10 بازیگر محبوبی که اولین انتخاب برای ایفای نقشهای شاخص نبودند
از کیانو ریوز تا هیو جکمن
برای بسیاری از ما، حتی تصور حضور بازیگران دیگر در نقش اصلی فیلمهای خاطرهانگیز و شناخته شدهای مانند «مهاجمان صندوق گمشده» (Raiders of the Lost Ark)، «لا لا لند» (La La Land) و یا فرنچایز «ماتریکس» (The Matrix)، بسیار دشوار و حتی غیرممکن است. اما باور کنید یا نه، فیلمهای پرطرفدار زیادی هستند که ترکیب تیم بازیگریشان از ابتدا چیزی نبوده که امروزه از آنها سراغ داریم و تعدادی از مهمترین نقشهای شاخص سینما بر حسب اتفاقات فرامتنی به وجود آمدهاند.
جمع کردن یک تیم بازیگری ماهر و برجسته، درست مانند کنار هم قرار دادن قطعات یک پازل سخت است. هرکدام از تکههای آن باید بهطور درست و هماهنگ کنار یکدیگر چیده شوند تا محصول نهایی مناسب و باکیفیتی به دست بیاید. بازیگر بد مثل یک قطعهی اشتباه است که در همان نگاه اول ناهماهنگیاش با دیگر اجزا توی ذوق میزند و هرچقدر هم قطعات دیگر – بخوانید گروه بازیگری – درست چیده شده باشند، آن قطعهی اشتباه ضربهاش را خواهد زد. به همین خاطر پیداکردن بازیگر مناسب برای یک پروژه اغلب ماهها طول میکشد و معمولاً، انتخاب نقش اصلی فیلمها از بین چندین بازیگر کلیدی انجام میشود. ممکن است کارگردان فیلم یک بازیگر به خصوص را بهترین انتخاب برای ایفای نقشی خاص در فیلمش بداند اما تهیه کنندگان نیز باید با او همنظر باشند و از همه مهمتر، به اصطلاح نقش باید به او بیاید.
انتخاب بازیگر مناسب برای نقشهای شاخص سینما مولفههای گوناگونی دارد؛ گاهی یک بازیگر شناخته شده و باتجربه، گزینهی قابل اعتمادتری برای ایفای نقش اصلی یک فیلم سینمایی به حساب میآید، حتی اگر یک بازیگر تازهکار چهرهی خوبی داشته و یا در برخی موارد بهتر بتواند از پس اجرای آن نقش بربیاید.
بازیگرانی که در این لیست معرفی شدهاند به خودی خود بسیار بااستعداد هستند، اما قطعا این شاخصه به تنهایی، تضمینی برای سپردن هیچ نقشی به آنها نبوده و حتی بسیاری از آنها به خاطر مشکلاتی که در جای دیگر پیش آمده بود موفق به حضور در پروژهها شدند. مشکلاتی مثل بیماری یا مجروح شدن بازیگر نقش اصلی، بروز اختلافات سلیقهای، مالی و بنیادی بین کارگردان و بازیگر و یا حتی رد کردن این نقش توسط برخی بازیگران. آنها بازیگران باهوشی هستند که از فرصت پیش آمده نهایت استفاده را برده و با درخشش در این نقشهای به یاد ماندنی تواناییهایشان را به اثبات رساندهاند؛ تا جایی که برخی از آنها موفق شدند برای بازی در این نقشها نامزد دریافت مهمترین جایزهی دنیای بازیگری یعنی اسکار شوند.
تا انتهای این مقاله با ما همراه باشید تا بازیگران مشهوری که دومین (سومین، چهارمین یا حتی پنجمین!) انتخاب برای برخی از نقشهای شاخص سینما بودند، اما در نهایت، به بهترین شکل از پس آن برآمدند را بیشتر بشناسیم.
1. هریسون فورد – ایندیانا جونز (Indiana Jones)
- کارگردان: استیون اسپیلبرگ
- بازیگران: هریسون فورد، آمریش پوری، روشن ست، فیلیپ استون، کیت کپشا
- تاریخ انتشار: 1984
- امتیاز راتن تومیتوز به فیلم: 77 از 100
- امتیاز IMDb به فیلم: 7.5 از 10
تصور اینکه کسی غیر هریسون فورد آن کلاه لبه پهن جیر را بر سر بگذارد و با آن استایل خاص شلاق معروف «ایندی» را در دست بگیرد برای همهی ما بسیار سخت و حتی ناممکن است. اما او اولین انتخاب کارگردان برای بازی در نقش یکی از نمادهای ماندگار سینما، «ایندیانا جونز» (Indiana Jones) نبود. در ابتدا، استیون اسپیلبرگ و جورج لوکاس، «تام سلک» (Tom Selleck) را برای این نقش در نظر داشتند، اما او به خاطر تداخل برنامهها و همزمانی شروع فیلمبرداری سریال «مگنوم پی آی» (Magnum P.I.)، نتوانست این نقش را قبول کند.
جالب است بدانید که این دومین بار در زمان فعالیت حرفهای فورد در سینما بود که چنین اتفاق خوشایندی برایش میافتاد؛ پیش از این، نقش «هان سولو» در فیلم «جنگ ستارگان: امیدی تازه» (Star Wars: A New Hope) به آل پاچینو پیشنهاد شده بود، اما به خاطر مشکل در برنامهریزی او از پروژه کنارهگیری کرد و درنهایت فورد ایفای این نقش را بر عهده گرفت. به راستی هریسون فورد از خوششانسترین بازیگران سینماست که قدر فرصتهایش را در این دنیای پررقابت میداند. او با حضور در نقشهایی که توسط دو بازیگر بزرگ رد شده بودند خودش را جاودانه کرد. واقعا تا حالا نام «تام سلک» را شنیده بودید؟!!
2. ریس ویترسپون – قانونا بلوند (Legally Blonde)
- کارگردان: رابرت لوکتیک
- بازیگران: ریس ویترسپون، لوک ویلسون، سلما بلیر، متیو دیویس، ویکتور گاربر
- تاریخ انتشار: 2001
- امتیاز راتن تومیتوز به فیلم: 71 از 100
- امتیاز IMDb به فیلم: 6.4 از 10
«ال وودز» در این فیلم یکی از نقشهای شاخص سینما را بازی میکند. شخصیت او رفتارهای متناقضی دارد و به طرز فریبندهای آبزیرکاه و پیچیده به نظر میرسد. او از طرفی، سرزنده، احمق و سادهلوح و از سوی دیگر، با اعتمادبهنفس، باهوش و جاهطلب است. ریس ویترسپون واقعا انتخاب هوشمندانهای برای این نقش بود و توانست تعادل کاملی را بین هردو وجه شخصیت ال ایجاد کند و در نتیجه، با بازی به یاد ماندنیاش در این نقش، سطح این فیلم بسیار متوسط را ارتقا دهد. ظاهرا اما به هیچ وجه قرار نبوده که ویترسپون این نقش را بگیرد، زیرا در ابتدا، این نقش به «کریستینا اپلگیت» (Christina Applegate) پیشنهاد شده و قرار بود که او نقش این دختر بلوند سرزنده را بازی کند اما آن را رد کرد.
او احساس میکرد که این نقش شباهت بسیاری به نقش دیگرش در سریال «متأهل… بچهدار» (Married… with Children)، یعنی کلی باندی دارد؛ حرکت احمقانهای بود، مگر نه؟ واقعا بازی در بعضی نقشها آیندهی حرفه ای هنرپیشهاش را تغییر میدهد. ویترسپون پس از این فیلم با «سر به راه باش» (Walk the Line) اسکار گرفت و هنوز هم با فصل دوم سریال «برنامهی صبحگاهی» (The Morning Show) میدرخشد، اما کسی میداند اپلگیت کجاست؟؟
او در سال 2015 و در مصاحبهای با مجلهی ET به نوعی به اشتباهش اذعان کرد و گفت: «ریس واقعا لیاقت این نقش را داشت و با انگیزهی باور نکردنیاش توانست این کار بسیار بهتر از من انجام دهد و خب، زندگیاش هم تغییر کرد». او در ادامه گفت: «این سرنوشت او بوده و در مسیر زندگیاش قرار داشته».
3. لیدی گاگا – ستارهای متولد شده است (A Star Is Born)
- کارگردان: بردلی کوپر
- بازیگران: بردلی کوپر، لیدی گاگا، اندرو دایس کلی، دیو چپل، سام الیوت
- تاریخ انتشار: 2018
- امتیاز راتن تومیتوز به فیلم: 90 از 100
- امتیاز IMDb به فیلم: 7.6 از 10
«ستارهای متولد شده است» یک بازسازی امروزی از داستانی است که پیش از آن سه بار دستمایهی ساخت آثاری با همین نام قرار گرفته است. بنابراین عهدهدار شدن یکی از مهمترین نقشهای شاخص سینما که پیش از این توسط «جانت گینور» (Janet Gaynor)، «جودی گارلند» (Judy Garland) و «باربارا استرایسند» (Barbara Joan Streisand) بازی شده، کار اصلا سادهای نیست، اما لیدی گاگا با شجاعت و جسارت مثال زدنیاش – که در تمام فعالیتهایش مشهود است – این نقش را به شیوهی خاص خود در فیلم «ستارهای متولد شده است» (A Star Is Born) به کارگردانی بردلی کوپر بازی کرد که واقعا شیرین دلنشین و فوقالعاده است.
صدای قدرتمند و حضور با اعتمادبهنفس گاگا روی صحنه باعث شد بتواند کاریزماتیکترین «آلی» ممکن را نسبت به سه فیلم اخیرخلق کرده و با انرژی فوقالعادهاش بهترین نسخه از آن را به نمایش بگذارد. اهمیت کار او تا جایی بود که برای بازی در این نقش، نامزد دریافت جایزهی بهترین بازیگر نقش اول زن در مراسم اسکار شد. با تمام اینها اما، ممکن بود لیدی گاگا اصلا در این فیلم حضور نداشته باشد زیرا کارگردان ستارگان دیگری مانند «ماریا کری»، «آلیشیا کیز»، «ریحانا» و «کشا» را برای بازی در این نقش مدنظر داشت. حتی با بیانسه نیز برای حضور در این نقش مذاکراتی شده بود که بارداری اجازهی پیوستن او به این پروژه را نداد. احتمالا همهی کسانی که این فیلم را دیدهاند با ما هم نظرند که لیدی گاگا با آن لبخند دلنشینش کاملا برای این نقش ساخته شده بود.
4. تام هنکس – فارست گامپ (Forrest Gump)
- کارگردان: رابرت زمکیس
- بازیگران: تام هنکس، رابین رایت، گری سینایس، میکلتی ویلیامسون، سالی فیلد
- تاریخ انتشار: 1994
- امتیاز راتن تومیتوز به فیلم: 71 از 100
- امتیاز IMDb به فیلم: 8.8 از 10
سرنوشت نقشی که یکی از ماندگارترین کاراکترهای تاریخ سینماست ممکن بود جور دیگری رقم بخورد. قبل از اینکه تام هنکس نقش فارست گامپ را بپذیرد، این نقش به جان تراولتا پیشنهاد شده بود. هنگامی که در سال 2007 MTV از او پرسید که آیا از نپذیرفتن این نقش پشیمان است یا خیر، تراولتا پاسخ داد: «نه، زیرا اگرچه به دلایل مختلف شانس بازی در این نقش را نداشتم و آن را به تام هنکس دادند، اما توانستم نقش دیگری به همان اندازه جالب و سرگرم کننده را در اثری دیگر بازی کنم. اگر بخواهم صادق باشم در کل حس خوبی از قبول نکردن این نقش دارم زیرا باعث شناختهتر شدن بازیگران ماهر دیگر در صنعت سینما شد».
این حرف کاملاً درست است زیرا تراولتا در نهایت با بازی در نقش «وینس وگا» در فیلم «داستان عامهپسند» (Pulp Fiction) به کارگردانی کوئنتین تارانتینو، به تمام آن چیزهایی که با رد کردن نقش فارست گامپ از دست داده بود، دست پیدا کرد (حتی بیشتر). این دو رقابت جذابی را هم در مراسم اسکار آن سال باهم داشتند که نهایتا تام هنکس با فارست گامپ جایزهی بازیگر نقش اول مرد را از تراولتا دزدید و اولین اسکارش را از آن خود کرد.
5. ساندرا بولاک – نقطهی کور (The Blind Side)
- کارگردان: جان لی هنکاک
- بازیگران: ساندرا بولاک، کوینتون آرون، لیلی کالینز، تیم مکگرا، کتی بیتس
- تاریخ انتشار: 2009
- امتیاز راتن تومیتوز به فیلم: 66 از 100
- امتیاز IMDb به فیلم: 7.6 از 10
ساندرا بولاک در فیلم «نقطهی کور» نقش لی آن توهی، مادرخواندهی واقعی یک بازیکن خط حملهی فوتبال آمریکایی به نام «مایکل اوهر» را بازی میکند. عملکرد فراتر از حد انتظار و متمرکز بولاک در این فیلم، به عنوان نقطهی عطفی در کارنامهی حرفهای او درنظر گرفته میشود که پر از نقشهای شاخص سینما هستند.
او برای این نقش برندهی جایزهی اسکار و گلدن گلوب بهترین بازیگر نقش اول زن شد و همچنین جایزهی ویژهی انجمن بازیگران سینما را نیز به خودش اختصاص داد. نقشی که البته نزدیک بود به کس دیگری واگذار شود! کاراکتر این مادر فداکار در ابتدا به جولیا رابرتز پیشنهاد شد، اما به گفتهی روزنامهی «لسآنجلس تایمز» (Los Angeles Times)، او «هیچ علاقهای به بازی در این نقش نداشت» و آن را رد کرد. البته بر اساس گزارشهای منتشر شده، خود بولاک هم چندان مایل به بازی در این نقش نبود و پیش از پذیرش سه بار آن را رد کرده بود. در نهایت، پس از ملاقات با خود اعضای خانوادهی توهی، او قانع شد که باید این نقش را بازی کند و در نهایت پیشنهاد حضور در فیلم را پذیرفت.
6. آدری هپبورن – صبحانه در تیفانی (Breakfast at Tiffany’s)
- کارگردان: بلیک ادواردز
- بازیگران: آدری هپبورن، جورج پیپارد، پاتریشیا نیل، بادی ابسن، مارتین بالسام
- تاریخ انتشار: 1961
- امتیاز راتن تومیتوز به فیلم: 88 از 100
- امتیاز IMDb به فیلم: 7.6 از 10
فیلم «صبحانه در تیفانی» (Breakfast at Tiffany’s) که بر اساس رمانی از ترومن کاپوتی ساخته شده، فیلمی است که بیشتر به خاطر نقش اصلی آن یعنی «هالی گولایتلی» مرموز شناخته میشود. آدری هپبورن پس از بهتصویر کشیدن این شخصیت عجیبوغریب، نامزد دریافت جایزهی اسکار شد و آنقدر در این نقش سطح بالا و مسلط اجرا کرد که نمیتوان شخص دیگری را به جای او تصور کرد. شینیون خاص موهای خرماییاش، گردنبند مروارید خاص و لباس مشکی شیکوپیکش، او را به نماد فرهنگ عامهی آمریکا تبدیل کرد.
واقعا نمیشود کسی به جز هپبورن با آن صورت معصوم و چشمان نافذ را جای گولایتلی گذاشت اما چه میشد اگر نقش این دختر سرکش را مرلین مونرو بازی میکرد؟ اگرچه کاپوتی (نویسنده) در ابتدا، قصد داشت از این بازیگر مشهور و بلوند سینما برای حصور در این نقش استفاده کند، اما به عقیدهی مشاور او، یعنی لی استراسبرگ بزرگ، نقش دختری پولپرست و پرشروشور تاثیری منفی از او در ذهن مخاطب میگذاشت و این برای آیندهاش خوب نبود. خود هپبورن دربارهی فرصتها میگوید: «فرصتهای خیلی خوب زیاد پیش نمیآیند، بنابراین هروقت فرصتی پیش آمد بدون معطلی و فکر فقط باید آن را دودستی بقاپی»
7. کیانو ریوز – ماتریکس (The Matrix)
- کارگردان: واچوفسکیها
- بازیگران: کیانو ریوز، لارنس فیشبرن، کری-ان ماس، هوگو ویوینگ، جو پانتولیانو
- تاریخ انتشار: 1999
- امتیاز راتن تومیتوز به فیلم: 83 از 100
- امتیاز IMDb به فیلم: 8.7 از 10
بعد از بازی در نقش اصلی چهارمین فیلم «ماتریکس» (Matrix)، بدون شک با ما همنظرید که انگار کیانو ریوز برای بازی در نقش نئو متولد شده است. بازی به اندازه و سنجیدهی او، اتفاقات فیلم «ماتریکس» را ملموستر کرده اما جالب است بدانید که در ابتدا، ویل اسمیت برای این نقش در نظر گرفته شده بود.
براساس ویدیویی که اسمیت از خودش در فوریهی 2019 منتشر کرد، او پیشنهاد بازی در نقش اصلی این مجموعه فیلم علمی – تخیلی را پس از مدت کوتاهی رد کرد زیرا فکر میکرد که داستان فیلم بیش از حد بیروح است و اصرار واچوفسکیها هم نتوانستند او را برای حضور در این پروژهی بزرگ قانع کنند. او در نهایت به جای بازی در یکی از نقشهای شاخص سینما آنهم در یکی از فیلمهای نمادین تاریخ، در فیلم «غرب وحشی وحشی» (Wild Wild West) بازی کرد که یک شکست بزرگ تجاری برای او بود. البته پیامدهای این تصمیم اشتباه اسمیت بعد از مدتی برای خودش کمرنگ شده و خوشبختانه انتخاب مزخرفش شخصیت نئو با بازی ریوز را به ما هدیه داد.
8. اما استون – لا لا لند (La La Land)
- کارگردان: دیمین شزل
- بازیگران: اما استون، رایان گاسلینگ، جی.کی. سیمونز، جان لجند، رزمری دویت
- تاریخ انتشار: 2016
- امتیاز راتن تومیتوز به فیلم: 91 از 100
- امتیاز IMDb به فیلم: 8 از 10
اما استون در فیلم موزیکال و تماشایی دیمین شزل یعنی «لا لا لند» (La La Land) با آوازخوانی و رقص جذابش موانع موجود در مسیر رسیدن به اسکار را پشت سر گذاشت و پس از سالها تلاش بیوقفه آن را به دست آورد. این اتفاق در حالی رخ میداد که در ابتدا قرار بود این نقش به اما واتسون برسد اما او به خاطر مسئولیتی که برای بازی در نقش «بل» در لایو – اکشن اقتباسی دیزنی از داستان «دیو و دلبر» (Beauty and the Beast) داشت، علیرغم میل باطنیاش، نتوانست این نقش را بپذیرد.
واتسون در مصاحبهای با شبکهی رادیویی SiriusXM ناراحتیاش به خاطر از دست دادن این نقش را به وضوح بیان کرد و گفت: «بعضی مواقع، برخی نامها خیلی زودتر و قبل از توافق نهایی و امضای قرارداد کار، به یک فیلم نسبت داده میشوند تا نوعی حس انتظار یا هیجان را در مخاطب ایجاد کنند. متأسفانه، این هم یکی از همین موارد بود اما من به شدت دوست داشتم که واقعی باشد».
9. جنیفر لارنس – دفترچهی امیدبخش (Silver Linings Playbook)
- کارگردان: دیوید او. راسل
- بازیگران: بردلی کوپر، جنیفر لارنس، رابرت دنیرو، جکی ویور
- تاریخ انتشار: 2012
- امتیاز راتن تومیتوز به فیلم: 92 از 100
- امتیاز IMDb به فیلم: 7.7 از 10
نه تنها جنیفر لارنس اولین انتخاب برای بازی در نقش یک بیوهی جوان به نام «تیفانی ماکسول» نبود، بلکه تیم سازندهی این فیلم از قبل تصمیم نهاییشان را برای استفاده از «آن هاتاوی» در این نقش گرفته بودند اما بر اساس گزارشها، این بازیگر توانا پس از بروز یک سری اختلافات ریشهای و ساختاری با کارگردان اثر یعنی دیوید او راسل، پروژه را ترک کرد.
درست در همین زمان جنیفر لارنس جوان که حدودا 20 ساله بود برای این نقش معرفی شد و با حضور در یک از نقشهای شاخص سینما و استفادهی حداکثری از فرصت پیش آمده موفق به دریافت جایزهی اسکار بهترین بازیگر نقش اول زن برای اجرای شگفتانگیزش در این فیلم شد. البته ناگفته نماند که هاتاوی تواناییهایش را جای دیگری به نمایش گذاشت و همان سال برای ایفای نقش فانتین در فیلم «بینوایان» (Les Misérables) تام هوپر جایزهی اسکار و گلدن گلوب بهترین بازیگر نقش مکمل زن را کسب کرد.
10. هیو جکمن – مردان ایکس (X-Men)
- کارگردان: برایان سینگر
- بازیگران: هیو جکمن، پاتریک استوارت، ایان مککلن، هلی بری، فامکه یانسن
- تاریخ انتشار: 2000
- امتیاز راتن تومیتوز به فیلم: 82 از 100
- امتیاز IMDb به فیلم: 7.3 از 10
زمانی که اولین قسمت از سری فیلمهای «مردان ایکس» (X-Men) تولید و اکران شد، هیو جکمن هنوز بازیگری گمنام و نسبتاً ناشناخته بود و در نقشهای شاخص سینما دیده نمیشد. اگرچه راسل کرو، جکمن را برای بازی در این نقش به کارگردان معرفی کرد (خود راسل کرو اولین انتخاب برایان سینگر برای حضور در نقش ولورین بود)، اما بازهم آنها قصد داشتند این نقش را به بازیگر شناخته شدهتری به نام «داگری اسکات» (Dougray Scott) بدهند. در آن زمان، اسکات پیشنهادات بسیار زیادی برای بازی در نقشهای گوناگون داشت و در حال فیلمبرداری آخرین سکانسهای «مأموریت غیرممکن 2» (Mission: Impossible II) بود که در یک صحنهی موتورسواری به شدت آسیب دید.
با این اتفاق غیرمنتظره، حالا که دیگر انتخاب سازندگان فیلم «مردان ایکس» محدود شده بود. تهیه کنندهی اجرایی فیلم یعنی لورن شولر دانر، پیشنهاد بازی در این نقش را به جکمن داد؛ او نیز خودش را وقف نقش کرد و با بازی خیره کنندهاش، ثابت کرد که بهترین انتخاب برای این شخصیت بوده و تا 17 سال، نقش ولورین را در این فرنچایز ابرقهرمانی بازی کرد. فرنچایز «مردان ایکس» در معروفیت و پیشرفت حرفهی بازیگری جکمن نقش اساسی داشت که البته بخش زیادی از آن به تلاش و پشتکار خودش وابسته بود و چگونگی به دست آوردن نقش و یا اینکه او انتخاب اول بود یا دوم واقعا دیگر اهمیتی ندارد.
منبع: screencrush