10 ابرقهرمان بزرگ بدون فیلم سینمایی مستقل
حتی سر هاوکآی هم بیکلاه مانده
ژانر ابرقهرمانی این روزها در اوج محبوبیت خود قرار دارد و استودیوهایی مثل مارول و دیسی بیوقفه در حال تولید محتوای جدید و بهرهبرداری از این موج به وجود آمده هستند. این برندها قدمت زیادی دارند اما موفقیتهای سینماییشان به دههی 2000 میلادی بازمیگردد. الان که شما در حال خواندن این مطلب هستید مارول با دنیای سینمایی یکپارچه و به هم پیوستهی خود که به «دنیای سینمایی مارول» (MCU) مشهور است یک امپراتوری سینمایی بنا کرده است. در سوی دیگر میدان اما، دیسی در تثبیت جایگاه خود با «دنیای توسعه یافتهی دیسی» (DCEU) با چالشهایی مواجه بوده است، اما امید میرود که جیمز گان با فیلم «سوپرمن» (Superman) که قرار است در جولای سال 2025 اکران شود بتواند این مسیر را اصلاح کند.
حتی با وجود اینکه استودیوها هر ساله تعداد قابل توجهی فیلم ابرقهرمانی تولید میکنند، برخی از محبوبترین شخصیتهای دنیای کمیک هنوز فرصت بازی در فیلم مستقل خود را پیدا نکردهاند. برخی از این ابرقهرمانهای بدون فیلم مستقل ممکن است در نقشهای فرعی ظاهر شده باشند، اما هرگز در محوریت داستان قرار نگرفتهاند. در این فهرست، با تمرکز بر فیلمهای لایو- اکشن، به ابرقهرمانهای بدون فیلم مستقل شاخصی میپردازیم که علیرغم برخورداری از پیشینهای غنی در دنیای کمیک، هنوز در یک فیلم مستقل به تصویر کشیده نشدهاند و بسیاری از تواناییها و پتانسیلهایشان هدر رفته است.
10. هاوکگرل و هاوکمن (Hawkgirl and Hawkman)
- اولین حضور در دنیای کمیک: Flash Comics #1 (1940)
«هاوکگرل» و «هاوکمن»، به عنوان تناسخهای عاشقان مصری، زوجی مبارز – مسلما در برابر جرم جنایت! – در دنیای ابرقهرمانهای بدون فیلم مستقل هستند که از قدرت پرواز، مبارزه، مقاومت بدنی بالا و توانایی التیام برخوردارند. طرفداران از دیدن هاوکمن در «بلک آدام» (Black Adam) به وجد آمدند، اما لغو نهایی DCEU هرگونه امیدی را برای ساخت فیلمی مستقل برای این شخصیت از بین برد. با این حال، هاوکگرل در فیلم «سوپرمن» که سال آینده اکران میشود حضور خواهد داشت و همین اتفاق به طرفداران امید میدهد که او جایگاه مهمی در DCU به دست آورد.
با توجه به اینکه این دو ابرقهرمان عاشقپیشه از قدیمیترین شخصیتهای دنیای کمیکهای دیسی هستند، عدم وجود فیلمی با محوریت آنها مایهی شگفتی است، اما نکتهی عجیبتر شاید عدم حضور آنها در هرگونه رسانهی لایو- اکشن باشد. شاید آنها نامهای خیلی شناخته شدهای در بین عموم نباشند، اما درمیان طرفداران کمیک محبوب هستند و نقش مهمی در سریال انیمیشنی «لیگ عدالت» (Justice League) ایفا کردند. هاوکگرل و هاوکمن اگرچه تا به امروز ابرقهرمانهانهای بدون فیلم هستند، اما به لطف پویایی فوقالعاده، پیشینهی جذاب و قدرتهای باور نکردنی خود، پتانسیل آن را دارند که به ستونهای اصلی دنیای سینمایی دیسی تبدیل شوند.
9. سنتری (Sentry)
- اولین حضور در دنیای کمیک: The Sentry #1 (2000)
بسیاری از طرفداران دنیای کمیک ممکن است «سنتری» را به عنوان سوپرمن مارول بشناسند، اما این شخصیت به دلیل ماهیت قابل همذات پنداری و موقعیت منحصربهفردش جایگاه بسیار ویژهتری دارد. سنتری از قدرتهای مافوق بشری متداولی مثل پرواز، قدرت، استقامت، سرعت فوقالعاده، دستکاری انرژی/ماده و تلهپاتی برخوردار است. قدرتهای او از لحاظ تئوری نامحدود هستند و به وضعیت روانی او بستگی دارند. با این حال، وقتی رابرت رینولدز به سنتری تبدیل شد، «ووید» (The Void) نیز به وجود آمد، یک شرور با قدرتهای مشابه که در تقابلی دائمی با او قرار دارد و به ازای هر عمل نیک سنتری، یک عمل شر انجام میدهد. این ویژگی، پیچیدگی و چالشهای منحصربهفردی را برای شخصیت سنتری ایجاد میکند و او را از سایر ابرقهرمانها، به خصوص ابرقهرمانهای بدون فیلم مستقل متمایز میسازد.
با توجه به اینکه سنتری در سال 2000 میلادی معرفی شده، عدم حضور این ابرقهرمان در فیلمهای لایو- اکشن چندان تعجبآور نیست. اما این روند به زودی دستخوش تغییر خواهد شد، زیرا او نقشی محوری در فیلم «ثاندربولتز» (Thunderbolts) که قرار است در سال 2025 اکران شود، ایفا خواهد کرد. اگرچه حضور سنتری بر روی پردهی سینما به خودی خود اتفاقی خوشایند است، اما این شخصیت از پتانسیل قابل توجهی برای داشتن یک فیلم مستقل برخوردار است؛ فیلمی که میتواند دقیقا همان چیزی باشد که دنیای سینمایی مارول – به خصوص در این روزها – به آن نیاز دارد. کشمکش درونی او و مبارزهاش با ووید فرصتی استثنایی را برای نمایش جنبههای انسانی این شخصیت و خلق یک اثر سینمایی منحصربهفرد با تمرکز بر مسائل مرتبط با سلامت روان فراهم میآورد که مارول باید نهایت استفاده را از آن ببرد.
8. مرد پلاستیکی (Plastic Man)
- اولین حضور در دنیای کمیک: Police Comics #1 (1941)
در کنار دیگر ابرقهرمانهای بدون فیلم مستقل مثل هاوکگرل و هاوکمن، «مرد پلاستیکی» احتمالا مهجورترین شخصیت دنیای دیسی است. او که در هیچیک از فیلمها و سریالهای تلویزیونی نقش قابل توجهی نداشته، با حرکات و قدرتهای احمقانهاش به کتابهای کمیک محدود شده است. بدن او از جنس پلاستیک است و این بدان معنیست که به لطف خاصیت ارتجاعیاش میتواند به هرچیزی که دلش میخواهد تغییر شکل دهد. در کنار ابرقدرتهایش، مرد پلاستیکی قبلا یک دزد و سارق حرفهای بوده است که همین ویژگی به او امکان میدهد ذهن یک جنایتکار را به خوبی درک کند. جالب اینجاست که حضور اصلی مرد پلاستیکی بر روی صفحه نمایش در سریال انیمیشنی «بتمن: شجاع و جسور» (Batman: The Brave and the Bold) بوده است، جایی که او در چندین قسمت ظاهر شد.
دیسی به اندازهی کافی این شخصیت را نادیده گرفته است و وقت آن رسیده که او را از گروه ابرقهرمانهای بدون فیلم مستقل خارج کند؛ مرد پلاستیکی با شخصیتی بامزه و خل و چل، به عنوان یک قهرمان دست کم گرفته شده که پتانسیل تبدیل شدن به یکی از اعضای اصلی لیگ عدالت را دارد، گزینهای ایدهآل برای ورود به دنیای سینمایی دیسی است. قدرتها و شخصیت منحصربهفردش به او کمک میکند تا از سایر ابرقهرمانان متمایز شود. با این حال، خاصیت ارتجاعی مرد پلاستیکی دقیقا همان چیزی است که باعث شده تاکنون در هیچ اثر لایو- اکشنی حضور نداشته باشد. اخیرا شایعاتی مبنی بر اینکه دارن آرونوفسکی، کارگردان نامزد جایزهی اسکار، برای ساخت فیلمی دربارهی مرد پلاستیکی انتخاب شده به گوش میرسد؛ شایعاتی که تایید آن میتواند که برای بسیاری از طرفداران دلزده از ابرقهرمانان کلیشهای و تکراری بسیار خوشحال کننده باشد.
7. سایبورگ (Cyborg)
- اولین حضور در دنیای کمیک: DC Comics Presents #26 (1980)
در میان ابرقهرمانهای بدون فیلم مستقل، «سایبورگ» که بیشتر به عنوان عضوی از «تایتانهای نوجوان» (Teen Titans) شناخته میشود، به عنوان یک قهرمان مستقل و حتی عضوی از «لیگ عدالت» به مسیرهای جدیدی قدم گذاشته است. او پس از آزمایش ناموفق پدرش، «ویکتور استون»، به موجودی نیمهربات و نیمهانسان تبدیل میشود که از قدرت یک «مادر باکس» بهره میبرد. پیشرفتهای سایبرنتیکی سایبورگ به او این امکان را تا به دلخواه سلاح خلق کند و هوش فوق بشریاش او را به قهرمانی بسیار توانمند تبدیل میکند.
اگرچه فیلم «لیگ عدالت زک اسنایدر» (Zack Snyder’s Justice League) با یک داستان پیشزمینهی جذاب و شخصیتپردازی زیبا بهترین تصویر را از سایبورگ به نمایش گذاشت اما قدرتهای منحصربهفرد سایبورگ در دنیای دیسی به اندازه کافی مورد استفاده قرار نگرفتهاند و شایسته است که در یک فیلم لایو- اکشن به طور کامل به تصویر کشیده شوند. اگرچه ساخت یک فیلم اختصاصی برای این شخصیت در دنیای توسعه یافتهی دیسی برنامهریزی شده بود، اما با فروپاشی این دنیا – یا بهتر بگوییم: فرنچایز شکست خورده – شانس او برای قرار گرفتن در کانون توجه نیز از بین رفت. البته با تایید گان مبنی بر ساخت فیلم «تایتانهای نوجوان»، طرفداران میتوانند امیدوار باشند که سایبورگ بخشی از این تیم باشد و از گروه ابرقهرمانهای بدون فیلم مستقل خارج شود.
6. هاوکآی (Hawkeye)
- اولین حضور در دنیای کمیک: Tales of Suspense #57 (1964)
«هاوکآی»، کمانداری که در سایهی ابرقهرمانان نامدار دنیای مارول، همواره از کانون توجه به دور مانده است. حتی جرمی رنر، بازیگر این نقش، در آغاز فعالیت خود در دنیای سینمایی مارول، خواستار حذف این شخصیت بود. با توجه به اینکه تنها توانایی هاوکآی، مهارت استثنایی او در تیراندازی با کمان است و سایر اعضای انتقامجویان از قدرتهای فوقالعاده برخوردارند، مارول نیز نقش محدودی برای این شخصیت در نظر گرفته است. با این وجود، هاوکآی شخصیتی جذاب با پتانسیلهای نهفته است که در صورت پرداخت مناسب، میتواند به عنوان نقشی محوری در آثار سینمایی مارول ظاهر شود و دیگر جزو ابرقهرمانهای بدون فیلم مستقل نباشد.
هاوکآی به عنوان تنها عضو انتقامجویان که تاکنون فیلم سینمایی مستقلی نداشته، همچنان یک قهرمان نادیده گرفته شده است. اگرچه این شخصیت در یک سریال تلویزیونی حضور یافت، اما تجربهی حضور بر پردهی بزرگ و دریافت توجه شایسته، حقی است که واقعا از او دریغ شده است. با این حال، با کاهش اهمیت و محبوبیت هاوکآی و گرایش مارول به معرفی قهرمانان جوانتر، بعید به نظر میرسد که این کماندار ماهر شانس یافتن فیلم سینمایی مستقل خود را داشته باشد. هواداران میتوانند به فصل دوم سریال «هاوکآی» یا نقشی برجسته در یکی از فیلمهای آیندهی مارول امیدوار باشند، اما رویای یک فیلم سینمایی با محوریت هاوکآی، احتمالا هرگز به واقعیت نخواهد پیوست.
5. زاتانا (Zatanna)
- اولین حضور در دنیای کمیک: Hawkman #4 (1964)
«زاتانا»، جادوگری که حضور گهگاهش در دنیای انیمیشنی دیسی، به ویژه سریالهای «لیگ عدالت تاریک» (Justice League Dark) و «عدالتجویان جوان» (Young Justice) او را به چهرهای شناخته شده تبدیل کرده است. او دختر شعبدهباز مشهور، زاتارا، است که میراث پدرش را به ارث برده و با قدرتهای جادویی فوقالعاده و دانش گستردهاش، جایگاه ویژهای در میان قهرمانان لیگ عدالت دارد. تواناییهای جادویی زاتانا بسیار وسیع است و طیف گستردهای، از اجرای نمایشهای صحنهای و ایجاد توهم گرفته تا جادوگری و حتی ورود به دنیای علوم غریبه را در برمیگیرد.
با وجود تلاشهای مکرر برای حضور این جادوگر قدرتمند بر پردهی سینما، پروژههای مرتبط با زاتانا همواره لغو شدهاند و او همچنان عضو ثابت تیم ابرقهرمانهای بدون فیلم مستقل است. این در حالیست که زاتانا شخصیتی ایدهآل برای معرفی جنبههای جادویی دنیای دیسی در سینما است. او با قدرتهای منحصربهفرد، شخصیتی جذاب و پتانسیل بالا برای تبدیل شدن به شخصیتی محبوب در میان طرفداران، میتواند رنگ و بویی جدید به دنیای سینمایی دیسی ببخشد. یک فیلم سینمایی با محوریت زاتانا، به عنوان یکی از قدرتمندترین جادوگران دنیای دیسی، نویدبخش صحنههای اکشن مهیج، شخصیتپردازی عمیق و داستانی تاریک و گیرا خواهد بود. کاوش در ابعاد مختلف قدرتهای جادویی زاتانا، مبارزهی او با نیروهای شیطانی و رویارویی با چالشهای درونی و بیرونی، میتواند فیلمی منحصربهفرد و تماشایی را خلق کند.
4. اسکارلت ویچ (Scarlet Witch)
- اولین حضور در دنیای کمیک: X-Men #4 (1964)
«اسکارلت ویچ»، یکی از محبوبترین ابرقهرمانهای بدون فیلم مستقل دنیای سینمایی مارول، با حضور در سریال «وانداویژن» و ایفای نقشهای کلیدی در فیلمهای مختلف مارول، به چهرهای تاثیرگذار در این فرنچایز تبدیل شده است. تواناییهای فوقالعادهی او در کنترل انرژی، تغییر واقعیت، دستکاری احتمالات، جادوگری و استفاده از جادوی هرج و مرج، او را به یکی از قدرتمندترین شخصیتهای دنیای سینمایی مارول تبدیل کرده است و کنار گذاشتن این شخصیت در این مرحله، اتلاف پتانسیلهای او خواهد بود.
با مرگ ظاهری اسکارلت ویچ در فیلم «دکتر استرنج در چندجهانی دیوانگی» (Doctor Strange in the Multiverse of Madness) و تمایل الیزابت اولسن برای فاصله گرفتن از دنیای مارول، به نظر میرسد آیندهی چندان روشنی در انتظار این شخصیت نباشد. با این حال، طرفداران همچنان به بازگشت اسکارلت ویچ امیدوارند و معتقدند این شخصیت بازخواهد گشت، چرا که هنوز مسائل حل نشدهای در داستان او وجود دارد که میتواند در آینده به آنها پرداخته شود. علاوه بر این، یک فیلم سینمایی مستقل با محوریت اسکارلت ویچ میتواند به احیای شخصیت او کمک کند و یا حتی جایگاه او را در دنیای سینمایی مارول مستحکمتر کرده و زمینهساز نقش بزرگتری برای او در کنار مردان ایکس شود.
3. گرین ارو و بلک کنری (Green Arrow and Black Canary)
- اولین حضور در دنیای کمیک: Fun Comics #73 (1941) – Flash Comics #86 (1947)
زوج نمادین دنیای کمیک و ابرقهرمانهای بدون فیلم مستقل، «گرین ارو» و «بلک کنری»، تاکنون سهم منصفانهای در فیلمها و سریالهای تلویزیونی، به خصوص لایو- اکشنها داشتهاند. آنها در سریال «ارو» (Arrow) حضور داشتند و علاوه بر آن، بلک کنری نقش مهمی در فیلم «پرندگان شکاری» (Birds of Prey) ایفا کرده است. گرین ارو، مانند هاوکآی، مهارتهای تیراندازی استثنایی دارد که با نبوغش در استفادهی خلاقانه از ابزارهای مختلف و هوش سرشارش تقویت شده است. از سوی دیگر، بلک کنری یکی از بهترین مبارزان در دنیای دیسی است که با جیغ مافوق صوت خود قادر به آسیب رساندن به اشیا ارگانیک و غیرارگانیک است.
اگرچه گفته میشد که فیلم سینمایی بلک کنری در حال ساخت است، اما با توجه به عدم انتشار اخبار جدید در مورد پیشرفت آن از سال 2021 به این سو، به نظر میرسد که این پروژه توسط کمپانی برادران وارنر لغو شده باشد. سالهاست که طرفداران امیدوارند چارلی هانم نقش گرین ارو را ایفا کند، اما این بازیگر پیشنهاد بازی در این نقش را رد کرده است. با این حال، گرین ارو و بلک کنری با با توجه به محبوبیت پایدار و پویایی جذابشان ، میتوانند سوژهی فیلمهای سینمایی تکی یا مشترک باشند، چرا که پیوند عمیق و شیمی بین این دو شخصیت در کمیکها و انیمیشنهای متعدد به اثبات رسیده است.
یک فیلم سینمایی با محوریت این دو شخصیت، میتواند به رابطهی پیچیدهی عاشقانهی آنها، تضادها و شباهتهای شخصیتیشان و چالشهای مشترکشان در مبارزه با جنایت بپردازد و ترکیب مهارتهای رزمی بلک کنری با هوش و ذکاوت گرین ارو و استفادهی خلاقانه از ابزارهای مختلف، منجر به خلق صحنههای اکشن منحصربهفرد و تماشایی خواهد شد.
2. مارشن منهانتر (Martian Manhunter)
- اولین حضور در دنیای کمیک: Detective Comics #225 (1955)
«مارشن منهانتر»، موجود فضایی که به واسطهی اختراع یک دانشمند به طور ناخواسته به زمین آمده، از قدرتهای بیگانه باور نکردنی خود برای متوقف کردن جرم و جنایت در شهر استفاده میکند. او با تواناییهایی همچون تغییر شکل، تلهپاتی، احیا، قدرت فوقالعاده و پرواز، یکی از اعضای ثابت لیگ عدالت بوده است. شخصیت فروتن و رفتار آرام او، این حقیقت را که او یکی از قدرتمندترین شخصیتهای دنیای دیسی است پنهان میکند، تا جایی که حتی سوپرمن هم از او واهمه دارد.
مارشن منهانتر تنها عضو اصلی لیگ عدالت است که تاکنون فیلم سینمایی مستقلی نداشته و برخلاف هاوکآی، حتی یک سریال تلویزیونی هم به او اختصاص داده نشده است. همچنین او تنها دو بار بر روی پرده سینما ظاهر شده است: یک بار در فیلم فراموش شدهی «لیگ عدالت آمریکا» (Justice League of America) و بار دیگر در حضوری کوتاه در فیلم «لیگ عدالت زک اسنایدر» (Zack Snyder’s Justice League) . با توجه به قدرتهای منحصربهفرد و انعطافپذیری بالای این شخصیت برای اقتباس در قالبهای مختلف، امید میرود که به زودی شاهد حضور مارشن منهانتر در یک فیلم سینمایی باشیم و او را از لیست ابرقهرمانهای بدون فیلم مستقل خارج کنیم.
1. مرد عنکبوتی (مایلز مورالس) Spider-Man (Miles Morales)
- اولین حضور در دنیای کمیک: Ultimate Fallout #4 (2011)
با وجود اینکه «مایلز مورالز» یکی از جدیدترین ابرقهرمانانی است که وارد جریان اصلی آثار ابرقهرمانی شده، اما با این وجود کاملا شایستگی داشتن یک فیلم سینمایی مستقل را دارد. شهرت این شخصیت عمدتا به دلیل حضور درخشان او در انیمیشن «مرد عنکبوتی: به درون دنیای عنکبوتی» (Spider-Man Into the Spider-verse) است، اما او در خارج از این فیلم نیز به محبوبیتی چشمگیر دست یافته است. مایلز، علاوه بر داشتن تمام قدرتهای مرد عنکبوتی پیتر پارکر، قادر به نامرئی شدن و استفاده از انرژی ذخیره شده برای وارد کردن شوکهای سمی به دشمنان است.
با وجود اینکه تنها یک دهه از خلق مایلز میگذرد ، اما او به سرعت به یکی از شناخته شدهترین ابرقهرمانان تبدیل شده است. در حالی که مایلز مورالز ستارهی فیلمهای تحسین شدهی «اسپایدر-ورس» است، مارول باید عاقلانه عمل کرده و این قهرمان جوان را وارد دنیای سینمایی مارول کند. با توجه به محبوبیت فراوان و تمایز مایلز با پیتر پارکر، او میتواند نقش مهمی در تجدید حیات دنیای سینمایی مارول داشته باشد و تعاملات و پویایی شگفتانگیزی را با سایر قهرمانان این دنیا ایجاد کند. فقط تصور کنید که در یک فیلم سینمایی مستقل، به چالشهای مایلز در پذیرش مسئولیتهای یک ابرقهرمان، مبارزهی او با تبعیض و نژادپرستی و تلاش او برای یافتن هویت خود در میان دو دنیای مختلف پرداخته شود. عالی میشود نه؟
منبع: collider