نقد سریال جنایی سارق مواد (Dope Thief)

اشتباه مرگبار

سریال سارق مواد (Dope Thief) به تهیه‌کنندگی ریدلی اسکات و نویسندگی پیتر کریگ، یکی از آثار متفاوت و جسورانه‌ امسال در ژانر درام جنایی است که با تکیه بر فضاسازی تیره‌وتار، شخصیت‌پردازی عمیق و روایتی چندلایه، به بررسی فروپاشی اخلاقی دو انسان ساده هنگام برخورد با مفاهیمی چون وسوسه، هویت جعلی و طمع می‌پردازد. این سریال، داستان دو دوست صمیمی به نام‌های ری و منی را روایت می‌کند که خود را به عنوان مأموران اداره مبارزه با مواد مخدر جا می‌زنند تا از آشپزها و ساقی‌های خرده‌پای مواد مخدر، پولی به جیب  بزنند. آن‌ها که افرادی از حاشیه جامعه هستند و قربانیان خود را هم از همین بخش جامعه انتخاب می‌کنند، وارد دنیایی از جنایت و فساد می‌شوند؛ این نقشه به ظاهر ساده و زیرکانه، به‌تدریج آن‌ها را به باتلاقی بی‌انتها از دروغ، خشونت و فروپاشی درونی می‌کشاند.

مشخصات سریال سارق مواد
خالق پیتر کریگ
بازیگران برایان تایری هنری، وگنر مورا، مرین آیرلند، نستا کوپر
استودیو سازنده اپل تی‌وی پلاس
تاریخ انتشار ۲۰۲۵

نگاهی روانشناختی به خرده‌جنایت‌ها

سارق مواد

روایت سریال با استفاده از ساختار غیرخطی، به‌صورت هوشمندانه‌ای گذشته و حال شخصیت‌ها را درهم می‌آمیزد. این روش روایت، به‌خصوص در درامی که ریشه در روان انسان دارد، بسیار مؤثر واقع می‌شود. تماشاگر نه‌فقط با سطح ماجرا، بلکه با انگیزه‌های درونی و زخم‌های شخصیتی دو قهرمان داستان مواجه می‌شود. گذشته‌ی سخت ری و منی، کودکی در فقر و حاشیه، و تجربه‌های تلخی که در شهرهای کوچک آمریکا انباشته شده‌اند، به‌تدریج بر بیننده آشکار می‌شود و مسیر انتخاب‌های امروز آن‌ها را قابل درک‌تر می‌کند؛ هرچند باز هم نمی‌تواند در حکم یک توجیه قابل قبول عمل کند.

بازی درخشان برایان تایری هنری در نقش ری، ستون اصلی وزن احساسی این سریال است. او با لحن سرد، نگاه‌های بی‌قرار و حرکات محتاطانه‌اش، انسانی را مجسم می‌کند که در مرز میان قربانی و مجرم در نوسان است. وینگ ریمز نیز در نقش پدر ری، در چند قسمت محدود اما به‌یادماندنی ظاهر می‌شود و در نقش یک پدر سنگین و باوقار، به بعد اخلاقی داستان عمق می‌بخشد. ارتباط میان پدر و پسر در این سریال، گرچه فرعی به نظر می‌رسد، اما یکی از وجوه اصلی فرآیند شکل‌گیری شخصیت ری است. نگاه خجالت‌زده‌ ری هنگام ملاقات با پدرش، چیزی فراتر از یک شرم ساده است؛ این نگاه بیشتر بیانگر تضاد میان هویت‌های جعلی بیرونی و بقایای به جا مانده از خانواده از هم گسیخته اوست.

سارق مواد: طمع و هویت

مضمون اصلی سریال بر محور مساله هویت می‌چرخد. ری و منی با پوشیدن لباس مأموران مبارزه با مواد مخدر، نه‌تنها دیگران را فریب می‌دهند، بلکه در طی زمان خود نیز به این نقش‌ها باور پیدا می‌کنند. این تداخل میان واقعیت و تظاهر، به‌ویژه در نیمه‌ی دوم سریال، به شکل نمادین در یک صحنه برجسته به اوج می‌رسد؛ جایی که ری با یک مأمور واقعی مبارزه با مواد مخدر روبه‌رو می‌شود و برای لحظاتی دچار بحران وجودی می‌گردد. در آن لحظه، مخاطب درمی‌یابد که موضوع تنها تظاهر نیست، بلکه مساله فراتر رفته و به درونی‌ترین لایه‌های شخصیت نفوذ کرده است. این بحران هویت، در کنار دروغ‌های پی‌درپی، سقوط اخلاقی شخصیت‌ها را تدریجی و درعین‌حال ناگزیر جلوه می‌دهد.

عنصر طمع نیز در این میان جایگاهی کلیدی دارد. آنچه با یک نقشه‌ی ساده برای سرقت آغاز می‌شود، به‌سرعت تبدیل به مجموعه‌ای از اشتباهات پیاپی، دروغ‌گویی‌های مخرب، و تصمیمات غیرقابل بازگشت می‌شود. سریال به‌جای آن‌که صرفاً به تصویر اکشن ماجرا بسنده کند، با پرداختن به تبعات روانی و اخلاقی این طمع، به‌نوعی در امتداد سنت آثار ضدقهرمان محوری مانند «افسار گسیخته» (Breaking Bad) قرار می‌گیرد. با این تفاوت که در «سارق مواد»، به جای ساختار قدرت یا تجارت مواد مخدر، بیشتر بر روی ناپایداری هویتی و اثرات دروغ بر روان شخصیت‌ها تمرکز شده است.

سریال از نظر ساختاری به سریال‌های پلیسی واقع‌گرایانه‌ای چون «شنود» و «کارآگاه حقیقی» نزدیک است. تمرکز بر روی فضاهای حاشیه‌ای شهرهای کوچک، پرداخت واقع‌گرایانه و جزئیات دقیق روند جرم و جنایتی که در این مناطق رخ می‌دهد، «سارق مواد» را به جانشین خلفی برای این گونه آثار تبدیل می‌کند.

سارق مواد

ریدلی اسکات به عنوان یکی از تهیه‌کنندگان سریال، کارگردانی قسمت اول آن را هم بر عهده دارد. او با استفاده از یک سبک بصری متمایز، فضای خفقان‌آور و درعین‌حال جذابی خلق کرده است. استفاده از رنگ‌های سرد، قاب‌های بسته، و حرکات دوربین محدود باعث می‌شود فضای داستان یک نوع حس تنگنا و حبس را القا کند که گریبانگیر شخصیت‌های اصلی داستان شده است. این سبک در خدمت مضمون داستانی سریال قرار می‌گیرد و به بیننده اجازه نمی‌دهد تا احساس امنیت کند. این مساله به‌ویژه در صحنه‌هایی که ری و منی وارد خانه‌های دلالان مواد می‌شوند، به خوبی موفق می‌شود حس بی‌ثباتی، ترس و غریبی را به تصویر بکشد.

یکی از نقاط قوت سریال، نحوه‌ پرداخت دوستی ری و منی است. این دوستی که در ابتدا سرشار از وفاداری و همدلی است، به‌تدریج زیر فشار شرایط فرو می‌پاشد. تضادهای شخصیتی، تفاوت در میزان قدرت تحمل، و درنهایت، خیانت‌های ناگزیر، این رابطه را به‌سوی فروپاشی می‌برد. این سیر از صمیمیت به گسست، یکی از تأثیرگذارترین محورهای روایی سریال است.

روایت سریال با استفاده از ساختار غیرخطی، به‌صورت هوشمندانه‌ای گذشته و حال شخصیت‌ها را درهم می‌آمیزد. این روش روایت، به‌خصوص در درامی که ریشه در روان انسان دارد، بسیار مؤثر واقع می‌شود.


با وجود تمام این نقاط قوت، سریال از برخی ضعف‌ها نیز رنج می‌برد. از جمله می‌توان به کندی ریتم در برخی قسمت‌های میانی اشاره کرد. درحالی‌که آغاز و پایان سریال با ضرباهنگ تند و تعلیق همراه است، برخی قسمت‌های میانی دچار افت می‌شوند و درنتیجه تمرکز بیننده کاهش می‌یابد. به معنای واقعی کلمه در چند قسمت میانی سریال هیچ اتفاقی رخ نمی‌دهد! تنها ری و منی را می‌بینیم که با اضطراب و نگرانی از جایی به جای دیگر می‌روند. البته این ضعف در قسمت‌های پایانی برطرف می‌شود. این که «سارق مواد» به یک‌باره در دو، سه قسمت پایانی اوج می‌گیرد، از جمله نکات جالب سریال است. چرا که سریال‌ها معمولا تنها برای چند قسمت اول ایده دارند و برای به پایان رساندن داستان مشکل به مشکل می‌خورند، ولی «سارق مواد» بعد از افت نسبی چند قسمت میانی، به یک باره در قسمت‌های پایانی جانی تازه می‌گیرد و داستان را به مسیرهای جدیدی می‌کشاند.

 همچنین از دیگر نقاط ضعف سریال این است که برخی از شخصیت‌های فرعی که ظرفیت روایی بالایی داشتند، به‌درستی پرداخت نشده‌اند و صرفاً در نقش ابزار داستانی باقی مانده‌اند. این مساله به ویژه در مورد میشل تیلور، معشوقه ری صدق می‌کند. او که در ابتدا وکیل تسخیری ری است، کم‌کم وارد رابطه‌ای عاشقانه با او می‌شود. اما بعد از این تغییر کم‌کم به حاشیه می‌رود و نقش آن‌چنانی در داستان ندارد.

با این‌حال، به طور کلی «سارق مواد» خیلی موفق می‌شود تصویری تاریک، واقع‌گرایانه و درعین‌حال انسانی از سقوط اخلاقی انسان‌ها ارائه دهد؛ تصویری که هم به لحاظ زیبایی‌شناختی و هم از منظر مفهومی، قابل‌تامل است. در دنیای دروغین آن‌ها، تنها چیزی که واقعی می‌ماند، پیامد انتخاب‌هاست؛ و این همان چیزی است که در نهایت گریبان شخصیت‌ها را می‌گیرد.

سریال در پایان، نه با یک نتیجه‌گیری قاطع، بلکه با نوعی درماندگی اخلاقی به پایان می‌رسد. هیچ قهرمان و ضدقهرمانی باقی نمی‌ماند؛ تنها با انسان‌هایی طرف هستیم که در نقش‌هایی که برای خود ساخته‌اند، گم شده‌اند. این پایان، هم جسورانه است و هم وفادار به روح کلی است که از اول تا پایان در این سریال احساس می‌شود.

برای مخاطبانی که به داستان‌های پلیسی، ضدقهرمانی، روان‌شناختی و اخلاق‌محور علاقه دارند، «سارق مواد» تجربه‌ای ارزشمند و به‌یادماندنی است. این سریال فقط یک درام جنایی صرف نیست، بلکه بازتابی از عمق فساد، طمع و تباهی است که در طبقه‌های پایین و نادیده جامعه وجود دارد.

نقاط قوت: 

  • روایت واقع‌گرایانه و مستند
  • شخصیت‌پردازی خوب

نقاط ضعف: 

  • ریتم کند و محتوای کم در قسمت‌های میانی

امتیاز فیلم

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا
تماشای رایگان ×