بهترین بازیهای سیاه و سفید: تجربهای متفاوت و نوستالژیک
بازیهای سیاه و سفید در دنیای گیمینگ، همیشه جایگاه خاص خود را دارند و به عنوان نیاکان بازیهای امروزی، روند رو به رشد این صنعت را مشاهده میکنند. شاید در نگاه اول به نظر برسد که فقدان رنگهای زرق و برقدار و گرافیکهای پرجزئیات میتواند تجربهای کسلکننده باشد، اما حقیقت این است که این بازیها معمولاً بر جنبههای عمیقتر و مفهومیتر گیمپلی تمرکز دارند. طراحی ساده و تک رنگی، نه تنها حس و حال خاصی را به شما القا میکند، بلکه این بستر را برای بازیکن فراهم میکند تا از گرافیک ساده بازی لذت ببرد و فاکتورهای مهمی را که برای خرید بازی در نظر میگیرد، کنار بگذارد.
این مقاله مایکت به معرفی تعدادی از بهترین بازیهای سیاه و سفید میپردازد که به جای جذب بازیکن با افکتهای گرافیکی پیچیده، او را با نوآوریها و مفاهیم خاصی که در بازیها نهفته است آشنا میکنند. اگر به دنبال تجربهای متفاوت، جالب و گاهی غمگین در دنیای بازیها هستید، این مقاله را مطالعه کنید.
1. Hero Core
«هیرو کور» یک بازی ماجراجویی رایگان و جذاب در سبک مترویدوانیا است که به شکل نوستالژیک به دوران بازیهای داس اوایل دهه 90 بازمیگردد. این بازی، با گرافیکهای ساده و طراحی قدیمی، با وجود ظاهر کلاسیک خود، تجربهای سرگرمکننده و پویا را به ارمغان میآورد که برای طرفداران بازیهای قدیمی، مانند یک سفر به گذشته خواهد بود. برخلاف بسیاری از بازیهای امروزی که گرافیکهای پیچیده و افکتهای بصری فراوان دارند، «هیرو کور» به سادگی خود متکی است و از دل این سادگی، جذابیت و لذت واقعی را میآفریند.
از آنجایی که این بازی به صورت کاملاً رایگان در دسترس بازیکنان قرار میگیرد، یک فرصت عالی برای کسانی است که به دنبال تجربه یک بازی قدیمی و در عین حال سرگرمکننده میگردند.
2. Echochrome
بازی «اکوکروم» یک تجربه منحصربهفرد در کنار سایر بازیهای سیاه و سفید است که در آن پرسپکتیو، نقش کلیدی در فرایند حل پازلها دارد. در این بازی، شما باید یک مانکن را از طریق سطوح پیچیدهای که شبیه به آثار هنری «ام. سی. اشر» طراحی شدهاند، هدایت کنید. جذابیت اصلی بازی در این است که مسیرها نه بر اساس قوانین ثابت، بلکه بر اساس زاویه دید شما تعریف میشوند؛ به این معنا که مسیرهای غیرقابل عبور، قابل عبور دیده میشوند و برعکس.
گرافیک بازی، مینیمالیستی و سیاه و سفید است که به فضای مرموز و انتزاعی آن افزوده و در کنار موسیقی آرام و منطبق بر بازی، تجربهای کاملاً متفاوت و فراتر از یک بازی پازل را به بازیکن ارائه میدهد. «اکوکروم» فقط یک بازی سرگرمکننده نیست، بلکه یک چالش فکری و هنری است که شما را به تفکر در مورد مفاهیم فضایی و پرسپکتیو وادار میکند. این بازی به شما یاد میدهد که از دیدگاههای مختلف به مشکلات نگاه کنید و تفکر خارج از چارچوب را یاد بگیرید.
3. Limbo
بازی لیمبو (Limbo) یک داستان معماگونه و تأثیرگذار را در دل دنیای تاریک و مرموز روایت میکند. شما در نقش پسری بینام قرار میگیرید که در لبه جهنم و مکانی به نام «لیمبو» بیدار میشود و به جستوجوی خواهر گمشدهاش میرود. دنیای بازی، مملوء از چالش و خطراتی است که حتی تصور آنها را نمیکنید و مرگ شما در این بازی، به راحتی رقم میخورد.
در این سفر، پسرک باید از میان جنگلهای تاریک، باتلاقهای مرگبار و محیطهای صنعتی خطرناک عبور کند و در هر قدم، با موجودات ترسناک و پازلهای پیچیدهای روبهرو شود. داستان بازی به طور غیرمستقیم از طریق محیط و اتفاقات پیرامون روایت میشود و به همین دلیل، تفسیرهای مختلف و متفاوتی از آن وجود دارد. این ابعاد مبهم، رازآلود بودن بازی را دوچندان کرده و به گیرایی بازی میافزاید.
یکی از ویژگیهای برجستهی لیمبو، مانند سایر بازیهای سیاه و سفید، سبک بصری منحصر به فرد آن است که از این رنگها برای خلق فضایی وهمآور، غمانگیز و گرفته استفاده کرده است. این طراحی به زیبایی، حس ترس و تنش را در دل بازیکن ایجاد میکند و او را در جهان پر از مرگ و وحشت تنها میگذارد. موسیقی و صداگذاری بازی نیز نقش بیبدیلی در القای این حس دارند و با استفاده از سبک نویز و افکتها، بر سنگینی جو بازی اضافه میشود.
علاوه بر داستان و طراحی بینظیر، پازلهای بازی لیمبو نیز از نظر خلاقیت و چالش، جایگاه ویژهای دارند. هر مرحله از بازی نیازمند دقت زیاد و توجه به آیتمهای موجود در جهان بازی است؛ در غیر اینصورت، ممکن است ساعتها و حتی روزها، در بخشی از بازی گیر بیفتید.
4. Interrogation
ژانر جنایی، رابطه و همخوانی خوبی با رنگ سیاه و سفید دارد و به راحتی میتواند علاقمندان به این نوع از بازیها را با خود همراه کند. این بازی شما را در شرایط سخت و با محدودیت زمان، در گوله برفی از شک و تردید قرار میدهد تا بچرخید و تصمیمات سختی بگیرید. شما باید میان دو رویکرد متفاوت تصمیم بگیرید: استفاده از تکنیکهای سنتی پلیسی مانند پرسشهای ماهرانه و مشاهده دقیق یا تسلیم شدن به روشهای بیرحمانهای که تروریستها از آن استفاده میکنند. هر انتخاب شما در این بازی تبعات خاص خود را دارد و مسیر داستان به شدت تحت تأثیر تصمیمات شما قرار میگیرد.
Interrogation نه تنها بر اساس تصمیمات شما در روند بازجوییها، بلکه بر اساس نحوه برخورد شما با بحرانها و اخلاقیات، تحت تاثیر قرار میگیرد. نداشتن زمان کافی برای تصمیمگیری و محیط تاریک بازی، به شدت به حس اضطراب و دلهره میافزاید و شما را مجبور به انتخابهایی میکند که ممکن است با اصول اولیهتان در تضاد باشند. این بازی شما را به تفکر در مورد مفاهیمی از قبیل عدالت، حقیقت و مرزهای اخلاقی سوق میدهد و در هر گام، عواقب انتخابها را به شما نشان میدهد.
5. Minit
بازی مینیت (Minit) یک تجربه ماجراجویی منحصر به فرد است که شما را در نقش شخصیتی قرار میدهد که به طور ناخواسته به شمشیر نفرینشده دست یافته است. این نفرین باعث میشود که شما تنها ۶۰ ثانیه برای هر زندگی فرصت داشته باشید. پس از هر ۶۰ ثانیه، شخصیت شما میمیرد و دوباره در خانه بیدار میشود. هدف اصلی شما در این بازی، پیدا کردن یک راه برای شکستن این نفرین و رهایی از محدودیت زمانی است. برای این کار، باید در دنیای وسیع بازی به جستجو پرداخته، با شخصیتهای مختلف تعامل برقرار کنید، پازل حل کنید و در مبارزات برنده شوید.
ویژگی برجسته مینیت، گیمپلی آن است که حول محور محدودیت زمانی ۶۰ ثانیه میچرخد. این محدودیت، هر تصمیمی که میگیرید را به چالش استراتژیک تبدیل میکند، چرا که باید در هر دوره کوتاهی از زمان، به بهترین شکل از فرصتها استفاده کنید. با اینکه طراحی بازی، فوقالعاده ساده و بیآلایش است، اما زیبایی خاصی در آن نهفته است. هر بار که کشته میشوید، پیشرفتهای شما در مرحله قبل باقی میماند، و این ویژگی باعث میشود که به تدریج به کشف دنیای بازی و حل پازلها بپردازید.
6. Ghost Of Tsushima
یکی از ویژگیهای منحصربهفرد بازی گوست آف تسوشیما، حالت ویژهای به نام «حالت کوروساوا» است که به زیبایی، به فیلمهای کلاسیک آکیرا کوروساوا ادای احترام میکند. این حالت، بازی را به یک اثر سینمایی سیاه و سفید تبدیل میکند و با ایجاد تغییرات در نورپردازی و فیلترهای تصویری، حس و حال فیلمهای سامورایی دهههای گذشته را به شکل هنرمندانه بازآفرینی میکند. تجربهی بازی در این حالت، بهویژه در لحظاتی که باد در میان چمنزارها میپیچد یا دوئلهای تنبهتن در غروبهای غبارآلود رخ میدهند، لذتبخش و یادآور سینمای اصیل ژاپن است.
با این حال، حالت کوروساوا هم بدون ایراد نیست و یکی از چالشهای اصلی، تأثیر آن بر سیستم مبارزهی بازی است. در حالت رنگی، فلشهای قرمز به عنوان هشداری برای حملات غیرقابل دفاع نمایش داده میشوند، اما در نسخهی سیاه و سفید، تشخیص این هشدارها دشوار میشود. این مسئله باعث میشود که برخی نبردها سختتر از آنچه باید باشند، به نظر برسند. شاید اگر این نشانهها به گونهای دیگر طراحی میشدند، «حالت کوروساوا» به یکی از برترین تجربههای سیاه و سفید دنیای بازی تبدیل میشد. با این وجود، حتی با این محدودیت، تجربهی بازی در این حالت همچنان ارزشمند است و برای طرفداران سینمای کلاسیک و عاشقان فضای سامورایی، یک ماجراجویی فراموشنشدنی را رقم میزند.
7. Mad World
تنها رنگی که در دنیای این بازی دیده میشود، رنگ قرمز خون است که هر لحظه بر صفحه جاری میشود و یک جلوه خشن به مبارزات میدهد. فضای بازی یادآور فیلمهای اکشن مانند «فرار از لسآنجلس» است که بیقانونی و خشونت بر همهچیز حاکم است. «دنیای دیوانه» یک بازی اکشن بیرحم و اغراقآمیز است که با سبک بصری منحصربهفرد خود، ترکیبی از کمیکبوکهای سیاه و سفید و خشونت خالص را ارائه میدهد.
در این جهان بیرحم، مجرمان کنترل یک شهر را به دست گرفتهاند و شما در میدان نبرد بیپایان گرفتار شدهاید، جایی که تنها راه زنده ماندن، کشتن دشمنان، آن هم به وحشیانهترین حالت ممکن است. با این حال، دنیای دیوانه چیزی فراتر از یک نمایش مملوء از خشونت است و داستان بازی پیچیدگی خاصی دارد که ارزش دنبال کردن را دارد. روایت بازی لایههایی از طنز تلخ، انتقاد به اجتماع و شخصیتپردازی را در خود جای داده است که آن را از یک بازی اکشن بیهدف، دور میکند.
8. Return Of The Obra Dinn
«بازگشت اوبرا دین» یک بازی معمایی و کارآگاهی است که تاریخ روایت آن به قرن نوزدهم بر میگردد؛ جایی که در نقش یک بازرس بیمه، وظیفه بررسی سرنوشت مرموز یک کشتی گمشده را بر عهده دارید. کشتی «اوبرا دین» که سالها پیش در دریا ناپدید شده بود، بهطور ناگهانی و بدون هیچ سرنشین زندهای به بندر بازمیگردد. شما با کمک یک ساعت جیبی جادویی، باید لحظات مرگ خدمه را بازسازی کنید و رازهای پنهان این فاجعه دریایی را کشف کنید.
چیزی که این بازی را به یک اثر خاص تبدیل میکند، سبک بصری منحصربهفرد آن است که با استفاده از گرافیک سیاه و سفید، سبک پیکسلآرت و سهبعدی، فضای جدی را خلق میکند. در جریان تحقیقات، باید با دقت صحنههای مرگ را بررسی کرده، سرنخها را کنار هم قرار دهید و هویت خدمه را شناسایی کنید. روایت غیرخطی بازی، شما را درگیر یک معمای پیچیده میکند که تنها با استدلال دقیق و توجه به جزئیات قابل حل است. این بازی به دلیل داستان غنی، گیمپلی خلاقانه و طراحی هنری کمنظیرش، بهعنوان یکی از برترین بازیهای معمایی تاریخ شناخته میشود که حالا در فهرست بهترین بازیهای سیاه و سفید نیز قرار دارد.
9. Kid Dracula
«بچه دراکولا» برای گیم بوی یک بازی اکشن پلتفرمر است که براساس ترکیبی از مگا من و کسلوانیا ساخته شده است. در این بازی، شما کنترل یک بچه دراکولا را به عهده دارید که تواناییهای مختلفی را جمعآوری کرده و با دشمنان مبارزه میکند. نسخه گیم بوی این بازی نسبت به نسخه NES، مراحل بهتر و هیتباکسهای دقیقتری دارد و کاتسینهای جدیدی به آن اضافه شده است.
10. World Of Horror
داستان این بازی به جای تمرکز بر روی شخصیتهای برجسته، شما را در نقش یک شهروند عادی یا دانشآموزی قرار میدهد که باید از وقوع آخرالزمان جلوگیری کند. «خدایان باستانی» دارند بر میگردند و شما باید با تجزیه و تحلیل اتفاقات عجیب و رویدادهای غیرمنتظره، از وقوع فاجعه جلوگیری کنید.
یکی از ویژگیهای جذاب این بازی، عدم قطعیت و بیثباتی است که با هر بار شروع بازی، حس میشود. شما در هر بار تجربه بازی، با مجموعهای جدید از معماها و چالشها روبرو میشوید که باید آنها را از نو حل کنید. انتخابهای شما تأثیر مستقیم بر روند بازی میگذارند و هر تصمیم میتواند شما را به سرنوشتهای مختلفی سوق دهد. این بازی ترکیبی از سبکهای روگلایک و نقشآفرینی است که در آن باید منابع خود را به درستی مدیریت کنید و با دشمنان ماورایی مقابله کنید.
فضای بازی با سبک هنری سیاه و سفید پیکسلآرت طراحی شده که از تاثیرات آثار جونجی ایتو بهره میبرد. این طراحی بهطور شگفتانگیزی توانسته تا فضایی دلهرهآور و پر از تهدید را خلق کند. موسیقی متن بازی که دقیقاً با فضاسازی هماهنگ است، فشار روانی را بر بازیکن افزایش میدهد و هر لحظه را به تجربهای پر از اضطراب تبدیل میکند.
11. Cuphead
بازی «کاپهد» یک بازی اکشن پلتفرمر محسوب میشود که با الهام از انیمیشنهای دهه 1930 ساخته شده است. شما در نقش کاپهد یا ماگمن قرار میگیرید که پس از باختن در یک شرطبندی با شیطان، باید بدهی خود را با جمعآوری روح بدهکاران دیگر پرداخت کنید. همانطور که گفته شد، گرافیک این بازی براساس انیمیشنهای قدیمی دوبعدی ساخته شده است و گیمپلی باسفایت محور این بازی، برای همه مناسب نیست. با اینکه در ابتدا، این بازی سیاه و سفید نیست، اما با تکمیل یکسری از ماموریتها، میتوانید گزینه گرافیک سیاه و سفید را نیز فعال کنید.
در دنیای سوم بازی کاپهد، یک لاکپشت را خواهید دید که کنار اسکله نشسته است. اگر با او صحبت کنید، لاکپشت دربارهی آرامش و صلح صحبت میکند و به شما سرنخ میدهد که اگر بتوانید مراحل پلتفرمینگ بازی را بدون شلیک به دشمنان تمام کنید، یک پاداش ویژه در انتظار شماست. اگر موفق شوید یک مرحله را بدون کشتوکشتار به پایان برسانید، نمره P را بدست خواهید آورد که روی پرچم قرار داده شده روی مرحله نیز دیده میشود.
اگر بتوانید این کار را برای تمام شش مرحله پلتفرمینگ بازی انجام دهید (که شامل مراحل Forest Follies، Treetop Trouble، Funfair Fever، Funhouse Frazzle، Perilous Piers و Rugged Ridge میشود)، به لاکپشت برگردید و او حالت سیاه و سفید و فیلترهای صوتی ویژهای را باز میکند که به بازی حالت قدیمیتر و نوستالژیک میدهد.
کاپهد حتی بدون چنین محدودیتهایی، چالش سخت محسوب میشود؛ پس برای باز کردن حالت سیاه و سفید باید به دقت از Charms و Super weapons خود استفاده کنید. نکتهای که باید به آن توجه داشته باشید این است که برای دریافت نمره P تنها باید از شلیک کردن خودداری کنید؛ این بدان معنا است که میتوانید از Parry ها و سایر اسپلهایی که مخرب نیستند برای به پایان رساندن مراحل استفاده کنید.
حالت سیاه و سفید، تنها فیلتر موجود در بازی نیست که میتوانید بدست بیاورید و در دنیای سوم، یک چنگال با عینک تکچشم کنار فروشگاه ایستاده است. این چنگال میگوید که به دنبال افرادی با نمره «Grade A» میگردد، و به نظر میرسد که اگر بتوانید نمره A یا بالاتر را در هر یک از باسهای بازی بدست آورید، او فیلتر جدیدی را برای شما باز میکند.
منبع: The Gamer