10 قسمت از سریال «آینه سیاه» (Black Mirror) که شباهت زیادی به واقعیت دارند
واقعیت از آنچه در آینه میبینید، نزدیکتر است!
زمانی که برای اولین بار سریال «آینه سیاه» (Black Mirror) در نتفلیکس ظاهر شد، بینندگان در همان قسمتهای اول متوجه شدند که این مجموعه از روند داستانی قدیمی پیروی نمیکند. این سریال بریتانیایی در هر اپیزود، از نظر داستان، شخصیتها و حتی ژانر، متفاوت است و تنها ویژگی که هر قسمت را به هم پیوند میدهد، موضوع آن است.
«آینه سیاه» محصول کشور بریتانیا بوده و توسط چارلی بروکر نوشته و به تهیه کنندگی خود او و آنابل جونز ساخته شده است. در هر قسمت شاهد داستان و بازیگران متفاوتی خواهیم بود؛ بنابراین با مشاهده یک قسمت، بخشهای قبلی را از دست نمیدهید. داستان اصلی این مجموعه مربوط به رابطه تکنولوژی با انسانها و تاثیری است که روی زندگی دارد.
برخی از قسمتهای این مجموعه، بیش از حد شبیه به داستانهای علمی- تخیلی هستند و اپیزودهایی هم وجود دارند که به نظر میرسد در دنیای واقعی ما در حال وقوع هستند یا ممکن است در آینده رخ دهد. «آینه سیاه» مشکلات و اتفاقات روزمره را به تصویر میکشد و آنها را به شیوهای رمزآلود در قالب داستان بیان میکند. در این مطلب میخواهیم به بررسی 10 قسمت از سریال «آینه سیاه» بپردازیم که بیشتر از سایرین به زندگی واقعی نزدیک هستند.
10- گروگانگیری در اپیزود «سرود ملی» (Hostage Situation)
- فصل: 1
- سال انتشار: 2011
در این قسمت پس از دستگیری و گروگان گرفته شدن یک شاهزاده خانم از خانوادهای سلطنتی، دزدان ویدیویی را برای مردم منتشر میکنند و از نخست وزیر درخواست دارند تا برای آزادی او، در پخش زنده تلویزیون حرکت نامتعارفی را انجام دهد. در این زمان افراد زیادی در مورد موضوع مطرح شده صحبت میکنند و نظرات مختلفی در مورد آن داده میشود. در نهایت نخست وزیر این موضوع را میپذیرد، بدون آنکه بداند گروگان قبل از انجام این فرایند آزاد شده است.
یکی از نکاتی که اپیزود «سرود ملی» را به واقعیت نزدیک میکند، این موضوع است که بیشتر مردم به جای این که به فکر نجات جان گروگان باشند به حواشی به وجود آمده میپردازند و جلوی تلویزیونهایشان منتظر پخش فیلم نخست وزیر هستند.
9- صنعت سرگرمی در اپیزود «شایستگی پانزده میلیونی» (Entertainment Industry)
- فصل: 1
- سال انتشار: 2011
این قسمت از «آینه سیاه» جنبههای تاریک صنعت سرگرمی را زیر سوال میبرد. ماجرا در دنیای خیالی اتفاق میافتد که در آن شهروندان دوچرخهسواری میکنند تا بتوانند نیازهای اولیه زندگی خود مانند غذا، مسکن و … را تامین کنند. اگر شخصی بخواهد این نوع زندگی را ترک کند باید به شایستگی کافی برسد که یا از طریق شرکت در مسابقه استعداد یابی به دست میآید یا از طریق تحقیر عمومی و یا با حضور در فیلمهای ویژه بزرگسالان. بینگ مردی است که از زندگی معمولیاش راضی است و تصمیم میگیرد به به زنی به نام ابی کمک کند تا بتواند شایستگی لازم برای شرکت در مسابقه استعدادیابی خوانندگی را کسب کند.
این قسمت از سریال «آینه سیاه» کنایههای آشکاری به صنعت سرگرمی دارد و به وضوح ماهیت برنامههای استعداد یابی را نقد میکند.
8- زندان در اپیزود «خرس سفید» (White Bear)
- فصل: 2
- سال انتشار: 2013
یکی از اتفاقاتی که ممکن است در آینده نه چندان دور به وقوع بپیوندد، این است که مردم به جای کمک کردن به یکدیگر، گوشیهای موبایلشان را بیرون آورده و به دنبال ثبت تصاویر باشند. در این قسمت از سریال «آینه سیاه» زنی به نام ویکتوریا را میبینیم که در خانهای به هوش آمده و با پخش سیگنالهایی عجیب از تلویزیون متوجه میشود که مردم به دنبال ثبت تصاویر با دوربین موبایلهای خود هستند. او نمیتواند گذشتهاش را به یاد بیاورد و با کمک دو فرد دیگر به دنبال فرزندش میگردد. همچنین میخواهد این سیگنال که خرس سفید (White Bear) نامیده میشود را از بین ببرد.
در نهایت مشخص میشود ویکتوریا در حقیقت در یک زندان بزرگ حبس شده و به عنوان مجازاتش باید جنایتی که مرتکب شده را هر روز با چشمانش ببیند.
7- اعتماد به رسانهها در اپیزود «لحظه والدو» (The Waldo Moment)
- فصل: 2
- سال انتشار: 2013
این قسمت از سریال درباره کمدین شکست خوردهای به نام جیمی است. او به عنوان صداپیشه یک خرس عروسکی با سیاستمداران شوخی کرده و اظهارنظرهای تند و تیزی را در مورد آنها بیان میکند و البته مردم هم به میزان زیادی از او استقبال میکنند. تا جایی که والدو در انتخابات نامزد میشود. این قسمت از «آینه سیاه» میزان وفاداری مردم به مفاهیم سرگرم کننده و اعتماد به رسانهها را به تصویر میکشد.
6- شبکههای اجتماعی در اپیزود «سقوط ناگهانی» (Nosedive)
- فصل: 3
- سال انتشار: 2016
این قسمت از اپیزود ممکن است در آیندهای نه چندان دور اتفاق بیفتد. زمانی که مردم میتوانند با استفاده از گوشیهای همراه خود به افراد مختلف ستاره دهند و هر فردی بر اساس میزان امتیازات دریافت شده، میتواند وضعیت اجتماعی و اقتصادی مختلفی داشته باشد. به عنوان مثال فردی با تعداد ستاره کمتر نمیتواند از بیمارستانهای مجهز استفاده کند.
داستان اپیزود «سقوط ناگهانی» در سریال «آینه سیاه»، با لیسی آغاز میشود که با اینکه توانسته میانگین نمره خوبی را کسب کند اما باز هم به دنبال رقابت با اطرافیان خود بوده و قصد دارد امتیازش را بالاتر ببرد. لیسی توسط دوستش به عروسی دعوت میشود و در این مسیر اتفاقاتی برایش میافتد که باعث میشود امتیازش کم و کمتر شود. در نهایت او به این نتیجه میرسد که وقتی امتیاز کمتری دارد به قضاوتها و تصورات دیگران اهمیت کمتری میدهد و در نتیجه زندگی شادتری را تجربه میکند.
5- هک شدن در اپیزود «خفه شو و برقص» (Shut Up and Dance)
- فصل: 3
- سال انتشار: 2016
اپیزود «خفه شو و برقص» در مورد پسری جوان به نام کنی است که فیلم خصوصیاش از کامپیوترش هک میشود. هکرها با تهدید او میخواهند کارهایی را انجام دهد، در غیر این صورت فیلمش را پخش میکنند. کنی در بخشی از داستان با فردی به نام هکتور آشنا میشود که دقیقا وضعیتی شبیه به خودش دارد و این موضوع باعث پیچیده شدن ماجرا میشود.
4- قتل عام در اپیزود «مردان علیه آتش» (Men Against Fire)
- فصل: 3
- سال انتشار: 2016
مردان علیه آتش، اپیزود جذاب دیگری در مجموعه «آینه سیاه» است که در یک ویران شهر اتفاق میافتد. در این داستان یک سرباز جوان را میبینیم که با کابوسهای شبانه درگیر است. او استرایپ نام دارد و در جوخهای خدمت میکند که به دنبال از بین بردن موجودات عجیبی هستند که سوسک نامیده میشوند. استرایپ در یکی از ماموریتهایش وسیلهای را پیدا میکند که به او کمک میکند تا سوسکها را با چهره واقعیشان ببینند و خیلی زود متوجه میشود آنها مردم معمولی هستند.
3- نظارت والدین در اپیزود «آرکانجل» (Arkangel)
- فصل: 4
- سال انتشار: 2017
کنترل فرزندان توسط والدین خوب است، اما گاهی این کنترل بیش از حد و خطرناک میشود. ماری یکی از شخصیتهای اصلی در این داستان از «آینه سیاه» برای مدت زمان کوتاهی دختر سه ساله خود به نام سارا را گم میکند. پس از پیدا شدن دختر، ماری تصمیم میگیرد که تراشهای را در جمجمه سارا قرار دهد و از این طریق به تمام حواس او مانند بینایی، شنوایی و به طور کلی زندگیاش دست پیدا کند. او میتواند رشد دخترش را کنترل کند، بعضی از صحنهها را برایش تار کند و او راتعقیب کند. این جریان برای مدت کوتاهی خوب پیش میرود اما با بزرگ شدن سارا، مشکلاتی جدی برایشان اتفاق میافتد.
2- آشنایی در فضای مجازی در اپیزود «هنگ د دیجی» (Hang the DJ)
- فصل: 4
- سال انتشار: 2017
این داستان نیز میتواند تصویری از جامعه انسانی آینده باشد که در آن انسانها، از طریق دستگاه و نرم افزارهای مختلف با یکدیگر آشنا شده و در نهایت مدت زمانی را با هم زندگی میکنند. نرم افزارهایی در این داستان وجود دارد که با استفاده از خصوصیات دو طرف مدت زمانی مشخصی را برای روابط بینشان تعیین میکنند.
در داستان «هنگ د دیجی» نرم افزار دو فرد مختلف با نامهای ایمی و فرانک را به هم معرفی میکند. آنها با هم آشنا میشوند اما آنچه در این میان وجود دارد، طول رابطه آنها است که تنها 12 ساعت اعلام شده و بعد از این مدت، دو فرد به ناچار از هم جدا میشوند و با وجود آشنایی با افراد دیگر متوجه میشوند که هنوز به هم علاقه دارند. این اتفاق باعث میشود تا ایمی و فرانک علیه سیستم نرم افزاری برای زندگی خود تصمیم بگیرند.
1- واقعیت مجازی در اپیزود «افعیها ضربه میزنند» (Virtual Reality)
- فصل: 5
- سال انتشار: 2019
این داستان در مورد دنی و کارل است که جزو دوستان قدیمی هم هستند. کارل در روز تولد دنی یک بازی ویدئویی به نام «افعیها ضربه میزنند» را به او هدیه میدهد. برای انجام بازی، باید هر نفر، گیرندهای را روی سر خود نصب کند تا بتواند تبدیل به شخصیتهای اصلی موجود در آن شود. اگر چه در ابتدا همه چیز صرفا یک تفریح و بازی بود اما کم کم ابعاد جدیتری به خودش میگیرد.
فصل ششم «آینه سیاه» به تازگی منتشر شده شما میتوانید این سریال جذاب را بدون خرید اشتراک در مایکت تماشا کنید.
منبع: movieweb