معرفی و نقد سریال شکارگاه؛ هزارتوی راز

سریال شکارگاه یکی از محصولات جدید شبکه‌ی نمایش خانگی است که از دو پلتفرم شیدا و فیلیمو پخش می‌شود. این سریال معمایی و مهیج که داستانش را در پوسته‌ای از تاریخ ایران روایت می‌کند توسط نیما جاویدی ساخته شده است و پرویز پرستویی نقش اصلی آن را برعهده دارد. نیما جاویدی کارگردان جوان و کم‌کاری است که پیش از این ساخت سریال آکتور را برای شبکه‌ی نمایش خانگی و فیلم‌های ملبورن و سرخپوست را برای سینمای ایران در کارنامه داشت.

جاویدی حالا با سریال شکارگاه بازگشته است که حال و هوایی بسیار نزدیک با فیلم سرخپوست را به مخاطب القا می‌کند. این سریال که تا زمان نگارش این مطلب پنج قسمت از آن منتشر شده است، داستانی پر رمز و راز با شخصیت‌های متعدد روایت می‌‌کند و از همان قسمت اول با معماهای فراوان مخاطب را به دنبال خود می‌کشاند. در ادامه با معرفی و نقد سریال شکارگاه همراه باشید.

*هشدار: در ادامه داستان سریال شکارگاه فاش می‌شود.

داستان سریال شکارگاه درباره چیست؟

the-hunting-ground-series

سریال شکارگاه داستان یک خانواده‌ی نظامی در اواخر دوران قاجار را دنبال می‌کند که بنا به یک ماموریت مهم که محافظت از جواهرات سلطنتی است به شهر تبریز و یک شکارگاه نفرین‌شده نقل مکان می‌کنند و با چالش‌ها و ماجراهای بسیار و بعضا خطرناکی مواجه می‌شوند. پرویز پرستویی پدر این خانواده، یکی از افسران باتجربه و خوش‌نام قره سوران (گروهی از نظامیان در دوران صفویه و قاجار که وظیفه‌ی محافظت از جاده‌ها، مسافران و کاروان‌ها را برعهده داشتند) است که تقریبا تمام اعضای خانواده‌اش از همسر و پسران تا تنها دخترش هم مثل یک سرباز خبره توانایی مبارزه و استفاده از اسلحه را دارند.

معرفی شخصیت‌های سریال شکارگاه

پرویز پرستویی در نقش میر عطاخان سرهنگ

parviz-parastooi

 میر عطاخان سرهنگ با بازی پرویز پرستویی شخصیت محوری سریال و کاراکتری خودخواه و قدرت‌طلب است. میر عطا دوبار ازدواج کرده است و چهار فرزند (سه پسر و یک دختر) دارد که همگی آن‌ها را برای این ماموریت خطیر با خود همراه می‌کند. او با وعده‌ی فرمانده شدن چشمش را روی هر اتفاق غیر قابل‌ پیش‌بینی که در شکارگاه کمینشان را می‌کشد می‌بندد و حتی یکی از پسرانش را که به وضوح از دیگر فرزندان برایش جایگاه ویژه‌تری دارد را تا پایان انجام ماموریش گرو می‌گذارد.

این دومین حضور پرویز پرستویی در یکی از سریال‌های شبکه نمایش خانگی بعد از مجموعه‌ی هم‌گناه است. پرستویی بازیگر باسابقه‌ای است که در سریال قبلی هم نقش‌آفرینی موفقی از خود به نمایش گذاشت و حالا در قالب کاراکتری متفاوت و نظامی برگ دیگری از تجربیات هنرپیشگی خود را رو می‌کند که البته خالی از ایراد نیست!

الهام پاوه‌نژاد در نقش ملوک خاتون

elham-paveh-nezhad

ملوک خاتون همسر اول میرعطا و مادر سه فرزند اوست. الهام پاوه‌نژاد بازیگر این نقش، زنی قدرتمند، آگاه و همراه را به تصویر می‌کشد که قادر است در هر شرایطی همسرش را همراهی و از فرزندانش دفاع کند. پاوه‌نژاد پیش از سریال شکارگاه با دو سریال گردن‌زنی و مانکن وارد شبکه نمایش خانگی شده بود و حالا سومین تجربه حضور در این پلتفرم را با همکاری نیما جاویدی و قرار گرفتن در مقابل پرویز پرستویی رقم می‌زند.

الهام نامی در نقش سیمین

elham-nami

سیمین تنها دختر خانواده‌ی سرهنگ است که الهام نامی نقشش را ایفا می‌کند. سیمین یک بار ازدواج کرده اما به خاطر بچه‌دار نشدن، همسرش او را رها کرده و حالا همراه خانواده‌اش به شکارگاه آمده است. سیمین یکی از شخصیت‌های پیچیده‌ی سریال است که در هر قسمت بخشی از زندگی و گذشته‌اش آشکار می‌شود. او حالا که وارد شکارگاه شده است، باب آشنایی را با یکی از خدمه‌ی آنجا باز می‌کند آن هم بی‌خبر از اینکه بازیچه‌ی یک نقشه‌ی دیگر است.

عرفان ابراهیمی در نقش یحیی

یحیی پسر دوم خانواده سرهنگ، مردی ترسو، بی‌اعتمادبه‌نفس و سست‌اراده است. او بارها خانواده و مخصوصا پدرش را از خود ناامید کرده است و به مواد مخدر اعتیاد دارد و همین نقطه‌ضعف از او بازیچه‌ای می‌سازد برای نقشه‌ی انتقام دختری به نام پری یکی دیگر از شخصیت‌های سریال. یحیی برخلاف دیگر فرزندان خانواده‌ی میرعطا در لحظات بحرانی و خطرناک ترجیح می‌دهد خود را کنار بکشد یا از نظرها پنهان کند و همین مساله او را در چشم پدری نظامی و مستبد به فرزندی منفور تبدیل می‌کند.  

آیکون برنامه ‏‏‏‏فیلیمو - تماشای فیلم و سریال

‏‏‏‏فیلیمو – تماشای فیلم و سریال

حجم:۲۱ مگابایت

دانلود برنامه فیلیمو

محسن غفاری در نقش اصلان

mohsen-ghafari

محسن غفاری نقش پسر ارشد خانواده یعنی اصلان را بازی می‌کند. اصلان هم در شکل و شمایل و هم در اخلاق و منش بسیار شبیه پدرش میر عطاست. او حتی پیش از حضور در داستان با پدرش بر سر زمین‌ اختلاف داشت و با اصرار و واسطه‌ی مادرش به جمع خانواده اضافه و وارد شکارگاه شد. کدورت بین پدر و پسر بهانه‌ی توطئه‌چینی‌ها و دسیسه‌هایی می‌شود که در نهایت پای اصلان را به نظمیه و استنطاق می‌کشاند و رابطه‌ی از پیش تیره‌ و تار میر عطا با فرزند ارشدش را از قبل تاریک‌تر می‌کند.

ماهان خیری در نقش منصور

منصور پسر میر عطا از زن دومش و نورچشمی پدر و مایه‌ی رشک و حسادت دیگر اعضای خانواده است. منصور را تا 5 قسمت اول تنها در ابتدای داستان می‌بینیم که در نهایت به‌عنوان وثیقه و تا پایان ماموریت این خانواده به نظمیه برده می‌شود تا در صورت هرگونه کم‌کاری، او و تمام خانواده از بین بروند. علاقه و جایگاه منصور نزد پدرش آنقدر واضح و برجسته است که حتی پیشکار شاه هم از آن خبر دارد و موقع انتخاب یکی از فرزندان میر عطا به‌عنوان وثیقه او را انتخاب می‌کنند تا سرهنگ را در شرایط سخت‌تری قرار دهند. منصور نامزدی به نام فروغ دارد که پنهانی و دور از چشم خانواده او را با خود به شکارگاه می‌آورد.

ستایش دهقان در نقش فروغ

setayesh-dehghan

فروغ عروس کوچک خانواده سرهنگ است که پنهانی و به واسطه‌ی همسرش منصور و خواهر همسرش سیمین به همراه آن‌ها به شکارگاه می‌آید. فروغ شخصیتی باهوش و نترس دارد که ستایش دهقان نقش او را به خوبی ایفا می‌کند. با ماندن او در شکارگاه در ابتدا مخالفت می‌شود اما در یکی از لحظات غافلگیرکننده و پرتنش داستان او چشمه‌ای از توانایی‌های خود را به نمایش می‌گذارد که نظر همه مخصوصا پدرشوهرش را به کل عوض می‌کند. فروغ همسر عزیزدردانه‌ی میر عطاست و جایگاه خاصی برایش دارد تا جایی که سرهنگ بیش از همه به او اعتماد می‌کند و جای جواهرات را تنها به او می‌گوید.

مهدی حسینی نیا در نقش بهادر

mehdi-hoseini-nia

بهادر یکی از شخصیت‌های مرموز سریال شکارگاه است که در هر قسمت بخشی از کاراکتر و ماموریتش مشخص می‌شود. او در ابتدا به‌عنوان باغبان وارد شکارگاه می‌شود اما چیزی نمی‌گذرد که متوجه می‌شویم او درواقع مامور مخفی است. بهادر برای رخنه در خانواده‌ی سرهنگ و گرفتن اطلاعات بیشتر تمام تلاشش را می‌کند و حتی با دختر خانواده یعنی سیمین وارد رابطه‌ای احساسی می‌شود. این شخصیت بارها به دردسر می‌افتد و تا پای فاش شدن داستانش پیش می‌رود اما هربار با خوش‌شانسی و زرنگی قسر درمی‌رود.

سوگل خلیق در نقش گلاب

sogol-khaligh

یکی از بامزه‌ترین شخصیت‌های سریال شکارگاه گلاب است که سوگول خلیق با هنرمندی نقش او را ایفا می‌کند. گلاب یکی از خدمتکاران شکارگاه و دختری فضول و البته باهوش است که تقریبا به هر سوراخی سرک می‌کشد و از همه چیز خبر دارد. او به نوعی جعبه سیاه سریال است و رابطه‌اش با دیگر شخصیت‌ها بسیار جالب و گاهی هم خنده‌دار است.

سایر بازیگران سریال شکارگاه

the-hunting-ground-series-actors

سریال شکارگاه پر از شخصیت‌های متنوعی است که هر کدام نقش مهمی در پیشبرد داستان ایفا می‌کنند و حتی کوچک‌ترین عضو این تیم یعنی مرسانا نوروزی که نقش زهره را بازی می‌کند هم تاثیر مستقیمی بر بازی دیگر هنرپیشه‌ها و روند داستان می‌گذارد. از دیگر بازیگران سریال شکارگاه فریبا متخصص در نقش شمسی، یکی از خدمتکاران شکارگاه است که برای تامین مالی فرزندش پری که نقش او را نیک‌آفرید سماواتی بازی می‌کند، اول از همه دست به سرقت جواهرات می‌زند و در نهایت به همین جرم توسط اصلان کشته می‌شود.

حشمت یکی دیگر از خدمتکاران شکارگاه با بازی مهدی وثوقی راد است که بعدا مشخص می‌شود پدر پری است. پری هم که بعد از مرگ مادرش شمسی وارد عمارت می‌شود، برای انتقام مرگ او نقشه می‌ریزد و خانواده را به جان هم می‌اندازد و همین کار او بخش زیادی از اتفاقات مهیج و پیچیده‌ی داستان را شکل می‌دهد.

در کنار این هنرپیشه‌ها، رضا فیاضی حضوری کوتاه در نقش نصیرالدوله دارد، امیر نوروزی در نقش نامجو کارآگاه داستان و خواستگار قدیمی سیمین ظاهر می‌شود و پوریا سلطان‌زاده در نقش میرزا آصف در کنار خالق استواری، رضا محبی و جمعی بزرگ‌تر از هنرپیشه‌ها در این سریال به ایفای نقش می‌پردازند.

نقد سریال شکارگاه

the-hunting-ground-series-review

روایت یک داستان مرموز و معمایی با چاشنی هیجان در پوسته‌ای از تاریخ و در قالب سریال همیشه جذاب است. در تلویزیون و سینمای ایران هم از این دست ماجراها کم نداشتیم، نمونه‌ی آشنا و ماندگار آن شاید خانه‌ای در تاریکی ساخته‌ی سعید سلطانی باشد که هنوز هم به‌عنوان یکی از بهترین سریال‌ها از آن یاد می‌شود. شکارگاه هم مجموعه‌ی خوش‌ساختی است که در همین پوسته‌ی تاریخی با سبک زندگی، پوشش و حواشی سیاسی و اجتماعی دوران خودش اتفاق می‌افتد. این سریال که تا کنون پنج قسمت از آن منتشر شده است در یک مکان اتفاق می‌افتد و به خوبی توانسته است با فضاسازی، شخصیت‌پردازی و داستانی که روی کاغذ بسیار ساده به نظر می‌رسد، روایتی جذاب ارائه دهد.

مشخصات سریال شکارگاه
کارگردان نیما جاویدی
نویسنده نیما جاویدی، نازنین بوذری
بازیگران پرویز پرستویی، الهام پاوه‌نژاد، الهام نامی
تاریخ انتشار 1404

شخصیت‌پردازی و بازی‌ها در سریال شکارگاه

elham-paveh-nezhad

همانطور که پیش از این هم اشاره کردم، در سریال شکارگاه با شخصیت‌های متنوع و زیادی مواجه می‌شویم. شخصیت‌هایی که هرکدام گذشته و سرنوشت جالبی دارند که نه به یکباره بلکه ذره ذره و در خلال ماجرا پرده از روی هرکدام برمی‌دارند. در همان قسمت اول با خانواده سرهنگ و ساکنین شکارگاه آشنا می‌شویم و یک تصویر کلی از روابط و ویژگی‌های شخصیتشان دستگیرمان می‌شود. اما هرچه جلوتر می‌رویم و در هر قسمت قضاوت‌هایمان همراه با دگرگونی شخصیت‌ها دستخوش تغییر می‌شود. شخصیت‌پردازی هر کاراکتر به خوبی شکل گرفته است و برای نزدیک شدن و همذات‌پنداری با هرکدام تنها کافی است اندکی زمان به خودمان و کارگردان بدهیم تا قصه‌اش را با حضور آن‌ها روایت کند.

شخصیت‌های سریال شکارگاه خیلی حرف نمی‌زنند، یعنی دیالوگ‌های سخت و ثقیلی برایشان در نظر گرفته نشده است و تنها کافی است هر یک از آن‌ها را به خوبی زیر نظر بگیریم و روند داستان را دنبال کنیم تا به خوبی هر کدام را بشناسیم. هیچ کاراکتری هرز استفاده نشده است و با وجود پیچیدگی روابط به خوبی مرز میان هرکدام را می‌توانیم ببینیم و با هرکدام به طور مستقل می‌توانیم ارتباط بگیریم. این ویژگی در سریالی معمایی که در هر قسمت ما را با سوالات بی‌شماری به سمت تماشای قسمت بعد سوق می‌دهد قابل توجه و تحسین است.

نکته‌ی قابل توجه دیگر در بازی هنرپیشه‌ها و شخصیت‌پردازی‌ها دوری از کلیشه‌های رایج درام‌هایی است که تا پیش از این در مجموعه‌های دیگر دیدیم. هر کاراکتر بیشتر ابراز علاقه‌ها، عشق‌ها و محبت‌های خود را به جای نشان دادن با کلمات گل‌درشت و دیالوگ‌های منزجرکننده، با چشم‌ها و حرکات نشان می‌دهد و حسی را به مخاطب منتقل می‌کند که فراتر از کلام در یاد می‌ماند. نگاه‌های شیطنت‌آمیز گلاب به بهادر، برخوردهای میرعطا و ملوک، نگاه‌های تحسین‌آمیز و محبت‌آمیز میرعطا به عروس کوچکش فروغ تنها چند نمونه از این انتقال احساسات است.

اما با تمام این‌ها توقع بیشتری از پرویز پرستویی در نقش اصلی می‌رفت. پرستویی بازیگر تازه‌کاری نیست و با اینکه نقشی که برایش در نظر گرفته شده است چندان پیچیده و سخت نیست اما اینطور به نظر می‌رسد که پرستویی انرژی کافی برای نشان دادن قدرت و صلابت چنین کاراکتری را ندارد. از طرفی هم الهام پاوه‌نژاد که تمام سعیش را می‌کند با لهجه‌ به شخصیتی که برعهده دارد رنگ و لعاب بیشتری ببخشد اما متاسفانه در قسمت‌های زیادی این وظیفه را فراموش می‌کند! این اتفاق برای شخصیت‌های دیگر هم به اشکال دیگر رخ می‌دهد که در قسمت‌های زیادی به باورپذیری کاراکترها خلل وارد می‌کند.

فضاسازی و لوکیشن سریال

the-hunting-ground-series-location

نام سریال شکارگاه است و تقریبا تمام داستان در این مکانِ به قول شخصیت‌هایش نفرین‌شده می‌گذرد. نفرینی که بعد از مرگ آهویی باردار گریبان عمارت و ساکنانش را می‌گیرد. شکارگاه محیطی بزرگ با منطقه‌ وسیعی از فضای باز در اطراف و عمارتی هزارتو در وسط و دیوارهایی بلند و دروازه‌ای عظیم برای جدا کردن آن از دنیای بیرون است. هربار از زبان یکی از شخصیت‌ها می‌شنویم که این مکان نفرین شده است اما دلیل مشخصی به جز آنچه عنوان کردیم برایش بیان نمی‌شود. درخت‌های خشک و دالان‌های تاریک به حس مرموز عمارت می‌افزایند و از آن شخصیت مستقلی می‌سازند که در کنار بازیگران نقش پررنگی در داستان ایفا می‌کند.

حتی در تبلیغات سریال هم با این جمله مواجه شده بودیم که «من اگر جای تو بودم هرگز پامو توی اون شکارگاه نمی‌گذاشتم!» و همین یک جمله کافی است تا هر بیننده‌ی کنجکاوی را تشویق کند تا از این مکان و داستان‌هایش سردربیاورد و نیما جاویدی هم به بهترین شکل از لوکیشن خود استفاده می‌کند و از آن محیطی توامان ترسناک، مرموز، چشم‌نواز و البته امن (برای انجام چنین ماموریت خطیری) می‌سازد.

فیلمنامه، پی‌رنگ اصلی و خرده‌پی‌رنگ‌ها

the-hunting-ground-series-plot

طرح اصلی سریال شکارگاه حول محور یک تاج جواهر گران‌بها و ماموریتی حساس برای محافظت از آن شکل می‌گیرد؛ همین ایده‌ی ساده برای معرفی کلی داستان کافی ا‌ست. اما آنچه روایت را از یک خط داستانی سرراست فراتر می‌برد، مجموعه‌ای از خرده‌پیرنگ‌ها و روایت‌های فرعی ا‌ست که به‌تدریج در دل قصه نمایان می‌شوند.

این ساختار چندلایه، از داستانی ظاهرا ساده، روایتی پیچیده و چندوجهی می‌سازد که درک هر بخش از آن نیازمند دقت و تمرکز بیشتری است. همین پیچیدگی کنترل‌شده باعث می‌شود مخاطب با عطش بیشتری، نه‌فقط پیگیر سرنوشت تاج، بلکه مشتاق دنبال‌ کردن مسیر شخصی هر یک از شخصیت‌ها باشد. این انسجام روایی و درگیری عاطفی تدریجی، نشان‌دهنده‌ی فیلمنامه‌ای منسجم و هوشمندانه است که نیما جاویدی با همکاری نازنین بوذری نوشته است.

یک ماموریت مهم برای انسانی قدرت‌طلب مثل میرعطا می‌تواند بی‌اندازه حیاتی و سرنوشت‌ساز باشد و در مقابل سندروم توطئه را درونش بیدار کند و حتی شیرازه‌ی خانواده‌اش را از هم بپاشد. جاویدی چشمه‌ای از تمام این اتفاقات را در همان قسمت اول رو می‌کند و در ادامه با تعلیقی حساب‌شده و ترکیب موفق ژانرهای معمایی و درام در فضایی تاریخی، در کنار فاصله گرفتن از شخصیت‌های کلیشه‌ای قصه‌اش را روایت می‌کند.

ریتم تند و یکپارچه‌ی سریال شکارگاه

the-hunting-ground-series

داستان سریال شکارگاه خیلی سریع آغاز و وارد مرحله‌ی بحرانی و پرچالش می‌شود. این ویژگی در چنین سریال می‌تواند نقطه‌ی قوت و هم‍زمان ضعف در نظر گرفته شود. نقطه قوت: ریتم تند سریال شکارگاه حاصل ترکیب سه عامل کلیدی ا‌ست؛ فیلمنامه‌ای که با ورود بی‌درنگ به بحران و گره‌های داستانی، مخاطب را از همان ابتدا درگیر می‌کند.

کارگردانی‌ای که با استفاده از فضاهای بسته، حرکت دوربین پرتنش و حذف مکث‌های اضافی، ضرباهنگی فشرده و جدی به روایت می‌دهد و تدوینی که با جابه‌جایی مداوم بین خطوط داستانی و پرهیز از کش ‌دادن صحنه‌ها، ریتمی پیوسته و بی‌وقفه ایجاد کرده است. این سه عنصر در کنار هم باعث شده‌اند حتی در لحظات آرام‌تر داستان نیز تعلیق و فشار روایی حفظ شود و مخاطب همواره درگیر باقی بماند.

اما نقطه ضعف؛ اگرچه ریتم تند در سریال شکارگاه نقش مهمی در حفظ تعلیق و درگیر نگه‌داشتن مخاطب دارد، اما به همان اندازه هم می‌تواند پیامدهای منفی به همراه داشته باشد. یکی از نخستین پیامدها، فشردگی بیش از حد روایت است که ممکن است فرصت کافی برای پرداخت عمیق شخصیت‌ها را از میان ببرد و آن‌ها را به تیپ‌هایی صرفا کاربردی تقلیل دهد. همچنین پرش‌های سریع بین خرده‌پیرنگ‌ها می‌تواند فشار اطلاعاتی ایجاد کرده و باعث سردرگمی مخاطب شود، به‌ویژه اگر از ابتدا با ساختاری چندلایه مواجه باشد.

از سوی دیگر، تداوم تنش و نبود مکث‌های احساسی، ممکن است باعث یک‌نواخت شدن ضرباهنگ و کاهش اثرگذاری لحظات بحرانی شود؛ چراکه در غیاب فراز و فرود، حتی اوج‌ها هم معمولی جلوه می‌کنند. در نهایت، اگر ریتم تند فرصت ایجاد پیوند عاطفی با کاراکترها را از مخاطب بگیرد (که در این سریال تا حد زیادی شاهدش هستیم)، ممکن است تاثیر احساسی لازم را نگذارد.

مثلا دزدیده شدن جواهرات در بدو ورود خانواده سرهنگ و بلافاصله کشته شدن دزد جواهرات یا از آن بدتر وقتی حشمت از رابطه‌ی خود با مادر پری می‌گوید و پری تنها با یک تشر کوتاه همه چیز را به دست فراموشی می‌سپارد نشان از شتاب‌زدگی کارگردان برای روایت قصه‌اش دارد که از عمق تاثیر آن می‌کاهد. کلام آخر اینکه شکارگاه که تا کنون پنج قسمت از آن پخش شده، سریالی خوش‌ساخت و با نقاط ضعف اندک است که ارزش تماشا دارد و امیدواریم تا پایان این روند را حفظ کند.

نقاط قوت:

  • فیلمنامه یکپارچه
  • شخصیت‌پردازی خوب
  • فضاسازی و طراحی صحنه
  • استفاده به‌جا از عناصر تعلیق

نقاط ضعف:

  • ریتم بسیار تند
  • بازی نه چندان قوی شخصیت‌های اصلی

the-hunting-ground-series-score

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا
تماشای رایگان ×