50 سریال برتر قرن 21 به انتخاب منتقدان هالیوود ریپورتر

تلویزیون همیشه سرگرم‌کننده بوده است، اما با قطعیت می‌توانیم بگوییم که در ربع قرن اخیر، تلویزیون در بالاترین سطح چه به لحاظ کیفی و چه کمی قرار گرفته است. بر این اساس شاید بیراه نباشد که این دوران را عصر طلایی تلویزیون بنامیم. برای همین منتقدان و نویسندگان سینمایی هالیوود ریپورتر گرد هم آمده و با بررسی هزاران قسمت مجموعه تلویزیونی که تا به اینجای قرن از شبکه‌های مختلف و همچنین به صورت استریم پخش شده، 50 سریال برتر قرن 21 را انتخاب کرده‌اند. با این فهرست همراه باشید.

50. جنسیت و شهر (1998-2004)

جنسیت و شهر

«جنسیت و شهر» ممکن است به لحاظ فنی در دهه 1990 شروع به پخش کرده باشد، اما این درام پیشگامانه HBO تا حد زیادی فرهنگ اوایل دهه 2000 را تعریف کرد. این سریال همچنین الهام‌بخش نسلی از هزاره‌ها بود که در سنین جوانی با این نمایش همراه شدند و رویای رفتن به منهتن را در سر داشتند تا زندگی پر زرق و برقی را که در سریال می‌دیدند، برای خود رقم بزنند.

با این حالاین شخصیت‌ها آشکارا در آغاز میانسالی با مشکل مواجه شدند. آن‌ها با سرطان، طلاق، شکست مالی، بارداری ناخواسته و بحران‌های وجودی رودررو شدند و تلخی‌های زندگی بزرگسالی را به تصویر کشیدند. مخاطبان همیشه قرار بود با این زنان پیچیده ارتباط برقرار کنند و از آنان بیاموزند. با این حال، سریال آن‌ها را در لباس‌ها و روابط و دیگر جزئیات فرعی زندگی غرق کرد.

49. آواتار: آخرین بادافزار (2005 تا 2008)

آواتار: آخرین بادافزار

«آواتار: آخرین بادافزار» (Avatar: The Last Airbender) ممکن است یک سریال برای کودکان باشد، اما اشتباه است که تصور کنیم داستان آن فاقد پیچیدگی‌های لازم است. داستان این مجموعه در یک سرزمین فانتزی آسیایی روایت می‌شود که در آن افراد خاصی می‌توانند یکی از چهار عنصر (آب، زمین، آتش، هوا) را کنترل کنند.

خالقان آواتار، مجموعه‌ای را به نمایش می‌گذارند که به اندازه کافی منعطف است که می‌تواند بین شیطنت‌های مسخره نوجوانان و جنگ‌های کاملا استراتژیک تعادل برقرار کند. این سریال همچنین مفهوم جنگ و صلح را برای مخاطبان هر سنی بررسی می‌کند.

آیکون سریال آواتار: آخرین باد افزار Avatar: The Last Airbender
سریال

آواتار: آخرین باد افزار

Avatar: The Last Airbender

تماشای سریال آواتار: آخرین بادافزار

48. بخش جنوبی (2019 تا 2022)

بخش جنوبی

کمدی‌هایی مانند «کیمی اشمیت شکست‌ناپذیر» (Unbreakable Kimmy Schmidt)، «خبرهای خوب» (Great News) و «گرلزفایواوا» (Girls5eva) ادامه‌دهنده میراث آشکار سریال «30 راک» محسوب می‌شوند. با این حال در بین این مجموعه‌های تلویزیونی، هیچ سریالی وجود ندارد که شوخی‌های دیوانه‌کننده‌اش را بیشتر از «ساوث ساید» (South Side)، خنده‌دارترین کمدی که احتمالاً هرگز درباره آن نشنیده‌اید، به تصویر بکشد.

ساوث ساید با کنار هم قرار دادن یک تیم عالی، خرده‌فرهنگ‌های شیکاگو را طوری به نمایش می‌گذارد که همه بینندگان -حتی شیکاگویی‌ها- به سختی می‌توانند لایه‌ها و تفاوت‌های ظریف پس شوخی‌ها را درک کنند. در پس سرگرمی و عجیب بودن فضای داستان، خالقان سریال با جسارت مسائلی مانند خشونت پلیس، اختلاف طبقاتی و فساد سیاسی را به تصویر می‌کشند.

47. ویدا (2018 تا 2020)

ویدا

اکثر سریال‌هایی که در لس‌آنجلس ساخته می‌شوند، در محله‌های آشنا و مجلل روایت می‌شوند و حداقل یک شخصیت دارند که تنها آرزویش تبدیل شدن به یک بازیگر، نویسنده یا کارگردان است. با این حال «ویدا» (Vida) چنین داستانی ندارد. ویدا فضایی کاملاً متمایز را از شهر لس‌آنجلس به تصویر کشیده و مفاهیم تضاد طبقاتی را با دست گذاشتن روی فرهنگ مکزیکی-آمریکایی به تصویر می‌کشد.

46. راه آهن زیرزمینی (2021)

راه آهن زیرزمینی

سریال «راه آهن زیرزمینی» (The Underground Railroad) بر اساس رمان پرفروشی به همین نام، نوشته کولسون وایتهد ساخته شده است. سفر پرمخاطره‌ای که کورا انجام می‌دهد، از یک سو برای رسیدن به آزادی و از سوی دیگر سفری عمیقاً شخصی است که از ترس و غم و خشم به جا مانده از رها شدن توسط مادرش ناشی می‌شود. تماشای راه آهن زیرزمینی ممکن است سخت باشد، اما نادیده گرفتن آن هم به همان اندازه غیرممکن است.

45. تاج (2016 تا 2023)

تاج

حماسه سلطنتی شش فصلی پیتر مورگان با نام «تاج» (The Crown)، روایت هفت دهه سلطنت ملکه الیزابت دوم است. تاج به عنوان یکی از گران‌ترین سریال‌های تلویزیونی تمام دوران، از هیچ چیزی برای بازسازی کل نیمه دوم قرن بیستم دریغ نکرده است. در نهایت، تاج درباره ماهیت مخرب وظیفه است؛ وقتی فردی برای خدمت به یک ملت تربیت می‌شود، باید «خود» را به نفع هدف والاتر سرکوب کند.

44. بازماندگان (2014 تا 2017)

بازماندگان

مخاطبان «بازماندگان» (The Leftovers) در فصل اول این سریال اقتباسی، تماشا کردند که چطور ناگهان 2 درصد از جمعیت جهان حذف شد. با این حال، فصل‌های بعدی کمتر و کمتر به دلایل این حذف مرموز پرداختند و بیشتر و بیشتر به سودای غم و اندوه حل نشده ساکنان اشاره کردند.

بازماندگان در سطوح روایی و احساسی کاملاً غیرقابل پیش‌بینی است و با دیدنش بیشتر می‌توان افسوس خورد که چرا داوران جوایز امی هیچ وقت به بازی شگفت‌انگیز جاستین تروکس در آن اهمیت ندادند.

43. آنتونی بوردین: بخش‌های ناشناخته (2013 تا 2018)

آنتونی بوردین: بخش‌های ناشناخته

فرهنگ آمریکایی در سال‌های اخیر به سمت انزواگرایی و بیگانه‌هراسی سوق پیدا کرده است، اما آنتونی بوردین خلاف جهت این فرهنگ شنا کرد. این سرآشپز مشهور سابق، تمرکز خود را از اشتیاق به غذا که مستلزم کمی سفر بود، به اشتیاق برای شناخت جهان از  طریق غذا به عنوان یکی از دروازه‌های درک و پذیرش فرهنگ‌های دیگر معطوف کرد.

«آنتونی بوردین: بخش‌های ناشناخته» (Anthony Bourdain: Parts Unknown) خلاصه سفر شخصی و ایدئولوژیک بوردین بود. او در این سفر دوستانی پیدا کرد و سعی کرد تا پل‌هایی برای وصل آدم‌ها به هم بسازد.

42. ایستگاه یازده (2021 تا 2022)

50 سریال برتر قرن 21

در «ایستگاه یازده» (Station Eleven) شخصیت‌ها یک جمله تکراری می‌گویند: «آسیب را به خاطر می‌آورم». آن آسیب بزرگ این است: در این اقتباس از رمان امیلی سنت جان ماندل، آنفولانزا جمعیت جهان را طی چند روز از بین می‌برد. حالا ما شاهد هستیم که بازماندگان در میان هراس و اندوه فراوان، به یکدیگر عشق ورزیده و از هم مراقبت می‌کنند.

این سریال با رسیدن به همه‌گیری واقعی کووید-19، نه تنها بر بقا، بلکه بر زندگی تأکید داشت؛ روی خانواده‌های تازه‌ای که در آوار مصیبت تشکیل می‌شوند و حس تازه هدف داشتن که در زمان‌های ناامیدی کشف می‌شود.

41. مشاجره (از 2023)

مشاجره

در قرن بیست و یکم هیچ کمبودی در زمینه ساخت سریال‌های مربوط به غم و اندوه محض وجود نداشته است. با این حال «مشاجره» (Beef) از دیگر سریال‌هایی که در این سبک ساخته شده‌اند، یک سر و گردن جلو می‌زند.

سریال با یک فاجعه آغاز می‌شود. دو غریبه در یک پارکینگ با هم تصادف می‌کنند و برخورد آن‌ها به یک دشمنی بسیار پر سروصدا، تکان‌دهنده و مخرب تبدیل می‌شود. با این حال این سریال در عین خشونت خود، مرهمی برای آزاردهنده‌ترین شرایط انسانی ارائه می‌دهد؛ تضاد بین ناامیدی ما از دیده شدن و وحشت ما از شناخته شدن.

40. ناامن (2016 تا 2021)

ناامن

«ناامن» (Insecure) در اوایل پخش خود به عنوان یکی از گزنده‌ترین، خنده‌دارترین و جذاب‌ترین کمدی‌های تلویزیونی در آن زمان متمایز شد، اما ایسا رای و سازندگان دیگر سریال هرگز اجازه ندادند که اثرشان در حد جوک و کمدی باقی بماند. در عوض، با گذشت زمان، آن‌ها روایتی پر جنب و جوش را ساختند که به سمت بحران‌های وجودی اواخر بیست سالگی و اختلافات دوستی متمایل شد.

39. دوس (2017 تا 2019)

دوس

«دوس» (The Deuce) یکی از بلندپروازانه‌ترین و خلاقانه‌ترین سریال‌های تلویزیونی است که تا به حال تولید شده اس. این مجموعه در کنار جیمز فرانکو و مگی جیلنهال، شمار گسترده‌ای از بازیگران کمتر شناخته شده دارد. در نهایت، دوس یک مطالعه دقیق و دلخراش در مورد شرایط اجتماعی دهه‌های 70 و 80 است که می‌تواند تصویری متفاوت و جدید را از آن دوران ارائه بدهد.

38. جوخه برادران (2001)

جوخه برادران

«جوخه برادران» (Band of Brothers) نقطه اوج یکی از همکاری‌های تلویزیونی بزرگ این دوران است که نام‌هایی چون استیون اسپیلبرگ، تام هنکس، گری گوتزمن و شبکه تلویزیونی HBO را در کنار هم قرار داده است. همچنین این سریال پر از چهره‌های آشنا و بازیگرانی است که ستاره‌های آینده شدند؛ آنقدر زیاد که ممکن است این اثر را دو بار تماشا کنید تا به درستی از فیلمبرداری حماسی و لباس‌های تاریخی بی‌عیب و نقص و طراحی تولید آن حظ ببرید.

آیکون سریال جوخه برادران Band of Brothers
سریال

جوخه برادران

Band of Brothers

تماشای سریال جوخه برادران

37. دوست دختر سابق دیوانه (2015 تا 2019)

50 سریال برتر قرن 21

ربکا بانچ (با بازی ریچل بلوم) در یک خودزنی عاطفی خطاب به خود می‌گوید: «تو همه چیز رو خراب کردی، عوضی احمق. تو یه عوضی احمقی و مقداری وزن کم کن.» درخشش کمدی موزیکال غافلگیرانه و چهار فصلی بلوم و مک‌کنا به این است که چقدر ماهرانه اشعار خنده‌دار را در ملودی‌های پاپ جذاب گنجانده است تا حقایق ناگفته‌ای را در مورد زنانگی مدرن و بیماری‌های روانی بیان کند.

یکی از نقاط قوت «دوست دختر سابق دیوانه» (Crazy Ex-Girlfriend) تغییر مسیر توقعات بیننده است؛ دشمنان سرسخت در کمترین زمان ممکن به بهترین دوستان تبدیل می‌شوند، روسای مزاحم به افراد معتمد تغییر نقش می‌دهند و رفتار نامناسب اجتماعی به تشخیص‌های قابل درمان تبدیل می‌شود.

36. سپر (2002 تا 2008)

سپر

مایکل چیکلیس که نقش ویک مک‌کی را بازی می‌کند، شاید مذموم‌ترین ضدقهرمان در عصر ضدقهرمانان مذموم تلویزیون باشد. صرف نظر از اینکه «سپر» (The Shield) از پلیس‌های بد تجلیل می‌کند یا نه، به سختی می‌توان به سریالی فکر کرد که به همان اندازه شروع قوی‌اش، قوی به پایان برسد.

35. چرنوبیل (2019)

چرنوبیل

تریلر تاریخی پنج قسمتی کریگ مازین که فاجعه نیروگاه هسته‌ای چرنوبیل در سال 1986 را بررسی می‌کند، به طرز وحشتناکی بربریت پزشکی، ابهامات سیاسی و هراس اجتماعی را به تصویر می‌کشد که می‌تواند زمانی فوران کند که نیروهای نامرئی، افراد را به طور دسته جمعی به خطر بیندازند.

«چرنوبیل» (Chernobyl) با استفاده از بازیگران برجسته انگلیسی‌زبان که شامل جرد هریس، استلان اسکارسگارد، امیلی واتسون و جسی باکلی می‌شود، روایت خود را در قالب شخصیت‌هایی موازی پیش می‌برد. دانشمندان شوروی، شهروندان و مقامات دولتی در به طور همزمان به فروپاشی هسته‌ای واکنش نشان می‌دهند و در نهایت با این واقعیت روبه‌رو می‌شوند که کل یک شهر اوکراین با تشعشعات مسموم شده است.

تماشای چرنوبیل بدون اینکه نفس را در گلویتان حبس کند، غیرممکن است.

34. جین باکره (2014 تا 2019)

جین باکره

«جین باکره» با داستان هیجان‌انگیز یک دختر 20 ساله (جینا رودریگز) شروع می‌شود و در خصوص موضوعاتی همچون فرزند پروری مشترک و مثلث‌های عشقی پیش می‌رود. این سریال تیزهوشانه، مهربانانه و سرگرم‌کننده است و تماشایش را به یکی از لذت‌بخش‌ترین تجربه‌های تلویزیونی تبدیل می‌کند.

33. نارنجی مد جدید است (2013 تا 2019)

نارنجی مد جدید است

جنجی کوهن، سازنده اصلی این سریال تلویزیونی، درام بامزه و اغلب تلخ خود در زندان را به عنوان نمایش اسب تروا توصیف می‌کند که از قهرمان ثروتمند سفید و بلوند خود (با بازی تیلور شیلینگ) به عنوان دروازه‌ای برای ورود به دنیایی پر از زنانی استفاده می‌کند که عموما در تلویزیون دیده نمی‌شوند.

این سریال به عنوان یکی از اولین موفقیت‌های واقعی سریال‌های استریم، از محیط امنیتی زندان زنان فدرال استفاده کرد تا زندگی برخی از آسیب‌پذیرترین مؤلفه‌های جامعه را به تصویر بکشد؛ شخصیت‌هایی که به دلیل ترکیبی از شرایط ناعادلانه و انتخاب‌های پیچیده، به سیستم قضایی ختم شدند. همچنین گروه بازیگران «نارنجی مد جدید است» (Orange Is the New Black) یکی از متنوع‌ترین و هیجان‌انگیزترین گروه‌های تلویزیونی را گرد هم آورد که به این سریال اجازه می‌داد تا داستان‌هایی از زنان طیف‌های مختلف سنی، طبقه‌ای، جنسیتی، نژادی، قومیتی و جنسیتی را تعریف کند.

32. معاون رئیس‌جمهور (2012 تا 2019)

معاون رئیس جمهور

طنز سیاسی آرماندو ایانوچی به دلیل درک وحشیانه و بدبینانه‌اش از قدرت، جایگاه بالایی در بین دیگر مجموعه‌های تلویزیونی که رنگ و بوی سیاسی هم دارند، پیدا می‌کند.

شخصیت اصلی «معاون رئیس جمهور» (Veep) با نام سلینا مایر نه مغز متفکر است و نه یک ایده‌آلیست؛ بلکه یک فرصت طلب موقعیت‌شناس است. کارکنان او هم متشکل از گروه عمدتاً بی‌فایده‌ای شامل خبرچین‌ها، احمق‌ها و بله‌قربان‌گوها هستند. به نظر می‌رسد که چند سال گذشته سیاست آمریکا نشان داده است که پرتره به تصویر کشیده شده در این سریال چقدر دقیق است.

31. فلیبگ (2016 تا 2019)

فلیبگ

«فلیبگ» (Fleabag) با هر نگاه خود به دوربین، در سطحی از صمیمیت عمل می‌کند که هر مخاطبی احساس شگفتی می‌کند. قضیه فقط این نیست که ما از کوچک‌ترین نارضایتی‌ها یا شنیع‌ترین فانتزی‌های او آگاه هستیم. پوزخند او به ما می‌گوید که می‌داند ما هم با او هم‌نظر هستیم. بنابراین ما با او در مورد اتفاقات ناگوار زندگی‌اش می‌خندیم و با گذشت زمان، همان‌طور که اندوه پنهان شده زیر نقاب بی‌حوصلگی او را می‌بینیم، ما نیز همراه او گریه می‌کنیم.

کشیش داستان (با بازی اندرو اسکات) در پایان به فلیبگ می‌گوید: «همه چیز می‌گذرد.» سخنان او برای قلب شکسته فلیبگ آرامش کمی به همراه دارد و هنوز، در آخرین لبخند غمگین او به ما می‌توانیم ببینیم که عشق واقعا ارزش صدمه دیدن را داشته است.

30. بازی تاج و تخت (2011 تا 2019)

بازی تاج و تخت

شاید هیچ سریال دیگری وجود نداشته باشد که دهه 2010 را بهتر از سریال «بازی تاج و تخت» (Game of Thrones) توصیف کند. این سریال یکی از آخرین سریال‌های تلویزیونی بود که در ساعت مشخص پخش می‌شد و بینندگان را به شکلی تماشایی به هم متصل می‌کرد.

29. براد سیتی (2010 تا 2011)

50 سریال برتر قرن 21/براد سیتی

«براد سیتی» (Broad City) یک داستان سرزنده و خنده‌دار در مورد دوستی پایدار بین دو زن است که هدف مشترک آن‌ها در زندگی شهری، خوش گذراندن است. تمام فصل‌های این سریال به جز یکی از پنج فصل آن، در تابستان بی‌پایان نیویورک اتفاق می‌افتد و در آن ایلانا گلیزر و ابی جیکوبسون نسخه‌هایی از خودشان را بازی می‌کنند؛ دو شخصیت مکمل درون‌گرا و برون‌گرا که 20 سالگی خود را صرف ساختن نقشه‌ها و رویاهایی برای آینده می‌کنند.

28. چگونه با جان ویلسون (2020 تا 2023)

چگونه با جان ویلسون

حتی پس از گذشت چند فصل، هنوز توضیح دقیق اینکه «چگونه با جان ویلسون» (How To With John Wilson) چیست، دشوار است. این مستند شامل قدری بیان جزییات شهر نیویورک و تا حدی یک کتاب راهنمای کمیک از نکاتی در مورد نحوه عملکرد در دنیای مدرن بیگانه است. اما با پایان فصل اول در قالب قسمتی با عنوان«چگونه بهترین ریزوتو را بپزیم»، این سریال شاید به راهنمای قطعی برای انسان بودن در عصر کرونا تبدیل شد؛ سوگواری برای چیزهایی که از دست دادیم، جشنی برای چیزهایی که حفظ کردیم و وقایع‌نگاری خنده‌دار از پوچی‌های به هم پیوسته‌ای که هنوز بر زندگی ما حاکم است.

27. پارک‌ها و تفریحات (2009 تا 2015)

پارک‌ها و تفریحات

لزلی نوپ یک بوروکرات کوچک است که آرمان‌های جاه‌طلبانه‌اش تنها با انگیزه خستگی‌ناپذیر او مطابقت دارند. شور و شوق او آنقدر مسری است که به آرامی تقریباً همه اطرافیانش از جمله رئیس سرسخت ضد دولتی او با نام ران سوانسون (با بازی نیک آفرمن) را مجاب می‌کند.

«پارک‌ها و تفریحات» (Parks and Recreation) به جای نقد دولت و تزریق ناامیدی، به تلاش برای تغییر تکیه می‌کند و بر این اساس کاملاً منطقی است که هفت فصل پخش آن، با دوران ریاست جمهوری باراک اوباما همزمان شده است. این سریال تاکید می‌کند که جامعه به طور همزمان افراد تشنه قدرت، رای‌دهندگان بی‌تفاوت و اختلافات گوناگون را در کنار هم دارد. با این حال پیشنهاد می‌کند که این زندگی، به هر حال ارزش تلاش برای ساختن دنیایی بهتر را دارد.

26. ناوبر فضایی گالاکتیکا (2004 تا 2009)

ناوبر فضایی گالاکتیکا

موارد فوق‌العاده زیادی وجود دارد که می‌توان به این اثر مهیج علمی-تخیلی و نظامی که بر اساس یک سریال تلویزیونی کلاسیک در دهه 70 ساخته شده است، نسبت داد. «ناوبر فضایی گالاکتیکا» (Battlestar Galactica) که به مدت چهار فصل در ژانرعلمی تخیلی پخش شد، یکی از بهترین تصاویر پارانویای تروریستی پس از واقعه 11 سپتامبر است که در اینجا به عنوان یک کودتای روباتی به تصور کشیده می‌شود.

دشمن تمام سیارات قابل زندگی را نابود می‌کند و آخرین بقایای بشریت را در جستجوی یک سرزمین افسانه‌ای به فضا می‌فرستد. همچنین سریال نگاهی به این دارد که چگونه هوش مصنوعی می‌تواند معنای انسانیت را پیش ببرد و بازنویسی کند. شاید شگفت‌انگیزتر از همه این باشد که این مجموعه یکی از روشن‌فکرترین کاوش‌های تلویزیونی تمام دوران در مورد ایمان، مذهب و افسانه‌های باستانی است. در نتیجه بی‌شک ارزش تماشا کردن دارد.

25. ریویو (2014 تا 2017)

ریویو

طنز ذاتی «ریویو» (Review)، در تلاش برای قضاوت درباره هر چیزی با تظاهر به اقتدار عینی نهفته است. قهرمان ما فارست مک نیل، کارش این است که تجربیات زندگی را بپذیرد و آن‌ها را در مقیاس پنج ستاره ارزیابی کند. با این حال، این ارزیابی‌ها عواقبی دارد و زندگی مک نیل را به گونه‌ای دگرگون می‌کند که باید خودتان تماشا کنید.

24. ممکن است نابودت کنم (2020)

ممکن است نابودت کنم

همان‌طور که در عنوان سریال «ممکن است نابودت کنم» (I May Destroy You) تاکید شده، این سریال احتمالا شما را ویران خواهد کرد. این سریال با الهام از تجربیات واقعی مایکلا کوئل ساخته شده است. این یک اثر هنری فوق‌العاده است که می‌تواند شما را در یک دقیقه با شخصیت‌های خون‌گرم و باهوش خود به وجد بیاورد و لحظه‌ای دیگر شما را با غم و اندوهشان آرام کند.

فیلمنامه این اثر، هنجارهای فرهنگی پذیرفته شده در مورد رضایت، جنسیت، نژاد و سوء استفاده‌گر در مقابل سوء استفاده شده را از هر زاویه بررسی می‌کند و پرسش‌هایی را درباره انتقام، بخشش و شفا مطرح می‌کند.

23. بازمانده (از 2000 تاکنون)

بازمانده

هنگامی که فصل اول «بازمانده» (Survivor) در سال 2000 به نمایش درآمد، داستان حول محور خوردن حشرات می‌چرخید. با این حال 23 سال و 44 فصل و 648 قسمت بعد، شاید هیچ برنامه‌ای ساعت‌ها سرگرمی بیشتری را به طرفداران خود ارائه نداده است. بازمانده، واژگان فرهنگی ما را شکل داد و الگویی را ایجاد و اصلاح کرد که تبدیل به مسابقه‌های جذاب بی‌شماری در آینده شد. حالا این مسابقه بیشتر از اینکه در خصوص بقا باشد، به صحنه‌ای برای گفتگوهای چالش‌برانگیز در مورد امتیازات نژادی، هویت جنسیتی و انواع آداب اجتماعی تبدیل شده است.

22. چیزهای بهتر (2016 تا 2022)

چیزهای بهتر

درست مانند آتلانتا (که چند پله بالاتر در این فهرست قرار دارد)، «چیزهای بهتر» (Better Things) ابتدا برتری خود را به عنوان چیزی که در ظاهر ساخته است، تثبیت کرد: یک کمدی در مورد یک بازیگر زن و مسائل و مشکلاتی که با آن‌ها دست و پنجه نرم می‌کند؛ یعنی فراز و نشیب‌های شغلی او و تلاش برای بزرگ کردن سه دختر. اما پس از آن، هفته به هفته ثابت کرد که می‌تواند یک سریال کاملاً متفاوت با لحن کاملاً متفاوت باشد. این تطبیق‌پذیری به ویژه از فصل دوم به بعد آشکار شد؛ زمانی که آدلون وظایف کارگردانی تمام‌وقت را بر عهده گرفت و طنزهای گزنده‌ای در خصوص هالیوود، مراقبه‌های متفکرانه در مورد هویت، ادای احترام به جری لوئیس و مکالمات محترمانه درباره سقط جنین و استفاده از ضمایر را ارائه کرد.

علاوه بر حضور آدلون، باید گروه بازیگران فوق‌العاده‌اش را هم در این کمدی کاملا زنانه ستایش کرد.

21. ددوود (2004 تا 2006)

ددوود

«ددوود» (Deadwood) نخستین بار در قالب 3 فصل طی سال‌های 2004 تا 2006 از شبکه اچ‌بی‌او پخش شد و حدود یک دهه بعد، یعنی در سال 2019، نسخه سینمایی آن اکران شد. این سریال در مورد توهمات تمدن و مدنیت است و با توجه به فضای وسترن آن می‌تواند برای علاقه‌مندان به این ژانر بسیار جذاب باشد.

20. پیپ شو (2003 تا 2015)

پیپ شو

«پیپ شو» (Peep Show) خنده‌دارترین داستان نیهیلیستی در مورد دو دوست است که به تدریج یکدیگر را نابود می‌کنند.

کمدی سیاه فوق‌العاده درخشان جسی آرمسترانگ، به مدت 9 فصل در بریتانیا پخش شد. این دو هم‌اتاقی عصبی، با نگرش سمی نسبت به یکدیگر، باعث اختلال در حرفه، روابط و اساساً تمام حرکات رو به جلو در زندگی یکدیگر می‌شوند. در این مسیر، ما از تمام افکار درونی خنده‌دار و بدخواهانه این دو شخصثیت آگاه هستیم و همین تماشای سریال را خنده‌دارتر می‌کند.

19. اصلاح (2013 تا 2016)

اصلاح و تربیت

سریال غنی و احساسی ری مک کینون، یک داستان ضد قهرمانی ظاهراً متعارف را تعریف می‌کند: مردی که به ناحق متهم شده، از انتظار برای اعدام خارج می‌شود و به زادگاهش بازمی‌گردد تا لکه ننگ نامش را پاک کند.

«اصلاح» (Rectify) با بازی فوق‌العاده ایدن یانگ (که چهار فصل نامزدی جوایز امی را برای او به دنبال داشت)، یک کاوش جدی در مورد ایمان و رستگاری است. این سریال یکی از بهترین مجموعه‌های نمایشی است که بیشتر مردم حتی نامش را هم نشنیده‌اند.

18. روشنایی‌های شب جمعه (2006 تا 2011)

روشنایی‌های شب جمعه

در ابتدا، «روشنایی‌های شب جمعه» (Friday Night Lights) یک درام فوتبال دبیرستانی به نظر می‌رسد که شبیهش را در بسیاری از فیلم‌ها و سریال‌ها دیده‌ایم. اما درخشش آن در عمق بخشیدن، دگرگون کردن و در نهایت فراتر رفتن از همه آن کلیشه‌ها، با کمک اجراهای احساسی‌اش نهفته است.

روشنایی‌های شب جمعه از ایده‌آل‌سازی شخصیت‌هایش اجتناب می‌کند، اما تلاش می‌کند تا انسانیت آن‌ها را در پست‌ترین لحظات و بزرگترین اشتباهاتشان بیابد.

17. Halt and Catch Fire (2014 تا 2017)

Halt and Catch Fire

کاری که سازندگان Halt and Catch Fire در طول داستان خود انجام دادند، کاری است که هر داستان خوبی باید انجام دهد: در آن شخصیت‌ها تکامل یافتند و تغییر کردند، روابطی را ایجاد کردند و روابطی را از هم پاشیدند. همین تغییرات، این سریال را به اثری خاص در خصوص سال‌های اولیه انقلاب رایانه‌های شخصی تبدیل می‌کند.

16. برکینگ بد (2008 تا 2013)

برکینگ بد

درام‌هایی که فساد اخلاقی نهفته در مردانی با ظاهر محترم را افشا می‌کنند، جزء اصلی سریال‌های تلویزیونی معروف در قرن بیست و یکم هستند. اما تغییری که والتر وایت در «برکینگ بد» (Breaking Bad) تجربه می‌کند، نفس‌گیرتر از هر مجموعه تلویزیونی دیگری در میان فهرست 50 سریال برتر قرن 21 است.

وینس گیلیگان، خالق سریال، از هیچ قضاوت یا جزئیاتی در ترسیم چهره والتر دریغ نمی‌کند. برکینگ بد، پیچ و تاب‌های داستانی هیجان‌انگیزی را ارائه می‌دهد که همه در لایه‌ای از مردانگی سمی پیچیده شده است. پس معلوم است که نتیجه چنین کاری می‌تواند جذاب باشد.

15. آتلانتا (2016 تا 2022)

آتلانتا

14. روشن‌ضمیر (2011 تا 2013)

روشن‌ضمیر

در عصری مملو از داستان‌هایی درباره مردان بسیار بدی که کارهای بسیار بد انجام می‌دهند، نوآوری سریال «روشن‌ضمیر» (Enlightened) در این بود که متوجه شد افرادی که کارهای بسیار خوب انجام می‌دهند نیز می‌توانند زندگی بسیار افتضاحی داشته باشد. در نتیجه، امی جلیکو می‌تواند یک قهرمان باشد: زنی که با عزم جدی برای بهبود خود و دنیای اطرافش مسلح است و میل به تحقق آن را دارد. با این حال، با بازی لورا درن، او ترکیبی سمی از خودپسندی و خودشیفتگی است. این سریال به طور غیر منتظره‌ای خنده‌دار و به شکلی بی‌نظیر تکان‌دهنده است و تلاش می‌کند تا از تلاش‌های خودسازی امی جلوتر برود.

13. 30 برای 30 (از 2009 تاکنون)

30 برای 30

مجموعه مستند «30 برای 30» (30 for 30) گل سرسبد مستندهای شبکه تلویزیونی ESPN و تنها مستند ورزشی است که در میان 50 سریال برتر قرن 21 انتخاب شده است. این مجموعه مستند اگرچه در نگاه اول ورزشی است، با این حال از آن فراتر می‌رود و به فیلمسازان متمایز خود این فرصت را می‌دهد تا داستان‌های جذابی را هم که در مجاورت ورزش قرار دارند، تعریف کنند.

12. آمریکایی‌ها (2013 تا 2018)

50 سریال برتر قرن 21/آمریکایی‌ها

در طول دوره‌های پخش «آمریکایی‌ها» (The Americans)، مخاطبان عمومی با این سریال به عنوان اثری روشنفکرانه رفتار می‌کردند که برای منتقدان ساخته شده بود، نه به عنوان یک داستان جاسوسی هیجان‌انگیز که می‌توانست گروه‌های مختلف بینندگان را به خود جلب کند. شاید چالش این بود که زوج اصلی سریال، روس‌هایی در قلب دوران جنگ سرد بودند. اگر شما هم چنین حسی دارید، به این فکر کنید که آیا مایل به همدردی با افراد، فارغ از پیشینه‌شان هستید یا نه.

11. نمایش روزانه (از 1996 تاکنون)

نمایش روزانه

نمی‌توانیم بگوییم که «نمایش روزانه» (The Daily Show) در دوران مجری‌گری کریگ کیلبورن خنده‌دار نبود. اما زمانی که جان استوارت در سال 1999 مسئولیت را بر عهده گرفت، این برنامه به شدت تماشایی شد. در طول 15 سال اجرای استوارت، این برنامه به منبع ضروری برای تفسیر سیاسی و فرهنگی به روشی تبدیل شد که نسلی از بینندگان اخبار را دریافت و پردازش کردند.

10. بوجک هورسمن (2014 تا 2020)

بوجک هورسمن

شاید غیرممکن باشد که بتوانیم «بوجک هورسمن» (BoJack Horseman) را فقط در یک دسته‌بندی بگنجانیم. این یک طنز تلویزیونی گزنده است که بازگشت سخت یک ستاره سیتکام (با صدای ویل آرنت) را روایت می‌کند. بوجک پرتره‌ای تلخ از افسردگی است که درد شخصیت‌هایش را تا عمیق‌ترین زوایای روان آن‌ها دنبال کند.

رافائل باب واکسبرگ در این اثر به بزرگترین سؤال ممکن می‌پردازد: آیا واقعاً ممکن است تغییر کرد، خود را پاک کرد و دوباره به عرصه بازگشت؟ بوجک هورسمن ادعا نمی‌کند که پاسخ را می‌داند؛ بلکه در ذات جست‌وجوگر داستان خود، مخاطبان را با خود همراه می‌کند.

9. فریک‌ها و گیک‌ها (1999 تا 2000)

فریک‌ها و گیک‌ها

احتمالا تا مدت‌ها هیچ درام نوجوانانه دیگری به پای «فریک‌ها و گیک‌ها» (Freaks and Geeks) نخواهد رسید. از دیگر جذابیت‌های این اثر، تماشای اولین بازی بازیگرانی چون سث روگن، جیمز فرانکو، جیسون سیگال و مارتین استار است که در آن زمان کودکانی صاحب استعداد بودند و در سال‌های بعد برای خود ستاره شدند.

8. دختران (2012 تا 2017)

دختران

برای لنا دانهام مهم نیست که دوستش داشته باشید یا از او متنفر باشید. او فقط به این اهمیت می‌دهد که یک داستان را صادقانه تعریف کند. هنگامی که «دختران» (Girls) در سال 2012 از شبکه HBO پخش شد، نمایش نیمه اتوبیوگرافیک او به طرز خیره‌کننده‌ای اکوسیستم سریال‌های تلویزیونی را تکان داد. او یک نویسنده تازه‌کار را به تصویر می‌کشید که علی‌رغم کمبود استعداد قابل کشف، به موفقیت ادبی دست یافت.

7. بهتره با سال تماس بگیری (2015 تا 2022)

بهتره با سال تماس بگیری

«بهتره با ساول تماس بگیری» (Better Call Saul) اسپین‌آف سریال برکینگ بد محسوب می‌شود که در میان 50 سریال برتر قرن 21 جا دارد. این سریال هم بر تبار اخلاقی یک مرد تمرکز می‌کند. طولی نکشید که بتر کال سال خودش را از زیر سایه برکینگ بد بیرون کشید و در مواردی حتی از آن هم محبوب‌تر شد. همچنین این سریال مخاطبان را به گونه‌ای به چالش کشید و در داستان عمیق‌تر کرد که هرگز نمی‌توانستیم پیش‌بینی کنیم. اینکه باب ادنکیرک هرگز برای بازی در این نقش قدرتمند به جایزه امی نرسید، از حسرت‌های بزرگ تلویزیون در قرن بیست و یکم است.

آیکون سریال بهتره با سال تماس بگیری Better Call Saul
سریال

بهتره با سال تماس بگیری

Better Call Saul

تماشای سریال بهتره با سال تماس بگیری

6. سگ‌های ولگرد (2021 تا 2023)

سگ‌های ولگرد

حسن اصلی سریال «سگ‌های ولگرد» (Reservation Dogs) در به تصویر کشیدن جمعیت نوجوانان بومی است که تا پیش از این به ندرت در تلویزیون به تصویر کشیده می‌شدند. این سریال، قرن‌ها کلیشه در مورد بومیان آمریکایی را دور می‌زند و داستانش را با کنجکاوی بی حد و حصر و حسی آزادانه روایت می‌کند.

5. شنود (2002 تا 2008)

شنود

تماشای «شنود» (The Wire) ممکن است به شما حس خوبی در مورد وضعیت اجرای قانون، نوسازی شهری، آموزش، روزنامه‌نگاری و قدرت در آمریکا ندهد، اما دیالوگ‌های آن آنقدر تماشایی است و بازیگران آنقدر مسلط هستند که تقریبا هیچ تجربه دیگری نمی‌تواند با این سریال برابری کند.

4. 30 راک (2006 تا 2013)

30 راک

طنزهای بدبینانه در خصوص هالیوود، عملاً به قدمت خود هالیوود هستند. با این حال تعداد کمی از آن‌ها حقیقتا موفق هستند. کمدی سورئال و عالی تینا فی در مورد عملکرد درونی یک سریال کمدی سطح پایین، در عمل نمی‌بایست موفقیت چندانی را کسب می‌کرد. اما شیمی رابطه افلاطونی بین فی و الک بالدوین، این سریال را به رساله‌ای در مورد رشد و رهبری حرفه‌ای تبدیل می‌کند.

3. وراثت (2018 تا 2023)

وراثت

تماشای «وراثت» (Succession) اصلا آسان نیست. با این حال این مجموعه که در میان 50 سریال برتر قرن 21 قرار گرفته، نشان می‌دهد که چگونه پول زیاد و کمبود عشق می‌تواند روح را تباه کند. بازی‌های آن فوق‌العاده است و دکورها، لباس‌ها و موسیقی که با دقت ساخته شده‌اند، به زبان خودشان درباره اولویت‌های افراد فوق ثروتمند صحبت می‌کنند. همچنین یک دوربین روی دست مضطرب و مستعد زوم، ناتوانی آن‌ها را در لذت بردن از هر یک از دارایی‌هایشان ثبت می‌کند. تماشای وراثت یک راه بسیار خوب است برای اینکه درک کنیم که چرا جامعه سرمایه‌داری ما احساس خوشبختی نمی‌کند.

2. سوپرانوز (1999 تا 2007)

سوپرانوز

ساخت سریال مافیایی هیچ‌گاه ایده مبتکرانه‌ای نبوده است، اما دیوید چیس، تهیه‌کننده اجرایی «سوپرانوز» (The Sopranos)، توانست سریالی بسازد که عصر طلایی مدرن تلویزیون را آغاز کرد. تونی سوپرانوی مضطرب، خشن، آسیب‌پذیر و بی‌رحم، به پارادایم ضد قهرمانی تبدیل شد؛ کهن‌الگوی متناقضی که در اوایل دهه 2000 بر درام‌هایی که ساخته می‌شدند، حاکم بود. با این حال تونی هرگز بدون وجود بازیگران دیگری که نقش اعضای خانواده و درمانگرش را ایفا می‌کردند، موفق نمی‌شد.

1. مد من (2007 تا 2015)

مد من

اگر افرادی که روایت‌های فرهنگی ما را شکل می‌دهند، نابغه‌هایی که به ما می‌گویند در مورد ماشین‌ها، عطرها، دوربین‌ها و سیاست چه احساسی داشته باشیم، خود به طرز وحشتناکی ناقص باشند، چه؟ چه می‌شود اگر حس اخلاق و نجابت ما توسط افرادی ساخته شود که خود به سختی در حال حفظ زندگی اخلاقی خود هستند؟ این سوالی است که بینندگان اغلب در حین تماشای «مد من» (Mad Men) می‌پرسیدند.

شما جای چه سریالی را در میان 50 سریال برتر قرن 21 خالی می‌دانید؟ نظر خود را برایمان بنویسید.

منبع: hollywoodreporter

خروج از نسخه موبایل