دلیل است که او شخصیت اصلی است. ازجمله صداپیشگان این اثر می‌توان به؛ دین کوک، استیسی کیچ، پریانکا چوپرا، براد گرت، تری هچر، کارلوس الازراکی، راجر اسمیت، گری دلیسل، راب پالسن، دیوید کرافت، جولیا لوییس. دریفوس، جان کلیز، کولین کوهرد، گابریل ایگلسیاس، وال کیلمر و آنتونی ادواردز اشاره کرد.
7. آرزو (Wish)
فیلم آرزو یکی از تازه‌ترین آثار دیزنی است، که توسط کریس باک و فاون ویراسانتورن کارگردانی شده‌است. نویسندگان این فیلم هم جنیفر لی و آلیسون مور هستند. آرزو هم یکی از آثار موزیکال دیزنی است، اما مانند دیگر موزیکال‌های این استودیو بر مخاطبان تاثیر نمی‌گذارد. این صدمین فیلم دیزنی و یک ناامیدی بزرگ است. قبل از پخش طرفداران انتظار داشتند که فیلم صدمین سالگرد استودیوی انیمیشن والت‌دیزنی، یک شاهکار فراموش‌نشدنی خواهدبود، اما اشتباه می‌کردند. با تماشای آرزو، طرفداران از دیزنی ناامید شدند. به نظر می‌رسد که این فیلم چیزهای زیادی برای گفتن داشته، اما نتوانسته‌است نشانشان دهد، حتی با این وجود که، آریانا دبوز برنده جایزه اسکار، نقش قهرمان اصلی این فیلم را بازی می‌کند. آرزو همچنین دارای یک سبک انیمیشن خاص خود است، که در کمتر اثری دیده می‌شود، اما باز هم ناموفق است.
این فیلم کاملا به بسیاری از جنبه‌های قابل‌تشخیص دیزنی ادای‌احترام کرده‌است، اما نه آنطور که طرفداران آرزو دارند. آرزو تا آنجا که می‌تواند به دیگر فیلم‌های دیزنی ارجاع می‌دهد و فضای کمی برای توسعه یک داستان خوب باقی می‌گذارد. بسیاری همچنین فکر می‌کنند که شخصیت‌های فیلم آزاردهنده هستند، یا اصلا وجودشان غیرضروری است، به‌ویژه دوستان آشا، که قرار است در طراحی و شخصیت خود به هفت کوتوله شباهت داشته‌باشند، اما فاقد بسیاری از ویژگی‌های اصلی مهم هستند. یکی از دلایل زیادی که طرفداران آرزو را دوست ندارد، این است که موسیقی آن بسیار ناامیدکننده است. این موسیقی از ترانه متناقض، قافیه‌های ضعیف، و صدایی که هرگز واقعا جای خود را پیدا نکرده‌است، رنج می‌برد. در این فیلم هنرمندانی مانند؛ آریانا دبوز، کریس پاین، آنجلیک کابرال و آلن تودیک صداپیشگی می‌کنند.
6. چین‌خوردگی در زمان (A Wrinkle in Time)
چین‌خوردگی در زمان یکی از فیلم‌های دیزنی است، که در ژانر علمی‌تخیلی و ماجراجویی قرار می‌گیرد. کارگردان این اثر ایوا دوورنی است و فیلمنامه آن را جنیفر لی نوشته‌است. داستان فیلم چین‌خوردگی در زمان اقتباسی است از رمانی به همین نام، اثر مادلین لنگل و محصول سال 1962. چین‌خوردگی در زمان ثابت کرد که، دیزنی برای مقابله با داستان‌های خیلی بزرگ مجهز نیست. این فیلم از زبان عجیب‌وغریب و خاص خود استفاده می‌کند و مخاطب را خسته می‌کند. این فیلم صرفا امیدوار است که حواس تماشاگران توسط سلبریتی‌های محبوب پرت شود، تا متوجه کمبود قابل‌توجه کیفیت در ترکیب فیلم نشوند. اپرا وینفری، ریس ویترسپون و میندی کالینگ نقش تعدادی از شخصیت‌های این فیلم را بازی می‌کنند. اگرچه تماشاگران می‌توانند با مگ و برادرش همدردی کنند، اما سرمایه‌گذاری روی دیگر شخصیت‌های فیلم سخت است. بسیاری از لحظات در چین‌خوردگی در زمان، به‌ویژه به نقطه اوج که قرار است نیروبخش باشد، دلخراش است و مخاطبان را غافلگیر می‌کند. در این فیلم هنرمندانی علاوه‌بر اپرا وینفری، ریس ویترسپون و میندی کالینگ؛ گوگو امبتا. را، مایکل پنیا، زک گالیفیاناکیس، کریس پاین و استورم رید ایفای‌نقش می‌کنند.
5. شیرشاه ۲ (The Lion King 2)
شیرشاه ۲ محصول سال 2019 در مقایسه با نسخه اصلی افتضاح است. این اثر یک بازسازی لایواکشن است، که هرگز نباید ساخته می‌شد. در حقیقت هیچ‌گاه ممکن نبود که یک اثر بتواند به‌عنوان بازسازی شیر شاه، به گرد پای فیلم اصلی برسد. حتی پس از اینکه فیلمسازان اعلام کردند که بیانسه در نقش نالا، دونالد گلاور در نقش سیمبا و جیمز ارل جونز در نقش موفاسا بازی می‌کنند، طرفداران هنوز تردید داشتند که آیا این بازسازی می‌تواند به خوبی فیلم اصلی باشد یا خیر. اگرچه این فیلم از لحاظ فروش در باکس‌آفیس موفق بود و ۱.۶۵۷ میلیارد دلار فروخت، اما طرفداران واقعی فیلم اصلی، بازسازی را شکستی غیرمحترمانه می‌دانند. درضمن به‌سختی می توان این فیلم را لایواکشن نامید، زیرا کاملا کامپیوتری است.
تغییراتی که در این فیلم نسبت به شیر شاه اصلی ایجاد شده، در بهترین حالت عجیب و در بدترین حالت نفرت‌انگیز است. وحشتناک‌ترین تصمیم سازندگان شیر شاه 2، موسیقی فیلم است. در این بخش یک موسیقی نمادین به چیزی تبدیل می‌شود که هیچگونه اثری از زیبایی‌شناسی در آن نیست. همه‌چیز درباره شیرشاه 2 فقط به بینندگان یادآوری می‌کند، که فیلمی بسیار بهتر و هنرمندانه‌تر وجود دارد، که نمی‌تواند دوباره تکرار شود، دقیقا مانند بسیاری از بازسازی‌های لایواکشن دیزنی. متیو برودریک، نو کمبل، جیسون مارسدن، جنیفر لین، ناتان لین، سوزان پلشت، رابرت گویلام، اندی دیک و مویرا کلی ازجمله صداپیشگان این فیلم هستند.
4. ماشین‌ها ۲ (Cars 2)
ماشین‌ها ۲ هم خندهدار و هم مضحک است. چه کسی فکر کرده که ساخت دنباله جاسوسی برای ماشین‌ها، ایده خوبی است؟ دوستی بعید لایتنینگ مک کویین و هم‌تیمی‌اش ماتر، یکی از اجزای اصلی قلب ماشین‌ها است، که رابطه آنها را به یک نقطه‌عطف عالی برای دنباله فیلم تبدیل می‌کند. استقبال تماشاگران از طبیعت گوشه‌گیر و شخصیت دیوانه ماتر، به دیزنی نشان می‌دهد که نمایش کامیون یدک‌کش به‌عنوان قهرمان فیلم دوم به‌شدت نتیجه خواهدداد. حتی ماشین‌ها 2 با اکران در سینما، با فروش 559 میلیون دلاری در سراسر جهان به موفقیت رسید، اما نظر منتقدان این بود که این اثر یکی از بدترین فیلم‌های پیکسار است. با این‌وجود برجسته کردن ماتر به‌عنوان شخصیت اصلی، بدترین قسمت فیلم نیست. یک تنزل‌درجه کلی در شوخ‌طبعی ماشین‌ها وجود دارد، که نمی‌توان نادیده‌اش گرفت. در عوض، فیلم تمرکز خود را به یک طرح جاسوسی پیچیده معطوف می‌کند، که به هیچ‌وجه با دنیای از قبل تاسیس‌شده ماشین‌ها جور در نمی‌آید. به هر حال ماشین‌ها 2 یکی از ضعیف‌ترین فیلم‌های دیزنی است، که طرفداران با تماشای آن ناامید شدند. در این فیلم هنرمندانی مانند؛ اوون ویلسون، لری د کیبل گای، مایکل کین، امیلی مورتیمر، جیسون ایساکز و شارلوت رمپلینگ صداپیشگی می‌کنند.
3. مریخ به مادران نیاز دارد (Mars Needs Moms)
مریخ به مادران نیاز دارد که با نام‌های دیگری مانند مریخی‌ها مامان می‌خوان یا فضایی‌ها مامان می‌خوان هم شناخته می‌شود، یکی از فیلم‌های علمی‌تخیلی دیزنی است، که کارگردانی آن را سایمون ولز به عهده داشته‌است. در این فیلم محصول سال 2011، ست گرین، دن فوگلر، الیزابت هارنویس، میندی استرلینگ، جون کیوسک و ادی پترسن بازی می‌کنند. سبک انیمیشن این فیلم به‌خوبی موردتوجه تماشاگران قرار نگرفت. جدا از انیمیشن ضعیف و طراحی شخصیت‌های بد، این فیلم هیچ چیز خاصی از نظر داستان و ایده ارایه نمی‌دهد. داستانی که درباره پسر جوانی است که به مریخ می‌رود تا مادرش را از شر یک نژاد بیگانه نجات دهد، می‌تواند یک طرح جالب باشد.
با این‌حال، کارگردانی بی‌هدف و جلوه‌های بصری غیرجذاب فیلم، آن را به‌عنوان یک شکست فراموش‌نشدنی ثابت می‌کند. فیلم مریخ به مادران نیاز دارد، شکست بزرگی هم در گیشه بود و با بودجه 150 میلیون دلاری، تنها 39 میلیون دلار در سراسر جهان به دست آورد. این اثر آخرین انیمیشن دیزنی است، که از انیمیشن در سبک موشن‌کپچر استفاده می‌کند، همان سبکی که پیش از آن در سال 2009 و در فیلم سرود کریسمس از آن استفاده کرده‌است. به احتمال زیاد کسانی که در دهه 2010 بزرگ شده‌اند فیلم سرود کریسمس را به خاطر دارند، اما حتی متعهدترین طرفداران دیزنی هم ممکن است هرگز فیلم مریخ به مادران نیاز را به‌یاد نیاورند.
2. رالف اینترنت را خراب می‌کند (Ralph Breaks the Internet)
رالف اینترنت را خراب می‌کند یک فیلم ضعیف و ناموفق در کارنامه دیزنی است. اگر شیرشاه محصول سال ۲۰۱۹ یادآوری می‌کند که دیزنی می‌تواند یک فیلم شاهکار را در بازسازی خراب کند، رالف اینترنت را خراب می‌کند، شکست این استودیو را در ساخت دنباله‌ها نشان می‌دهد. این دنباله فیلم با موضوع بازی‌های ویدیویی 2012، رالف و وانلوپ را دنبال می‌کند، که از مرزهای بازی خود می‌گریزند و در حال کاوش در گستردگی اینترنت هستند. حتی این ماجراجویی شامل یک سفر به وب‌سایت دیزنی می‌شود، جاییکه جنگ ستارگان، مارول و دیگر فرنچایزها با افتخار به نمایش گذاشته می‌شوند. در این فیلم وانلوپ به‌عنوان یک شخصیت کلیدی نشان می‌دهد که چیزهای بیشتری از زندگی می‌خواهد، اما رالف می‌ترسد دوست صمیمی‌اش از دور شود. بینندگان این تغییر در رابطه رالف و وانلوپ را سمی می‌دانند، اگرچه در پایان درس‌هایی آموخته می‌شود.
طنز جاری در رالف اینترنت را خراب می‌کند هم به شدت منسوخ شده‌است و به لحظات فرهنگ پاپ و میم‌هایی اشاره می‌کند، که کاملا نامربوط هستند. یکی از عوامل مثبتی که به نظر می‌رسد مخاطبان درباره این فیلم با آن موافق هستند، ترکیب کوتاه شاهزاده‌خانم‌های دیزنی است. جالب است بدانید که بعضی از شخصیت‌هایی که از فیلم‌ها و رسانه‌های دیگر در این اثر حضور دارند، با صداپیشگان اصلی خود صداگذاری شده‌اند. از این میان می‌توان به؛ راجر کریگ. اسمیت در نقش سونیک خارپشت، موریس لامارش در نقش تاپر، براد گرت در نقش ایور در وینی د پو، کوری برتون در نقش یکی از کوتوله‌های فیلم سفیدبرفی و هفت کوتوله، آنتونی دنیلز در نقش سی‌تری‌پی‌او از جنگ ستارگان، وین دیزل در نقش گروت از دنیای سینمایی مارول، و تیم آلن در نقش باز لایتیر در داستان اسباب‌بازی اشاره کرد. همچنین بازیگرانی مانند؛ جان سی ریلی، سارا سیلورمن، گل گدوت، تاراجی هنسون، جک مک‌بریر، جین لینچ، آلن تودیک، آلفرد مولینا و اد اونیل در صداپیشگی این فیلم به ایفای‌نقش پرداخته‌اند.
1. آرتمیس فاول (Artemis Fowl)
آرتمیس فاول محصول سال 2020 ازجمله آثار فانتزی دیزنی است، که کارگردانی آن را کنت برانا برعهده داشته‌است. این فیلم بر پایه اولین کتاب آرتمیس فاول نوشته اوین کالفر نویسنده ایرلندی ساخته شده‌است. داستان این فیلم درباره یک پسر دوازده ساله است، که در نوع خود یک نابغه محسوب می‌شود. این پسر که آرتمیس فاول نام دارد، می‌خواهد از طریق گروگان گرفتن نیروی‌ویژه دنیای پریان با این دنیا ارتباط برقرار کند. این مسیر برای آرتمیس پر از چالش است. فیلم آرتمیس فاول کمترین امتیاز را در بین آثاری دارد، که در دیزنی پلاس به نمایش درآمده است. باورش سخت است که اقتباس از مجموعه کتاب‌های محبوب آرتمیس فاول، به یک شکست بزرگ در یک فیلم تبدیل شد. از اوایل دهه 2000 تا اوایل دهه 2010، مجموعه آرتمیس فاول بر قفسه‌های کتاب بزرگسالان جوان غالب بود.
اقتباس سینمایی اولین کتاب در سال 2020 در دیزنی‌پلاس منتشر و بلافاصله توسط منتقدان و تماشاگران به‌عنوان یکی از بدترین فیلم‌های دیزنی معرفی شد. همه‌چیز درباره تولید آرتمیس فاول، از دیالوگ‌های ناخوشایند گرفته تا جلوه‌های کامپیوتری، افتضاح است. هر عنصر علمی‌تخیلی فانتزی که داستان را غنی‌تر می‌کند، در پس‌زمینه شلوغ فیلم گم می‌شود، و به‌جای اینکه بینندگان را مجذوب کنند، آن را پس می‌زند. همه‌چیز در این فیلم بسیار مصنوعی به نظر می‌رسد. آرتمیس فاول ضعیف‌ترین فیلم دیزنی است، زیرا حتی طرفداران دیزنی و منتقدان به وضوح اعلام کرده‌اند که، این اثر تقریبا هیچ‌چیز لذت‌بخشی ندارد. بازیگران این فیلم عبارتنداز؛ فردیا شاو، لارا مک دانل، هانگ چایو، جودی دنچ، جش گد، نانسو آنوزی و نیکش پاتل.
منبع: cbr
