انیمیشنهای کودکانه اغلب جالب توجه، پر انرژی، و مهمتر از همه، برای مخاطبان جوان آموزندهاند. این آموزهها عموما از طریق شخصیتهای اصلی منتقل میشوند؛ شخصیتهایی که طی یک روند تغییر داستان یاد میگیرند به فرد یا دوست بهتری تبدیل شوند. با این حال، برخی از محبوبترین شخصیتهای اصلی، که به خاطر تواناییشان در تغییر و رشد شناخته میشوند، ممکن است الگوی مناسبی نباشند. گاهی ممکن است پا را فراتر از مرزهای اخلاقی بگذارند و به یک الگوی بد و نامناسب تبدیل شوند. از السا در انیمیشن یخزده تا کوزکو در انیمیشن زندگی جدید امپراتور، در این مطلب 10 الگوی نامناسب در انیمیشنهای کودکانه را نام بردیم.
تاثیر بد داشتن به این معنا نیست که آن شخصیت خاص ذاتا بد است. در واقع، نشان دادن یک شخصیت که تاثیر بدی در داستان یا بر روی دیگران میگذارد، چیزی است که نویسندگان اغلب برای تعریف خوب و بد، درست و نادرست و حتی خیر و شر از آنها استفاده میکنند. حتی در این صورت هم تاثیر اعمال منفی یک شخصیت میتواند بدون توجه به قصد فیلمساز، تاثیر نامطلوبی بر مخاطبان جوان بگذارد.
- 12 اپیزود ترسناک سریال سیمپسونها: خانه درختی وحشت
- نگاهی به سیر تحول راپونزل از گذشته تا امروز
- پری دریایی کوچولو ؛ بزرگترین تفاوتها بین لایو-اکشن و داستان اصل
10. آریل در انیمیشن پری دریایی کوچولو (The Little Mermaid)
«پری دریایی کوچولو» یکی از دوستداشتنیترین فیلمهای دیزنی در تمام دوران است که بخشی از آن مدیون شخصیت اصلی محبوب، پرنسس آریل است. او مهربان، صمیمی و مهمتر از همه مصمم است که رویاهایش را بدون توجه به عواقبش دنبال کند. با این حال، تعقیب کورکورانه رویاها توسط آریل میتواند بسیار خودخواهانه باشد. اقدامات او منجر به آسیب رساندن به پدرش و در نهایت به خطر انداختن کل پادشاهی زیر دریا میشود.
هنگامی که آریل صدای خود را با یک جفت پا عوض میکند، اورسولا میتواند قدرت و کنترل همه چیز را به دست بگیرد، پادشاه تریتون را از سلطنت خلع کند و اقیانوس را به آشوب بکشاند. علیرغم پشیمانی آریل از این وضعیت، در بخش بیشتر داستان او تنها بر خواستهها و نیازهای خود تمرکز میکند. اگرچه فیلم به طور مسالمتآمیز به پایان میرسد، اما پادشاهی باید نابود و متعاقبا برای آریل حفظ شود تا پایان خوشی برایش رقم بخورد.
9. السا در انیمیشن یخزده (Frozen)
السا ملکه یخی محبوب «یخزده» یکی از موفقترین فرانچایزهای دیزنی تا به امروز است. ارتباط عمیق بین او و خواهرش آنا، داستانی جذاب از عشق را در منظرهای زیبا و برفی روایت میکند. با این حال، السا در پردازش احساسات و آسیبهای خود مشکل دارد، و منجر به طغیان عاطفی عظیمی میشود که پادشاهی او را در معرض خطر قرار میدهد.
وقتی السا قدرت جادویی خود را آشکار میکند، زمستان ابدی ترسناکی را به راه میاندازد و خواهرش آنا را رها میکند تا کنترل همه چیز را تنهایی به دست بگیرد. اگر السا فقط تواناییهای خود را به آنا میگفت و آنها را میپذیرفت، هیچ یک از گرفتاریها رخ نمیداد. اعمال او خودخواهانه به نظر میرسد، به ویژه زمانی که از بازگشت امتناع میورزد و خود را در بالای کوه زندانی میکند در حالی که مردمش در رنج به سر میبرند.
8. فلین رایدر در انیمیشن گیسو کمند (Tangled)
فلین رایدر در انیمیشن «گیسو کمند» محصول سال 2010، معشوق خوشتیپ پرنسس راپانزل است. وقتی که آن دو وارد یک ماجراجویی پیچیده میشوند، عشق راپانزل در دل فلین رشد میکند و در نهایت به او کمک میکند تا از دست زندانبان شرورش آزاد شود و دوباره نزد والدینش بازگردد. با وجود اینکه فلین بعد از گذراندن یک روند تغییر شخصیت درست و حسابی ثابت میکند که انسان خوبی است، اما در ابتدای فیلم به عنوان یک جنایتکار بیرحم نشان داده میشود.
در ابتدای داستان، اینطور نشان داده میشود که فلین یک تاج گرانبها را از قصر میدزدد، طی یک تعقیب و گریز به سرعت از جنگل میگذرد و به یاران جنایتکارش خیانت میکند. او ظاهرا خودخواه است و از جذابیت خود برای متقاعد کردن دیگران برای انجام آنچه میخواهد، صرف نظر از عواقبش استفاده میکند. او حتی راپانزل را فریب میدهد و منجر به یکی از بزرگترین درگیریهای فیلم میشود.
7. منی در انیمیشن عصر یخبندان (Ice Age)
منی یکی از شخصیتهای اصلی فرنچایز «عصر یخبندان» است. اگرچه او کم کم میآموزد که روابط خود را حفظ کند و حتی به یک پدر مهربان تبدیل شود، اما شخصیت منی در فیلم اول چندان خوشایند نبود. او پرخاشگر، بداخلاق، و در برخی مواقع بسیار خشن است. منی در اصل نسبت به سید تنبل همدلی نداشت و او را بیشتر یک مزاحم میدانست تا دوست و همراه.
وقتی این دو مجبور میشوند در کنار هم قرار بگیرند و با هم کار کنند، منی میتواند ناامنیهای خود را کشف کند و با شک و تردید خود کنار بیاید تا دوست واقعی دیگران باشد. با این حال، هرآنچه باید از شخصیت بد خود نشان میداد، پیش از این رو کرده بود. رفتارهای تند او باعث خندهدار شدن و کمدی بیشتر فیلم شد، اما نمونهای از رفتارهای ناشایست را هم به نمایش گذاشت.
6. اسکار در انیمیشن داستان کوسه (Shark Tale)
«داستان کوسه» محصول 2004 یک انیمیشن کمدی است که فهرست صداپیشگانش مملو از ستارگان مطرح سینما است؛ مثل ویل اسمیت و رابرت دنیرو. «داستان کوسه» شخصیت اصلی به نام اسکار را دنبال میکند که به دنبال ثروتمند و مشهور شدن است. اسکار با کمک یک کوسه گیاهخوار به نام لنی میتواند از سیستم کلاهبرداری کند و به اوج برسد.
اسکار در جستجوی شهرت به اطرافیانش دروغ میگوید و از آنها سواستفاده میکند. میبینیم که او خودمحور، خودخواه و مادیگرا است و علیرغم تصمیمگیری درست در پایان فیلم، شخصیتی بسیار نامطلوب دارد.
5. شادی در انیمیشن درون و بیرون (Inside Out)
انیمیشن «درون و بیرون» یک ایده بسیار پیچیده را برای کودکان خردسال قابل فهم و درک میکند. در این فیلم، ذهن انسان ساختارشکنی شده و به عنوان یک سرزمین فانتزی پر تحرک که در آن عملکردهای مغز و احساسات شخصیتهایی به شکل انسان هستند، دوباره تصور میشود. شادی، یکی از شخصیتهای اصلی، مورد علاقه طرفداران است که به خاطر شخصیت شاداب و تعهد تزلزلناپذیرش به آسایش رایلی شناخته میشود.
با این حال، علیرغم تمام اینها، شادی به طور مداوم نادیده گرفته میشود و گاهی اوقات نسبت به غم که از بقیه گروه دوری میکند، بدجنس است. شادی در نهایت اهمیت غم را درک میکند، با این حال، رفتار اشتباه او و عدم تمایلش به حضور غم در زندگی رایلی، همان چیزی است که باعث میشود رایلی در وهله اول کنترل احساساتش را از دست بدهد.
4. آلما مادریگال در انیمیشن افسون (Encanto)
انیمیشن «افسون» داستان یک خانواده جادویی با استعدادهای خاص را روایت میکند که با استفاده از این قدرتها جامعه خود را بهبود میبخشند. هر شخصیت نقش خاصی در خانواده دارد و توسط مادری به نام آلما مادریگال رهبری میشوند. میرابل، شخصیت اصلی، مکررا با مادربزرگش درگیر میشود که به نظر میرسد او را به خاطر این واقعیت که قدرت خاصی به او داده نشده است، تحقیر میکند.
آلما مادریگال یک پسزمینه تاثیرگذار دارد؛ داستانی که ماهیت محافظ او را در بیشتر قسمتهای فیلم توجیه میکند. با این حال، این تمایل به محافظت از توانایهای ویژه خانواده او را وادار میکند تا به گونهای رفتار کند که در نهایت به آنها آسیب برساند و کل خانواده و به خصوص میرابل را در معرض خطر قرار دهد. آلما مادریگال دائما با نوهاش مثل یک غریبه رفتار و از تلاشهای او برای کمک به خانواده به روش خاص خود انتقاد میکند. اگرچه او در نهایت متوجه میشود که میرابل را همانطور که هست بپذیرد، اما مدت زیادی را صرف سرزنش نوهاش به خاطر کمبودهای خانواده میکند.
3. نیک وایلد در انیمیشن زوتوپیا (Zootopia)
انیمیشن «زوتوپیا» درباره یک شکارچی و طعمه است که با همکاری یکدیگر تلاش میکنند حقیقت پشت یک معمای پیچیده را کشف کنند. نیک روباه و جودی به عنوان یک خرگوش مجبور میشوند با هم متحد شوند و در نتیجه این دو همراه بعید به شریک و در نهایت دوست تبدیل میشوند. با این حال، نیک به عنوان یک شیاد به بینندگان معرفی میشود که اطرافیان خود را تحقیر و از آنها سواستفاده میکند تا به آنچه میخواهد برسد.
او نه تنها از شهروندان بیگناه برای دریافت پول کلاهبرداری میکند، بلکه باعث میشود جودی احساس ضعف و ناتوانی کند و علیرغم فداکاری و حرفهای بودن آشکار او، به موقعیتش به عنوان یک خدمتکار توهین میکند. به نظر میرسد که نیک قبل از اینکه متوجه عواقب منفی رفتارهایش شود هیچ مهر و عطوفتی ندارد و فقط به خودش فکر میکند.
2. دیو در انیمیشن دیو و دلبر (Beauty and the Beast)
«دیو و دلبر» داستان عاشقانه بعید بین زنی به نام بل و مرد نفرینشدهای به نام دیو را روایت میکند. دیو، که تا زمانی که عشق واقعی را پیدا کند، باید یک موجود نیمهحیوانی باقی بماند، خود را در یک رابطه سرنوشتساز با زنی مهربان به نام بل میبیند، که او را به خاطر قلبش میپذیرد، نه ظاهرش.
اگرچه این دو در نهایت به هم میرسند، دیو در ابتدا نسبت به بل خشن است، بر سر او فریاد میزند و حتی او را برخلاف میلش به زندان میاندازد. رفتار سرد او چیزی است که آن دو را از ایجاد ارتباط در اوایل داستان بازمیدارد. در واقع، بیمهری دیو همان چیزی است که باعث طلسم او شده. رفتار او توهینآمیز و ناپخته به نظر میرسد و او را به یکی از بدترین الگوها در کل این فهرست تبدیل میکند.
1. کوزکو در انیمیشن زندگی جدید امپراتور (The Emperor’s New Groove)
«زندگی جدید امپراتور» یک انیمیشن کمدی است که در سال 2000 منتشر شد و داستان امپراتور کوزکو را روایت میکند که توسط یک جادوگر شیطانی به لاما تبدیل میشود. کوزکو به زودی خود را در یک ماجراجویی خطرناک در کنار مردی روستایی به نام پاچا میبیند و باید یاد بگیرد که به عنوان یک حیوان و نه به عنوان یک حاکم ثروتمند، خود را با زندگی سازگار کند.
کوزکو یکی از بدترین الگوها در این انیمیشن است. او نسبت به مردمی که بر آنها حکومت میکند، همدلی یا رحم نشان نمیدهد. او یک پیرمرد را از قصر بیرون میاندازد و تهدید میکند که خانه پاچا را ویران میکند، بدون اینکه متوجه باشد که تا چه اندازه به آنها آسیب میرساند. نگرش بد و بیاعتنایی آشکار او به مردمش باعث میشود که او را بسیار بیعاطفه بدانند و وقتی که به لاما تبدیل میشود، به سختی با او همدردی کنند. علیرغم اینکه کوزکو در نهایت متوجه اشتباهاتش میشود و تغییر میکند، اما رفتارهای او در کل فیلم به وضوح نامناسب است و بدآموزی دارد.
منبع: movieweb