10 نقشآفرینی برتر هریسون فورد در فیلمها و سریالها
هریسون فورد از دههی ۱۹۷۰ میلادی تا امروز در شمار بزرگترین بازیگران تاریخ هالیوود قرار گرفته است. او چهرهای است که با فیلمهای ماندگاری چون شاهد (Witness) و جنگ ستارگان (Star Wars) نام خود را در حافظهی سینما ثبت کرد. نقطهی عطف کارنامهاش با نقشآفرینی در قالب شخصیتی به نام هان سولو رقم خورد که او را به ستارهای جهانی بدل کرد و آغازگر سلسلهای از حضورهای ماندگارش در فیلمهایی شد که هر یک در گونهی خود به اثری موفق، محبوب و تاثیرگذار تبدیل شدند. اکنون فورد پس از پنج دهه از نخستین نقشآفرینیهایش همچنان بر پردهی سینما و قاب تلویزیون حضوری پرقدرت دارد و در پروژههایی ظاهر میشود که در میان بهترینهای روزگار ما جای میگیرند.
هریسون فورد در طول مسیر حرفهای خود از جنگ و وحشت تا کمدی و علمی–تخیلی تقریبا به تمامی ژانرهای سینما سر زده است. کمتر ستارهای را میتوان یافت که مثل او چنین انعطافپذیری و توانمندی خیرهکنندهای به نمایش گذاشته باشد. امروز نیز با وجود گذشت سالها، فورد همچنان در قاب سریالهای پرمخاطب تلویزیونی میدرخشد و حتی به دنیای پرهیاهوی مارول نیز پیوسته است.
این اتفاق ثابت میکند عطش او برای ماجراجویی در نقشها هنوز خاموش نشده است. برای دوستدارانش گنجینهای غنی از نقشآفرینیهای درخشان باقی مانده که هر یک میتواند نقطهی اوج یک کارنامهی هنری به شمار آید. با این حال هرچند برخی از شخصیتهایش ماندگاری کمتری دارند، اما جایگاه نخست کارنامهی او بیهیچ تردیدی همواره روشن و قطعی است.
10. فراری (The Fugitive)
- محصول: 1993
- کارگردان: اندرو دیویس (The Fugitive)
- امتیاز راتن تومیتوز: 96 از 100
- امتیاز IMDb به فیلم: 7.8 از 10
فیلم فراری هریسون فورد را در نقش جراح برجسته و مشهوری به نام ریچارد کیمبل قرار میدهد که بعد از اتهام ناحق قتل همسرش ناگهان زندگیاش فرو میپاشد. در میانهی انتقال زندانیان، شورشی خونین در اتوبوس رخ میدهد و کیمبل فرصتی مییابد تا فرار کند. از همین لحظه او درگیر تعقیب و گریزی نفسگیر با مارشال سرسخت و بیرحمی به نام سم جرارد میشود. کیمبل پس از بازگشت به زادگاهش شیکاگو، سفری پرخطر را آغاز میکند تا پرده از حقیقت و پیدا کردن قاتل واقعی همسرش بردارد. او تنها یک هدف دارد آن هم پاک کردن نام خود و رسیدن به اندکی عدالت است حتی اگر مجبور باشد در این مسیر بهای سنگینی بپردازد.
ریچارد کیمبل مردی است هوشمند و جسور با استقامت بیپایان. همین تصویرپردازی دقیق و انسانی از سوی فورد بود که سبب شد فراری نهتنها در گیشه بدرخشد، بلکه تحسین بیامان منتقدان را نیز به دست آورد. همانند نسخهی تلویزیونی کلاسیک، نیروی محرک اصلی داستان در شدت و التهاب قهرمانی نهفته است که با هر قدم، تماشاگر را بیشتر درگیر میکند. با این حال، آنچه فیلم را به مرتبهای فراتر میبرد، شیمی خیرهکنندهی فورد و تامی لی جونز در نقش جرارد است؛ تقابلی سینمایی که هنوز هم پس از سالها، همتایی برای آن نمیتوان یافت.
9. نیروی هوایی یکم (Air Force One)
- محصول: 1997
- کارگردان: ولفگانگ پترسن
- امتیاز راتن تومیتوز: 79 از 100
- امتیاز IMDb به فیلم: 6.5 از 10
فیلم نیروی هوایی یکم با سفری رسمی آغاز میشود که رئیسجمهور ایالات متحده، جیمز مارشال (هریسون فورد) به روسیهی پس از فروپاشی شوروی میرود و با موضعی قاطع علیه تروریسم، احترام جهانیان را برمیانگیزد. پس از سوار شدن او و هیئت همراهش به هواپیمای ریاستجمهوری، سرنوشت رنگی دیگر به خود میگیرد و گروهی از تروریستهای شوروی پنهانی که همراه آنان پرواز کردهاند، هواپیما را در میانهی آسمان به تسخیر خود درمیآورند.
در میانهی این بحران، رئیسجمهور که از چنگال اسارت میگریزد، با تصمیمی جسورانه شخصا اسلحه به دست میگیرد و قدم به قدم، تروریستها را یکی پس از دیگری از میان برمیدارد تا کنترل هواپیما و جان خانواده و همراهانش را بازپس گیرد. درامی پرتنش و نفسگیر که بار دیگر چهرهای قهرمانانه از فورد بر پردهی نقرهای میسازد.
فیلم نیروی هوایی یکم در دوران اوج سینمای اکشن میهنپرستانه ساخته شد که قهرمانان بزرگ بر پردهی نقرهای، نماد غرور ملی و ارادهی شکستناپذیر بودند. این بار ایدهی آشنای جان سخت (Die Hard) به نهایت خود کشیده شد اما با یک تفاوت اساسی که قهرمان داستان نه یک پلیس خیابانی، بلکه رئیسجمهور ایالات متحده است! همین انتخاب شاید اغراقآمیزترین و در عین حال تماشاییترین نقشآفرینی هریسون فورد را به او هدیه داد.
شاید نیروی هوایی یکم هرگز در قامت یک اثر اسکاری ظاهر نشده باشد، اما تماشای رئیسجمهوری که در ارتفاع سیهزار پایی، با دستان خود در برابر گروهی تروریست میجنگد، قطعا یکی از روایتهای بهیادماندنی کارنامهی فورد است. شخصیت جیمز مارشال، رئیسجمهوری است که به سرسختی در برابر تروریسم و شجاعت الهامبخشش شناخته میشود و فورد با حضوری کاریزماتیک، تمام این ویژگیها را با قدرتی مثالزدنی به تصویر میکشد.
8. آنچه در زیر سایه است (What Lies Beneath)
- محصول: 2000
- کارگردان: رابرت زمیکس
- امتیاز راتن تومیتوز: 49 از 100
- امتیاز IMDb به فیلم: 6.6 از 10
فیلم آنچه در زیر است روایتگر زندگی به ظاهر آرام زوجی به نامهای نورمن و کلر اسپنسر از نیو انگلند است. سالها پس از ازدواج و زمانی که دخترشان راهی دانشگاه شده است آنها برای نخستین بار در خانه تنها میشوند. اما این سکوت خیلی زود جای خود را به هراسی پنهان میدهد. کلر ابتدا گمان میبرد که زن همسایهاش قربانی خشونت خانگی است، اما کابوس واقعی زمانی آغاز میشود که او حضور شبحگونهی زنی را در خانه احساس میکند.
کلر باور دارد این روح، همان زنِ همسایه است که به قتل رسیده. با این حال، وقتی زن همسایه زنده و سلامت از راه میرسد، حقیقت مسیری تاریکتر و دهشتناکتر به خود میگیرد و همهچیز به خانهی خود او و به مردی که سالها کنارش زندگی کرده بازمیگردد. از همین جاست که شکِ هولناک کلر نسبت به همسرش آغاز میشود.
نورمن اسپنسر یکی از معدود نقشهایی است که هریسون فورد در قامت یک ضدقهرمان ظاهر میشود و بیاغراق، یکی از تاریکترین و هولناکترین اجراهایش را رقم میزند. نکتهی درخشان این نقشآفرینی در همان چیزی نهفته است که شخصیت با مهارت پنهان میکند، یعنی لایهای از سیاهی و شرارت که تا لحظههای پایانی برملا نمیشود. وقتی پیچش اصلی داستان آشکار میشود، فیلم بهسان ادای دینی ترسناک به آثار آلفرد هیچکاک و همان سینمایی جلوه میکند که با تعلیق و وحشت روانی، تماشاگر را در صندلی میخکوب میکرد.
تجربهی دوبارهی تماشای آنچه در زیر است، بدل به کابوسی تازه میشود، چراکه حضور فورد در هر صحنه، سایهای از ترس و تهدید به همراه دارد. این فیلم همچنان یکی از آثار کمتر دیدهشده و دستکمگرفتهشده در کارنامهی ستارهای است که بیشتر بهعنوان قهرمان محبوب شناخته میشود.
7. بیگناه (Presumed Innocent)
- محصول: 1990
- کارگردان: آلن جی پاکولا
- امتیاز راتن تومیتوز: 86 از 100
- امتیاز IMDb به فیلم: 6.9 از 10
فیلم بیگناه روایتگر زندگی دادستانی محترم و مورد اعتماد به نام راستی سبیچ است که ناگهان خود را در مرکز یک معمای جنایی پیچیده مییابد. هنگامی که زنی که با او رابطهای پنهانی داشته به قتل میرسد، همه نگاهها به سوی او دوخته میشود و سایهی مظنونیت زندگیاش را فرا میگیرد. سبیچ از ترس بازداشت و رسوایی تلاش میکند تا پروندهی قتل را خودش بررسی کند، با این امید که پیش از افشای جزییات زندگی خصوصیاش، بیگناهی خود را ثابت کند. اما هنگامی که جریانهای سیاسی علیه او شکل میگیرند، به ناچار در معرض تعقیب قانونی برای جرمی که مرتکب نشده قرار میگیرد و در مسیر حقیقت، فساد و خیانت را در لایههای مختلف سیستم کشف میکند.
فیلم بیگناه یکی از تلخترین و بهیادماندنیترین آثار هریسون فورد به شمار میرود، که این ماندگاری را مدیون اجرای او در نقش راستی سبیچ و مردی است که به تدریج به لبهی ناامیدی رانده میشود تا بیگناهی خود را ثابت کند. اگرچه این اثر شاید بهترین فیلم از نظر امتیاز منتقدان در کارنامهی فورد نباشد، اما شخصیت سبیچ یکی از پیچیدهترین و اخلاقا متناقضترین نقشهایی است که او تا به امروز بر پردهی نقرهای به تصویر کشیده است.
اجرای فورد بهطرز شگفتآوری با این کاراکتر هماهنگ است. او نه تنها وجوه انسانی و آسیبپذیر سبیچ را نشان میدهد، بلکه تضادهای اخلاقی و فشارهای روانی او را نیز با قدرت منتقل میکند. برای علاقهمندان به آثار پرتعلیق و پیچیدهای مانند دختر گمشده (Gone Girl)، این کلاسیک سینمایی یک تجربهی ضروری و جذاب است که همچنان ارزش دیدن دارد.
6. 1923
- محصول: 2022- 2025
- سازنده: تیلور شریدان
- امتیاز راتن تومیتوز: 94 از 100
- امتیاز IMDb به فیلم: 8.3 از 10
از سال 2018 سریال یلواستون (Yellowstone) ساختهی تیلور شریدان به یکی از بزرگترین موفقیتهای دوران استریمینگ بدل شد. تمرکز این سریال بر مزرعهی خانوادهی داتن در مونتانا است. پس از موفقیت سریال اصلی، شریدان تصمیم گرفت تا داستان گذشتهی خانواده را روایت کند و این کار را با سریال 1923 انجام داد که به مدیریت زمینهای خانواده توسط جیکوب داتن در دوران رکود بزرگ میپردازد.
هریسون فورد در این سریال نقش جیکوب داتن را به تصویر میکشد؛ پدری که شاید تا امروز سرسختترین شخصیت مرد خانواده داتن باشد. او جلوهای از مردان مرزبان قرن بیستم و مردی سرسخت و بیباک است که برای حفظ آنچه حق اوست، تا آخرین نفس میجنگد و میراث خود را با قدرت و عزمی مثالزدنی حفظ میکند.
جیکوب داتن یکی از بهترین و دقیقترین شخصیتهای جهان یلواستون است و هریسون فورد با اجرای خود در سریال 1923 به آن سنگینی و وقار بینظیری بخشید تا جایی که حتی اجرای کوین کاستنر در نقش جان را نیز به چالش کشید. با وجود سن بالای فورد، روحیهی سرکش و مقاوم او به طور کامل با تمهای اصلی دنیای شریدان که مبارزه برای بقا، حفاظت از زمین و میراث و ایستادگی در برابر تغییرات غیرقابل اجتناب است همخوانی دارد. او در این نقش موفق شد پلی میان قهرمانان کلاسیک غرب قدیم و شخصیتهای مدرن داستان بسازد و نشان دهد که قدرت و شجاعت فراتر از زمان و نسلهاست.
5. رواندرمانی (Shrinking)
- محصول: 2023 تا کنون
- سازنده: بیل لارنس، جیسون سیگل، برت گلدشتاین
- امتیاز راتن تومیتوز: 94 از 100
- امتیاز IMDb به فیلم: 8.1 از 10
سریال رواندرمانی روایتگر زندگی یک رواندرمانگر خسته و فرسوده به نام جیمی لرد است که در سوگ از دست دادن همسرش فرو رفته و در تلاش است حرفهی خود را سر پا نگه دارد. اما وقتی تصمیم میگیرد با رویکردی غیرمتعارف و جسورانه، با بیماران خود صریح و گاهی پرخاشگرانه برخورد کند و به جای آنکه انتخاب را به خودشان بسپارد آنها را به گرفتن تصمیم وادارد، مسیر زندگیاش بهشدت تغییر میکند.
این رویکرد نه تنها خشم و اعتراض رئیس و مربیاش پل رودز را برمیانگیزد، بلکه دنیای حرفهای و شخصی جیمی را نیز به چالش میکشد. پل که با تشخیص اخیر پارکینسون دست و پنجه نرم میکند، شخصیتی خاص اما برونگرا دارد و رواندرمانگری است که به ندرت نظر خود را پنهان میکند، بهویژه در زمان نقد تصمیمات جیمی.
با وجود خلق و خوی عبوس و بد پل، شخصیت او بخش بزرگی از طنز خشک و خردمندانهی سریال را به نمایش میگذارد و جیمی را در لحظاتی که تصمیماتش مورد سوال قرار میگیرد، به زمین واقعیت بازمیگرداند. در طول سریال، نقش او میتواند از یک مربی و پدربزرگ جایگزین گرفته تا رئیس و همکار متغیر باشد و بیتردید حضور هریسون فورد باعث شده است سریال برای تماشگرانی جذاب شود که شاید در ابتدا به آن فرصتی نمیدادند. در دوران مدرن، ستارهی سینما بیش از هر زمان دیگری جنبهی شوخطبعانهی خود را پذیرفته و سریال رواندرمانی گواه این تحول است که فورد با ارائهی برخی از خندهدارترین دیالوگهای سریال، همزمان اجرای احساسی و تاثیرگذاری را نیز به نمایش میگذارد.
4. بازیهای میهنپرستانه (Patriot Games)
- محصول: 1992
- کارگردان: فیلیپ نویس
- امتیاز راتن تومیتوز: 72 از 100
- امتیاز IMDb به فیلم: 6.8 از 10
جهان جک رایان، قهرمان معروف جاسوسی تام کلنسی از دههی 1990 و فیلم شکار برای اکتبر سرخ (The Hunt For Red October) یکی از تاثیرگذارترین گوشههای ژانر هیجانانگیز جاسوسی بوده است. در سال 1992، هریسون فورد نقش این مامور برجسته را در بازیهای میهنپرستانه بر عهده گرفت که در آن جک رایان پس از دفاع از خود و کشتن برادر یک تروریست ایرلندی، دشمنی مرگباری با او پیدا میکند. دو سال بعد، فورد بار دیگر به این نقش بازگشت تا در فیلم خطر آشکار (Clear and Present Danger)، یکی از بهترین اقتباسهای سینمایی آثار کلنسی حضور داشته باشد که در آن رایان فساد درون دولت ایالات متحده را افشا و در مسیرش با کارتلهای مواد مخدر کلمبیا مقابله میکند.
شخصیت جک رایان همواره بسته به بازیگر، رنگ و بوی متفاوتی دارد، اما هریسون فورد فرمول موفق را یافت. نسخهی او از این قهرمان، فردی باتجربه و کارکشته است، اما هنوز همان ایدهآلیسمی را دارد که کلنسی در ذهن داشت. او کسی بود که برای دفاع از قانون اساسی ایالات متحده ایستاده و حاضر است حتی به قیمت از دست دادن حرفهی خود، اصولش را حفظ کند. برخلاف جاسوسهای شیک و بینقصی مانند جیمز باند، جک رایان با بازی فورد تصویری زمینی و واقعیتر از یک مامور اطلاعاتی ارائه میدهد که هم قابل باور است و هم الهامبخش و مخاطب را به دنیای پرتنش و واقعی جاسوسی نزدیک میکند.
3. بلید رانر (Blade Runner)
- محصول: 1982
- کارگردان: ریدلی اسکات
- امتیاز راتن تومیتوز: 89 از 100
- امتیاز IMDb به فیلم: 8.1 از 10
فیلم بلید رانر در دنیایی پساآخرالزمانی سال 2019 جریان دارد که شرکت قدرتمند تایرل به تولید موجودات از جمله انسانهای مصنوعی مشغول است. وقتی شش رپلیکنت سرکش به دنبال خالقان خود میروند تا عمر خود را تمدید کنند، مامور شکار رپلیکنتها، ریک دکارد وظیفهی نابودی آنها را برعهده میگیرد. ریک دکارد با بازی هریسون فورد، تعقیب رپلیکنت روی بتی و همراهانش را بر عهده میگیرد و در مسیر خود با ردپایی از قربانیان و ویرانی مواجه میشود. فورد در این نقش، ترکیبی از خستگی روحی، جدیت و سرسختی را به تصویر میکشد و او را به یک قهرمان تاریک و تاملبرانگیز در یکی از ماندگارترین فیلمهای علمی–تخیلی تاریخ سینما بدل میکند.
ریک دکارد در بلید رانر تجسم کامل ضدقهرمان و مردی است که ندانسته در جایگاه بد قرار میگیرد، در حالی که با موجوداتی روبهروست که تنها میخواهند زندگی کنند. تماشای روند پذیرش او نسبت به جایگاهش در داستان و درک تدریجی انسانیت روی بتی، به فیلم لبهای تیز و تاملبرانگیز میبخشد. دکارد مردی است که به نظر خودش برای دلایل درست کار اشتباه انجام میدهد و همین تضاد درونی، او را به ضدقهرمان نهایی ژانر علمی–تخیلی تبدیل میکند. اجرای فورد در این نقش نه تنها عمق روانشناختی شخصیت را برجسته میکند، بلکه به تماشاگر اجازه میدهد با پیچیدگیهای اخلاقی و انسانی او همراه شود و حس کند که در جهانی خاکستری، درست و غلط به هم گره خوردهاند.
2. جنگ ستارگان
- محصول: 1977
- کارگردان: جرج لوکاس
- امتیاز راتن تومیتوز: 94 از 100
- امتیاز IMDb به فیلم: 8.6 از 10
هان سولو در سال 1977 با همراهی مارک همیل، کری فیشر، جیمز ارل جونز و دیگران، جان تازهای به جهان جرج لوکاس در فیلم جنگ ستارگان بخشید. داستان درباره لوک اسکایواکر است که از یک دهقان ساده به یک جدای تبدیل میشود و برای نجات پرنسس لیا از امپراتوری کهکشانی، از کمک قاچاقچی جسور، هان سولو بهره میگیرد. اگرچه لوک قرار بود قهرمان اصلی داستان باشد، اما اجرای هریسون فورد در نقش هان سولو به سرعت دل طرفداران سراسر جهان را ربود و با آوردن حس قهرمانی به سبک کابویهای وسترن به عمق فضا، یکی از ماندگارترین شخصیتهای سینمای علمی–تخیلی خلق شد.
اگرچه سهگانهی اصلی جنگ ستارگان داستان لوک اسکایواکر بود، اما هان سولو به لطف شخصیت سرسخت و روحیهی شورشیاش، به وضوح محبوبترین قهرمان نزد طرفداران تبدیل شد. برای میلیونها دوستدار سریال، سولو بهترین دیالوگها و خندهدارترین لحظات فرنچایز را داشت و به قهرمانی بدل شد که همه با او ارتباط برقرار میکردند. هر بار که او در دنبالهها بازمیگشت، بیش از پیش ثابت میکرد که یکی از بزرگترین قهرمانان علمی–تخیلی تاریخ و نمونهای بینظیر از یک شخصیت مکمل است که نمایش را بهطور کامل از قهرمان اصلی میرباید و در ذهن مخاطبان جاودانه میشود.
1. مهاجمان صندوق گمشده (Raiders of the Lost Ark)
- محصول: 1981
- کارگردان: استیون اسپیلبرگ
- امتیاز راتن تومیتوز: 94 از 100
- امتیاز IMDb به فیلم: 8.4 از 10
ایندیانا جونز نخستین بار در فیلم مهاجمان صندوق گمشده به مخاطبان معرفی شد. جونز شخصیتی بود که دولت آمریکا او را مامور یافتن تابوت عهد پیش از رسیدن نازیها کرد. در این مسیر، او دوباره با عشق قدیمیاش ماریون روبهرو میشود و با یک رقیب باستانشناس، یک جادوگر آلمانی و بیشمار سرباز میجنگد. هریسون فورد در مجموع پنج بار به این نقش بازگشت و استانداردی تازه برای قهرمانان ماجراجو بنا کرد و تجسمی از مجلات پالپی و سریالهای اکشن قدیمی به تصویر کشید که جورج لوکاس و استیون اسپیلبرگ با آنها بزرگ شده بودند.
در میان تمام شخصیتهایی که فورد در دوران حرفهای بیهمتای خود ایفا کرده است، هیچکدام به اندازه ایندیانا جونز به او تعلق ندارند. او چهرهی تمامنمای ژانر ماجراجویانه در چهار دههای است که از خلقش میگذرد و تقریبا هر قهرمان سرسخت و کلاسیک سینما با او سنجیده شده و کم آورده است. ایندیانا جونز بهعنوان مردی که عشق به تاریخ محرک اوست، نمونهی کامل شخصیت هریسون فورد به شمار میرود.
منبع: cbr