نقد سریال جان سخت : تلاش نافرجام برای ایجاد تعلیق
سریال جان سخت بار دیگر ثابت کرد که پلتفرمهای نمایش خانگی هم در حال طی کردن مسیر صداوسیما هستند و این مسیر به ناکجاآباد ختم میشود. مسلم است که در این فضای بسیار کمعمق، هیچ حرفی تازهای برای سینمادوستان وجود ندارد. پس همان بهتر که وقت با ارزش مخاطب ایرانی صرف تماشای آثار سینمایی و سریالهای خارجی شود که دستکم، برای مخاطب امروز احترام قایل هستند. سریال جان سخت هم مانند دهها سریال بیسروته که با عناوین دهانپرکن اما نامتناسب و سیل بازیگران بهظاهر معروف میخواهند شما را با خود همراه کنند، هیچ درکی از مخاطب امروز و دغدغههایش ندارد. این اثر به کارگردانی مصطفی تقیزاده که قبل از این سریال حرفهای را هم ساختهبود، و فیلم سینمایی کمدی سال گربه را هم در کارنامه خود دارد، اثر بد دیگری در تاریخ نمایش ایران است. اما اگر باز هم به هر دلیلی به تماشای این سریال علاقمند هستید، در ادامه قرار است وارد جزییات شویم و بررسی کاملتری از این اثر ارایه دهیم.
مشخصات سریال جان سخت | |
کارگردان | مصطفی تقیزاده |
نویسنده | مصطفی تقیزاده |
بازیگران | مهرداد صدیقیان، مرتضی تقیزاده، مجتبی پیرزاده، الناز حبیبی، فرهاد اصلانی، |
تاریخ انتشار | 1403 |
داستان سریال جان سخت
داستان سریال را میتوان از یک مثلث عشقی شروع کرد. این سریال باز هم درباره یک زن مثلا خوشچهره و دو مرد عاشقپیشه است که بر سر زن با هم دعوا دارند. سریال جان سخت از یک تور کویر شروع میشود و سیل جوانانی که نمیتوان از یکدیگر تشخیصشان داد. از همان ابتدا مشخصی میشود که دو گروه جوانی که هم آشنا هستند و ازطرفی هم با یکدیگر دشمنی دارند، در این تور حضور دارند. یک گروه در حقیقت دوستانی هستند که بهعنوان نوازندگان خیابانی با هم کار میکنند و گروه دیگر بیشتر شامل چند جوان خشن و کینهجو است. از همان ابتدا طبقمعمول یک ماجرای عاشقانه وجود دارد و دختری که باز هم طبقمعمول با نام ناموس به عامل درگیری دو مرد از دو گروه و بعد دو گروه جوانان با هم میشود. این درگیری به جاهای باریکی کشیده میشود، اتفاق بدی میافتد و روند بیشتر سریالهای اخیر ایرانی در این اثر هم دیده میشود. شخصیتها در یک اتفاق تلخ گرفتار میشوند و بهتدریج همهچیز برای یک ماجرای تراژیک کنار هم چیده میشود. این ماجرای قسمت اول سریال جان سخت است. اما هر چه که قسمتهای بعدی سریال پخش میشود، داستان نمیتواند اتفاقی را رقم بزند. انگار داستان پیش نمیرود و فقط خرده روایتهای آشفته و پراکندهای بیان میشود که بود و نبودشان تاثیری روی سریال ندارد.
نگاهی به کارگردانی و بازیهای جان سخت
تقریبا هر قسمت از سریال جان سخت که پخش میشود، در انتها به یک تعلیق ختم میشود. البته این لحظات در سریال جان سخت آنچنان که باید شما را درگیر نمیکند و بهنوعی میتوانید حدس بزنید قرار است چه اتفاقی بیفتد. بهطور کلی فیلمساز در این سریال سعی کرده که فضایی ملتهب بسازد، که البته برای رسیدن به این هدف از المانهای کلیشهای استفاده کردهاست. این سریال سعی میکند التهاب و تعلیق را به مخاطب منتقل کند اما موفق نمیشود. شاید دلیل این ناکام ماندن فیلمساز این است که فقط میخواهد با هیجانات شخصیتها این فضا را بسازد و هیچ المان دیگری در صحنه چنین احساسی را در مخاطب ایجاد نمیکند. بعضیاوقات هم بهطور کلی، سعی برای ایجاد تعلیق در یک سکانس خاص بیمورد است.
در سریال جان سخت همان ابتدا تقریبا همه شخصیتهای اصلی سریال دیده میشوند و البته هیچکدامشان نمیتوانند مخاطب را درگیر کنند. دلیل این ضعف این است که همه شخصیتها درست شبیه هم هستند. تعداد زیادی از سریالهای ایرانی که در چند سال گذشته به نمایش درآمدهاند، انگار قصد دارند با آوردن تعداد زیادی بازیگر مخاطب را جذب کنند. اما این اتفاق هرگز نمیافتد. در سریال جان سخت دقیقا شخصیتهای زیادی وجود دارد، که هیچکدام هیچ عمقی پیدا نمیکنند و هیچ مخاطبی با آنها ارتباط برقرار نمیکند. هیچکدام از شخصیتها لحن، رفتار یا ویژگیهای شخصیتی متمایزی ندارد که با دیگری فرق داشتهباشند. حتی واکنش شخصیتها نسبت به اتفاقات دقیقا مشابه هم است. ازطرفی بازیگران کیلویی در سریالی مانند جان سخت به بدترین شکل ممکن ظاهر میشوند. از دیالوگگویی گرفته تا حرکات و میمیک صورت، این بازیگران هیچ حرفی برای گفتن ندارند. مهرداد صدیقیان که طبقمعمول همان لحن و بازی همیشگی خود را نشان میدهد و هیچ تفاوتی برای این شخصیت با شخصیتهایی که پیش از این بازی کردهاست، قایل نیست. اما بدتر از آن بازی بسیار ضعیف الناز حبیبی است، که نمیتوان هیچ کدام از حرفها و حرکاتش را باور کرد. در یک سریال خوب، شما ممکن است چیز زیادی از پیشینه یک شخصیت ندانید، اما میتوانید باور کنید که این یک شخصیت با پیشینه خاص خود است. اما در اثری مانند جان سخت، شما هیچکدام از شخصیتها را نمیتوانید بپذیرید، چون هیچ عمقی در شخصیتپردازی، بازیگری، گریم و دیالوگها وجود ندارد.
ویرانی فرهنگ بهجای فرهنگسازی
چند سالی است که بعضی سریالسازان از عربدهکشی و لاتبازی برای جذب مخاطب استفاده میکنند. در سریالی مانند جان سخت، بهجای اینکه هنر در راه فرهنگسازی تلاش کند، بیشتر در راه نابودی فرهنگ خدمت میکند. شخصیتهای این سریال هنوز هم درگیر واژه منحوس ناموس هستند و برادر کشی و انتقامی که دههها پیش بهترش را در فیلمهای فارسی دیدهایم. در همان قسمت اول سریال جان سخت، شخصیتی به نام وحید چیزی را در گوش شخصیت فرزاد با بازی مهرداد صدیقیان میگوید، که مشخصی است درباره معشوق سابق اولی و معشوق حالحاضر فرزاد است و همین زمزمه که میتوان حدسش را زد، به عاملی برای درگیری و ویرانی تبدیل میشود. خدا میداند تا کی و کجا باید سوژه ناموس و ناموسپرستی را در فیلم و سریالهای ایرانی تحمل کنیم. البته فیلمساز احتمالا سعی کردهاست با نشان دادن پیامدهای ناموسپرستی فرهنگسازی کند، اما بدونشک راهش را بلند نیست.
روایتی که پیش نمیرود
نه تنها هیچ ایده خلاقانه و نویی در داستان سریال جان سخت دیده نمیشود، بلکه هم هیچ حرف تازهای برای گفتن ندارد. این داستان بسیار تکراری است و بارها و بارها در فیلم و سریالهای بهتر روایت شدهاست. اما علاوهبر داستانی که پیش نمیرود، فیلمنامه هم بسیار بد نوشته شدهاست و به همین دلیل جریان سریال پیش نمیرود. در این چند قسمتی که از سریال پخش شده، تقریبا هیچ اتفاق خاصی نمیافتد و بهراحتی میتوان کل سریال را تا اینجا، در کمتر از یک قسمت نشان داد. بخشهایی از داستان که هیچ منطقی ندارند و هیچ تاثیری هم در داستان و سریال ندارد. بهطور کلی فضای این سریال مثل دهها سریال و فیلم شبیه به خود است. دستکم میتوان در همین فضا، ایده و داستان تازهای را پرداخت کرد. اما متاسفانه سازندگان جان سخت مایلند همان روند تکراری را طی میکنند.
آیا سریال جان سخت ارزش تماشا دارد؟
مسلم است که این سریال هم مانند هر اثر دیگری ممکن است به دل تعدادی از مخاطبان بنشیند و با آن همراه شوند. البته این همراهی میتواند دلایل مختلفی داشتهباشد، که ربطی به ارزش اثر ندارد. با اینحال سریال جان سخت حرف تازهای برای گفتن ندارد که بتوان به بهانه آن، وقتی را صرف تماشایش کرد. با اینوجود، بازی بازیگران بزرگتر مانند نسرین مقانلو، علی اوسیوند، مسعود کرامتی و علی عمرانی تا حدودی قابلدفاع است.
نقاط قوت:
- بازی نسرین مقانلو
نقات ضعف:
- داستان تکراری
- فیلمنامه نامنسجم
- بازیهای ضعیف بیشتر بازیگران
- شخصیتپردازی ضعیف