10شخصیت خردمند انیمیشنهای دیزنی؛ از موفاسا تا بل
عقل کلهای دیزنی
دیزنی طیف وسیعی از شخصیتها را با ویژگیهای گوناگون برای داستانهای مختلف خلق کرده است. در حالی که برخی از شخصیتها برای ایجاد طنز و خنده در داستان قرار میگیرند، برخی دیگر نقش شخصیت منفی را بر عهده دارند و برخی هم بسیار خردمند هستند. حتی در میان شخصیتهای خردمند دیزنی هم تفاوتهایی وجود دارد که باعث میشود هرکدام به تنهایی شناخته شده و برجسته باشند.
شخصیتهای خردمند اغلب راهنمای قهرمانان اصلی داستان هستند و آنها را در شرایط مختلف هدایت میکنند. هنگامی که شخصیتهای اصلی در مسیر خود دچار سردرگمی میشوند یا تحت تاثیر حرفهای دیگران قرار میگیرند، این شخصیتهای خردمند هستند که با چند کلمهی جادویی به آنها کمک میکنند تا متمرکز باقی مانده و اهداف خود را واضحتر ببینند. با در نظر گرفتن این موضوع، در مطلب پیش رو به معرفی شخصیتهایی میپردازیم که در طول دههها بیشترین خرد و دانایی را در آثار دیزنی از خود نشان دادهاند.
10. پری مهربان یک شخصیت کوچک اماخردمند است
در سیندرلا، «پری مهربان» در مقایسه با سایر شخصیتهای اصلی، نقش بسیار کوتاهی دارد. با این حال حضور او برای پیشبرد داستان بسیار حیاتی است، زیرا دلیل اصلی که سیندرلا لباس زیبا و کالسکه را برای رفتن به مهمانی به دست آورد او بود. پری مهربان شخصیتی ملایم و مهربان است، اما چیزی که او را عاقل و خردمند میکند، تواناییاش در تشخیص کسانی است که لیاقت مهربانی و کمک او را دارند، در مقابل کسانی که نباید مورد لطف او قرار بگیرند. «پری مهربان» همچنین میتوانست تشخیص دهد که سیندرلا باید به مهمانیای برود که نامادری و خواهرهای ناتنیاش او را از آن دور نگه داشتهاند.
9. کالا مادر فوق العاده ای بود
کالا، یک گوریل مادهی مهربان است که سرپرستی تارزان را به عهده گرفت و مادرخواندهی او شد. والدین تارزان زمانی که او نوزاد بود، کشته شدند. کالا تارزان را در جنگل پیدا کرد و تصمیم گرفت او را با خودش و دیگر گوریلها به محل زندگیشان ببرد و به این ترتیب تارزان در میان گوریلها بزرگ شد. «کرچک»، همسر کالا، زیاد علاقهای به حضور تارزان نداشت و تا زمان مرگش نتوانست او را به طور کامل به عنوان فرزندش قبول کند.
هرچند کالا به طور کامل از طرف کرچک حمایت نمیشد، اما به اندازهی کافی درک و خرد داشت که بفهمد رابطهی آنها با تارزان چگونه میتواند درست کار کند. او از قلبش پیروی کرد، کاری که اگر دیگران چیز دیگری بگویند، ممکن است انجام دادنش سخت باشد. کالا مادری فوقالعاده بود و زندگیای عالی را به تارزان هدیه داد.
8. مادربزرگ موآنا واقعا دستکم گرفته شده است
«موانا»، که لقب یکی از طولانیترین انیمیشنهای دیزنی را به دوش میکشد، چند شخصیت خردمند در خود دارد که خود شخصیت اصلی داستان، موانا، این خرد را از «گرامِما تالا» به ارث برده است. با اینکه برخی افراد گراما تالا را به خاطر رفتارها و باورهایش دیوانه میدانستند، اما او همیشه به خودش وفادار میماند و هرگز نمیخواست صرفا برای اینکه شبیه دیگران باشد، از جمع پیروی کند.
اعتماد به نفس بالای تالا نسبت به توانایی نوهاش در بازگرداندن قلب تِ فِتی و نجات مِیتونویی، کاملاً بهجا بود. هرچند که او خودش قادر به انجام این کار نبود، اما هیچ شکی نداشت که موآنا روحیه و شجاعت لازم برای انجام این کار را دارد. تالا پیش از مرگش به موانا کمک کرد تا مسیر درست را در زندگی پیدا کند و تا جایی که میتوانست، دانش و حکمت خود را به او منتقل کرد. تالا نمونهی واقعی یک هویت مستقل بود و قدرتی فراتر از فهم و فکر دیگران داشت.
7. جیمینی کریکت نقش وجدان پینوکیو را بر عهده داشت
ینوکیو داستان احساسی یک عروسک چوبی است که آرزوی تبدیل شدن به یک پسر واقعی را داشت و پری آبی وجدان راهنمایی در قالب جیمینی کریکت به او هدیه داد تا در این سفر پرماجرا به او کمک کند.
جیمینی همیشه خیر پینوکیو را میخواست و هر وقت که او در مسیر اشتباه قدم میگذاشت، با راهنماییهایش سعی در برگرداندن او به مسیر درست داشت. پینوکیو باید یاد میگرفت که داشتن ویژگیهای انسانی، مانند تشخیص خوب از بد، به چه معناست. جیمینی برای آموختن مسائل به پینوکیو همیشه حاضر بود و اطمینان حاصل میکرد که این پسر سربههوا سروکارش به افراد نادرستی که به دردش نمیخوردند نیغتد.
6. بل جاهطلبیهایی فراتر از دهکدهاش داشت
بل، از همان ابتدای انیمیشن «دیو و دلبر»، به عنوان دختری جوان با ذهنی مستقل به تصویر کشیده میشود که نمیخواهد با طرز فکر و انتظار اهالی روستا زندگی کند و محدود شود. او پدرش را عمیقا دوست دارد و برای محافظت از او هر کاری میکند.
یکی از هوشمندانهترین ویژگیهای او این است که فریبِ لافهای احمقانهی گستین را نمیخورد و هیچ خوشبختیای در بودن با او نمیبیند. مهم نیست گستین چقدر خودش را جذاب تصور میکرد، بل هرگز این چیزها برایش مهم نبود و میدانست که ارزش آدمها به مراتب فراتر از ظاهر به اصطلاح خوبشان است. در نهایت خرد بل او را در مسیری قرار داد که توانست عشق واقعی را تجربه کند.
- با 15 فیلم و انیمیشن طولانی دیزنی آشنا شوید
- 10 انیمیشن کودکانه با بالاترین میزان مرگ و میر
- بهترین انیمیشنهای فراموششده دیزنی در هر دهه
5. موفاسا یک رهبر قوی و خردمند بود
«شیرشاه» یکی از آثار کلاسیک دیزنی است که غبار زمان هم نتوانسته جذابیتهای آن را کمرنگ کند. پویایی، خلاقیت و داستانی به یادماندنی، سه عنصر اصلی اثری است که هنوز هم در میان انیمیشنهای دیزنی میدرخشد و طرفداران خاص خود را دارد.
موفاسا به دلیل مرگش در زمانی که سیمبا هنوز توله شیری کوچک بود، در کل انیمیشن حضور ندارد. با این حال، از همان ابتدا مشخص بود که او شخصیتی به شدت خردمند و حکیم است که به خوبی از عهدهی رهبری سایر حیوانات برمیآید.
موفاسا به شدت از خانوادهاش محافظت میکرد و سعی داشت سیمبا را به سوی زندگیای امن و شاد هدایت کند. او به سیمبا آموخت که معنای رهبری چیست و چگونه میتواند مورد اعتماد دیگران باشد؛ اما هرگز نمیخواست او را در معرض خطر قرار دهد. بدذاتی و شیطنتهای برادر ناتنی موفاسا، اسکار، تنها شرف و وفاداری موفاسا به عنوان شیرشاه را برجستهتر میکند.
4. رافیکی توصیههای راهگشایی میدانست که در زمان نیاز ارائه میکرد
شخصیت دیگر از انیمیشن «شیر شاه». رافیکی یک میمون مندریلیک بود که در سرزمین افتخار روزگار میگذراند. او شخصیت اصلی داستان نیست، اما نصیحتهای حکیمانهاش هنوز هم به یاد ماندنی و کارآمد هستند. رافیکی همچنین یکی از نزدیکترین دوستان موفاسا بود؛ کسی که شیر شاه اعتماد زیادی به او داشت و مخصوصاً زمانی که صحبت از مراقبت از سیمبا به میان میآمد، همیشه میتوانست روی او حساب کند.
حتی زمانی که سیمبا میخواست از مسئولیتهایش فرار کند و از کسانی که بیش از همه به او نیاز داشتند، پنهان شود، رافیکی توانست به او ثابت کند که انتخاب اشتباهی کرده است. رافیکی بدون اینکه تحقیرآمیز رفتار کند یا کسی را از حرفهایش برنجاند، میتوانست بسیار رک و پوستکنده صحبت کند و برای اینکه احساس کسی را جریحهدار نکند، حرف درست را پشت گوش نمیانداخت. حکمت او مورد نیاز و احترام بود.
3. مادربزرگ همیشه آماده راهنمایی پوکاهونتاس بود
در حالی که بسیاری از شخصیتهای حکیم دیزنی انسان یا حیوان هستند، این شخصیت یک درخت بید است. «مادر بزرگ بید» که در «پوکاهونتاس» ظاهر میشود، همیشه موجودی بود که شخصیت اصلی داستان در سختترین لحظات برای گرفتن مشاوره به او رجوع میکرد.
اینکه او جزئی سرزنده از طبیعت بود، به مخاطبان این حس را میداد که موجودی همهچیزدان است و به اندازهی کافی عمر کرده که بتواند هر کسی را که به سراغش بیاید، راهنمایی کند. مادر بزرگ بید استاد هدایت پوکاهونتاس به مسیر درست بود، بدون اینکه همهی جوابها را به او دیکته کند. او به پوکاهونتاس آموخت که با وجود حرفهای دیگران، از دانش خودش استفاده کند و به ندای قلبش گوش بسپارد.
2. مری پاپینز پرستاری بچهها را بینقص انجام میداد
مری پاپینز که بر اساس یک اثر کلاسیک ادبی شکل گرفته، تجسم حکمت و دانش بود و هر لحظه آماده بود به دیگران در لحظات نیازشان کمک کند. او نشان داد که ویژگیهای خردمندانهاش را میشناسد و در مقابل هیچ چهرهی متعجبی که با آن روبرو میشد، دستپاچه نمیشد.
مری پاپینز که پرستار بچههای خانوادهی بنکس شده بود، کاملترین فرد برای مراقبت از آنها در غیاب والدینشان به شمار میرفت. او ارزشهای خوب را در آنها نهادینه کرد و آنها را نسبت به کارهایی که باید انجام میدادند، چه تمیز کردن اتاق و چه خوردن دارو برای سلامتیشان، آگاه میساخت. او گاهی اوقات جدی و کمی ترسناک به نظر میرسید، اما این تنها برای سر و سامان دادن به اوضاع بود. در باطن، او زنی مهربان، دلسوز و قطعا فردی ارزشمند برای خانوادهی بنکس بود.
1. جنی یک موجود خنده دار و عاقل بود
جنی در کنار اینکه یکی از بامزهترین شخصیتهای دیزنی در دههی 90 به حساب میآمد، حکمت بسیاری هم در خود داشت. او موجودی عجیب و غریب بود که با انفجاری از شور و شوق و هیجان به صحنه آمد و به یک حضور نشاط آور در علاءالدین تبدیل شد.
rجنی با وجود تمام رفتارهای پرانرژیاش، به خوبی از احساسات انسانها آگاه بود و تمایل داشت تا هر طور که میتواند به دیگران آرامش بدهد یا به آنها کمک کند. شوخطبعی بخش بزرگی از شخصیت اوست و مهمترین دلیلی است که او را بلافاصله محبوب دل تماشاگران کرد.
اما این تنها ویژگیهای این غول دوست داشتنی نبود و با دیدن اینکه او چقدر میتواند احساساتی باشد، مخاطبان فهمیدند که درونش بسیار ژرفتر از چیزی که به نظر میرسد است. حکمت و خرد او لایهی دیگری به شخصیتش اضافه میکرد و نشان میداد که چرا او بهترین موجود برای تبدیل شدن به یک غول چراغ جادو بود. او به بهترین نحو به علاءالدین خدمت میکرد و هر لحظه برای ارائه هر نصیحتی که ممکن بود به آن نیاز داشته باشد، در کنارش بود.
منبع: cbr