29 فیلم کمدی رمانتیک برتر تمام دوران که باید ببینید
نمایش شکوه و دلشکستی عشق با درونمایه کمدی
ژانر کمدی رمانتیک تقریبا از همان زمانی که فیلمها از حالت صامت خارج شدند شکل گرفت و با وجود اینکه اغلب به تکراری بودن متهم میشود، اما تاکنون پرقدرت به راه خود ادامه داده است و همواره راههای تازه و خلاقانهای برای نشان دادن ارزش خود پیدا کرده است.
در یک قرنی که از تاریخ سینما گذشت شاهد کمدی رمانتیکهای فوقالعادهای بودیم. از آثار شیرین تا دیوانهوار، کمدی سیاه یا زیرکانه و هنجارشکن همیشه یک فیلم کمدی رمانتیک خوب با یکی از این ویژگیهای برجسته وجود داشت. تنها چیزی که در این میان تغییر نکرده، جذابیت همیشگی تماشای ستارههای کاریزماتیک است که با هم شوخیهای نیشدار رد و بدل میکنند، دچار سوتفاهم میشوند و در نهایت عاشقانه به رابطهی خود ادامه میدهند (شاید هم نه!).
برای تهیه فهرست 29 فیلم کمدی رمانتیک برتر تمام دوران نگاهی به کل تاریخچه این ژانر انداختهایم و با دقت، آثار کلاسیک را از تمام دورهها انتخاب کردهایم. اگر با این ژانر آشنایی دارید که از تماشای تمام عناوینی که نام بردیم لذت خواهید برد، اگر هم که قرار است برای اولین بار با ژانر کمدی رمانتیک آشنا شوید مطمئن باشید که ضرر نخواهید کرد.
29. طراحی برای زندگی (Design for Living)
- محصول: 1933
- کارگردان: ارنست لوبیچ
- بازیگران: گری کوپر، میریام هاپکینز، فردریک مارچ
- امتیاز راتن تومیتوز: 76 از 100
- امتیاز IMDb به فیلم: 7.4 از 10
فیلم طراحی برای زندگی با اقتباس از نمایشنامهای به همین نام اثر نوئل کووارد شاید بهترین نمونهای باشد که نشان میدهد سینمای آمریکا پیش از اجرای کد هیِز (مجموعهای قوانین اخلاقی در سینمای آمریکا) تا چه اندازه میتوانست سرشار از خلاقیت و جسارت باشد.
این فیلم را ارنست لوبیچِ بزرگ، کارگردانی که هرگز اثر بدی در کارنامه ندارد ساخته است و به موضوعی میپردازد که هالیوود دههها بعد تازه جرات فکر کردن به آن را پیدا کرد، آن هم با چنان طراوت و شادابی و شوری که هنوز تماشایی است. این فیلم یک کمدی رمانتیک درباره یک رابطه سهنفره است و در بیش از 90 سالی که از ساخت آن میگذرد، هنوز نمونهای بهتر از آن در این موضوع ندیدهایم.
میریام هاپکینز در نقش یک هنرمند به نام گیلدا فارل بازی میکند که در قطاری به مقصد پاریس با دو هموطن آمریکایی به نامهای تام چمبرز (فردریک مارچ) نمایشنامهنویس و جورج کرتیس (گری کوپر) نقاش آشنا میشود. هر دوی آنها عاشق گیلدا میشوند، اما گیلدا نمیتواند از بینشان یکی را انتخاب کند. پس تصمیم میگیرند با هم وارد یک رابطهی سه نفرهی کاملا افلاطونی شوند، که البته طبق برنامه پیش نمیرود. طراحی برای زندگی با فیلمنامهای درخشان از بن هکت، فیلمی هوشمند، دلنشین و خندهدار است که درک آن از عشق و همراهی، حتی از بسیاری از فیلمهای امروزی هم جلوتر و روشنفکرانهتر به نظر میرسد.
28. ایمیل داری (You’ve Got Mail)
- محصول: 1998
- کارگردان: نورا افرون
- بازیگران: تام هنکس، مگ رایان، گرگ کینر
- امتیاز راتن تومیتوز: 70 از 100
- امتیاز IMDb به فیلم: 6.7 از 10
اگر دوران مدرن که عاشق شدن اغلب با پیامک و تعاملات شبکههای اجتماعی همراه است چالشی برای قالب کمدی رمانتیک بهوجود آورده است که پتانسیل سینمایی چندانی ندارد، فیلم ایمیل داری ساخته نورا افرون دقیقا همان لحظهی تغییر را ثبت میکند؛ تغییری که باعث شده است فیلم به طرز بامزهای قدیمی به نظر برسد آن هم به شیرینترین شکل ممکن. این فیلم نهتنها گذار از دنیای واقعی به فضای دیجیتال را به تصویر میکشد، بلکه با نگاهی انسانی و گرم، از دل همین دگرگونی، یک عاشقانه تماشایی میسازد.
داستان فیلم ایمیل داری که با اقتباسی آزاد از فیلم کلاسیک فروشگاه کنار خیابان (The Shop Around the Corner) اثر ارنست لوبیچ، توسط نورا افرون و خواهرش دیلیا افرون نوشته شده است، ماجرای کتلین کلی (مگ رایان) را دنبال میکند. کتلین صاحب یک کتابفروشی کوچک و مستقل است که کسب و کارش با تهدید جدی از سوی زنجیره کتابفروشیهای غولپیکر متعلق به جو فاکس (تام هنکس) روبهرو میشود.
کتلین و جو بیآنکه خودشان بدانند که در دنیای واقعی رقیب و تقریبا دشمن یکدیگرند در یک چتروم آنلاین با هم آشنا میشوند و رابطهای عاشقانه را از طریق ایمیل آغاز میکنند؛ عشقی که در پشت صفحه نمایش شکل میگیرد، بیخبر از اینکه معشوق مجازیشان همان دشمن کاریشان در دنیای واقعی است.
این داستان بهشکلی تمام عیار با تمام پیچیدگیها و حساسیتهایش متعلق به سال 1998 است و همین دشواریهای ذاتی، بیش از هر چیز دیگری، نبوغ نورا افرون را در کارگردانی این رابطهی پرریسک عاشقانه نشان میدهد. او به شکل جادویی این کشمکش میان دنیای واقعی و مجازی، رقابت کاری و رابطه عاطفی را به یکی از درخشانترین نمونههای کمدی رمانتیک در تاریخ سینما بدل میکند که هر نگاه، هر حرکت، هر تغییری در میزان صمیمیت، تبدیل به لحظهای تماشایی و احساسی میشود تا جایی که اینطور به نظر میرسد هر کدام، آتشی از عشق را در دل بیننده روشن میکند.
27. عروسی مانسون (Monsoon Wedding)
- محصول: 2001
- کارگردان: میرا نایر
- بازیگران: نصرالدین شاه، کولبوشان کارباندا، روشن ست
- امتیاز راتن تومیتوز: 95 از 100
- امتیاز IMDb به فیلم: 7.3 از 10
در تاریخ سینما، کمدی رمانتیکهای موزاییکی زیادی ساخته شدهاند یعنی آثاری که به جای تمرکز بر یک زوج خاص، روابط عاشقانهی چندین زوج را در مراحل مختلف از دلدادگی تا دلزدگی بررسی میکنند. اما تعداد کمی از این فیلمها توانستهاند به اندازهی عروسی مانسون ساخته میرا نایر، از ظرفیت پُررنگ، گرم و سرخوشانهی این قالب بهخوبی بهره ببرند. این فیلم نه فقط روایتگر چند داستان عاشقانه است، بلکه در دل خود جشنی از فرهنگ، خانواده و پیچیدگیهای روابط انسانی را به تصویر میکشد که ترکیبی رنگارنگ و زنده و همچون باران موسمی، پرشور، پرهیاهو و در عین حال تطهیرکننده است.
عروسی مانسون ساخته میرا نایر که در سال 2001 موفق به دریافت شیر طلایی جشنواره ونیز شد، داستانهایی درهمتنیده را دنبال میکند که همگی حول تدارکات یک عروسی پرهزینه و از پیش تعیینشده در دهلی شکل میگیرند. داستان درباره ازدواج آدیتی ورما (واسوندرا داس) با همنت رای (پاروینداباس)، دامادی تازهوارد از آمریکا است.
نایر در این فیلم با نگاهی واقعگرایانه و بیپرده به عشق میپردازد؛ عشقی با تمام سختیها، گرهها و پیچیدگیهایش، که در بسیاری از لحظات حتی بیش از یک کمدی رمانتیک، به درام نزدیک میشود. با این حال، جدیت و عمق فیلمنامهی سابرینا دهوان، ذرهای از لذت، زیبایی و افسونگری این فیلم نمیکاهد. عروسی مانسون در نهایت با تمام شادیها، اشکها، رازها و رقصهایش دربارهی ستایش زندگی و ارزشهایش است.
دوربین میرا نایر با کنجکاوی و انگیزهای پرشور، هر گوشهای از خانه ورما را کاوش میکند و با ظرافت و چابکی، شادیها و تنشهای بیشماری را که با گردهمایی اعضای خانواده از سراسر جهان به وجود میآید، ثبت میکند. در همین حال، داستان اصلی آدیتی و همنت با هوشمندی بینقص، صداقت و حساسیتی عمیق روایت میشود. این ترکیب باعث شده است که فیلم عروسی مانسون به اوج کمال کمدی رمانتیک و سطحی فراتر از انتظار برسد.
26. بیمار بزرگ (The Big Sick)
- محصول: 2017
- کارگردان: مایکل شوالتر
- بازیگران: زویی کازان، هالی هانتر، ری رومانو
- امتیاز راتن تومیتوز: 98 از 100
- امتیاز IMDb به فیلم: 7.5 از 10
فیلمهای کمدی رمانتیک از دهه 2010 به بعد همواره در تلاش بودهاند تا با نگاهی تازه و متفاوت از روایتهایی با کمی تفاوتهای عجیب تا ساختارشکنیهای تمام عیار به قالب کلاسیک این ژانر بپردازند. اما از نظر ساختار روایی، معدود فیلمهایی به جسارت و موفقیت بیمار بزرگ میرسند؛ فیلمی که در سال 2017 با استقبال فراوان روبهرو و بهعنوان متفاوتترین کمدی رمانتیک سالهای اخیر شناخته شد. این فیلم نهتنها استانداردهای آشنای ژانر را دگرگون میکند، بلکه با ظرافت و صداقتی کمنظیر، مرز بین کمدی، درام و واقعیت زندگی را از نو تعریف میکند.
فیلم بیمار بزرگ نوشتهی امیلی وی گوردون و بازیگر اصلی فیلم، کمیل نانجیانی بر پایهی داستان واقعی زندگی آنها ساخته شده است. فیلم روایتگر کمیل، استنداپ کمدینی در حال تقلا برای موفقیت (نانجیانی) و امیلی، دانشجوی تحصیلات تکمیلی (زویی کازان) است؛ آنها با یکدیگر آشنا میشوند، عاشق میشوند، به مشکل برمیخورند و از هم جدا میشوند اما این فقط 30 دقیقهی اول فیلم است. در ادامه یک چرخش ناگهانی و شوکهکننده رخ میدهد که امیلی به دلیل مشکلات نامشخص جسمی به بیمارستان منتقل میشود و تنها کسی که برای امضای رضایتنامهی بستری در وضعیت کما در دسترس است، کسی نیست جز کمیل که دیگر معشوق او نیست، اما هنوز دلش پیش او گیر است.
و اینگونه، سفری عجیب و پُرکشمکش آغاز میشود؛ کمیل در مدار زندگی امیلی و والدین نگرانش (هالی هانتر و ری رومانو) باقی میماند که از کارولینای شمالی برای مراقبت از دخترشان به بیمارستان آمدهاند در حالی که خودش همچنان درگیر فشارهای خانوادهی پاکستانیاش برای ازدواج سنتی است (زنوبیا شروف و انوپم کهیر). نتیجه، فیلمی است خام، بیپیرایه، گاه آشفته اما عمیقا صادقانه و انسانی با طنزی که به طرز غیرمنتظرهای از دل موقعیتهای واقعی و دردناک بیرون میآید. بیمار بزرگ با پایان خوشی که سخت بهدست آمده و بر پایهی واقعیت است، نهتنها قلب مخاطب را لمس میکند، بلکه یکی از متفاوتترین و ماندگارترین فیلمهای کمدی رمانتیک سالهای اخیر را شکل میدهد.
25. ماهزده (Moonstruck)
- محصول: 1987
- کارگردان: نورمن جویسون
- بازیگران: شر، نیکلاس کیج، وینسنت گاردنیا
- امتیاز راتن تومیتوز: 90 از 100
- امتیاز IMDb به فیلم: 7.2 از 10
اگرچه برنده شدن فیلمها در چندین بخش مراسم اسکار اتفاق نادری نیست و در طول نزدیک به 100 سال تاریخ این جوایز، تاکنون 41 بار چنین افتخاری رقم خورده است اما بیشتر این موفقیتهای چندگانه نصیب درامهای سنگین، تراژیک و پرشور بودهاند. برای یک کمدی رمانتیک کلاسیک و ساده، رسیدن به چنین جایگاهی نیازمند اثری واقعا خاص است و ماهزده ساخته نورمن جویسون دقیقا چنین فیلمی است.
اینکه ماهزده در سال 1988 موفق شد جوایز اسکار بهترین بازیگر زن برای شر (در نقش لورتا کاستورینی)، بهترین بازیگر نقش مکمل زن برای اولمپیا دوکاکیس (در نقش رز، مادر غمگین و درونگرایش) و بهترین فیلمنامه غیراقتباسی برای جان پاتریک شنلی را از آن خود کند، بهروشنی گواهی است بر قدرت خاص و فراموشنشدنی این فیلم که فراتر از قالب ژانر میرود و به یک تجربهی سینمایی ناب بدل میشود.
ماهزده یکی از شفافترین و زیباترین دفاعیهها را برای کمدی رمانتیک بهعنوان یک ژانر ذاتا انسانگرایانه ارائه میدهد؛ ژانری محبوب که در آن هر شخصیت اهمیت دارد و جاذبهی فراگیرش نه از نبردها، ترسها یا جلوههای ویژه، بلکه از آدمها و شور و اشتیاقشان سرچشمه میگیرد. در دل این فیلم، رابطهی شکننده، بامزه و در عین حال پرحرارتی که میان لورتا و رانی کاماری، برادر بداخلاقِ نامزدش (نیکلاس کیج) شکل میگیرد، به یکی از عاشقانهترین و رویاییترین داستانهای عاشقانهی تاریخ سینما تبدیل میشود. آنقدر گیرا که حتی با وجود محبوبیت بالای فیلم، برای نیکلاس کیج هم با نوعی فشار و چالش همراه شد.
24. عبور از دلنسی (Crossing Delancey)
- محصول: 1988
- کارگردان: جان میکلن سیلور
- بازیگران: ایمی اروینگ، پیتر ریجرت، یرون کرابه
- امتیاز راتن تومیتوز: 82 از 100
- امتیاز IMDb به فیلم: 6.9 از 10
جوآن میکلین سیلور، فیلمساز برجسته آمریکایی، یکی از چهرههای درخشان موج نوی هالیوود بود که سالها طول کشید تا آثارش به جایگاه شایستهای که سزاوارشان بودند برسند شاید چون فیلمهایش بیش از حد شخصی، سازشناپذیر و با لحن و سبک منحصربهفرد خود سرشار از شادیهای خاص بودند و با سلیقهی جریان اصلی دهههای 70 و 80 همخوانی نداشتند.
یا شاید هم تنها به این دلیل که او زنی فیلمساز بود، در زمانی که زنان مولف در سینما چندان جدی گرفته نمیشدند. با این همه، کارنامهی او گنجینهای است پُر از گوهرهای پنهان و یکی از درخشانترین نمونههای آن عبور از دلنسی محصول 1988 است؛ فیلمی که کمتر از شایستگیاش مورد توجه قرار گرفته است، اما بهوضوح یکی از بهترین کمدی رمانتیکهای تمام دوران به شمار میرود.
فیلم عبور از دلنسی که توسط سوزان سندلر از نمایشنامه خودش اقتباس شده است، داستان صاحب یک کتابفروشی در نیویورک به نام ایزابل گروسمن (ایمی ایروینگ) را روایت میکند که سالهاست تقریبا از عشق ناامید شده است. اما ناگهان، ایزابل با دو مسیر متفاوت برای رسیدن به عشق روبهرو میشود؛ از یکسو آنتون مایس (یِرون کرابه)، نویسندهای متاهل و کاریزماتیک که در محل کار با او آشنا شده است و از سوی دیگر، سم پوزنر (پیتر ریگرت) فروشنده خجالتی و خوشنیت ترشی که مادربزرگ یهودیاش (رایزل بوزیک) یک خواستگار حرفهای برای او در نظر گرفته است.
در حالی که ایزابل با تردیدها و خواستههای قلبیاش دستوپنجه نرم میکند، جوآن میکلین سیلور با دقت و لطافتی چشمگیر، تصویری سرشار از جزئیات و حسی عمیق از زمان و مکان ترسیم میکند که در عین یهودی بودنِ پرغرور و ریشهدارش، جهانی، دلنشین و برای هر مخاطبی قابل لمس است. عبور از دلنسی شاهکاری است کوچک اما درخشان که با سادگیاش دل را بهدست میآورد.
23. داستان فیلادلفیا (The Philadelphia Story)
- محصول: 1940
- کارگردان: جرج کیوکر
- بازیگران: کری گرانت، کاترین هپبورن، جیمز استوارت
- امتیاز راتن تومیتوز: 100 از 100
- امتیاز IMDb به فیلم: 7.8 از 10
با اینکه روابط خارج از ازدواج در دهههای 1930 و 1940 در زندگی واقعی کاملا رایج بودند، اما به خاطر همان کد هیز بازنمایی آنها روی پرده سینما بهشدت محدود شده بود. همین محدودیت باعث شد فیلمسازان هالیوود راهی خلاقانه پیدا کنند که خلق زیرژانری به نام کمدی ازدواج مجدد نام گرفت. این زیرژانر به داستانهایی درباره زوجهایی میپردازد که از هم طلاق میگیرند، وارد روابطی موقتی میشوند و در نهایت دوباره راهشان را بهسوی یکدیگر پیدا میکنند. در میان تمام این آثار، نمادینترین و ماندگارترین نمونه بیتردید داستان فیلادلفیا ساخته جورج کیوکر است؛ فیلمی درخشان و جاودانه که هنوز هم بهعنوان یکی از اوجهای ژانر کمدی رمانتیک شناخته میشود.
داستان فیلادلفیا فیلمی نادر با امتیاز کامل در راتن تومیتوز و محصول 1940، سه ستارهی افسانهای هالیوود یعنی کاترین هپبورن، کری گرانت و جیمی استوارت را در اوج درخشش حرفهایشان کنار یکدیگر قرار میدهد و همین بهتنهایی دلیلی کافی برای تماشای فیلم به مخاطب میدهد. اما فیلم فقط به حضور ستارهها تکیه نمیکند. بازیها درخشانند، بله، اما چیزی که این اثر را ماندگار میسازد، همان چیزی است که بهترین آثار دوران طلایی هالیوود را تعریف میکند، یعنی کمدی صریح و بیپرده، ساختار منسجم، ریتمی خستگیناپذیر و تنشی جذاب و سرگرمکننده.
در پایان ماجرای تریسی لُرد (هپبورن)، یک زن از طبقهی مرفه که قرار است دوباره ازدواج کند اما با ورود ناگهانی همسر سابقش سی کی دکستر هیون (گرانت) و روزنامهنگار فضول مایک کانر (استوارت)، همهچیز به هم میریزد، لبخندِ رضایت از چهرهات پاک نمیشود. داستان فیلادلفیا یک کمدی رمانتیک بینقص و لذتبخش و اثر کلاسیکی است که همچنان بعد از گذشت سالها درخشان باقی مانده.
22. کودک دلشکسته (The Heartbreak Kid)
- محصول: 1972
- کارگردان: الین می
- بازیگران: چارلز گرودین، سیبل شفرد، جینی برلین
- امتیاز راتن تومیتوز: 92 از 100
- امتیاز IMDb به فیلم: 7 از 10
شاید فیلمهای کمدی رمانتیک تند، تلخ، نیشدار یا حتی بدبینانه زیادی دیده باشید، اما به احتمال زیاد چیزی شبیه به کودک دلشکسته محصول 1970 را تجربه نکردهاید، آن هم نه فقط به خاطر محتوای خاصش، بلکه چون نسخههای خانگی این فیلم کمیابند. این فیلم که به جرات میتوان آن را بهترین اثر کارگردانی الن می فیلمساز نابغهای دانست که همواره کمتر از شایستگیاش مورد توجه قرار گرفت درسی مهم در باب عشق است. کودک دلشکسته چنان به طرز خندهداری سوزان و تندوتیز است که گاهه شاید بیننده متوجه عمق اندوه و بینش پنهان در پسِ طنز آن نشود. فیلمی است که با خنده زخمی میزند و با هوشمندی آدم را به فکر فرو میبرد.
فیلمنامهی کودک دلشکسته به قلم نیل سایمون، داستان فروشندهای سطحی و خودخواه در نیویورک به نام لنی کانترو (چارلز گرودین) را روایت میکند که صرفا برای اینکه بتواند با نامزد مذهبیاش لیلا (جینی برلین) رابطه جنسی برقرار کند، عجولانه با او ازدواج میکند. اما درست در دوران ماه عسل در میامی، لنی درمییابد که نمیتواند لیلا را تحمل کند و بلافاصله دل به کِلی کورکوران (سیبل شپرد)، دانشجوی زیبایی از خانواده اشرافی میبازد که در تعطیلات به آنجا آمده است.
آنچه بهدنبال این اتفاق میآید، کمدیای است به ابعاد حماسه، که الن می با تیزهوشی و دقت طنزآمیز خاص خود آن را کارگردانی میکند. اما در زیر لایههای خنده، یک داستان عاشقانهی ساختارشکن و جسورانه نهفته است که با بیپروایی، نقاب از چهرهی امتیازطلبی مردانه برمیدارد و تصویری میسازد که حتی پس از گذشت پنجاه سال، هنوز هم تماشایش تکاندهنده و تفکربرانگیز است.
21. یکی باید کوتاه بیاد (Something’s Gotta Give)
- محصول: 2003
- کارگردان: نانسی مایرز
- بازیگران: جک نیکلسون، دایان کیتن، کیانو ریوز
- امتیاز راتن تومیتوز: 72 از 100
- امتیاز IMDb به فیلم: 6.7 از 10
این یک داستان کوتاه درباره جک نیکلسون و دایان کیتن، دو بازیگر مسن و درخشان فیلم کمدی رمانتیک برجسته نانسی مایرز است. اگرچه برخی از اهالی صنعت فیلم ممکن بود درباره ساخت فیلمی درباره عاشق شدن افراد 50 و 60 ساله نگرانی داشته باشند، اما تماشاگران آماده یک عشق پخته بودند که شامل یک سکانس خندهدار جنسی میشد که شخصیت کیتون فشار خون نیکلسون را در حین رابطه میگیرد تا مطمئن شود دچار حمله قلبی نمیشود. این فیلم بیش از 266 میلیون دلار در سراسر جهان فروخت و کیتون را نامزد جایزه اسکار کرد. همچنین ما را با نیکلسونی متفاوت آشنا کرد که دل مخاطبان را در خارج از پرده میبرد و با دختر جوانی در فیلم اشک میریزد.
20. منشی همهکارهی او (His Girl Friday)
- محصول: 1940
- کارگردان: هاوارد هاکس
- بازیگران: کری گرانت، رالف بلامی، رزالیند راسل
- امتیاز راتن تومیتوز: 99 از 100
- امتیاز IMDb به فیلم: 7.8 از 10
هاوارد هاکس استاد زیرژانری بود که بعدها به نام کمدی اسکروبال شناخته شد. کمدی اسکروبال سبک دلچسبی از فیلمهای هالیوود کلاسیک است که در آن کشمکشهای عاشقانه و جنسیتی به شکل اغراقآمیزی بزرگ میشوند و هر شوخی یا پاسخ تند و تیز، لایهای دیگر به هرم شاد و پرهیاهوی ماجرا اضافه میکند. با این حال، حتی در میان آثار درخشان خودش، آنچه هاکس در فیلم منشی همهکارهی او (محصول 1940) انجام داد، فارغ از دیگر جنبههای تحسینبرانگیزش از نظر فنی یک شاهکار واقعی بود.
به بیان ساده، منشی همهکارهی او که در آن کری گرانت و رزالیند راسل نقش سردبیر و خبرنگاری را بازی میکنند که پس از طلاقشان برای یک گزارش دوباره با هم همکاری میکنند، سرگرمکنندهترین کمدی اسکروبال تمام دوران است، آنهم به شکلی نفسگیر. کل فیلم در واقع زنجیرهای بیوقفه از شوخیهای دقیق، دیالوگهای درخشان و یکه به دوهای کلامی است؛ تمام اینها هم با داستانی درباره روزنامهنگاری گره خوردهاند که ذات سرسامآورش، خودش به منبعی از خنده تبدیل میشود. البته شیمی بازیگری بین راسل و گرانت فراتر از تصور است، انرژی دلنشین عاشقانی که انگار برای هم ساخته شدهاند، حتی در بحثهایشان هم بهوضوح در تمام سکانسها موج میزند.
19. وقتی هری سالی را دید… (…When Harry Met Sally)
- محصول: 1989
- کارگردان: راب رینر
- بازیگران: بیلی کریستال، مگ رایان، کری فیشر
- امتیاز راتن تومیتوز: 89 از 100
- امتیاز IMDb به فیلم: 7.7 از 10
گفتوگوهای تند و تیز، حال و هوای شهری و ملموس، ترکیبی از واقعگرایی و اشتیاقی عمیق، حس دلتنگی و عجلهای که مخصوص آدمهای بالغ است، شیمی درخشان میان دو بازیگر و طنز تیزبین و دقیق تمام عناصر اصلی فیلم کمدی رمانتیک مدرن وقتی هری سالی را دید… است که به اوج پختگی و کمال رسیدهاند. این فیلم، متنِ مادر یا مرجع اصلی تمام آثار این ژانر از دهه 90 میلادی به بعد محسوب میشود؛ چرا که نسخه ایدهآل یا افلاطونیِ تقریبا تمام کلیشهها و عناصر آشنای این سبک را در خود دارد.
این فیلم که بهترین اثر راب راینر بهعنوان کارگردان و نورا افرون بهعنوان فیلمنامهنویس محسوب میشود، در سال 1989 داستان دو همدانشگاهی در دانشگاه شیکاگو به نامهای هری برنز (بیلی کریستال) و سالی آلبرایت (مگ رایان) را روایت میکند که در طی سالها دوستی نزدیکی با هم پیدا میکنند، اما بهطور آگاهانه تصمیم میگیرند وارد هیچ رابطه عاشقانه یا جنسی با هم نشوند و البته در نهایت نمیتوانند مقاومت کنند.
این رابطه یکی از باورپذیرترین، واقعیترین و عمیقترین روابطی است که ژانر کمدی رمانتیک تاکنون به ما هدیه داده و همین واقعگرایی است که شیرینی و معنایِ وصال نهاییشان را چند برابر میکند. بسیاری از فیلمهای این سبک قالبِ کمدی رمانتیک را درست اجرا میکنند؛ اما وقتی هری سالی را دید… از معدود آثاری است که عشق را درست و بدون هیچ قید و شرطی نشان میدهد.
18. یک سردرگمی کنفوسیوسی (A Confucian Confusion)
- محصول: 1994
- کارگردان: ادوارد یانگ
- بازیگران: چن شیانگ چای، ویمینگ وانگ، چن یی ون
- امتیاز راتن تومیتوز: –
- امتیاز IMDb به فیلم: 7.5 از 10
ادوارد یانگ، فیلمساز برجسته تایوانی، در غرب بیشتر با درامهای حماسی و بسیار بلندش درباره اندوه، بیگانگی و حسرت شناخته میشود بهویژه با آثار شاخصی چون یی یی (Yi Yi) محصول سال 2000 و یک روز تابستانی درخشانتر (A Brighter Summer Day) محصول سال 1999. اما یانگ در سال 1994 نشان داد که تسلط چندنسلیاش بر میزانسن، روایتگری و شعر تصویری، فقط به قلمرو تراژدی محدود نمیشود. او در فیلم یک سردرگمی کنفوسیوسی، یک کمدی رمانتیک پرنشاط و شهری ساخت که دگرگونیهای زندگی در تایپه مدرن را در قالب تنها سه روز از ماجراهای عاشقانه و پرهیاهو خلاصه کرد.
مثل بسیاری از آثار یانگ، یک سردرگمی کنفوسیوسی نیز از لحاظ دامنه روایت بسیار سخاوتمندانه عمل و داستان چندین شخصیت را دنبال میکند که زندگیهایشان به شکلی فزاینده، غافلگیرکننده، بامزه و پیچیده در هم تنیده میشود و هسته اصلی ماجرا، کشمکش پرتنش میان جاهطلبیهای عاشقانه و حرفهای است، که در قالب فعالیتهای یک شرکت تولید برنامههای سرگرمی بروز میکند. هر داستان و هر شخصیت، بهتنهایی هم جذاب و تماشایی است، اما در کنار هم، ترکیبی میسازند دلنشین و تلخ و شیرین. این فیلم در واقع سرودی زیبا درباره این است که عشق چگونه راه خود را از میان اضطرابهای دنیای مدرن باز میکند.
17. برقص دختر، برقص (Dance, Girl, Dance)
- محصول: 1940
- کارگردان: دوردوتی آرزنر
- بازیگران: لوسیل بال، مائورین اوهارا، لوییس هیوارد
- امتیاز راتن تومیتوز: 83 از 100
- امتیاز IMDb به فیلم: 6.8 از 10
تنها مشکل فیلم برقص، دختر، برقص این است که بعد از تماشایش، تحمل جنبههای کهنه و تاریخ گذشته سایر فیلمهای دوران طلایی هالیوود برایت سختتر میشود. این فیلم محصول 1940، حتی با معیارهای امروز هم بهطرز شگفتانگیزی مدرن و پیشرو است. اثری است که هم بهعنوان شاهکار دوران حرفهایِ دوروتی آرزنر، فیلمساز پیشگام و هم لحظه درخشش همزمان دو ستاره درخشان یعنی مائورین اوهارا و لوسیل بال شناخته میشود.
اوهارا و بال در نقش دو رقصنده گروه کُر از اوهایو به نام جودی اوبراین و بابلز ظاهر میشوند که مسیر حرفهایشان بهشدت از هم جدا میشود و دوباره در یک کلوپ در نیویورک به هم میرسند جایی که رقابت حرفهای و عاشقانهای میانشان شکل میگیرد، آن هم بر سر مردی ثروتمند به نام جیمی هریس (لوئیس هیوارد). اگر این خلاصه داستان برایت یادآور آن نگاه تحقیرآمیز و بچهگانهای است که بسیاری از کارگردانهای مرد آن دوران در روایت چنین قصههایی به زنان داشتند، باید گفت که آرزنر فیلم را دقیقا در جهتی کاملا مخالف کارگردانی میکند.
او موفق میشود بدون آنکه از جنون، انرژی و جذابیت بصری فیلم بکاهد، داستانی واقعا تکاندهنده درباره دوستی زنانه، جاهطلبی، هویت و تاییدِ خود در دل هیاهوی جهان به تصویر بکشد. بازیهایی که او از لوسیل بال و مائورین اوهارا میگیرد آنقدر متنوع و عمیق است که بهراحتی میشود تصور کرد مسیر حرفهایشان در کمدی و درام میتوانست کاملا جابهجا باشد. فیلمی در دهه 1940 به این جسارت و شکوه واقعا کم پیدا میشود.
16. بانو ایو (The Lady Eve)
- محصول: 1941
- کارگردان: پرستون استرجس
- بازیگران: باربارا استانویک، هنری فوندا، چارلز کوبرن
- امتیاز راتن تومیتوز: 99 از 100
- امتیاز IMDb به فیلم: 7.7 از 10
در ظاهر، فیلم بانو ایو محصول 1941 چیزی جز یک کمدی رمانتیک پر از خنده و فریب به نظر نمیرسد؛ یک زن شیاد به نام جین هَرینگتون (باربارا استانویک) تصمیم میگیرد وارث سادهدلی به نام چارلز پایک (هنری فوندا) را سرکیسه کند، اما در حین اغوایش، خودش هم بهطور اتفاقی عاشق او میشود. وقتی چارلز حقیقت را میفهمد، او را ترک میکند و جین برای بازگرداندن دل او، اینبار در قالب شخصیتی جدید بانویی اشرافی و توریستِ بریتانیایی به نام لیدی ایو سیدویچ با اعتماد به نفسی گستاخانه دوباره وارد زندگیاش میشود. در سطحی عمیقتر، کل فیلم بهنوعی در حال شوخیکردن با خودِ مفهوم عشق است؛ مفهومی پر از خیالپردازی، فریب و بیثباتی.
اما با این وجود، بانو ایو با نیروی جادوی سینما موفق میشود بیننده را به سرمایهگذاری عاطفی در این عشق عجیب وادار کند که عمدتا به خاطر اجرای جادویی باربارا استانویک و هنری فوندا است. آنها شما را به این باور میرسانند که این عشق، تنها با نیروی جاذبه متقابل شخصیتهای برجستهشان پابرجاست؛ استانویک با هر لبخند و حرکتی عملا از شما میخواهد شیفتهاش شوید و فوندا هم با نگاه معصوم و جذابش در هر لحظه کنار او است. البته نباید از نقش برجسته نویسنده و کارگردان، پرستون استرجس غافل شد که بانو ایو را به یکی از خندهدارترین فیلمهای تمام دوران تبدیل کرده است.
15. آپارتمان (The Apartment)
- محصول: 1960
- کارگردان: بیلی وایلدر
- بازیگران: جک لمون، شرلی مکلین، فرد مکموری
- امتیاز راتن تومیتوز: 93 از 100
- امتیاز IMDb به فیلم: 8.3 از 10
فیلم آپارتمان محصول دهه 1960، یادبودی بزرگ و شاخص در تاریخ کمدیهای رمانتیک است که گذشته پرزرقوبرق و حال پر احساس این ژانر را به هم پیوند میدهد، در حالی که از نظر صوتی و بصری به حدی بینقص است که بیتردید مسیر آینده آن را نیز شکل میدهد. داستان خودش به تنهایی یک شاهکار فنی است.
سیسی باد بیکستر (جک لمون، تنها بازیگری که میتوانست این فیلم را به موفقیت برساند)، کارمند تنهای بیمه، به مدیران بالادستی اجازه میدهد که آپارتمانش را برای روابط خارج از ازدواجشان استفاده کنند تا در عوض به او کمکهای شغلی برسد؛ اما یک روز، او عاشق فران کوبلیک (شرلی مکلین)، اپراتور آسانسور میشود و میفهمد همان زنی است که مدیر آزاردهنده منابع انسانی، جف شلدریک (فرد مکموری)، در حال گذراندن وقت با او در آپارتمان باد است.
آنچه بیلی وایلدر و دستیار نویسندهاش، آی اِی ال دایموند، از آن ساز و کار دراماتیک دقیق و منظم خلق میکنند، کمالی است در همه جنبهها که شامل بازی جذاب و پرتنشِ شوخی و عشوه در دل داستانی بزرگ از دو روح تنها که در جستجوی ارتباطند، پیچیده در افشای بیرحمیهای سرمایهداری و در نهایت در قالب التماسی صمیمانه برای ارزش جهانی عشق و همبستگی است. این فیلم عمیقترین و خالصترین اثر وایلدر و به عبارتی، یکی از بزرگترین فیلمهای تاریخ سینما است.
14. باید سگها را دوست داشت (Must Love Dogs)
- ژانر: کمدی رمانتیک
- سال انتشار: 2005
- کارگردان: گری دیوید گلدبرگ
- بازیگران: جان کیوزاک، دایان لین و الیزابت پرکینز
یک معلم پیش دبستانی به نام سارا نولان با بازی دایان لین که هشت ماه پیش طلاق گرفتهاست، هنوز در دوران ناراحتی پایان ازدواج خود به سر میبرد. اگرچه ازدواج او به نظرش بدون مشکل نبوده، اما به احتمال زیاد تعهد را دوست داشتهاست. در حقیقت اگر شوهر سابق سارا یعنی کوین، به این ازدواج پایان نمیداد، او تا همیشه ادامهاش میداد. اما کوین سارا را به خاطر یک زن جوانتر ترک میکند. با این وجود خوشبختانه سارا صاحب خانوادهای حامی، متشکل از تعداد زیادی خواهر و برادر، دوستهای آنها و پدر بیوهاش است. خانواده سارا از او میخواهند، تا با آدمها معاشرت کرده و عشق را دوباره تجربه کند؛ کاری که او به دلیل عدم آمادگی از انجام آن بیمیل است. بهاینترتیب، فعالترین خواهر او در این موضوع یعنی کارول با بازی الیزابت پرکینز، او را در یک سایت دوستیابی اینترنتی ثبتنام میکند. سارا در شرایط نهچندان آمادهاش، با چند نفر ملاقات میکند. هر یک از اعضای خانواده سارا، دیدگاههای منحصربهفردی درباره کل موضوع آشنایی و تعهد دارند، و آن را به او ابراز میکنند. بیشتر اتفاقاتی که بین سارا و کسانی که با آنها آشنا میشود میافتد، به این بستگی دارد، که آنها در چه مرحلهای از زندگی عاشقانه پس از طلاق خود قرار دارند، اما به این موضوع هم بستگی دارد که سارا، چقدر مایل است با هر یک از آنها شانسش را امتحان کند.
جالب است بدانید که به گفته گری دیوید گلدبرگ، نویسنده، تهیهکننده و کارگردان فیلم، او فیلمنامه را به جان کیوزاک سپرد و او را تشویق کرد که هر یک از دیالوگهای شخصیتش را که دوست ندارد، تغییر دهد تا بهتر شود. گلدبرگ از واکنش کیوزاک متعجب شد چراکه او، سیوپنج صفحه دیالوگ جدید برای شخصیت خودش نوشته بودهاست.
13. واقعیت گزنده (Reality Bites)
- ژانر: کمدی رمانتیک
- سال انتشار: 1994
- کارگردان: بن استیلر
- بازیگران: وینونا رایدر، ایتان هاک و جینین گاروفالو
چهار دوست قرار است به زودی فارغالتحصیل شوند. یکی از این چهار دوست فیلمی درباره آینده میسازد. اما براثر مجموعه اتفاقاتی، این فیلم خلاف میل او تدوین میشود. همین اتفاق باعث ایجاد اختلافاتی بین دوستان میشود، که ادامه روند داستان فیلم را رقم میزند. فیلم واقعیت گزنده آمیزهای از عشق جوانی، سکانسهای کمدی و روزهای سختی است، که دنیا بهطور غیرمنتظرهای به سمت آدمها میفرستد. روابط در این فیلم قابلستایش است و اگرچه پایانش ممکن است قابلپیشبینی نباشد، اما بسیار سرگرمکننده و بامزه است. اگر این تجربه را دارید، که عاشق بهترین دوست خود شدهاید، واقعیت گزنده برایتان جذابتر هم است.
جالب است بدانید آهنگ بمان (Stay) از لیزا لوب، بعد از اینکه توسط ایتان هاک که دوست بن استیلر بازیگر و کارگردان است برایش فرستاده میشود، آن را برای موسیقی متن فیلم به کار میگیرد.
12. تعطیلات (The Holiday)
- ژانر: کمدی رمانتیک
- سال انتشار: 2006
- کارگردان: نانسی مایرز
- بازیگران: کامرون دیاز، کیت وینسلت، جود لاو و جو بلک
اگر به دنبال یک فیلم کمدی رمانتیک کریسمسی هستید، تماشای تعطیلات را از دست ندهید. در این فیلم بامزه چند تن از محبوبترین بازیگران هالیوود یعنی کامرون دیاز، جود لاو، کیت وینسلت و جک بلک بازی میکنند. داستان از آنجا شروع میشود، که دو زن از کشورهای مختلف به دلیل مشکلاتی در روابطی که دارند، موقعیت مکانیشان را برای تعطیلات عوض میکنند. در ادامه داستان هر دوی این زنها به طور غیرمنتظرهای در طول دو هفته دوری، با شخصی آشنا شده و عاشق او میشوند. این عاشقانه سینمای کمدی رمانتیک، هم سرگرمکننده است و هم رویکرد خود را درباره عشق و روابط ارائه میدهد.
11. یک روز (One Day)
- ژانر: درام عاشقانه
- سال انتشار: 2011
- کارگردان: لون اسچرفینگ
- بازیگران: آن هاتاوی، جیم استرجس، جودی ویتاکر و تام میسون
اگر مایلید حسهای زیادی را در آن واحد تجربه کنید، باید یک روز، نسخه فیلم رمانی را که در سال 2009 توسط نویسنده بریتانیایی دیوید نیکولز نوشته شدهاست، تماشا کنید. ماجرای این فیلم زیبا، داستان یک عشق افسانهای نیست و کاملا واقعی و غیرقابل پیشبینی است. یک روز درباره سفر دو دوست همیشگی است، که زندگی و عشق را کشف میکنند و در هر سال، یک روز با هم ملاقات میکنند، تا از احوال یکدیگر سردرآورند. زندگی گاهی آنطور که شما میخواهید پیش نمیرود و همه چیز را به شما واگذار میکند و باید درکش کنید. تنها چیزی که میتوانیم بگوییم این است که آن هاتاوی و جیم استرجس با ایفای دو نقش با ردههای سنی متفاوت در طول فیلم، کارشان را به بهترین شکل ممکن انجام دادهاند. فیلم یک روز، بسیار تاثیرگذار است و امیدوارم شما را وادار کند تا به روابط خود در زندگی فکر کنید.
10. با عشق، رزی (Love, Rosie)
- ژانر: درام عاشقانه
- سال انتشار: 2014
- کارگردان: کریستین دیتر
- بازیگران: لیلی کالینز، سم کلفلین، تامسین اجرتون و سوکی واترهاوس
آیا یک پسر و یک دختر میتوانند فقط با هم دوست باشند، بدون اینکه عاشق هم شوند؟ با عشق، رزی؛ فیلمی عاشقانه درباره دو دوست صمیمی دوران کودکی است، که نمیتوانند خود را به عنوان یک زوج تصور کنند و به دلیل شرایط زندگی و تحصیلات از هم جدا میشوند. بعد از گذشت سالها آنها متوجه میشوند، که همدیگر را بیش از هر چیز دیگری در دنیا دوست دارند. پس شاید بهترین عشقها هم با یک دوستی شروع شود.
با عشق، رزی؛ بر اساس رمانی با نام جایی که رنگینکمان به پایان میرسد، ساخته شده که در سال 2004 توسط نویسنده ایرلند سیسلیا آهرن نوشته شدهاست. این رمان در سال 2014 تبدیل به یک فیلم بزرگ و پرطرفدار شد. شما پس از تماشای این فیلم عاشق لیلی کالینز و سم کلافین میشوید، زیرا هر دوی آنها واقعا داستان را زنده میکنند. اگر میخواهید یک فیلم دلانگیز و عاشقانهای دلچسب تماشا کنید، بدون شک باید فیلم با عشق، رزی را تماشا کنید.
9. زن زیبا (Pretty Woman)
- ژانر: کمدی رمانتیک
- سال انتشار: 1990
- کارگردان: گری مارشال
- بازیگران: ریچارد گییر، جولیا رابرتس و آندریا پارکر
اگر به دنبال یک نمایش عاشقانه زیبا از دهه 90 هستید، نمیتوانید از فیلم کلاسیک بهیادماندنی زن زیبا با بازی ریچارد گیر و جولیا رابرتس بگذرید. زن زیبا یک داستان عاشقانه شیرین بین یک کارآفرین موفق و ثروتمند و یک زن از دنیایی کاملا متفاوت را تعریف میکند. جالب است که دو نفر از دو دنیای کاملا متفاوت بتوانند با هم معاشرت کرده و عاشق یکدیگر شوند. بنا به دلایلی زن با مرد تاجر و موفق در کارش همراه میشود و این همکاری به عشق تبدیل میشود، که نشان میدهد به قول معروف نباید هیچ کتابی را از روی جلد آن قضاوت کرد. زن زیبا بدون شک یک کلاسیک عاشقانه است، که خندهاش شیرین و مسری است.
8. هر چیزی خواستی بگو (Say Anything)
- ژانر: کمدی رمانتیک
- سال انتشار: 1989
- کارگردان: کامرون کرو
- بازیگران: جان کیوسک، آیونی اسکای، جانی ماهونی و لیلی تیلور
لوید دوبلر بهعنوان یک دانشآموز دبیرستانی، چیزی جز معاشرت کردن با دایان کورت زیبا و باهوش نمیخواهد. لوید تلاش میکند تا قبل از اینکه دایان برای بورسیه تحصیلی به انگلستان برود، قلب او را ازطریق مخالفت با پدر کنترلگرش جلب کند. روز فارغالتحصیلی است و در حالیکه لوید دوبلر فارغالتحصیل شده، هنوز با دختر رویاهایش دایان کورت صحبت نکردهاست. در همین حال، دایان آینده درخشانی در پیش دارد و موفق شدهاست بدون اینکه با کسی جز پدرش دوست باشد، دوران مدرسه را طی کند. وقتی لوید در نهایت جرات درخواست از او را به دست میآورد، میپذیرد و متوجه میشود که از همراهی با او لذت میبرد و این همان دنیایی است، که او تا همین حالا هم از دستش دادهاست. با این حال آیا دوستی آنها با دایان که برای بورسیه تحصیلی در انگلیس آماده میشود، به جایی میرسد؟ این فیلم را از روی تصویر معروف لوید که یک ضبط نوار کاست گتو بلستر بالای سرش نگه داشتهاست، میتوان شناخت. فیلم با مضمونی نوجوانانه شروع میشود و درنهایت همان چیزی را که از آن انتظار میرود، به ارمغان میآورد. قوس و شخصیتهای اصلی روایت مستحکم و لذتبخش و البته بهتر از آن چیزی است، که اصول اولیه نشان میدهد.
7. طولانیترین سواری (The Longest Ride)
- ژانر: درام عاشقانه
- سال انتشار: 2015
- کارگردان: جورج تلمن جونیور
- بازیگران: بریت رابرتسون، اسکات ایستوود و جک هیوستون
طولانیترین سوار از آن دسته فیلمهایی است که هم احساس خوبی به شما میدهد و هم شما را به فکر فرو میبرد. اسکات ایستوود در این فیلم در نقش یک گاوچران بسیار جذاب ظاهر میشود، که به گونهای متفاوت با دانشجوی هنری به نام بریت رابرتسون آشنا میشود. این دو سعی میکنند بفهمند که آیا رابطه آنها کارساز است یا خیر. درست مانند هر رمان دیگری از نیکلاس اسپارکس، این فیلم هم چند درس ارزشمند درباره عشق و فداکاری دارد، که باید به خاطر بسپارید. طولانیترین سواری ترکیبی از ژانر کمدی رمانتیک و اکشن است، و بدون شک شما را مجذوب خود خواهدکرد. یکی از دیگر جذابیتهای این فیلم، داستان عشق بین آیرا و روث در طول جنگ جهانی دوم است، اگرچه این داستان اصلی در فیلم طولانیترین سواری نیست.
6. روزگار آدلین (The Age of Adaline)
- ژانر: عاشقانه تخیلی
- سال انتشار: 2015
- کارگردان: لی تولند کریگر
- بازیگران: بلیک لایولی، هریسون فورد، میخیل هایسمان و کتی بیکر
در دنیایی که پر از وسواس درباره جوان ماندن همه چیز است، چه کسی فکر میکرد که پیر نشدن در زندگی درد داشتهباشد؟ روزگار آدلین یک فیلم عاشقانه بسیار خوشساخت درباره زنی است، که در 29 سالگی روند پیریاش متوقف میشود. او درحالیکه چندین دهه زندگی کردهاست، عاشق مردی میشود که خانوادهاش با گذشته او مشکل دارند و تهدیدش میکنند، که همهچیز را برای او پیچیده خواهندکرد. جدای از بازی خوب بلیک لایولی و میشل هویسمن در این فیلم، هریسون فورد نقش مهمی در ایجاد خط داستانی روایت دارد. این فیلم عاشقانه تخیلی سفر در زمان، پر از تعلیق است که باعث میشود مخاطب بیشتر بخواهد آن را ببیند. لحظات زیبای مادر دختری که لبخند را بر لبانمان مینشاند، نقشآفرینی بدون عیبونقص بلیک لایولی و پرداخت خوب داستان، از جذابیتهای این عاشقانه متفاوت است. بلیک لایولی این نقش را با چنان ظرافت و زیبایی بازی میکند، که ما نمیتوانیم تصور کنیم شخص دیگری نقش او را بازی کند.
5. جایی در زمان (Somewhere in Time)
- ژانر: درام عاشقانه
- سال انتشار: 1980
- کارگردان: جین نات وارک
- بازیگران: کریستوفر ریو، جین سیمور و کریستوفر پالمر
دوست دارید یک فیلم فانتزی عاشقانه دهه 80 را ببینید؟ جایی در زمان یک فیلم قدیمی و جذاب درباره نویسندهای است، که مسحور پرترهای قدیمی از یک هنرپیشه مشهور در دهه 1900 میشود. او در زمان به گذشته سفر میکند تا از طریق خود هیپنوتیزمی با او ملاقات کند. اگر به فیلمهای سفر در زمان علاقه دارید، باید فیلم جایی در زمان با بازی کریستوفر ریو و جین سیمور معروف را تماشا کنید. بهعلاوه موسیقی متن در این فیلم آنقدر زیباست، که بدون شک به آرشیو موسیقی شما اضافه میشود.
4. 10 چیز درباره تو که ازشان متنفرم (10 Things I Hate About You)
- ژانر: کمدی رمانتیک
- سال انتشار: 1999
- کارگردان: گیل جانگر
- بازیگران: جولیا استایلز، هیث لجر، جوزف گوردون لویت و لاریسا اولینیک
اگر درباره فیلم 10 چیزی درباره تو که ازشان متنفرم نشنیدهاید، این همه مدت کجا بودهاید؟ این فیلم کمدی رمانتیک محصول 1999، با بازی هیث لجر و جولیا استایلز، برداشتی مدرن از نمایشنامه معروف شکسپیر، رام کردن زن سرکش است. این اثر به ظاهر یکی دیگر از داستانهای عاشقانهای است، که از یک دروغ شروع میشود، اما وقتی پسر داستان دختر را بهدرستی میشناسد، احساسش به سرعت به چیزی واقعی تبدیل میشود. با این وجود، فیلم 10 چیزی درباره تو که ازشان متنفرم حرفهای خودش را برای گفتن دارد. این فیلم شما را به معنای واقعی کلمه به دوران نوجوانیتان میبرد و خاطرات شیرین مخصوص این دوران را برایتان زنده میکند. درنهایت اینکه اگر 10 چیز درباره تو که ازشان متنفرم را هنوز تماشا نکردهاید، به خودتان لطف کنید و این کلاسیک شیرین را تماشا کنید.
3. لالالند (La La Land)
- ژانر: موزیکال عاشقانه
- سال انتشار: 2016
- کارگردان: دیمین شزل
- بازیگران: رایان گاسلینگ، اما استون، جیکیسمونز و جان لجند
اگر عاشق فیلمهای موزیکال خوب هستید، باید لالالند را ببینید. در طول این فیلم، میتوانید آهنگهای خوب از نوع جاز و رقصهای زیادی را تماشا کنید. در لالالند فرازونشیبهای داستان عشق دو شخصیت اصلی با بازی رایان گاسلینگ و اما استون به زیبایی به تصویر کشیده شدهاست. این فیلم واقعیت زندگی را نشان میدهد، که در آن گاهیاوقات باید بین دنبال کردن عشق و رویاها برای تحقق اهداف خود، یکی را انتخاب کنید. لالالند یک فیلم قابلتوجه و پر شور و حرارت با مجموعهای دلانگیز از موسیقی متن است، که میتوان آن را چندین بار تماشا کرد. درضمن شیمی بین اما استون و رایان گاسلینگ شگفتانگیز است. بنابراین بدون از دست دادن وقت، لالالند را تماشا کنید.
2. پیش از طلوع (Before Sunrise)
- ژانر: درام عاشقانه
- سال انتشار: 1995
- کارگردان: ریچارد لینکلیتر
- بازیگران: ایتان هاک و ژولی دلپی
جسی جهانگرد آمریکایی و سلین دانشجوی فرانسوی به طور اتفاقی در قطار بوداپست به وین با هم ملاقات میکنند. جسی با احساس اینکه ارتباطی در حال ایجاد است، از سلین میخواهد که روز را با او در وین بگذراند و او موافقت میکند. بنابراین این دو فرد، تا قبل از پرواز برنامهریزی شده او در صبح روز بعد، با هم وقت میگذرانند. جذابیت این فیلم در این است که دو غریبه کامل، تنها با صحبت کردن در طول یک روز، به شکلی صمیمانه به هم وصل میشوند؟ اما چه چیز خاصی است که دو نفر را به شدت به هم پیوند میدهند؟ همانطور که پیوند این دو به عشق تبدیل میشود، صبح روز بعد باید از هم جدا شوند … .
جالب است بدانید که ایده فیلم از اتفاقاتی که برای نویسندگان اثر یعنی ریچارد لینکلیتر و کیم کریزان افتاده، گرفته شدهاست. لینکلیتر یک شب را با امی، زنی که به طور تصادفی با او ملاقات کردهاست، در اطراف فیلادلفیا قدم میزند. کیم کریزان با قطار به دور اروپا رفته و با مردم مختلف دیدار کرده، تا اینکه در یک سفر با مردی نروژی در راه پاریس ملاقات میکند. او در نهایت تمام شب را درست مانند فیلم پیش از طلوع در شهر قدم میزند. لینکلیتر و امی مدتی در تماس میمانند، تا اینکه ارتباطشان قطع شده و دیگر هیچ خبری از او ندارد. در سال 2010 بود که لینکلیتر متوجه شد امی قبل از اکران فیلم قبل از طلوع (1995)، اولین فیلم از این سهگانه، در یک تصادف رانندگی جان خود را از دست دادهاست. کریزان هرگز با مرد نروژی که الهامبخش او برای شب معروف قدم زدن در یک شهر اروپایی بود، ارتباط برقرار نکرد.
1. پیش از غروب (Before Sunset)
- ژانر: درام عاشقانه
- سال انتشار: 2004
- کارگردان: ریچارد لینکلیتر
- بازیگران: ایتان هاک و ژولی دلپی
جسی والاس آمریکایی در اوایل سیوچند سالگی در یکی از کتابفروشیهای پاریس، آخرین ایستگاه تور تبلیغ کتاب پرفروش خود را میگذراند. اگرچه منبع الهام کتاب او برای خبرنگاران مبهم است، اما اگر فیلم قبلی یعنی پیش از طلوع را دیدهباشید، میدانید که این منبع الهام همان برخورد تصادفیاش با یک فرد پاریسی به نام سلین 9 سال قبل در 15 ژوئن 1994 و روز و شب خاطرهانگیز و عاشقانهای است، که آنها با هم در وین گذراندند. در پایان برخوردشان در ایستگاه قطار وین، که این کتاب هم در همان نقطه به پایان میرسد، این دو نفر بدون اینکه اطلاعات تماسشان را در اختیار دیگری بگذارند، قول میدهند که دقیقا شش ماه دیگر در همان نقطه، دوباره یکدیگر را ملاقات کنند. در حالیکه کشمکشهای رسانهای در کتابفروشی به پایان خود نزدیک میشود، جسی سلین را در میان جمعیت میبیند. او هم زمانی متوجه این کتاب شدهاست، که عکس او را برای تبلیغ این گردهمایی عمومی میبیند. جسی و سلین که اکنون یک فعال محیطزیست است، مانند برخورد قبلیشان، تصمیم میگیرند تا زمانی که به نیویورک برگردد، با هم بگذرانند. این معاشرت قرار است فقط یک ساعت طول بکشد. در این ملاقات آنها درباره آنچه در زندگی این دو نفر در این 9 سال گذشته رخ دادهاست و وضعیت فعلی زندگی آنها و بار دیگر از فلسفه زندگی و عشق خود صحبت میکنند، این بار این ملاقات با آگاهی از چگونگی روز مشترک قبلیشان و آنچه برای آنها اتفاق افتادهاست را شکل میگیرد.
در فیلم، جسی به سلین اعتراف میکند که 9 سال قبل کتابی درباره ملاقات آنها نوشته است، تا حدی به این امید که او آن را بخواند و دوباره با او ارتباط برقرار کند. مانند پیش از طلوع، این فیلم براساس رویدادهایی در زندگی خود کارگردان ریچارد لینکلیتر است. او یک بار در سال 1989 یک شب را با زنی به نام امی به پیادهروی و صحبت در اطراف فیلادلفیا گذرانده بود. اگرچه آنها در ابتدا از طریق تلفن در تماس بودند، اما در نهایت ارتباط خود را از دست دادند. در سال 1994، لینکلیتر فیلم پیش از طلوع را براساس شبی که با امی داشت، فیلمبرداری کرد. مانند جسی در پیش از غروب، لینکلیتر مخفیانه امیدوار بود که امی درباره فیلم شنیدهباشد و در اولین اکران آن حاضر شود. اما او این کار را نکرد. وقتی پیش از غروب اکران شد، باز هم خبری از او نشد. تا اینکه در سال 2010، قبل از اینکه لینکلیتر تولید دنباله دوم، پیش از غروب را در سال 2013، را آغاز کرد، یکی از دوستان امی که از داستان آنها مطلع بود، با لینکلیتر تماس گرفته و به او میگوید که امی در 9 می در یک تصادف با موتورسیکلت جان خود را از دست دادهاست. این یعنی در سال 1994، در سن 24 سالگی امی و چند هفته قبل از شروع فیلمبرداری پیش از طلوع.
منبع: slashfilm


































از این دسته بندی های شاد و حال خوب کن بیشتر معرفی کنید لطفا
ممنون از نظرتون. حتما.