10 فیلم و سریال برتر گای ریچی: از شرلوک تا پیمان
در چشمانداز سینمای معاصر، نام گای ریچی بیش از آن که صرفا یادآور فیلمهای جنایی خوشساخت باشد، مترادف با نوعی پویایی کمنظیر و یک جهانبینی سینمایی مشخص است. او کارگردانی است که توانست با ترکیبی حساب شده از دیالوگنویسی جسورانه و هوشمندانه، سبک بصری پرتحرک و بازی هوشمندانه با ساختارهای روایی، مرزهای ژانر اکشن و گانگستری – مشخصا سینمای بریتانیا – را جابجا کند و مُهر خود را پای آن بکوبد. ریچی دنیای زیرزمینی لندن را نه فقط با ریتم تند و شخصیتهای کاریزماتیک، که با نوعی «خودآگاهی سبکی» (stylistic self-awareness) و فاصلهگذاری طنزآمیز بازآفرینی کرد؛ جهانی که در آن خشونت میتواند به شکلی غریب طراحی شده و حتی زیبا به تصویر کشیده شود و ظاهر فریبندهی شخصیتها، اغلب نقابی بر انگیزههای پیچیدهتر آنهاست.
گای ریچی از ساخت آثار کالت کمهزینهی ابتدای دوران کاریاش مانند «ضامن، قنداق و دو لوله تفنگ شلیک شده» تا رسیدن به بلاکباسترهای عظیم هالیوودی و تجربههای ژانری متفاوت، مسیری پرفراز و نشیب و گاه بحثبرانگیز را پیموده است. این سفر سینمایی نشان دهندهی تلاشی مداوم برای تطبیق آن امضای منحصربهفرد با قالبها و انتظارات گوناگون است؛ تلاشی که نتایج آن همواره محل بحث میان منتقدان و تماشاگران بوده اما ثابت میکند که گای ریچی یکی از اساتید ترکیب سرگرمی خالص با کارگردانی هوشمندانه به شمار میرود.
انتخاب ده اثر برجسته از میان این مجموعه، فقط یک رتبهبندی ساده نیست؛ بلکه فرصتی است برای بازنگری در مولفههای کلیدی و تکامل سبک فیلمسازی ریچی و بررسی دقیقتر لحظاتی که در آنها، سبک بصری متمایز او با داستانگوییاش به هماهنگی و تاثیرگذاری بیشتری دست یافته است. این فهرست، دعوتی است به درک عمیقتر فراز و فرودهای یکی از متمایزترین و البته تاثیرگذارترین صداهای سینمای بریتانیا در چند دههی اخیر.
10. راکانرولا (RocknRolla)
- کارگردان: گای ریچی
- بازیگران اصلی: جرارد باتلر، تام ویلکینسون، تندی نیوتون، مارک استرانگ، ادریس البا، تام هاردی، توبی کبل
- تاریخ اکران: 2008
- امتیاز راتن تومیتوز به فیلم: 60 از 100
- امتیاز IMDb به فیلم: 7.2 از 10
«راکانرولا» که در سال 2008 اکران شد، همه اذعان داشتند که گای ریچی دوباره به ژانر و فضایی بازگشته که او را به شهرت رسانده بود. پس از کارگردانی دو فیلم کاملا متفاوت و بحثبرانگیزتر با نامهای «شیفته» (Swept Away) و «هفتتیر» (Revolver)، ریچی با «راکانرولا» دوباره به سراغ یک کمدی- جنایی پرانرژی و پر از شخصیتهای رنگارنگ در قلب لندن رفت که به نوعی، بازگشت به ریشههای سبکی او به شمار میرفت.
این فیلم یک جشن تمامعیار از المانهایی است که سینمای ریچی را تعریف میکنند: داستانی با شاخ و برگهای فراوان و خطوط روایی متقاطع که به شکلی هوشمندانه در هم گره میخورند، شخصیتهایی عجیب با لقبهای جذاب و به یاد ماندنی، دیالوگهایی سرشار از کنایه و طنز تلخ که با ریتمی تند ادا میشوند و البته آن خشونت ناگهانی و ساختارشکن که هرگز از مرز سرگرمی عبور نمیکند. البته نباید فراموش کنیم که همهی اینها با تدوین پرشتاب و موسیقی متنی که نقشی کلیدی در ایجاد اتمسفر فیلم دارد همراه شدهاند.
داستان «راکانرولا» پیرامون یک معاملهی املاک فاسد با محوریت یک الیگارش روس تشنهی قدرت، یک نقاشی مسروقهی خوشیمن که حکم طلسم خوشبختی را دارد، سرنوشت مبهم یک ستارهی راک و تلاشهای گروههای مختلف خلافکاران، از خردهپا تا سازمان یافته، برای گرفتن سهم خود از این آشفتهبازار میگردد. ریچی در این فیلم با تسلط کامل، عناصر آشنای سبکش را به کار میگیرد و جهانی پر هرجومرج اما جذاب خلق میکند که در آن طمع، خیانت و تلاش برای بقا حرف اول را میزند. در کنار اینها او نیمنگاهی هم به تغییرات اجتماعی و اقتصادی لندن و نفوذ سرمایههای خارجی در دنیای زیرزمینی آن میاندازد که همین، «راکانرولا» را به یکی از آثار قابل دفاع کارنامهی حرفهای گای ریچی بدل کرده است.
9. آقایان (The Gentlemen)- سریال
- خالق و کارگردان : گای ریچی
- بازیگران اصلی: تئو جیمز، کایا اسکودلاریو، دنیل اینگز، جوئلی ریچاردسون، وینی جونز، جیانکارلو اسپوزیتو
- سال انتشار: 2024
- امتیاز راتن تومیتوز به سریال: 73 از 10
- امتیاز IMDb به سریال: 7.9 از 10
موفقیت فیلم «آقایان» و استقبال گسترده از جهان و شخصیتهای خلق شده توسط گای ریچی، بستر مناسبی را برای توسعهی این دنیا در قالب یک سریال تلویزیونی فراهم کرد. ریچی خود به عنوان خالق، نویسندهی همکار و کارگردان دو اپیزود اول، بازگشت تا اطمینان حاصل کند روح و سبک اثر سینمایی در این نسخه سریالی نیز جاری باشد. سریال «آقایان» ادامهی مستقیم داستان فیلم نیست و سرنوشت شخصیتهای اصلی آن را دنبال نمیکند، اما اتفاقات در همان جهان مشترک رخ میدهد و بر همان ایدهی مرکزی یعنی پیوند نامتعارف میان اشرافیت رو به زوال بریتانیا و امپراتوریهای پرسود و پنهان ماریجوانا استوار است.
شخصیت اصلی این بار، ادی هورنیمن (با بازی تئو جیمز)، یک افسر ارتش و پسر مبادی آداب یک دوک است که پس از مرگ پدرش، به طور غیرمنتظرهای وارث عنوان و املاک وسیع خانوادگی میشود. طولی نمیکشد که ادی کشف میکند این میراث ظاهرا مقدس، در واقع پوششی برای یکی از بزرگترین عملیاتهای کشت ماریجوانا در کشور است که توسط یک سندیکای قدرتمند به سرکردگی سوزی گلس (کایا اسکودلاریو) اداره میشود. ادی که ابتدا میخواهد خانوادهاش را از این منجلاب بیرون بکشد، به تدریج درگیر شبکهای خطرناک از رقابتهای گانگستری، معاملات پیچیده و خشونتهای بیپرده میشود و باید برای حفظ میراث و جان خانوادهاش، قواعد این بازی جدید را بیاموزد.
این سریال به طرز ماهرانهای موفق میشود تا لحن، سبک بصری و انرژی فیلم را بازتولید کند و دیالوگهای هوشمندانه و پر از کنایه، شخصیتهای فرعی قدرتمند (از برادر دردسرساز ادی گرفته تا باغبان مرموز با بازی وینی جونز)، ترکیب طنز سیاه با لحظات پرتنش و خشن، و تمرکز بر جزئیات پوشش و محیط، همگی یادآور امضای گای ریچی هستند.
8. وزارت جنگ ناجوانمردانه (The Ministry of Ungentlemanly Warfare)
- کارگردان: گای ریچی
- بازیگران اصلی: هنری کویل، ایزا گونزالس، آلن ریچسون، الکس پتیفر، هیرو فاینز تیفین، هنری گلدینگ، کری الویس
- سال اکران: 2024
- امتیاز راتن تومیتوز به فیلم: 71 از 100
- امتیاز IMDb به فیلم: 7 از 10
گای ریچی در «وزارت جنگ ناجوانمردانه» به سراغ یک داستان واقعی اما کمتر شنیده شده از جنگجهانی دوم میرود و آن را با سبک پرانرژی و سرگرم کنندهی خاص خودش بازگو میکند. فیلم که بر اساس عملیات سری «پستمستر» (Operation Postmaster) ساخته شده، ماجرای تشکیل اولین سازمان عملیات ویژه در تاریخ بریتانیا را به تصویر میکشد؛ گروهی از سربازان و ماموران کارکشته اما یاغی و غیرمتعارف که توسط چرچیل و با نظارت افرادی چون یان فلمینگ (که بعدها جیمز باند را خلق کرد) استخدام میشوند تا با روشهایی کاملا «ناجوانمردانه» و خارج از قواعد جنگی مرسوم، به نیروهای نازی ضربه بزنند. هستهی اصلی داستان «وزارت جنگ ناجوانمردانه» حول محور ماموریت جسورانه این تیم به رهبری گاس مارچ-فیلیپس (با بازی هنری کویل) برای نفوذ به یک بندر تحت کنترل آلمانها و نابود کردن ناوگان زیردریاییهای آنها میچرخد.
آنچه فیلم را کاملا «ریچیوار» میکند، ترکیب حال و هوای فیلمهای جاسوسی کلاسیک با اکشنهای پر زد و خورد، دیالوگهای هوشمندانه و طنازانه میان اعضای تیم، و البته گروهی از شخصیتهای کاریزماتیک و قانونشکن است که مخاطب به راحتی با آنها ارتباط برقرار میکند. ریچی در این فیلم بدون آن که وزن تاریخی واقعه را کاملا نادیده بگیرد، بر جنبههای سرگرم کننده و ماجراجویانهی داستان تاکید دارد. سبک بصری فیلم شیک و چشمنواز است و صحنههای اکشن با مهارت بالایی کارگردانی شدهاند. لحن فیلم نیز نسبت به دیگر اثر جنگی اخیر ریچی یعنی «پیمان»، بسیار سبکتر و نزدیکتر به یک اکشن- کمدی ماجراجویانه است، هرچند که خشونت منحصربهفرد سبک ریچی همچنان در آن حضور فعالی دارد.
«وزارت جنگ ناجوانمردانه» شاید نگاه عمیقی به واقعیتهای جنگ نداشته باشد، اما در هدف اصلی خود یعنی ارائه یک ماجراجویی هیجانانگیز و سبکپردازی شده با چاشنی طنز و اکشن موفق عمل میکند و به عنوان نمونهای دیگر از توانایی ریچی در جان بخشیدن به داستانهای تاریخی با امضای منحصر به فردش، شایستگی حضور در این فهرست را دارد.
7. مردی از یو.ان.سی.ال.ای. (.The Man from U.N.C.L.E)
- کارگردان: گای ریچی
- بازیگران اصلی: هنری کویل، آرمی همر، آلیسیا ویکاندر، الیزابت دبیکی، جرد هریس، هیو گرانت
- سال اکران: 2015
- امتیاز راتن تومیتوز به فیلم: 68 از 100
- امتیاز IMDb به فیلم: 7.2 از 10
«مردی از یو.ان.سی.ال.ای.»، اقتباسی سینمایی از یک سریال تلویزیونی محبوب به همین نام است که در دههی 1960 میلادی پخش میشد و نمایشی تمامعیار از شیفتگی گای ریچی به سبک، مُد و زیباییشناسی دوران گذشته به حساب میرود. این فیلم بیش از هر اثر دیگری در کارنامهی او، به مثابهی یک کارت پستال متحرک و چشمنواز از اوایل دههی شصت میلادی عمل میکند؛ دورانی که در اوج جنگ سرد، جاسوسی نه فقط یک عملیات خطرناک، که میدانی برای نمایش جذابیت، هوش و البته خوشپوشی بود. داستان فیلم، ناپلئون سولو (هنری کویل)، مامور کارکشته و بیخیال سیا و ایلیا کوریاکین (آرمی همر)، مامور سرسخت و وظیفهشناس کا.گ.ب را در یک موقعیت غیرمعمول قرار میدهد: آنها مجبورند اختلافات ایدئولوژیک و شخصی خود را کنار گذاشته و برای متوقف کردن یک سازمان تبهکار مرموز که در آستانهی دستیابی به سلاح هستهای است با یکدیگر همکاری کنند. در این مسیر، گبی تلر (با بازی درخشان آلیسیا ویکاندر)، دختر یک دانشمند بسیار مهم، به آنها کمک میکند و خود نیز به بخشی از بازی پیچیدهی جاسوسی تبدیل میشود.
ریچی در این فیلم، انرژی و ضرباهنگ تند آثار جناییاش را به نفع یک خونسردی شیک و لحنی بازیگوشانه تعدیل میکند. تمرکز اصلی بر روی استایل بصری فیلم است، از طراحی لباسهای دقیق و خیره کننده، ماشینهای کلاسیک و لوکیشنهای اروپایی زیبا گرفته تا استفادهی هوشمندانه از موسیقی متن جازگونه و تکنیکهایی مانند «صفحهی تقسیم شده» (split screen) که حس کمیکبوکی و دوران گذشته را تقویت میکنند. حتی صحنههای اکشن نیز اغلب با طمانینه و نوعی طنز زیرپوستی کارگردانی شدهاند و بر هوشمندی و جذابیت شخصیتها بیش از خود درگیری فیزیکی تاکید دارند. همچنین بدهبستانهای کلامی و شیمی میان کویل، همر و ویکاندر، ستون اصلی فیلم و منبع اصلی جذابیت آن است.
«مردی از یو.ان.سی.ال.ای.» در زمان اکران ناموفق بود، اما به مرور زمان به یک اثر کالت محبوب تبدیل شد. این فیلم به عنوان نمونهای درخشان از توانایی ریچی در خلق یک اثر جاسوسی- کمدی بینهایت شیک، سرگرم کننده و با جذابیتی ماندگار، جایگاهی انکارناپذیر در میان بهترین آثارش دارد.
6. خشم مردانه (Wrath of Man)
- کارگردان: گای ریچی
- بازیگران اصلی: جیسون استاتهام، هولت مککالانی، جاش هارتنت، جفری داناوان، اسکات ایستوود، اندی گارسیا، ادی مارسن
- سال اکران: 2021
- امتیاز راتن تومیتوز به فیلم: 67 از 100
- امتیاز IMDb به فیلم: 7.1 از 10
«خشم مردانه» یک چرخش قابل توجه در کارنامهی گای ریچی و گامی به سوی فضایی تاریکتر، خشنتر و بیرحمانهتر است. این فیلم که اقتباسی از تریلر فرانسوی «کامیون حمل پول» (Le Convoyeur) محسوب میشود، بیش از هر چیز به خاطر لحن جدی، اتمسفر سنگین و حذف تقریبا کامل شوخطبعیهای رایج در آثار ریچی، شناخته میشود. فیلم همچنین به عنوان همکاری مجدد ریچی و جیسون استاتهام پس از سالها، اهمیت ویژهای دارد؛ اما این بار، استاتهام نه در نقش یک خلافکار بذلهگو، بلکه در قامت شخصیتی سرد، مرموز و مرگبار به نام «اچ» ظاهر میشود. او به عنوان نگهبان امنیتی در یک شرکت حمل پول استخدام میشود و به زودی مهارتهای فوقالعادهاش در تیراندازی و خونسردیاش در موقعیتهای خطرناک، سوظن همکارانش را برمیانگیزد. فیلم با استفاده از ساختاری غیرخطی خود، به تدریج پرده از راز «اچ» برمیدارد و مخاطب میفهمد که او پدری داغدار است که در جستجوی انتقامی دقیق و بیرحمانه از گروهیست که مسئول مرگ پسرش در جریان یک سرقت مسلحانه بودهاند.
ریچی در «خشم مردانه»، بازیگوشیهای سبکی و تدوینهای پر زرق و برق را کنار میگذارد و بر ساختن تنش و تعلیق از طریق ریتمی کنترل شده و فضاسازی با رنگهای سرد تمرکز میکند. صحنههای اکشن فیلم کوتاه، ناگهانی و بینهایت بیرحمانه هستند و حس واقعی خطر را به خوبی منتقل میکنند. روایت غیرخطی فیلم نیز نه برای ایجاد پیچیدگیهای صرفا فرمی، بلکه برای افزایش حس رمز و راز پیرامون شخصیت اصلی و انگیزههای او به کار گرفته شده است. به طور خلاصه ریچی در این فیلم از پوستهی همیشگیاش خارج شده و کارگردانیاش در «خشم مردانه» بیش از هر چیز متمرکز، دقیق و در خدمت ساختن اتمسفری پرتنش و داستانی سرراست از انتقام است.
5. شرلوک هلمز (Sherlock Holmes)- شرلوک هلمز: بازی سایهها (Sherlock Holmes: A Game of Shadows)
- کارگردان: گای ریچی
- بازیگران: رابرت داونی جونیور، جود لا، ریچل مکآدامز، کلی رایلی، ادی مارسن، نومی راپاس، جرد هریس، استیون فرای
- سال اکران: فیلم اول 2011- فیلم دوم 2009
- امتیاز راتن تومیتوز به فیلم: فیلم اول 69 از 100- فیلم دوم 59 از 100
- امتیاز IMDb به فیلم: فیلم اول 7.6 از 10- فیلم دوم 7.4 از 10
ورود گای ریچی به دنیای شرلوک هلمز با فیلم محصول سال 2009 و دنبالهی آن «بازی سایهها» که در سال 2011 منتشر شد، نقطهی عطفی هم در کارنامهی او و هم در تاریخ طولانی آثار اقتباس شده از این کارآگاه مشهور بود. ریچی با جسارتی مثال زدنی، تصویر کلاسیک هلمز به عنوان یک متفکر صرف را کنار زد و او را به عنوان یک نابغهی بوکسور، استاد تغییر قیافه، و یک قهرمان اکشن تمامعیار بازآفرینی کرد که هوش سرشارش با تواناییهای فیزیکیاش در هم آمیخته است. در این برداشت، رابرت داونی جونیور شخصیتی غیرمتعارف، کاریزماتیک و اندکی آشوبگر را از هلمز به تصویر میکشد. به موازات او، دکتر واتسون (با بازی جود لا) نیز از همراه و وقایعنگار منفعل همیشگی، به یک کهنهسرباز همراه، شریکی قابل اتکا در ماجراجوییها و البته صدای عقل سلیم در مقابل جنون هلمز تبدیل میشود. شیمی بینظیر و بدهبستانهای کلامی میان این دو بازیگر، قلب تپنده و یکی از بزرگترین نقاط قوت هر دو فیلم است که تماشای آنها را به شدت توصیه میکنیم.
ریچی در این دوگانه، سبک بصری پرانرژی و شناخته شدهی خود را به شکلی موفقیتآمیز به لندن ویکتوریایی منتقل کرد. تدوینهای سریع، استفادهی خلاقانه از حرکت آهسته برای نمایش فرآیند ذهنی و پیشبینی مبارزات توسط هلمز (که به یکی از امضاهای تصویری این فیلمها بدل شد)، بازآفرینی کمی غیرطبیعی اما پرجزئیات و باورپذیر آن دوران و موسیقی متن پرهیجان و ماندگار هانس زیمر، همگی دست به دست هم دادند تا تجربهای متفاوت و بسیار سرگرم کننده از دنیای هلمز خلق شود. فیلم اول با معرفی این دنیای جدید و قرار دادن هلمز در برابر نقشههای شیطانی لرد بلکوود، زمینهچینی موفقی انجام داد و فیلم دوم، «بازی سایهها»، با معرفی بزرگترین دشمن هلمز، پروفسور موریارتی (با بازی حساب شدهی جرد هریس) و گسترش داستان به سطحی بینالمللی، تنش ماجرا را به اوج رساند و بر رقابت مرگبار میان دو ذهن برتر تمرکز کرد. باید اذعان کرد که انرژی، نوآوری در پرداخت شخصیتها، بازیهای قوی و کارگردانی ماهرانهی ریچی باعث شدهاند تجسم او از شرلوک هلمز مثل روز اول باطراوت و تماشایی باشد.
4. پیمان (Guy Ritchie’s The Covenant)
- کارگردان: گای ریچی
- بازیگران اصلی: جیک جیلنهال، دار سلیم، آنتونی استار، الکساندر لودویگ، امیلی بیچام
- سال اکران: 2023
- امتیاز راتن تومیتوز به فیلم: 83 از 100
- امتیاز IMDb به فیلم: 75 از 10
قرار دادن «پیمان» در میان برترین آثار گای ریچی، بیش از هر چیز، گواهی بر تطبیقپذیری و گسترش دامنهی هنری این کارگردان بریتانیایی است. این فیلم یک درام جنگی نفسگیر و به شدت انسانی در بستر جنگ افغانستان است که فرسنگها با کمدیهای جنایی شیکی که ریچی با آنها شناخته میشود فاصله دارد. فیلم روایتگر داستان یک گروهبان آمریکایی به نام جان کینلی (با بازی جیک جیلنهال) و مترجم افغان وفادار و متعهدش احمد (با اجرای درخشان دار سلیم) است. پس از آن که کینلی در یک کمین مرگبار به شدت زخمی میشود، احمد در اقدامی خارقالعاده و فداکارانه جان خود را به خطر میاندازد تا او را از میان مناطق تحت کنترل دشمن عبور داده و به مکانی امن برساند. این عمل، دینی سنگین بر گردن کینلی میگذارد و او را وادار میکند تا پس از بازگشت به خانه، برای نجات احمد و خانوادهاش که اکنون تحت تعقیب طالبان هستند، همهچیز را به خطر انداخته و به جهنم بازگردد.
چیزی که «پیمان» را برجسته میکند، فاصله گرفتن عامدانهی ریچی از سبک همیشگیاش است. اینجا خبری از تدوینهای فوق سریع، شوخیهای خیابانی یا روایتهای غیرخطی نیست. در عوض همه چیز سرراست روایت میشود و ریچی با کارگردانی دقیق و کنترل شده، بر ساختن تعلیق، اجرای بینقص صحنههای اکشن واقعگرایانه و پرتنش و مهمتر از همه، بر رابطهی عمیق و انسانی بین دو شخصیت اصلی تمرکز میکند. «پیمان» گای ریچی به شکلی موثر مضامین سنگینی چون وفاداری، شرافت، دِین اخلاقی و بار سنگین یک «پیمان» ناگفته را در دل یک موقعیت بیرحمانه به تصویر میکشد که همین ویژگیها ارزش آن را صدچندان میکند.
3. آقایان (The Gentlemen)
- کارگردان: گای ریچی
- بازیگران اصلی: متیو مککانهی، کالین فارل، هیو گرانت، چارلی هونام، هنری گلدینگ، میشل داکری، جرمی استرانگ
- سال اکران: 2019
- امتیاز راتن تومیتوز به فیلم: 75 از 100
- امتیاز IMDb به فیلم: 7.8 از 10
پس از یک دهه تمرکز بر پروژههای بزرگ هالیوودی و اقتباسهای سینمایی، «آقایان» نشان دهندهی بازگشت پیروزمندانهی گای ریچی به همان فرمول و ژانری بود که او را به شهرت جهانی رساند: کمدی- جنایی هوشمندانه، پر از دیالوگهای تند و تیز، شخصیتهای کاریزماتیک و داستانهای پیچیدهای که در دنیای زیرزمینی لندن رخ میدهند. این فیلم برای طرفداران قدیمیاش نفسی تازه و یادآور بهترین لحظات آثار کالت اولیهاش بود. داستان فیلم حول محور میکی پیرسون (با بازی متیو مککانهی)، یک آمریکایی زیرک و خونسرد میچرخد که یک امپراتوری بسیار پرسود و مخفی کشت و توزیع ماریجوانا را در املاک اشرافی بریتانیا برپا کرده و اکنون قصد دارد از این تجارت پرخطر خارج شود. تصمیم او برای فروش کسبوکارش، جنگ قدرتی پنهان و آشکار را میان مجموعهای از شخصیتهای رنگارنگ به راه میاندازد؛ از گانگسترهای رقیب و نجیبزادههای بیپول گرفته تا سردبیران روزنامههای زرد و نسل جدیدی از خلافکاران خیابانی. نکتهی جذاب فیلم، ساختار روایی آن است؛ بخش عمدهای از ماجرا توسط فلچر (با نقشآفرینی متفاوت و درخشان هیو گرانت)، یک کارآگاه خصوصی و خبرنگار فرصتطلب، در قالب یک فیلمنامهی پیشنهادی برای دست راست میکی، یعنی ری (چارلی هونام)، روایت میشود که این خودآگاهی روایی، امضای بازیگوشانهی ریچی بر این اثر تماشایی است.
«آقایان» عصارهای از بهترین ویژگیهای سبک گای ریچی را در خود دارد. پیرنگهای متعدد که با ظرافت در هم بافته میشوند، دیالوگهایی که سرشار از طعنه، کنایه و ناسزاهای خلاقانه هستند، بازیگرانی درجه یک که هر کدام در نقش خود میدرخشند (بهویژه هیو گرانت و کالین فارل) و ترکیبی بینقص از خشونت ناگهانی و طنز سیاه. فیلم نسبت به آثار اولیه ریچی شاید کمی صیقل خوردهتر و ساختارمندتر به نظر برسد، اما همان انرژی، هوشمندی و جذابیت را حفظ کرده و بدون شک یکی از نقاط برجستهی کارنامهی او و نمایندهای شایسته از دوران جدید فعالیتش است.
2. ضامن، قنداق و دو لوله تفنگ شلیک شده (Lock, Stock and Two Smoking Barrels)
- کارگردان: گای ریچی
- بازیگران اصلی: جیسون فلمینگ، دکستر فلچر، نیک موران، جیسون استاتهام، استیون مکینتاش، وینی جونز، استینگ
- سال اکران: 1998
- امتیاز راتن تومیتوز به فیلم: 75 از 100
- امتیاز IMDb به فیلم: 8.1 از 10
این فیلم فقط اولین اثر بلند گای ریچی نیست؛ بلکه یک پدیدهی فرهنگی و نقطه عطفی در سینمای مستقل بریتانیا در دهه 90 میلادی به شمار میرود. «ضامن، قنداق و دو لوله تفنگ شلیک شده» با بودجهای کم و گروهی از بازیگران عمدتا ناشناخته، همچون طوفانی صحنه را درنوردید و با جسارت سبکی و فیلمنامهای هوشمندانه، قواعد بازی را در ژانر جنایی تغییر داد. داستان دربارهی چهار دوست جوان لندنی است که ناگهان خود را در مخمصهای بزرگ مییابند: پس از شکست در یک بازی ورق غیرقانونی که توسط یک گنگستر بدنام معروف به «هَچِت» هری ترتیب داده شده، آنها نیم میلیون پوند بدهکار میشوند و فقط یک هفته برای پرداخت آن فرصت دارند. این موقعیت بحرانی آنها را به سمت نقشهای خطرناک سوق میدهد؛ سرقت از گروه دیگری از خلافکاران که اتفاقا در همسایگیشان زندگی میکنند و خودشان به تازگی محمولهای بزرگ از مواد مخدر و پول را دزدیدهاند. این تصمیم، آغازی است بر زنجیرهای از وقایع پرهرج و مرج، سوتفاهمهای مرگبار و برخوردهای غیرمنتظره میان انواع و اقسام شخصیتهای دنیای زیرزمینی لندن. از گنگسترهای بیرحم و ماموران رشوهبگیر گرفته تا دزدهای خردهپا، پرورش دهندگان ماریجوانا و دو تفنگ شکاری عتیقهی بسیار ارزشمند.
به جرات میتوان گفت که «ضامن، قنداق و دو لوله تفنگ شلیک شده» مانیفست سبکی گای ریچی بود. تدوین سریع و ریتمیک با استفادهی خلاقانه از فریز فریم و افکتهای صوتی، دیالوگهایی سرشار از اصطلاحات کوچهبازاری، طعنه و ناسزا که به طرز شگفتانگیزی طبیعی و هوشمندانه به نظر میرسیدند، استفادهی برجسته از موسیقی متن برای ایجاد فضا و انرژی و ساختار روایی چند شاخهای که خطوط داستانی مختلف را در پایانی پرآشوب و رضایتبخش به هم میرساند، همگی نشان از کارگردانی با اعتماد به نفس و سرشار ایدههایی نو داشتند. کارگردانی که با این فیلم هم خود را به عنوان یک استعداد بینالمللی معرفی کرد و هم آغازگر مسیر حرفهای بازیگرانی چون جیسون استاتهام و وینی جونز بود.
1. قاپزنی (Snatch)
- کارگردان: گای ریچی
- بازیگران اصلی: بنیسیو دل تورو، دنیس فارینا، وینی جونز، برد پیت، راده شربجیا، جیسون استاتهام، آلن فورد
- سال اکران: 2000
- امتیاز راتن تومیتوز به فیلم: 74 از 100
- امتیاز IMDb به فیلم: 8.2 از 10
اگر «ضامن، قنداق و دو لوله تفنگ شلیک شده» یک اعلام حضور جسورانه بود، «قاپزنی» تثبیت قدرت و نمایش اعتماد به نفس کارگردانی بود که حالا با منابع بیشتر و تجربهای غنیتر، دقیقا میدانست که چه میخواهد بسازد. «قاپزنی» تمام عناصر موفق فیلم اول را گرفت – داستان چندخطی پیچیده، شخصیتهای رنگارنگ دنیای زیرزمینی لندن، دیالوگهای سریع و پرکنایه، خشونت ناگهانی آمیخته با طنز سیاه، تدوین پرشتاب و موسیقی متن پرانرژی – و همه را در مقیاسی بزرگتر، با پرداختی جسورانهتر و با حضور بازیگران بینالمللی به سینما بازگرداند. نتیجه، یک کمدی- جنایی ذیوانهوار، سرگرم کننده و فوقالعاده ماهرانه بود که فورا به یک اثر کالت کلاسیک دیگر در کارنامهی گای ریچی تبدیل شد.
داستان «قاپزنی» حتی از فیلم قبلی هم پیچیدهتر است و چندین خط داستانی را به موازات هم پیش میبرد که در نهایت به شکلی غیرمنتظره و هوشمندانه به هم برخورد میکنند. شاید باور نکنید اما ماجرای سرقت یک الماس غولپیکر، گرفتاری دو برگزار کنندهی مسابقات بوکس زیرزمینی (ترکیش با بازی جیسون استاتهام و تامی با بازی استیون گراهام) با یک گنگستر بیرحم و ترسناک به نام «بریک تاپ» که علاقهی خاصی به خوکهایش دارد و معرفی یکی از به یاد ماندنیترین شخصیتهای سینمای ریچی، میکی اونیل (با بازی خیره کنندهی برد پیت)، یک بوکسور کوچنشین ایرلندی (Pikey) با لهجهای تقریبا غیرقابل فهم و مشتهایی ویرانگر، تنها بخشی از این شبکهی درهم تنیده است. در این میان، الماس دزدیده شده نیز مدام دست به دست میشود و آشوب بیشتری به پا میکند.
گای ریچی در «قاپزنی» با تسلطی مثال زدنی، این تعداد خط داستانی و شخصیت را مدیریت میکند و با استفاده از تمام ترفندهای سبکیاش، ریتمی نفسگیر و جذاب به فیلم میبخشد. بازیها همگی درخشان هستند و شخصیتهایی مانند میکی، بریک تاپ، بوریس تیغه، فرانکی چهار انگشتی و تونیِ دندان گلولهای، هر کدام به تنهایی میتوانند موضوع یک فیلم باشند. «قاپزنی» برای بسیاری، بهترین اثر گای ریچی و نمونهی کامل سینمای اوست.
منبع: vulture