نقد و بررسی انیمیشن لاکپشتهای نینجا جهشیافته نوجوان؛ آشوب جهشیافته
ورود لاکپشتهای نینجا به دنیای انسانها
در انیمیشن «لاکپشتهای نینجا جهشیافته نوجوان؛ آشوب جهشیافته» (Teenage Mutant Ninja Turtles: Mutant Mayhem) حس نوستالژیک هیجانانگیزی وجود دارد و این حس تنها به این موضوع مربوط نمیشود که لاکپشتهای نینجای همیشه جوان از دهه 1980 در قالب کتابهای کمیک وجود داشتهاند. سریالها و اقتباسهای تلویزیونی، فیلمها، اسباببازیها و بازیهای ویدیویی همگی به زنده ماندن این حس کمک میکنند. با نقد انیمیشن جذاب و تماشایی «لاکپشتهای نینجا جهشیافته نوجوان؛ آشوب جهشیافته» همراه باشید.
نوستالژی در ظاهر فیلم پیدا است؛ انیمیشن دقیق رایانهای که با خطخطیها و نوشتههای نامفهوم، لکههای رنگی و خطوط نامتوازن ترکیب شده است، یادآوری همان تصویرسازیهایی است که یک نوجوان در وقت بیکاری روی کاغذ شکلکهایی رسم کند و با مجموعهای از نقاشیهای با ماژیک و طراحی به کمک نرمافزار ترکیب شده است و همگی به خوبی حس و حال نوجوانی را برای بیننده زنده میکنند.
احتمالا ماجرای این جهشیافتهها را از قبل میدانید؛ چهار لاکپشت کوچک بامزه تحت تاثیر یک ماده رادیواکتیو تغییر شکل میدهند و توسط موشی به نام اسپلینتر (با صداپیشگی جکی چان) که استاد هنرهای رزمی است، در زیر زمین، درون فاضلابهای نیویورک، به فرزندی پذیرفته و بزرگ میشوند. ویژگی تمام آنها هم این است که طرفدار دوآتشهی پیتزا هستند.
حالا، در دوران نوجوانی، لاکپشتها یعنی رافائل خشمگین (با صداپیشگی بریدی نون)، میکلآنژ سادهلوح (با صداپیشگی شمون براون جونیور)، دوناتلو عصبی (با صداپیشگی میکا ابی) و رهبر همیشگی آنها لئوناردو (با صداپیشگی نیکلاس کانتو)، رویای داشتن یک زندگی عادی با انسانها را در سر میپرورانند.
اما یک سری از موجودات روی زمین زندگی آنها را تهدید میکنند؛ موجود جهشیافته دیگری به نام سوپرفلای (با صداپیشگی آیس کیوب) که قصد دارد از دنیای انسانها به سبک مگنیتو سبقت بگیرد. لاکپشتها با یک دانشآموز روزنامهنگار به نام آوریل (با صداپیشگی آیو ادبیری) همکاری میکنند تا به امید پذیرفته شدن در جامعه انسانی سوپرفلای را شکست دهند.
انیمیشن «آشوب جهشیافته» مطمئنا داستانی از لاکپشتهای نینجا برای عصر اینترنت است، که مانند خود اینترنت، سرگرمکننده و گسترده، اما در نهایت خستهکننده است. فیلم با دیالوگهای فراوان با ارجاعات فرهنگ عامه انباشته شده است تا نشان دهد که چهار استاد قدیمی کونگفو مبارزین فاضلاب قطعا یوتیوب و نتفلیکس دارند؛ خاطرات مخفیانه رفتن به کنسرت ادل را به یاد میآورند و فیلم «مرخصی فریس بولر» (Ferris Bueller’s Day Off) را در یک سینمای روباز تماشا میکنند، و دوناتلو از انیمه میگوید.
وقتی گروه درباره یک موضوع هیجانزده میشوند، فیلم پر میشود از دیالوگهای طولانی و انحرافی که با شوخیها و حرکات جالب نشانهگذاری شدهاند، و از بازیگوشی شیرینی که باعث محبوبیت این فرنچایز شده است سود میبرد.
«آشوب جهشیافته» طنز کارتونی مضحک خود را عمدتا در صحنههای مبارزهاش به نمایش میگذارد، جایی که کارگردانی جف رو، با استفاده فراوان از زوایای دیوانهکننده و اکشنهای طولانی، آشوب را به بینقصترین شکل ممکن به تصویر میکشد. کمی شوخی فیزیکی وجود دارد که اگرچه همیشه آنقدر موثر نیست (به استثنای صحنه استفراغ آوریل، که از قضا با یکی از ترانههای ناتاشا بدینگفیلد همراه شده است)، اما با توجه به تصویری که از تجربه زندگی در نیویورک و فاضلابهای پر از سوسک ارائه شده است برای مخاطبان مناسب به نظر میرسد.
در تکمیل تمام اینها، «آشوب جهشیافته» با شوخیهای خودارجاعی پر شده است که منطق خودش را مسخره میکند، مثل علم عجیب پشت اسلحه رادیواکتیو جادویی. حتی تبهکارانش هم لاکپشتهای قهرمان را مسخره میکنند و به این موجودات سبزرنگ «گیکو گکو» و «شرک» میگویند.
«آشوب جهشیافته» با ارجاعات گستردهاش شبیه موج جدید فیلمهای انیمیشنی است؛ مثل «میشلها در برابر ماشینها» (The Mitchells vs. the Machines) و فیلمهای «دنیای عنکبوتی» (Spider-Verse) و شاید حتی به چند سال قبل با «رالف اینترنت را خراب میکند» (Ralph Breaks the Internet) و «فیلمهای لگو» (Lego movies) که در فرهنگ عامه و در قالب شکلکها، گیفها، ویدیوهای وایرال شده و چتاسپیک جای خود را به خوبی باز کردند.
موسیقی این انیمیشن بسیار دقیق و عالی تنظیم شده است. ترنت رزنر و آتیکوس راس موسیقی جذابی را در سبک راک محشر و صنعتی خود با چند میانآهنگ ملایمتر پیانویی ترکیب کردهاند. سایر سکانسها به لطف اضافه شدن هیپ هاپ نیویورکی مثل دیاِماکس و بلکاستریت بینظیرند.
انتخاب بازیگران هم واقعا عالی است. شنیدن صدای پل راد، رز برن، سث روگن، جان سینا، هانیبال بورس و پست مالون (به عنوان یک پسر بد که فقط میخواهد آواز بخواند) با لحنها و اشکال متفاوت فوقالعاده به جذابیت انیمیشن کمک میکند.
در واقع، گروه بازیگران شخصیتهای جانبی تقریبا از خود لاکپشتها در بخش کمدی برتری مییابند، و اسپلینتر دوستداشتنی با صدای چان و آیس کیوب در نقش سوپرفلای، موجود شروری که به سبک سینمای تجاری سیاهان در دهه 1970 صحبت میکند نمونههای بارز آن هستند.
اما در نهایت، پیچیدگی کمی برای شخصیتها وجود دارد و با توجه به طرح کلی تعجببرانگیز نیست. حتی پیامهایی که درباره مدارا، حسن نیت و یافتن منشا بیگانگان وجود دارد، آنقدر غیرقابل تخیل بیان میشود که به نظر کلیشهای میآید.
«آشوب جهشیافته» به عنوان فیلمی که ناخواسته در دوران بلوغ خود گیر کرده است، جذابیتهای زیادی دارد اما آنقدر تلاش میکند که جالب، خندهدار و بهروز باشد که پرشور و حرارت و متفاوت بودن را از یاد میبرد.
منبع: nytimes