10 مامور شیلد محبوب و حرفهای دنیای سینمایی مارول (MCU)
از نیک فیوری تا پگی کارتر
در زمانهای قبل یعنی درست پیش از تهدیدات عظیمی که مارولیها با قسمت پایانی انتقام جویان سپری کردند، MCU تصمیم گرفت تا سازمان SHIELD را به عنوان یک گروه حرفهای و خاص با اعضایی حرفهای دور هم جمع کند. این آژانس اطلاعاتی توسط ماهرترین پرسنل رهبری و اداره می شد که اکثر آنها زندگی خود را وقف محافظت از جهان در برابر انواع تهدیدات خارجی و داخلی کرده بودند چه بسا اینکه تعدادی از این تهیدادت بین کهکشانی ها نیز بودند. البته، نفوذ HYDRA باعث ایجاد وقفه در بعضی چیزها شد و پیشرفت این مسیر را به نوعی خراب کرد. با این حال، پروژه هایی مانند Agents of SHIELD به خوبی ثابت کردند که این سازمان هرگز نمی تواند بمیرد و از ذهن مخاطبان فراموش شود. اکنون، با پخش سریال Secret Invasion در شبکه معروف دیزنی پلاس، به نظر می رسد که با این سریال ژانر جاسوسی MCU دوباره به خط مقدم آثار خاص مارول باز گشته است. بنابراین، نگاه کردن به برخی از بهترین و بدترین عواملی که SHIELD ارائه کرده است، میتواند جذاب به نظر برسد.
- 13 فیلم دنیای سینمایی مارول که کودکان هم میتوانند تماشا کنند
- 13 سریال برتر مارول براساس امتیاز IMDb
- نقد قسمت اول «تهاجم مخفی» (Secret Invasion)؛ تازهترین سریال مارول
10. دنیل سوزا
با جذابیت و جوانمردی دانیل سوزا که از تیپهای دهه 1940 آمریکا نشات میگیرد، به سختی می توان نقصهایی را در شخصیت پردازی او (انور جوکای) پیدا کرد. سوزا که به عنوان عامل SSR معرفی و به عنوان یکی از شخصیتهای پیشروی SHIELD ظاهر شد. در واقع شخصیت او در عین حال تجسم گر یک دوست و همکار وفادار است که خود را کاراکتری شرافتمند و مهربان تعریف میکند. نه تنها این موضوع به همذات پنداری این شخصیت با مخاطب کمک میکند، بلکه به عنوان یک مامور ماهر، او همچنین در طول حضورش در (Agent Carter) و (Agents of SHIELD)، حتی با ناتوانی جسمی که از آن برخوردار است، در نبرد تن به تن نیز مهارت قابل توجهی از خود نشان داده است. وجود یک رهبر عالی، یک لیدر تیم قدرتمند و یک کاراکتر با حس شوخ طبعی کامل برای این سازمان بسیار شگفت انگیز خواهد بود. تعجب آور نیست که چرا پگی کارتر (هیلی آتول) و همچنین دیزی جانسون (کلویی بنت) سخت به دنبال پیدا کردن این شخصیت هستند. تنها نقطه ضعف او به عنوان یک کاراکتر جذاب این است که به زمان بیشتری برای پرداخت شخصیتش در سریال نیاز دارد.
9. ملیندا می
ملیندا می (Ming-Na Wen) که اولین بار به عنوان خلبان مرموز اتوبوس معرفی شد، در هفت فصل سریال Agents of SHIELD از نظر شخصیت پردازی رشد چشمگیری داشت. در جایی که مهارت های رزمی او آشکار بود، مراقبت و محافظت او از تیم با کمک مهارتهای رزمی خاصی که داشت، باعث شد شخصیت می بیش از پیش بدرخشید. ملیندا می (Ming-Na Wen) تقریباً مانند مادر گروه عمل می کرد. مطمئناً، مدتی طول کشید تا شخصیت ملیندا به دل مخاطب بشیند؛ اما در نهایت، باگهای شخصیت پردازی او هرگز باعث نشد تا او به عنوان یک مبارزه خوب و یک قهرمان تمام عیار شناخته نشود. بین شوخ طبعی سرد وی، بدجنسی و وفاداری شدید او، میتوان لحنی پیدا کرد که ملیندا را به عنوان یک سواره نظام نمادین در دنیای مارول شناخت. حداقل پایان داستان او در فرانچایزهای مارول باعث شد تا امیدوار باشیم که شخصیت او در فرانچایزهای دیگر مارول بازگردد. اکنون می را میتوان یکی از شخصیتهای جدی این کمپانی دانست. همچنین مارول در تلاش است تا نسل بعدی قهرمانان و ماموران خود را آموزش دهد و صادقانه بگوییم، هر تماشاگری این کار را دوست خواهد داشت.
8. کلینت بارتون
علیرغم اینکه مهارت های کلینت بارتون (جرمی رنر) به عنوان یک مامور رده بالای SHIELD برای انتقام جویان یک مزیت کلیدی و بسیار جذاب به حساب می آمد، اما این شخصیت هرگز نتوانست که آنطور که باید و باشد مورد توجه مخاطبان قرار بگیرد. بارتون بهخاطر تیراندازی حرفهای و حتی یک قهرمان درجه دو با ویژگیهای قابل احترام مورد ستایش قرار میگیرد،اما به قطع میتوان گفت که سزاوار اعتبار بسیار بیشتری است زیرا او عملاً مسئول بهکارگیری برخی از محبوبترین عوامل و اعضای تیم انتقامجویان است. یک مربی قدرتمند، یک دوست وفادار، یک شوهر دوست داشتنی و یک پدر دلسوز ویژگیهایی است که کلینت بارتون دارد و او را از سایر قهرمانان این کمپانی متمایز میکند. عشق شدید بارتون چیزی است که به وضوح به او قدرت می دهد. اما از بسیاری جهات، این عامل در سمت تاریک او نیز بود. خوشبختانه، او در یک سفر دلخراش توبه و رستگاری بوده است و دنیای SHIELD – و به طور کلی MCU – را به آسیبپذیریهای خام بشریت پیوند میدهد.
7. نیک فیوری
او یک مامور کارکشته در طول جنگ با کری اسکرولز بود و به مدیر مشهور SHIELD تبدیل شد. هیچ شخصی به اندازه نیک فیوری (ساموئل ال. جکسون) با این سازمان در ارتباط نبوده و نیست. فیوری که عمدتاً در فیلمهای مارول همیشه پنج قدم در استراتژیهای خود از همه جلوتر است، از مهارتهای جاسوسی خود برای استخدام بهترین عوامل و تشکیل بزرگترین تیمها استفاده کرده است که هر کدام از آن ها از بشریت در برابر خطر و خطر انقراض نسل بشر محافظت میکنند. متأسفانه، پنهان کاری او در نهایت به بزرگترین نقطه ضعف شخصیتیاش تبدیل میشود. فیوری که همه عزیزانش را را در فاصله ای دور از روابط زندگی شخصیاش نگه می دارد؛ هرگز به هیچ یک از افراد دور و برش اجازه نمی دهد کسی مرد واقعی را که در پشت آن چهره سنگی اوست بشناسد. از این رو اغلب به نظر می رسد که جک فیوری یک گرگ تنها در سایه است، و صادقانه بگوییم، این موضوع در ارتباط با شخصیت پردازی او بسیار ناامید کننده است. امیدواریم که Secret Invasion پایانی برای این موضوع در نظر بگیرد و به طرفداران فیوری جنبه جدیدی از رئیس بزرگ گروه شیلد را نشان دهد.
6. ماریا هیل
اگرچه حضور او نسبتاً کوتاه بود، اما مامور ماریا هیل (کوبی اسمالدرز) با وفاداری و رهبری خود به سرعت بینندگان را جذب شخصیت جذاب خویش کرد. بهعنوان دست راست جک فیوری، نمیتوان انکار کرد که او چقدر به SHIELD و پس از آن وظیفهاش برای محافظت از بشریت اعتقاد داشت. حالا چه با هوش و ذکاوت و چه به کمک مهارتهای رزمی عالی یا حتی شوخیهای بامزهاش در این زمینه گام بر میداشت. هیل نه تنها در چندین فیلم به صورت کوتاه ظاهر شد، بلکه در (Agents of SHIELD) نیز به عنوان یکی از شخصیتهای کلیدی جلوی دوربین آمد تا روایت های مختلف و سلسله داستانهای پیش آمده را به هم پیوند دهد. در واقع میتوان گفت که هیل به ارتباط گسترده اولیه بین شخصیتهای ابرقهرمانی MCU کمک کرد. به همین دلیل اتفاقات (Secret Invasion) باعث تعجب بسیاری از طرفداران شد. با امکان یک فرصت کاوش عمیقتر در شخصیت هیل و همچنین کنکاش در رابطه او با فیوری، در قسمت اول (Secret Invasion) میتوان اطلاعات مفیدی درباره شخصیت مرموزش کشف کرد و فهمید قرار است چقدر خوب و حرفهای ظاهر شود. شاید همه چیز به زودی تغییر کند، اما صادقانه باید بگوییم که این موضوع ممکن است کمی بیش از حد خوش بینانه باشد.
5. فیتز و سیمون
بله، این شخصیتها در واقع دو شخصیت متفاوت هستند، اما صادقانه بگویم، جما سیمونز (الیزابت هنستریج) و لئوپولد فیتز (ایان دی کاستکر) هرگز با یکدیگر ارتباطی ندارند. این دو که به عنوان دوستان بزرگی از آکادمی SHIELD معرفی شدند، مثل یک تیم وارد میدان مبارزات ابرقهرمانی شدند و یکی از بهترین روابط عاشقانه در تاریخ فیلمهای MCU و همچنین یکی از زوجهای دست کم گرفتهشده سازمان را ایجاد کردند. Fitzsimmons که مسئول خلق برخی از بهترین اختراعات مارولیها بود (چه در زیر آب، چه در فضا یا حتی در طول سفرهای زمانی) همواره خوشحالی و شادی خود را قربانی نجات بشریت و کار مداوم برای تجهیز ابرقهرمانها میکرد. در واقع، از خودگذشتگی و هوش محض این دو شخصیت چیزی است که در نهایت فیتز سیمون را به یکی از بزرگترین ماموران تاریخ شیلد تبدیل کرد.
4. دیزی جانسون
چه کسی فکرش را می کرد که هکر یتیم The Rising Tide در نهایت به یکی از قدرتمندترین عوامل SHIELD و همچنین یک جهش یافته در تمام دوران این سریال تبدیل شود. اگرچه دیزی (کلویی بنت) در ابتدا تمایلی به پذیرش توانایی های او نداشت، اما به ندرت از وظایف خود به عنوان یک مامور، طفره می رفت. او همواره در مبارزه سخت برای به دست آوردن نشان خود به مخاطب عرضه شده است، اما در نهایت همواره نقش مهمی در بازسازی SHIELD جدید ایفا می کند، انسانیت و شجاعت دیزی درست همان چیزی است که او را به یک قهرمان تبدیل کرده است. با این حال، با رشد شخصیت و قدرت وی، حس شوخ طبعی و عشق شدید او به تیم/خانواده واقعیاش، میتوان ادعا کرد که دیزی فردی کاملاً متقاعد کننده و همچنین مورد علاقه طرفداران است. صادقانه بگوییم، این موضوع خیلی ناامید کننده است که بدانیم شایعات صحت دارند و احتمال اینکه او در چند قسمت بعدی سریال «تهاجم مخفی» ظاهر شود، به هیچ وجه وجود ندارد.
3. پگی کارتر
هیچ طرفداری نمی تواند انکار کند که پگی کارتر (هیلی آتول) چه نقش مهمی برای توسعه SHIELD داشته است. شخصیت کارتر که هرگز تنها به عنوان یک عشق کهن الگویی تنزل داده نشد، همواره به عنوان یکی از اعضای برجسته SSR، با مهارت های ستودنی چه در هوش و چه در مبارزه به مخاطبان مارول معرفی شد که در نهایت باعث شد او به یکی از اعضای موسس SHIELD تبدیل شود. او همواره به عنوان یکی از شخصیتهای محبوب و دوست داشتنی مارول محسوب میشود. کارتر توانایی زیادی برای از بین بردن موانع دنیای پیرامون خود دارد. کارتر حتی هرگز اجازه نمیدهد فشارهای سیستمی موجود در شیلد، شان و رتبه او را پایین بیاورد. او ارزش خود را می دانست و هرگز در مورد نجات دنیا به کمک دیگران دل نبست. در واقع او نماد واقعی خود SHIELD است.
2. ناتاشا رومانوف
در مقایسه با دیگر ماموران، ناتاشا رومانوف (اسکارلت جوهانسون) سفری نسبتاً غیرمعمول به دنیای شخصیتهای مارول داشته است؛ زیرا او به عنوان یک قاتل مرگبار و البته شرور شروع به کار کرد و توسط شیلد جذب شد. یعنی تا زمانی که کلینت بارتون (رنر)، معتمد همیشگی ناتاشا با وی تماس برقرار کرد و از او خواست که به شیلد بپیوندد. در نتیجه بیوه سیاه به زندگی مزدورانه خود پایان داد و تبدیل به یک مامور وفادار و عالی رتبه در شیلد شد. ناتاشا با استفاده از مجموعه مهارت های جاسوسی درخشان، نه تنها نقاط قوت شخصیتیاش را به عنوان یک جاسوس ماهر در سایه ها، بلکه به عنوان یک قهرمان همه جانبه که برای حفاظت از نوع بشر می جنگید، نشان داد. این حتی با وفاداری او، محافظت شدید از عزیزانش، هوش درخشان و رهبری باورنکردنی سایر اعضای گروه هم قابل رویت بود. در واقع، این ویژگیهای شرافتمندانه و قهرمانانه به عنوان یک عامل جذاب در شخصیت پردازی وی، درست همان چیزی است که در نهایت در آخرین اقدامات قهرمانانه او به اوج خود رسید، زیرا برای نجات بشریت در جنگ علیه تانوس فداکاری نهایی خودش را انجام داد.
1. فیل کولسون
سخت است که فیل کولسون (کلارک گرگ) را هر وقت که روی پرده نقش آفرینی میکند دوست نداشته باشید. کولسون که بهعنوان یکی از دست راستهای فیوری شناخته میشود، مرتباً در مأموریتهای مهم خود گروه را به بهترین نحو ممکن رهبری میکرد و تا زمان مرگش به یکی از حلقههای اولیه ابتکار انتقامجویان تبدیل شد. خوشبختانه، این مرد آنقدر دوست داشتنی بود که در نهایت برای رهبری اولین نمایش اسپین آف MCU شخصیت او مجدد احیا شد. در Agents of SHIELD، کولسون در رهبری خود به عنوان مدیر جدید و همچنین به عنوان یک شخصیت کاریزماتیک رشد کرد. او که همیشه تیمش را دوست داشت و از آن محافظت می کرد، با اعتقاد برای انجام آنچه درست است و هر چیزی که بشریت را قرار است به نوعی نجات دهد مبارزه کرد و تیمش را رهبری کرد. شجاعت و خوبی او تجسم نهایی چیزی بود که SHIELD برای آن ایستاده بود و در واقع میتوان همه آنچه را که شیلد قرار است برای بشریت و نجات جان انسانها انجام دهد، در قاموس شخصیت پردازی وی مشاهده کرد. به قول سخنان حکیمانه تونی استارک، نام کوچک کولسون به حق که با کلمه “مامور” عجین است.
منبع: collider