نقد سریال بازنده؛ رمزگشایی از معمایی پرتعلیق
بازنده یک سریال معمایی پلیسی پخش شده از فیلیمو است. کارگردانی سریال «بازنده» به عهدهی امین حسین پور بودهاست. بازیگرانی همچون علیرضا کمالی، سارا بهرامی، صابر ابر، صدف اسپهبدی، رویا جاویدنیا، محمدعلی محمدی، پیمان قاسمخانی و امیر غفار منش در این سریال نقش آفرینی کردهاند. این سریال اقتباسی است از رمان خارجی زوج همسایه – یا در ایران زن همسایه – به نوشتهی شاری لاپنا.
چندی است که در ایران تنوع سریال سازی زیاد شده است. سریالهای معمایی پلیسی نیز همچون بقیه سریالها توانستهاند جایگاه خود را در بین مخاطبان پیدا کنند. از آنجایی که با وجود ماهواره و شبکههای خارجی توقعات مخاطبان از سریال سازی بالا رفته است، سازندگان ایرانی نیز در جهت کیفیت بخشیدن به ساختههایشان قدم برداشتهاند. در این برهه داستانهای پیچیده و معمایی طرفداران بسیاری پیدا کردهاست و اما سریال «بازنده» فضا سازی متفاوتتری نسبت به بقیه سریالهای معمایی پلیسی که تاکنون پخش شدهاند، دارد. فضای این سریال به فضای سریالهای خارجی مخصوصاً سریالهای هالیووی نزدیکتر است. شاید به خاطر اقتباسی است که از یک رمان خارجی انجام دادهاند. گرچه تا جایی که ممکن بوده داستان را ایرانیزه کردهاند با این حال و هوای سریالهای خارجی در آن حس میشود. سازگان سریال «بازنده» با استفاده از یک داستان پر تعلیق و شخصیتهای پیچیده از نظر روانشناختی ورفتاری سعی کردهاند سریالی با استانداردهای بالا تولید کنند. سازندگان همچنین در استفاده از عناصر فیلم سازی، زیباییهای تصویری، موسیقی، تدوین و… حرفهای عمل کردهاند.
سریال بازنده در یک نگاه
داستان این سریال در مورد ناپدید شدن بچهی یک زوج جوان به نام ارغوان با بازی سارا بهرامی و کاوه با بازی صابر ابر است. داستان سریال از جایی آغاز میشود که این زوج جوان برای مهمانی از خانه خارج شده و بچه را تنها میگذارند. زوج جوان بعد از مهمانی به خانه باز میگردند اما اثری از بچه نیست و اینگونه است که پای یک کارآگاه به داستان بازمیشود. کارآگاه مسئولیت تحقیق و بررسی پرونده را به عهده میگیرد و این در حالی است که خود با یک چالش بزرگ ذهنی مواجه است. او پروندهای شکست خورده درکارنامهی خود دارد. کارآگاه دارای چالشهای درونی است که باعث می شود گاهاً بین وظیفه و مسائل شخصیاش تعارضهایی به وجود بیاید. کارآگاه به اعضای خانوادهی بچه مشکوک میشود. او سعی میکند در حین بازپرسی و تحقیق رازهایی که هر کدام از اعضای خانواده دارند را کشف کند و به درونیات آنها پی ببرد. پدر ارغوان مادر کودک گم شده سالها پیش مرده است و مادرش ازدواج کردهاست. ارغوان زنی افسرده است که چالشهای ذهنی پنهانی دارد. صابر ابر یا همان کاوه مردی جوان از یک خانواده فقیر است که با ارغوان که خانوادهی ثروتمندی دارد ازدواج کرده است و زندگی به ظاهر خوبی دارد. روایت داستان به آرامی جلو میرود و سازندگان سریال خیال ندارند خیلی سریع سر اصل موضع رفته و یا گرههای جدید ایجاد کنند. سریال «بازنده» میخواهد اطلاعات را کم کم به مخاطب بدهد. تا مخاطب آنقدر فرصت داشته باشد که به همهی جزئیان داستان توجه کند و خود تلاش کند تا بتواند قدم به قدم پیش برود تا به حل معما برسد. در سریال «بازنده» مخاطب بیشتر باکارآگاه همراه شده و از دید موشکافانهی او به قضیهی ناپدید شدن بچه نگاه میکند.
فیلیمو – تماشای فیلم و سریال
حجم:۲۱.۲ مگابایت
فیلمنامه و بازیها
فیلمنامه به گونهای نوشته شدهاست که هر قسمت یک حادثه داستانی است که در نقطهی اوج به پایان میرسد و این گونه مخاطب برای دیدن قسمت بعد سریال روز شماری میکند. از دیگر نقاط قوت فیلمنامه وجود خطوط داستانی مختلف است که درهم تنیده شدهاند و توانسته علاوه بر عمق دادن به داستان شخصیتها را برای مخاطب باز گوکند. دیالوگها روان و قالب شخصیت هستند و البته بجز چند مورد که کلیشهای شدهاند. شخصیتهای معرفی شده که نقشهای فرعی دارند نیز هر کدام در جایگاه خود به پیشبرد داستان سریال کمک میکنند. آنها در کنار شخصیتهای اصلی قرار دارند و نقش آنها را تکمیل میکنند. شخصیتهای فرعی به علاوه براین که به داستان گویی کمک میکنند بلکه باعث افشا شدن بُعدهای پنهان شخصیتهای اصلی می شوند. شخصیتهای منفی نیز قشر خاکستری هستند که هر کدام بنا به نوع زندگی که در گذشته داشتهاند و جهانبینی خود رفتار میکنند. آنها شخصیتهای سیاه نیستد که خالی از هر گونه مفاهیم انسانی باشند بلکه مردمان به ظاهر عادی هستند که دارای زوایههای تاریکی در روح و روان خود هستند. سریال تا حد زیادی به رمان وفادار است. سریال سعی کرده علاوه بر فرازهای اصلی رمان از جزئیات آن هم استفاده کند و تا حد زیادی از رمان را در سریال میبینیم.
علیرضا کمالی نقش کاراگاه را بازی میکند. اومردی جذاب است که از هوش نسبتاً بالایی برخوردار است. شاید به همین دلیل است که نمیتواند خود را بابت پروندهی شکست خوردهاش ببخشد. بازی روان و حرفهای او به مخاطب کمک میکند تا درد او را بفهمد و با او همذات پنداری کند او به خوبی از عهدهی نقشی که به او واگذار شده بر آمده است. پیمان قاسم خانی در نقش ناپدری ارغوان و همسر زن ثروتمندی را بازی میکند. قاسم خانی نویسنده و بازیگر نام آشنایی است که گذشته از نوشتههایش بازیش در اکثر مواقع مورد تأیید تماشاگران بوده است. او در این سریال هم نقش آفرینی خوبی از خود ارائه دادهاست. سارا بهرامی نقش زنی افسرده را بازی میکند که با عشق و عاشقی ازدواج کرده است آنهم با مردی فقیر و بدون پشتوانه مالی. سارا بهرام با یک بازی قوی و اصولی توانسته نقش زنی افسرده را بازی کند که رازهایی را با خو حمل میکند. و اما صابر ابر در نقش کاوه و همسر ارغوان. صابر ابر در نقش کاوه خوب جلوه میکند. او به راستی دامادی است که به یک خانواده ثروتمند چسبیده است. و این را مخاطب باور کند و این مدیون بازی خوب صابر ابر است. به طور کل بازیهای سریال «بازنده» از نقاط قوت این سریال است. بین بازی بازیگران هماهنگی لازم وجود دارد بازیها منسجم هستند بجز یکی دو مورد از بازیگران فرعی که کمی ژستی و خارج از قاعده بازی میکنند.
نقاط قوت سریال بازنده
امین حسین پور کارگردانی خلاق است که توانسته سریال «بازنده» را بر اساس فاکتورهای سریال سازی تولید کند. او توانسته فضایی پر هیجان و پر از تعلیق ایجاد کند و مخاطب را برای قرار گرفتن در این فضا دعوت کند.امین حسین پور در بخش نور پردازی نیز خلاقیت و مهارتش را به کار انداختهاست او با استفاده از نورپردازی سایه دار و در بخش فیلمبرداری با استفاده از زاویههای درست دوربین صحنههایی خلق کرده که کاملاً با تم داستان همخوانی دارند. حسینپور فضایی را خلق کرده است که در پیشبردداستان و حال و هوای داستان مؤثر واقع شدهاست و به پیشبرد داستان سریال کمک میکند. و اما لوکیشنهایی که حسینپور برای سریالش انتخاب کرده است لوکیشنهایی است که کمک میکند مخاطب همه چیز را واقعی بداند و ارتباط قوی با فیلم برقرار کند. انتخاب لوکیشن درست کمک بزرگی در جلب توجه و تمرکز مخاطب انجام میدهد از آن گذشته باعث میشود تماشگر حس کند خود در بطن فیلم قرار دارد.
و اما موسیقی متن سریال هم در لیست نقاط مثبت این سریال قرار دارد. موسیقی سریال یک موسیقی هیجانی است که باعث بالا رفتن تنش میشود و در ضمن حس تعلیق سریال را بالا بردهاست. موسیقی با صحنهها هماهنگ است و به انتقال حس صحنه به مخاطب کمک میکند. موسیقیهای قدرتمند تا سالها بعد از تمام شدن سریال همچنان به یاد ها میمانند و با شنیدنشان تعلیق و هیجانی را که مخاطب حین دیدن فیلم تجربه کرده، دوباره تجربه میکند. از نقاط قوت دیگر فیلمنامهی سریال این است سریال تنها به بازگویی و نشان دادن یک ماجرای معمایی نپرداخته است بلکه در لا به لای ماجرای سریال به معضلات جامعه، مسائل اخلاقی انسان و مشکلات فرهنگی را نیز مد نظر قرار دادهاست. سازندگان سریال روی این نکته انگشت گذاشتهاند که بعضی از تصمیماتی که هر فرد میگیرد، میتواند بازتاب خوب و یا بدی در زندگی اجتماع اطرافش داشتهباشد و نه تنها خود بلکه اطرافیان را نیز درگیر مسائل بغرنجی کند. نکتهی دیگر تأثیر گذشتهی افراد در زندگی کنونیاشان و حتی آیندهاشان است. در این سریال کارآگاه نمایندهی مردمانی است که به عدالت اهمیت میدهند نه صرفاً به خاطر شغلی که دارند بلکه به خاطر شخصیت عدالت طلبی که دارند تمایل دارد عدالت به نحو احسن اجرا شده و حق کسی پایمال نشود.
سریال «بازنده» سریال معمایی پلیسی است که ناپدیدن شدن بچه یک خانواده را دستمایه قرار داه تا شخصیتهای متفاوتی را به بازی بگیرد تا به بهانهی تحقیق درمورد آدم ربایی پی به رازهای اعضای خانواده ببرد و تماشاگر را سرگرم کند و در عین حال بار معنایی هم به آنها بدهد. داستان این سریال به گونهای طراحی شدهاست که مخاطب را به دنبال خود میکشد. سریال «بازنده» داستان ناکامیها، بغضها، کینهها، عشق و مرگ است. قصهی آدمیانی است که گاه در مرز بین بد و بدتر سر درگم میشوند و نمیدانند کدام را باید انتخاب کنند. داستان کسانی است که دیگران را به خود ترجیح میدهند و یا خود را به دیگران ترجیح میدهند حتی اگر حق دیگران ضایع شود. سریال «بازنده» نظرات مثبتی زیادی از مخاطبان گرفته است و این سریال ساختهای است از ترکیب خلاقیت و نظم حرفهای و در لیست پر بینندهی تولیدات شبکه قرار دارد.