زیباترین بازی‌های جهان باز که باید تجربه کنید

دنیاسازی در دنیای بازی‌های ویدیویی، به اندازه‌ای که باید، احتمالا در دو دهه پیش مورد اهمیت قرار نمی‌گرفت؛ تا جایی که دنیا می‌توانست در خدمت المان‌های گیمپلی باشد، دیگر مهم نبود که چه مقدار زیبایی را ارائه بدهد و همین موضوع برای مدت زمان طولانی، در صنعت بازی‌های ویدیویی باقی ماند. اما زمانی که موتورهای بازی‌سازی جدید به میان آمدند و دنیای جلوه‌های بصری بازی‌ها به پیشرفت چشمگیری رسید، استودیوهای بازی‌سازی هم به فکر این افتادند که روی ساختن یکی دنیای بهتر، وقت بگذارند. این موضوع زمانی بیشتر شدت گرفت که بازی‌های جهان‌ باز، راه خودشان را به صنعت پیدا کردند.

زمانی که بازی‌های جهان آزاد پدید آمدند، کمپانی‌های بازی‌سازی، متوجه شدند که اگر دنیای پویا و جذابی نسازند، خیلی سریع پلیرها می‌توانند خسته شوند و تجربه گیمپلی هم در دنیای آن‌ها چندان جذاب نخواهد بود. به همین خاطر طی چندین سال اخیر، بازی‌های جهان باز بسیار جذابی را مشاهده کرده‌ایم.

بدون در نظر گرفتن گیمپلی و داستانی که این بازی‌ها ارائه می‌دهند، در این لیست قصد داریم به معرفی بهترین بازی‌‌های جهان بازی برویم که از هر لحاظ، یک دنیای فوق‌العاده جذاب با ستینگ درگیرکننده دارند و تجربه آن‌ها به شدت توصیه می‌شود. با بلاگ مایکت و این مقاله همراه باشید.

1. بازی Elden Ring

عنوان الدن رینگ، از آن دسته بازی‌هایی بود که در زمان انتشارش، به قدری ترند شد که حتی گیمرهای ساده هم مشغول تجربه این بازی شده و از تجربه آن لذت بردند. الدن رینگ یک بازی ساده نبود و محصولی از سال‌‌ها تجربه From Software بود که به خاطر ساخت بازی‌هایی مثل Dark Souls، Bloodborne و Sekiro: Shadow Dies Twice پدید آمد.

فرامو سافتور، برای سال‌های زیادی به دنیاسازی منحصربه‌فرد و خارق‌العاده معروف بود و در کنار تمام این دنیاسازی، گیمپلی و داستان‌ بازی‌های این استودیو هم به شکل غیرقابل باوری، جذاب و درگیرکننده بودند. اما الدن رینگ، تمام موارد را در یک سطح بالاتری برده بود که نمونه آن را قبلا ندیده بودید.

دنیای الدن رینگ این بار در کنار نبوغ همیشگی هیدتاکا میازاکی، به همراهی جورج آر آر مارتین طراحی شده بود؛ جورج آر آر مارتین را به خاطر طراحی و خلق دنیای خارق‌العاده گیم آو ترونز یا همان بازی تاج و تخت می‌شناسیم و در الدن رینگ هم، جورج از ذهن خلاق خود به هیچ‌وجه دریغ نکرده بود.

دنیای این بازی به قدری زیبا و متفاوت است که به هیچ‌وجه از گشت و گذار کردن در آن خسته نخواهید شد. از طرفی دیگر، تقریبا هیچ‌جای این بازی شبیه به جای دیگر نیست و هر چقدر هم که بیشتر در آن گشت و گذار کنید، اعتیادتان به این دنیا بیشتر می‌شود. به همین خاطر، این بازی قطعا جایگاهش را در این دنیا به دست آورده است.

2. بازی Marvel’s Spider-Man 2

یک حقیقتی وجود دارد که نمی‌توانیم آن را به راحتی انکار کنیم؛ به طور کلی، دنیای بازی‌های انحصاری پلی‌استیشن همیشه از جذابیت بسیار زیادی برخوردار است و همیشه سازندگان این بازی‌ها، سعی می‌کنند تا جایی که می‌توانند، یک دنیای کاملا متفاوت را با دیگر بازی‌های مولتی‌پلتفرم داشته باشند.

بازی اسپایدرمن ۲ هم یکی از همین بازی‌های جذاب است؛‌ به خصوص که این بازی در مقایسه با قسمت‌های قبلی‌اش، بسیار دنیای بزرگ‌تری داشت و به ما این امکان را می‌داد تا در نیویورک بزرگ‌تر و جذاب‌تر گشت و گذار کنیم که شاید یکی از مهم‌ترین المان‌هایی باشد که در دنیای اسپایدرمن وجود دارد.

نیویورک یکی از مهم‌ترین شهرهای دنیا برای توریست‌ها است که هر ساله کلی آدم را مجذوب خود می‌کند که به آن‌جا سفر کند؛ این موضوع در بازی اسپایدرمن ۲ به خوبی رعایت شده است و این به لطف محیط جذاب نیویورک است. دقت سازندگان در پیاده‌سازی جزییات نیویورک هم از دلایلی است که دنیای این بازی را می‌توان جذاب به حساب آورد.

توریسم دیجیتالی هم باعث شده است که اگر نتوانیم به راحتی به نیویورک سفر کنیم، از راه‌حل‌های جایگزین استفاده کنیم،‌ که یکی از این راه‌ها، قطعا تجربه بازی‌های ویدیویی است. حالا تصور کنید که در نقش مرد عنکبوتی باشید و بتوانید آزادانه در این شهر زیبا گشت و گذار کنید.

3. بازی Batman: Arkham Knight

البته برای این که وارد یک بازی جهان آزاد با دنیای خارق‌العاده شوید، لازم نیست که این دنیا پر از جذابیت باشد؛ این دنیا باید بتواند که در خدمت گیمپلی قرار بگیرد و تجربه بازی را برای شما بسیار بهتر از گذشته کند. طراحی دنیای آرکهام و گاتهام هم دقیقا همین کار را در دنیای Batman: Arkham انجام می‌دهد.

در اولین قسمت از این سری، استودیوی راک‌استدی تنها بخشی از این دنیا یعنی تیمارستان آرکهام را به نمایش کشید و در قسمت بعدی، یعنی بتمن: آرکهام سیتی، توانستیم اولین نگاهمان را به شهر گاتهام داشته باشیم. شهری که از همان اول، توانست نظر ما را به خودش جلب کند.

شهر آرکهام از این جهت شهر جذابی است، چون کاملا به شما این حس را انتقال می‌دهد که شما در یک شهر کاملا جنایت‌زده و پر از خطر هستید و قدم زدن در این شهر، هیچوقت حس امنی نداشت. اما به لطف نسل هشتم بازی‌های ویدیویی، حالا تکنولوژی قوی‌تر باعث شد تا شهر کامل‌تری را ببینیم.

در بازی Batman: Arkham Knight، شهر بسیار بزرگ‌تر از گذشته شده بود و به لطف عریض‌تر شدن خیابان‌های این شهر، حالا سازندگان موفق شده‌ بودند که بت‌موبیل را به بازی اضافه کنند. یعنی به جز پرواز کردن بر فراز شهر به عنوان بتمن، شما می‌توانستید برای اولین بار سوار بر بت‌موبیل شده و حتی نبردهای خیابانی با این خودرو داشته باشید.

4. بازی Cyberpunk 2077

این آخرین باری نیست که در این لیست قرار است اسم یکی از بازی‌های استودیوی CDPR را ببینید؛ این استودیو در گذشته ثابت کرده بود که در زمینه دنیا‌سازی یکی از بهترین استودیوهای دنیا است و به خوبی می‌داند که چطور باید یک دنیای پویا بسازد که بتوانید با گذشتن ساعت‌ها، هیچوقت احساس خستگی نکنید!

این بار و در بازی سایبرپانک ۲۰۷۷، استودیوی CDPR سراغ یک دنیای سایبرپانکی رفته بود؛ این بازی در حقیقت در سال ۲۰۱۲ میلادی رونمایی شد و از همان اولین تیزر بازی هم، یک درصد از دنیای جذاب این بازی را دیده بودیم و همین طراحی باعث شد تا به راحتی، نظرمان نسبت به آن جلب شود.

همانطور که می‌توانید از اسم بازی حدس بزنید، این بازی در آینده‌ای نه چندان دور و در یک دنیای سایبرپانکی در جریان است؛ جایی که اکثر انسان‌ها سراغ فناوری‌های سایبرنتیک رفته‌اند و به بدن خود اجزای مکانیکی و الکترویکی نصب کرده‌اند که توانایی آن‌ها را از یک انسان عادی بیشتر کرده و آن‌ها را نزدیک به یک سایبورگ می‌کند.

سی دی پراجکت رد تا زمان انتشار این بازی، تا به حال یک دنیا در آینده نساخته بود اما با این بازی نشان داد که این افراد در دنیاسازی به طور کلی خبره هستند و می‌توانید همیشه انتظار یک دنیای خارق‌العاده را از آن‌ها داشته باشید؛ به خصوص که در این دنیا، می‌توانید اکوسیستم‌های متفاوتی را هم پیدا کنید.

• 6 بازی‌ جهان باز جذاب با شخصیت اصلی کودک
• 7 بازی جهان‌باز واقع‌گرایانه که باید تجربه کنید
• 15 بازی‌ مسابقه‌ای جهان باز مهیج برای عاشقان سرعت

5. بازی Death Stranding

هیدئو کوجیما همیشه به ساختن دنیاهای بزرگ عادت نداشته است؛ قبلا از آن، اکثر توجه کوجیما و تیمش در دنیاسازی، این بود که بتوانند المان‌هایی را قرار بدهند که بتوانند مخفی‌کاری را برای شما بهتر کنند؛ البته تجربه آن‌ها در بازی Metal Gear Solid 5: The Phantom Pain موفقیت‌آمیز حساب می‌شد، اما هنوز کامل نبود.

با انتشار بازی Death Stranding، نظرهای خیلی زیادی راجع به آن در شبکه‌های مجازی منتشر شد؛ خیلی‌ها از تجربه این بازی لذت بردند و خیلی‌های دیگر اعتقاد داشتند که این بازی به هیچ‌وجه انتظارهایشان را برآورده نکرد. اما یک موضوع که به هیچ‌وجه نمی‌توان نادیده گرفت، دنیاسازی آن بود.

با این که شاید در ابتدا دنیای بازی کمی خلوت و خالی به نظر برسد، اما این خالی بودن کاملا منطقی است و هر چقدر که در بازی بیشتر روبه‌جلو حرکت می‌کنید، بیشتر متوجه این می‌شوید که چرا بودن یکی دنیای بزرگ در این بازی اهمیت زیادی دارد؛ البته ماجرا به همین ختم نمی‌شود.

یکی از دلایل دیگری که دنیای بازی کمی خالی به نظر می‌رسد، بدین خاطر است که شما می‌توانید در طول بازی، دنیای دث استرندینگ را بسط و گسترش بدهید و همین موضوع به شما امکان می‌دهد که تجربه بازی در این دنیای بزرگ بسیار جذاب‌تر شود؛ سازندگان در پیاده‌سازی یک دنیای آخرزمانی و مرموز، بسیار عالی عمل کرده‌اند.

6. بازی The Legend of Zelda: Tears of The Kingdom

درست مثل بازی‌های قبلی این مجموعه، عنوان The Legend of Zelda: Tears of The Kingdom به خوبی نشان می‌دهد که داشتن یک سخت‌افزار قوی و ساختن بازی‌های ویدیویی که یک سخت‌افزار بسیار قدرتمند را از پلیرها می‌خواهند، تنها راهی نیست که می‌توانید یک دنیای جذاب را ارائه بدهید.

بیشتر از هر موضوع دیگری،‌ دید و نمای کلی در حین طراحی دنیا و مراحل است که مورد اهمیت قرار می‌گیرد و در این بازی، سازندگان تمام سعی خود را کرده‌اند که این نما را به استادانه‌ترین شکل ممکن پیاده‌سازی کنند و باید با تمام وجود اعتراف کنیم که این کار را انجام داده‌اند.

از تم این دنیا تا رنگ‌پردازی‌اش به قدری متفاوت با دیگر بازی‌ها است که در بدو ورود به این دنیا، احساس می‌کنید که هیچ‌وقت دوست ندارید که از آن خارج شوید؛ این موضوع به تنها یکی از المان‌هایی محسوب می‌شود که توانست برای این بازی برتری تجاری و رسانه‌ای بسیار بالایی به همراه داشته باشد.

شما در این بازی در دنیای جذاب هایرول قرار می‌گیرید؛ با این که دنیای بازی سرسبز و زیبا است، اما شک نکنید که دشمن‌های زیادی در این دنیا وجود دارند که شکست دادن آن‌ها به هیچ‌وجه آسان نیست. از طرفی، در جای جای این دنیا، اتفاقات زیادی در جریان است که و اکوسیستم‌های متنوع باعث جذابیت بیشتر این دنیا می‌شود.

7. بازی The Witcher 3: Wild Hunt

گفته بودیم که در این مقاله، قرار است که بیش از یکی از بازی‌های استودیوی CDPR را مشاهده کنید؛ اما این بازی بیش از یک دهه از انتشارش می‌گذرد، اما بدون شک هنوز هم بعد از گذشت این همه سال، می‌توانید از تجربه کردن این بازی و دنیایی که ارائه می‌دهد، لذت کافی را ببرید.

این بازی در یک دنیای فانتزی در جریان است که در آن هر جانور و هیولایی که فکر کنید را می‌توانید پیدا کنید؛ اما مشکلی نیست، چون شخصیتی که شما در این بازی کنترل می‌کنید، یک ویچر است که به ازای پول دریافتی، این هیولاها را شکار می‌کند و کلی قابلیت جنگاوری خارق‌العاده را هم در اختیار دارید.

یکی از جذاب‌ترین دلایلی که این دنیا را به عنوان یکی از بهترین و زیباترین دنیاهای جهان باز معرفی کرده‌ایم، به خاطر تفاوت در اکوسیستم آن است. بعضی اوقات شما در جنگل‌های زیبا هستید، بعضی اوقات دیگر در باتلاق‌ها، کوهستان‌ها، دره‌ها، دریا و … هستید که همه این موارد را حداقل یک بار در طی مراحل بازی می‌بینید.

دنیای بازی زمانی جذاب‌تر شد که دی ال سی‌های این عنوان یعنی Heart of Stone و Blood & Wine منتشر شدند؛ بخش‌ها و مناطق جدیدی به این بازی اضافه شد که دنیای بازی را بسیار پویاتر از حالت عادی کرده بود که قطعا ارزش تجربه این بازی را بسیار بیشتر از گذشته می‌کرد. توصیه می‌کنم حتما این عنوان جذاب را تجربه کنید.

8. بازی Red Dead Redemption 2

فکر نکنم نیازی باشد که بگوییم چرا رد دد ردمپشن ۲ در این لیست قرار دارد؛ این بازی در سال ۲۰۱۸ منتشر شد اما هنوز بعد از گذشت نزدیک به ۶ سال بعد از انتشارش، این بازی هنوز هم پلیرهای زیادی دارد و ارزش تجربه زیادی را به میان می‌آورد. بخش زیادی از این ارزش تجربه به خاطر دنیای بزرگ آن است.

دنیای رد رد ردمپشن ۲ بسیار بزرگ است که در آن، چندین و چند شهر قرار دارند که هر کدام از این شهرها، داینامیک و پویایی مخصوص به خودش را ارائه می‌دهند. در کنار شهرها، محیط اطراف که معمولا جنگل‌ها و کوهستان‌ها هستند، به شما این اجازه را می‌دهند که گشت و گذار را با لذت بیشتری را تجربه کنید.

یکی از بهترین بخش‌های بازی، زمانی است که منطقه و شهر خود را عوض می‌کنید؛ شما با یک دنیای کاملا جدید روبه‌رو می‌شوید که باتلاق‌ها در آن حضور دارند و حتی می‌توانید اکوسیستم جذاب بازی را مشاهده کنید که به خاطر بیشتر شدن باتلاق‌ها، حالا تمساح‌ها به این بازی اضافه شده‌اند.

دنیای بازی زمانی جذاب‌تر می‌شود که متوجه رویدادهای اتفاقی در بازی می‌شوید؛ دنیای بازی به قدری پویا است که هر چقدر بیشتر در این دنیا گشت و گذار می‌کنید، ممکن است با یک سری اتفاقات کاملا رندوم مواجه شوید که مسیر بازی شما را تغییر دهد و تجربه شما را به دنیای واقعی نزدیک‌تر کند.

9. بازی Horizon Forbidden West

کمی قبل‌تر و در همین لیست گفته بودیم که بازی‌های انحصاری پلی‌استیشن، معمولا دنیای زیبایی دارند؛ این بازی هم یکی دیگر از دلایلی است که چنین ادعایی کرده‌ایم. بازی که شاید دنیا و فضاسازی کاملا متفاوت و همزمان درگیرکننده‌اش، شاید امضای اصلی این بازی جذاب محسوب شود.

این بازی قسمت دوم سری هورایزن است که در نسل نهم بازی‌های ویدیویی به ما معرفی شد؛ قرار دادن پلیرها در محیط‌های بزرگی که پر از ماموریت‌های فرعی است و از طرفی فضایی که به راحتی می‌تواند چشم شما را بنوازد، موضوعی است که قطعا از این بازی انتظار داشتیم و Horizon Forbidden West این موضوع را رقم زد.

یکی از بهترین بازی‌های پساآخرزمانی که شما را داخل جهانی قرار یم‌دهد که ربات‌ها آن را تسخیره کرده‌اند. به عنوان یکی از انسان‌هایی که در جبهه مقاومت در مقابل ربات‌ها ایستاده است، شما باید سعی کنید که ناجی تمام انسان‌ها باشید و در دنیای وحشیانه Horizon: Forbidden West، جان سالم به در ببرید.

از طرف دیگه به لطف نسل نهم بازی‌های ویدیویی و پیشرفت فناوری، جزییات این دنیا به قدری جذاب و دقیق است که شاید نمونه آن را در کمتر بازی ویدیویی دیگر دیده باشیم؛ این بازی به کمک موتور بازی‌سازی Decima ساخته شده است که در کارنامه کاری این موتور، یکی دیگر از بازی‌های این لیست یعنی Death Stranding را می‌بینیم.

10. بازی Ghost of Tsushima

برای آخرین بازی، بار دیگر سراغ یکی دیگر از عنوان‌های انحصاری پلی‌استیشن آمده‌ایم که شاید بتوان گفت طی دهه اخیر، یکی از زیباترین بازی‌هایی است که می‌توانید از لحاظ بصری و گرافیک تجربه کنید؛ بازی که دنیای آن به قدری وسیع و متنوع است که همیشه امکان سورپرایز کردن شما را دارد.

رنگ‌بندی در این بازی اهمیت بسیار زیادی دارد؛‌ مثلا سکانس‌هایی که داخل گل‌زارها قرار می‌گیرید، به اندازه‌ای رویایی است که نمونه آن را در هیچ بازی ویدیویی دیگری ندیده‌اید و قول می‌دهم که بازی‌هایی که بهترین دنیاسازی را هم دارند، باز هم در مقایسه با این بازی حرفی برای گفتن ندارد.

یک ظرافت خاصی در طراحی این دنیا وجود دارد که باعث می‌شود، به راحتی بتوانید خودتان را ساعت‌ها مشغول این بازی ببینید وهیچوقت از تجربه آن خسته نشوید. یکی دیگر از دلایلی که باعث می‌شود طراحی دنیای این بازی را بسیار حائزاهمیت جلوه دهیم،‌ مهندسی چینش مکان‌های بازی است.

یعنی شما زمانی که بازی را شروع می‌کنید، محیط اطرافتان چندان جذاب نیست؛ اما به مرور زمان و با هر مرحله که رد می‌کنید، با یک مکان جدید و جذاب روبه‌رو می‌شوید و همین موضوع به شما این ذوق را می‌دهد که هر چه زودتر سراغ دیگر مراحل بازی بروید تا مکان‌های جذاب بازی را یکی پس از دیگری کشف کنید. البته خود بازی از لحاظ داستان و گیمپلی هم بسیار عنوان جذابی است و توصیه می‌کنم که حتما بازی Ghost of Tsushima را تجربه کنید.