سختترین بازیهای استودیو ناتی داگ
اگر بخواهیم لیستی از تاثیرگذارترین و جریانسازترین استودیوهای بازیسازی یک دهه اخیر داشته باشیم، شک نکنید که نام استودیو ناتیداگ در بین این استودیوهای این لیست قرار دارد و قطعا جایگاه خوبی را هم به دست میآورد؛ اما دلایل زیادی به خاطر این جایگاه خوب وجود دارد.
شاید مهمترین دلیل، این باشد که استودیوی ناتی داگ جز معدود استودیوهایی است که آثارشان راهشان را به دنیای هالیوود و میناستریم پیدا کردهاند؛ به خاطر ساخت بازی پرطرفدار و خوشساخت The Last of Us، پلیاستیشن موفق شد که درآمد هنگفتی از فروش لایسنس ساخت سریال این بازی توسط شبکه HBO به دست آورد.
از طرف دیگر، استودیوی ناتی داگ از سال ۲۰۱۳ با انتشار بازیهایی همچون The Last of Us: Part 1، Uncharted 4: A Thief’s End و The Last of Us: Part 2، موفق شد که طرفدارهای زیادی برای خود دست و پا کند و از طرفی، تغییرات زیادی در ژانر ماجراجویی اکشن ایجاد کرده و خیلی از بازیهای همسبک خودش را در یک انقلاب اساسی قرار دهد.
بازیهای لست او آس شاید در لیست سختترین بازیهای ویدیویی قرار نگیرد اما میتوان اقرار کرد که بازیهای این کمپانی به مراتب میتوانند تجربههای سختتری در مقایسه با خیلی از بازیهای ماجراجویی باشند و در این لیست قصد داریم که بازیهای ناتی داگ را از آسان به سخت، لیست کنیم. با مایکت و این مقاله همراه باشید.
- 13 بازی برتر استودیو ناتی داگ؛ از آنچارتد تا آخرین بازمانده از ما
- 8 بازی ویدیویی مهیج برای طرفداران آنچارتد
- بهترین بازیهای مسابقهای سری کراش
7. بازی Uncharted 3: Drake’s Deception
بازی آنچارتد ۳، شاید از لحاظ درجه سختی، سادهترین بازی استودیوی ناتی داگ باشد اما نمیتوان کتمان کرد که این بازی یکی از مهمترین بازیهای این استودیو محسوب میشود؛ این بازی در ۱ نوامبر ۲۰۱۱ میلادی، توسط استودیوی ناتی داگ، در سبک اکشن ماجراجویی برای پلتفرم PS3 ساخته شد؛ البته این بازی بعدها در دسترس کاربرهای پلیاستیشن ۴ هم قرار گرفت.
با این که قسمت قبلی این فرنچایز یعنی آنچارتد ۲ بیشتر تمرکز را روی گشت و گذار و پارکور قرار داده بود، قسمت سوم این بازی تفاوت ویژهای با قسمت دوم داشت. در قسمت سوم، تمرکز اصلی بازی بیشتر روی المانهای اکشن آن رفته بود و بازی بیشتر شبیه به یک عنوان اکشن سوم شخص بود.
در این بازی، المانهای پلتفرمر به شکل قابل توجهی کمتر از گذشته شده بود؛ این در حالی است که در قسمت دوم، بخش عظیمی از چالش بازی به خاطر همین المانهای پلتفرمر و پارکور بود. اما در قسمت سوم این المانها کمرنگتر شده بودند و بیشتر تمرکز روی المانهای اکشن بود.
اما المانهای اکشن هم چندان چالشبرانگیز نبودند؛ به خصوص که از ابتدای بازی، سازندگان به شما یک حس امنیت خاصی را با راحتتر کردن نبردهای تن به تن و دادن تعداد زیادی از مهمات به شما انتقال میدهند. اما این احساسی است که در ابتدای بازی به شما دست میدهد و هر چقدر در گیمپلی بازی پیشروی کنید، بازی سختتر میشود.
اکثر سختی بازی، به خاطر هوش مصنوعی بسیار خارقالعاده دشمنهای داخل بازی است. هوش مصنوعی پیشرفته دشمنها در کنار بیشتر شدن تعداد آنها باعث میشود که کمی سیستم مبارزه برای شما سختتر شود. یکی از چالشبرانگیزترین بخشهای بازی، زمانی است که شما در حال تغییر خشاب هستید؛ در این زمان احساس میکنید که دشمنها به سمت شما با سرعت بیشتری هجوم میآورند. اما بازی بعدی، از لحاظ سختی حتی از قسمت سوم آنچارتد هم چالشبرانگیزتر است.
6. بازی Jak X: Combat Racing
جک اند دکستر، از فرنچایزهای ناتی داگ است که شاید تا به امروز، حتی از وجود آن خبر نداشته باشید؛ اما این فرنچایز یکی از تلاشهای ناتی داگ برای ورود به دنیای میناستریم بود. بازی Jak X: Combat Racing یک عنوان مسابقهای در این فرنچایز بود که در ۱۸ اکتبر ۲۰۰۵ در سبک اکشن و مسابقهای، توسط استودیوی ناتیداگ برای پلتفرمهای PS2 و بعدها برای PS4 منتشر شد.
ناتی داگ با ساختن این بازی، از منطقه امن خود به معنای واقعی کلمه خارج شد. بازی Jak X: Combat Racing خیلی سریع شهرت زیادی پیدا کرد اما به دلایل نه چندان مثبتی؛ سختی این بازی مورد توجه خیلیها قرار گرفت و اگر نمیتوانستید سیستم کنترل این بازی را به خوبی یاد بگیرید، در تجربه آن قطعا دچار مشکل میشدید.
مهمترین بخش در سیستم کنترل این بازی، دریفت زدن است که انجام دادن درست آن در بازی کار بسیار سختی است؛ دریفت زدن از این جهت کار بسیار مهمی است چون با دریفت زدن میتوانستید برای خود بوستر تهیه کنید که سرعت شما را به صورت لحظهای افزایش میدهد و میتوانستید از این فرصت برای جلو افتادن از رقیبها استفاده کنید. پس دریفت زدن، سیستمی بود که باید در این بازی بلد باشید.
یکی دیگر از دلایلی که این بازی بسیار سخت است، غیرمنتظر بودن آن محسوب میشود؛ به خاطر وجود تمامی سلاحها و مواد منفجرهای که در بازی وجود دارد، همیشه باید منتظر این باشید که یکی از رقیبهای شما این سلاحها را بر علیه شما استفاده کند و درست زمانی که در رتبه اول هستید، سریعا جایگاه خود را از دست بدهید.
فیزیک بازی به نوعی است که رانندگی بازی کمی سختتر میشود؛ بدین خاطر که ماشین شما همواره یک پرش کوچکی را به گیمپلی میآورد که قطعا سختی آن را میتوانید در طول مدت تجربه بازی، احساس کنید.
5. بازی Crash Bandicoot 2: Cortex Strikes Back
شاید خیلیها این موضوعه را ندانید اما کراش یا همان کرش، فرنچایزی است که توسط ناتی داگ در زمان همکاریاش با اکتیویژن ساخت. این بازی در سال ۱۹۹۷ برای کنسول PS1 در سبک پلتفرمر ساخته شد؛ البته ناتی داگ در این بازی توانست به خوبی رگههایی از خلاقیتش در قرار دادن المانهای ماجراجویی را در بازیهایش نشان دهد.
قسمت دوم کراش، اهمیت بسیار زیادی برای طرفداران این سری دارد؛ بدین خاطر که ناتی داگ تمام تلاش خود را کرد که این بازی را متعهد به سبک پلتفرمر نگهدارد و باید اعتراف کرد که در این زمینه خارقالعاده عمل کرده است؛ البته متعهد بودن به سبک پلفترمر باعث شد تا ناتیداگ کمی بیشتر از حدی که باید، این المانها را چالشبرانگیز کند.
وسیع بدن سیستم پلفترمر در بازی باعث شد تا ناتی داگ خلاقیت را به نهایت برساند و تا جایی که میتواند، ما را به سیستمهای جدید معرفی کند که تا آن زمان و حتی بعد از این همه سال، در حال حاضر داخل بازیهای ویدیویی پلتفرمر ندیدهایم. خیلی از بازیهای پلتفرمر امروزی، تاثیر زیادی را از این بازی گرفتهاند.
یکی از مهمترین بخشهای دیگر این بازی که سختی و چالش زیادی را به کرش ۲ اضافه میکند، این است که چکپوینتها بسیار بیرحمانه هستند. در قسمت اول و سوم، چکپوینتها در نزدیکی یکدیگر قرار دارند و با مردن در بازی، چندان اذیت نمیشوید. اما اگر در قسمت دوم بازی بمیرید، به کیلومترها عقبتر باز میگردید!
این بازی، اولین باری بود که خیز-پرش به دنیای کرش اضافه شد؛ این المان در سیستم پلتفرمینگ بازی بدین شکل کار میکند که کرش باید در ابتدا یک خیزش تکل مانند انجام داده و درست در زمان پایان سر خوردن، یک پرش بلند انجام دهد و پرشهای شما در این حالت، از حالت عادی بلندتر خواهد بود.
بازی شما را بارها مجبور میکند که از این سیستم استفاده کنید و بینقص انجام دادن این پرش میتواند به شکل غیرقابل باوری، سخت و دشوار باشد. به همین خاطر، بارها کرش را داخل سیاهچالهها خواهید انداخت.
4. بازی Uncharted: Drake’s Fortune
بازی Uncharted: Drake’s Fortune اولین بازی از فرنچایز محبوب آنچارتد است که در ۱۹ نوامبر سال ۲۰۰۷ میلادی، برای پلتفرم PS3، در سبک اکشن ماجراجویی منتشر شد و از همان ابتدا توانست توجه افراد زیادی را به خود جلب کند؛ این بازی در حقیقت اولین بازی واقعگرایانه و مهم استودیوی بازیسازی ناتی داگ به حساب میآمد.
هیچ شکی وجود ندارد که این بازی از همان زمان، بسیار جریانساز و تاثیرگذار بود؛ انقدر تاثیرگذار که خیلیها معتقد هستند که بازی Tomb Raider کاملا تاثیرگرفته از این فرنچایز به مرحله انتشار رسید؛ این در حالی است که توم رایدر یا بهتر است بگوییم که فرنچایز Lara Croft فرنچایز قدیمیتری از آنچارتد است.
قسمت اول بازی آنچارتد، یکی از سختترین بازیهای استودیوی ناتی داگ است؛ ناتی داگ تمام سعی خود را کرد که از همان ابتدا، میخ چالشبرانگیز بودن این فرنچایز را بر تابوت فرنچایز ناتی داگ بکوبد و باید اعتراف کرد که در انجام این کار کاملا موفق بود. این بازی به معنای واقعی کلمه، دشوار است.
این بازی انقدر سخت بود که ناتی داگ بعد از انتشار کالکشن بازی Nathan Drake Collection، یک مود کاملا جدید به اسم Explorer به بازی اضافه کرد که کمی درجه سختی بازی را کمتر کرده و به شما اجازه میدهد که خط داستانی بازی را راحتتر و سریعتر دنبال کنید. البته توصیه میکنیم که این مود را تجربه نکنید.
با این که از لحاظ داستانی و شخصیتپردازی، این بازی بسیار جذاب و خارقالعاده است و قطعا دوست داریم آن را به صورت ادامهدار دنبال کنیم، اما نباید فراموش کنیم که یکی از مهمترین ویژگیهای جذاب بازیهای آنچارتد گیمپلی و چالش آن است.
سختی آنچارتد، موضوعی است که بهتر است با آن کنار بیاییم تا بتوانیم تجربه بسیار بهتری در طول بازی کردن این عنوانها داشته باشیم. این که چندین بار روش رد کردن یک بخش یا مرحله از بازی را تغییر بدهیم، از لذتهای تجربه گیمپلی این بازی است.
3. بازی Jak 3
دوباره به فرنچایز جک و دکستر بازگشتیم؛ فرنچایزی که تک تک قسمتهای آن به خاطر سخت بودن سیستم کنترل بازی مشهور بودند. این بازی در ۹ نوامبر ۲۰۰۴ در سبک پلتفرمر و اکشن ماجراجویی منتشر شد و پلتفرمهای مقصد آن تا به امروز کنسولهای پلیاستیشن ۲، پلیاستیشن ۳، پلیاستیشن ۴ و پلیاستیشن ویتا است.
باید اعتراف کنیم که Jak 3 در مقایسه با Jak 2، بسیار آسانتر بود و جک ۲ شاید سختترین قسمت این فرنچایز باشد. اما با این حال، جک ۳ یکی از سختترین بازیهای تاریخ ناتی داگ است. تقریبا تمام المانهایی که در این بازی وجود دارد، در عین سرگرمکننده بودن، بسیار کنترل سختی دارد.
در بازی شما دوازده سلاح مختلف را در اختیار خواهید داشت؛ این دوازده سلاح، به شکل خارقالعادهای قابل ارتقا هستند. اما هر چقدر که سعی کنید از این سلاحها به نفع خود استفاده کنید، باز متوجه این موضوع میشوید که حتی سلاح قدرتمندی مثل Beam Reflexor هم نمیتواند به شما کمک کند و بعضی از سلاحهای دیگر هم در زمینه سیستم کنترل، بسیار دشوار هستند.
همین موضوع باعث شد تا خیلیها نتوانند که تجربه جک ۳ را به انتها برسانند؛ به خاطر سخت بودن طراحی مراحل بازی، خیلیها تصور میکنند که جک ۳ بازی خوبی نیست و نمیتواند سرگرمکننده باشد. اما قبل از این که تجربه بازی را شروع کنید، باید در جریان باشید که این بازی قرار است به شما بیش از حد سخت بگیرد.
باسفایتهای بازی از جمله بخشهای دشوار دیگر این بازی است که شاید به هیچوجه نتوانید با آن کنار بیایید؛ معمولا اکثر باسفایتها در دنیای بازیهای ویدیویی، یک الگوریتم خاص برای حمله کردن دارند که حتی اگر صد بار شکست بخورید، در نهایت متوجه این الگوریتم شده و میتوانید آنها را شکست بدهید.
اما در بازی جک ۳، این باسفایتها هیچ الگوریتمی ندارند و به شکلهای غیرمنتظرهای به شما حمله میکنند که تجربه بازی را به شدت سختتر میکند؛ حتی بعضیها نتوانستهاند که از باسفایت اول بازی عبور کنند!
2. بازی The Last of Us
حالا سراغ معروفترین فرنچایز ساخته شده توسط ناتی داگ یعنی The Last of Us آمدهایم؛ عنوانی که حتی از نمایشهای اولیهاش هم خیرهکننده بود و کاملا به نظر میرسید که قرار است با یک بازی سخت رو به رو باشیم. این بازی در ۱۴ ژوئن سال ۲۰۱۳ توسط ناتی داگ با ترکیبی از سبکهای ترس، بقا و اکشن ماجراجویی برای پلتفرمهای PS3 و PS4 منتشر شد.
با توجه به اتمسفر و دنیایی که لست آو اس به پلیرها نشان میدهد، کاملا طبیعی بود که این بازی سختی خاص خودش را داشته باشد. گیمپلی این بازی از ابتدا تا انتها سختی بیمانندی را به نمایش میکشد و حتی برای پلیرها و طرفدارهای قدیمی ناتی داگ هم، این مقدار از سختی کمی عجیب به نظر میرسید.
شما در این بازی، داخل یک آخرزمان زامبیزده قرار گرفتهاید که زامبیهای این بازی، تفاوتهای چشمگیری با دیگر بازیهای همسبک خودش مثل Resident Evil 4 دارد؛ زامبیهای داخل این بازی با سرعت بسیار بیشتری به سمت شما هجوم میآورند و حتی دشمنهایی داخل بازی حضور دارند که کشتن آنها در نبرد مستقیم تقریبا غیرممکن است.
اصرار ناتی داگ برای انجام دادن مخفیکاری در این بازی، یکی دیگر از دلایل سختی این عنوان است که به هیچ عنوان نمیتوان آنها را نادیده گرفت. به خصوص زمانی که در مراحل شب، باید از دست کلیکرها فرار کنید که خود به تنهایی یک گیمپلی کاملا جداگانه و متفاوت با کل بازی را ارائه میدهد.
هیچ شکی وجود ندارد که قسمت اول The Last of Us، یکی از سختترین بازیهای کمپانی ناتی داگ است که در سال ۲۰۱۳، توانست توجه زیادی را به سمت خود جلب کند. قسمت دوم این بازی یعنی The Last of Us: Part 2 هم سختی مخصوص به خودش را داشت اما المانهای اکشن بازی به خاطر پررنگتر شدن، مقابله با دشمنها را آسانتر میکرد و از طرفی، پلیرها تقریبا با گیمپلی بازی از قسمت اول، آشنا بودند.
1. بازی Jak 2
سختترین بازی استودیوی ناتی داگ، قطعا بازی جک ۲ است؛ همانطور که در این لیست بارها گفتیم، فرنچایز جک و دکستر، سختترین فرنچایز این کمپانی بود که به خاطر سختی قابل توجهی که سیستم کنترل این بازی ارائه میدهد، باعث میشد تا نتوانیم به راحتی با اتفاقات دنیای این بازی کنار بیاییم.
این بازی در ۱۴ اکتبر سال ۲۰۰۳ میلادی در سبک اکشن ماجراجویی و شوتر سوم شخص برای کنسولهای پلیاستیشن ۲، پلیاستیشن ۳، پلیاستیشن ۴ و پلیاستیشن ویتا منتشر شد. به طرز جالبی، خیلی از پلیرها معتقد هستند که تنها نسخه از این بازی که کنترل در آن راحتتر است، نسخه کنسول دستی پلیاستیشن یعنی PS Vita است.
حتی اگر طرفدار چالشهای بسیار سخت در بازیهای ویدیویی باشید، هیچ شکی وجود ندارد که حین تجربه این بازی، احساس میکنید که بعضی از مراحل بازی، سختی غیرمنطقی دارند. این در حالی است که ناتی داگ درجه سختیهای مختلفی را در اختیار شما قرار میدهد که درجههای سختی بالا، میتواند شما را واقعا اذیت کند.
باسفایتهای این بازی به طرز خیرهکنندهای سخت هستند؛ بعضی باسفایتها تنها به این منظور ساخته شدهاند که نتوانید به هیچوجه آنها را رد کنید و هر چقدر که در این زمینه تلاش کنید، بیشتر شکست خواهید خورد.
جک ۲ از جمله بازیهای ویدیویی است که کمترین میزان تمام کردن را در اختیار دارد و خیلی از طرفدارهای این سری، با وجود این که راجع به سرگرمکنندگی جک ۲ همیشه صحبت میکنند، اما معتقد هستند که سختی این بازی بیش از حد غیرمنطقی بود و ناتیداگ میتوانست که رویکرد متفاوتی را برای این بازی ویدیویی در نظر داشته باشد.