۲۰ ماجرای خنده‌دار انیمیشن باب اسفنجی شلوار مکعبی

سریال انیمیشنی باب اسفنجی شلوار مکعبی که از سال ۱۹۹۹ پخش آن آغاز شده، با شخصیت‌های رنگارنگ، طنز هوشمندانه و دنیای زیرآبی منحصر به فرد خود، به یکی از محبوب‌ترین سریال‌های تاریخ تلویزیون تبدیل شده است. یکی از عناصر کلیدی موفقیت این سریال، استفاده از شوخی‌های تکرارشونده‌ای است که نه تنها به هویت طنزآمیز آن کمک کرده، بلکه بینندگان را بارها و بارها به خنده وا داشته است. در ادامه به ۲۰ شوخی تکرارشونده‌ی برتر در این انیمیشن می‌پردازیم.

۲۰. حرف‌های خنده دار سندی

حرف‌های خنده دار سندی

اگر بخواهیم حدس بزنیم که کدام شخصیت باب اسفنجی گفته است کسی عصبانی‌تر از یک مار زنگی توی اتاقی پر از صندلی‌های متحرک احتمالا به یک سنجاب خاص اشاره می‌کنید. سندی با اصطلاحات عجیب و غریب و اغلب طولانی‌اش، در موقعیت‌های مختلف حضور پیدا می‌کند. در حالی که شنیدن این عبارات همیشه خنده‌دار است، اوج شوخی وقتی است که دیگران او را به خاطر این جملات صدا می‌زنند. اصطلاحات تکزاسی سندی یکی از به‌یادماندنی‌ترین دیالوگ‌های این سریال بسیار پر نقل‌قول است. اما قبل از اینکه بخواهید آنها را تکرار کنید، به یاد داشته باشید که سندی از کسانی که ایالتش را مسخره می‌کنند، خوشش نمی‌آید.

یکی از دلایلی که سخنان سندی این‌قدر مورد توجه قرار گرفته‌اند، استفاده از طنز به‌عنوان وسیله‌ای برای بیان واقعیت‌های تلخ و یا پیچیده است. سندی با زبان شوخی و طنز توانسته مسائل پیچیده زندگی را به‌گونه‌ای ساده بیان کند که نه‌تنها خنده‌دار است، بلکه مخاطب را به تفکر وا می‌دارد. مثلا وقتی می‌گوید. اگه دنبال شادی می‌گردی، ممکنه زیر تخت باشه در واقع به‌طور غیرمستقیم به این اشاره دارد که شادی واقعی در کوچک‌ترین و ساده‌ترین چیزهای زندگی نهفته است، جایی که کمتر کسی به آن توجه می‌کند.

۱۹. پاتریک در حال سقوط

پاتریک در حال سقوط

در حالی که این شوخی تکراری فیزیکی در فصل اول به اوج خود رسید، بدون شک شایسته‌ی توجه دوباره است. همیشه صحنه‌سازی به یک شکل بود؛ وقتی پاتریک می‌خواست از راحتی خانه‌اش به همسایگانش سلام کند، به زیر سنگش می‌چسبید. اما همیشه فراموش می‌کرد چگونه بچسبد و با صورت به زمین می‌افتاد. این کمدی ساده فیزیکی هرگز نتوانست لبخندی بر لبانمان نیاورد. با گذشت زمان، این ویژگی خاص پاتریک با صحنه‌های پیچیده‌تری از سنگ‌پاره‌ها جایگزین شد. ما هرگز اولین باری که این ستاره سقوط کرد را فراموش نخواهیم کرد.

آنچه که این شوخی را به‌یادماندنی می‌کند، سادگی آن است. پاتریک، با آن شخصیت کند و بی‌خیال، نماد یک طنز ساده و بی‌آلایش است. در حالی که بسیاری از سریال‌های کمدی با طنزهای پیچیده و دیالوگ‌های زیرکانه مخاطب را به خنده وادار می‌کنند، باب اسفنجی و به‌ویژه پاتریک با نمایش کمدی‌های فیزیکی ساده، خنده‌ای پاک و ناب را به ارمغان می‌آورند. پاتریک به‌سادگی از زیر خانه سنگی‌اش سقوط می‌کند، اما این سقوط هرگز قدیمی نمی‌شود و هر بار که او به زمین می‌افتد، لبخندی بر لبان مخاطبان می‌نشاند.

۱۸. شغل کالج پلانکتون

شغل کالج پلانکتون

این نابغه شرور کوچک هر فرصتی که به دست می‌آورد، نمی‌تواند از خودستایی درباره مغز بزرگش دست بکشد. پلانکتون به‌ویژه دوست دارد همه را به یاد آن دستاورد تحصیلی مهمش بیندازد. این شوخی که بیشتر برای مخاطبان بزرگسال طراحی شده، با گذشت زمان بهتر و جذاب‌تر شده است. دلیل اینکه ما عاشق ارجاعات دانشگاهی پلانکتون هستیم، این است که این شوخی‌ها معمولا در لحظات غیرمنتظره ظاهر می‌شوند. فرقی نمی‌کند که او عصبانی، ناامید یا ناراحت باشد، اگر راهی برای وارد کردن موضوع دانشگاه به مکالمه وجود داشته باشد، پلانکتون حتما آن را پیدا خواهد کرد. او واقعا شایسته یک مدرک افتخاری برای این شوخی تکراری‌اش است که همیشه ما را به خنده می‌اندازد.

یکی از جذاب‌ترین ویژگی‌های شوخی دانشگاهی پلانکتون این است که این شوخی در لحظات غیرمنتظره ظاهر می‌شود. فرقی نمی‌کند پلانکتون در حال طراحی نقشه‌ای برای سرقت فرمول سری باشد، یا اینکه در میان یک بحران احساسی باشد؛ او همیشه راهی پیدا می‌کند تا از تحصیلات دانشگاهی‌اش صحبت کند. این ارجاعات ناگهانی و غیرمنتظره به دانشگاه، خنده‌ای ناگهانی و لذت‌بخش به مخاطب هدیه می‌دهد. حتی زمانی که پلانکتون شکست می‌خورد یا دچار دردسر می‌شود، او به نوعی موفق می‌شود تحصیلاتش را به میان بیاورد و خود را فردی باهوش و برجسته نشان دهد.

آیکون سریال باب اسفنجی SpongeBob SquarePants
سریال

باب اسفنجی

SpongeBob SquarePants

تماشای انیمیشن باب اسفنجی

۱۷. بدن عجیب باب اسفنجی

بدن عجیب باب اسفنجی

در طول پخش سریال، شخصیت اصلی ثابت کرده است که می‌تواند کارهای منحصر به فردی با بدن اسفنجی‌اش انجام دهد. ویژگی‌ای که بیشتر برای طنز استفاده شده، توانایی باب اسفنجی در جدا کردن و رشد مجدد اعضای بدنش به میل خود است. او هیچ مشکلی با قرض دادن دست یا پایش به یک دوست در صورت نیاز ندارد و هر وقت باب اسفنجی به‌شدت آسیب می‌بیند، ضربه را پشت سر می‌گذارد و به راه خود ادامه می‌دهد.

نویسندگان سریال به‌شکلی خلاقانه از این توانایی استفاده کرده‌اند و گاهی او می‌تواند چندین عضو بدن را همزمان تولید کند. از آنجا که این شوخی بی‌پایان است و انواع مختلفی دارد، همیشه کمی متفاوت است. ما هرگز نمی‌توانیم پیش‌بینی کنیم باب اسفنجی چگونه از بدن منحصربه‌فردش استفاده می‌کند تا ما را به خنده بیندازد.

بدن عجیب باب اسفنجی به‌طور خاص به دنیای زیر آب و اکوسیستم دریایی نیز مرتبط است. در حالی که شخصیت‌های دیگر سریال نیز ویژگی‌های فیزیکی غیرعادی دارند، بدن باب اسفنجی به‌عنوان موجودی که هم به دنیای طبیعی اسفنج‌های دریایی و هم به دنیای مصنوعی اسفنج‌های خانگی مرتبط است. به او حالتی ویژه و خاص می‌بخشد. این طراحی هوشمندانه به سریال این امکان را می‌دهد تا علاوه بر طنز، ارتباطات جالبی با دنیای واقعی و زیست‌شناسی دریایی نیز برقرار کند.

۱۶. شخصیت های متحرک واقعی می شوند

شخصیت های متحرک واقعی می شوند

هر وقت باب اسفنجی یا دوستانش تصمیم می‌گیرند به دنیای سطحی (روی خشکی) سفر کنند. احتمالا ظاهرشان خیلی متفاوت از چیزی است که به آن عادت کرده‌ایم. بدن‌های کارتونی و حالت‌های انیمیشنی آن‌ها با نسخه‌های واقعی‌تر از شخصیت‌ها جایگزین می‌شوند. در عین حال، صداگذاری شخصیت‌ها همچنان ثابت می‌ماند، در حالی که موجودات دریایی به کاوش در خشکی می‌پردازند. البته، این مجموعه بعضی مواقع از این شوخی صرف‌نظر می‌کند و به نمایش شخصیت‌های انیمیشنی مورد علاقه می‌پردازد. این استثنا به لحظات خاطره‌انگیزی منجر شده که در آن شخصیت‌های انیمیشنی و واقعی در کنار هم روی صفحه ظاهر می‌شوند. تماشای ساکنان بیکینی باتم که از جلوه‌های دنیای واقعی به‌طور کامل استفاده می‌کنند، همیشه سرگرم‌کننده بوده است.

در حالی که ظاهر شخصیت‌ها در دنیای واقعی تغییر می‌کند، صداگذاری آن‌ها همچنان ثابت می‌ماند. این انتخاب هوشمندانه‌ای است که به شخصیت‌ها اجازه می‌دهد با وجود تغییرات ظاهری، هویت کارتونی و آشنای خود را حفظ کنند. شنیدن صدای خنده‌دار و خاص باب اسفنجی یا صدای پر از هیجان پاتریک در کنار بدن‌های واقعی و عجیب آن‌ها، تضادی بامزه و سرگرم‌کننده ایجاد می‌کند که یکی از امضای‌های سریال است.

۱۵. شکلات

شکلات

تنها یک قسمت کافی بود تا این شوخی بین طرفداران به یک افسانه تبدیل شود. در حالی که پاتریک و باب اسفنجی مشغول فروش شکلات هستند با شخصیتی مواجه می‌شوند که به شدت درباره شکلات هیجان‌زده است. این ماهی پرانرژی در تمام قسمت، آن‌ها را دنبال می‌کند و فقط یک کلمه را با صدای بلند فریاد می‌زند. اگرچه در ابتدا این رفتار باعث وحشت پاتریک و باب اسفنجی می‌شود؛ اما صدای اغراق‌آمیز و طنزآمیز او هر بار که ناگهان ظاهر می‌شود ما را از خنده روده‌بر می‌کند. این شوخی درخشان با یک افشاگری فوق‌العاده به پایان می‌رسد؛ اینکه او فقط یک طرفدار بزرگ شکلات است و نمی‌توانست هیجان خود را کنترل کند.

این شوخی به سرعت به یکی از محبوب‌ترین بخش‌های باب اسفنجی تبدیل شد و طرفداران زیادی در سراسر جهان آن را بازآفرینی کردند. در فضای مجازی، از میم‌ها و ویدیوهای کوتاه گرفته تا بازسازی صحنه‌ها توسط طرفداران، همگی نشان‌دهنده محبوبیت این شخصیت و شوخی مربوط به شکلات است. این لحظه به یکی از شوخی‌های نمادین سریال تبدیل شده و همچنان در حافظه جمعی طرفداران جایگاه ویژه‌ای دارد.

۱۴. له شدن مداوم پلانکتون

له شدن مداوم پلانکتون

دشمنان پلانکتون اغلب با لگد کردن بدن کوچک او با او مقابله می‌کنند. این شوخی زمانی به خوبی جواب می‌دهد که حریف بزرگ‌تر او از دستش عصبانی باشد. اما بهترین لحظات له شدن پلانکتون زمانی رخ می‌دهد که حریف بزرگ‌تر او، کاملا تصادفی این کار را انجام می‌دهد. در چندین مورد در طول سریال، یکی از سخنرانی‌ها یا نقشه‌های پلانکتون به‌سادگی به این دلیل قطع می‌شود که کسی تصادفا قدمی برداشته است. در این مرحله، دیگر مطمین نیستیم چرا پلانکتون اصلا مشکل بزرگی به حساب می‌آید؛ چون همه‌ی شخصیت‌ها به خوبی می‌دانند که بامزه‌ترین و موثرترین راه برای متوقف کردن نقشه‌های شیطانی او، فقط با یک قدم ساده است.

۱۳. جزییات چندش آور

جزییات چندش آور

از آنجایی که دنیای باب‌اسفنجی اغلب زیبا و تمیز به نظر می‌رسد. همیشه ما را غافلگیر می‌کند وقتی به‌طور ناگهانی با آثار هنری چندش‌آور مواجه می‌شویم. این شوخی معمولا هنرمندان را به این وا می‌دارد که روی یک شخصیت یا شی بیش از حد زوم کنند تا تمام جزییات ناخوشایند آن را به ما نشان دهند. همچنین در بسیاری از مواقع، این آثار زشت در نماهای گسترده‌تر نیز ظاهر می‌شوند. البته، گاهی اوقات این شوخی به حدی پیش می‌رود که طرفداران واقعا می‌خواهند روی خود را برگردانند. واکنش‌های متفاوت به قسمت تیغ وارد شد که نمونه برجسته‌ای از این موضوع است که نشان می‌دهد این شوخی چقدر می‌تواند بحث‌برانگیز باشد.

موفقیت این شوخی‌ها در باب‌اسفنجی به تعادل دقیق میان زیبایی و زشتی برمی‌گردد. دنیای زیبا و پر از رنگ باب‌اسفنجی فضای مناسبی برای این تضادهای ناگهانی فراهم می‌کند. شوخی‌هایی که از طریق زشتی ایجاد می‌شوند، زمانی تاثیرگذارتر هستند که در برابر یک محیط زیبا و دل‌انگیز قرار گیرند. این تضاد، تماشاگر را غافلگیر می‌کند و باعث می‌شود تا صحنه‌های چندش‌آور بیش از پیش به یاد ماندنی شوند.

آیکون فیلم فیلم باب‌ اسفنجی: اسفنج بیرون از آب The SpongeBob Movie: Sponge Out of Water
فیلم

فیلم باب‌ اسفنجی: اسفنج بیرون از آب

The SpongeBob Movie: Sponge Out of Water

تماشای انیمیشن فیلم باب‌ اسفنجی: اسفنج بیرون از آب

۱۲. زندگی هنری اختاپوس

زندگی هنری اختاپوس

هواداران قدیمی می‌دانند که صندوقدار رستوران آقای خرچنگ آرزویی جز تبدیل شدن به یک هنرمند مشهور ندارد. با این حال، موجودات زیادی زیر دریا با او هم‌عقیده نیستند. اجرای‌های متعدد اختاپوس اغلب با شورش یا خروج تماشاگران به پایان می‌رسد. مهم نیست که او در حال خواندن، رقصیدن یا نقاشی است؛ ماهی‌های دیگر در دریا معمولا هر تلاشی که می‌کند را پس می‌زنند. تازه به کنار از اینکه یک بیکینی باتم چقدر از کلارینت معروف او متنفر است. البته باید اعتراف کرد که اختاپوس واقعا چند هوادار وفادار و لحظاتی از نبوغ هنری هم دارد. با این حال، خیلی رایج‌تر و البته خنده‌دارتر این است که شخصیت‌ها دائما هنر او را به باد انتقاد می‌گیرند.

یکی از دلایل اصلی که هنر اختاپوس مورد پذیرش قرار نمی‌گیرد فرهنگ و جو جامعه‌ای است که او در آن زندگی می‌کند. بیکینی باتم، با همه شادی و سرزندگی‌اش، جایی نیست که ساکنانش علاقه‌مند به هنرهای فاخر یا تجربیات هنری پیچیده باشند. آن‌ها بیشتر به دنبال سرگرمی‌های ساده و فوری‌اند. همین تضاد میان ذائقه اختاپوس سلیقه عمومی، اغلب او را در معرض انتقاد و تمسخر قرار می‌دهد.

۱۱. آقای خرچنگ طمع کار

آقای خرچنگ طمع کار

آیا می‌دانستید که آقای واقعا عاشق پول است؟ اگر پاسختان منفی است، احتمالا تاکنون هیچ قسمتی از این سریال را ندیده‌اید. به نظر می‌رسد که در هر قسمت به ما یادآوری می‌شود که آقای خرچنگ کاملا مجذوب پول‌ است. طمع او دائما او را به سمت اقدامات افراطی سوق می‌دهد تا هر سکه‌ای که به دست می‌آورد را حفظ کند.

علاقه آقای خرچنگ به پول تا حدی است که حتی حاضر بود با یک توده پول حرف‌زن که در واقع پلانکتون در قالب آن بود، ازدواج کند. سریال همواره راه‌های جدیدی برای بهره‌برداری از ویژگی طمعکارانه این مرد کسب‌وکار پیدا می‌کند و در هر قسمت این شخصیت را در موقعیت‌های خنده‌دار قرار می‌دهد. با ادامه این شوخی همیشگی، مخاطبان به طور مداوم با لحظات کمدی بی‌نظیر مواجه می‌شوند.

از همان لحظه‌ای که آقای خرچنگ در سریال ظاهر می‌شود، علاقه‌ی او به پول به وضوح نمایان است. در واقع، او عاشق بوی پول، صدای پول، و حتی احساس لمس آن است! آقای خرچنگ نه تنها به دنبال کسب درآمد است، بلکه به طرز وسواس‌گونه‌ای به جمع‌آوری هر سکه و هر اسکناسی که به دستش می‌آید، علاقه دارد. او همیشه به دنبال راه‌هایی برای افزایش سود رستورانش است، حتی اگر به قیمت کم کردن حقوق کارمندانش یا افزایش قیمت‌های غذا باشد.

۱۰. میو حلزون

میو حلزون

این حلزون واقعا مهارتی خاص در استفاده از کلمات دارد. حلزون‌ها به عنوان گربه‌های دریا شناخته شده‌اند؛ بنابراین کاملاً طبیعی است که گفت‌وگوی گری بیشتر شامل یک کلمه باشد. میو در حالی که در فصل‌های اولیه سریال، صدای گری بیشتر شبیه به صدای بچه گربه بود، با گذشت زمان و افزایش نقش او به عنوان یک شخصیت مهم‌تر، گری شروع به گفتن میو در جملاتی تقریبا کامل کرد.

شخصیت گری یکی از مواردی است که به طرز غیرقابل پیش‌بینی سریال را جذاب‌تر می‌کند. او نه تنها یک همراه وفادار برای باب اسفنجی است، بلکه به شکلی غیرمستقیم به او کمک می‌کند تا در مواقع چالش‌برانگیز تصمیم‌های بهتری بگیرد. اما این رابطه به خاطر تفاوت‌های ذاتی شخصیت‌های این دو، لحظات طنزآمیزی را نیز به همراه دارد. بسیاری از قسمت‌های سریال حول محور تعاملات این دو شخصیت و سوتفاهم‌هایی که از میو گفتن‌های گری ناشی می‌شود، شکل می‌گیرد.

۹. پیرمرد جنکینیز

پیرمرد جنکینیز

در میان تمام شهروندان بیکینی باتم، تعداد کمی از آن‌ها به اندازه پیرمرد جنکینز نام برده شده‌اند. آنچه این ماهی مرموز و سالخورده را جالب می‌کند، تنوع زیاد ظاهر اوست. یک روز ممکن است او را به شکل یک مرد پهن با یک ماشین قدیمی پر سر و صدا ببینیم، و روز بعد، او می‌تواند به شکل یک ماهی آبی باشد که توسط یک اسب دریایی خورده می‌شود، یا حتی یک کشاورز عصبانی که نسبت به شهرنشینان و ماشین‌های پرنده‌ی آن‌ها کینه دارد.

در سال‌های اخیر، این شوخی کمتر شده است، زیرا سازندگان سرانجام به طراحی ثابتی برای پیرمرد جنکینز رسیدند؛ یک ماهی لاغر سبزپوش با یک لباس سرهمی که گاهی به نظر می‌رسد کاملا هوشیار نیست.

یکی از عناصر کلیدی که پیرمرد جنکینز را جذاب می‌کند، طنز موجود در شخصیت او است. رفتارهای او معمولا با موقعیت‌های خنده‌دار و گاهی غیرمنتظره ترکیب می‌شود. بینندگان نمی‌دانند چه زمانی او قرار است ظاهر شود یا چه شکلی به خود بگیرد. این عنصر ناشناخته، جاذبه خاصی به او می‌بخشد و باعث می‌شود که هر بار حضورش در صحنه باعث خنده شود.

۸. باد کردن خانم پاف

باد کردن خانم پاف

به او بی‌دلیل خانم پاف نمی‌گویند. هر وقت در موقعیتی استرس‌زا قرار می‌گیرد، به سرعت مثل یک بادکنک بزرگ باد می‌کند. از یک طرف، دیدن این که زندگی خانم پاف چقدر به خاطر باب اسفنجی پر از استرس شده، واقعا ناراحت‌کننده است  به حدی که حتی سابقه‌ی کیفری پیدا کرده است. اما از طرف دیگر، نمی‌توان جلوی خنده را گرفت وقتی می‌بینیم که او مثل یک کیسه هوای شخصی برای خودش عمل می‌کند و این موضوع با توجه به این‌که او یک ماهی بادکنکی است حتی بامزه‌تر هم می‌شود. ولی خانم پاف باید مراقب باشد که خیلی تحت فشار قرار نگیرد، وگرنه ممکن است بترکد.

با وجود همه این‌ها، او همچنان به کار خود ادامه می‌دهد و هر روز با شجاعت و سرسختی بیشتری سعی می‌کند تا باب اسفنجی را آموزش دهد، هرچند که می‌داند این تلاش‌ها به ندرت موفقیت‌آمیز خواهند بود. این مبارزه‌ی بی‌پایان او با مشکلات و استرس‌های ناشی از تدریس، نشان‌دهنده‌ی اراده‌ی قوی و روحیه‌ی تسلیم‌ناپذیر اوست.

۷. انفجارها

انفجارها

انفجارها در بیکینی باتم اتفاقی رایج هستند. گاهی اوقات این انفجارها زمانی رخ می‌دهند که کسی به زمین می‌افتد یا وقتی که بیش از حد همبرگر خورده‌اند و گاهی اوقات تنها یک ضربه کوچک کافی است تا همه جا به آتش کشیده شود. البته، بهترین نوع انفجارها آن‌هایی هستند که بدون هیچ دلیلی اتفاق می‌افتند که به نوبه خود جذابیت کارتونی و دیوانه‌واری را که ما از این سریال جالب انتظار داریم، افزایش می‌دهد.

انفجارها در باب اسفنجی نه تنها برای خنده و سرگرمی هستند، بلکه به پیشبرد داستان و تعمیق شخصیت‌ها نیز کمک می‌کنند. این صحنه‌ها معمولا به نوعی بحران یا تغییر در داستان اشاره دارند که شخصیت‌ها باید با آن روبرو شوند. به عنوان مثال، یک انفجار می‌تواند به نشان دادن عواقب رفتارهای نادرست شخصیت‌ها منجر شود و به نوعی پیامی درباره‌ی مسئولیت‌پذیری را منتقل کند.

۶. کارت‌های زمان

کارت‌های زمان

آیا به یک روش خنده‌دار برای تاکید بر این که چقدر زمان در یک قسمت گذشته است نیاز دارید؟ این سریال در این زمینه فوق‌العاده عمل می‌کند و با استفاده از کارت‌های زمان رنگارنگ و جالب خود، این کار را به شکل جالبی انجام می‌دهد که به‌طور مرتب توسط راوی فرانسوی سریال خوانده می‌شود. فرقی نمی‌کند چقدر زمان گذشته باشد چند ساعت، چند روز یا حتی نزدیک به ۲۰۰۰ سال ممکن است زمان به قدری بگذرد که نیاز به یک راوی جدید داشته باشند. آن‌چه این شوخی را حتی خنده‌دارتر می‌کند این است که کارت‌ها معمولا حاوی عبارت‌های عجیب یا مضحکی هستند که به خوبی نشان می‌دهند چه‌قدر ممکن است یک کار به طول بینجامد.

یکی از نکات خنده‌دار در مورد کارت‌های زمان این است که معمولا حاوی عبارت‌های عجیب و غریب یا مضحک هستند که به خوبی نشان‌دهنده‌ی بی‌حوصلگی و درازای زمان هستند. به عنوان مثال، ممکن است روی یکی از کارت‌ها نوشته شده باشد که شما می‌توانید در این زمان یک قرص نان بزرگ بپزید یا آنقدر زمان گذشته که ما به یک عصر جدید وارد شده‌ایم این جملات نه تنها خنده‌دار هستند بلکه به نوعی روحیه‌ی آب‌زیرکاه و شوخ‌طبعی سریال را نیز به تصویر می‌کشند.

آیکون سریال شوی پاتریک ستاره ای The Patrick Star Show
سریال

شوی پاتریک ستاره ای

The Patrick Star Show

تماشای انیمیشن شوی پاتریک ستاره ای

۵. شکست‌های همیشگی پلانگتون

شکست‌های همیشگی پلانگتون

سال‌هاست که پلانکتون تلاش کرده  و شکست خورده  تا فرمول مخفی همبرگر‌های مشهور آقای خرچنگ را بدزدد. هیچ حد و مرزی وجود ندارد که پلانکتون برای رسیدن به هدفش زیر پا نگذارد. نقشه‌های او از هوشمندانه و حیله‌گرانه تا احمقانه و پر از اشتباه متغیرند. با وجود تمام تلاش‌هایی که می‌کند همیشه شکست می‌خورد؛

یا به دلیل غرور بیش از حد خودش، یا به این خاطر که آقای خرچنگ از او زیرک‌تر بوده است  و معمولا این شکست با پرتاب شدن پلانکتون به سمت چام باکت به پایان می‌رسد. واقعیت این است که بهتر است پلانکتون هرگز فرمول مخفی را پیدا نکند، چون اگر موفق به این کار شود، نه تنها برای رستوران آقای خرچنگ، بلکه برای کل بیکینی باتم فاجعه به بار خواهد آورد.

پلانکتون با ذهنی خلاق و پر از ایده‌های عجیب و غریب، همواره در حال طراحی نقشه‌هایی برای دزدیدن فرمول مخفی آقای خرچنگ است. این نقشه‌ها می‌توانند از ساده‌ترین و خنده‌دارترین تا پیچیده‌ترین و مهندسی‌شده‌ترین متغیر باشند. او به جای اینکه از روش‌های معمول و متداول استفاده کند، سعی می‌کند با طرح‌های غیرمعمول و گاهی غیرمنطقی، به هدف خود دست یابد. این ویژگی به او این امکان را می‌دهد که همواره بینندگان را غافلگیر کند و لحظات خنده‌دار را به وجود آورد.

۴. فریاد زدن مرمگمن و پسر صدفی

فریاد زدن مرمگمن و پسر صدفی

مرمگمن و پسر صدفی روزگاری بزرگ‌ترین قهرمانان در دنیای زیر دریا بودند، اما زمان و تجربه‌ی طولانی مبارزه با جنایت به شدت بر روی آن‌ها تأثیر گذاشته است. مرمگمن، به عنوان یکی از شخصیت‌های اصلی این دو نفر، به طرز خنده‌داری تحت تاثیر پیری قرار گرفته است. او به‌طور مکرر در هر موقعیتی به طرز وحشت‌زده‌ای فریاد می‌زند شرارت که این موضوع خود به تنهایی به یکی از امضای شخصیت او تبدیل شده است.

خنده‌دار بودن این موقعیت زمانی دوچندان می‌شود که توجه کنیم به نحوه‌ی فریاد زدن مرمگمن. صدای او در هنگام فریاد زدن به طرز جالبی می‌شکند و این نکته نه تنها بعد کمدی شخصیت او را افزایش می‌دهد، بلکه نشان‌دهنده‌ی وضعیت عاطفی و ذهنی او نیز هست. ارنست بورگناین، بازیگر این شخصیت، به‌طرز شگفت‌انگیزی این حالت را به تصویر کشیده است. او به طوری این شخصیت را به اجرا گذاشته که بازیگران جانشین او فقط می‌توانند آرزو کنند که به آن سطح از مهارت دست یابند.

۳. همسایگان مزاحم اختاپوس

همسایگان مزاحم اختاپوس

تقریباً هر روز، این نرم‌تن عصبانی به‌زور با شیطنت‌های باب اسفنجی و پاتریک مواجه می‌شود. آن‌ها می‌توانند با بازی‌های خود آرامش او را بر هم بزنند، بدون دعوت به خانه‌اش بیایند یا بدتر از آن، ممکن است باعث تخریب اموال شخصی‌اش شوند و اسکویدوارد در این میان آسیب ببیند. هر چقدر هم که تلاش کند، نمی‌تواند از شر آن‌ها خلاص شود یا آن‌ها را ساکت کند و هر تلاشی که برای این کار می‌کند، معمولا اوضاع را بدتر می‌کند. به اعتبار آن‌ها، احمق‌های مورد علاقه‌مان معمولا قصد خراب کردن روز اسکویدوارد را ندارند، اما وقتی به‌طور مکرر باعث ایجاد چنین هرج و مرجی می‌شوند، نادیده گرفتنشان کار آسانی نیست.

در واقع، باب اسفنجی و پاتریک قصد خراب کردن روز اسکویدوارد را ندارند. آن‌ها دو شخصیت بی‌نهایت خوش‌قلب و دوست‌داشتنی هستند که به شیوه‌ی خودشان سعی دارند زندگی را شاد و سرگرم‌کننده نگه دارند. اما مشکل اینجاست که رفتارهای بی‌فکرانه و بیش‌ازحد هیجان‌زده‌ی آن‌ها باعث می‌شود که هر چیزی که لمس می‌کنند به شکلی خنده‌دار به مشکل بربخورد. آن‌ها نمی‌خواهند به اسکویدوارد آسیب برسانند یا آرامش او را خراب کنند، اما انرژی بی‌پایان و شیطنت‌های مداومشان باعث می‌شود که اسکویدوارد مدام درگیر مشکلاتی باشد.

۲. شکست‌های مداوم باب در گرفتن گواهی نامه

شکست‌های مداوم باب در گرفتن گواهی نامه

این اسفنج کوچک بیشتر از هر کسی در تاریخ آزمون رانندگی داده است، و همیشه با شکست مواجه می‌شود. مهم نیست چقدر با اعتماد به نفس و خوش‌بین باشد، او پشت فرمان یک فاجعه‌ی تمام‌عیار است  و این موضوع برای خانم پاف بیچاره یک عذاب واقعی است. حتی اگر شانس کمی برای دریافت گواهینامه‌ی مورد علاقه‌اش وجود داشته باشد، در پایان هر قسمت آن شانس از دست می‌رود.

او حتی در رویاهایش هم نمی‌تواند گواهینامه بگیرد. شاید ساده‌تر باشد که به باب اسفنجی گواهینامه بدهند تا این چرخه‌ی بی‌پایان تمام شود، اما این کار تنها یک فاجعه‌ی بزرگ‌تر برای بیکینی باتم به همراه خواهد داشت. علاوه بر این، ما پویایی پرهرج‌ومرج اما خنده‌دار بین باب اسفنجی و خانم پاف را از دست می‌دهیم، بنابراین شاید بهتر باشد که تلاش‌های باب اسفنجی بی‌نتیجه باقی بماند.

سوالی که شاید بسیاری از طرفداران سریال از خود پرسیده باشند این است: اگر باب اسفنجی روزی موفق شود گواهینامه بگیرد، چه اتفاقی می‌افتد؟ آیا بیکینی باتم به دلیل رانندگی بی‌احتیاط و پرخطر او به یک فاجعه تبدیل خواهد شد؟ یا اینکه این نقطه‌ی پایان برای یکی از خطوط داستانی جذاب سریال خواهد بود. در واقع، بخشی از جذابیت این ماجرا در تکرار شکست‌های باب اسفنجی نهفته است. هر بار که او به گواهینامه نزدیک می‌شود، ناگهان به شکلی خنده‌دار این فرصت از دستش می‌رود. این روند تکراری به ما نشان می‌دهد که تلاش‌های باب اسفنجی برای موفقیت هرگز به نتیجه نخواهند رسید.

۱ . پای من

پای من

جایگاه اول ما تعلق می‌گیرد به جیغ معروف ویلهلم از شبکه نیکلودئون. هر زمان که هرج و مرج یا ویرانی در بیکینی باتم رخ می‌دهد، تقریبا همیشه تضمین می‌شود که در میان آن، فریاد دردناک پای من را بشنوید. یک صدای ضبط‌ شده که در فصل‌های اولیه‌ی سریال بارها استفاده می‌شد به یکی از خنده‌دارترین تکیه‌کلام‌های سریال تبدیل شد. این جمله در نسخه‌های مختلفی بیان شده؛ اما زمینه‌ی خنده‌دار و دردناک آن چیزی است که این شوخی را تا این حد نمادین کرده است. واقعا وقتی یک جمله‌ی به ظاهر بی‌اهمیت آنقدر محبوب می‌شود که یک قسمت کامل به عنوان ادای احترام به آن ساخته می‌شود، می‌فهمید چقدر معروف است.

سخن آخر

باب‌اسفنجی شلوار مکعبی با ترکیب شوخی‌های فیزیکی، کلامی، چندش‌آور و متا، توانسته است طیف گسترده‌ای از مخاطبان را به خود جذب کند. استفاده هوشمندانه از شخصیت‌های مکمل و تکرار شوخی‌ها باعث شده است که این انیمیشن به یکی از ماندگارترین و محبوب‌ترین آثار طنز در تاریخ تبدیل شود. شما می توانید تمام انیمیشن‌های این مجموعه دوست داشتنی را در myket.ir تماشا کنید. 

منبع: watchmojo

خروج از نسخه موبایل