10 زن برجسته سریال بازی تاج و تخت؛ از دنریس تارگرین تا آریا استارک
بازیگران بااستعداد مجموعه عظیم بازی تاج و تخت (Game of Thrones)، شخصیتهایی با گذشته و انگیزههای پیچیده را بازی میکنند. یکی از نقاط قوت سریال بازی تاج و تخت، زنان بسیاری است که نقشی فراتر از کلیشههای سنتی فانتزی دارند و اهمیت آنها در روایت کلی قابل توجه است. با وجود اینکه سریال بسیار بیشتر از ده شخصیت زن خوب دارد، بهترینها کسانی هستند که نقشهایشان برای داستان کلی ضروری است یا بیشترین تغییرات را تجربه میکنند.
مثلا سانسا استارک با رویای ملکه شدن، در ابتدا دختری ساده نشان داده میشود. او در ابتدا تحت تاثیر استارکهای دیگر قرار دارد، اما در طول هر فصل فرآیند رشد قابل توجهی را طی میکند. مثال دیگر برین تارث قوی و شجاع است؛ تنها شخصیتی در میان زنان سریال بازی تاج و تخت که شوالیه میشود. برین یک زن اشرافی است که بیشتر استانداردهای اجتماعی برای زنان در موقعیت خود را به چالش میکشد. با تعهد بیقید و شرط خود به سوگندها و اصول، او یک شخصیت تحسینبرانگیز است که مستقیما بر چندین خط داستانی سریال تاثیر میگذارد. اگرچه چیزهای زیادی وجود دارد که این شخصیتها را از هم متمایز کند، اما بهترین زنان سریال بازی تاج و تخت همه تغییرات عمیقی را تجربه میکنند و تصمیماتی میگیرند که بر روایت داستان میگذارد.
10. الاریا سند
الاریا سند یک فرزند نامشروع از دورن است که به عنوان معشوقه لرد اوبرن مارتیل معرفی میشود. پس از مرگ غافلگیرکننده معشوقش، الاریا قدرت خود را نشان میدهد و با وجود زمان نسبتا کوتاه حضورش روی صفحه، اثر مهمی بر داستان میگذارد. او به جای سقوط در ورطه فراموشی مانند هر زن دیگری در این جایگاه، نقشه مرگ میرسلا باراتیون را طرح میکند. انتقام الاریا علیه سرسی با کشتن دخترش به اوج خود میرسد و این عمل نابودی قریبالوقوع خاندان لنیستر را تشدید میکند.
بعنوان یک زن نامشروع که تنها شخصیت تاثیرگذار زندگیاش را از دست داده است، سرنگونی جسورانه الاریا از خاندان مارتل یکی از خیانتهای چشمگیر در این سریال است و میزان غم و اندوهی که تحمل میکند کاملا منطقی است. خشم هدفمند او با تفکر انتقادی، حیلهگری و ارادهی او متعادل است که تحسین دخترانش، مارهای شنی را توجیه میکند. اقدامات او تاثیر قابل توجهی بر دینامیک قدرت در دورن دارد و به درگیری گستردهتر در وستروس کمک میکند. متاسفانه، برنامههای او برای انتقام خوب شروع میشود اما در نهایت منجر به مرگ مارهای شنی محبوبش میشود.
9. اولنا تایرل
مارجری قطعا یک شخصیت بسیار باهوش و دوست داشتنی است، اما اولنا نیروی واقعی پشت خاندان تایرل است. در حالی که پتانسیل مارجری با مرگ او قبل از اینکه بتواند تاثیر واقعی بگذارد هدر میرود، مادربزرگ او کسی است که ریسمان همه چیز را به دست داشت و سه ازدواج منجر به ملکه شدن او را ترتیب داد.
اولنا معروف به ملکه خارها، بعنوان یک شخصیت صاحباختیار در هایگاردن با ذهنی استراتژیک و اخلاق مرموز معرفی میشود. در ابتدا، مخاطب از نقش مهم او در توطئههای سیاسی سریال بیخبر است. اما پس از اینکه بینندگان متوجه میشوند او پشت ترور جافری باراتیون در طول عروسی او با مارجری است، معلوم میشود که اولنا از سوی اطرافیان و مخاطبان دست کم گرفته شده است. تمایل او به انجام هر گونه اقدامی برای محافظت از منافع خانوادهاش نیز نابودی خاندان لنیستر را تسریع میکند.
8. یارا گریجوی
اولین صحنه معرفی یارا گریجوی در سریال بازی تاج و تخت شاید بحثبرانگیزترین قسمت مجموعه باشد. خواهر بزرگتر تیو پس از اینکه توسط استارکها اسیر شد، در جزایر آهنین ماند و همراهی با تلاش تحقیرآمیز و ناخودآگاه تیو برای رابطه نامشروع، راه خودجوش یارا برای اعمال قدرت بر اوست. اما پس از بدرفتاری با برادرش به روشهای مختلف (و خندهدار)، او با نجات دادن او از رامسی بولتون ثابت میکند که یک خواهر خوب و رهبر قابل اعتماد است.
یارا پس از اینکه عمویش قدرت را به دست میگیرد و میخواهد او را بکشد، مجبور است از جزایر آهنین فرار کند و بعدا بازگردد و رسما بعنوان بانوی آنجا انتخاب شود. او پس از متحد شدن با دنریس تارگرین، با ارائه استراتژی دریایی، به چشمانداز سیاسی جهان سریال کمک قابل توجهی میکند. روند تغییر شخصیت او با دینامیک قدرت فراوان و مسئولیتهایی که معمولا برای شخصیتهای مرد در نظر گرفته میشود، حتی در دنیای بازی تاج و تخت قابل توجه است. که همچنین باعث شده است ظهور او غیرمحتملتر و لذتبخشتر باشد، زیرا او به رهبر فرهنگ مردسالار آهنین تبدیل میشود.
7. کتلین استارک
کتلین استارک، گیسسفید شجاع خاندان استارک است که نقش مهمی در درگیریهای سیاسی و نظامی در حال گسترش سریال ایفا میکند. وفاداری شدید او به خانواده خود بالاتر از همه چیز، اقدامات او را بعنوان گیسسفید استارک پس از مرگ ند هدایت میکند؛ اتفاقاتی مانند دستگیری تیریون لنیستر و پذیرش خدمت برین تارث. مذاکرات کتلین با سایر خاندانها بویژه تلاشهای او برای ایجاد اتحاد در طول جنگ پنج پادشاه، شاید تنها اقدامات هوشمندانهای باشد که توسط هر کدام از افراد خاندان استارک در فصلهای اولیه انجام شده است.
مرگ تراژیک او در عروسی سرخ در فصل 3، قسمت 9 با عنوان بارانهای کاستامر نقطه عطفی مهم در سریال بازی تاج و تخت است. این صحنه شوکهکننده بر آسیبپذیری همه شخصیتها در چنین دنیای خطرناکی تاکید میکند و تاثیر زیادی بر تصمیمات گرفته شده توسط سایر شخصیتها پس از آن دارد. اگرچه طرفداران رمان نغمه آتش و یخ از اینکه سریال او را مثل داستانش در کتاب از مرگ برنگرداند ناامید شدند، اما روند تغییر شخصیت او همچنان تاثیرگذار و بهیادماندنی است.
6. بانو میلساندره
در ابتدا، ملسیاندره به نظر میرسد جادوگری شیطانی است که از استنیس براتیون برای اهداف مرموز خود استفاده میکند. با این حال، ماهیت واقعی او و دیدگاهش در مورد مبارزه برای تخت آهنین به تدریج آشکار و در نهایت با یک روند تغییر شخصیت به سمت رستگاری شگفتانگیز توجیه میشود. بعنوان راهب سرخ که پروردگار نور را میپرستد، بانو ملسیاندره از دستورات خدای خود پیروی میکند.
پس از پشیمانی قابل توجه از نقش خود در مرگ شاهزاده شیرین براتیون، بانوی سرخ متوجه میشود که از قدرتهایش سواستفاده کرده است. نقش محوری او در احیای جان اسنو در فصل 6، قسمت 2 با عنوان خانه، و راهنمایی غیرمستقیم او به آریا استارک در نبرد زمستان، اهمیت او را در رویدادهای اوج سریال به عنوان کسی که گاهی میتواند آینده را پیشبینی کند و حتی آن را تغییر دهد، تاکید میکند. رفتن و سرنوشت نهایی او بازتاب پذیرش شکستها و موفقیتهای این شخصیت است و آن را به یکی از رضایتبخشترین پایانهای ممکن برای یکی از قدرتمندترین زنان سریال بازی تاج و تخت تبدیل میکند.
- 10 سریال تماشایی که از «بازی تاج و تخت» عملکرد بهتری دارند
- پیتر دینکلیج از فصل آخر سریال بازی تاج و تخت دفاع کرد
- 7 لوکیشن زیبای سریال بازی تاج و تخت
5. سانسا استارک
سانسا استارک بر خلاف سایر خواهر و برادرهایش در ابتدای سریال دیدگاه کودکانهای نسبت به جهان اطراف خود داشت و همین مساله او را به شخصیتی منفور تبدیل کرده بود. اما رشد او از یک دختر جوان سادهلوح و آرمانگرا به یک حاکم خردمند و استراتژیک یکی از مهمترین روندهای تغییر شخصیت سریال است. سانسا در ابتدا توسط اطرافیان خود مورد سواستفاده قرار گرفت، که همین باعث شد تا یاد بگیرد چگونه از دیگران سواستفاده کند و فریبشان بدهد بدون اینکه هرگز حس عدالت و اخلاق خود را نادیده بگیرد.
سانسا یکی از مهمترین زنان سریال بازی تاج و تخت است که تجربیات واقعا بدی با مردان داشته. او قربانی جافری، لیتلفینگر و رامسی بولتون است. بعد از تمام این سختیهاست که او به زنی قدرتمندی تبدیل میشود. صعود سانسا به نقش ملکه شمال، مقاومت و هوش او را ثابت میکند. بلوغ جدید او با درک روزافزون پیچیدگیهای قدرت و تعهد ثابت به میراث خانوادهاش مشخص میشود. تا پایان سریال، او احتمالا قدرتمندترین زن در وستروس است.
4. برین تارث
در نگاه اول، شخصیتی با چنین قطبنمای اخلاقی قوی مانند برین جایی در داستان افراد بیرحم، قدرتطلب و قاتل سریال بازی تاج و تخت نخواهد داشت. اما این دقیقا همان چیزی است که برین نشان میدهد و انتظارات مخاطبان را به طرق مختلف زیر پا میگذارد. با شجاعت از نقشهای سنتی مورد انتظار از اشرافیترین زنان سریال بازی تاج و تخت در وستروس سرپیچی میکند و زندگی یک نگهبان قسمخورده را برمیگزیند و بعدا توسط جیمی لنیستر بعنوان یک شوالیه انتخاب میشود.
جستجوی برین برای محافظت از دختران استارک بعنوان راهی برای انجام سوگندی که به کتلین استارک خورده بود و رابطه پیچیدهاش با جیمی، تعهد او به اصول خود را نسبت به قدرت تاکید میکند. او بعنوان نمادی از امید برای عدالت در دنیایی که آرمانهای اخلاقی کاملا در آن فاسد شده است نقش دارد. نقشی که مخاطبان در ابتدا فکر میکردند متعلق به دنریس است. برین برای پشتیبانی از تصمیمات اخلاقی خود قدرت فیزیکی مناسبی دارد که اغلب همین ویژگی او را تحت خطر میگذارد.
3. آریا استارک
داستان آریا استارک یکی از جذابترین و سرگرمکنندهترین قسمتهای سریال است. از یک دختر کوچک تا یک قاتل آموزشدیده با یک فهرست شخصی، سفر او با جستجوی بیرحمانه هیجان و انتقام مشخص میشود. وقتگذرانی آریا با مردان بیصورت او را به یک نیروی کشنده تبدیل میکند، اما سفر طولانی او با سگ تازی است که با تجربههای بسیار او را به بهترین شکل تغییر میدهد.
آریا با کشتن انواع شخصیتها، از والدر فری تا پادشاه شب، پیشگویی بانو ملسیاندره را برآورده میکند و ثابت میکند که همیشه مقدر شده است قاتل باشد. داستان او فراتر از انتقام، به بررسی موضوعاتی مانند هویت و از دست دادن معصومیت نیز میپردازد. امتناع آریا از کنار گذاشتن آرزوهای خود با وجود آموزههای مردان بیصورت، شخصیت قوی و حس درونی او را برجسته میکند و فراتر از صرفا سرکشی است. نیازش به انتقام او را تعریف میکند، اما تنها نیروی محرکش نیست. تصمیمش برای کاوش در سرزمینهای ناشناخته غرب وستروس در پایان سریال، تاکید بر عطش او برای ماجراجویی و دانش دارد. ویژگی تحسینبرانگیزی که به همان اندازه در رشد چنین شخصیتی موثر است.
2. سرسی لنیستر
سرسی لنیستر یک آنتاگونیست پیچیده و جذاب است. او کاملا بیرحم و قدرتطلب است و اقداماتش بخش زیادی از درام سریال را شکل میدهد. شخصیت سرسی بازتابی از پیشگویی است که در کودکی به او داده شده است و بزرگ شدن او در خاندان لنیستر و ازدواجش تنها برای مهر و موم اتحاد بین پادشاه جدید و لنیسترها شکل میگیرد. او فقط در صحنههای رابطه نامشروع خود با برادر دوقلویش جیمی و هنگام محافظت از فرزندانشان، که همه جز مرسیلا معتقدند پدرشان رابرت باراتیون است، جنبه حساس خود را نشان میدهد.
داستان سرسی با چندین اوج و فرود بهیادماندنی تعریف میشود. بویژه پایینترین نقطه داستان او یعنی زمانی که در راه کفاره توسط سپتون اعظم و گنجشکها در فصل 5، قسمت 10 با عنوان آمرزگاری مادر تحقیر شد. اما در نهایت او بعنوان یک شخصیت قدرتمند ورقها را برمیگرداند و کل سپت بایلور را با دشمنانش در روز محاکمه خود در فصل 6، قسمت 10 با نام بادهای زمستان منفجر میکند. این رفتار نمادین سرسی را به بهترین شرور در بازی تاج و تخت تبدیل کرد. او با گذشت زمان بواسطه خشم خود زیرکتر و افسارگسیختهتر میشود و تنها اژدهایان میتوانند ملکه مادر را سرنگون کنند.
1. دنریس تارگرین
دنریس تارگرین نماد سریال است. با گستردهترین رزومه در میان تمام شخصیتها، او بعنوان مصون از آتش، طوفانزاد، کالیسی دریای بزرگ و عناوین دیگر شناخته میشود؛ عناوینی که در سفر طولانی خود برای ساختن یک ارتش و ادعای تخت آهنین که حق اوست، جمع میکند. با هوش زیاد و مقداری شانس، دنریس از شرایط وحشتناک جان سالم به در میبرد و بعنوان مادر قدرتمند اژدها ظاهر میشود.
ماموریت دنریس برای پایان دادن به بردهداری و رساندن ستمکاران به مجازاتشان او را در ابتدا برای بسیاری به نمادی از امید تبدیل میکند. با این حال، بیرحمی روزافزون او و ابهامات اخلاقیاش به تدریج به این واقعیت اشاره میکند که او بیشتر از اینکه به مردم اهمیت دهد، به تخت آهنین علاقه دارد. اگرچه تغییر او به شرور در پایان مورد پسند بسیاری از طرفداران نبود، اما چندان هم دور از شخصیتش نیست. این لحظه بحثبرانگیز فقط جایگاه او را بعنوان یکی از پیچیدهترین و جالبترین زنان سریال بازی تاج و تخت تثبیت میکند.
منبع: cbr