«صداتو»؛ موسیقی گوش بده و معما حل کن
بومیسازی برنامهها، مسابقات و جنگهای تلویزیونی خارجی که در سراسر دنیا شناخته شده هستند و از محبوبیت بسیار زیادی برخوردارند، مدتها است که تبدیل به ترند برنامهسازی در ایران علی الخصوص در VOD ها که سختگیری کمتری روی آنها وجود دارد، شده است. بعد از شوهای تلویزیونی محبوبی مثل جوکر، مافیا، مسابقات مختلف خوانندگی، منتالیست و… حالا نوبت به برنامه معروف صداتو رسیده است که در ژانر موسیقی معمایی شروع به کار کرده است. این برنامه در واقع دارای یک نمونه خارجی به اسم (I Can See Your Voice) است که بعد از ۵ سال پخش در کره، آمریکا هم از آن استفاده کرد و تاکنون سه فصل از این برنامه در ایالات متحده پخش شده است. قرار است در این مقاله از مایکت به این موضوع بپردازیم که آیا نسخه ایرانی این برنامه معمایی/موزیکال توانسته مثل نمونههای خارجی آن موفق باشد یا خیر؟ بنابراین از شما دعوت میکنیم تا انتهای این مقاله همراه ما باشید تا به نقد و معرفی برنامه «صداتو» بپردازیم.
«صداتو» یک برنامه جذاب موسیقی- معمایی
قسمت اول «صداتو» زمانی منتشر شد که تقریبا میتوان گفت به غیر از برنامه «ناتو»، هیچ شوی تلویزیونی دیگری در VODها در حال پخش نیست؛ از این رو میتوان گفت، برگ برنده در دست «صداتو» است. قسمت اول این مجموعه توانسته تا حد بسیار زیادی مخاطب را با شکل و شمایل این شوی تلویزیونی آشنا کند. در واقع «صداتو» قرار است بازسازی یکی از محبوبترین برنامههایی باشد که در زمینه یموسیقی ساخته شده است. البته برنامه با مخاطب، کاملاً صادق است و این موضوع را در تیتراژ ابتدایی هم بیان میکند. در «صداتو» به عنوان یک مسابقه موزیکال و معمایی، هیچ خبری از خوانندگی و استعدادیابی نیست و برنامه ترجیح میدهد تا ذهن بیننده را همراه با شرکت کنندگان به چالش بکشد و بیشتر معمایی باشد تا یک برنامه شوی استعدادیابی.
البته از حق نگذریم، صداتو به عنوان یکی از برنامههای سخت و در عین حال جذابی که عموم مردم در کنار هلپرهای (یاری دهنده) مطرح میتوانند لحظات پر از چالش و شگفتیای را تجربه کند، بینظیر است. درصداتو شرکتکننده به کمک جمعی از سلبریتیها که در نقش یاران او ظاهر میشوند، قرار است تا معماهای برنامه را حل کنند. حالا شاید شما هم دنبال این باشید که بدانید معما چیست؟ شش نفر برای شرکتکننده آواز میخوانند و او باید بفهمد که از بین این شش نفر، کدام خواننده واقعی است و کدام یک ادای یک خواننده واقعی را در میآورد.
برنامه در مجموع در هر قسمت کاراکترهای کاملا مختلفی را دارد که در هر مرحله، متناسب با نوع کاراکتری که شخصیتها بازی میکنند، جلوی شرکتکننده آواز میخوانند یا در چالشهای مختلف شرکت میکنند. مسابقه دارای بخشهای مختلفی است و در هر مرحله شرکتکننده با چالش جدید و سختتری روبرو میشود.
بخشهای مسابقه از لب زنی گرفته تا پخش یک کلیپ از افراد بیهویت، همگی جز چالشهایی هستند که نیاز به یک نگاه تیز و گوشهایی تیزتر دارد؛ بنابراین شرکتکننده به کمک سلبریتیها باید بتواند دست کسی (یا کسانی) که خواننده نیستند را رو کند.
چه کسانی در صداتو حضور دارند؟
«صداتو» به کارگردانی حامد جوادزاده در سال 1402 ساخته شده است. محسن کیایی (البته به خاطر کاهش وزن زیاد در نگاه اول باعث میشود که از دیدنش جا بخورید) مجری برنامه صداتو است. کیایی و برادرش از جمله سازندگان بسیاری از فیلمها و سریالهای سینمایی بودند اما تاکنون در قامت یک مجری ظاهر نشده بود. اجرای برنامه نشان میدهد تا حدودی هم دارای استعداد مجریگری است. البته این حرف به این معنای نیست که همه سلبریتیها توانایی مجریگری را دارند و میتوانند مثل یک مجری حرفهای روی آنتن بروند اما به هر حال در دنیایی که مجریها در خانه نشستهاند و سلبریتیها جای آنها را گرفتند، او توانست از پس این مسئولیت بر بیاید هرچند ضعفهایی در کار او وجود دارد اما در مجموع میتوان مجری گریش را تحمل کرد. نسبت به ورژنهای اصلی برنامه، کیایی حتی تلاش نمیکند بامزه باشد و بتواند کمی بار کمدی برنامه را بالا ببرد (مجریان برنامه I Can See Your Voice در بیشتر مواقع کمدینهایی هستند که خودشان یک تنه، برنامه را به دست میگیرند و سعی میکنند مخاطب را بخندانند).
اما به جز مجریگری، ایراد دیگری هم در صداتو وجود دارد و آن این که با وجود این که سازندگان در قسمت اول اذعان کردند که برنامهشان یک کپی از برنامه خارجی است اما همچنین گفتند که قرار است برنامه با فرهنگ ایرانی خودمان نیز آمیخته شود اما «صداتو» در مجموع شبیه ورژن اصلی است به جز بعضیی از قظعات موسیقی سنتی و محلی هیچ نکتهای به چشم نمیخورد که فرهنگ بومی ایران را نشان دهد.
در واقع حتی کاراکترهایی که به عنوان خواننده روبروی شرکتکننده قرار میگیرند هم ایرانیزه نشدهاند. به طور مثال میکی ماوسی که تن عروسک پوش ایرانی است را در نظر بگیرید تا دکتری که بیش از حد خودش را به والتر وایت شبیه کرده یا بوکسوری که شبیه مشت زنان فایت کلاب لباس پوشیده و دلقکی که هیچ نشانی از فرهنگ ایرانی در آن وجود ندارد.
در واقع سازندگان برنامه صداتو همه شخصیتها را از برنامه خارجی (I Can See Your Voice) الهام گرفتهاند و خودشان تلاشی برای خلق شخصیت جدید متناسب با فرهنگ بومی نکردهاند. جالبتر اینکه حتی مجری برنامه به سلبریتیهایی که در نقش یاریکننده وجود دارند، «هلپر» Helper میگوید و معادل فارسیای را برای این کلمه انتخاب نکردهاند. در صداتو علاوه بر محسن کیایی، شبنم مقدمی، محمد بحرانی، محسن شریفیان و امیرمهدی ژوله به عنوان هلپر یا همان یاری دهنده حضور دارند.
در نهایت یکی از جنبههای صداتو که در برنامههای ایرانی کمنظیر است امکان مشارکت مخاطب در برنامه است؛ به این صورت که اگر این برنامه را از پلتفرم فیلیمو تماشا کنید می توانید هم پای شرکتت کننده، به چالشها پاسخ بدهید و هوش و توجهتان را مجک بزنید.
فیلیمو – تماشای فیلم و سریال
حجم:۲۰.۵ مگابایت
نقد برنامه «صداتو»
اگر آمریکا برنامه (I Can See Your Voice) را از کره جنوبی به داخل کشور خودش برد، تغییرات بسیار اساسی در آن به وجود آورد که باعث بهبود رتبه کیفی آن شد. البته سازندگان ایرانی هم توانستند با استانداردهای کافی یک برنامه مفرح و سرگرمکننده را با «صداتو» برای مخاطب به ارمغان آورند اما خلاقیت و نوآوری در برنامه «صداتو» ورژن ایرانی شده I Can See Your Voice کم است. در واقع ورژن ایرانی زیاد نوآوری ندارد. این یک واقعیت است که در دنیای کنونی که محتوای تصویری بسیار زیادی برای مخاطب تولید و عرضه میشود، انتخاب اینکه مخاطب چه خوراکی قرار است به چشمانش بدهد، نکته بسیار مهمی تلقی میشود. در هر شبانه روز، هزاران ساعت محتوای ویدیویی در جهان تولید میشود و مخاطب باید انتخاب کند که در اوقات فراغت خود که البته زمان محدودی دارد باید چه چیزی را تماشا کند. سازندگان صداتو این موضوع را میدانند و از همین رو هم از مخاطب خود تشکر میکنند که اوقات فراغت محدود خود را به برنامه هشتاد دقیقهای «صداتو» هدیه دادهاند.
متاسفانه برنامه خیلی سخت طراحی شده و مشخص است که اسپانسر برنامه میخواهد هر جور که شده جلوی برنده شدن شرکت کنندهها را بگیرد. علاوه بر سختی بیش از حد برنامه همانطور که گفته شد نوآوری و ایرانیزه شدن خاصی هم در کار نیست و مجری برنامه هم سعی نمیکند تا کمی به بار کمدی صداتو بیافزاید. سلبریتیهایی که در این برنامه حضور دارند آنقدر جذاب و مخاطب پسند نیستند و صرفاً دور هم جمع شدند.
البته انتخاب ساخت یک برنامه موزیکال برای مخاطبان ایرانی که در VOD، پخش میشود، یک انتخاب هوشمندانه تلقی میشود. چرا که معمولاً این قبیل برنامهها راه به صدا و سیما پیدا نمیکنند. همانطور که همه ما میدانیم، نمایش آلات موسیقی و خوانندگی انجام حرکات موزون در صدا و سیمای ملی جایی ندارد و مخاطبی هم که تشنه موسیقی است با استقبال از برنامههایی مثل صداتو سعی میکند تا خود را سرگرم کند.
در نهایت باید گفت که صداتو اندازه همان ۸۰ دقیقه میتواند شما را سرگرم کنند و بعد از آن تاریخ مصرفاش به سر میرسد. در واقع صداتو میتواند یک جمع خانوادگی را برای لحظاتی سرگرم کند. اما حتماً پس از چند دقیقه، همه چیز از ذهن شما پاک خواهد شد.
«صداتو» را ببینیم یا نبینیم؟
«صداتو» یک مسابقه موسیقیایی، پر معما و جذاب است که در آن محسن کیایی در کنار چهرههای نامآشنایی مثل شبنم مقدمی، محمد بحرانی، محسن شریفیان و امیر مهدی ژوله کنار قرار گرفتهاند تا سرگرمی بیانتهاای را برای مخاطبان به ارمغان بیاورند.
اگر بخواهیم منصف باشیم، صداتو استانداردهای لازم برای جذب مخاطب را دارد. در واقع شما میتوانید یک ساعت و خوردهای روی کاناپه بنشینید و به تماشای صداتو بپردازید. قطعاً شما از دیدن این برنامه مفرح و جذاب کیف خواهید کرد. بنابراین هیچ معنی برای ندیدن «صداتو» وجود ندارد.
مطالبی را هم که در بالا خدمتتان عرض کردیم، صرفا نگاه انتقادی بود که بسیار سختگیرانه به یک شوی تلویزیونی نگاه شده بود. بنابراین اگر میخواهید برای سرگرمی به سراغ یک شوی تلویزیونی معمایی بروید، «صداتو» میتواند شما را سرگرم کند. اما اگر توقع یک برنامه منحصر به فرد و پر از شگفتی را دارید که هر لحظه آن برایتان شگفتی جدیدی به همراه داشته باشد خوب طبیعتاً «صداتو» نمیتواند این کار را برای شما انجام بدهد.
کاشکی این برنامه هم نسبت به ورژن کرهای و امریکایی آن میتوانست تا حدودی کمدی را بیشتر به جریان بیاندازد. اینکه خود کیایی کمدین است میتوانست به این امر کمک بسیار جدی کند اما متاسفانه انگار این امر فراموش شده است. البته در این برنامه امیر مهدی ژوله، محمد بحرانی و شبنم مقدمی هم نسبت به آن چه ما پیشتر در آنها دیدهایم بسیار جدیتر ظاهر شدهاند. شاید این به خاطر حجم استرس بالایی است که کمک کنندهها تجربه میکنند. به هر حال این شوی تلویزیونی بیشتر از آنکه به دنبال شادی و خنده باشد سعی کرده تا خودش را جدی بگیرد و بیشتر از آنکه جنبههای موسیقی آن تقویت شود به سراغ معما رفته است.