6 شخصیت نهیلیست یا هیچ انگار مارول؛ از تانوس تا ددپول

بسیاری از نبردهای مارول توسط شخصیت‌های منفی فیلم رخ می‌دهد که به عواقب انجام آن‌ها بی توجه هستند. در نقطه مقابل این شخصیت‌ها ابر قهرمان‌ها وجود دارند که معتقد هستند کار درست را انجام می‌دهند. هر انسانی ممکن است در طول زندگی خود به پوچی برسد به طوری که ارزش‌های یک جامعه برایش بی ارزش می‌شود. در مواقع حاد ممکن است باعث شکل گیری شخصیت‌های خطرناک مانند: تبدیل شدن به قاتل سریالی و… شود.

شخصیت‌های منفی دنیای مارول و حتی در مواقعی قهرمانان نیز ممکن است دچار نیهیلیسم شوند. همین امر باعث می‌شود تا شروران به راحتی یک شهر نابود کنند. چون چیزی برای آن‌ها ارزش ندارد. در ادامه قرار است به برخی از شخصیت‌های نیهیلیسمی در مارول بپردازیم.

۱. رد اسکال (جمجمه‌ سرخ)

red-skull

باور کنید یا نه برخی از افراد معتقد هستند که  فیلم کاپیتان آمریکا به گونه‌ای به طور غیر مستقیم در حال ترویج نیهیلیسم است. رد اسکای که یکی از بزرگ‌ترین دشمنان کاپیتان آمریکا بود به وضوح سند این حرف است. البته در مورد این‌که جمجمه سرخ در مارول نیهیلیست بود یا نه، نظرات مختلفی وجود دارد. برخی معتقدند که او به وضوح نیهیلیست بود. آن‌ها به اقدامات او مانند نابودی آثار هنری، تلاش برای نابودی تمدن بشری و تمایلش به ایجاد هرج و مرج به عنوان شواهدی از پوچی و عدم اعتقاد او به هر چیز با ارزشی اشاره می‌کنند.

از سوی دیگر، برخی دیگر استدلال می‌کنند که جمجمه سرخ بیشتر یک فرصت‌طلب و قدرت‌طلب بود تا یک نیهیلیست واقعی. آنها معتقدند که او از هر ایدئولوژی یا فلسفه‌ای که به او در رسیدن به اهدافش کمک می‌کرد، استفاده می‌کرد، صرف نظر از اینکه آن ایدئولوژی چقدر پوچ یا مخرب باشد.

در نهایت، طبقه‌بندی جمجمه سرخ به عنوان یک نیهیلیست، موضوعی پیچیده و محل بحث و گفتگو است. شواهد قابل‌توجهی برای حمایت از هر دو دیدگاه وجود دارد و قضاوت نهایی به عهده هر فرد و برداشت او از شخصیت و اقدامات جمجمه سرخ است.

آیکون فیلم کاپیتان آمریکا: نخستین انتقام‌جو Captain America: The First Avenger
فیلم

کاپیتان آمریکا: نخستین انتقام‌جو

Captain America: The First Avenger

تماشای فیلم کاپیتان آمریکا: نخستین انتقام‌جو

۲. روح سوار

Ghost_Rider

جانی بلیز همیشه به‌عنوان یک شبح تاریک عدالت معرفی می‌شد. ولی از طرفی هم این شیطان بود که به او قدرت می‌بخشید. همین امر موجب شده است تا تناقضاتی را به وجود بیاورد. برخی معتقد هستند که روح سوار یک قهرمان است و برخی دیگر معتقد هستند یک ضد قهرمان شرور است زیرا از شیطان قدرت می‌گیرد. تفسیر شخصیت روح سوار در مورد نیهیلیسم موضوعی پیچیده و مورد بحث است. برخی از طرفداران معتقدند که او تجسم نیهیلیسم است، در حالی که برخی دیگر استدلال می کنند که او چیزی بیشتر از آن است.

برای درک دیدگاه نیهیلیستی روح سوار، مهم است که ابتدا نیهیلیسم را تعریف کنیم. نیهیلیسم فلسفه ای است که اعتقاد دارد زندگی هیچ معنای ذاتی یا ارزشی ندارد. نیهیلیست ها اغلب معتقدند که هیچ حقیقت مطلق یا اخلاقی وجود ندارد و زندگی در نهایت پوچ است.

روح سوار شخصیتی است که اغلب با مرگ، تاریکی و ناامیدی همراه است. او یک ضد قهرمان است که اغلب قوانین را زیر پا می‌گذارد و برای رسیدن به اهداف خود از خشونت استفاده می کند. برخی از طرفداران معتقدند که این ویژگی ها روح سوار را به تجسم نیهیلیسم تبدیل می کند. آنها استدلال می کنند که او نمونه ای از شخصیتی است که معنای زندگی را رد می کند و به جای آن خشونت و هرج و مرج را در آغوش می گیرد.

با این حال، طرفداران دیگر استدلال می کنند که روح سوار چیزی بیشتر از یک نیهیلیست صرف است. آنها اشاره می کنند که او علیرغم تاریکی و ناامیدی خود، هنوز هم قادر به عشق، همدلی و فداکاری است. آنها همچنین استدلال می کنند که جستجوی او برای رستگاری نشان می دهد که او کاملا به پوچی زندگی اعتقاد ندارد.

۳. ددپول

‌deadpool

سخت است که ددپول را یک نیهیلیسم واقعی بنامیم. با توجه به اینکه او معمولا در کارهای قهرمانانه فعالیت می‌کند؛ اما نه تنها سهم خود را از لحظات شرورانه داشته است و معمولا به نظر می‌رسد که به نتایج اقدامات خود یا روشی که در آن انجام می‌شود اهمیتی نمی‌دهد.

ددپول به طور کامل از پوچی ذاتی وجود خود آگاه است. او می‌داند که یک شخصیت خیالی در یک دنیای ساختگی است و هیچ چیز در زندگی او واقعا معنایی ندارد. این آگاهی عاملی کلیدی در نیهیلیسم است. از طرفی هم ددپول به طور کامل قوانین و هنجارهای جامعه را نادیده می‌گیرد. او به اخلاقیات یا عرف اهمیتی نمی‌دهد و هر کاری که می‌خواهد انجام می‌دهد، صرف نظر از عواقب آن. این بی‌اعتنایی به هنجارها، یکی دیگر از ویژگی‌های بارز نیهیلیسم است.

همچنین  تمایل زیادی به شوخی‌های پوچ و بی‌معنی دارد. او غالبا به خشونت بی‌دلیل متوسل می‌شود و به نظر می‌رسد از هرج و مرج و تخریب لذت می‌برد. این گرایش به پوچی، یکی دیگر از نشانه‌های نیهیلیسم است. ولی از طرفی هم علیرغم آگاهی از پوچی، ددپول به دنبال یافتن هدف در زندگی خود است. او پیوندی قوی با معدود دوستانی که دارد، مانند کولوسوس، برقرار می‌کند و حتی تلاش می‌کند تا از بیگناهان در برابر آسیب محافظت کند. این جستجوی هدف با دیدگاه کاملا نیهیلیسمی که هیچ چیز معنایی ندارد، مغایرت دارد.

در برخی از لحظات، ددپول به نظر می‌رسد که امیدی به رستگاری یا رستگاری دارد. او پشیمانی از برخی از اعمال گذشته خود را نشان می‌دهد و تمایل به تغییر روش‌های خود دارد. این امید به آینده با دیدگاه نیهیلیستی که همه چیز بی‌معنی و بی‌ارزش است، همخوانی ندارد.

۴. گورو قصاب خدا (Gorr The God Butcher)

gorr-the-god-butcher

از یک طرف،  گور به طور واضح از خدایان متنفر بود و آنها را مسئول رنج و سختی های جهان می دانست. او معتقد بود که آنها فقط به دنبال قدرت و لذت خود هستند و به بشریت اهمیتی نمی دهند. این دیدگاه با ایده های اصلی نیهیلیسم، که معتقدند زندگی هیچ معنایی یا ارزشی ندارد، همسو است. علاوه بر این، گور مایل بود برای رسیدن به اهداف خود به هر قیمتی دست به خشونت بزند.

او میلیون ها نفر از خدایان و انسان ها را کشت و هیچ پشیمانی از اعمال خود نشان نداد. این بی رحمی با جنبه دیگری از نیهیلیسم مطابقت دارد، که معتقد است هیچ اخلاقی مطلقی وجود ندارد و همه چیز مجاز است.

با این حال، برخی از افراد استدلال می کنند که گور را نمی‌توان به طور کامل نیهیلیسم دانست. آن‌ها اشاره می کنند که او به چیزی به نام  خدای واقعی اعتقاد داشت. موجودی که معتقد بود قدرتمند و عادل است و می‌تواند رنج جهان را پایان دهد. این ایمان با دیدگاه نیهیلیسمی که معتقد است هیچ چیز مطلقی وجود ندارد، مغایرت دارد. گور انگیزه‌های پیچیده‌ای داشت که فقط به نفرت از خدایان محدود نمی‌شد. او همچنین از مرگ همسر و دخترش عزادار بود و معتقد بود که خدایان مسئول مرگ آن‌ها هستند. این غم و اندوه انگیزه‌ای عمیق و انسانی بود که با نیهیلیسم خالص مطابقت ندارد.

۵. مرگ

Death

در دنیای مارول، شخصیت دث (مرگ) به عنوان موجودی کیهانی و قدرتمند تجسم مرگ قلمداد می‌شود. تفسیرهای مختلفی پیرامون ماهیت او، از جمله تمایل به نیهیلیسم، وجود دارد. دث مرگ را امری اجتناب‌ناپذیر و بی‌معنا برای تمامی موجودات زنده، فارغ از نیک و بد، تلقی می‌کند. او اغلب نسبت به رنج و مصیبت بی‌تفاوت به نظر می‌رسد و مرگ را جزیی ضروری از نظم طبیعی جهان می‌داند.

از طرفی هم گاه دث تمایل به فریب یا دستکاری افراد برای رسیدن به اهداف خود نشان می‌دهد که می‌تواند به عنوان بی‌اعتمادی او به ارزش‌های اخلاقی یا معنوی تعبیر شود.

در مقابل همه‌ی این‌ها دث در مواردی شفقت و همدلی، خصوصاً در قبال کسانی که با مرگ روبرو هستند، از خود بروز می‌دهد. او گاه با نیروهای خیر در دنیای مارول برای مقابله با تهدیدهای بزرگ همکاری می‌کند که نشان‌دهنده اعتقاد او به نوعی نظم اخلاقی است. انگیزه‌های دث همواره روشن نیست و ممکن است اهداف و فلسفه‌ای پیچیده‌تر از آنچه در نگاه اول به نظر می‌رسد داشته باشد.

۶. تانوس

Thanos

برخی از طرفداران معتقدند که تانوس به دلیل میل شدیدش به نابودی نیمی از حیات در جهان، یک نیهیلیسم واقعی است. آن‌ها استدلال می‌کنند که او به هیچ چیز به جز تعادل کیهانی اهمیت نمی‌دهد و حاضر است برای رسیدن به آن، هر قیمتی را بپردازد، حتی اگر به معنای نابودی میلیاردها انسان باشد.

از سوی دیگر، طرفداران دیگر معتقدند که تانوس یک نیهیلیسم نیست، بلکه یک ایدئالیست فداکار است. آن‌ها استدلال می‌کنند که او معتقد است که جهان بیش از حد پرجمعیت است و منابع آن در حال تمام شدن است و نابودی نیمی از حیات تنها راه برای نجات جهان در درازمدت است. اینکه تانوس را یک نیهیلیسم بدانیم یا نه، باز هم به تفسیر فردی شما بستگی دارد. با این حال، می توان گفت که تانوس به طور قطع دارای برخی از ویژگی های نیهیلیستی است. او به طور واضح به ارزش زندگی انسانی اهمیتی نمی‌دهد و مایل است برای رسیدن به اهداف خود، از خشونت و مرگ و میر گسترده استفاده کند.

علاوه بر این، او به نظر می رسد که هیچ اعتقادی به مفاهیمی مانند اخلاق یا عدالت ندارد. او معتقد است که اقدامات او به سادگی ضروری است و هیچ نیازی به توجیه آنها وجود ندارد. این ویژگی‌ها تانوس را با بسیاری از شخصیت‌های نیهیلیسم در داستان ها و فلسفه مشابه می‌کند. با این حال، مهم است که به یاد داشته باشید که تانوس یک شخصیت پیچیده است و نمی‌توان او را به سادگی در یک دسته بندی قرار داد.

آیکون فیلم انتقام‌ جویان: پایان بازی Avengers: Endgame
فیلم

انتقام‌ جویان: پایان بازی

Avengers: Endgame

تماشای فیلم فیلم انتقام‌ جویان: پایان بازی

و اما در نهایت

نیهیلیسم، فلسفه‌ای که پوچی و بی‌معنایی زندگی را ترویج می‌کند، در دنیای مارول و دنیای واقعی ما ریشه دوانده است. در هر دو دنیا، شخصیت‌ها و افراد با بحران‌های وجودی دست و پنجه نرم می‌کنند و به دنبال معنایی در دنیایی آشفته می‌گردند. شخصیت‌هایی مانند تانوس، معتقدند که کهکشان پر از رنج و بی‌عدالتی است و تنها راه برای نجات آن، نابودی نیمی از حیات موجود است. شخصیت‌هایی مانند ددپول، به پوچی زندگی واکنش نشان می‌دهند با طعنه و تمسخر به مرگ و معنای زندگی. در دنیای واقعی نیهیلیسم در اشکال مختلفی، از جمله افسردگی، اضطراب و سوء مصرف مواد نمود پیدا می‌کند. بسیاری از افراد در دنیای مدرن، با فقدان معنای زندگی دست و پنجه نرم می‌کنند، زیرا از مذهب، خانواده و سنت‌ها جدا شده‌اند.

در حالی که نیهیلیسم می‌تواند یک نیروی ویرانگر باشد. از طرفی هم می‌تواند فرصتی برای رشد و دگرگونی نیز باشد. با زیر سوال بردن باورها و ارزش‌هایمان، می‌توانیم به درک عمیق‌تر و اصیل‌تر از زندگی دست پیدا کنیم. به طور مثال شخصیت‌هایی مانند کاپیتان آمریکا، به رغم پوچی دنیا، به امید و عدالت ایمان دارند. ما نیز می‌توانیم با ایجاد روابط معنادار با دیگران، تعهد به اهدافمان و یافتن زیبایی در دنیای اطرافمان، به پوچی زندگی غلبه کنیم.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا
تماشای رایگان ×