نقد سریال فقط قتلهای داخل ساختمان: رازهای بزرگ یک ساختمان کوچک
استیو مارتین و جان هافمن سازندگان سریال «فقط قتلهای داخل ساختمان» (Only Murders in the Building) هستند. بازیگرانی که در این سریال نقشهای اصلی را به عهده دارند. عبارتند از استیو مارتین، مارتین شورت، سلنا گومز، کارا دلوین. این سریال محصول کشور آمریکا است که از سال 2021 در حال پخش است. تهیهکنندهی سریال«فقط قتلهای داخل ساختمان» دن فوگلمن است. هر قسمت این سریال به طور میانگین 30 دقیقه است.
در دهههای اخیر سریالهای کمدی توانستهاند طرفداران بسیاری پیدا کنند. نوشتن فیلمنامهی کمدی، ساخت و کارگردانی این ژانر از فیلمها کار سختی است و نیاز به همکاری یک تیم از انسانهایی خلاق، کار بلد و هوشمند است تا یک فیلم سینمایی کمدی معمایی ساختهشود چه برسد به یک سریال چند فصلی. شاید چون گریاندن انسان آسانتر از خندانشان است. اما چون این نوع سریالها جایگاه خود را در میان علاقهمندان به سینما باز کردهاند، تهیهکنندهها و پلتفرمها حاضرند با گشاده دستی و رغبت برای ساخت اینگونه سریالها هزینه کنند. انسان مدرن گرفتار در دغدغهها و روزمرگیهای زندگی شلوغ و ماشینی نیاز دارد تا اوقات فراغتش را با هیجان، شادی و چالشهای سالم پر کند و اینگونه است که سریالهایی مانند «فقط قتلهای داخل ساختمان» توانسته این مهم را بجا بیاوردند و زنگ تفریحی باشند برای تنفس هوای تازهای از شادی.
سریال «فقط قتلهای داخل ساختمان» یک سریال کمدی، معمایی جنایی است. این سریال یکی از تازه ترین سریالهای کمدی شبکه هولو است. سریال«فقط قتلهای داخل ساختمان» از همان آغاز پخش به سرعت مخاطبان و دوستداران زیادی را جذب کرد. تاکنون این سریال توانسته رکورد افتتاحیه تعداد تماشاگران سریالهای اورجینال کمدی شبکه هولو را بشکند و نظرات مثبتی زیاد را دریافت کند. داستان این سریال در ساختمان آرکونیا در نیویورک جریان دارد.
نگاهی به داستان فقط قتلهای داخل ساختمان
همه چیز با یک داستان، یک حادثه و یک محرک آغاز میشود. داستان سریال «فقط قتلهای داخل ساختمان» در ابتدا ماجرای سه شخصیت را روایت میکند. این سه شخصیت هر کدام خصوصیات مربوط به خود را دارند. داستان از این قرار است که این سه نفر ناخواسته و با یک حادثه وارد یک چالش به ظاهر غیرقابلپیشبینی میشوند. این سه تن که عاشقان پادکستهای جنایات واقعی هستند به ناگاه درگیر یک پروندهی معماگونهی قتل میشوند. این سه نفر در ساختمان آرکونیا در نیویورک زندگی کرده و همسایه هستند. یکی از آن سه شخصیت چارلز هیدن ساویج با بازی استیو مارتین است. شخصیت بعدی زن جوانی است به نام میبل با بازی سلنا گومزکه میخواهد کاری را به سرانجام برساند و نفر سوم الیور پنتوم کارگردان ورشکستهای است با بازی مارتین شورت. بعد از این که مخاطب با این سه شخصیت در داستان سریال آشنا میشود، حادثه اتفاق میافتد. یکی از ساکنین ساختمان به نام تیم کونو که شخصیت منزجر کنندهای دارد، به طرز مرموزی خودکشی میکند و اینگونه داستان اصلی سریال از زمانی آغاز میشود که این سه تن به میان بازی کشیده میشوند. آنها در موقعیتی قرار میگیرند که مجبور میشوند علی رغم میل باطنی ثابت کنند که قربانی خودکشی نکرده بلکه به قتل رسیدهاست. هر کدام از این سه تن سه دلیل متفاوت برای حل کردن راز مرگ تیم کونو دارند. پلیس نتوانسته که همهی مدارک را جمع آوری کند و به نتیجهی درستی برسد. سه شخصیت اصلی فیلم در تلاشند تا معمای قتل را حل کنند و در این مسیر آنها همراه با مخاطبان به رازهایی از زندگی تیم کونو پی میبرند که تا کنون پنهان بوده است. زوایههای پنهان زندگی تیم کونو آنچنان پیچیده و درعین حال چالش برانگیز است که مخاطب را لحظه به لحظه بیشتر جذب میکند. این که این شخص چگونه شخصی بوده و چگونه زندگیای داشته و چه کارهایی میکردهاست از جذابیتهای سریال است که کم کم به مرور برای تماشاچی برملا میشود. سازندگان سریال علاوه بر آشکار کردن رازهای زندگی تیم کونوی مرده به سراغ دیگر ساکنان ساختمان آرکودینا میروند. هر چه تحقیقات جلوتر میرود رازهای دیگری رو میشود. رازهایی که سالهاست در تاریکی و دور از دید بودهاند و اکنون زیر ذره بین قرار گرفتهاند. ساکنان ساختمان هر کدام برای خودشان قصهای دارند. اینگونه است که سریال به نوعی به زندگی پنهانی و گذشتهی دیگر ساکنین ساختمان میپردازد. و اما خود این سه شخصیت هم از بزرگنمایی ذره بین تحقیقات در امان نمیمانند و آنها نیز درگیر این چالش میشوند و سریال کم کم به سراغ رازها، دغدغهها و اهداف آنها میرود و این قصههای تو در تو جذابیت سریال را دو چندان میکند. و اما در کنار معماهای مربوط به زندگی ساکنین ساختمان معمای اصلی همچنان به قوت خود باقیاست و آن هم راز کشته شدن تیم کونو است. نویسنده و کارگردان سریال «فقط قتلهای داخل ساختمان» در مسیر داستان سریال، به ظاهر با استفاده از دلیل و منطق و صحنهسازی مظنونین زیادی میتراشند تا مخاطب را با آنها سرگرم کرده، گیجش کنند و کشش و جذابیت داستان سریال را بالا ببرند که موفق هم میشوند. گرچه نویسنده و کارگردان در همان ابتدا اشارهای به قاتل اصلی و دستهای پشت پرده میکنند اما تماشاگر اشاره را جدی نمیگیرد و همچنان به دنبال قاتل اصلی میگردد.
بازیها وکارگردانی
مارتین شورت نقش کارگردان تئاتر را بازی میکند.کارگردانی که به ورشکستی مالی و هنری رسیده است. مارتین شورت در این سریال بازی متفاوت و قدرتمندی را از خود به نمایش میگذارد. او در عین حال که به پوچی رسیده و غرق درناامیدی است اما شوخیهای فوقالعاده خنده دار را به گونهای اجرا کرده که مخاطب را مجذوب خود میکند. مارتین شورت با شوخیهایش حس شادی را در سرتا سر سریال تزریق میکند. استیو مارتین هم دست کمی از مارتین شورت ندارد او با تکمیل کردن شخصیت مارتین شورت در کنار او و با او میدرخشد. آنها در کنار یکدیگر زوجی را تشکیل دادهاند که با دنیای مدرن چالش دارند و سعی میکنند تا با تقابل، یا سازگاری و یا جنگیدن پیروز این نبرد باشند. و اما
سلنا گومز این خوانندهی جوان، پرحاشیه و مورد علاقهی نسل جوان گرچه بازیگریش از سطح بازیگری همبازیهایش بسیار پایینتر قرار دارد اما به نظر میرسد تمام سعی خود را میکند تا بتواند نقشش را به خوبی ایفا کند و مخاطبان را از خود راضی نگهدارد. ناگفته نماند که سلنا گومز در دنیای موسیقی طرفداران پرو پا قرص زیادی دارد که تمایل دارند او را در سینما نی سازندگان سریال «فقط قتلهای داخل ساختمان» با استفاده از متریال خوب و بهره بردن از بازیگران محبوب و بسیار حرفهای و با استفاد از شخصیت پرحاشیهای مثل سلنا گومز توانستهاند نظر خیل بزرگی از تماشاگران را جلب کنند.
کمدی و طنز سریال«فقط قتلهای داخل ساختمان» ریتم یکسانی دارد. در سراسر قسمتهای سریال پخش است و سیرصعودی و نزولی ندارد. بنابراین تکلیف تماشاگر با سریال مشخص است. بیشترین شوخیهای این سریال کمدی خوش ساخت مربوط میشود به شوخیهای میان نسلی که مربوط به چالش و تقابل دو نسل متفاوت است. فصل اول سریال عالی است به گونهای که مخاطب را کاملاً درگیرکرده و باعث برانگیخته شدن کنجکاوی او میشود. شوخیهای خنده دار سریال و خوش ساختیاش باعث شده تا مخاطب با دیدن سریال ساعت خوشی را سپری کند. سریال«فقط قتلهای داخل ساختمان» توانسته هم مخاطبان جوان و هم مخاطبان مسن را جذب کند و آنها را پای فیلم بنشاند. این سریال ترکیبی است از معما، هیجان، خنده و پیچ و خمهای داستانی که باعث میشود مخاطب را به دنبال خود بکشد. اما قسمتهای ابتدایی فصل دوم این سریال آنطور که باید قوی نیستند و فاقد آن انسجام و داستان گویی قوی که در فصل اول شاهدش بودیم، است. اما رفته رفته سریال خودش را باز مییابد و به ریتم و تمپویی که در فصل اول داشت میرسد. سازندگان سریال «فقط قتلهای داخل ساختمان» با هوشمندی و با استفادهی بهینه از عناصر فیلمسازی، داستانگویی، فضا سازی و نکات زیبایی شناسی توانستهاند کشش لازم را در سریال ایجاد کرده و مخاطب را به دنبال خود بکشند.
نقاط ضعف
و اما نقدهایی که بر سریال «فقط قتلهای داخل ساختمان» وارد است. یکی از این نقدها ضعف در شخصیت پردازی است. شخصیتها ظاهر خوش رنگ و لعابی دارند، بازیگران از ایفای نقش شخصیتها به خوبی برآمدهاند اما نویسنده در پرداخت به گذشتهی شخصیتها که میتوانست لایههای زیرین سریال را تقویت کند بسیار کم کاری کردهاست. نویسنده و کارگردان در پردازش ونشان دادن روابط احساسی و بده بستانهای عاطفی بین شخصیتها درماندهاند و نتوانستهاند آنطور که باید آن را از کار در بیاورند. در واقع میشود گفت زیرلایه این سریال خوب کار نمیکند و سریال همان چیزی را که به مخاطب نشان میدهد فقط همان را در چنته دارد و مخاطب نباید دنبال معنای خاصی در سریال بگردد.
سریال « فقط قاتلان داخل ساختمان» سریال بسیار خوش ساختی است که میتواند سرگرمی بسیار جذابی برای مخاطبانش باشد. این سریال ترکیبی است از معما، هیجان، درام و کمدی شاد . در این سریال شوخیهای خنده دار، گفت و گوهای دلچسب و همچنین معماهایی چالش برانگیز برای حل کردن، زیادی دارد. سریال «فقط قتلهای داخل ساختمان» سریال خوش آب و رنگی است که تماشایش می تواندبسیار لذت بخش باشد. سریال توانسته نظر مثبت بسیاری از تماشاچی عام و همچنین منتقدان سینما را بدست بیاورد.