نقد سریال جنایی دکستر: گناه اصلی (Dexter: Original Sin)
سریال دکستر: گناه اصلی (Dexter: Original Sin) پیش در آمدی بر سریال اصلی دکستر است. سریال اصلی دکستر و «دکستر: گناه اصلی» در مورد شخصیت یک قاتل زنجیرهای است. که در قالب عدالت خواهی دست به قتل میزند. دکستر مورگان یکی از محبوبترین ضد قهرمانهای دنیای فیلم و سریال است. در سریال «دکستر: گناه اصلی» پاتریک گیبسون در نقش دکستر مورگان، کریستین اسلیتر در نقش هری مورگان، مالی براون در نقش دبرا مورگان و مایکل سی هال در نقش راوی باز میکنند.
این سریال بازگشتی حذاب به دنیای دکستر است. داستان سریال در 1990 و در میامی اتفاق میافتد. این سریال فضایی خاموش و تاریک دارد و به تجربیات اولیهای میپردازد که دکستر را به یک قاتل انتقام جو تبدیل میکند. در این سریال بینندگان شاهد چالشهای شخصی و اجتماعی دکستر است و از طرفی شاهد شیوهی رفتار و روابط مختلف دکستر با خانواده، دوستان مدرسه و پلیسها هستند که همه نشان از پیچیدگیهای روحی دکستر دارد. از آن گذشته این سریال به تأثیر دوران کودکی در شکل گیری شخصیت انسان اشاره دارد. آسیبهایی که انسان از دوران زیر بلوغ دریافت میکند میتواند به کلی مسیر زندگی او را تغییر بدهد.
سریال «دکستر: گناه اصلی» همانطور که پیش از این ذکر شد یک پیش درآمد بر سریال اصلی دکستر است. این سریال به روزهای شکل گیری زندگی دکستر میپردازد. سازندگان در این سریال به بررسی زاویههای تاریکی که کم کم در روان دکستر و در دوران کودکی شکل میگیرد، پرداختهاند. در سریال «دکستر: گناه اصلی» همزمان که بیننده شاهد حرکت دکستر در دنیای قتل و خشونت است با تعدادی از شخصیتهای جدید که در زندگی دکستر حضور و تأثیراتی عمیقی بر شخصت سازی او داشتهاند آشنا میشود. دکستر کم کم با روان پیچیدهی خود آشنا میشود. این سریال عناصر ترسناک و مفاهیم روانشناختی را لایه به لایه در هم تنیده و مقدمهای دیدنی وجذاب برای سریال اصلی دکستر را روانهی پردهی نمایش کرده است. سریال «دکستر: گناه اصلی » با این که پیچش خلاقانهای در داستان ایجاد کرده اما لحن تاریک و استرس زای سریال اصلی را حفظ کردهاست. این سریال برای طرفدارانی که سریال دکستر را دنبال میکنند و یا کسانی که علاقه مند هستند از این به بعد دیدن سریال دکستر را آغاز کنند انتخاب خوبی است.
مشخصات سریال دکستر: گناه اصلی | |
سازنده | کلاید فیلیپس |
نویسنده | کلاید فیلیپس |
بازیگران | پاتریک گیبسون، کریستین اسلیتر، مارگارت براون، مایکل سی هال |
تاریخ انتشار | ۲۰۲۴ |
نگاهی به رابطه هری مورگان و دکستر
در سریال «دکستر: گناه اصلی» هری مورگان پدر دکستر نقش اساسی در تبدیل دکستر به یک قاتل زنجیره ای را دارد. او وقتی به تمایلات خشونت آمیز دکستر پی میبرد سعی میکند او را وارد مسیر جدیدی کند. هری مورگان بدون این که این تمایلات تاریک را نفی کند به دکستر کمک میکند تا تمایلات خود را مدیریت کند. و این گونه است که هری مورگان به دکستر مجوز کشتن میدهد. کشتن در راه عدالت. و دکستر از آن پس سعی میکند حس کشتنی که او را در چنگالش گرفته را به حس انتقام جویی در راه عدالت تبدیل کند. دکستر در این زمینه موفق میشود و او به سراغ کسانی میرود که از نظر قانون و او مجرم و گناهکار هستند. او به زعم خودگناهکاران را میکشد و این چنین است که هم عطش کشتن خود را ارضاء میکند و هم دنیا را از شر گناهکاران و مجرمان پاک میکند.
در سریال «دکستر: گناه اصلی» پاتریک گیبسون در نقش دکستر بازی میکند. داستان سریال از دوران کودکی آسیب دیدهی او آغاز میشود. از جایی که او را هری مورگان به فرزند خواندگی قبول میکند. در این سریال کشمکش دکستر با تمایلات ضد اخلاقی و خشنی که در وجودش حمل میکند به نمایش گذاشته میشود. همزمان در سریال بیننده شاهد فلاش بکهایی از شخصیتهایی است که در گذشتهی دکستر وجود داشته و با او به نوعی در ارتباط بودهاند. سریال در قسمتی از داستانش دوست دوران کودکی دکستر را معرفی میکند. سپس به سراغ اولین تجربیات او از مرگ و خشونت میرود. به نظر میرسد سریال «دکستر: گناه اصلی» قصد دارد تا ریشههای تاریکی درون دکستر را پیدا کرده و برای مخاطب به نمایش بگذارد.
همزمان که دکستر شروع به تجربه کردن میکند و تمایلات خشن و تاریک خود را بروز میدهد به مسیر تاریک وارد میشود. زمانی که مادر دکستر به طرز مرموزی میمیرد و زمانی که دکستر اسیر پریشانی احساسی میشود تحریک شده و دیگر نمیتواند تمایلات خشونت آمیز خود را کنترل کند او که مانند انسانی بدون پناه مدام در حال درگیری با خود است بالاخره تمایلات خشونت آمیزش را میپذیرد و آنها را قبول میکند. اتفاقات دردناک باعث میشوند تا دکستر در گسترهی تاریک درونش غرق شود.
قصهگویی به سبک دکستر: گناه اصلی
عناصر داستانگویی در سریال «دکستر: گناه اصلی» به خوبی مورد استفاده قرار گرفتهاند. چیدمان اتفاقات و پیشرفت داستان در این سریال تحسین برانگیز است. فاکتور تعلیق در این سریال نقش اساسی را بازی میکند. نویسنده و سازنده توانستهاند صحنههایی پر تعلیق و قابل تحسینی را به نمایش بگذارند. از طرفی شخصیتهایی نیز که وارد داستان میشوند از شخصیت پردازی خوبی برخوردار هستند. شخصیت پردازی خوب و اساسی توانسته عمق بیشتری به داستان بدهد و این امر باعث شده است که شخصیت دکستر بیشتر از پیش طرفداران را جذب کند و مخاطبان بیشتری با او همدلی کنند و توجهاشان به این سریال روانشناختی جلب شود. معضلات اخلاقی که دکستر با آنها دست به گریبان است معضلات سادهای نیستند که با چند جلسه تراپی رفع شوند. آسیبها آنچنان عمیق وارد شدهاند که قابل درمان نیستند. نشخوارهای ذهنی دکستر تظاهر به عادی بودن که دکستر سعی میکند تا انجامش بدهد در عمق دادن به داستان سریال کمک بزرگی کردهاست و باعث ایجاد صحنههای بسیار چشم گیری شدهاست. دکستر درون خود حجم عظیمی از تاریکی و سیاهی را حمل میکند. او در عین حال که باید این تاریکی را کنترل کند باید کاملاً عادی به نظر برسد و این امر فشار زیادی بر او وارد میکند. سفر پر نوسان و دردناک عاطفی و احساسی دکستر در طول داستان سریال به خوبی طراحی شده به مخاطب نشان داده شده است. داستان سریال در بخشهای نخستین خود یک روند هیجان انگیز دارد و این روند را از سریال اصلی وام گرفته است. سریال تلاش کردهاست که به ریتم سریال اصلی وفادار بماند زیرا نمیخواهد طرفداران سریال اصلی دکستر از دست بدهد و در عین حال طرفدارن مخاطبان تازه و بیشتری را جذب کند.
در فیلمهایی که تمرکزشان بر مسائل روانشناختی است بازیگر و حسی را که به مخاطب منتقل میکند خیلی مهم است. در این گونه فیلمها که سازنده، بازیگر و مخاطب با درونیات شخصیت فیلم سر وکار دارند بازیگر باید بتواند آنچه را نویسنده، سازنده و شخصیت میخواهد و فکر میکند به تماشاگر منتقل کند و از آنجایی که شخصیت این گونه فیلمها دارای تحرکات فیزیکی زیادی نیستند مخصوصاً هنگام چالشهای درونی بازیگر باید بازی زیر پوستی خوبی از خود ارائه بدهد تا مخاطب بتواند حس شخصیت را دریافت کند. پاتریک گیبسون در نقش دکستر مورگان خیلی عالی ظاهر شدهاست. او با بازی قوی و در عین روانی که از خود به نمایش میگذارد مخاطب را جذب خود میکند. لازم به ذکر است که بازیگر در ایجاد همدلی مخاطب با شخصیت نقشی اساسی دارد. دکستر گرچه نقش منفی است و یک قاتل زنجیرهای است اما بازی بازیگرش توانسته همدلی بسیاری از بینندهگان را جلب کند. همچنین بازی کریستین اسلیتر در نقش هری مورگان نیز قابل تحسین است. کریستین اسلیتر در نقش مردی که میخواهد بین بد و بدتر یکی را انتخاب کند و مجبور است بر خلاف عرف و اخلاق عمل کند به خوبی درخشیدهاست. کریستین اسلیتر به گونهای نقش هری مورگان را خوب بازی میکند که مخاطب او را کاملاً درک کرده و به تصمیم غیرمعمول او احترام میگذارد.
دکستر: گناه اصلی از نظر انتقادی
برخی از منتقدان معتقد هستند که بجز قسمتهای ابتدایی سریال بقیه قسمتها ریتم کندتری دارند و این امر باعث کاسته شدن از جذابیت سریال شدهاست. زیرا مخاطب توقع دارد سریال با همان ریتمی که آغاز داشته ادامه پیدا کند. برخی دیگر از منتقدان معتقد هستند که طریقهی داستانگویی در بخشهایی از سریال دارای فضایی قدیمی و تکراری است. در ضمن سریال «دکستر: گناه اصلی» یک سری مسائل فلسفی را نیز مطرح کردهاست اما نتوانسته آنطور که باید و شاید و به طور شفاف به همه مسائلی که در سریال مطرح کرده است، بپردازد. بنابراین تعدادی از این مفاهیم بدون این که آنالیز شوند رها شدهاند و مخاطب را با سئوالهای بی پاسخ رها کردهاست. از دیگر نقدهایی که بر سریال « دکستر: گنا اصلی» وارد شدهاست، تعادلی است که باید میان بخشهای گذشتهی دکستر و بخشهایی که بر چالشهای او برای غلبه بر خوی خشن خود تمرکز دارد، باشد و نیست. سازندگان سریال باید بیشتر و با دقت بیشتری بر جزئیات بین دو بخش تشکیل دهنده سریال میپرداختند.
سریال «دکستر: گناه اصلی» پیش در آمد سریال دکستر است که به بخش کودکی دکستر میپردازد . این سریال توانسته توجه بسیاری از مخاطبان و طرفداران دکستر را جلب کند. سریال «دکستر: گناه اصلی» سریالی روانشناختی، جنایی و در عین حال فلسفی است. این سریال ارزشمند که مخاطب را به دنبال خود کشیده و او را وادار به تفکر میکند به چالشهای روحی انسان، درگیریهای ذهنی، آسیبهای کودکی وتأثیر دیگران در تعیین مسیر زندگی میپردازد. در این سریال بیننده با قاتلی سر و کار دارد که دوستش دارد و نمیتواند بااو همدلی نکند. این سریال توانسته نظرات مثبت زیادی از طرف مخاطبان و همچنین منتقدان دریافت کند.