بدترین کارهایی که دکستر انجام میدهد
از برادرکشی تا ازدواج بر پایه دروغ
دکستر بهعنوان یکی از نمادینترین شرورها، یک قاتل زنجیرهای است که در طول روز برای پلیس میامی کار میکند و در شب به یک آدمکش حرفهای تبدیل میشود. باوجود اینکه دکستر سعی میکند از کد ناپدریاش که فقط باید قاتلان را بکشد پیروی کند، حقیقت این است که جنایت فراتر از این میرود. فراتر از نیاز به کشتن، دکستر قاتلی متفاوت است، که قربانیان را میکشد، و درعینحال آنها را درک میکند. در دکستر، ضدقهرمان سریال دارای اختلالاتی مرگبار است. از ازدواجش با دروغ تا تباه کردن زندگی خواهرش، دکستر درنهایت همه آنچه را که سر راهش قرار دارد، نابود میکند. با اینحال، همهچیز به انتخابهای فردی دکستر برمیگردد. در فرنچایز دکستر، بعضی انتخابهای شرور اصلی آنقدر بد هستند، که درنهایت به اطرافیانش آسیبهای جبرانناپذیر وارد میکنند. اینجا بدترین کارهایی که دکستر انجام دادهاست را، با شما در میان میگذاریم.
10. دکستر برادرش را میکشد
دکستر دلیل خوبی برای کشتن برایان موزر دارد، زیرا او قاتل کامیون یخچالدار است و تا زمانیکه کسی او را متوقف نکند، متوقف نخواهدشد. با اینحال، هیچ دلیلی برای توجیه قتل برادر دکستر به دست خودش وجود ندارد، بهویژه پس از سالها قطع ارتباط این دو با یکدیگر. دبرا خواهر دکستر است و برایان برادر او است. راههای زیادی برای محافظت از دبرا وجود دارد و دکستر سادهترین راه یعنی کشتن برادرش را انتخاب میکند. آنچه حتی بیرحمانهتر است این است که مرگ برایان، باعث میشود دکستر کارهای دیگری انجام دهد، تا نقشی را که برایان باید در زندگی خود بازی میکرد، ایفا کند. درنتیجه دکستر مدام در سریال با افراد هوشیار و قاتلان زنجیرهای همکاری میکند. به نظر میرسد که دکستر به طرفداران یک جفت برادر بدهکار است، و حتی اگر برایان باید حذف میشد، دکستر نباید این کار را انجام میداد. هیچ راهی برای توجیه کاری که او انجام میدهد وجود ندارد و حتی کدی که پدرخواندهاش هری به او دادهاست، کافی نیست.
9. دکستر ازدواجش با ریتا را بر دروغ بنا میکند
موارد بسیار زیادی وجود دارد که در آن، سریال دکستر بینندگان را درباره ریتا عصبانی میکند. در حقیقت، دکستر کسی است که کل رابطهاش را با ریتا، براساس دروغ بنا میکند، حتی در فلشبکها. برای مثال برنامهریزی برای اولین قرار دکستر با ریتا، ارتباط چندانی با ارزش خود ریتا ندارد. ازدواج آنها هم بخشی از برنامههای دکستر برای رسیدن به اهدافش است. این حقیقت بسیار غمانگیز است، که ریتا هرگز نمیتواند کسی را پیدا کند، که واقعا از او بهخاطر آنچه که هست قدردانی کند. در عوض، او بارها در موقعیت زنی قرار میگیرد، که بین دکستر و اهدافش ایستادهاست. در حالیکه قاتل سهگانه آخرین قربانی خود را از ریتا میسازد، دکستر با خانواده قاتل در حال تلاش برای کشف حرکت بعدی او است. درحقیقت ازدواج ریتا با دکستر به قیمت زندگی او تمام میشود.
8. در دکستر: خون تازه، دکستر از هریسون میخواهد تا او را بکشد
هریسون بخش مهمی از دکستر: خون تازه است و مسافر تاریک را با خود همراه دارد و دکستر بدونشک میداند که چگونه نفرین نسل را منتقل کند. او بدونشک درباره هریسون بدترین تصمیمها را میگیرد. نهتنها وسواس او نسبت به قاتل سهگانه باعث شد هریسون آسیبی را که در کودکی متحمل شده بود تکرار کند، بلکه دکستر هم درنهایت به بهانه اینکه او را از نفوذش در امان نگه دارد، از بزرگ کردن فرزند خود منصرف شد. در دکستر: خون تازه، خود دکستر پس از پی بردن به مسافر تاریک هریسون، سعی میکند با متقاعد کردن پسرش به کشتن او، با آن مقابله کند. این نفرین نسلی را پایان نمیدهد، بلکه هریسون را به یک پدرکش تبدیل میکند. بهعنوان یک پدر، این واقعا بدترین کاری است که دکستر میتوانست برای آسیب رساندن به پسرش انجام دهد.
7. دکستر، دوکس را اسیر میکند
بدترین چیز درباره دکستر این است که او تمایل دارد گاهیاوقات، کد هری را محکم نگه دارد ولی نمیتواند. واضح است که دکستر نمیتواند دوکس را رها کند. با اتفاقاتی که رخ میدهد، تنها یکی از آنها را میتواند زنده بیرون میبرود، اما به جای مرگ سریع، دکستر دوکس را برای روزها در یک کابین اسیر نگه میدارد. دوکس سعی میکند فرار کند، اما باز هم بازگردانده میشود. علاوهبر هر کاری که دکستر با دوکس انجام میدهد، او نام نیک این گروهبان را از بین میبرد. در نهایت دوکس پس از تحمل روزها اسارت در انفجاری جان خود را از دست میدهد و او را بهعنوان یک مرد مجرم معرفی میکنند. در واقع، کمترین کاری که دکستر میتوانست انجام دهد، این بود که زودتر به رنج دوکس پایان دهد.
6. دکستر زندگی دبرا را ویران کرد
قبل از ریتا، خواهرخوانده دکستر دبرا هم، در این فرنچایز نقش خود را دارد. دکستر تمام عمرش به دبرا دروغ میگوید. او و هری دبرا را درباره مسافر تاریک دکستر در سردرگمی نگه میدارند و هیچ اطلاعات درستی را به او منتقل نمیکنند. آن دو همچنین اغلب به شکار میروند تا به تمایلات دکستر رسیدگی کنند، که باعث میشود دبرا در حال بزرگ شدن همیشه در سایه باشد. زندگی با دروغ در نقطه شروع باقی میماند. اسرار و دروغها عامل ایجاد درد و خیانت میشوند، این همان چیزی است که دبرا وقتی به حقیقت دست پیدا میکند، دایم با آن روبرو میشود. بهخاطر دکستر، دبرا ناخودآگاه هدف قاتل کامیون یخچالدار میشود. او سزاوار هر بخشی از حقیقت است، اما دکستر به او اجازه نمیدهد که به حقیقت دسترسی داشته و بتواند از خودش مراقبت کند. بدتر از همه این است که، دبرا آینده درخشانی در پیش دارد؛ با اینحال، رازهای تاریک دکستر در نهایت همهچیز را برای او خراب میکند. او برای محافظت از دکستر، حتی به لاگویرتا شلیک میکند.
5. دکستر لیلا را وارد زندگی خود میکند
آوردن لیلا به زندگی خود، یکی از بدترین کارهایی است که دکستر انجام میدهد و دوستان و خانواده او کسانی هستند که بهای آن را میپردازند. لیلا سعی میکند برای جلب توجه دکستر، انجل را به دردسر اندازد. او همچنین بچههای ریتا را میرباید و آپارتمان او را میسوزاند. ناگفته نماند، رابطه عاشقانه دکستر با لیلا به ریتا آسیب میرساند. همچنین غمانگیز است که دکستر از لیلا هم، بدترین آدم را میسازد، آدمی که تبدیل به یک قاتل و همدست او میشود. به نظر میرسد که بودن در کنار دکستر روی خود لیلا هم تاثیر مهلکی دارد و درنهایت یکی از قربانیان دکستر میشود.
4. دکستر کد هری را در اختیار میگل قرار میدهد
دکستر برای انجام جنایتهایش شریک میخواهد. پس از فقدان برایان، به نظر میرسد که تمام کاری که دکستر انجام میدهد این است که، یک نفر را با خود به اعماق آب گلآلود بکشد، کاری که باید با برادرش انجام میداد، به جای اینکه او را بکشد. ازطرفی میگل مرد خوبی نیست. او از دکستر برای آموزش کشتن استفاده میکند. با اینحال، با توجه به اینکه میگل در تمام این سالها از مسافر تاریک خود دور مانده، ملاقات با دکستر واقعا شروع کار او به عنوان قاتل محسوب میشود. بدتر این که، دکستر پس از کشتن تصادفی برادرش، سعی میکند دوست میگل باشد. رامون و میگل هر دو پس از مرگ برادرشان در حال بازیابی خود هستند. میگل به دلیل دوستی دور از ذهنی که با دکستر دارد، ازدواجش از هم میپاشد. آموزش کد هری به میگل، همچنین منجر به مرگ یک زن بیگناه میشود. ناگفته نماند، میگل به همان روش لیلا، بهعنوان قربانی دکستر به پایان راهش میرسد.
3. دکستر هری را همدست خودش میکند
هری در قبال دکستر احساس مسیولیت میکند. با توجه به اینکه هری یک بار به دلیل سهل انگاری فرزند خود را از دست دادهاست، همانطور که در دکستر: نخستین گناه فاش میشود، او تمام تلاش خود را به کار بسته تا مطمین شود که دکستر را رها نمیکند. این شامل آموزش کد به دکستر است، به این امید که از مسافر تاریک خود برای همیشه استفاده کند. با این حال، نظریه قتل با قتلهای واقعی متفاوت است. هری قوانین را برای دکستر تغییر میدهد، حتی اگر خلاف معیارهای اخلاقی خودش باشد. این کد روشی است که هری برای درک خواستههای دکستر و آماده کردن خود برای آنچه ممکن است پیش بیاید، ساختهاست. این نشان میدهد که هری چقدر دکستر را دوست دارد و چقدر سعی کرده او را بپذیرد. دکستر عمدتا درباره کشتارها هیجانزده است و به پدرش نشان میدهد که چه کارهایی میتواند انجام دهد. اما او نمیداند که کارهایی که انجام میدهد، چگونه بر روی شانههای هری سنگینی میکند. در پایان، مسافر تاریک دکستر همان چیزی است که هری را به یک مرگ زودهنگام میرساند.
2. دکستر لومن را شریک جرم خود میکند
دکستر در نهایت زن مناسبی را برای خود پیدا میکند: لومن. لومن یک قربانی است که به دست دکستر نجات مییابد. پس از تحمل شکنجه شدید، لومن بسیار تغییر میکند. او شریک کامل جنایت برای دکستر میشود. اگر طرفداران چیزی از دکستر یاد گرفتهباشند، این است که او تاثیر خوبی روی اطرافیانش ندارد و توانایی فاسد کردن همه از جمله پلیس خوبی مانند هری را هم دارد. لومن که از شدت خشم توانایی تشخیصش را از دست دادهاست، با دکستر در طرح انتقام او که با نقشه کشتن دکستر همخوانی دارد، متحد میشود. اگر شخص دیگری لومن را پیدا کردهبود، شانسی برای بهبودی داشت. در عوض، برخورد لومن با دکستر او را به سمت قاتل شدن سوق میدهد. دکستر نهتنها لومن را با ریتا به خانهاش منتقل میکند، بلکه یک شراکت عاشقانه و مرگبار هم با او آغاز میکند. البته خوشبختانه لومن در نهایت تصمیم میگیرد که از مسیر نافرجامی که سر راهش است، دور شود.
1. دکستر قاتل سهگانه را الگوی خود میکند
یکی از چیزهایی که برای دکستر به الگویی همیشگی تبدیل میشود، این است که او دوست دارد قبل از قتل، به چالش برانگیزترین قربانیان نزدیک شود. دکستر بهعنوان یک قاتل زنجیرهای، شیفتگی عمیقی نسبت به کسانی دارد که شبیه او هستند. پس از شناخت هویت واقعی قاتل سهگانه، دکستر با او دوست میشود و تحتتاثیر توانایی آرتور میشل برای حفظ یک زندگی عادی خانوادگی، قرار میگیرد. حتی او از قاتل سهگانه انتظار راهنمایی دارد. با اینحال، همه اینها فقط یک دروغ است. آرتور یک پدر و شوهر بدرفتار است، که خانه را به یک جهنم تبدیل کردهاست. باورش سخت است که یک قاتل زنجیرهای، کسی باشد که دکستر برای مشاوره درباره زندگی خانوادگی به او مراجعه میکند. این تمایل دکستر در نهایت منجر به کشته شدن ریتا میشود..
منبع: cbr