8 فکت درباره انیمیشن بامبی که فقط بزرگسالان می‌فهمند
هشتاد و یکمین سالگرد انتشار یکی از خاطره‌انگیزترین آثار دیزنی
بامبی یکی از مشهورترین انیمیشن‌های تولید شده در صد سال اخیر دیزنی است. طرفداران بامبی قطعا صحنه شکار مادر بامبی را به خاطر دارند. لحظه‌ای که به نظر برخی افراد، سکانس بسیار مهمی به نظر می‌آید.
در تاریخ دیزنی، دورانی وجود دارد که تاریخ‌دانان آن را با عنوان «عصر طلایی» یاد می‌کنند. این دورن با تولید انیمیشن «سفید برفی و هفت کوتوله» آغاز شده و با «بامبی» به پایان رسید. در این بین شاهکارهایی مانند «پینوکیو»، «فانتازیا» و «دامبو» هم ساخته شد که در همان سال‌ها جز پرطرفدارترین انیمیشن‌های دوران بود. با شروع جنگ جهانی دوم اتفاقات بسیاری افتاد که در تولید انیمیشن‌ها هم بی تاثیر نبود اما با همه این تغییرات، دیزنی پس از تحولات اندکی توانست با «بامبی» قوی باقی بماند.
امروز هشتاد و یکمین سالگرد انتشار انیمیشن «بامبی» است به همین مناسبت به سراغ نکاتی رفتیم که شاید مخاطبان کودک متوجه آنها نشوند اما مخاطبان بزرگسال قطعا این موارد را به خوبی درک خواهند کرد.
- 8 رفاقت جذاب و ماندگار فیلم‌های دیزنی
- جذاب‌ترین پرنسس‌های دیزنی؛ زیبایی‌های دردسرساز
- 10 انیمیشن ترسناک دیزنی که برای کودکان مناسب نیستند
8- حضور اولین انیماتور زن دیزنی در انیمیشن بامبی
اگر به کارتون‌های ساخته شده در سال‌های دور دیزنی توجه کنید، متوجه این موضوع می‌شوید که تیتراژ فقط در ابتدای کار نمایش داده میشود. اگر تیتراژ «بامبی» را دیده باشید، در میان همه نام‌های مردانه، فقط نام یک زن وجود دارد. رتا اسکات تنها زنی بود که در ساخت انیمیشن «بامبی» فعالیت می‌کرد و انیماتور این مجموعه بود. حضور این زن در جامعه مردانه دیزنی در همان سال‌ها بسیار مهم بود.
در آن زمان، زنان بیشتر در قسمت جوهر و رنگ فعالیت داشتند و خطوطی را که انیماتورهای مرد می‌کشیدند، رنگ‌آمیزی می‌کردند و نامی از آنها در تیتراژ نمی‌آمد. اما اسکات برای اولین‌بار سنت‌شکنی کرد و در تاریخ دیزنی توانست نام خود را با عنوان اولین انیماتور زن ثبت کند. در سال 2000 و پس از فوت رتا اسکات، دیزنی از او با عنوان اسطوره یاد می‌کند و اسکات را بالاترین افتخار این شرکت می‌داند.
7- تصویرسازی‌های بامبی مثال‌زدنی است
شاید اگر یک مخاطب از سال ساخت بامبی اطلاعی نداشته باشد، گمان می‌کند این انیمیشن برای حداقل بیست الی سی سال پیش است. این موضوع به خاطر طراحی و نقاشی بسیار قوی این کار است. هشتاد سال پیش، زمانی که اثری از رایانه و طراحی‌های دیجیتالی نبود، طراحان دیزنی توانستند المان‌هایی مانند آتش و یخ را به گونه‌ای به تصویر بکشند که تا به امروز هم با کیفیت نمایش داده میشود.
با اینکه امروزه انیمیشن‌ها واقعی‌تر هستند اما نمی‌توانیم از کیفیت خوب تصاویر و پس زمینه‌های این اثر آن هم با امکانات هشتاد سال پیش بگذریم. این موضوع را هم بیشتر مخاطبان بزرگسال متوجه می‌شوند تا کودکانی که فقط داستان و تصاویر برایشان جذاب است.
6- گوزن نری که در سکانس به دنیا آمدن بامبی حضوردارد،کیست؟
در صحنه به دنیا آمدن «بامبی» یک گوزن نر دور از مادر بامبی ایستاده و به مهمانی باشکوه نگاه می‌کند. بزرگسالان شاید به راحتی با دیدن این صحنه متوجه شوند که این شخصیت، پدر بامبی است و خب حدس آنها هم درست است اما کودکان این موضوع را سریع درک نخواهند کرد تا زمانی که داستان کمی واضح‌تر شود.
در ادامه داستان تا زمانی که مادر بامبی فوت می‌کند، پدر او به فرزندش نزدیک نمی‌شود. در قسمت‌هایی از فیلم هم سایر حیوانات بامبی را شاهزاده صدا می‌زنند که با توجه به تکه‌های دیگر این پازل به خوبی متوجه می‌شویم که پدر او کیست.
5- فاصله سنی زیاد بین والدین بامبی
مادر بامبی در طول داستان در مواقع مختلف برای او از شاهزاده جنگل تعریف می‌کند. این در حالی است که بامبی از پدر خود هیچ خبری ندارد. او در توضیحات خود درمورد شاهزاده بزرگ می‌گوید: «بسیار عاقل و شجاع است و همه به او احترام می‌گذارند. در کل جنگل هیچ گوزن به اندازه نصف سن او عمر نکرده است.»
دقت کردید! اینجا دقیقا همان جایی است که شاید مخاطب کودک متوجه آن نشود اما بزرگسالان قطعا با یک حساب سر انگشتی متوجه می‌شوند که مادر بامبی به عنوان یک گوزن در جنگل، به اندازه نصف سن شاهزاده هم عمر نکرده است. بنابراین فاصله سنی فاحشی بین آنهاست.
4- داستانی مشابه شیر شاه
در سال 1990 انیمیشنی در دیزنی تولید شد با عنوان «شیر شاه» که داستانش مشابه بود با «بامبی». در این داستان هم یک شاهزاده که پدرش حاکم حیوانات است با واقعیت‌های تلخی روبرو میشود. هر دو این انیمیشن‌ها از این خط داستانی پیروی می‌کنند. جوان‌ترها شاید متوجه این موضوع نشوند که کدام یک کپی از دیگری است اما قدیمی‌ترها به خوبی می‌دانند که «شیر شاه» اقتباسی از «بامبی» است. نمی‌توان نام این کار را کپی گذاشت چرا که هر دو انیمیشن برای یک شرکت تولیدی هستند.
3- حیوانات خواب زمستانی ندارند
هر تغییری در طبیعت برای بامبی تازه متولد شده شگفت انگیز است. او در قسمتی از فیلم با اولین برف زمستانی عمر خود مواجه میشود که ترکیب نقاشی و موسیقی آن صحنه در نوع خود بی نظیر است. اما نکته جالب ماجرا زمانی است که بامبی و تامپر به سراغ فلور می‌روند تا با او برف بازی کنند اما فلور خواب زمستانی خود را بهانه می‌کند. خواب زمستانی در چرخه طبیعت یک امر کاملا عادی است؛ اما نه برای حیوانات!
گیاهان در فصل زمستان حالتی خشک و پژمرده به خود می‌گیرند که در زبان محاوره به آن خواب زمستانی گفته میشود اما حیوانات فقط با پیدا کردن یک فضای امن و آذوقه می‌توانند زمستان را پشت سر بگذارند. این حقیقتی است که شاید کودکان متوجه آن نشوند.
2- شخصیت و ویژگی‌های جغد
جغد در این انیمیشن که یک جغد مسن هم به نظر می‌آید، شخصیتی خسته و بدبین دارد. او نسبت به همه چیز گمان منفی دارد که این موضوع به هیچ وجه مطلوب سنین کودک و نوجوان نیست. به ویژه زمانی که با شخصیت اصلی داستان یعنی بامبی و دوستانش بد اخلاقی می‌کند یا با صدایی وحشتناک، پرندگان را از خود می‌راند. شاید کودکان از او خوششان نیاید اما بزرگسالان می‌توانند راحت‌تر او را درک کنند.
1- آیا به اندازه کافی مراقب طبیعت هستیم؟
در قسمت‌هایی از این انیمیشن شاهد از بین رفتن مراتع سرسبز و قطع درختان و آتش‌سوزی هستیم. حتی در قسمتی دیگر، تیر خوردن مادر بامبی را توسط یک شکارچی می‌بینیم. این موضوعات در دید کودکان به شکل یک کار بد تلقی میشود که به ضرر حیوانات و جنگل است و تاثیر مثبت تربیتی خود را هم خواهد داشت. اما برای بزرگسالان یک گوشزد بسیار مهم است تا این کار را ترک کرده و با کسانی که دست به تخریب جنگل‌ها می‌زنند برخورد کنند.
منبع: looper
